به گزارش ایسنا ، «تحرکات و رایزنیهای انتخاباتی درون جبهه اصولگرایان و میان چهرهها و شخصیتهای اصولگرا چیزی نیست که مورد انکار این جناح سیاسی قرار گرفته باشد. از حداد عادل تا محمدرضا باهنر بر این نکته تأکید دارند که رایزنیهایی در میان اصولگرایان برای انتخابات آتی در جریان است. این رایزنیها در شرایطی صورت میگیرد که بر خلاف اصلاحطلبان، اصولگرایان در انتخابات پیش رو با دو چالش و انتخاب مواجه هستند و برای هر یک باید فرصت و وقت هزینه کنند. بر خلاف اصلاحطلبان که محتملا پشت سر روحانی و نامزد اعتدالگرایان صفآرایی خواهند کرد و انرژی و وقت خود را تنها باید صرف انتخابات شوراها و شبکهسازی و ستادسازی به منظور موفقیت در انتخابات شوراها کنند، اصولگرایان باید ضمن رایزنی بر سر انتخابات شوراها و انتخاب گزینههای مطلوب و دارای توان رقابت در انتخابات شوراها، توجه و گوشه چشمی هم به انتخاب نامزد انتخابات ریاستجمهوری داشته باشند. چالشی که خود میتواند بر موضوع انتخابات شوراها هم تأثیرگذار باشد.
آن چه پس از انتخابات ۹۲ بیش از هر زمان دیگری مورد تصریح اصولگرایان قرار گرفته، آن است که این جناح برای کسب موفقیت حداکثری در انتخابات ۹۶ راه گریزی جز اجماع بر سر یک نامزد ندارد اما موضعگیریهای اخیر برخی تشکلهای تأثیرگذار در فرآیند تصمیمسازی اصولگرایان حکایت از آن دارد که فرآیند اجماع آن چنان که تا پیش از این تصور میشد، راهی آسان و خالی از سنگلاخ نیست. موضعگیریهای مصباحیمقدم درباره میزان تأثیر نظرات آیتالله مصباح بر فرآیند تصمیمسازی و اجماع اصولگرایان که البته با تصحیح دبیرکل این مجموعه محوری مواجه شد، تنها بخشی از چالشی است که اصولگرایان در انتخابات ۹۶ پیش رو دارند. در حالی که از اظهارات و مواضع مصباحیمقدم این گونه برداشت میشد که این تشکل، نظر به حمایت از رئیسجمهور مستقر و عضو هیات مؤسس این مجموعه در انتخابات پیش رو دارد، نظرات موحدی کرمانی سوگیری متفاوتی از آن چه سخنگوی جامعه روحانیت گفته بود، نشان میدهد. این در حالی است که طبق اصول، جامعه روحانیت نمیتواند نسبت به حضور یکی از اعضای خود در انتخابات ریاستجمهوری و در کسوت روحانیت بیتوجه باشد و در عین حال و در حالتی متناقض به نظر میرسد اجماع اصولگرایان همچون گذشته متوقف به اجماع نظر جامعه روحانیت و جامعه مدرسین به عنوان گروههای مرکزی و مؤثر و محوری اصولگرایان وابسته است.
چراغ سبز نشان دادن به روحانی از سوی روحانیت مبارز و مخالفت با آن از سوی برخی گروههای اصولگرا در حالی است که به نظر میرسد سخنگوی روحانیت مبارز در ابراز موضع ضمنی حمایتی از روحانی تنها نیست و بخشی از اصولگرایان همچون طیف نزدیک به علی لاریجانی که دارای زد و بندهای سیاسی با اعتدالگرایان و دولتیها هستند، هم تمایل دارند تا حمایت اصولگرایان از یک نامزد در رقابت با رئیسجمهور مستقر به مرحله رسمیت نرسیده و اجماع تنها بر سر انتخابات شوراهای شهر و روستا پیش برود. چنین حالتی بیشتر شبیه اعلام حمایت گروههای راست در انتخابات ۱۳۸۰ از رئیسجمهور وقت است که از زبان چهرههایی چون باهنر و حداد عادل در همان انتخابات ابراز و البته مقید به شروطی هم شده بود اما در عین حال ستادهای اصولگرایان در تلاش برای کسب رأی از سبد آرای بدنه خود برای احمد توکلی بودند. بدیهی است که اتخاذ چنین رویکردی از سوی اصولگرایان ضربهای سخت به فرآیند اجماعسازی در این جناح خواهد زد و در آتیه دایره اصولگرایان را در معرض خدشههای هویتی و گفتمانی قرار خواهد داد. این اما همه آن چیزی نیست که اجماع اصولگرایان را در معرض چالشهای جدید قرار میدهد. همزمان با اعلام و اصرار برخی گروههای اصولگرا همچون مؤتلفه برای حضور نامزد حزبی در انتخابات ریاستجمهوری که به نظر میرسد، محکی برای تثبیت سهمیهها در انتخابات شوراها باشد، گروههایی چون جبهه پایداری از هماکنون در تلاش برای تخریب و تضعیف گزینههایی هستند که به نظر میرسد توان کسب رأی و رقابت با رئیسجمهور مستقر را خواهند داشت؛ آن هم در شرایطی که هنوز هیچیک از نامزدهای مطرح اصولگرا، اعلام حضوری رسمی و قطعی در این خصوص نداشته است. نگاهی به تریبونهای رسمی رسانهای این طیف خاص از اصولگرایان حکایت از آن دارد که شنیدن صداهای وحدتشکن و تکرار رویههای قبلی در اردوگاه اصولگرایان از سوی این طیف دور از انتظار نیست.
همه اینها در شرایطی است که طمع رئیسجمهور سابق و حامیانش برای تحمیل گزینه مورد نظر خود به اردوگاه اصولگرایان و سهمخواهی از این جریان هم خود یک چالش جداگانه و واکاوی نشده است. در حالی که اصولگرایان شخص احمدینژاد را برای حضور در انتخابات بار اضافه و هزینهساز ارزیابی میکنند اما به نظر میرسد دستکم بخشی از اصولگرایان حضور ستادی او و بدنه حامیانش را در رقابت با رئیسجمهور مستقر ملزومی غیر قابل چشمپوشی میبینند. متغیری که تحقق آن خود نیازمند امتیازدهی به این جریان از سبد سهمیه سایر اصولگرایان است.»
صادق زیباکلام در روزنامه آرمان نوشت؛ به نظر میرسد این مساله بیش ازآنکه یک مساله فقهی و شرعی باشد، یک مساله سیاسی است. زیرا مساله ای به نام موسیقی وسوالات شرعی پیرامون آن ظرف سی وهشت سالگذشته توسط مراجع تقلید ازجمله رهبرکبیر انقلاب امام خمینی حل و فصل شده و مساله جدیدی نیست.
لذا زمانی که وزارت ارشاد و نهادهای مسئول دیگر مجوز کنسرتی را صادر میکنند، براین اساس است که از نظر شرعی اشکالی برای برگزاری آن وجود ندارد. بنابراین اینکه آیتا... علم الهدی اعلام کردهاند که به واسطه وجود مرقد مطهر امام هشتم اجازه برگزاری کنسرت موسیقی را نمیدهیم، این سوال را در اذهان مطرح مینماید مگر این موسیقیها خلاف شرع است که ایشان اجازه برگزاری آن را نمیدهند. لذا اگر مساله اجرای موسیقی درمشهد مشکلاتی شرعی داشت آنگاه شاید امام جمعه محترم مشهد حتی اعلام میکردند که کنسرتها یک شب با حضور بانوان و یک شب با حضور آقایان برگزار شود. اما شکل برخورد آقای علمالهدی این نگرش را در ذهن افراد به وجود میآورد که در حقیقت ظاهرا ایشان تمایل دارد اعتبار دولت را مورد نقادی صریح قرار دهد.
مقصود این است که به مردم ثابت شود که اگر هر امام جمعهای اراده کند میتواند این اقدام را انجام دهد. اگردقت کنیم آن دسته از خطیبانی که با دولت روحانی وارد این مساله شدهاند، عمدتا درگذشته طرفداردولت قبل بودند. آیتا... کاظم صدیقی درخطبههای نمازجمعه مستقیم وغیر مستقیم به دولت نقد میکنند. در صورتی که اگر به گذشته بازگردیم درآن دوران نه آیتا... کاظم صدیقی، نه آیتا... سید احمد خاتمی و نه آیتا...علمالهدی کمتر از گل به دولت احمدینژاد نمیگفتند وحتی برخی آن دولت را دولت مکتبی معرفی میکردند.
بنابراین مساله برخورد با دولت آقای روحانی از سوی برخی ائمهجمعه کاملا مشخص است و هر اندازه به انتخابات ریاستجمهوری در سال آینده نزدیک میشویم، انتقادات به روحانی افزوده خواهد شد. چرا مخالفان سیاستهای فرهنگی دولت فعلی؛ درزمان دولت قبل درمقابل آن ایستادگی نکردند. سوال این است که چرا در شیراز، اصفهان و مشهد ائمه جمعه به یکباره نگران برگزاری کنسرتها شدهاند. بنابراین به هیج وجه نمیتوان فقط ادعا کرد که مشکل برگزاری کنسرتها فقهی هست. کوتاه آمدن درمقابل درخواست امام جمعه مشهد موجب شده که اینگونه مخالفتها ادامه یابد؟ سوال دیگر این است که دولت روحانی تا کجا میخواهد کوتاه بیاید؟
آیت الله سیدمحمد غروی :
آیت الله مهدوی کنی اصلا معتقد نبود که جلیلی در حد ریاست جمهوری است / نظر جامعه روحانیت در سال 92 روی ولایتی و قالیباف بود / احمدی نژاد به خاطر پرونده هایی که دارد، کاندیدا نمی شود
آیت الله سیدمحمد غروی می گوید که بزرگان کشور سعید جلیلی را برای مذاکرات مناسب نمی دانند.
استاد حوزه و دانشگاه در گفت و گو با انتخاب ، در پاسخ به پرسشی در مورد اظهارات اخیر سعید جلیلی علیه دولت گفت: هنوز ما برآورد کاملی از شخصیت این آقا نداریم، نه تنها من بلکه خیلی از افراد چنین برداشتی دارند. بنابر گفته بعضی از بزرگان، ایشان در حدی نیست که بتواند مدیریت کلان را در سطح کشور داشته باشند و مدیریت کنند.
عضو جامعه مدرسین در ادامه افزود: با اینکه آقای سعید جلیلی از دانش آموختگان دانشگاه امام صادق است ولی مرحوم آیت الله مهدوی کنی اصلا معتقد نبود که آقای جلیلی می تواند مدیریتی در سطح کلان در حد ریاست جمهوری را عهده دار شود، لذا همان موقعه جامعه روحانیت مبارز نظرش معطوف به آقای جلیلی نبود. آقای جلیلی را پایداری ها علم و مطرح کردند ولی روحانیت مبارز که در راس آن مرحوم آیت الله مهدوی کنی بود، نظرش بیشتر معطوف به آقای قالیباف و آقای ولایتی بود.
حجت السلام غروی تصریح کرد: من شناخت چندانی از آقای جلیلی ندارم ولی کسانی که با ایشان شناخت داشتند اعتقادشان این است که در عین حالی که آدم متدین و خوبی و سالمی است ولی در اینکه بتواند مدیریت کلان را در سطح مملکت داشته باشد و از طرف دیگر بتواند نیروهای قوی را با خودش بیاورد جای تردید دارد.
عضو جامعه مدرسین قم با اشاره به رفتارهای انتخاباتی احمدی نژاد گفت: آقای احمدی نژاد با توجه به سابقه دو دوره ریاست جمهوری و عملکردی که برجای گذاشت و همچنین مشکلاتی که از نظر قانونی و اجرایی و پرونده های باز مختلفی که برای ایشان و نزدیکانشان وجود دارد، بعید می دانم ورود پیدا کند.
وی افزود: از همه مهمتر شورای نگهبان از این موارد چشم پوشی نمی کند. احمدی نژاد و اطرافیان وی با سخنرانی کردن و رفتن یه شهرهای مختلف مردم را محک می زنند تا ببینند آیا زمینه بر آنها فراهم است یا خیر. آنها می خواهند بازخورد مردم را بگیرند تا دریابند چقدر از این موضوع استقبال می شود. آنها همچنین می خواند بازخورد مسئولین کشور از جمله وزارت کشور و شورای نگبهان را رصد کنند.
غروی تصریح کرد: اگر زمینه برای احمدی نژاد مناسب بود، قاعدتا خودش دست به کار می شود ولی اگر زمینه را مساعد نبیند افرادی که خط فکر خودش را حمایت می کنند مثل آقای سعید جلیلی را حمایت می کند.
به گزارش ایلنا، در بین واکنش رسانههای خارجی به مقاله وزیر خارجه کشورمان در نیویورک تایمز، پایگاه اطلاعرسانی الشرق الاوسط که به پایگاه خبری پانعربها معروف است، بیش از همه، از انتشار مقاله وزیر خارجه ایران نگران شده است.
الشرقالاوسط دو روز پیاپی به تحلیل مقاله ظریف پرداخته و سعی کرده ادله وزیر امور خارجه کشورمان را از این طریق زیر سوال ببرد:
این خبرگزاری در سرمقالهای با اشاره به صحبتهای ظریف قبل از آغاز نشست جنبش عدم تعهد در ونزوئلا نوشت: ظریف به خبرنگاران گفت ایران در حال تشکیل ائتلاف جدیدی علیه عربستان است که بر مسایلی نظیر سوریه، یمن و بحرین تمرکز داشته باشد. او برای انحراف افکار عمومی از برنامهریزیهای انجام شده برای اعتراض به حضور روحانی در نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل مقالهای را در نیویورک تایمز منتشر کرد که عنوان آن «اجازه بدهید از جهان وهابیت رها شویم» بود.
این خبرگزاری میگوید در این نوشته ظریف ریاض را عامل انتشار و ترویج وهابیت در منطقه خوانده و خواهان حذف این ایدئولوژی شده و گفته در سه دهه اخیر، ریاض دهها میلیارد دلار برای صادر کردن وهابیت به هزاران مسجد و مدرسه در سراسر جهان صرف کرده اما محمدجواد ظریف هیچ مدرکی را برای اثبات این ادعایش ارائه نکرده است.
این پایگاه اطلاعرسانی عربی به اظهارنظرهای خوانندگان نیویورک تایمز در توییتر نیز اشاره کرده و مدعی شده این مقاله با انتقاد مخاطبان این روزنامه آمریکایی مواجه شده و ماکس بوت نویسنده جمهوریخواه روزنامه لسآنجلستایمز در توییتر خود مدعی شد که ایران افراطگرایی مذهبی در جهان را محکوم کرده است اما خودش این کار را میکند.
شرقالاوسط در سرمقاله دیگری مدعی شده عربستان در سالهای اخیر مدام مورد حمله تروریسم قرار گرفته و این در حالی است که ایران هیچگاه تا امروز هدف گروههای تروریستی نظیر القاعده نبوده است. البته به جز حرفهای داعش مبنی بر نفرت از ایران و تهدیدهای مستقیم این گروه علیه تهران.
شرق الاوسط نوشت قانون اساسی عربستان تنها بر رسمی و غالب بودن یک دین و آن هم اسلام تاکید شده است و در ادامه سرمقاله ظریف را متعصبانه خوانده و مدعی شد: این مقاله فاقد سند است که تنها با اشاعه ایدههای ضد وهابیت سعی کرده فاصلهها را با ایده پر کند.
نویسنده مدعی شده که عربستان سعودی بارها مورد حمله القاعده قرار گرفته و از ظریف خواسته در تصوراتش تجدیدنظر کند.