به گزارش جامجم، اعضای این باند هفتم مرداد امسال مرد افغان میانسالی به نام «صمد» را که آشپز رستورانی در خیابان مرزداران تهران بود، در مسیر محل کارش ربوده و با انتقال به خانه ویلایی در شهریار برای آزادیاش 200 میلیون تومان پول خواستند.
در پی گزارش این آدمربایی، با دستور سهرابی بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران، تحقیقات پلیس آگاهی تهران آغاز شد. در ادامه تحقیقات ماموران به سرنخهایی دست یافتندکه نشان میداد، مرد ربوده شده با مرد 23 سالهای به نام حسین اختلافهایی داشته و احتمال این که او دست به آدمربایی زده باشد، قوت گرفت. این مرد تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و همراه همدستانش روزهای پایانی مرداد امسال در خانه ویلایی در منطقه باغستان شهریار شناسایی و دستگیر شدند. اعضای این باند در بازجویی پلیسی اعتراف کردند که به قصد اخاذی به این آدمربایی دست زده بودند.
در حالی که تحقیقات برای رازگشایی از دیگر جرایم اعضای این باند ادامه داشت، مرد افغان دیگری دو روز پیش به شعبه نهم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران مراجعه و از متهمان به خاطر آدمربایی شکایت کرد.
گروگان نجات یافته به بازپرس جنایی گفت: اوایل تا بستان امسال در حال رفتن به محل کارم بودم که خودرویی مقابلم توقف کرد. سرنشینان آن پیاده شده و راهم را بستند. زمانی که به رفتارشان اعتراض کردم، آنها مرا کتک زده و به زور داخل خودرویشان انداخته و با خود بردند. آنها دست و پا و چشمانم را بستند و بعد از ساعتی مرا مقابل خانهای ویلایی در شهریار پیاده کرده و پس از کتک زدن، به داخل خانه بردند.
وی افزود: خانوادهام در ایران نیستند و آنها شماره تلفن اقوام و دوستانم را گرفتند و در تماس با آنها برای آزادی من 10 میلیون تومان پول خواستند. بعد از پرداخت این پول توسط بستگانم، آنها مرا رها کردند.
با شکایت این مرد، تحقیقات از آدمربایان شروع شد که آنها به ربودن این مرد و اخاذی ده میلیون تومانی از بستگانش اعتراف کردند.
با رازگشایی از دومین آدمربایی، تحقیقات از اعضای این باند برای مشخص شدن دیگر جرایم احتمالی آنها ادامه دارد.<
به گزارش جامجم، ساعت 3 بعد ازظهر دوشنبه سقوط پسربچهای از پل میدان امام حسین (ع) مشهد به پلیس گزارش شد. ماموران پس از حضور در محل متوجه شدند، پسر 9 ساله از طبقه روگذر به طبقه زیرین پل سقوط کرده و بر اثر شدت جراحات در دم جان باخته است.
با حضور قاضی علیاکبر احمدینژاد، بازپرس ویژه قتل مشهد تحقیقات جنایی در این پرونده آغاز شد. جسد متعلق به پسری با لباسهای مرتب و قدی حدود 120 سانتیمتر بود. او در زمان حادثه شلوار جین، صندل قهوهای و بلوز قرمز به تن داشت. کارت شناسایی و نامهای نیز در جیب او کشف نشد.
بازپرس جنایی با طرح دو فرضیه قتل و خودکشی، دستور تحقیق در این رابطه را صادر کرد. برخی شاهدان مدعی شدند، پسربچه از یک خودروی پراید که زن و مردی سوار آن بودند به پایین پرت شده است. با این ادعا و بررسی دوربینهای مداربسته، خودروی پراید شناسایی و راننده آن احضار شد که در تحقیقات مدعی شد، من در طبقه میانی پل بودم که پسربچه از طبقه بالایی سقوط کرد. فقط شاهد سقوط پسربچه بودم و در مرگش نقشی نداشتم.با بررسی ادعاهای راننده پراید، صحت گفتههایش تائید شد و بازپرس دستور آزادی او را صادر کرد. ماموران سپس به بررسی پرونده کودکان ناپدید شده در شهر پرداخته و متوجه شدند تا ظهر سهشنبه، هیچ شکایتی در این باره در کلانتریها و پلیس آگاهی مشهد مطرح نشده است.
پلیس با معمای این سقوط مرموز روبهرو شده و با دستور بازپرس احمدینژاد، بررسی دوربینهای مداربسته را در دستور کار قرار داده تا شاید از این طریق بتوانند سرنخی از ماجرا به دست بیاورند.
به گزارش خبرجنوب؛ این جنایت مردادماه سال جاری در محدوده بولوار امیرکبیر شیراز رخ داد. زوج جوانی سوار بر خودرویشان در حال عبور از یکی از خیابانهای منطقه بودند که ناگهان یک دستگاه پژو پرشیای سفید رنگ با خودروی آنها تصادف کرد.
مرد جوان از ماشین پیاده شد که خسارت و علت تصادف را بررسی کند اما در همین هنگام سرنشینان پرشیا به سمت او حمله کردند و با تبر و چاقویی که در دست داشتند ضربهای به مرد جوان زدند. مهاجمان همچنین جوان دیگری را که همراه این زوج بود مجروح کردند و پس از آن سوار بر خودروی خود از محل گریختند.
طولی نکشید که مرد جوان مقابل چشمان همسر باردارش بر اثر شدت خونریزی جان باخت و وقتی مأموران پلیس به محل حادثه رسیدند، اثری از مهاجمان نبود. همسر مقتول به همراه جوان دیگری که در این حادثه مجروح شده بود به بیمارستان منتقل شدند.
از همان زمان تحقیقات گسترده برای شناسایی و دستگیری مهاجمان آغاز شد. این در حالی بود که انتشار فیلم لحظه جنایت در شبکههای اجتماعی، وحشت به جان مردم منطقه انداخته و باعث جریحهدار شدن احساسات شهروندان شد.
تیمهای جنایی به جستوجو برای یافتن ردی از عاملان جنایت پرداختند و خیلی زود موفق شدند هویت آنها را شناسایی کنند.
در ادامه مشخص شد که متهمان قصد دارند هر طوری شده از کشور فرار کنند اما پیش از اینکه موفق به اجرای نقشه خود شوند با همکاری اطلاعات سپاه فجر استان و پلیس یکی از آنها در شهرستان ابرکوه و دیگری در خرم آباد دستگیر شدند.
پس از آن تحقیقات برای دستگیری متهم دیگر که در فیلم منتشر شده بینی اش عملی و با تبر از محل گریخته بود نیز آغاز شد و در نهایت ماموران سازمان اطلاعات سپاه فجر استان فارس توانستند این متهم را نیز در باغی اطراف شیراز دستگیر کنند.
این پرونده با حساسیت ویژه ای و به صورت فوق العاده در دادسرای جنایی شیراز رسیدگی شد.
پس از طی شدن مراحل لازم و اعتراف این سه شرور به جنایت این سه متهم مفسد فی الارض شناخته شده و پرونده آنها به اتهام محاربه به دادگاه انقلاب شیرازارسال شد.
همچنین پرونده آنها نیز به اتهام قتل با صدرو کیفرخواست به دادگاه کیفری ارسال شد.
به گزارش اعتماد ؛در ساعت هفت عصر روز ١٤مهرماه سال گذشته مردم منطقه اجارهدار تهران با ماموران کلانتری ١٠٩ بهارستان تماس گرفتند و گفتند که از خانه یک پیرزن تنها که در همسایگیشان است بوی تعفن میآید. ماموران کلانتری خیلی زود خود را به این ساختمان ٥ طبقه در خیابان خواجه نظام (اجارهدار) رساندند. با توجه به اینکه بوی تعفن از طبقه دوم ساختمان میآمد همسایهها در مقابل چشم ماموران بارها زنگ در خانه را زدند و پیرزن همسایه را صدا زدند اما کسی جواب آنها را نداد تا اینکه ماموران کلانتری با هماهنگی مقام قضایی وارد خانه پیرزن شدند و جسد خونین او را در اتاق خوابش دیدند.
هیچ اثری از تخریب و جابهجا کردن وسایل خانه در محل قتل دیده نمیشد. قاتل با استفاده از چاقو چندین ضربه به سینه پیرزن زده و او را به قتل رسانده بود. بعد از کشف جسد توسط ماموران آگاهی بازپرس ایلخانی، بازپرس شعبه هشتم ویژه قتل تهران به همراه تیم شناسایی پزشکی قانونی و ماموران اداره دهم آگاهی تهران وارد خانه پیرزن شدند تا تحقیقات پلیسی را درباره این قتل انجام دهند. تجسسهای اولیه پلیسی نشان میداد که عامل جنایت خیلی راحت وارد خانه شده و بدون اینکه نیاز به تخریب وسایل خانه داشته باشد سرقتی را انجام داده و پا به فرار گذاشته است.
ماموران پلیس در مرحله بعدی گوشی موبایل پیرزن را مورد بررسی قرار دادند و کشف کردند که آخرین تماس پیرزن با پسرش بوده است. به این ترتیب تحقیقات برای دستگیری پسر جوان کلید زده شد. حالا یک سال از قتل پیرزن گذشته و پسر جوان به وسیله ماموران آگاهی دستگیر شده است. او به ماموران پلیس گفت: من حدود یک سال است که مادرم را ندیدهام و از او هیچ خبری ندارم. یک سال پیش مادرم با من تماس گرفت و گفت هر جا که هستی بیا من را ببین، اگر امروز نیایی دیگر هیچوقت من را نخواهی دید.
من آن روز به دیدن مادرم نرفتم و تا حالا که یک سال از ماجرا میگذرد، هیچ اطلاعی از سرنوشت او ندارم. حسن درباه زندگی خودش و مادرش به بازپرس ایلخانی گفت: «مادرم از چهارسالگی مرا رها کرد، رفت. او معتاد به مواد بود و زندگیاش با افیون میگذشت، اما من هیچوقت به خاطر مواد به او توهین نکردم و او را مادر خودم صدا میزدم. هر چند وقت یکبار به دیدنش میرفتم به خاطر همین با او قهر کردم و دیگر اطلاعی از او نداشتم تا اینکه فهمیدم پلیس دنبالم است و مادرم کشته شده. با این وجود خود را تسلیم ماموران کردم.» تحقیقات پلیسی برای روشن شدن این جنایت معمایی در اداره پلیس آگاهی تهران ادامه دارد.