به گزارش جام جم آنلاین از شیراز، سرهنگ «سیروس حیدری» گفت: ماموران کلانتری 19 بوستان شیراز به 6 نفر را که در یکی از خیابان های جنوبی شیراز در یک ساختمان نیمه کاره کار میکردند و مقادیری طلا و جواهرات را در کیف خود نگهداری می کردند مظنون و آنها را دستگیر کردند.
وی افزود: متهمان دستگیر شده در تحقیقات اولیه عنوان کردند که قصد انتقال طلا ها را به خارج از استان داشتند.
رئیس پلیس آگاهی استان فارس ادامه داد: در بررسی سوابق متهمان مشخص شد یکی از آنها از افراد سابقه دار می باشد و در ادامه تحقیقات سه نفر از متهمان دستگیر شده که اهل و ساکن یکی از استان های واقع در غرب کشور بوند، به سرقت طلاها از منازل واقع در شمال غرب شهرستان شیراز اقرار کردند.
سرهنگ حیدری تصریح کرد: این سه سارق در تحقیقات بعمل آمده به 45 فقره سرقت منزل به روش بالکن روی، جک زنی، توپی زنی و یا سرقت از طریق نورگیر و سرقت وجه نقد، طلاجات، دوربین و گوشی تلفن همراه در سطح شهرستان شیراز اقرار کردند.
متهمان دو سال قبل به عنوان کارگر جوشکاری به شیراز آمده و روزها به کار جوشکاری مشغول بودند و شبانه با خودروهای 405 و پارس به سطح شهر میرفتند و پس از شناسائی منازل خالی از سکنه سرقت می کردند.
پس از بازسازی صحنه های سرقت و اعلان عمومی، 35 نفر از شاکیان شناسائی و متهمان با تشکیل پرونده به مراجع قضائی معرفی شده اند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی پلیس سردار حسین رحیمی روز شنبه در تشریح دستگیری این کلاهبردار اظهار داشت: در پی شکایت تعدادی از شهروندان و مردم محروم جنوب سیستان و بلوچستان مبنی بر اینکه فردی با ترفند فروش خودرو زیر قیمت بازار از آنان کلاهبرداری کرده است،
بررسی موضوع در دستور کار ماموران پلیس قرار گرفت.وی ادامه داد: پس از پایشهای تخصصی و بررسیهای میدانی ماموران دریافتند که این متهم حرفهای پس از کلاهبرداری از شهروندان به خارج از کشور متواری شده که تحقیقات پلیس ادامه داشت تا اینکه ماموران دریافتند این کلاهبردار حرفهای با ترفندهای مختلف وارد کشور شده است.فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان گفت: با اشراف اطلاعاتی و عملیاتی پلیس استان و شناسایی محل دقیق اختفای این فرد، او را در حالی که داخل صندوق عقب یک خودرو در یک ویلا در شمال شهرستان دماوند مخفی شده بود در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر کردند.
سردار رحیمی اظهار داشت: این متهم حرفهای در تحقیقات تخصصی پلیس به کلاهبرداری پنج هزار میلیارد ریالی از ۲ هزار و ۵۰ نفر از شهروندان جنوب سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی و گلستان اعتراف کرده است.دادستان عمومی و انقلاب زاهدان نیز پیش از این گفته بود: براساس شواهد و شکایتهای ارائه شده به دستگاه قضائی فردی با سوءاستفاده از اعتماد مردم و فریب آنان با بهره گیری از چند واسطه با نفوذ در جنوب سیستان وبلوچستان و استان گلستان اقدام به کلاهبرداری میلیاردی کرده است.محمد مرزیه افزوده بود: طبق برآوردها، این فرد علاوه بر ۱۰۰ میلیارد تومان کلاهبرداری از مردم جنوب سیستان وبلوچستان، براساس شنیدهها در استان گلستان نیز ارقام زیادتری از مردم کلاهبرداری کرده است.
پلیس استرالیا یک مرد ایرانی را که احتمال داده میشود پناهجو باشد، به اتهام قتل همسرش با ضربات چاقو دستگیر کرد. پلیس شهر ایالت «نیو ساوت ولز» استرالیا پس از دریافت تماسهای مکرر پدر نگران «نسرین. الف» سرانجام تصمیم به بازرسی از خانه دختر این فرد گرفت. پلیس صبح روز پنجشنبه جسد بیجان این زن ٣٥ساله را در خانهاش در حومه شرقی شهر سیدنی پیدا کرد.
پلیس همسر ٤٢ساله ایرانی مقتول را بهعنوان متهم اصلی قتل دستگیر کرده است و صبح روز جمعه دادگاه اولیه این فرد برگزار شد. جلسه بعدی دادگاه در روز ٢٤ نوامبر (چهارم آذر) برگزار میشود. گزارشهای اولیه پلیس نشان میدهد این زن ایرانی بر اثر جراحات ناشی از ضربات متعدد چاقو جان خود را از دست داده است. به گفته پلیس، پدر ناتنی مقتول پس از دریافت تماس از سوی همسر مقتول مضطرب شده و چند بار از پلیس استرالیا خواسته بود خانه دخترش را بازرسی کند. او در گفتوگو با شبکه خبری ٩ استرالیا گفت: ما میدانستیم اتفاقی برایش افتاده است. و بههمیندلیل به پلیس زنگ زدیم. وی تصریح کرد: نخستینباری که تماس گرفتیم پلیس توجهی نکرد. من دوباره تماس گرفتم و آنها تصمیم گرفتند به خانه دخترم بروند.
پلیس سلاحی را که گفته میشود از آن برای قتل این زن ایرانی استفاده شده، در میان زبالههای ساختمان پیدا کرده است. پلیس معتقد است قاتل پس از قتل این چاقو را درون سطل زباله انداخته است. پلیس گفته است این زن و شوهر ایرانی در چهار سال گذشته با «روادید بریجینگ» در استرالیا زندگی میکردند. روادید بریجینگ روادید موقتی است که به فرد اجازه میدهد برای مدتزمانی مشخص در استرالیا اقامت کند. «مارک فیتزگرالد»، مقام پلیس ایالت «نیو ساوت ولز»، دراینباره گفت: ما احتمال میدهیم خشونت خانگی باعث بروز این قتل شده است، حال آنکه این زوج سابقه خشونت خانگی در پلیس ندارند. همسایههای مقتول گفتهاند دو روز پیش از پیداشدن جسد از خانه این زوج صدای مشاجره شنیدهاند.
مطالعات نشان میدهد یکسری از مهاجران ایرانی بر اثر جو عمومی تن به مهاجرت دادند و تحقیقات و مطالعاتی در این زمینه نداشتهاند تا مکانی را براساس شأن خود انتخاب کنند. «عبدالحسین وهاجی»، سفیر ایران در استرالیا، چندی پیش در گفتوگو با ایرنا گفته بود: جامعه استرالیا با مشکلات اجتماعی عادی برخورد میکند و بسیاری از خانوادههای ایرانی نیز پس از مهاجرت از هم پاشیده و اکنون با گرفتاریهای گوناگون مواجه شدهاند. سفیر ایران گفته بود شهروندان برای مهاجرت باید مطالعات جامعی با توجه به خواستههای خود انجام دهند، چون نهفقط بسیاری از این خواستهها برآورده نمیشود، بلکه مشکلات مختلف اجتماعی و اقتصادی سر راه قرار دارد.
اخبار حوادث - شرق
پشت پرده حساسیتهای IOC درباره ورزش ایران چیست؟
بازی دو سر باخت مسوولان ورزش با منافع ملی/ مقصر کیست؟
منافع ملی در میان جنجالهای بیهوده اخیر سئولنشینان به خطر افتاده و پایان آن هم یک بازی دو سر باخت برای ایران اسلامی خواهد بود. جنجالی که این روزها با گره زدن مباحث آن به نهادهای بینالمللی و خارجی بیش از گذشته منافع کشور را تهدید میکند. اما واقعیت این درگیریها چیست و منشاء آنها کجاست؟به گزارش ایسنا، پس از بازیهای المپیک و در شرایطی که تصور میشد مسئولان ورزش کشور باید بیش از گذشته به فکر آینده ورزش و رشتههای پایه و پر مدال باشند اما متاسفانه شاهد راه افتادن موج جدیدی از اختلافات با هدف و بیهدف مسوولان در ورزش هستیم که در پایان هم معلوم نیست چه اتفاقی نه تنها برای ورزش بلکه برای منافع ملی ایران رخ میدهد. ظاهرا هیچ کس هم در این میان نگران منافع ملی کشور نیست.
ماجرا از نامه IOC به کمیته ملی المپیک آغاز شد که ظاهرا در آن عنوان شده، دولت در امور فدراسیونها دخالت میکند و بر اساس آن کمیته بینالمللی المپیک خواستار ارسال اساسنامه فدراسیونهای ورزشی ایران شده است. این که IOC به چه صورت از اتفاقات داخل ایران مطلع و سریع دست به کار شده، خودش جای سوال دارد که باید بررسی شود اما پرسش مهمتر این است که از ورود IOC به ماجرای فدراسیونهای ورزشی و اساسنامه و انتخابات آنها چه کسی یا کسانی نفع میبرند؟
ورزش ایران بارها چوب حساس شدن کمیتهی بینالمللی المپیک و فدراسیونهای جهانی را خورده اما انگار این اتفاقات شوم درس عبرتی برای اهالی ورزش ایران نشده که هنوز هم اتفاقات داخل به راحتی و بدون هیچ نگرانی از جانب عدهای طمعکار به بیرون درز میکند. شاید هم برای برخیها منافع ملی، معنایی ندارد و ترجیح میدهند آن را فدای منافع میلی کنند تا شاید بازنده از میدان جنگهای شخصی و جنگ قدرت داخلی با رقیبان بیرون نیایند.
در تازهترین اتفاق نانوشته و بیمحابا در جنگ قدرت مدیران ورزشی کشور، بحث لغو انتخابات فدراسیونها مطرح شده و اینکه تا اصلاح و تصویب اساسنامه آنها و تایید در فدراسیون جهانی انتخاباتی برگزار نشود. کمیته ملی المپیک هم موضع گرفته که انتخابات فدراسیونها را تا تصویب اساسنامههایشان غیر قانونی میداند. این موضعگیری کمیته ملی المپیک در حالی است که اصلا IOC اشارهای به برگزار نکردن انتخابات فدراسیونها نداشته است. حال پرسش این است که چرا کمیته ملی المپیک ایران چنین موضعی گرفته است؟ ضرورت این موضعگیری چه بوده و کجای این مهم همراستا با منافع ملی است؟ شاید هم IOC نامهای در این مورد ارسال کرده که در این صورت چرا کمیته ملی المپیک نامه را منتشر نمیکند و به طور شفاف نمیگوید IOC دقیقا از ایران چه چیزی میخواهد؟
به نظر میرسد در میان این اتفاقات ریز و درشت و حمله کردنهای در سایه مدیران به هم، تنها موردی که کسی به آن توجه ندارد منافع ملی است. چیزی که باید اولویت سئولنشینان باشد اما به وضوح میتوان دید که مانند یک شیء بیاهمیت کنار گذاشته شده است، به گونهای که حتی برخی با تهدید منافع ملی به وضوح دنبال دستیابی به اهداف شخصی خود هستند.
متاسفانه مسئولان کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش نیز هیچ کدام در این موضوع به صورت روشن پاسخگوی اتفاقات اخیر نیستند در حالی که سرنوشت ورزش ایران به دست این دو نهاد افتاده اما به جای نشستن پشت یک میز و حل کردن موضوع و حتی اختلافات، تیرهایی را به طور غیر مستقیم سمت یکدیگر روانه میکنند.
شاید واقعبینانهترین پاسخ برای این ماجرا انتخابات کمیته ملی المپیک باشد و اختلاف نظرهایی که در مورد انتخاب رییس کمیته ملی المپیک وجود دارد.
آیا انصاف است که جنجالهای سیاسی یا مشکلات فردی در پسزمینه انتخابات، زمینهای برای تهدید منافع ملی ایران ایجاد کند؟ چرا مسوولان نظارتی و امنیتی کشور واکنشی در قبال چوب حراج زدن به منافع ملی با این سناریوها نشان نمیدهند؟
چرا کمیته ملی المپیک درباره چگونگی اطلاع یافتن IOC از محتوی اساسنامه فدراسیونهای ایران و در نهایت چرایی مکاتبه فدراسیونهای جهانی با فدراسیونهای ورزشی کشور پاسخی روشن ارائه نمیدهد؟ چرا وزارت ورزش و معاونت قهرمانی این وزارتخانه درباره این اتفاقات و دلایل ایجاد این وضعیت موضعگیری روشنی نمیگیرد و مدام از پاسخگویی به رسانهها طفره میرود؟
در هر حال واقعیت ماجر این است سئول نشینان باید از خواب غفلت بیدار شوند و بدانند ترکشهای این ماجرا تنها منافع ملی را نشانه رفته و با این شرایط دیر یا زود نیز شاهد وقوع فاجعه بزرگی به نام تعلیق در ورزش ایران خواهیم بود. اینکه چرا در این وضعیت قرار گرفتهایم نکتهای است که باید مسوولان کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش بیدرنگ به آن پاسخ دهند.
امید است تا دیر نشده راهی همراستا با منافع ملی در پیش گرفته شود تا شاید بدن نحیف ورزش ایران جانی دوباره بگیرد و فارغ از جنگهای شخصی افراد که عمدتا برای حفظ کرسی و تحقق منافع شخصی است، منافع ملی اولویت قرار گرفته و تنها یک صدا از داخل کشور در مجامع بینالمللی شنیده شود. شاید آن زمان مشکلات ورزش ایران نیز اندک شده و همه مدیران نیز همدل برای اهداف متعالی ورزش تلاش کنند.
به گزارش "ورزش سه"، با این حال اسطوره آرژانتینی علاوه بر وزن و بدن، به فکر صورت و پوست خود نیز هست. یکی از دوستان او، عکس زیر را در اینستاگرام منتشر کرده که مارادونا را با ماسک پوست در دوبی نشان میدهد.