نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با انتقاد از برخورد جناحی با موضوع FATF گفت: برخی به دنبال جناحی کردن این موضوع مانند برجام هستند.
به گزارش ایرنا، مصطفی کواکبیان پیش از پایان جلسه علنی روز یکشنبه مجلس شورای اسلامی در اخطاری با استناد به اصل 94 قانون اساسی اظهارداشت: دوستانی که درباره FATF نظر می دهند، آیا یادشان رفته که شورای نگهبان آن را تصویب کرده و خودشان در دولت قبل در مجلس آن را تصویب کردند.
وی خاطرنشان کرد: برخی به گونه ای صحبت می کنند که همه را زیر سوال می برند و می گویند عده ای وطن فروش پیدا شده اند که در بحث اقدام ویژه مالی می خواهند اطلاعات بانکی را به دشمنان بدهند.
وی ادامه داد: مجلس درباره اطلاعات بانکی نیز مصوب کرده است و باید توجه داشت که همه مصوبات شورای عالی امنیت ملی باید به تایید رهبر معظم انقلاب برسد و اینگونه برخورد کردن مانند برخوردی است که با برجام شد.
نماینده مردم تهران در مجلس از منتقدان خواهش کرد که بحث را جناحی نکنند و اگر دلسوزانه بحث فنی و تخصصی دارند باید حتما مطرح شود ولی جای بحث های جناحی در بحث های تخصصی نیست.
کواکبیان در تذکر دیگری با استناد به ماده 24 آیین نامه داخلی مجلس درمورد تجلیل امروز مجلس از برخی خانواده های شهدای مدافع حرم اظهارداشت: دفاع مقدس و ارزش ها را نباید جناحی کنیم و ما در دل فراکسیون امید هم برادر شهید، جانباز و هم آزاده داریم، اما افرادی که امروز تشویق شدند از جریان خاص بودند و گویا دفاع مقدس هم جناحی شده است.
وی تصریح کرد: خواهش می کنم رعایت کنند و حداقل توازنی ایجاد شود.
کواکبیان در تذکر دیگری تصریح کرد: نمی گذارند فراکسیون دفاع از منافع ملی و دیپلماسی و فراکسیون دانشگاهیان تشکیل شود و می گویند که هیات رییسه جلوی تشکیل فراکسیون های جدید را گرفته است.
به گزارش ایسنا، رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری و یکی از بزرگان جریان اصولگرایی در نشست ماهانه دیروز جامعه اسلامی مهندسین با اشاره به این خبر، اظهار کرد: قرار بود این مسأله رسانهای نشود اما شد. آقای احمدی نژاد به عنوان یکی از گزینههای قوی برای انتخابات ریاست جمهوری به دلایلی از ورود به انتخابات منع شده است.
اما از سوی دیگر دو نفر از نزدیکان رسانهای محمود احمدینژاد این خبر را نه تأیید و تکذیب میکنند و تأکید دارند که اخبار مربوط به مقام معظم رهبری باید از منابع رسمی منتشر شود و به چنین اخباری نمیتوان رسمیت داد.
علیاکبر جوانفکر در گفتوگو با ایسنا، درباره صحبتهای باهنر میگوید: مگر آقای باهنر مسئول نشر مطالب مربوط به مقام معظم رهبری است؟ این سوال برای ما هم وجود دارد که مطالب مربوط به رهبر انقلاب چطور از مجاری دیگری منتشر میشود. اگر مطلبی به رهبری نسبت داده شده، دفتر ایشان اگر لازم بدانند توضیحاتی میدهند. اشخاص دیگر نباید در این زمینه اظهار نظر کنند و من هم نباید اظهار نظری داشته باشم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا احمدینژاد در چند ماه گذشته با رهبر انقلاب دیداری داشته است یا خیر، اظهار میکند: بله، دیدار داشتهاند. اما درباره مطلبی که به مقام معظم رهبری نسبت داده شده دفتر ایشان باید اظهار نظر کند.
عبدالرضا داوری یکی دیگر از نزدیکان احمدینژاد است که درباره این خبر تأکید میکند هر خبری مربوط به مقام معظم رهبری اگر خارج از رسانههای وابسته به دفتر ایشان یا اطلاعیههای دفتر ایشان منتشر شود اعتبار ندارد. این خبر هم چون از مجاری رسمی منتشر نشده طبیعتاً اعتبار و حجیت ندارد.
وی همچنین درباره صحبتهای باهنر در این زمینه، تصریح میکند: مگر آقای باهنر سخنگوی مقام معظم رهبری هستند؟ مسأله روشن است. جریانی میخواست یک علمیات روانی ایجاد کند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا احمدینژاد در این مدت با مقام معظم رهبری دیداری داشته است یا خیر، بیان میکند: اطلاعرسانی دیدارهای مقام معظم رهبری به عهده ما نیست.
داوری در ادامه تأکید میکند: آقایان شایعهپردازی و شایعهپراکنی درباره مقام معظم رهبری نکنند؛ چون جایگاه ایشان نقطه اتکاء همه آحاد ملت و حساس است و نباید از جایگاه ایشان در رقابتها و حذف رقبایمان سوءاستفاده کنیم.
وی در پایان میگوید: این یک روش غلط است. همه نیروهای کشور باید جایگاه مقام معظم رهبری را حفظ کنند و در عین حال همواره دیدگاهها و نظرات رهبر معظم انقلاب باید مبنای عمل برای همه نیروهای انقلاب باشد.
آرمان امروز- دعوتنامهای به آدرس ایران برای دکترصادق زیباکلام. مبدا ارسال پارلمان انگلیس بود. این دعوتنامهها را شاید میتوان نشانهای از آغاز ارتباطات جدید غرب با اساتید ایرانی دانست. همان غربی که صادق زیباکلام در کتاب «غرب چگونه غرب شد؟» به سیر صعودی این بخش از کره خاکی پرداخت و حالا هم غرب از «صادق زیباکلام» دعوت کرده است. او صراحت را ویژگی بارز خود میداند و سایرین هم آن را تایید میکنند. پس بر همین مبناست که بی توجه به مواضع فرصت طلبانه و حتی صلح طلبانه به بیان دیدگاهش درباره غرب و کشورهای آن میپردازد. شاید از همین رو بود که برای نخستین بار پارلمان بریتانیا از یک استاد ایرانی برای سخنرانی دعوت میکند؛ دعوتی که در درون خود پیامهای بسیار دارد و دولتها هم نقشی در آن ندارند. در این راستا روز گذشته صادق زیباکلام درباره ابعاد دعوت به پارلمان بریتانیا با «آرمان امروز» به گفتوگو پرداخت که در ادامه میخوانید.
در خبرها آمده بود که به پارلمان انگلستان دعوت شدهاید. چه احساسی دارید؟
از شنیدن این خبر خیلی خوشحال هستم و این افتخاری برای بنده به عنوان یک دانشگاهی است که پارلمان انگلستان از بنده برای سخنرانی دعوت کرده است.
اما آقای دکتر! در فضای داخلی این پیشبینی وجود دارد که مخالفان شما، به فضاسازی روی آورند تا اهمیت این سفر را کمرنگ کنند به نحوی که شما را غرب زده بخوانند. پاسخ شما چیست؟
من پاسخی برای این نظرها ندارم و چندان این حرفها را جدی نمیگیرم که برخی همواره من را غرب زده میدانند، زیرا یک آزاد اندیش هستم و هفتهای چند بار در روزنامه وزین شما مطلب مینویسم و مردم مطالب من را مطالعه میکنند و صفحه من در اینستاگرام نزدیک به هزار عضو دارد. فکر میکنم مطالبی که میگویم و مینویسم بهترین داور است که من به وطن و انقلاب وفادار و یا غرب زده هستم! احساس سر افکندگی از این دعوت نمیکنم و این دعوت مایه افتخار من است.
قبلا هم کسی را از ایران به پارلمان انگلستان دعوت کردهاند؟
تا آنجایی که من میدانم خیر، چه قبل و چه بعد از انقلاب در یاد ندارم کسی را دعوت کرده باشند. البته کل پارلمان بنده را دعوت نکردهاند، بلکه کمیتهای از نمایندگان محافظهکار و سوسیال دموکرات من را دعوت کردهاند و قرار است درباره چشم انداز روابط ایران- انگلستان سخنرانی کنم.
به چه شکل با شما تماس گرفتند؟
من با سفارت انگلستان هیچ تماسی ندارم و در ماه مبارک رمضان با من تماس گرفتند که اگر از شما دعوت شود حاضر هستید که در انگلستان سخنرانی کنید و من گفتم، بله حاضرم و امروز این دعوتنامه به دست من رسیده است.
نهادهای دولتی درباره این موضوع چه نظری دارند؟
من به عنوان یک قاعده کلی برای این که سوءتفاهمی به وجود نیاید آنها را در جریان این گونه دعوتها میگذارم.
این دعوت را به اطلاع مسئولان رساندید؟
بله، این دعوت را حدود دو هفته پیش به اطلاع وزارتخانههای اطلاعات و خارجه رساندم و من هم قصد پاسخ به دعوت را دارم.
اعلام نکردند که میتوانید بروید یا خیر؟
از وزارت خارجه تماس گرفتند و توضیحاتی خواستند که من هم پاسخ دادم، اما نگفتند که موافق نیستیم.
و اگر وزارتخانههای مربوطه مخالف سفر شما باشند، چه میکنید؟
اگر کتبی و شفاهی مخالفتی صورت بگیرد، به پارلمان انگلستان نخواهم رفت و کاری نخواهم کرد که مقامات دولت جمهوری اسلامی ایران فکر بدی کنند.
قبلا هم از شما دعوت شده بود؟
نه.کاردار غیر مقیم تقاضای ملاقات با من را داشت و از طریق وزارت خارجه این درخواست را از من کردند و در دانشگاه تهران با من دیدار کردند.
در این ملاقاتها چه میگذرد؟
شاید باورتان نشود در این ملاقاتها همان چیزهایی گفته میشود که من در روزنامه آرمان امروز مینویسم و در سخنرانیها میگویم، یعنی چیز خاص و فوق العادهای نیست، چون من خبر خاصی ندارم و آنچه در این ملاقاتها میگویم نظر شخصی خودم هست.
اعضای خانواده شما از این دعوت خوشحالند؟
نه هیچ کدام خوشحال نیستند
حتی مادرتان؟
مادرم حدود دو هفته است که به زیارت کربلا رفته و اگر مطلع شوند که پارلمان انگلستان از من دعوت کرده، اولین و تنها جمله ایشان این است که «ننه جان ای کاش به جای این موارد، به دنبال آخرتت باشی».
رییس جمهور در سخنرانی افتتاحیه اجلاس سران جنبش عدم تعهد:
ایران گفتوگو و مذاکره را بهترین راه حل منازعات جهانی و منطقهای میداند
به گزارش ایلنا، حجت الاسلامحسن روحانی روز شنبه و در مراسم افتتاحیه این اجلاس در جزیره مارگاریتا ونزوئلا، با بیان اینکه امروز صلح در تمامی ابعاد آن در سراسر جهان در معرض خطر و تهدید قرار گرفته است، گفت: اعضای جنبش در مقطع کنونی بیش از هر زمان دیگری نیازمند همبستگی، همگرایی و هماهنگی میباشند.
رییس جمهوری در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به چالشهای منطقهای، تصریح کرد: جمهوری اسلامی ایران گفتگو و مذاکره را بهترین راه حل منازعات جهانی و منطقهای میداند و خود در این زمینه پیش قدم بوده است.
روحانی با بیان اینکه تهران از هرگونه ابتکار عمل در منطقه که مبتنی بر گفتگو و مذاکره باشد برای پایان بخشیدن به اختلافات موجود استقبال میکند، افزود: برجام یک راهبرد و رویکرد جدید برای تعامل مثبت و سازنده به منظور حل و فصل مسالمتآمیز بحرانها و چالشها است.
رییس جمهوری همچنین به موضوع فلسطین و اشغالگری رژیم صهیونیستی اشاره کرد و با بیان اینکه چالشهای جاری در اقصی نقاط جهان نباید ما را از موضوع فلسطین و مردم مظلوم آن غافل کند، گفت: جمهوری اسلامی ایران همواره حمایت از مردم و آرمانهای فلسطین را براساس اعتقادات دینی و ارزشهای والای ملی و انسانی در صدر اصول سیاست خارجی خود قرار داده است و به اعتقاد ما دفاع از مردم فلسطین به نژاد و یا محدود خاصی محدود نیست، بلکه یک موضوع انسانی است که وظیفه همگان میباشد.
متن کامل سخنان رییس جمهور به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
رؤسای محترم کشورها و دولتها،
وزرای محترم،
خانمها و آقایان،
در ابتدا مایلم قدردانی دولت جمهوری اسلامی ایران را از ملت و دولت ونزوئلا، به خاطر مهماننوازی صمیمانه، نسبت به اینجانب و هیأت همراه، در خلال برگزاری هفدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد، اعلام نمایم.
در دورۀ چهارسالهای که ایران افتخار ریاست جنبش عدم تعهد را داشت، با استفاده از امکانات و توان خود، ظرفیتهای جنبش را در جهت اهداف عالیه آن و افزایش کارآیی مجموعه نهادهای وابسته، به کار گرفت. در این دوره، دفتر هماهنگی، ترویکای جنبش، گروههای کاری آن در سازمان ملل و فراکسیونهای آن در شورای امنیت و تحکیم صلح، بیش از ۴۶۰ نشست در نیویورک برگزار کردند. دیگر نهادها و برنامههای سازمان ملل در ژنو، وین، لاهه و یونسکو نیز شاهد فعالیت جدی جنبش بودهاند. اعلام مواضع روشن غیرمتعهدها در خصوص مسائل مهم جهانی، همچون خلع سلاح، اصلاح ساختار سازمان ملل، حفظ صلح و حقوق بشر، محصول این رایزنیها و نشستها بوده است.
همه میدانیم که توانمندی غیرمتعهدها در گروِ همبستگی بین اعضاء، و افزایش کارآیی آن است. از این جهت در این دوره، تلاش فراوان برای همافزایی، تحکیم پیوندها و تفاهم درون گروهی صورت گرفته است. همچنین برای گسترش پیام عدم تعهد و تقویت مواضع جنبش، مذاکرات با شمال نیز با قوت پیگیری شده است. چندین دور مذاکره بین ترویکای جنبش، با ترویکای اتحادیه اروپا نمونه روشنی از این پیگیریهاست. مجموعه این تلاشها به تفصیل در گزارش فعالیتهای رییس که تقدیم اجلاس شده، انعکاس یافته است.
جمهوری اسلامی ایران مفتخر است که پس از یک دوره چهارساله ریاست بر جنبش عدم تعهد، این مسئولیت خطیر را تحویل دولت دوست، ونزوئلا میدهد. امیدوارم با اهتمام و تعهد مقامات ونزوئلا در این مسئولیت مهم و با حمایت کلیه کشورهای عضو، دوره موفقیتآمیزی را برای فعالیتهای جنبش عدم تعهد در پیش رو داشته باشیم. بیتردید مصوبات و نتایج این اجلاس مهم که با شعار «صلح، حاکمیت و همبستگی برای توسعه» تشکیل شده است، گام مهم دیگری برای تحقق اهداف والای جنبش عدم تعهد خواهد بود. در این جا لازم میدانم از همکاری و تعامل مثبت و سازنده کلیه اعضای جنبش عدم تعهد با جمهوری اسلامی ایران در دوره ریاست بر این جنبش، تشکر نمایم. قطعاً بدون همکاری و مشارکت فعال کلیه اعضاء به ویژه کشورهایی که مسئولیتهایی در سازوکارهای مختلف جنبش عدم تعهد در مقرهای مختلف سازمان ملل متحد بر عهده دارند، کسب دستاوردهای حاضر میسر نبود.
حضار گرامی؛
این اجلاس در حالی برگزار میشود که صلح در تمامی ابعاد آن در سرتاسر جهان در معرض خطر و تهدید قرار گرفته و نقض حاکمیت ملی کشورهای در حال توسعه، در پوششهای مختلف و صور گوناگون، انجام میگیرد. اعضای جنبش در مقطع کنونی بیش از هر زمان دیگری نیازمند همبستگی، همگرایی و هماهنگی میباشند. واقعیت این است که ما به عنوان مجموعهای که حدود دو سوم اعضای سازمان ملل متحد را تشکیل میدهیم، بخش غیرقابل انکاری از راهحلها، برای چالشهای جهان امروزی هستیم.
آنچه در نظام بینالملل معاصر میگذرد، در چشماندازی واقعبینانه، نگرانکننده است. در مناسبات جهانی امروز، تمایلات هژمونیک و سلطهطلبی، واقعیتی غیرقابل انکار است. گرایش به قطببندیهای نظامی، همچنان در ذهنیت و رفتار برخی از بازیگران غلبه دارد. رقابتهای تسلیحاتی، راهاندازی جنگها و تشدید منازعات، افزایش خشونت و مداخله در امور داخلی کشورهای درحال توسعه توسط صاحبان قدرت و ثروت، به صورت پیدا و پنهان، بخشهایی از مجموعه رفتارهایی است که جز با «منطق سلطه طلبی» نمیتوان آن را تفسیر کرد.
خانمها، آقایان؛
میتوان گفت که اصول و اهداف اساسی جنبش عدم تعهد، به نحوی طراحی و تنظیم شده است که برای تمامی کشورها به عنوان معیارهایی اساسی شناخته شود، تا تمسک به آن، هم تضمین کننده استقلال، تمامیت ارضی و حاکمیت کشورها باشد، و هم ارتقاء دهنده منافع ملی، حسن همجواری، و برقرارکننده صلح و امنیت و توسعه پایدار در عرصه جهانی گردد. با پیروی از این اصول میتوان به بهترین وجه، بسیاری از مشکلات، چالشهای اساسی و بحرانهای جدی موجود را حلوفصل کرد.
در جمهوری اسلامی ایران، از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، ما با شعار اصولی"نه شرقی و نه غربی" در سیاست خارجی، در انطباق کامل با روح عدم تعهد، حرکت کردهایم. ما درحرکت از این نقطه عزیمت، براین باوریم که تعامل با جهان ممکن است: جهانی که باید سیمای انسانی وعادلانه ای را که از همان آغاز در بطن آرمانهای عدم تعهد وجود داشته است به خود بگیرد؛ و باید خود را منطبق با پویایی تحولات سیاسی، روزآمد کند.
ایران برخلاف تصویرسازی بنیادگرایانهای که از سوی بنگاههای دروغپرداز و جنگافروز بر آن تحمیل میشود، هیچگاه از نقطهنظر تقابل امر "ملّی" وامر "جهانی"، حرکت نکرده است؛ و دفاع ما از جنبشهای حقطلبانه جهان، به هیچوجه، به مفهوم تقابل با ارزشهای مقبول و مشروع انسانی و به معنای مداخله در امور داخلی دیگران نیست. برعکس، نظریه گفتمانیِ ایران برعلیه سلطهگری و جهان آشوبی، به همان اندازه که ریشه در آرمانهای دینی دارد، از پیشرفتهای فکری نوین و ادبیات آزادیخواهی جهانی و اصول منشور ملل متحد نیز برخوردار است. آرمانهایی نظیر استقلال، آزادی، جمهوریت، مردمسالاری و حق تعیین دموکراتیک سرنوشت در پای صندوقهای رأی، به همان اندازه که دینی و ملّی است، سرشتی جهانی دارد.
در سالهای اخیر، حوادث بسیار ناگواری برای مردم سوریه، یمن، عراق و لیبی درون گردابِ رقابتهای خودخواهانه و ویرانگر، وجدان میلیاردها نفر از مردم جهان را آزرده، و نشانهای است از عدم مسئولیتپذیری قدرتهای بزرگ در برابر جراحاتی که هر روزه بر پیکر بیگناهان مینشیند. جهانیان میدانند که جمهوری اسلامی ایران، نخستین کشوری بود که نسبت به خطر جهانی تروریسم تکفیری در کشور سوریه هشدار داد. در همان حالی که، شماری از کشورهای غیرمسئول در خاورمیانه و غرب، سرگرم تجهیز و آموزش تروریستهای تکفیری بودند، ما در کنار ملت و دولت عراق و سوریه در برابر یکی از جنایتکارترین گروههای تروریستی، ایستادیم. دستان آلوده به خون این گروهها و حامیان مالی و تسلیحاتی آنها، هرگز پاک نخواهد شد. تنها پس از سرایت حملات خشونتبار این گروهها به خارج از سوریه بود که، کشورهای حامی تروریسم تکفیری، با اکراه، به تشکیل ائتلافی ناکارآمد علیه تروریسم روی آوردند. این همه در حالی است که هنوز جامعه جهانی کمترین موفقیتی را در اعاده حقوق زیرپاگذاشته شده ملت فلسطین و خاتمه دادن به اشغالگری کسب نکرده است. قدرتهای بزرگ نه تنها کمکی به رفع این آلام نکردهاند بلکه سهم بسزایی در استمرار فقر، خشونت، کشتار، جنگ و آوارگی میلیونها نفر در کشورهای در حال توسعه دارند. تمام این رویدادها، شاهدی است بر اینکه نباید برای کسب امنیت، توسعه و پیشرفت به قدرتهای بزرگ امید بست. متأسفانه معدودی از کشورهای عضو، نیز، با زیر پا گذاشتن اصول اولیه این جنبش و حمایت از تروریستها، در برهم زدن آرامش و مداخله در امور داخلی سایر اعضا نقش دارند.
نتیجه این سیاستهای غلط، چیزی جز نابودی و بدنامی تاریخی برای این کشورها و گروههای تروریستی مورد حمایت آنان نبوده است. سنت الهی و تجربه تاریخی، مؤید این واقعیت است که ایستادگی در مقابل خواستههای مشروع ملتها، چیزی جز هزینه و بدنامی به همراه ندارد و قدرتهای مداخلهکننده و تجاوزگر، نهایتاً راهی جز تسلیم شدن در مقابل خواست مردم نخواهند داشت.
اینجانب به نمایندگی از ملت بزرگ ایران، با درک مخاطرات گروههای تروریستی و افراطی، در شصت و هشتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، پیشنهاد «جهان علیه خشونت و افراطگرایی"WAVE"» را مطرح کردم که منجر به تصویب دو قطعنامه اجتماعی در مجمع عمومی سازمان ملل در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۵ شد. به اعتقاد ما، مقابله با افراطگرایی و تروریسم نیازمند همکاری سازنده و صادقانه همه اعضای جامعه بینالمللی است. بر همین اساس بود که در نشست مجمع عمومی سال گذشته نیز از سوی جمهوری اسلامی ایران، لزوم ایجاد «جبهه متحد مبارزه با افراطگرایی و خشونت» مطرح شد. جنبش عدم تعهد ظرفیت بالایی برای پیشبرد این ایدهها در چارچوب سازمان ملل متحد دارد.
خانمها و آقایان،
چالشهای جاری در اقصی نقاط جهان، نباید ما را از موضوع فلسطین و مردم مظلوم آن غافل کند. مردم فلسطین همچنان از حق داشتن سرزمین و حکومتی از آنِ خود، و بازگشت به سرزمین مادری محرومند. ظلمی که امروز بر ملت فلسطین میرود خشونت نهادینهای را به نمایش میگذارد که تعبیر آپارتاید برای توصیف آن کافی نیست. رژیم صهیونیستی تلاش دارد با طراحی و بهرهگیری از تحولات جاری در خاورمیانه به ویژه ظهور و گسترش گروههای تروریستی و افراطی همانند داعش، جنایات خود علیه ملت مظلوم فلسطین و دیگر ملتهای منطقه را تحتالشعاع قرار دهد. جمهوری اسلامی ایران همواره حمایت از مردم و آرمانهای فلسطین را براساس اعتقادات دینی و ارزشهای والای ملی و انسانی، در صدر اصول سیاست خارجی خود قرار داده است. به اعتقاد ما، دفاع از مردم فلسطین به نژاد یا مذهب خاصی محدود نیست، بلکه یک موضوع انسانی است که وظیفه همگان میباشد. ما دفاع از فلسطین را تحت تأثیر تحولات زودگذر و حتی برخی سیاستهای غلط قرار ندادهایم و مفتخریم که ملت و دولت ایران همواره و تحت هر شرایطی در کنار مردم مظلوم و مقاوم فلسطین ایستاده است.
حضار گرامی،
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر رویکرد اعتدال و تعامل و تلاش برای حل و فصل منازعات، اختلافات و سوء تفاهمات از طریق گفتگو و همکاری است. بر همین اساس، علیرغم اقدامات خصمانه و فشارهای گسترده سیاسی و اقتصادی علیه کشورِ من، به بهانه موضوع هستهای، جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا بر انجام گفتگوهای سازنده تأکید داشت. گفتگوهای میان ایران و گروه موسوم به ۱+۵ منجر به «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) گردید. حمایت قاطع کشورهای عدم تعهد از برنامه صلحآمیز هستهای ایران و همچنین پشتیبانی آنان از این مذاکرات نقش مؤثری در تضمین حقوق مشروع هستهای ایران و کشورهای در حال توسعه و همچنین به نتیجه رسیدن این مذاکرات داشته است.
توافق هستهای ایران و طرفهای مقابل از زوایای مختلف حائز اهمیت است. مزایا و منافع شناسایی و تحققِ حقوق هستهای، محدود به کشور ایران نیست، بلکه مقاومت ملت ایران در قبال این فشارها باعث جلوگیری از ایجاد یک رویه خطرناک، در عرصه بینالمللی، برای محروم نمودن ملتهای دیگر از حقوق اساسی و مشروع آنها در عرصه فعالیتهای صلحآمیز هستهای گردید. علاوه بر این، نتیجه سازنده این مذاکرات مؤید این واقعیت است که تنها از طریق گفتگو و راهکارهای صلحآمیز و اتخاذ یک رویکرد برد – برد میتوان به بحرانهای پیچیده و طولانی پایان داد. در واقع برجام فقط یک توافق سیاسی نیست، بلکه در این دنیای پرتنش که استفاده از سلاح و خشونت به تفکر رایج تبدیل شده است، برجام یک راهبرد و رویکرد جدید برای تعامل مثبت و سازنده به منظور حل و فصل مسالمتآمیز بحرانها و چالشها است، و میتواند سرآغازی برای همکاریهای دوجانبه و چندجانبه کشورها برای پیشبرد صلح و توسعه در جهان باشد.
جمهوری اسلامی ایران گفتگو و مذاکره را بهترین راه حل منازعات جهانی و منطقهای میداند و خود در این زمینه پیش قدم بوده است. ما در سطح منطقهای نیز، از هرگونه ابتکار عمل که مبتنی بر گفتگو و مذاکره باشد برای پایان بخشیدن به اختلافات موجود استقبال میکنیم. مشکلات منطقه خاورمیانه به گونهای است که هیچ کشوری به تنهایی قادر به ایجاد ثبات و امنیت پایدار در آن نیست. دستیابی به امنیت و توسعه منطقهای فقط از طریق همکاری و مشارکت جمعی همسایگان میسر است.
ما از راهحل سیاسی برای خاتمه بخشیدن به بحران در کشورهای جنگزده منطقه، استقبال میکنیم. گفتگوهای ملی باید با مشارکت گروههای ذینفع و دارای مشروعیت و بدون دخالت قدرتهای بیرونی، انجام شده و در نهایت، صندوق رأی تعیینکننده سرنوشت این کشورها باشد. همه دولتها در منطقه باید نسبت به فجایع انسانی و تخریب زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی در سرتاسر منطقه، از یمن گرفته تا عراق و سوریه حساس باشند و دست از حمایت از تروریستها برای مقاصد سیاسی بردارند. هرگونه اقدام علیه تروریستها نیز باید به گونهای باشد که کمترین آسیب را برای مردم بیگناه و غیرنظامیان به همراه داشته باشد.
در پایان مجدداً آمادگی جمهوری اسلامی ایران را برای همکاری گسترده و فعال با کلیه اعضای جنبش عدم تعهد به ویژه کشور دوست ونزوئلا به عنوان رییس دورهای جنبش عدم تعهد، برای پیشبرد اهداف و مصوبات این اجلاس اعلام مینمایم.
متشکرم.
به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی چالشها و فرصتهای انتخاباتی حسن روحانی و رقبای وی با دکتر حسین راغفر اقتصاددان برجسته کشور و استاد دانشگاه الزهرا گفتوگو کردیم.
دکتر راغفر در گفت وگو با«آرمان امروز» با هشدار نسبت به ظهور پوپولیسم در شکل جدیدش در انتخابات آینده عنوان میکند:«در شرایط کنونی جامعه با بحرانهای جدیدی در زمینه اقتصادی و اجتماعی مواجه شده است. در نتیجه خطر ظهور و بروز پوپولیسم در چنین شرایطی بیش از گذشته است. با این وجود نباید انتظار داشت پوپولیسم دوباره از رویکرد گذشته خود استفاده کند و با همان شعارهای گذشته وارد رقابتهای انتخاباتی شود. بدون شک در انتخابات آینده پوپولیسم با شکل و رویکرد جدیدی ظهور میکند که ممکن است مختصات آن برای افکار عمومی تا حدودی ناشناخته باشد. در نتیجه خطر بروز پوپولیسم به شکل جدیدش بهشدت آقای روحانی را تهدید میکند». در ادامه ماحصل گفتوگوی «آرمان امروز» با دکترحسین راغفر را میخوانید:
در صورتی که آقای روحانی به ریاستجمهوری برسند چه اقدامات تکمیلیای باید انجام دهند؟
بخشی از مشکلات کنونی اقتصاد ایران مربوط به دولت گذشته است و به همین دلیل هر کس در سال۹۶ به ریاستجمهوری برسد با چالشهای امروزی مواجه خواهد شد. به نظر من مشکلات باقیمانده از دولت گذشته به اندازهای عمیق ونهادینه شده است که تا ۲۵ سال آینده همه دولتها را با خود درگیر خواهد کرد. نکته دیگر اینکه در شرایط کنونی ظرفیتهای اقتصادی و سیاسی کشور مانند ۱۰ یا ۲۰ سال گذشته نیست.
اقتصاد ایران در سالهای اخیر به دلیل وجود بحرانها، تحریمهای بینالمللی و فرسایشهای اجتماعی ضعیف و کم رمق شده است. در نتیجه رئیسجمهور بعدی ایران، هر کسی که میخواهد باشد، با مشکلات جدیتری در زمینه اقتصادی روبه رو خواهد بود. بدون شک در شرایط کنونی اغلب مشکلات سیاسی و اجتماعی کشور در گرو حل شدن مشکلات اقتصادی است و تا زمانی که مشکلات اقتصادی به صورت منطقی حل نشود، نمیتوان نسبت به حل مشکلات سایر بخشها امیدوار بود. در آینده سالانه حدود یک میلیون نفر وارد بازار کار میشوند که ۸۴۰ هزارنفر از این افراد تحصیلکرده هستند و باید براساس تحصیلاتشان برای آنها شغل در نظر گرفت.
در نتیجه اگر شغل مناسب برای این افراد وجود نداشته باشد جامعه با مشکلات جدی اجتماعی و سیاسی مواجه خواهد شد. به همین دلیل صرف نظر از اینکه چه دولتی در سال۹۶ روی کار میآید، باید برای بحران جدی بیکاری یک راهحل مناسب و کاربردی در نظر گرفته شود. مشکل بزرگ دولت آینده گرفتار آمدن مساله تولید کشور در چنبره بحرانهای کهنه و قدیمی است. مهمترین این بحرانها سلطه سرمایه تجاری و مالی براقتصاد کشور است. البته این مساله مختص به زمان کنونی نیست و از دوران قاجار تاکنون در اقتصاد ایران وجود داشته است.
در نتیجه بخشهایی از سرمایههای اقتصادی که باید صرف رونق تولید اقتصادی کشور شود صرف خرید زمین، سکه، ارز، مسکن و مستغلات و دلالی در این زمینه میشود. از سوی دیگر بخش بزرگی از سرمایه اقتصادی ما صرف خرید کالاهای مصرفی لوکس و وارداتی میشود. به همین دلیل خدمات اقتصادی کشور به جای اینکه در خدمت رونق تولید داخلی باشد در اختیار کالاهای وارداتی و دلال بازی است. نکته دیگر اینکه هر دولتی که در سال۹۶ در کشور مستقر شود باید فضای کسب و کار را اصلاح کند.
چرا تیم اقتصادی دولت آقای روحانی در اغلب اوقات تحت سیطره تیم سیاسی قرار داشته است؟آیا بیش از حد سیاسیبودن کابینه روی تصمیمات تیم اقتصادی دولت تاثیر منفی نگذاشت؟
سایه سیاست بر سر اقتصاد یک مساله جهانشمول است که در اغلب دولتها و در جوامع مختلف وجود دارد. با این وجود شدت و ضعف این مساله در دولتهای مختلف متفاوت است. در برخی از دولتها این وضعیت شدت دارد و دربرخی از دولتها شکل ملایمتر و خفیفتری پیدا میکند.
سیاستمداران معمولا با توجه به مصلحت عمومی و کلی جامعه تصمیم میگیرند و پیامدهای تصمیمات اقتصادی را از نظر سیاسی و امنیتی در نظر میگیرند. با این وجود دولت آقای روحانی با مشکلات بسیار جدی در این زمینه روبهرو بوده است. در شرایط کنونی در حدود۵۰ درصد از اقتصاد کشور در اختیار جریان محافظهکار ایران قرار دارد که اغلب رسانهها و سایر امکانات کشور را در اختیار دارد. نکته قابل تامل در این زمینه این است که این جریان از انتخاب آقای روحانی به عنوان رئیسجمهور در سال۹۲ راضی نبود و ترجیح میداد شخص دیگری مدیریت اجرایی کشور را به دست بگیرد.
به همین دلیل به چشم یک رقیب به آقای روحانی نگاه میکنند و حاضر نیستند دست از انحصار خود در اقتصاد بردارند. از سوی دیگر جریان محافظهکار تلاش میکند فسادها و بحرانهای اقتصادی که در دولت احمدینژاد رخ داده را به شکلهای مختلف پنهان کند یا اینکه مسئولیت آن را به گردن دولت آقای روحانی بیندازد. این در حالی است که کشور در شرایطی نیست که بتواند شرایط بازسازی را برای دولت آینده فراهم کند. بدون شک تخریب دولت کنونی با توجه به چشماندازی که از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و همچنین تحولات جهانی وجود دارد به بدتر شدن وضعیت دولت بعدی منجر خواهد شد. به همین دلیل مخالفت با دولت آقای روحانی یک اقدام ضد منافع ملی است که توسط برخی افراد خواسته یا ناخواسته در حال انجام شدن است.
با تمام این اوصاف نمیتوان به انفعالی بودن سیاستهای اقتصادی دولت نیز بیتوجه بود. دولت یازدهم در ماههای پایانی خود تازه در حال بررسی مشکلات بنگاههاست که چگونه میتواند مشکلات بنگاهها را حل کند. این در حالی است که این تحقیقات باید در ابتدای دولت و در زمانی اتفاق میافتاد که هنوز کابینه تشکیل نشده بود. اگر در آن مقطع زمانی این تحقیقات انجام میشد در طول سه سال گذشته دولت مجبور میشد برای آن راهحل پیدا کند. متاسفانه دولت آقای روحانی تنها نگاه خوشبینانه به ظرفیتهای برجام داشت که این ظرفیتها هم محقق نشد و هم بخشی از آن توسط گروههای صاحبان قدرتهای انحصاری در کشور مصادره شد. در نتیجه میوه برجام که میتوانست برای کشور فواید بسیاری داشته باشد در نهایت نصیب صاحبان انحصاری سرمایه در کشور شد.
رقبای آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ روی کدام نقاط ضعف اقتصادی دولت یازدهم تاکید خواهند کرد؟کدام نقطه ضعف دولت میتواند برگ برنده رقبای انتخاباتی آقای روحانی شود؟
مهمترین چالش آقای روحانی در انتخابات آینده که یکی از دغدغههای اصلی خانوادههای جامعه نیز است مساله اشتغال است. بیکاری یکی از مهمترین بحرانهای اقتصادی و اجتماعی دو دهه اخیر ایران است که دولتهای مختلف را درگیر خود کرده است. این در حالی است که دولت آقای روحانی نیز مانند دیگر دولتها در حل مشکل بیکاری توفیق چندانی به دست نیاورد و موفق نشد به مطالبات مردم در این زمینه به طور کامل جامه عمل بپوشاند.
چالش دوم آقای روحانی در انتخابات آینده که ممکن است مورد توجه رقبای انتخاباتی ایشان قرار بگیرد وضعیت مسکن در جامعه است. در گذشته بخشهایی از هزینه کشور صرف ساختن مسکن در بیابانهای اطراف شهرهای بزرگ شد و بخش دیگری از آن صرف ساختن مسکنهای لوکس و گران قیمت شد که هر دو نیز بحران مسکن را در جامعه تشدید کردند. چالش سوم آقای روحانی در انتخابات نابرابریهای فاحش اجتماعی و اقتصادی است که در جامعه به وجود آمده و روز به روز نیز در حال عمیقتر و گسترده شدن است. به نظر من این مساله از ابعاد مختلف میتواند وضعیت آقای روحانی را در انتخابات به خطر بیندازد.
به نظر شما در حالی که برخی از مهمترین وعدههای اقتصادی آقای روحانی در سه سال گذشته محقق نشده ایشان با چه شعارهایی وارد رقابتهای انتخاباتی خواهند شد؟
بدون شک آقای روحانی نیز مانند سایر رقبای انتخاباتی به دغدغههای و نیازهای مردم توجه خواهد کرد و شعارهای خود را براین اساس تنظیم خواهد کرد. شاید مهمترین شعاری که آقای روحانی در انتخابات۹۶ از آن استفاده خواهد کرد مساله اشتغال و رفع بیکاری در جامعه باشد. در شرایط کنونی بیکاری در جامعه به بسیاری از بحرانهای دیگر اجتماعی مانند تاخیر در ازدواج جوانان، طلاق، اعتیاد و بزهکاری دامن زده است. بدون شک ریشه بسیاری از نابسامانیهای جامعه را باید در مساله بیکاری جستوجو کرد. در نتیجه تا زمانی که مسئولان موفق نشوند برای بحران بیکاری یک راهحل منطقی و علمی پیدا کنند بحرانهای اجتماعی در جامعه تشدید خواهد شد. از سوی دیگر مساله «اشتغال» مهمترین راهحل برای عبور از رکود و کاهشدهنده تورم است.
آیا عدم تحقق بخشی از وعدههای اقتصادی آقای روحانی در دولت اول خود پایگاه رای ایشان را برای انتخابات آینده به خطر نینداخته است؟
این مساله در سرنوشت انتخابات آینده بیتاثیر نیست. بدون شک ثمرات اقتصادی دولت یازدهم برای مردم چندان ملموس نبوده است این مساله میتواند در پایگاه رای آقای روحانی تاثیرگذار باشد. با این وجود مردم باید این نکته را در نظر داشته باشند که بسیاری از نابسامانیهای اقتصادی کشور به دولت گذشته باز میشود و ریشه بحرانهای اجتماعی و اقتصادی را باید در عملکرد دولت گذشته جستوجو کرد.
در شرایط کنونی عاقلانهترین کار این است که دولت کاستیها و نقصانهای خود را بپذیرد و تلاش کند برای این کمبودها راهحل مناسب ارائه دهد. دولت باید نگاه خود را از بنگاههای بزرگ به سمت بنگاههای کاربر که اشتغال بیشتری تولید میکند تغییر دهد و تلاش کند به صورت همزمان هم تولید داخلی و هم اشتغال را تقویت کند. بدون شک در انتخابات آینده شعارهایی مانند اینکه طی صد روز مشکلات اقتصادی کشور را میتوان حل کرد مورد پذیرش مردم قرار نخواهد گرفت. این در حالی است که این شعارها از طرف هر شخصی که عنوان شود نمیتواند مورد توجه مردم قرار بگیرد.
حافظه تاریخی جامعه ایران نشان میدهد در زمانهایی که تصمیمگیری برای مردم بین دو یا چند گزینه انتخاباتی مشکل میشود سادهترین گزینه یعنی پوپولیسم را انتخاب میکنند. این در حالی است که برخی از کاندیداهای احتمالی انتخابات آینده با رویکرد پوپولیستی یا شبهپوپولیستی وارد عرصه انتخابات خواهند شد. به نظر شما خطر پوپولیسم تا چه اندازه برای آقای روحانی جدی است؟
در شرایط کنونی جناح محافظهکار ایران گزینه جدی برای رقابت با آقای روحانی در اختیار ندارد و این مساله میتواند یک اتفاق مثبت برای آقای روحانی قلمداد شود. با این وجود نکته مهم در این زمینه این است که چه کسانی و با چه برنامههایی پا به عرصه رقابتهای انتخاباتی خواهند گذاشت و در این مسیر از چه شعارهایی استفاده خواهند کرد. بدون شک در مقاطعی که بحرانهای اجتماعی و اقتصادی در جامعه تشدید شده خطر پوپولیسم بیش از هر زمان دیگری است. به همین دلیل برخی از رقبای آقای روحانی تلاش میکنند با شعارهای تهی و دهان پر کن رای طبقات آسیب خورده جامعه را به سود خود تغییر دهند. به نظر من ماههای آینده تا پایان دولت یازدهم سرنوشت انتخابات بعدی را مشخص خواهد کرد. اگر آقای روحانی در ماههای باقیمانده موفق شود تغییرات و تحولات جدیدی را در عرصه اقتصادی و در راستای مطالبات مردم ساماندهی کند میتواند به موفقیت در انتخابات ریاستجمهوری وشکست رقبای انتخاباتی خود امیدوار باشد.
آیا ظهور پوپولیسم در مقطع کنونی به شکل سنتی خواهد بود یا اینکه با چهرهای جدید پا به عرصه رقابتهای انتخاباتی خواهد گذاشت؟
در شرایط کنونی جامعه با بحرانهای جدیدی در زمینه اقتصادی و اجتماعی مواجه شده است. در نتیجه خطر ظهور و بروز پوپولیسم در چنین شرایطی بیش از گذشته است. با این وجود نباید انتظار داشت پوپولیسم دوباره از رویکرد گذشته خود استفاده کند و با همان شعارهای گذشته وارد رقابتهای انتخاباتی شود. بدون شک در انتخابات آینده پوپولیسم با شکل و رویکرد جدیدی ظهور میکند که ممکن است مختصات آن برای افکار عمومی تا حدودی ناشناخته باشد. در نتیجه خطر بروز پوپولیسم به شکل جدیدش بهشدت آقای روحانی را تهدید میکند. نکته دیگر اینکه در سال۸۴ که آقای احمدینژاد با رویکردهای پوپولیستی وارد رقابتهای انتخاباتی شد اغلب شعارهای ایشان برای مردم ناشناخته بود و مردم نمیتوانستند سرانجام شعارهای ایشان را پیش بینی کنند.
این در حالی است که در مقطع کنونی یک بار پوپولیسم آن هم در نوع افراطی تجربه شده و مردم به خوبی با مختصات فکری و سرانجام آن آشنا هستند. در نتیجه احتمال بسیاری کمی وجود دارد که مردم به صورت آگاهانه دوباره از پوپولیسم حمایت کنند. در شرایط کنونی مردم و تحصیلکردگان جامعه با پرسشهای بسیار جدی در زمینه حمایت از پوپولیسم مواجه شدهاند. با تمام این اوصاف ماههای آینده برای آقای روحانی بسیار سرنوشتساز خواهد بود. بدون شک آقای روحانی به جای اینکه نگاه خود را به بیرون و رقبای انتخاباتی خود معطوف کند باید به عملکرد درونی دولت توجه کند و کارآیی و توانایی اقتصادی دولت را بالا ببرد.
آیا آقای روحانی برای شعارهای جدیدی که در سال۹۶ مطرح خواهد کرد تیم اقتصادی خود را نیز متناسب با شعارهای مطرح شده تغییر خواهد داد؟
نکته قابل تامل در دولت آقای روحانی این است که اغلب اعضای تیم اقتصادی دولت که به صورت مستقیم یا مشاورهای در دولت حضور دارند در بخش خصوصی نیز فعالیت میکنند. در نتیجه منافع اغلب اعضای دولت بین بخش خصوصی و دولتی دچار تعارض شده است. در اغلب کشورهای جهان هنگامی که چنین اتفاقی در یک دولت رخ میدهد زمینههای فساد به وجود میآید و دولت با چالش ناکارآمدی مواجه میشود. نمیتوان شرایطی را در نظر گرفت که یک نفر در سیاستگذاری عمومی کشور تاثیرگذار باشد و در عین حال در بخش خصوصی نیز دارای منافع و نفوذ باشد. متاسفانه دولت آقای روحانی دچار این چالش مهم شده و به همین دلیل باید برای این مشکل یک راهحل منطقی و علمی پیدا کند. نکته دیگر اینکه کابینه آقای روحانی نیاز به افراد جوانتری دارد تا از انرژی و پتانسیل بیشتری در زمینههای مختلف برخوردار باشند. به همین دلیل جوان شدن اعضای کابینه آینده ایشان نیز یکی از ضرورتهای اساسی دولت آینده ایشان است.
اخبار اقتصادی - آرمان