با این توصیه ها اضطراب جدایی را در کودکتان از بین ببرید
کودکان هنگام جدایی از مادر دچار اضطراب و ناراحتی می شوند، این احساس ناخوشایند اضطراب جدایی نامیده می شود. در این قسمت به بعضی سوالات رایجی که برای بسیاری از مادران پیش می آید پاسخ می دهیم.
کودکان هنگام جدایی از مادر دچار اضطراب و ناراحتی می شوند، این احساس ناخوشایند اضطراب جدایی نامیده می شود. در این قسمت به بعضی سوالات رایجی که برای بسیاری از مادران پیش می آید پاسخ می دهیم.
آیا همه کودکان دچار اضطراب جدایی می شوند؟
پاسخ این سوال مثبت است، هرچند شدت و ضعف آن از کودکی به کودک دیگر متفاوت است. اضطراب جدایی یکی از مراحل رشد عاطفی است و اکثر نوزادان و کودکان نوپا در مراحل خاصی از زندگی خود از احتمال – یا واقعیت – جدایی از مادر یا پدر می ترسند.
مسلماً چنین چیزی والدین را دچار ناراحتی و مشکل می کند ولی والدین باید بدانند که این مرحله گذرا است و می توان با بعضی اقدامات آن را تحت کنترل خود در آورد.
اضطراب جدایی معمولاً کی اتفاق می افتد؟
معمولاً اضطراب جدایی از 6 تا 7 ماهگی آغاز می شود اما در سن 10 تا 18 ماهگی به اوج خود می رسد. غالباً این اضطراب زمانی شروع می شود که شما یا همسرتان خانه را برای رفتن به محل کار یا انجام کاری دیگر ترک می کنید.
اضطراب جدایی می تواند شب ها وقتی والدین اتاق کودک را تر ک می کنند اتفاق بیفتد. معمولاً در 24 ماهگی از شدت این حالات کاسته می شود.
چگونه می توانم به کودکم کمک کنم تا با این اضطراب کنار بیاید؟
برای حل این مشکل چند گزینه وجود دارد.
1.شاید ترجیح بدهید تا جایی که می توانید از کودکان دور نشوید و به محض اینکه دچار اضطراب شد او را در آغوش بگیرید. بدین ترتیب لازم خواهد بود این رویه را تا حدود 24 ماهگی کودک حفظ کنید.
2. شاید ترجیح بدهید که کودکتان را به کسانی بسپارید که با آنها آشنا است. سپردن کودک به کسانی مثل پدر بزرگ یا مادربزرگ، خاله یا عمه و ...می تواند به او کمک کند تا با اضطراب جدایی راحت تر کنار بیاید.
3. به او فرصت بدهید تا با پرستار خود آشنا شود. اگر ناچارید برای کودکتان پرستار استخدام کنید، سعی کنید چند روزی را در کنار او و پرستار بمانید تا کم کم با پرستارش آشنا شود.
چگونه باید کودکم را برای جدایی آماده کنم؟
از آنجایی که کودک شما در حال حرکت از مرحله ای به مرحله دیگر است، به او فرصت بدهید تا به جدایی عادت کند. چه کودکتان را به یکی از اعضای خانواده بسپارید چه به یک پرستار، توجه به نکات زیر ضروری است.
1.در خانه تمرین کنید. اگر کودک شما کسی باشد که جدایی را شروع می کند، تحمل آن برایش آسان تر خواهد بود. اجازه بدهید به تنهایی وارد اتاق های دیگر شود (البته اگر از امنیت او مطمئن هستید) و دو یا سه دقیقه آن جا بماند.
همچنین می توانید به او بگویید که به اتاق دیگری می روید و چند دقیقه دیگر بازخواهید گشت. به این ترتیب کودک شما به این نتیجه خواهد رسید که اشکالی ندارد اگر پدر یا مادر گاهی از او دور باشند چون بالاخره بازخواهند گشت.
2. چند روزی را در کنار کودک و پرستارش بمانید. وقتی پرستاری استخدام می کنید، چند روزی را در خانه بمانید تا کودکتان او را بشناسد و با او بازی کند. روزی که برای اولین بار او را با پرستار تنها می گذارید، از پرستار بخواهید تا 30 دقیق زودتر بیاید و وقتی کودکان به اندازه کافی سرگرم شد آنها را تنها بگذارید.
3. همیشه خداحافظ بگویید. کودک را در آغوش بگیرید و ببوسید. به او بگویید که به کجا می روید و کی باز می گردید. اما مراقب باشید خداحافظیتان بیش از حد طولانی نشود. جلوی چشم او از در خارج شوید چون کودکتان از تصور اینکه شما ناگهان ناپدید شده اید مضطرب تر خواهد شد.
4. دوستی خود را با پرستار نشان دهید. کودک شما شدیداً تحت تاثیر رفتارهای شما است بنابراین دوستی و اشتیاق خود را نسبت به پرستاری که انتخاب کرده اید به او نشان دهید.
5. وقتی از خانه خارج شدید دیگر بازنگردید. رفت و آمد مکرر به خانه یا مهدکودک برای آرام کردن کودک، نه تنها کمکی به او نمی کند بلکه ناراحتی اش را افزایش می دهد.
چگونه با باید اضطراب جدایی در شب روبرو شویم؟
ترس جدایی از شما در شب، برای کودکتان بسیار واقعی و جدی است. بنابراین لازم است ساعات قبل از خواب ساعاتی آرام و در صورت امکان جالب باشند. سعی کنید قبل از خواب زمان بیشتری را با کودکتان بگذرانید مثلاً او ار در آغوش بگیرید، برایش قصه بخوانید یا با هم آواز بخوانید.
اگر وقتی او را در تختخوابش تنها گذاشتید شروع به گریه کرد، می توانید به نزد او بازگردید تا هم او را آرام کنید و هم مطمئن شوید که حالش خوب است. اما سعی کنید دیدارهای خود را کوتاه و تا حدی خسته کننده کنید تا یاد بگیرد که بدون کمک شما به خواب برود.
اگر همه ترفندهایم بی نتیجه بود چه؟
کودکان با هم متفاوتند. بعضی از آنها بیشتر از دیگران از اضطراب جدایی رنج می برند. اگر هیچ یک از روش هایی که در بالا گفته شد شرایط را بهبود نبخشید شاید لازم باشد این مشکل را به طور جدی تری بررسی کنید و روش های زیر را امتحان کنید.
1. مهدکودک یا پرستار بچه خود را دوباره بررسی کنید. شاید موردی وجود دارد که با روحیات و شخصیت کودک شما سازگار نیست.
2. کودکتان را در بازه های زمانی 15 دقیقه ای با یکی از افراد فامیل یا کسی که با او آشناست تنها بگذارید. بدین ترتیب کودک شما بدون اینکه از بودن با فردی غریبه احساس ناامنی کند، یاد می گیرد که شما بعد از ترک خانه بازخواهید گشت.
3.در مورد الگوی خداحافظی خود تجدیدنظر کنید. آیا دور از چشم او از خانه خارج می شوید؟ آیا مشکل را بزرگ تر آنچه که هست جلوه می دهید؟ آیا برایش جایزه تعیین می کنید یا او را بیش از اندازه در آغوش می گیرید؟
توصیه ما این است که تا جایی که می شود عادی و طبیعی رفتار کنید. او را ببوسید، خداحافظی کنید و بروید.این کار به او نشان می دهد که رفتن پدر یا مادر مسئله بزرگی نیست و او به زودی بازخواهد گشت.
منبع:bartarinha.ir
آنچه والدین باید بدانند
مامان از من فاصله نگیر غلبه بر ترس کودکان از مدرسه اضطراب حتی در روزهای کودکی چگونه اضطراب کودکان را کم کنیم؟ اضطراب در کودکان برخورد با کودکان وابسته
در بسیاری موارد، تنشهای والدین بخصوص در حضور کودکان، موجب بالا رفتن اضطراب، احساس ناامنی و نداشتن آرامش در کودکان میشود. بیشتر کودکانی که در معرض اختلافات والدین و خشونتهای خانگی هستند، احساس گوش به زنگی ناشی از نگرانی شدید دارند و هر لحظه منتظر اتفاق بد، زد و خورد والدین و تنشهای شدید بین آنها هستند.
در بسیاری موارد، تنشهای والدین بخصوص در حضور کودکان، موجب بالا رفتن اضطراب، احساس ناامنی و نداشتن آرامش در کودکان میشود. بیشتر کودکانی که در معرض اختلافات والدین و خشونتهای خانگی هستند، احساس گوش به زنگی ناشی از نگرانی شدید دارند و هر لحظه منتظر اتفاق بد، زد و خورد والدین و تنشهای شدید بین آنها هستند.
از طرف دیگر، کودکان اعتمادشان را به والدینی که رفتار پرخاشگرانه دارند و منبع خشونت هستند، از دست می دهند و در جامعه نیز با مشکل اعتماد کردن به افراد جامعه مواجه می شوند.
در بعضی از سیستم های خانواده دیده می شود والدین بخصوص مادران برای افزایش قدرت خود، کودکانشان را یارکشی می کنند.
این والدین در مقابل کودکان از همسرشان بدگویی می کنند تا احساس ترحم، دلسوزی و همدلی فرزندان را جلب کنند که در اصطلاح روانشناختی به آن یارکشی می گویند.
این یارکشی، اثرات مخربی بر عواطف، احساسات و شرایط روانشناختی کودکان باقی می گذارد، زیرا کودک خودش را در شرایطی می بیند که باید بین والدین، یکی را انتخاب کند.
این کودک وقتی با مادر همراه می شود، ممکن است مورد خشونت، بی مهری و بی توجهی پدر قرار گیرد. در مواردی هم کودک برای آن که حس همدلی و توجه مادر را بیشتر جلب کند، به عمد نزد مادر درباره پدر بدگویی می کند.
معمولا این بچه ها در سنینی که باید کودکی کنند، این سنین را از دست می دهند. این فرزند نه تنها کودکی خود را فراموش می کند، بلکه نقش فرزند والدگونه نیز پیدا می کند.
این فرزند گاهی پدر یا مادر والدینش می شود. این مسائل، فشارهای مضاعفی بر کودکان وارد می کند که عواقب روان شناختی بدی در زندگی این افراد به جا می گذارد.
عواقب اولیه می تواند افزایش سطح اضطراب کودکان باشد، ولی اگر کودک به مدت طولانی در خانواده پرتنش زندگی کند در آینده ممکن است به افسرگی مبتلا شود.
عوارض دیگری مانند شب ادراری، مشکلات رفتاری و اختلالات عادتی هم در این فرزندان دیده می شود.
آینده این فرزندان تحت تاثیر مشکلات والدین خواهد بود. کودکانی که در جوی پرخاشگرانه بزرگ شده اند، بعد از تشکیل خانواده در برقراری ارتباط با همسرشان نمی توانند نقش متعادلی داشته باشند.
این افراد بسته به این که نسبت به والدین خود چه احساسی دارند، یا شبیه والدین خود می شوند و رفتارهای پرخاشگرانه آنها را ادامه می دهند، یا برعکس جزو افرادی طرفدار تئوری آرامش به هر قیمتی می شوند.
به عبارتی دیگر یا مانند پدر و مادر خود نقش ظالم را بازی می کنند یا نقش مظلوم را. افراد وقتی در موقعیت مظلوم واقع می شوند هر اتفاقی برایشان بیفتد، هر تنش و مشکلی داشته باشند، بدون قدرت اعتراض، تحمل می کنند تا جو خانه را به هر قیمتی آرام نگه دارند بنابراین چنین افرادی ممکن است در زندگی آینده خانوادگی خود نتوانند نقشی بالنده، رو به رشد و متعالی داشته باشند.
منبع:aftabir.com
آنچه والدین باید بدانند
چگونه کودکانی شاد تربیت کنیم؟ 9 فرمان به نفع فرزندان آیا می خواهید فرزندتان حرف شنو باشد؟ با کودک خود دوستانه رفتار کنید با کودکان لوس چگونه برخورد کنیم؟ ما شلخته ایم یا کودکمان؟