فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

مادر خواستار قصاص فرزندش شد



پسری جوان که مادربزرگ ٨٠ ساله خود را هنگام سرقت طلاهایش به قتل رسانده در حالی با درخواست قصاص اولیای دم در آستانه اعدام قرار گرفته است که یکی از شاکیان او مادر خودش است.

 به گزارش اعتماد، ٢٦ شهریور پارسال، پلیس پایتخت از مرگ مشکوک زنی سالخورده در خانه‌اش باخبر شد. با حضور ماموران در محل مشخص شد متوفی ابتدا به وسیله کیسه زباله‌ای که دور گردنش پیچیده‌اند از حال رفته و سپس با ضربه‌های چاقو به قتل رسیده است. همچنین بررسی صحنه جرم نشان می‌داد مقادیری از طلا و جواهرات مقتول نیز به سرقت رفته است. این در حالی بود که آثار چندانی از ورود به زور عامل قتل به خانه در دست نبود. این موضوع فرضیه وقوع «قتل و سرقت» از سوی آشنایان مقتول را تقویت کرد تا کارآگاهان پایگاه دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ با تمرکز روی آن، به تحقیق از نزدیکان مقتول بپردازند.

 

در حالی که تحقیقات ادامه داشت، مردی به کلانتری مراجعه کرد و گفت که از زبان پسری جوان در قهوه‌خانه محله شان شنیده است که سعی دارد مقادیری طلا را آب کند. به این ترتیب، پسر جوان تحت تعقیب نامحسوس قرار گرفت و مشخص شد که او نوه مقتول است و روز حادثه، در نزدیکی خانه مادربزرگش دیده شده است.

 

با به دست آمدن این سرنخ، او دستگیر شد و در همان بازجویی‌های ابتدایی، قتل و سرقت را گردن گرفت و گفت: «مدتی پیش از حادثه با زنی آشنا شده بودم و می‌خواستم با او ازدواج کنم اما پول کافی برای انجام این کار نداشتم. چند باری از مادربزرگم قرض گرفته بودم اما کافی نبود. می‌دانستم او مقادیری طلا و جواهرات در خانه‌اش نگهداری می‌کند. تصمیم گرفتم آنها را بدزدم و بفروشم. روز حادثه، وقتی پدربزرگم مسجد بود به خانه‌اش رفتم. دیدم مادربزرگم (مقتوله) به نماز ایستاده. یک کیسه زباله را برداشتم و شبیه طناب کردم و دور گردنش انداختم. وقتی بر اثر فشار آن، روی زمین افتاد، چاقویی را هم برداشتم و با آن چند ضربه زدم. سپس سراغ طلاها رفتم و آنها را دزدیدم. مدتی بعد، در قهوه‌خانه به یک نفر گفتم که مقادیری طلا به دست آورده‌ام و می‌خواهم آب‌شان کنم که او به من مشکوک شد و پلیس را خبر کرد.»

 

با ثبت اعتراف متهم، کیفرخواست پرونده با موضوعات اتهامی «سرقت، قتل و جراحات منتهی‌نشده به مرگ» صادر و برای رسیدگی در اختیار شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی مقدم‌زهرا قرار گرفت.

 

صبح دیروز در جلسه رسیدگی به پرونده در این شعبه، اولیای دم شامل مادر متهم، پنج خاله و دو دایی او که خواهان رسیدگی غیرعلنی به پرونده شده بودند، خواستار قصاص متهم شدند. سپس مرد جوان پشت جایگاه ایستاد و با ابراز پشیمانی از قتل مادربزرگش گفت: «مدت‌ها قبل از حادثه مشروب مصرف کرده بودم. روز حادثه هم مقادیری قرص دیازپام در مشروب ریختم و خوردم. وقتی وارد خانه مادربزرگم شدم و با فشار کیسه زباله به گردنش و وارد کردن ضربه‌های چاقو او را کشتم، حالت عادی نداشتم. از اولیای دم می‌خواهم مرا ببخشند. » با ثبت اعتراف متهم، قضات وارد شور شدند تا رای نهایی را صادر کنند.

 

رمزگشایی از قتل مرد راننده در عمق چاه



سه مرد که با انگیزه سرقت خودروی پرایدی راننده را کشته و در چاه هشت متری دفن کرده بودند، پس از چهار ماه راز جنایت خود را فاش کردند.

به گزارش جام‌جم، چهاردهم خرداد امسال مردی که با خودروی پرایدش مسافر جا‌به‌جا می‌کرد، از خانه‌شان در یکی از محله‌های شهر زنجان خارج شد و دیگر بازنگشت. با طولانی شدن غیبت او خانواده‌اش شکایتی را مطرح کردند.

 

همزمان با تشکیل پرونده قضایی و با دستور قاضی مظفری، دادستان استان زنجان تحقیقات پلیس جنایی برای یافتن مرد گمشده آغاز شد و مشخصات خودرویش در اختیار گشت‌های پلیس قرار گرفت. با گذشت 40 روز از این ماجرا، کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی استان زنجان موفق شدند خودروی پراید مرد گمشده را توقیف و راننده‌اش را بازداشت کنند. او مدعی شد این خودرو را در مهاباد از مردی به مبلغ سه میلیون تومان خریده و با آن کالای قاچاق حمل می‌کرده است.

 

با کشف این سرنخ، فروشنده خودروی سرقتی در مهاباد دستگیر شد. او در بازجویی به افسر تحقیق گفت: من در زندان با مردی زنجانی آشنا شدم و بعد از آزادی با هم در ارتباط بودیم. او خودروی پرایدی را نزد من آورد و آن را برایش فروختم و مبلغی هم بابت این کار از او گرفتم.

 

با اعتراف‌های او، مرد سارق شناسایی و چند روز بعد دستگیر شد.

 

متهم به ماموران گفت: من و دو نفر از دوستانم از راننده پراید خواستیم ما را دربست به شهر خدابنده منتقل کند. بر سر پرداخت کرایه با او درگیر شدیم که همدستانم راننده را با ضربه‌های چاقو کشتند و جسدش را در روستای متروکه‌ای در جاده بیجار در یک چاه دفن کردند. من فقط در سرقت با آن دو همراه شدم.

 

همزمان با اعتراف این مرد، کارآگاهان جنایی همراه تیم بررسی صحنه جرم در محل مورد نظر حاضر و متوجه شدند عمق چاه هشت متر بوده و عاملان جنایت دو متر روی جسد خاک ریخته‌اند تا کسی آن را پیدا نکند. ماموران به کمک آتش‌نشانان، جسد راننده را از زیر خروارها خاک و از دل چاه خارج کردند. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد او براثر ضربه‌هایی که به سینه، پلو و گردنش اصابت کرده، به قتل رسیده است. پس از هماهنگی قضایی جسد به پزشکی قانونی منتقل شد. در این مرحله جست‌وجو‌ها برای دستگیری دو همدست متهم ادامه داشت تا این‌که پس از چهار ماه مخفیگاهشان در اطراف زنجان شناسایی شد و هردویشان در عملیات جداگانه‌ای دستگیر و بازجویی شدند. یکی از آنها گفت چند ضربه به وی وارد کرده و دیگر همدستش هم فقط در سرقت نقش داشته است. دیگر همدستشان نیز که چند ماهی است بازداشت بوده، ضربه‌ای با چاقو به شاهرگ راننده زده است و این جنایت را فقط به قصد سرقت انجام داده‌اند.

 

سرهنگ کارآگاه جعفر رحمتی، رئیس‌پلیس آگاهی استان زنجان در این باره گفت: با اعتراف‌های این دو نفر، دیگر همدستشان هم در مواجهه حضوری با آنها، اعتراف کرد که او هم ضربه‌هایی به راننده وارد کرده است.

 

متهمان دیروز صحنه جنایت را بازسازی کرده و روانه زندان شدند.

 

وی با هشدار به رانندگان، از آنها خواست اگر قصد جا به جایی مسافران را به طور دربست دارند، از انتقال آنها به مکان‌های دوردست حتی با وعده دریافت پول بیشتر خودداری کنند. همچنین اگر قصد انتقال مسافران به خارج از شهر را دارند، موضوع را با اعضای خانواده‌شان اطلاع دهند. در صورتی که به رفتار مسافران مشکوک شدند، پلیس را در جریان قراردهند.

 

همسرکشی آقای رییس پلیس بخاطر پول+تصاویر



خانم جوان به خاطر گرفتن پول از بیمه توسط همسرش به قتل رسید.

 به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان،«راسل برترام» 64 ساله و رئیس پلیس داکوتا به جرم ارتکاب قتل از نوع درجه یک، همسر 26 ساله‌اش «لئونیلا استیکنی» که باردار هم بود متهم است. 

 

  اخبارحوادث,خبرهای  حوادث,حوادث روز

به گزارش دیلی میل،او از بیمه برای مرگ وی درخواست 900هزار دلار کرده‌ است و هنگامی که پلیس از قاتل بازجویی کرد، او مدعی شد که اسلحه اشتباها و به طور اتفاقی به مقتول برخورد کرده‌است.

 

به گفته قاتل آن‌ها برای شکار رفته بودند که ناگهان اسلحه شلیک می‌شود و به شکم مقتول برخورد می‌کند. 

  اخبارحوادث,خبرهای  حوادث,حوادث روز

گفتنی است، تحقیقات رای روشن شدن جزییات پرونده ادامه دارد.

اظهارات مرد ارومیه‌ای درباره دلیل آتش زدن همسرش/ من نکشتمش، اما به مرد دیگری علاقمند شده بود



مأموران گشت پلیس پایتخت زمانی که مرد جوان را به عنوان مظنون در سرقت بازداشت کردند، نمی‌دانستند او به اتهام قتل همسرش از سوی پلیس ارومیه تحت تعقیب است.

  به  گزارش  ایران ؛این مرد که روز گذشته به دادسرا منتقل شده بود، در نخستین تحقیقات مدعی شد همسرش را به قتل نرسانده زیرا زمانی که می‌خواسته خودسوزی کند، شعله‌های آتش به همسرش سرایت کرده و باعث مرگش شده است.

 

 این مرد 40 ساله متهم است چهار روز پیش همسرش را به آتش کشیده و پس از مرگ این زن در میان شعله‌های آتش پا به فرار گذاشته تا اینکه در تهران به عنوان مظنون در سرقت دستگیر شده است.

 

متهم به قتل صبح دیروز وقتی در شعبه دوم دادسرای جنایی تهران مقابل بازپرس مرادی قرار گرفت مدعی شد مرتکب قتل همسرش نشده ولی با توجه به آنکه جنایت در ارومیه رخ داده است، بازپرس جنایی، پرونده این جوان را برای رسیدگی تخصصی به آن شهر فرستاد.

 

متهم پس از پایان جلسه بازپرسی  ضمن اشاره به جزئیات حادثه، قتل همسرش را انکار کرد؛

 

چه شد که تصمیم به قتل همسرت گرفتی؟

من، او را نکشتم. اصلاً نمی‌خواستم همسرم کشته شود. چند وقتی بود که با هم اختلاف پیدا کرده بودیم و همین اختلاف باعث شده بود تا جدا از هم زندگی کنیم. من برای تأمین نیازهای زندگی به تهران آمده بودم و روی خودروی پرایدم مسافرکشی می‌کردم. اواخر شهریورماه گذشته با در حال مسافرکشی بودم که از همسرم پیامی در تلگرام دریافت کردم. متن پیام نشان می‌داد که از دادگاه خواستار طلاق غیابی شده است. برای همین عصبانی شدم و خودم را فوراً به ارومیه رساندم.

 

بعد چه اتفاقی افتاد؟

فوراً خودم را به مقابل خانه پدر همسرم رساندم و با زنم روبه‌رو شدم، از او خواستم از تصمیمی که گرفته منصرف شود، اما گوشش به این حرف‌ها بدهکار نبود و پایش را در یک کفش کرده بود و طلاق می‌خواست.

 

با خانواده همسرت چرا صحبت نکردی؟

با آنها هم صحبت کردم که گفتند در این رابطه دخالتی نمی‌کنند. اما من باز هم کوتاه نیامدم و دوباره به سراغ همسرم ملیحه رفتم و از او خواستم به خاطر دخترمان از تصمیمی که گرفت منصرف شود. ولی او به من گفت که نمی‌خواهد به زندگی با من ادامه دهد و فرد دیگری را برای زندگی درنظر گرفته است. از این حرف خیلی ناراحت شدم و تصمیم گرفتم که خودم را بکشم.

 

روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟

ساعت 12:30شنبه 3 مهر بود که ملیحه را سوار بر پژو 206 مقابل خانه پدرش دیدم. به سراغش رفتم و با او شروع به صحبت کردم اما به حرف‌هایم توجهی نکرد. در این موقع با عصبانیت به سراغ ظرف حاوی بنزینی رفتم که از قبل تهیه کرده بودم و مقداری از بنزین را روی دست‌هایم ریختم که ناگهان همسرم ظرف حاوی بنزین را از من گرفت و بقیه بنزین را روی خودش ریخت. در همین لحظه با روشن کردن فندک قصد آتش زدن خود را داشتم که همسرم به من نزدیک شد و آتش گرفت و دست‌های من هم دچار سوختگی شد.

 

از ترس دستگیری توسط پلیس و برخورد خانواده همسرم از ارومیه خارج شدم و به شهرستان سلماس رفتم و پس از پانسمان دست‌هایم به تهران آمدم؛ طی این مدت جایی نداشتم و سرگردان بودم که هنگام پرسه‌زدن در خیابان گلستان مأموران کلانتری هفت‌چنار من را به عنوان مظنون به‌سرقت بازداشت کردند. در بازرسی از ماشینم چاقو و گردنبند دخترانه‌ای پیدا شد و همزمان با این اتفاق پلیس ارومیه که رد مرا زده بود، موضوع مرگ همسرم را به تهران گزارش داد و من را متهم به قتل او معرفی کرد و یادآور شد که من زنم را به آتش کشیده‌ام.

روایت یک قتل دلخراش در شیراز: موبایلم گم شد، مادرم را با بلوک سیمانی کُشتم



«موبایلم در خانه گم شده بود! عصبانی بودم با مادرم درگیر شدم و او را کشتم!» اینها بخشی از اعترافات جوانی است که چند روز قبل مادرش را در شیراز کشت.

 به  گزارش  خبرجنوب  ؛چند روز قبل مأموران یکی از کلانتری های شیراز از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 در جریان یک فقره فوت مشکوک قرار گرفتند.

 

با حضور مأموران کلانتری در محل و تأیید خبر مراتب به بازپرس کشیک قتل دادسرای امور جنایی و پلیس آگاهی اعلام شد.

 

با حضور درخشان، بازپرس دادسرای امور جنایی، عوامل تشخیص هویت و تیم بررسی صحنه جرم اداره پلیس آگاهی در محل تحقیقات درباره این پرونده آغاز شد.در بررسی های مقدماتی مشخص شد که جسد متعلق به زنی میانسال است که غرق در خون گوشه ای افتاده است.

 

با آغاز تحقیقات در صحنه ،جسد قربانی به پزشکی قانونی انتقال یافت. در تحقیقات مشخص شد که زن میانسال توسط پسرش به قتل رسیده است.

 

بار دیگر تحقیقات فنی از خانواده قربانی در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و در نهایت پسر این زن که چارهای جز بیان حقیقت ندیده بود لب به اعتراف گشود و به قتل مادرش اعتراف کرد.

 

وی در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: من و مادرم مدام سر موضوعات مختلف باهم درگیر می شدیم.

 

روز حادثه تلفن همراهم در خانه گم شده بود از این موضوع عصبانی بودم و با او درگیر شدم. گم شدن موبایل مرا بسیار عصبانی کرده بود و با او شروع به جر و بحث کردم که ادامه آن منجر به درگیری میان ما شد.

 

وی ادامه داد: زمانی که از هم جدا شدیم و مادرم نشست، بلوک سیمانی را به سمت او پرتاب کردم که در نهایت منجر به مرگش شد.

 

با توجه به اعتراف صریح متهم به قتل مادرش، او با قرار بازداشت از سوی مقام قضایی در اختیار اداره پلیس آگاهی قرار گرفته است.

 

گفتنی است پرونده این پسر جانی هم اکنون در دادسرای جنایی شیراز نزد بازپرس درخشان در دست بررسی است و به زودی این پرونده با رفع زوایای پنهان جنایت با صدور قرار مجرمیت و کیفر خواست برای صدور حکم نهایی به دادگاه کیفری ارسال می شود.