فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

ظریف وچاوش اوغلو درمورد مسائل دوجانبه ومنطقه گفت وگو کردند



  اخبارسیاسی ,خبرهای  سیاسی ,

محمد جواد ظریف وزیر خارجه کشورمان و مولود چاوش اوغلو وزیر خارجه ترکیه روز چهارشنبه در آنکارا دیدار ودر مورد مسائل دو جانبه و منطقه گفت و گو کردند.

 به گزارش ایرنا، وزیر خارجه کشورمان بامداد امروز(چهارشنبه) از طریق نیویورک وارد آنکارا شد .

 

این دیدار در پشت درهای بسته انجام شد و دو طرف توضیحی در خصوص این دیدار ندادند.

 

محور اصلی این گفت و گوها٬ بحران سوریه، مناسبات دوجانبه و سایر مسائل مهم منطقه ای عنوان شد.

 

این سومین دیدار وزیران خارجه دو کشور در دو ماه اخیر است.

 

وزیرخارجه کشورمان اواخر مرداد ماه گذشته به ترکیه سفر کرد و دیدارهایی با رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری، بینالی یلدریم نخست وزیر و چاوش اوغلو داشت.

 

به دنبال این دیدارها، چاوش اوغلو نیز در سر راه سفر خود به هند٬ به تهران آمد و با ظریف در خصوص تحولات منطقه گفت و گو کرد.

موسویان: برجام درها را برقراری دیالوگ استراتژیک میان ایران و اروپا باز کرد



  اخبارسیاسی ,خبرهای  سیاسی , موسویان

محیط زیست از چالش‌های بزرگ ایران و اروپا و منطقه است. این نیز یکی دیگر از زمینه‌های همکاری فراگیر ایران و اروپا می‌تواند باشد.

  معاون اسبق شورای عالی امنیت ملی گفت: همکاری‌های استراتژیک اروپا و ایران قدم مهمی برای پیشگیری از فاجعه سقوط خاورمیانه است.

 

به گزارش ایلنا، سیدحسین موسویان در مقاله‌ای در مجله سورویوال (Survival) در رابطه با ایجاد روابط فراگیر ایران و اروپا بعد از برجام و برگزیت نوشت:

 

برجام عامل بهبود روند روابط ایران و اروپا، با رای مردم انگلیس برای خروج از اتحادیه اروپا (برگزیت) هم‌زمان شد. بعد از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ در ایران، روابط اروپا با ایران عمدتا در زمینه تجارت بوده است، اما برجام، تحولات منطقه و برگزیت شرایطی را به وجود آورده که تعامل استراتژیک ایران و اروپا به موازات گفت‌وگوهای سطح بالا با انگلیس را میسر می‌کند.

 

بعد از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، لندن و تهران روابط با ثباتی نداشته‌اند. سیاست‌های استعماری انگلیس در مورد ایران در یک قرن گذشته موجب شده که ایرانی‌ها سوظن زیادی به انگلیس داشته باشند، چیزی که اروپا و انگلیس را در دید ایرانی‌ها متفاوت کرده است. همه ایرانی‌ها تبانی روس و انگلیس در تقسیم ایران در سال ۱۹۰۷ به حوزه نفوذ خود، روی کار آوردن رضاخان در ۱۹۲۵، مخالفت با ملی شدن صنعت نفت و کودتا علیه مصدق با هم‌دستی سازمان سیا را بیاد دارند. چنین تاریخی موجب شده که هنوز خیلی‌ها معتقدند که انگلیس سیاست‌های مداخله‌گرایانه گذشته را هم‌چنان دنبال می‌کند.

 

چنین تصوری به خاطر این است که بعد از انقلاب، انگلیس از سیاست‌های خصمانه آمریکا علیه ایران حمایت کرده ضمن این‌که خطاهای گذشته خود را هم نپذیرفته است. زمانی‌که من به عنوان عضو تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای درباره راه‌حلی با همتایان سه کشور اروپایی گفت‌وگو کردم، آلمان و فرانسه نظر مثبت داشتند اما جان ساورز، نماینده انگلیس مخالفت کرد که دلیل آن پیروی از سیاست‌های واشنگتن بود. بعدا جک استراو، وزیر خارجه وقت انگلیس هم تصریح کرد که اگر مخالفت آمریکا نبود ما در ۲۰۰۵ با ایران به توافق رسیده بودیم.

 

اما مذاکرات سه کشور اروپایی با ایران حاکی از این بود که اروپا مایل است در خاورمیانه نقش مهم‌تری ایفا کند.

 

در جریان بحران داخلی ایران بعد از انتخابات دور دوم ریاست جمهوری احمدی‌نژاد در سال ۲۰۰۹، نه نفر از کادر سفارت انگلیس به اتهام مداخله در بحران‌سازی دستگیر شدند. در سال ۲۰۱۱ با فشار آمریکا و حمایت انگلیس بدترین تحریم‌ها علیه ایران اعمال شد، مجلس ایران خواستار اخراج سفیر انگلیس شد و عده‌ای هم به سفارت انگلیس حمله کردند که در نهایت موجب قطع رابطه دو کشور شد.

 

در عین حال پیوستن اروپا به تحریم‌های کشنده علیه ایران موجب شد که روابط اقتصادی این اتحادیه از ۲۷ میلیارد یورو در ۲۰۱۱ به ۶ میلیارد یورو در سال ۲۰۱۳ کاهش یابد. با انتخاب روحانی به سمت ریاست جمهوری ایران و تصمیم اوباما در تغییر سیاست آمریکا از «غنی‌سازی صفر» به «بمب صفر» ایران، توافق هسته‌ای تحت عنوان برجام به‌دست آمد.

 

امکان روابط گسترده با اروپا هم‌زمان با تنش در روابط لندن ـ تهران میسر نخواهد بود، ضمن این‌که جدایی انگلیس از اتحادیه اروپا نیز موجب کاهش تاثیرگذاری انگلیس بر اتحادیه اروپا در پیروی از سیاست‌های آمریکا نیز خواهد شد. به هر حال این یک واقعیت است که هم‌چنان نوع روابط ایران و انگلیس بر روابط جهان غرب با ایران تاثیرگذار خواهد بود. از این رو گفت‌وگوهای سطح بالای لندن ـ تهران برای رفع بی‌اعتمادی‌ها، فرصتی ایجاد خواهد کرد تا انگلیس دغدغه‌ها و گلایه‌های ایرانی‌ها را درک کرده و اشتباهات گذشته خودش را بپذیرند در این صورت تعریف یک روابط جدید ممکن خواهد شد. هم‌چنین با توجه به نفوذ قابل ملاحظه انگلیس در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به ناچار در مورد منطقه هم باید گفت‌وگو شود زیرا که خیلی از مقامات ایران معتقدند که انگلیس در ایجاد شکاف در روابط همسایگان عرب با ایران نقش دارد. انگلیس می‌تواند نقش مثبت برای تحقق سیستم همکاری‌های منطقه‌یی بین ایران و همسایگان عرب در خلیج فارس ایفا کند. چنین تحولی به ختم بحران‌های جاری منطقه از جمله تروریسم و آوارگان و امنیت صادرات انرژی از خلیج فارس کمک خواهد کرد. در نهایت گفت‌وگوهای لندن ـ تهران باید مستقل اما هم‌زمان با گفت‌وگوهای ایران و اتحادیه اروپا برای احیاء روابط باشد.

 

روابطی نو بین ایران و اروپا

 

روابط ایران و اروپا بعد از انقلاب اسلامی در ایران تحت تاثیر تروریسم، حقوق بشر، تسلیحات کشتار جمعی و پروسه صلح خاورمیانه دچار تشنج بوده است. من در دوره ماموریت خود در آلمان و با حمایت تهران، سعی کردم با تشکیل گروه کاری مشترک برای رفع این اختلافات اقدام کنم که هلموت کهل، صدر اعظم وقت آلمان موافقت کرد، اما آمریکا آن را رد کرد.

 

در عین حال نمی‌توان نقش اساسی اروپا در حصول توافق هسته‌ای را نادیده گرفت. برجام فرصتی برای اتحادیه اروپا به وجود آورده که روابط با ایران را به طور سازنده‌ای متحول کند. منافع مشترک اروپا و ایران به حدی است که نه تنها درها را برای ارتقای روابط اقتصادی بلکه برقراری «دیالوگ استراتژیک» در مورد مسایل حیاتی نیز گشوده است.

 

سوریه و عراق جولانگاه تاخت و تاز تروریست‌های تکفیری شده، کشورهایی هم‌چون لیبی، مصر و بحرین با بحران‌های جدی مواجه‌اند، میلیون‌ها مهاجر به سمت اروپا به حرکت درآمده و پروسه صلح اعراب و اسراییل شکست خورده است. در واکنش به این بحران‌ها، اروپا نمی‌تواند فقط نظاره‌گر باشد.

 

ایران با وجود همه مشکلات، کشوری قدرتمند، باثبات، با نفوذ و دارای ساختارهای لازم است و در مقایسه با سایر کشورها دارای سیستم کثرت‌گرایانه است. ایران در خط مقدم مبارزه با داعش عمل می‌کند و در مسایل سوریه، عراق، افغانستان و یمن نفوذ دارد. ایران می‌تواند شریک مهمی برای اروپا در مسایل تروریسم، مهاجرین و اقتصاد بهم ریخته منطقه باشد.

 

اختلافات سنتی اروپا و ایران یا تغییر کرده یا شانس بهتری برای تفاهم به وجود آمده است. امروز تهدید اول برای اروپا و ایران گروهک‌های تروریستی مثل داعش، القاعده، جبهه النصره یا جبهه الشام است. اختلاف اروپا و ایران در موضوع هسته‌ای حل شده و برجام مدلی برای همکاری دو طرف در عاری‌سازی خاورمیانه از سلاح‌های هسته‌ای و کشتار جمعی شده است. زمینه‌های دیالوگ موثر در مورد موضوع حقوق بشر فراهم شده، ضمن این‌که اروپا درک می‌کند حقوق بشر در ایران قابل مقایسه با کشورهای متحد عربی‌اش مثل عربستان هم نیست.

 

همکاری‌های استراتژیک ایران و اروپا موجب بهبود امنیت منطقه و جهان خواهد شد. ایران و اروپا می‌توانند در مورد مدیریت بحران‌های منطقه هم‌چون سوریه، یمن، عراق و بحرین بر مبنای سه اصل: نظر اکثریت، مشارکت همه گروه‌های غیرتروریستی در قدرت و انتخابات آزاد همکاری جدیدی را آغاز کنند.

 

امنیت صدور انرژی برای اروپا حیاتی است. اروپا می‌تواند همکاری مشترکی با ایران و کشورهای عضو شورای همکاری‌های خلیج فارس آغاز کند. ایجاد یک سیستم همکاری جمعی در خلیج فارس ایده‌ای بود که مرحوم گنشر وزیر خارجه آلمان در اوایل دهه ۹۰ مطرح کرد. این یک ایده اروپایی است که ایران آماده همکاری برای تحقق آن است.

 

محیط زیست از چالش‌های بزرگ ایران و اروپا و منطقه است. این نیز یکی دیگر از زمینه‌های همکاری فراگیر ایران و اروپا می‌تواند باشد.

 

اجرای کامل و موثر برجام کلید موفقیت مسیر جدید روابط ایران و اروپاست. خاورمیانه در آستانه سقوط است. شکی نیست که همکاری‌های استراتژیک اروپا و ایران قدم مهمی برای پیشگیری از این فاجعه است. سیاست‌های استعماری گذشته قدرت‌های غربی زمینه‌ساز بحران‌های جاری بوده و از این‌رو باید دور انداختن چنین سیاست‌هایی و اتخاذ استراتژی همکاری و مشارکت، منطقه و جهانی امن به وجود آورد.

 

استقبال ظریف از نامه‌های "اطمینان‌بخش" وزارت خزانه‌داری آمریکا



  اخبارسیاسی ,خبرهای  سیاسی , اصولگرایان

 اصولگرایان با نامزدهایی مواجه هستند که برای اعلام کاندیداتوری برای انتخابات۹۶ لحظه‌شماری می‌کنند و البته نامزدهای بالقوه‌ای را هم در میان خود می‌بینند که حامیان عجولی دارند.

به گزارش  خبرآنلاین؛«کاندیدای اصولگرایان در سال 96 معاون‌اول معرفی کند» محمدجواد لاریجانی در حالی این ایده را مطرح کرده که اصولگرایان در خاص ترین شرایط ممکن در آستانه کلید خوردن رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری هستند. آنها اکنون با نامزدهایی مواجه هستند که برای اعلام نامزدی لحظه شماری می‌کنند و البته نامزدهای بالقوه‌ای را هم در میان خود می‌بینند که حامیان عجولی دارند؛ هم برای راضی کردن آنها به کاندیداتوری و هم برای اعلام عمومی این نامزدی.

این وسط دردسرهایی دیگر از جمله احتمال نامزدی محمود احمدی‌نژاد نیز برای آن‌ها خودنمایی می‌کند. حالا اینکه چرا آقای فیزیکدان در چنین معادله پیچیده‌ای پای معاون اولی را وسط کشیده‌اند، حتما محل بررسی و تحلیل باید باشد.

معاون اول برای عبور از محمودِ پاستور

ایده معرفی معاون اول توسط اصولگرایان البته ابداع محمدجواد خاندان لاریجانی‌ها نیست. باید به سال 88 بازگردیم؛ به دوره‌ای که بخشی از اصولگرایان به عبور از احمدی‌نژاد فکر می‌کردند. کسانی که منتقد محمود احمدی‌نژاد بودند اما درعین حال موافق سپردن فرمان دولت به اصلاح‌طلبان نبودند.

یکی از این افراد علی مطهری بود. او طرحی را تدوین کرده و به خانه برخی از چهره‌های اصولگرا برده بود تا از پس لابی‌های فشرده، اجماعی حاصل کند برای تعیین تکلیف کرسی ریاست جمهوری. او نام ایده خود را طرح«دو نامزدی اصولگرایان در انتخابات دهم ریاست جمهوری»نهاده بود. بر اساس طرح معرفی 2 نامزد اصولگرا برای انتخابات ریاست جمهوری، علی‌اکبر ولایتی و یک فرد دیگر به عنوان دو گزینه اصولگرایان (یکی به عنوان رئیس‌جمهور و دیگری به عنوان معاون اول) در انتخابات معرفی می‌شدند. البته در آن دوران محمدباقر قالیباف نیز یکی از گزینه‌های مطرح بود. در این میان برخی دیگر از اصولگرایان پیشنهاد کرده بودند که نامزد نهایی اصولگرایان وزرای کلیدی خود را از جمله وزرای خارجه و کشور را نیز معرفی کند تا شهروندان از کابینه احتمالی نامزد مورد نظر نیز آگاهی داشته باشند.

اما علی مطهری یک شرط را ضمیمه طرح خود کرده بود: «عدم نامزدی میرحسین موسوی یا محمد خاتمی». به گفته مطهری، توجیه این شرط این بوده که میرحسین موسوی و خاتمی احتمال رای آوری دارند و به همین دلیل نباید اصولگرایان با 2 نامزد وارد رقابت شوند مگر اینکه هم موسوی و هم خاتمی اعلام کاندیداتوری کنند که در این صورت اصولگرایان هم می توانند با 2 نامزد وارد عرصه شوند. همان زمان گفته شد که مطهری رایزنی‌هایی نیز با بزرگان اصولگرا از جمله محمد‌رضا مهدوی کنی، دبیرکل جامعه روحانیت مبارز، حبیب‌الله عسکراولادی، دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری، علی‌اکبر ناطق نوری انجام داده است.

علی مطهری آن زمان از موافقت مشروط برخی چهره‌های متنفذ جناح اصولگرا خبر داده ودر عین حال درباره اسامی اصولگرایانی که با این طرح موافقت مشروط کرده اند، گفته بود: «آنها از من قول گرفته اند در شرایط کنونی نامشان را نگویم.» او افزوده بود «این افراد همگی ضمن اعلام موافقت با این طرح،شرایطی را برای اعلام رسمی حمایت خود بیان کرده‌اند.» در آن دوره برخی طیف‌های اصولگرا به ویژه حامیان دولت احمدی‌نژاد، به شدت با این ایده - که آن را عبور از احمدی‌نژاد می دانستند- مخالف کردند. اما افرادی هم بودند که علناً مخالفتشان را با ادامه ریاست جمهوری احمدی‌نژاد اعلام کردند. محسن دعاگو، از چهره‌های سرشناس جامعه روحانیت مبارز، در اظهار نظری در این مورد با جایز شمردن عبور از احمدی‌نژاد گفته بود: «کسانی که می‌گویند عبور از فلانی حرام است، آدم‌های دلخوشی هستند.»

شبهه معاون اول شدن بین سه کاندیدای اصولگرا

چهار سال بعد در شرایطی که بسیاری از طیف‌های اصولگرا هنوز به صورت رسمی انتخابات را در دستور کار خود قرار نداده بودند ناگهان غلامعلی حداد عادل با اعلام یک خبر مهم همه را شگفت‌زده کرد. او در جریان یک سخنرانی گفت: «آقایان ولایتی، قالیباف و من با هم رقابت نخواهیم کرد و هر سه وارد عرصه نخواهیم شد، بلکه ساز و کاری را طراحی می‌کنیم که بر اساس مشروعیت و مقبولیت و کارآمدی، هر کس مناسب است بیاید و تعدد کاندیدا اتفاق نیفتد.» همین سخنان کافی بود تا شایعات و گمانه‌زنی‌هایی که از چند هفته قبل آغاز شده بود باز راه خود رابه رسانه‌ها و محافل سیاسی باز کند. غلامعلی حداد عادل در واقع خبر از یک ائتلاف مثلثی داده بود. ائتلافی که گویا حاصل جلسات مخفیانه خانه خیابان «دولت» بود. خانه‌ای که به گفته حداد عادل تا زمانی نزدیک به برگزاری انتخابات همچنان محل برگزاری جلسات سه نفره بود.

حدادعادل به شایعات پایان داده و گفته بود که میان او و دو نامزد مطرح دیگر چه گذشته و چه پیمانی حاصل شده او اما با یک شایعه تازه روبرو شد. رسانه‌ها به نقل از شنیده های محافل سیاسی گزارش می دادند که توافق شده محمد باقر قالیباف در نهایت از نامزدی انصراف داده و معاون اول غلامعلی حداد عادل شود. گفته می شد: «به محمدباقر قالیباف پیشنهاد شده معاون اولی حداد عادل در کابینه آینده را پذیرفته و از انجام کارهای تبلیغاتی موازی خودداری کند و البته در کمپین مورد نظر آنها نیز قرار گیرد.» این خبر با واکنش‌های فراوانی مواجه شد و اگر چه غلامعلی حدادعادل با گلایه آن را تکذیب کرد اما محمدباقر قالیباف ترجیح داد سخنی درباره آن نگوید.این «سکوت» بر دامنه شایعات افزود.

حداد عادل اما تلاش کرده بود به گونه‌ای دیگر این ماجرا را توضیح دهد: «ائتلاف 1+2 به معنای آن نیست که دولت آینده به صورت شرکت سهامی بین ما سه نفر اداره می‌شود. ما سه نفر از احزاب مختلف نیستیم و نمی‌خواهیم تقسیم غنیمت کنیم. اگر یکی از این سه نفر رئیس‌جمهور آینده باشد ما دو نفر دیگر به او کمک می‌کنیم.»

این ماجرای معاون اولی در آن دوران فقط به حداد عادل خلاصه نشد و خبری دیگر فضای رسانه‌ای را تحت تاثیر قرار داد. خبر روایت می‌کرد که توافقی برای ریاست جمهوری ولایتی و معاون اولی قالیباف حاصل شده است. این بار هم جواب قالیباف «سکوت» بود اما علی‌اکبر ولایتی ساکت نماند و در پاسخ به دانشجویی که پرسید آیا شما گفته‌اید که نامزد نهایی ائتلاف هستید و آقای قالیباف معاون اولتان خواهد شد گفت: «بنده هرگز چنین حرفی نزده‌ام. بهتر است به این شایعات توجهی نکنید.» هر چه بود نه ائتلاف به سرانجام رسید و نه هیچ کدام از آن سه نفر توانستند به پاستور برسند.

بار دیگر معاون اولی

چهارسال گذشته و باز یک انتخابات دیگر در پیش است. این بار اما شرایط اصولگرایان به گونه‌ای دیگر است. فعلا کسی اعلام نامزدی نکرده اما خبرها از جنب و جوش هایی در دفاتر برخی چهره‌ها حکایت دارد. برخی چهره‌ها به گونه ای سخن می‌گویند که شکی برای اهل تحلیل باقی نمی‌گذارند که باید روی نامزدی آنها حساب کنند. برخی دیگر هم ساز و کاری پیرامون خود ایجاد کرده‌اند که بوی کاندیداتوری را به مشام می رساند. روزنامه تأسیس کرده‌اند و فیتلیه سایت‌های نیمه تعطیلشان را بالا کشیده و بازار سیاست را داغ کرده‌اند. این وسط محمود احمدی‌نژاد هم نشان داده که برای نامزدی در انتخابات 50 درصد خودش حل شده و تنها در انتظار چراغ‌های سبز مانده است. در چنین کانتکس و شرایطی است که باید اظهار نظر جدید محمدجواد لاریجانی را دید و بررسی کرد.

او گفته نامزد اصولگرایان باید معاون اول خودش را هم معرفی کند. شاید در سطح نخست تحلیل گفته شود که وقتی اصولگرایان هنوز در دو گانه معرفی یا عدم معرفی نامزد باقی مانده اند و حرف و حدیث در این مورد آنچنان زیاد است که نمی‌توان به راحتی از این مرحله عبور کرد و به بخش معرفی مصداق رسید.

اما در سطح دیگری از تحلیل می توان به این نتیجه قطعی رسید که اگر همه اصولگرایان بنای معرفی نامزد مقابل حسن روحانی را نداشته باشند حتما بخشی از این جناح وارد این رقابت خواهد شد و رقیب روحانی را به میدان خواهد فرستاد.اگر مبنای ورود به تحلیل اظهارات جدید محمدجواد لاریجانی همین مساله باشد آنوقت می‌توان گفت که محمدجواد لاریجانی دقیقا چه منظوری داشته است. محمدجواد لاریجانی این ایده را فقط طرح کرده و جزئیات و علت طرحش را سربسته نگه داشته اما شاید بتوان یک دلیل برای بیان برای آن یافت. محمدجواد لاریجانی می داند اکنون چهره‌های متعددی از اصولگرایان روی 29 اردیبهشت 96 حساب باز کرده‌اند؛ او می‌داند سخت است متقاعد کردن برخی چهره‌ها برای نیامدن. او شاید دنبال راهی بوده برای کاستن از تعداد نامزدهای اصولگرا. طرحی که نوعی ائتلاف را درون خود نهفته دارد. این می‌تواند یک نسخه جلوگیری از تکثر باشد.

حالا باید منتظر ماند و دید کسی از این نامزدهای احتمالی حاضر می‌شود از همین حالا خود را به جای نفر اول، نفر دوم بداند.

 

گام ایران و عربستان در جهت جنگ مستقیم / جنگ تهران و ریاض زمینی نخواهد بود



  اخبارسیاسی ,خبرهای  سیاسی ,

 

میدل ایست آی نوشت: رقابت بین ایران و عربستان سعودی به‌طور پیوسته در حال افزایش است و در حال تبدیل شدن از یک جنگ نیابتی به یک رویارویی نظامی مستقیم است. در حالی که هیچ کدام از طرفین، یک درگیری همه جانبه را نمی‌خواهد، اما به نظر می‌رسد دو کشور قادر به مدیریت مسیری نیستند که منجر به درگیری نظامی و یک جنگ تمام عیار نشود.

به گزارش  انتخاب ، نگران‌کننده‌ترین نشانه، تمایل ظاهری دو طرف به عبور از خطوط قرمز یکدیگر است. عربستان سعودی از گروه‌های اپوزیسیون ایران حمایت می‌کند و از سوی دیگر ایران متهم به تهیه موشک برای نیروهای حوثی در یمن است. جنگ نیابتی ایران و عربستان در سوریه و یمن و تا حدی در عراق نیز از مدت‌ها پیش آغاز شده بود. این احتمال وجود دارد که این شکاف‌ها به مرحله‌ای برسند که کنترل کردن این تقابل از دست دولت‌های منطقه خارج شود.

 

اوایل این ماه، عبدالعزیز الشیخ، مفتی اعظم عربستان با تکفیر کردن تمام ملت ایران به عنوان غیر مسلمان، از آن‌ها با عنوان مجوس یاد کرد.

 

پس از گزارش مرگ 464 زائر ایرانی در حج سال گذشته، همچنین پس از اجرای حکم اعدام شیخ نمر باقر النمر روحانی شیعه عربستان در ژانویه درگیری بزرگ ایران و عربستان آغاز شد. این حوادث باعث حمله به سفارت عربستان سعودی در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد شد و نشان داد که تنش بین دو قدرت منطقه به مرحله‌ای بی‌سابقه رسیده است. حتی درگیری دو کشور پس از کشتار نزدیک به 300 زائر ایرانی در مراسم حج سال 1987 در اوج جنگ ایران و عراق نیز به این میزان جدی و عمیق نبود.

 

ایران امروزی، مسلماً قدرت مسلط در خاورمیانه، با نفوذی گسترده در هر گوشه‌ای از منطقه است و نقشی کلیدی در درگیری‌های یمن، سوریه و عراق ایفا می‌کند.

 

ایران از طریق متحدان محلی، توازن قدرت در لبنان را حفظ می‌کند و آماده شکل دادن به درگیری‌های بعدی با اسرائیل است. جمهوری اسلامی همچنین از نفوذ قابل توجهی در بحرین و اکثریت شیعه شرق عربستان سعودی برخوردار است و می‌تواند، در هر زمان که اراده کند، از این اهرم‌ها برای فشار بر دشمنانش بهره‌مند گردد.

 

تحلیلگران غربی در بررسی تنش‌های فزاینده بین عربستان و ایران، گرایش به توصیفی اغراق‌آمیز از اهمیت عامل درگیری‌های فرقه‌ای دارند. بدون شک این عامل تأثیر عمده‌ای در روابط دوجانبه بین دو کشوری دارد که رهبران دو شاخه اصلی اسلام هستند اما باید توجه داشت که اهداف سیاسی در این درگیری‌ها از اهمیت فوق‌العاده زیادی برخوردار است. ایران و عربستان برنامه‌های بلند مدتی دارند و سیاست خارجی‌شان را بر اساس منافع ملی و مبتنی بر عقل سیاسی برای دست‌یابی به اهداف ژئوپلیتیک خود تنظیم کرده‌اند.

 

ایران در ماه‌های اخیر تحرکات مهمی در خلیج فارس داشته است. از تنش با آمریکا و دستگیری ملوانان آمریکایی گرفته تا برگزاری مانورهای نظامی بزرگ و آزمایش موشک‌های پیشرفته که موجب تحریک دشمنان منطقه‌ای ایران شده است. از سوی دیگر و در راستای این تحولات استراتژیک، رهبری جدید عربستان یک سیاست تهاجمی را آغاز کرده است که شامل نفوذ در داخل ایران نیز می‌شود. این برنامه با هدف بی ثبات کردن امنیت ملی داخلی ایران بوسیله گسترش حمایت از گروه‌های تروریستی مخالف صورت می‌گیرد. به گفته یک دیپلمات ارشد سابق ایران، عربستان سعودی با برنامه‌ریزی برای بر هم زدن امنیت داخلی ایران، شرایط مساعد برای یک جنگ بزرگ را ایجاد کرده است. بااین‌حال، ترکیبی از عوامل استراتژیک و نظامی، هرگونه رویارویی مستقیم را امکان‌پذیر می‌سازد.

 

در ارتباط با این درگیری‌های احتمالی باید به چند نکته توجه داشت:

 

1- سال‌ها ایالات‌متحده نیروی نظامی بزرگی در خلیج‌فارس بوده و هنوز هم قدرت مؤثری محسوب می‌شود. واشنگتن احتمالاً پیشگام در هرگونه درگیری خواهد بود، منوط به اینکه جریان انتقال نفت از تنگه هرمز دچار مشکل نشود.

 

2- با توجه به عدم وجود یک مرز زمینی بین ایران و عربستان، هرگونه درگیری مستقیم تنها از طریق جنگ‌های هوایی و دریایی خواهد بود. در جنگ احتمالی، عربستان در هوا تجهییزات بیشتری دارد و نیروهای دریایی ایران بر نیروی دریایی نسبتاً کوچک و بی‌تجربه ریاض غالب است.

 

3- تهران می‌تواند بر روی ذخایر گسترده موشک‌های بالستیک خود برای جلوگیری از حملات هوایی عربستان در زیرساخت‌های حیاتی ایران تکیه کند.

 

درنهایت باید گفت که این احتمال نیز وجود دارد که این جنگ به‌صورت درگیری‌های پراکنده برای سال‌ها حتی دهه‌ها ادامه پیدا کند و ساختار استراتژیک و معادلات منطقه‌ای جدیدی را برای سال‌ها در خاورمیانه شاهد باشیم.

 

پاسخ ایران به ادعاهای بی اساس وزرای خارجه امارات و بحرین



  اخبارسیاسی ,خبرهای  سیاسی ,نمایندگی ایران در سازمان ملل

.نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل ادعاهای وزیر خارجه امارات در مجمع عمومی سازمان ملل متحد را مضحک و بی اساس ازسوی کشوری خواند که جنگنده هایش هر روزغیرنظامیان بی گناه یمن را بمباران می کنند.

عباس یزدانی دبیراول نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل طی سخنانی درمجمع عمومی این سازمان گفت: یک مقام از کشوری که جنگنده هایش هر روز مردم غیرنظامی بی گناه یمن را بمباران می کند، ایران را به دخالت در امور داخلی کشورها متهم می کند.

 

وی این ادعاها را مضحک و ریاکارانه خواند و افزود : کشوری که دهه های متمادی خاک خود را به منبعی برای صدور اندیشه افراطی تکفیری تبدیل کرده با استفاده از تریبون سازمان ملل، ایران را به تلاش برای بی ثبات کردن منطقه متهم می کند!

 

یزدانی درخصوص اظهارات وزیرخارجه امارات درباره جزایرایرانی گفت: این مقام اماراتی بار دیگر با بیان سخنان بی اساس، تمامیت ارضی ایران راهدف قرار داده و نسبت به سه جزیره ایرانی ادعاهایی مطرح کرده است و افزود که ایران همواره این ادعاهای نادرست را رد کرده و بازهم تکرار می کند که این جزایر بخشی از خاک ایران بوده و برای همیشه بخشی از آن باقی خواهد ماند و تکرار اینگونه ادعاها نخواهد توانست آنها را از سرزمین ما جدا سازد.

 

عضو نمایندگی کشورمان درادامه با اشاره به همصدایی وزیرخارجه امارات با نخست وزیر رژیم صهیونیستی این اتفاق را تصادفی ندانسته و اظهار داشت که امارات و رژیم صهیونیستی به همراه تعدادی از شرکایشان در منطقه خلیج فارس با یکدیگر وارد ائتلافی شده اند که نتیجه آن خیانت به مردم فلسطین خواهد بود.

 

وی همچنین درپاسخ به ادعای وزیرخارجه بحرین مبنی بردخالت ایران در امور داخلی آن کشور گفت که این ادعای وزیر خارجه بحرین نیزدروغی آشکار است چرا که کمیسیون مستقل تحقیق که ازسوی دولت بحرین دراین خصوص تشکیل شده بود درگزارش خود تصریح کرده است که مدارک ارائه شده ازسوی دولت بحرین این ادعاها را تأیید نمی کند.

 

یزدانی در واکنش به سخنان وزیر خارجه بحرین درباره حادثه منا اظهار داشت که در این حادثه تلخ 464 نفر از حجاج ایرانی جان خود را از دست دادند و دولت عربستان تا کنون حاضر به ارائه گزارشی در باره دلایل بروز این فاجعه نشده است.

 

عضو نمایندگی ایران در ادامه با اشاره به این که اینگونه حوادث تلخ درمراسم حج بارها اتفاق افتاده و ضروری است که در این خصوص اقدامات مؤثری صورت گیرد، افزود: درخواست مشروع ما انجام تحقیقات جامع، شفاف و مستقل از سوی کمیته ای متشکل از کشورهایی است که شهروندانشان دراین حادثه جان خود را از دست داده اند.

 

وی درپایان ضمن مردود دانستن کاربرد نام جعلی خلیج عربی به جای خلیج فارس توسط برخی از کشورهای عرب منطقه افزود: جمهوری اسلامی ایران همواره خواستار روابط دوستانه با همسایگان خود درمنطقه خلیج فارس بوده و آمادگی خود را برای انجام گفتگو برای برطرف کردن سوء تفاهم ها و برقراری مجدد دوستی میان ملت ها اعلام می نماید.