فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

دو جوان همزمان خود را حلق آویز کردند



فرمانده انتظامی شهرستان همدان گفت: دو جوان 25 تا 30 ساله که با هم در شغل مکانیکی شریک بودند همزمان در دره عباس آباد همدان و با طناب قرمز خود را حلق آویز کردند.

به گزارش خبرآنلاین، سرهنگ پژمان قویمی، فرمانده انتظامی این شهرستان طی گفتگوی اختصاصی با خبرنگار خبر آنلاین در همدان با اعلام مطلب فوق افزود: مقارن ساعت 6/25 دقیقه صبح دیروز تعدادی از کوهنوردان که در حال عبور از دره عباس آباد "حد فاصل بلوار ارم به سمت تپه عباس آباد" بودند با مشاهده حلق آویز بودن این دو جوان با طناب قرمز به درخت، بلافاصله با ماموران انتظامی همدان تماس گرفتند.

 

وی خاطرنشان کرد: در پی این تماس تلفنی، در اسرع وقت ماموران انتظامی با همراهی پلیس آگاهی، پزشکی قانونی و حضور مقام قضایی در صحنه حاضر و طبق دستور بازپرس، نسبت به پایین آوردن اجساد و انتقال آنها به پزشکی قانونی اقدام شد.

 

فرمانده انتظامی شهرستان همدان در ادامه با اشاره به اینکه این دو جوان 25 تا 30 ساله با لباس کار حلق آویز شده بودند، گفت: این دو نفر با هم در شغل مکانیکی شراکت داشتند.

 

سرهنگ قویمی یادآور شد: هنوز علت اصلی حلق آویز بودن این دو جوان مشخص نیست و طی بررسی های لازم و گزارش پزشکی قانونی، اطلاعات تکمیلی که آیا این اتفاق خودکشی بوده و یا قتل به اطلاع مردم خواهد رسید.

 

حریق 6 خودرو در محور سنندج ـ‌ مریوان/ 7 مسافر در آتش سوختند



  اخبارحوادث ,خبرهای  حوادث,حوادث روز

معاون عملیات امداد و نجات از حریق 6 خودرو در محور سنندج ـ مریوان و سوختن 7 مسافر در آتش خبر داد.

 به گزارش فارس، شاهین فتحی گفت: این حادثه ساعت 22 شب گذشته در 70 کیلومتری محور سنندج ـ‌ مریوان بعد از روستای نگل به وقوع پیوسته است.

 

وی با اشاره به اینکه دو دستگاه تریلی حاوی سوخت با 4 خودروی مگان،‌ آزرا، پراید و سایپا برخورد کرده و در نتیجه هر 6 خودرو طعمه حریق شده است،‌افزود: بر اثر این حادثه 7 مسافر در آتش سوختند.

 

معاون عملیات امداد و نجات خاطر نشان کرد: دو نفر از مصدومان توسط نیروهای هلال‌احمر به نزدیک‌ترین مرکز درمانی انتقال یافتند.

 

اعترافات جدید عاملان قتل طلافروشان



  اخبارحوادث,خبرهای  حوادث,حوادث روز

عاملان قتل طلافروشان، دیروز با انتقال به یزد به تشریح قتل مرد طلافروش و حمله مرگبار به مرد صراف در این شهر پرداختند.

 به گزارش جام‌جم، این دو سارق که با هم برادر بوده و 31 و 34 ساله هستند، دو ماه قبل با جعل عنوان پلیس، مرد طلافروشی را در شهر ملایر همدان ربوده و به قتل رساندند. بعد به مغازه اش دستبرد زدند. آنها سپس به یزد رفته و مرد صرافی را تا یک قدمی مرگ برده و طلافروش دیگری را به شیوه ای مشابه کشتند.

 

متهمان چند روز پیش صحنه قتل طلافروش ملایری را بازسازی کردند و دیروز برای ادامه تحقیقات به پلیس آگاهی شهر یزد منتقل شدند.

 

یکی از برادران به پلیس گفت: من و برادرم متاهل هستیم و فرزندانی داریم. پیش از این در زمینه تعمیرخودروهای سنگین فعالیت داشتیم اما به دلیل مشکلاتی به کار خلاف رو آوردیم. سه سال پیش به اتهام آدم‌ربایی دستگیر و زندانی شدیم، بعد هم با سپردن وثیقه آزاد شده و دیگر بازنگشتیم. تصمیم گرفتیم با جعل عنوان پلیس از صرافی و طلافروشی‌ها سرقت کنیم. اولین دزدی را در ملایر انجام دادیم. با معرفی خود به عنوان پلیس، مرد طلافروش را ربوده و بعد از قتل، کلید‌هایش را سرقت و طلاهای مغازه‌اش را خالی کردیم.

 

وی افزود: سپس برای سرقت به یزد آمدیم و در یک مهمانپذیر ساکن شدیم. یک ماه آنجا بودیم و طلافروشی‌ها و صرافی‌های سطح شهر را بررسی می‌کردیم. نحوه سرقت و اجرای نقشه‌مان را بارها با برادرم تمرین کردیم.

 

متهم ادامه داد: برای انجام کارمان به یک موتورسیکلت نیاز داشتیم. موتوری پارک شده در خیابان را سرقت کردیم. سراغ صرافی مورد نظر رفتیم. مرد صراف را تعقیب و در فرصتی مناسب راهش را سد کردیم و با معرفی خود به عنوان مامور اداره آگاهی، وی را به بهانه تحقیق و انتقال به اداره پلیس، ربودیم.

 

وی گفت: او در میانه راه متوجه شد و درگیر شدیم. با ضربه‌های چاقو زخمی‌اش کردیم و می‌خواستیم بعد از قتل او کلید‌های مغازه صرافی را سرقت کنیم که صدای مکان‌یاب او به صدا در آمد. از ترس این‌که ماجرا لو برود، او را در همان حال رها کردیم.

 

وی درباره قتل محمدعلی حق‌شناس اظهار کرد: پسر طلافروش را روز حادثه وقتی از محل کارش خارج شد، تعقیب کردیم. در حالی که خود را پلیس معرفی کرده بودیم، به سمتش رفتیم. در پارکینگ سوار خودرویش شد. به سمتش رفتیم و به دستانش به اتهام فروش طلای قلابی دستبند زدیم. بعد با طناب خفه‌اش کردیم. جسد را در پارکینگ انداختیم و با برداشتن کلیدها وارد طلافروشی شده و به آنجا دستبرد زدیم. آن شب را در مهمانپذیری در یزد ماندیم و بعد به همدان رفتیم که در آنجا دستگیر شدیم. اگر دستگیر نمی‌شدیم به سرقت هایمان ادامه می‌دادیم. فکر نمی‌کردیم ماموران ما را شناسایی کنند.

 

با اعتراف این متهم و برادرش، بزودی آنها صحنه قتل طلافروش یزدی را بازسازی خواهند کرد.

 

14 زخمی در واژگونی اتوبوس در جاده اردبیل



بر اثر واژگونی یک دستگاه اتوبوس در جاده سرچم - اردبیل که بامداد چهارشنبه بوقوع پیوست 14 نفر از مسافران مصدوم شدند. 

به گزارش ایرنا ، این حادثه در محور اردبیل - سرچم و در سرازیری واقع بین تونل های یک و 2 بوقوع پیوسته است .

 

دکتر غلامرضا حمید خلق رییس مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی اردبیل به خبرنگار ایرنا گفت: با گزارش این حاد ثه بلافاصله چهار دستگاه آمبولانس و یک دستگاه اتوبوس آمبولانس به محل حادثه اعزام شدند.

 

وی بیان کرد: برخی از مصدومان در محل به صورت سرپایی مداوا و برخی نیز به بیمارستان های اردبیل منتقل شدند.

 

وی بیان کرد : این حادثه تنها مصدوم داشته و هیچ مسافری جان خود را ز دست نداده است.

ماموران پلیس راه مشغول بررسی علت وقوع این حادثه هستند.

 

جاده سرچم - اردبیل یکی از خطرناک ترین محورهای ارتباطی استان اردبیل می باشد و سانحه های رانندگی زیادی در آن بوقوع می پیوندد.

 

پلیس راه می گوید که به دلیل وجود نواقص بسیار در این جاده هنوز ان را از راه و شهرسازی تحویل نگرفته است و این در حالی است که این جاده در دولت دهم مورد بهره برداری قرار گرفته است.

 

این جاده بویژه دارای سرپایینی های بسیار تیز بوده و اغلب سوانح نیز بر اثر واژگونی ماشین الات سنگین بوقوع می پیوندد.

  

مادر خواستار قصاص فرزندش شد



پسری جوان که مادربزرگ ٨٠ ساله خود را هنگام سرقت طلاهایش به قتل رسانده در حالی با درخواست قصاص اولیای دم در آستانه اعدام قرار گرفته است که یکی از شاکیان او مادر خودش است.

 به گزارش اعتماد، ٢٦ شهریور پارسال، پلیس پایتخت از مرگ مشکوک زنی سالخورده در خانه‌اش باخبر شد. با حضور ماموران در محل مشخص شد متوفی ابتدا به وسیله کیسه زباله‌ای که دور گردنش پیچیده‌اند از حال رفته و سپس با ضربه‌های چاقو به قتل رسیده است. همچنین بررسی صحنه جرم نشان می‌داد مقادیری از طلا و جواهرات مقتول نیز به سرقت رفته است. این در حالی بود که آثار چندانی از ورود به زور عامل قتل به خانه در دست نبود. این موضوع فرضیه وقوع «قتل و سرقت» از سوی آشنایان مقتول را تقویت کرد تا کارآگاهان پایگاه دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ با تمرکز روی آن، به تحقیق از نزدیکان مقتول بپردازند.

 

در حالی که تحقیقات ادامه داشت، مردی به کلانتری مراجعه کرد و گفت که از زبان پسری جوان در قهوه‌خانه محله شان شنیده است که سعی دارد مقادیری طلا را آب کند. به این ترتیب، پسر جوان تحت تعقیب نامحسوس قرار گرفت و مشخص شد که او نوه مقتول است و روز حادثه، در نزدیکی خانه مادربزرگش دیده شده است.

 

با به دست آمدن این سرنخ، او دستگیر شد و در همان بازجویی‌های ابتدایی، قتل و سرقت را گردن گرفت و گفت: «مدتی پیش از حادثه با زنی آشنا شده بودم و می‌خواستم با او ازدواج کنم اما پول کافی برای انجام این کار نداشتم. چند باری از مادربزرگم قرض گرفته بودم اما کافی نبود. می‌دانستم او مقادیری طلا و جواهرات در خانه‌اش نگهداری می‌کند. تصمیم گرفتم آنها را بدزدم و بفروشم. روز حادثه، وقتی پدربزرگم مسجد بود به خانه‌اش رفتم. دیدم مادربزرگم (مقتوله) به نماز ایستاده. یک کیسه زباله را برداشتم و شبیه طناب کردم و دور گردنش انداختم. وقتی بر اثر فشار آن، روی زمین افتاد، چاقویی را هم برداشتم و با آن چند ضربه زدم. سپس سراغ طلاها رفتم و آنها را دزدیدم. مدتی بعد، در قهوه‌خانه به یک نفر گفتم که مقادیری طلا به دست آورده‌ام و می‌خواهم آب‌شان کنم که او به من مشکوک شد و پلیس را خبر کرد.»

 

با ثبت اعتراف متهم، کیفرخواست پرونده با موضوعات اتهامی «سرقت، قتل و جراحات منتهی‌نشده به مرگ» صادر و برای رسیدگی در اختیار شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی مقدم‌زهرا قرار گرفت.

 

صبح دیروز در جلسه رسیدگی به پرونده در این شعبه، اولیای دم شامل مادر متهم، پنج خاله و دو دایی او که خواهان رسیدگی غیرعلنی به پرونده شده بودند، خواستار قصاص متهم شدند. سپس مرد جوان پشت جایگاه ایستاد و با ابراز پشیمانی از قتل مادربزرگش گفت: «مدت‌ها قبل از حادثه مشروب مصرف کرده بودم. روز حادثه هم مقادیری قرص دیازپام در مشروب ریختم و خوردم. وقتی وارد خانه مادربزرگم شدم و با فشار کیسه زباله به گردنش و وارد کردن ضربه‌های چاقو او را کشتم، حالت عادی نداشتم. از اولیای دم می‌خواهم مرا ببخشند. » با ثبت اعتراف متهم، قضات وارد شور شدند تا رای نهایی را صادر کنند.