به گزارش ورزش سه، یکی از مسئولان سازمان لیگ برتر خبر فروش 75 هزار بلیط برای این بازی را تایید کرده است. موضوعی که رسما هم از سوی گوینده ورزشگاه اعلام شد. نمی شود در این راستا خبر نادرستی داد به این دلیل که بلیط فروشی اینترنتی بود. با این شرایط چرا سکوهای سمت استقلالی ها خالی بود اما سکوهای پرسپولیسی ها پر بود و حتی ازدحام جمعیت نزد پرسپولیسی ها به گونه ای بود که از دوربین های تلویزیونی هم مشخص بود پرسپولیسی ها فشرده در کنار هم نشسته اند؟
در این خصوص گفته می شود کل بلیط بازی ها به فروش رفته بود اما پرسپولیسی ها بیشتر از استقلالی ها بلیط بازی را خریده بودند اما به هنگام ورود به استادیوم نمی توانستند سمت استقلالی ها بنشینند به همین خاطر در طبقه دوم فشرده و حتی در راهروها نشستند! البته در طبقه اول جایگاه استقلالی ها و پرسپولیسی ها مشخص است و از آنجایی که صندلی ها شماره گذاری شده است سازمان لیگ برتر می تواند روی فروش بلیط ها نظارت داشته باشد و طبیعتا تماشاگری که پرسپولیسی است و بلیط سمت استقلالی ها را می خرد نمی تواند در ورود به استادیوم نزد تماشاگران پرسپولیس بنشیند چون تمام صندلی ها به پرسپولیسی ها واگذار شده است. اما طبقه دوم به رغم اینکه صندلی گذاری شده هنوز شماره ندارد و تفکیک طرفداران استقلال و پرسپولیس برای سازمان لیگ برتر امکان پذیر نیست!
بیشتر بلیط طبقه دوم استادیوم آزادی برای دربی 83 را پرسپولیسی ها خریده بودند اما همان طور که اشاره شد از آنجایی که نمی توانستند سمت استقلالی ها بنشینند فشرده و حتی در راهروها کنار هم نشسته بودند و طبیعی بود سکوهای خالی سمت استقلالی ها کاملا نمایان شود! حال قرار است به زودی صندلی طبقه دوم شماره گذاری شود تا سازمان لیگ برتر در دربی بعدی بتواند مدیریت بهتری روی بلیط فروشی بازی ها داشته باشد.
به واقع شرایط به این گونه بود که وقتی از سوی سایت فروش بلیط اعلام می شود بلیط پرسپولیسی ها تمام شده است پرسپولیسی ها بلیط سمت استقلالی ها را می خرند و همان طور که اشاره شد در ورود به ورزشگاه سمت پرسپولیسی ها نشستند و فشردگی تماشاگران در طبقه دوم و هم چنین نشستن در راهروها به همین دلیل بود.
به گزارش مهر، این یک واقعیت است که در شش هفته گذشته پرسپولیس نشانی از آن پرسپولیس رویایی آخر فصل سال قبل ندارد و تاکنون ضعف در گلزنی و سنگینی حرکت و البته ضعف روی نیمکت برای تعویض را هم نشان داده است.
در واقع شاید کوتاه آمدن های برانکو مقابل فشارهای جانبی برای بازگرداندن طارمی و رضائیان آن هم در روزهایی که طارمی مدام فرصت از دست میدهد و ساسان انصاری که به دلیل بازگشت طارمی از تیم رفت تاکنون ۴ امتیاز در دو بازی برای فولاد به دست آورده تنها یکی از دلایل افت پرسپولیس نسبت به خودش باشد.
تیم برانکو که هجومی بود و مثل آب خوردن گل می زد حالا در شش هفته تنها چهار گل به ثمر رسانده که این آمار اصلا خوب نیست و اگر تصحیح نشود به قهرمانی منجر نخواهد شد.
برانکو باید ببیند چه اتفاقی رخ داده که پرسپولیسی که چهار تا چهار تا گل می زد امروز به جایی رسیده که نه در یک بازی که در شش بازی می تواند تنها چهار گل بزند که این عیب است و اشکال دارد. پرسپولیس البته در خط دفاعی شرایط بهتری پیدا کرده و تنها یک گل دریافت کرده که اتفاق بسیار خوبی محسوب می شود اما در خط حمله به شدت ضعیف شده است.
شاید دلیل این اتفاق بازگرداندن طارمی باشد به نوک حمله پرسپولیس چرا که او ماهها تمرین نکرد و با پرسپولیس به اردو نرفت و یک رفت و برگشت زشت و محقر هم به ترکیه داشت تا اعتماد به نفسش دچار مشکل شود.
به هر حال باید تاکید کرد که حتی به میدان رفتن طارمی نا آماده هم تقصیر سرمربی است. تقصیر سرمربی است که ساسان انصاری را با آن آمادگی از ترکیب خارج می کند اما خارجی ها را نگه می دارد در حالیکه آنها هرگز تاثیرگذاری ساسان انصاری را نه داشته و نه دارند.
نتیجه اشتباههای برانکو در انتخاب خارجیها و اشتباه در بازگرداندن و به میدان فرستادن طارمی و شاید بیشتر به دفاع فکر کردن همین است که امروز شده است، یعنی سخت گل زدن و سخت راه افتادن.
البته همه بار کمتر گل زدن پرسپولیس را هرگز نباید تنها به طارمی و عدم آمادگی او مرتبط کرد چرا که پرسپولیس مثل سال قبل موقعیت گل هم خلق نمیکند و در این مسیر اشکالاتی دارد که برانکو باید دلیل آن را پیدا کند.
پرسپولیس انگار گرسنه نیست، مثل سال قبل دونده و جنگجو نیست و دلیلش را فقط باید آقای سرمربی پیدا کند که چرا آن گرسنگی از بین رفته و پرسپولیس دیگر هر سه دقیقه یک بار به موقعیت گل نمیرسد؟
به گزارش ایسنا و به نقل از یورو اسپرت، ورزشکاران پارالمپیکی بسیاری با گذشته شگفت انگیز و عجیب در بازی های پارالمپیک امسال حضور داشتند. یکی از ورزشکاران پارالمپیکی ریو که بدون شک داستان زندگیاش می تواند برای دیگران الهام بخش باشد، شناگری استرالیایی است.
احمد کلی ٢٤ ساله با نقص عضو در بغداد عراق به دنیا آمده است اما او در حال حاضر در شنای ٥٠ متر کرال سینه برای استرالیا مسابقه می دهد. او پیش از این با کمک پروتز در تیم فوتبال معلولان استرالیا بازی می کرد.
افراد خاصی در زندگی احمد نقش اساسی داشتند. برادرش امانوئل که در برنامه استعدادیابی ایکس فاکتور شرکت کرد و یا خواهرهای ناتنیاش که در ابتدا به هم چسبیده بودند اما به هنگام تولد از هم جدا شدند. شاید هم مادرش، مویرا کلی که او و برادرش را از یک یتیم خانه در کشور جنگ زده نجات داد.
احمد و برادرش بعد از تولد در جعبه کفش در خیابان رها و توسط مردم به یک یتیم خانه سپرده شدند. او تا هفت ساگی در این یتیم خانه زندگی کرد. سپس مویرا آنها را به فرزندی قبول کرد و به شهر ویکتوریای استرالیا برد. آنها تحت درمان قرار گرفتند و قسمت های بد شکل پایین پای احمد از بدنش جدا شد. او از ناحیه دست نیز دچار معلولیت است.
احمد یاد گرفت که با پروتز پا حرکت کند و سپس به فوتبال رو آورد و در تیم معلولان استرالیا بازی کرد. او از پارالمپیک ٢٠١٢ وارد رشته شنا شد.
احمد از مادرش به عنوان قهرمان زندگیاش یاد می کند. او در باره مادرش به BBC گفت: مادرم کار خارق العادهای برای من و برادرم انجام داد. او هزینه عمل جراحی ما را پرداخت کرد. خواهر و برادر های به خصوصی دارم. آنها هر کدام در چالش های زندگیشان پیروز شدند و من به همه آنها افتخار می کنم. مادرم همیشه سعی کرده است عدالت را رعایت کند و بر احترام گذاشتن به یکدیگر و رفتار درست، تاکید دارد. این ها ارزش های اصلی در زندگی هستند. همواره تلاش کردم تا آنها را حفظ کنم.
به گزارش ماهنامه دنیای فوتبال؛ «اولین ضربهای که فوتبال ایران از تحریمهای بانکی آمریکا خورد، به اواخر سال ۸۸ بازمیگردد. یک میلیون دلاری که در مسیر کوالالامپور به تهران ناگهان از نیویورک سر درآورد و همانجا مسدود شد؛ پولی که قرار بود بابت بازیهای انتخاباتی جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی به دست فدراسیون علی کفاشیان برسد اما فوتبال ایران نه به جام جهانی رسید و نه توانست پولی که رقبای دیگرش به دست آورده بودند، در حسابش ببیند.
داستان یک میلیون دلار ضبط شده ناشی از تحریمها نمونهای شد از مجموعه تحریمها علیه فوتبال ایران و پولهای بلوکه شده در فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا. ماجرا از آنجا کلید خورد که قرار شد این پول به بانکی با نام «فیبانک» در شعبه کوالالامپور پرداخت شود تا فدراسیون معادل ریالی آن را از حسابی در بانک ملت تهران دریافت کند. آن روز، این تنها راه ممکن برای انتقال ارز به ایران بود اما بعدها مشخص شد «فیبانک» توسط بانک ملت و برای باز کردن گره مشکلات در کوالالامپور آغاز به کار کرده و در حقیقت مرکزی است برای دور زدن تحریمهای بانکی علیه ایران. فیبانک خیلی زود در لیست بانکهای ممنوعه قرار گرفت و به همین دلیل در جریان انتقال دلار و بنا به دستورالعمل خزانهداری آمریکا، مبلغ یک میلیون دلار در آمریکا ثبت و ضبط شد.
آن روزها تلاش کنفدراسیون فوتبال آسیا برای نشان دادن این که این انتقال هیچ ارتباطی به مسائل سیاسی و نظامی ندارد و انتقالی بین دو سازمان غیرانتفاعی، غیردولتی و با سابقه ورزشی بود، به جایی نرسید و پاسخ خزانهداری آمریکا غیر منطقی و با صراحت منفی بود.
سال ۱۳۸۹، فدراسیون فوتبال ایران یک بار دیگر درخواست تجدید نظر کرد تا حداقل یک میلیون دلار ضبط شده، به پرداخت کننده اصلی یا همان کنفدراسیون فوتبال آسیا برگردد که این بار وضع پیچیدهتر شد. دلیل ساده ولی عجیب بود. مسئولان فدراسیون فوتبال ایران متوجه شده بودند دو خبرنگار آمریکایی که در اوایل دهه ۸۰ میلادی در لبنان اسیر شده بودند، برای جبران خسارت وارد شده به خود مبلغ یک میلیون دلار ضبط شده ایران را هدف گرفتهاند. شاهین رحمانی، مدیر سابق امور رسانهای مسابقات باشگاهی AFC درباره این ماجرا گفته بود که جرمی لوین که در سال ۱۹۸۵ میلادی آزاد شده بود یا بنا به ادعایی از دره بقا به سوریه فرار کرده بود، همراه با همسرش، داستان یک میلیون دلار پول فوتبال ایران را وارد فصل پرماجرای دیگری کرد.
این نمونهای کوچک از وضع سازمانهای ورزشی در ایران برای مبادلات ارزی خود با خارج از کشور بود و به خوبی موانع را نشان میداد.
سالها بعد کارلوس کیروش در مسابقات جام ملتهای آسیا از تبعیض با دیگر کشورهای حاضر در جام گفت. سرمربی پرتغالی تیم ملی فوتبال ایران از تحریمها علیه فوتبال ایران گفت و مشکلات فوتبال ایران را بینالمللی کرد. او در جام ملتهای آسیا در استرالیا به خبرنگاران گفت: «پس از جام جهانی کار ما بدتر شد، زیرا تمام پولها توسط فیفا و ایافسی بلوکه شده و زمانی که در چنین مسابقههایی حاضر میشویم، باید انتظارات ۸۰ میلیون ایرانی را که رویاهای زیادی دارند و از تیم حمایت میکنند، برآورده کنیم. من یک شهروند جهانی هستم. یک سرمربی هستم و این را نمیفهمم. وقتی منابع مالی لازم برای برگزاری بازیها را نداریم، این برای فوتبال و بازیکنان جوان در ایران عادلانه نیست. این درست نیست زیرا بحرین با ۹ بازی به این مسابقهها آمد و ما فقط دو بازی داشتیم. ما این دو بازی را به این علت برگزار کردیم که کرهجنوبی و عراق به ما لطف کردند. گمان کنم زمان آن رسیده باشد که از مردمی که میتوانند به ما کمک کنند، کمک بخواهیم. آنها قربانی محدودیتهای تحریمها شدهاند.»
کیروش گفته بود: «این وضع، بازی جوانمردانه ندارد. بازی جوانمردانه این است که به این بازیکنان فرصت داده شود تا در رقابتهای بینالمللی بازی کنند. آنها شایسته همان فرصتهایی هستند که تمام بازیکنان جهان از آنها برخوردارند ولی ما باید بر اساس واقعیت تصمیمگیری کنیم. با وجود تمام کارهایی که با بازیکنان جوان انجام دادیم، من به این بازیکنان تازه افتخار میکنم.»
مشکلات تحریم در فوتبال ایران به همین موضوعات خلاصه نبود. فیفا هر ساله مبالغ ثابتی برای پرداخت به فدراسیونهای عضو دارد؛ پرداختهایی تا سه میلیون دلار اما فدراسیون جهانی فوتبال پیش از این برای پرداخت به ایران با مشکلات بسیاری روبهرو بود. نه بانکی پرداخت به حسابهای بانکی در ایران را قبول میکرد و نه پرداخت به حساب یک ایرانی ممکن بود. فیفا هم به هیچ عنوان حاضر نبود پول نقد به واسطههای ایرانی بپردازد. فیفا تا اواخر بحث تحریمها حتی قبول نمیکرد پول را به حسابی که عنوان دارندهاش غیر از نام فدراسیون فوتبال ایران باشد، بپردازد و این گونه نقش صرافیها هم در عمل از بین رفته بود و کار به جایی رسید که تنها راه ممکن درخواست برای پرداخت مطالبات معوقه به طلبکارانی مانند کیروش یا حکمهای کمیته انضباطی فیفا علیه باشگاههای ایرانی بود که البته فیفا روی خوشی به این معاملات غیرمعمول نشان نمیداد.
تحریمهای بینالمللی بانکی علیه فوتبال از نگاه فوتبالی، تکل از پشت به فوتبال ایران محسوب میشد. این تحریمها محدود به همین موضوعات نبود. باشگاههای ایران که از مراحل مختلف لیگ قهرمانان آسیا صعود میکردند، برای دریافت مطالباتشان از کنفدراسیون فوتبال آسیا باید راهی برای دور زدن تحریمها مییافتند. آنها باید حساب شرکتهای مورد اعتماد را اعلام میکردند یا از افراد واسطه در خارج از کشور کمک میگرفتند یا حتی نمایندگانشان با چمدانهای پر از پول نقد به اقصینقاط دنیا سفر میکردند.
وضع برای داوران بینالمللی فوتبال ایران بدتر بود. آنها که در جام جهانی یا مسابقات آسیایی سوت میزدند، برای دریافت مبالغ ناچیز حقالزحمه، سختیهای بسیاری را تحمل میکردند و چارهای نداشتند جز آن که شماره حسابی از دوستان خود در خارج از کشور معرفی کنند تا بعد از مدتی طولانی و از طریق واسطههای مختلف مبالغ گاه ناچیز خود را دریافت کنند.
ارتباط فوتبال ایران با دنیا قطع شد. در حقیقت فوتبال ایران تبدیل به قدرتی کمتاثیر در معادلات فوتبال قارهای و دنیا شده بود که مردانش نقش تاثیرگذاری در تصمیمسازیها و تصمیمگیریها نداشتند. اوضاع در داخل بدتر شد. فدراسیون علی کفاشیان به بهانه تحریم، از طریق حساب یکی از نزدیکانش پولهای هنگفتی را جابهجا میکرد و بهانهاش این بود که فوتبال ایران تحریم است.
علی کفاشیان در چهاردهم اسفندماه ۹۳ در گفتوگویی اعلام کرد: «ما هیچ حساب ارزی نداریم و به همین دلیل وقتی میخواستیم حقوق کیروش را پرداخت کنیم، به او گفتیم به حسابی در دوبی خواهیم ریخت که آن هم حساب هوشنگ مقدس بود که همان پول عینا در زمان تعیین شده به کیروش تحویل داده شد و یک ساعت هم در حساب او باقی نماند. این در حالی بود که او هیچ کارمزدی بابت این مسأله دریافت نکرد. اگر میخواستیم به یک صرافی قابل اطمینان این پول را واریز کنیم، درصدی از آن را بابت کارمزد کم میکرد اما مقدس یک قران هم بابت این موضوع نگرفت؛ حتی بلکه برخی اوقات از جیب خودش داده که ما بعدا با او تسویهحساب کردیم.»
اما هوشنگ مقدس، ادعای رئیس سابق فدراسیون را قبول ندارد. او در برنامه زنده تلویزیونی گفت: «هیچ پولی از فیفا به حساب من نیامده است. اگر پولی واریز شده، پولهای کارلوس کیروش بودند که به خواست سرمربی به حساب من آمدهاند و خیلی سریع به حساب خودش منتقل شدهاند، چون ما برای انتقال پول از فدراسیون به حساب او با مشکل روبهرو هستیم.»
دیگر رسانهها متوجه تخلفات عجیب در فوتبال ایران شده بودند. اسناد منتشر و مشخص شد دهها میلیارد تومان در حساب هوشنگ مقدس آمد و شد میکند. چندی بعد مسئول رسیدگی به پرونده «فساد در فوتبال» درخصوص ادعاهای رئیس فدارسیون فوتبال درباره واریز مبالغی به حسابی در خارج از کشور گفت: «آن چه در خصوص ابهامات مالی فدراسیون فوتبال گفته شده دقیق و درست است و البته ما همه واقعیتها را عنوان نکردیم.»
او در پاسخ به ادعای کفاشیان که گفته بود به دلیل تحریم مجبور شدیم این مبالغ را به حساب شخصی مقدس واریز کنیم، گفت: «مبالغ قابل توجهی از منابع ارزی و ریالی فدراسیون فوتبال طی سالهای گذشته به حساب شخصی فردی به نام هوشنگ مقدس در خارج واریز شده و این مبالغ فقط مربوط به دستمزد کیروش نیست. مگر کیروش در تحریم است که نمیتوانند دستمزدش را به حساب خودش بریزند؟ اساسا اگر فدراسیون فوتبال در تحریم است، چطور میتوانستند مبلغ را به حساب مقدس بریزند ولی نمیتوانستند به حساب خود کیروش واریز کنند؟ پس چرا بقیه فدراسیونها از این نوع اقدامات انجام نمیدهند؟ مگر آنها تحریم نیستند؟ مبلغ قابل توجهی از طرف فدراسیون فوتبال به حساب هوشنگ مقدس واریز شده تا به فردی که از اقوام کفاشیان است، پرداخت شود؛ در حالی که برای این فرد حکم مدیریت مالی صادر شده که بر خلاف اساسنامه فدراسیون فوتبال است و همه مسئولیتهای مالی فدراسیون به عهده خزانهدار است و جالب اینجاست که همین قوم و خویش رئیس فدراسیون نیز بر خلاف اساسنامه به جای خزانهدار که مسئولیت مالی بر عهده اوست، در جلسات کمیته معاملات شرکت و اسناد ترک تشریفات را امضا میکند.»
به نظر میرسید اگر چه تحریمها برای فوتبال ایران نامناسب بود اما برای برخی، شرایط تازهای را به وجود آورده بود. میلیونها دلار بدون نظارت، در حسابهای شخصی رد و بدل میشد و کمتر کسی از آن خبر داشت. بینظمی مالی مشهود شده بود اما برجام همه چیز را به خانه اول بازگرداند. چند هفته بعد از توافق بزرگ، مجید تختروانچی، معاون وزیر امور خارجه و یکی از مذاکرهکنندگان ارشد ایرانی با قدرتهای ۱+۵ درباره تکلیف پولهای بلوکه شده فدراسیون فوتبال اعلام کرد: «پولهایی که فیفا برای فدراسیون فوتبال پرداخت کرده، بلوکه شده بود و ما در این خصوص در طول مذاکرات مدتها رایزنی و احساس کردیم در حق فدراسیون فوتبال ما اجحاف شده بود؛ در حالی که ورزش هیچ ارتباطی به مسائل دیگر ندارد و خدا را شکر توانستیم گشایشی در این وضع ایجاد کنیم.»
او گفت: «پول از طریق زوریخ که مقر فیفاست به حساب سفارتخانه ما واریز میشود و فدراسیون فوتبال به پولش رسیده است؛ البته چون برای انتقال این مبلغ به داخل کشور ممنوعیتی وجود دارد این پول در یکی از حسابهای سفارتخانههای اروپایی ما نگه داشته میشود. وزارت امور خارجه بر اساس درخواست فدراسیون فوتبال این پول را هر جایی که درخواست کند، هزینه میکند.»
اگر چه هنوز موضوع پولهای بلوکه شده فوتبال ایران حل نشده است اما دیگر خبری از واسطهها هم نیست. اوضاع آرامآرام به سمت بهبودی پیش میرود و پولها از کانالهای رسمی به حساب فوتبال ایران واریز میشود. ارتباط با دنیا از سر گرفته شده است و تعداد سفرها برای تامین منافع فوتبال ایران افزایش یافته است. از همه مهمتر، برندها و اسپانسرها هم مایل به حضور در ایران برای سرمایهگذاری هستند و دیگر محدودیتی برای آنها وجود ندارد. دوران تازهای میتواند شکل بگیرد اگر مدیران ورزش ایران، زبان بینالمللی را بدانند و راه حضور در عرصهها را بیابند.»
به گزارش مهر، در حاشیه پنجمین دوره بازی های ساحلی آسیا که در دانانگ ویتنام جریان دارد و در جریان سی و پنجمین جلسه مجمع عمومی شورای المپیک آسیا، موضوع میزبانی ژاپن برای بازی های آسیایی ۲۰۲۶ مورد بررسی قرار گرفت که طی آن و با موافقت اعضای هیات اجرایی شورای المپیک آسیا، برگزاری این دوره بازی ها در این کشور به تصویب رسید.
بر این اساس بازی های ساحلی ۲۰۲۶ به میزبانی ژاپن و همزمان در دو شهر ناگویا و آیچی برگزار خواهد شد. این میزبانی در حالی به تصویب رسید که ژاپن در سال های ۱۹۵۸ و ۱۹۹۴ نیز برگزار کننده بازی های آسیایی بود.
دوره پیش بازی های آسیایی در اینچئون کره جنوبی برگزار شد. دو دوره آتی این بازی ها نیز به ترتیب در سال های ۲۰۱۸ و ۲۰۲۲ در اندونزی و چین برگزار خواهد شد.