فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

چهار ضلعی طلایی اصلاح‌طلبان در انتخابات



  اخبارسیاسی ,خبرهای  سیاسی ,احمد خرم

  «اصلاح‌طلبان به دنبال سازوکار جدیدی برای حضور قدرتمند‌تر در انتخابات هستند. اصلاح‌طلبان به دنبال تشکیل یک مربع چهار ضلعی تصمیم‌گیری شامل رئیس دولت اصلاحات، آیت‌ا...‌هاشمی، آقای ناطق نوری و آقای روحانی برای انتخابات هستند. در این جمع رئیس دولت اصلاحات دیدگاه‌های اصلاح‌طلبان را نمایندگی می‌کند، آقای ناطق نوری دیدگاه‌های اصولگرایان معتدل را رهبری می‌کند و آیت‌ا...‌هاشمی نیز نقش محوری و تجمیع‌کننده دیدگاه‌ها را ایفا می‌کند و در نهایت نیز این دیدگاه‌ها به آقای روحانی منتقل می‌شود. نکته دیگر اینکه قرار نیست در این جمع ائتلاف خاصی صورت بگیرد، بلکه این مربع چهار ضلعی به دنبال تعامل برای تحقق منافع ملی است.

 

اصلاح‌طلبان به این نتیجه رسیده‌اند که نباید به تنهایی در انتخابات آینده حضور پیدا کنند بلکه باید یک جبهه مشترک و قدرتمند با اصولگرایان معتدل و جریان اعتدال گرا تشکیل دهند تا آقای روحانی با پشتوانه محکم و منطقی در انتخابات حضور پیدا کند».

 

جملات بالا سخنان مهندس احمد خرم وزیر راه دولت اصلاحات در گفت‌وگو با «آرمان امروز» است. این در حالی است که در این گفت‌وگوی مفصل وزیر سابق راه از دیدار اخیر خود با رئیس دولت اصلاحات و موضع ایشان در انتخابات آینده نیز پرده بر می‌دارد و عنوان می‌کند:«موضع رئیس دولت اصلاحات این است که اصلاح‌طلبان بدون قید و شرط از آقای روحانی در انتخابات حمایت کنند».

 

در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید:

 اصلاح‌طلبان در انتخابات۹۶ چه استراتژی‌ای در پیش خواهند گرفت؟آیا آقای روحانی گزینه قطعی جریان اصلاحات در انتخابات خواهد بود؟
در هفته‌های اخیر برخی از اصلاح‌طلبان سخنانی را به زبان آورده‌اند که بدون هماهنگی با بزرگان جریان اصلاحات بوده است. اصلاح‌طلبان باید این نکته را بپذیرند که جریان اصلاحات دارای رهبری و اتاق فکر و شورای عالی سیاست‌گذاری است. به همین دلیل باید از اظهارنظرهای مناقشه آمیز و شخصی پرهیز کنند و همه تلاش کنند سیاست‌های کلی جریان اصلاحات را برای افکار عمومی تشریح و تبیین کنند. همه این مسائل نیز برای جلوگیری از تکرار دوران هشت ساله قبل از آقای روحانی است. به نظر من هنوز خطر بازگشت دوران هشت ساله احمدی‌نژاد به شکل‌های دیگر وجود دارد. وضعیت احمدی‌نژاد تا حدودی مشخص است.

 

وی یا با تاکید بزرگان نظام و جریان اصولگرایی کاندیدا نمی‌شود یا اینکه رد صلاحیت می‌شود. احمدی‌نژاد یک مهره سوخته سیاسی است و تلاشی که در شرایط کنونی انجام می‌دهد یک تلاش «مذبوحانه» است. از سوی دیگر نیز اصولگرایان حاضر نخواهند بود از یک مهره سوخته در انتخابات ریاست‌جمهوری استفاده کنند. به نظر من جریان اصلاحات باید در انتخابات ریاست‌جمهوری سال۹۶ تنها با یک کاندیدا وارد انتخابات شود که در شرایط کنونی بهترین گزینه آقای روحانی است.

 

اصلاح‌طلبان تنها در صورتی که آقای روحانی قصد نداشته باشد در انتخابات شرکت کنند باید به فکر معرفی گزینه جدید باشند. این وضعیت نیز بسیار بعید است و اگر اتفاق عجیب و غیرمنتظره‌ای رخ ندهد آقای روحانی دوباره در انتخابات شرکت خواهد کرد. البته اخبار ضد و نقیضی به گوش می‌رسد مبنی براینکه برخی دست‌های پشت پرده به دنبال این هستند که آقای روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده شرکت نکند. از سوی دیگر نیز تلاش‌های زیادی صورت می‌گیرد که در شورای عالی سیاست‌گذاری جریان اصلاحات تفرقه و چند دستگی به وجود بیاورند تا اصلاح‌طلبان نتوانند به درستی درباره انتخابات آینده تصمیم‌گیری کنند.


 این تلاش‌ها از چه راه‌هایی صورت می‌گیرد؟
این اتفاق به شکل‌های مختلف صورت می‌گیرد. به عنوان مثال در هفته‌های اخیر اصولگرایان به شکل‌های مختلف تلاش کرده‌اند روی خاستگاه اصولگرایی آقای روحانی تاکید کنند و به افکار عمومی القا کنند که اگر اصولگرایان در انتخابات ریاست‌جمهوری سال۹۶ از آقای روحانی حمایت کردند اتفاق عجیبی نیست و یک مساله کاملا طبیعی است. هدف دیگر اصولگرایان از طرح این مساله این است که با اعلام حمایت تلویحی خود از آقای روحانی اصلاح‌طلبان را دچار تردید و نگرانی کنند که آیا آقای روحانی به سمت اصولگرایان گرایش پیدا می‌کند یا خیر.

 

اصولگرایان به شکل‌های مختلف به دنبال این هستند که اصلاح‌طلبان را وادار به رفتارهای واکنشی و احساسی کنند. از سوی دیگر آقای روحانی باید مراقب پشتوانه اجتماعی خود باشد و اجازه ندهد بیش از پیش بین دولت و پشتوانه اجتماعی فاصله بیفتد. در شرایط کنونی برخی از اصلاح‌طلبان از رویکرد آقای روحانی پس از انتخابات ریاست‌جمهوری۹۲دلخور هستند و احساس می‌کنند آقای روحانی پس از حضور در پاستور برخی وعده‌های خود را به فراموشی سپرد و رویکرد دیگری در پیش گرفت. آقای روحانی می‌توانست استفاده بهتری از نخبگان جریان اصلاحات برای اداره کشور کند.

 

بنده زمانی که در وزارت راه حضور داشتم برای اجرای چهار پروژه بزرگ کشور از وزرای پیشین وزارت راه استفاده کردم. شرایط به گونه‌ای بود که بنده شخصا پروژه احداث فرودگاه حضرت امام (ره) را در مدیریت می‌کردم، آقای ترکان پروژه۱۰۰۰کیلومتر راه آهن مشهد به بافق را مدیریت می‌کردند، پروژه پل میان گذر ارومیه را نیز آقای دکتر کلانتری برعهده گرفتند، مسئولیت اجرایی اتوبان تهران به شمال با آقای سعیدی کیا بود و آقای غرضی نیز مدیریت پروژه قطار سریع السیر تهران به اصفهان را برعهده داشتند. آقای روحانی نیز می‌توانست استفاده بهتری از نخبگان جریان‌های سیاسی و بویژه جریان اصلاحات انجام بدهد که متاسفانه این اتفاق در دولت اول ایشان رخ نداد.


 برخی از اصلاح‌طلبان معتقدند باید در طول آقای روحانی گزینه معرفی کرد و نه در عرض ایشان. اتفاقی که در سال۸۰ ۱۳نیز رخ داد و در حالی که گزینه اصلی اصلاح‌طلبان رئیس دولت اصلاحات بود، علی شمخانی نیز کاندیدای ریاست‌جمهوری شد. ارزیابی شما چیست؟
 این اتفاق در شرایطی مفید است که گزینه‌ای که در کنار آقای روحانی معرفی می‌شود پس از مدتی احساس نکند دارای پایگاه رای مستقل است و می‌تواند رئیس‌جمهور شود و باعث دو دستگی در انتخابات شود. در شرایط کنونی اصلاح‌طلبان باید این نکته را در نظر داشته باشند که رقابت‌های انتخاباتی بین دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگراست و شرایط به گونه‌ای نیست که طیف‌های مختلف اصلاح‌طلبی بتوانند با هم رقابت کنند.

 

اصلاح‌طلبان باید خاطره تلخ انتخابات سال۸۴ را به خاطر بیاورند که در آن مقطع زمانی با وجود توصیه بزرگان این جریان با چند گزینه وارد رقابت‌های انتخاباتی شدند و در نهایت نیز به دلیل پراکنده شدن آرای اصلاح‌طلبان، احمدی‌نژاد به قدرت رسید. بدون شک اگر تجربه سال۸۴ در انتخابات۹۶ نیز تکرار شود، اصلاح‌طلبان به صورت قطعی شکست خواهند خورد. اگر اشتباه تاریخی و استراتژیک اصلاح‌طلبان نبود، احمدی‌نژاد در حد و اندازه‌هایی نبود که بتواند به ریاست‌جمهوری برسد. حد و اندازه‌های احمدی‌نژاد بیش از فرمانداری و در نهایت استانداری نبود.


 چرا اصولگرایان با وجود اینکه در سال۹۲ هیچ گونه حمایتی از آقای روحانی نکردند، در شرایط کنونی به دنبال نزدیک شدن به آقای روحانی هستند؟
اصولگرایان معتدل با مشاهده شیوه مدیریت آقای روحانی و اینکه ایشان همواره خود را فراجناحی معرفی کرده به دنبال نزدیک شدن به ایشان برای گرفتن امتیازات جناحی و جریانی هستند. نکته دیگر اینکه موفقیت‌های آقای روحانی در زمینه سیاست خارجی و داخلی باعث شده که اصولگرایان از ثبت این دستاوردها به نام جریان اصلاحات به عنوان مهم‌ترین جریان حامی آقای روحانی هراس داشته باشند. در نتیجه تلاش می‌کنند با نزدیک‌شدن به آقای روحانی فاصله اصلاح‌طلبان با آقای روحانی را بیشتر کنند و خود را در موفقیت‌های دولت سهیم و شریک نشان دهند. از سوی دیگر اصولگرایان با فقدان یک گزینه مناسب برای حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده مواجه هستند و به دلیل مشکلات درونی تلاش می‌کنند فرار رو به جلو انجام دهند و با نزدیک شدن به آقای روحانی بر مشکلات درون گروهی خود سرپوش بگذارند. با این وجود اصلاح‌طلبان باید این نکته را در نظر بگیرند که اگر در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده از حسن روحانی حمایت نکنند کشور با بحران جدی مواجه خواهد شد.

 

آقای روحانی به برخی از وعده‌های انتخاباتی خود عمل نکرده اما این مساله دلیل نمی‌شود که ایشان کارنامه قابل قبولی نداشته باشد. به نظر من اگر بخواهیم از صد به کارنامه آقای روحانی نمره بدهیم ایشان نمره‌ای بیش از هفتاد کسب خواهند کرد. آقای روحانی در سال۹۲ یک دولت بی‌انضباط و ناهماهنگ را تحویل گرفته و در طول سه سال گذشته تلاش کرده با تدبیرو درایت نابسامانی‌های باقیمانده از دولت احمدی‌نژاد را ساماندهی کند و به مدیریت کشور نظم وانضباط دهد.


 در شرایطی که آقای روحانی موفق شود دوباره به مقام ریاست‌جمهوری برسد، چه اقدامات مهمی را باید در دستور کار خود قرار بدهد؟
مهم‌ترین اقدامی که آقای روحانی باید در چهارسال دوم خود انجام دهد اعتمادسازی بین دولت و مردم است. نکته دیگر اینکه آقای روحانی و دولت ایشان باید سعه صدر بیشتری در مقابل انتقادات از خود نشان بدهند. البته بنده بین انتقاد و مخالفت و دشمنی تفکیک قائل می‌شوم. به هر حال برخی از همان ابتدای دولت آقای روحانی و بدون مشاهده شیوه مدیریت ایشان و تنها به دلیل شکست در انتخابات با آقای روحانی مخالفت کردند و به شکل‌های مختلف در مسیر دولت سنگ اندازی کردند.

 

با این وجود برخی از انتقاداتی که از سوی شخصیت‌های دلسوز و متعهد عنوان می‌شد نیز مورد توجه آقای روحانی قرار نمی‌گرفت. آقای روحانی باید بین انتقاد سازنده و دشمنی تفکیک قائل می‌شد و از انتقادات سازنده در جهت عملکرد بهتر دولت استفاده می‌کرد. نکته دیگر اینکه دغدغه آقای روحانی فقط باید مردم و حل مشکلات مردم باشد. ایشان نباید وقت و انرژی خود را صرف مقابله با مخالفان و پاسخگویی به آنها کند. هر چه دولت یازدهم عملکرد بهتری در زمینه حل مشکلات مردم داشته باشد به همان اندازه فشارهای مخالفان نیز کاهش پیدا می‌کند.


 تغییرات مدیریتی در دولت آینده آقای روحانی به چه میزان جدی است؟آقای روحــــانی کدام بخش‌های کابینه را باید ترمیم کند؟
 به نظر من در کابینه اول آقای روحانی به جز چند وزیر بقیه وزرا عملکرد قابل قبولی نداشتند و در صحنه حاضر نبودند. وزارتخانه‌های امور خارجه، بهداشت، نفت، جهاد کشاورزی در دولت یازدهم عملکرد قابل قبولی داشتند اما کارنامه بقیه وزارتخانه‌ها قابل دفاع نیست. در اغلب وزارتخانه‌ها تصمیم‌گیری‌ها یا با مشکلات جدی مواجه بود یا با تاخیر صورت می‌گرفت. در سه سال گذشته بسیاری از سرمایه‌گذاران خارجی تلاش کردند در ایران سرمایه‌گذاری کنند. با این وجود برخورد فعالی از سوی دولت با این افراد صورت نگرفت. برخی از این سرمایه‌گذاران حتی پول هم با خود به ایران آورده بودند اما شرایط سرمایه‌گذاری برای آنها به خوبی مهیا نشد.


 چرا آقای روحانی با علم به اینکه بخشی از کابینه نیاز به تغییر دارد، دست به هیچ گونه تغییری نزد؟ چه عواملی باعث تردید آقای روحانی در این زمینه شد؟
 آقای روحانی در دو سال ابتدایی دولت خود به این نتیجه رسیده بود که باید برخی از وزرا را تغییر بدهد. به همین دلیل به دنبال فرصت بود تا دیدگاه‌های خود را عملیاتی کند. با این وجود با نزدیک شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی و ردصلاحیت گسترده اصلاح‌طلبان در این انتخابات صبر کردند تا تغییرات خود را پس از تشکیل مجلس دهم عملیاتی کنند. از سوی دیگر با تشکیل مجلس دهم و وضعیت پرنوسانی که مجلس پیدا کرد آقای روحانی تصمیم گرفت که در کابینه خود تغییر ایجاد نکند تا کشور از نظر مدیریتی دچار بی‌نظمی نشود.

 

اگر قرار بود تغییری در کابینه صورت بگیرد باید در یک یا دوسالگی دولت این تغییرات صورت می‌گرفت تا وزرای جدید زمان کافی برای پیاده‌کردن دیدگاه‌های خود داشته باشند. به صورت کلی دولت یازدهم دچار «دیر تصمیمی» است. یعنی نمی‌تواند برای مشکلات کشور به سرعت تصمیم عاجل و دقیق اتخاذ کند. این وضعیت حتی در وزارتخانه‌ها قوی دولت نیز وجود دارد. از سوی دیگر ارتباط دولت با استانداران نیز ضعیف است و یک رابطه قوی و دوطرفه بین دولت و مدیران استان صورت نمی‌گیرد.


 شما آخرین بار چه زمانی با رئیس دولت اصلاحات دیدار داشتید؟دیدگاه ایشان درباره انتخابات ریاست‌جمهوری سال۹۶ چیست؟
بنده به تازگی با ایشان دیدار داشتم. رئیس دولت اصلاحات معتقدند مصلحت کشور در شرایط کنونی ایجاب می‌کند که اصلاح‌طلبان از آقای روحانی حمایت کنند و به دنبال معرفی هیچ گزینه دیگری در انتخابات آینده نباشند. ایشان معتقدند حمایت اصلاح‌طلبان از آقای روحانی به هیچ عنوان نباید مشروط باشد بلکه اصلاح‌طلبان باید در انتخابات آینده به صورت تمام قد از آقای روحانی حمایت کنند. ایشان اعتقاد دارند ما هیچ انتظاری از آقای روحانی نداریم.

 

اگر آقای روحانی به وظایف خود به خوبی عمل کردند، مردم و همه جریان‌های سیاسی از آن سود می‌برند. اما اگر ایشان به وظایف خود عمل نکردند ما به وظیفه خود که حمایت از ایشان در انتخابات است عمل می‌کنیم. البته رئیس دولت اصلاحات در دیداری که با آقای روحانی داشتند از عملکرد برخی وزرا در زمینه عدم حمایت از آقای عارف در انتخاب رئیس مجلس گلایه‌هایی کرده بودند. با این وجود باید بپذیریم که این مسائل در دنیای سیاست طبیعی است و نباید زیاد روی اصطکاک به وجود آمده پافشاری کرد و آن را بزرگ جلوه داد.

 

به نظر من شرایط کنونی ایجاب می‌کند که اصلاح‌طلبان از بدعهدی حزب حامی دولت در انتخابات مجلس عبور کند و به آینده و روزهای سخت ریاست‌جمهوری۹۶ بیندیشد. در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده حامیان دولت و اصلاح‌طلبان برای پیروزی بر رقیب سیاسی خود به کمک هم نیاز دارند و با همکاری و همدلی به این مهم دست خواهند یافت. در نتیجه دامن زدن به اختلافات به هیچ عنوان به مصلحت نیست و حزب اعتدال و توسعه و حامیان دولت باید هرچه سریع‌تر دیدگاه‌های خود را به دیدگاه‌های جریان اصلاحات نزدیک کنند تا آقای روحانی در انتخابات آینده از قدرت مانور بیشتری برخودار باشند.


 آیا‌ ساز و کار جدیدی برای مذاکره اصلاح‌طلبان با آقای روحانی در انتخابات۹۶ در نظر گرفته شده است؟
 بله؛ اصلاح‌طلبان به دنبال سازوکار جدیدی برای حضور قدرتمند‌تر در انتخابات هستند. اصلاح‌طلبان به دنبال تشکیل یک مربع چهار ضلعی تصمیم‌گیری شامل رئیس دولت اصلاحات، آیت‌ا...‌هاشمی، آقای ناطق نوری و آقای روحانی برای انتخابات هستند.

 

در این جمع رئیس دولت اصلاحات دیدگاه‌های اصلاح‌طلبان را نمایندگی می‌کند، آقای ناطق نوری دیدگاه‌های اصولگرایان معتدل را رهبری می‌کند و آیت‌ا...‌هاشمی نیز نقش محوری و تجمیع‌کننده دیدگاه‌ها را ایفا می‌کند و در نهایت نیز این دیدگاه‌ها به آقای روحانی منتقل می‌شود. نکته دیگر اینکه قرار نیست در این جمع ائتلاف خاصی صورت بگیرد، بلکه این مربع چهار ضلعی به دنبال تعامل برای تحقق منافع ملی است. اصلاح‌طلبان به این نتیجه رسیده‌اند که نباید به تنهایی در انتخابات آینده حضور پیدا کنند بلکه باید یک جبهه مشترک و قدرتمند با اصولگرایان معتدل و جریان اعتدال گرا تشکیل دهند تا آقای روحانی با پشتوانه محکم و منطقی در انتخابات حضور پیدا کند.

 

فضای سیاسی کشور به شکلی نیست که یک جریان سیاسی تنها به منافع خود بیندیشد و منافع ملی را در اولویت بعدی خود قرار بدهد. در نتیجه اصلاح‌طلبان تصمیم گرفته‌اند با رهبری بزرگانی مانند آیت‌ا...‌هاشمی، رئیس دولت اصلاحات، آقای ناطق نوری و همچنین آقای روحانی با یک تشکیلات منسجم پا به رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری بگذارند. بدون شک اگر این وضعیت شکل بگیرد و اصلاح‌طلبان و اعتدال گرایان در یک جبهه انتخابات قرار بگیرند پیروزی آقای روحانی در انتخابات آینده قطعی و حتمی خواهد بود.

 

اخبار سیاسی  -  آرمان

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.