داستانهای کودکانه
اواخرفصل تابستان بود. مرتب سارا به مادرش می گفت: مادر جان پس کی به مدرسه می رویم ؟مادر می گفت: دختر گلم عجله نکن بگذار چند روز دیگر بگذرد ؛آن وقت به مدرسه می روی سارا چند روزی آرام می گرفت ؛ولی دوباره همین سوال را از مادر پرسید .
مادر که متوجه علاقه بسیار زیاد دخترش به مدرسه شد تصمیم گرفت خاطره اولین روز ی را که خود به مدرسه رفته بود برای دخترش تعریف کند . برای همین وقتی موضوع را به سارا کوچولوگفت :سارا خیلی خوشحال شد وزود کنار مادر نشست واز مادر خواست هرچه زودتر خاطره را برایش تعریف کند .
مادر که چشمش را برای یک لحظه بست آهی کشید و گفت:یادش بخیر آن شبی که فرداش به مدرسه می رفتم از خوشحالی خواب به چشمم نمی رفت؛ مرتب از مادرم سوال می کردم پس کی صبح می شود که من به مدرسه برم. بلاخره هر جوری بود شب را در کنار مادر خوابیدم صبح زود از خواب بیدار شدم آنقدر خوشحال بودم که نمی دانستم چه کار کنم مادر که قبل از من بیدار شده بود. صبحانه را آماده کرده بود من هم با سرعت صبحانه خوردم.لباس هایم راپوشیدم کیف تازه ام را برداشتم. وبا مادر به طرف مدرسه رفتیم وقتی وارد حیاط مدرسه شدیم. مرتب از مادر درمورد همه چیز سوال می کردم. مادر برام توضیح می داد. دختر گلم اینجا حیاط مدرسه است ببین چقدر زیباست. از این به بعد تو با دوستات در این جا بازی می کنید در همین بگو مگو بودیم که خود را جلو در کلاس دیدیم یک خانم زیبا با لباسهای روشن انگار منتظر من بود با روی بسیار باز به من خوش آمد گفت و یک شکلات به من داد .
-دختر گلم خیلی خوش آمدی از مامان جونت خداحافظی کن تا تو را به دوستات معرفی کنم .من هم از مامانم خداحافظی کردم و در حالی که خانم معلم دستم را گرفته بود؛ وارد کلاس شدیم .ولی چه کلاسی ! آنقدر کلاس را زیبا کرده بودند. که نگو ونپرس .بادکنک های زیبا،اسباب بازیهای جالب ،عروسک ،ماشین،تلویزیون ،سی دی ورادیو ضبط برای چند لحظه فکر کردم شاید اشتباهی اومده باشیم آخر بیشتر کلاس به یک مجلس جشن تولد شباهت داشت . خانم معلم در گوشم گفت:
- دختر گلم اسمت چیه من هم خیلی یواش گفتم :شیوا خانم معلم رو به شاگردان کرد وگفت بچه ها ی گل نگاه کنید، یک دوست برای ما اومده .
بچه ها گفتند :کیه کیه خوش آمده .
در حالی که دست من در دست خانم معلم بود گفت: خودش با صدای بلند اسمشو به شما میگه .
- شیوا محمدی
خانم معلم گفت برای شیوا که دوست تازه ماست یک کف بلند بزنید . بچه ها یک کف بلند زدند. هر کدام از بچه ها می گفت: بیا کنار من بشین وقتی به بچه ها نگاه کردم. فاطمه همسایه خودمان را شناختم فوری رفتم و کنار او نشستم .بچه های دیگر هم یکی یکی آمدند وخانم معلم با همه مثل من رفتار می کرد وقتی همه آمدند خانم معلم گفت: به نام خدای مهربان بچه های گل سلام حالتون خوبه همگی خیلی خوش آمدید. اینجا کلاس ماست .اسم من شهلا ابراهیمی است من را فقط خانم معلم صدا کنید .
- بچه های گل دوست دارید با هم یک بازی انجام دهیم . همه با صدای بلند گفتیم : بله
- هرکدام از شما همدیگر را بگیرید با هم دیگر قطار بازی می کنیم .صف گرفتیم خانم معلم جلوتر از همه ایستاده بود.وهمه او را گرفتیم خانم معلم بلند گفت : بچه ها می دانید قطار وقتی راه می ره چه می گه؟ همه گفتیم :
- هوهو چی چی
با همین صدا راه افتادیم به طرف حیاط مدرسه. رفتیم ورفتیم تا جلو دستشویها رفتیم خانم گفت قطارایست .
- بچه های گل اینجا دستشویی است. هر وقت کار دستشویی داشتید. باید این جا بیاید واین جا را کثیف نکنید وآب را نیز از آبخوری بخورید..بعد هوهوچی چی کنان به طرف اتاق دفتر رفتیم .در آنجا دو خانم خیلی مهربان بودند .خانم معلم گفت: بچه ها می دانید اینها کی هستند.
- خانم مدیر
- آفرین به شما
خانم مدیر د رحالی که لبخند به لب داشتند آمدند وگفتند: بچه ها سلام من خانم مدیر هستم اگر کاری با من داشتید من اکثرا" در اتاق دفتر هستم. در این حال یک خانم مهربان دیگر آمد .وسلام کرد .وگفت: بچه ها من هم خانم ناظم هستم. اگر در داخل حیاط مدرسه برای شما مشکلی پیش آمد بیاید پیش من .بعد از آنجا خداحافظی کردیم وبه نمازخانه وآبدار خانه رفتیم در آبدار خانه آقای خدمتگذار بود.او گفت :بچه ها من کلاس ها را نظافت می کنم شم در این کار من را کمک میکنید. همه گفتیم : بله بعد ابه کتابخانه وفروشگاه هم رفتیم .در فروشگاه بسکویت ،کیک،ساندیسوچیزهای دیگری هم بود. همه با ما مهربان بودند .آن روز ما بازی کردیم.نقاشی کشیدیم. وبا مدرسه وبچه ها آشنا شدیم. در آخر وقت مادر به دنبالم آمد وبعد از خداحافظی به خانه رفتیم واز این که همه با ما در مدرسه اینقدر مهربان بودند خیلی خوشحال بودم .خدا خدا می کردم. که زود روز بعد بیاد و من دوباره به مدرسه برم . در همین موقع سارا گفت: خوش به حالت مادر فکر می کنی مدرسه ما هم مثل مدرسه شما باشه مادر دستی به سر وروی ساراکشید وگفت: آره عزیزم شاید هم بهتر!
سارا در حالی که به مادر و مدرسه اش فکر می کرد؛ مرتب دعا می کرد. خدایا زودتر مدرسه ها باز بشن .تا من بتوانم به مدرسه برم.
منبع: iranhealers.com
سرگرمی های کودکانه
آموزش کاردستی آدمک های کاغذی داستان زیبای باغ گلابی حسنی بی دندون شده داستان زیبای گرگ و الاغ روباه کاغذی بسازید ! سه بچه خوک بازیگوش
بلوغ یکی از مؤلفههای اساسی در انتخاب همسر است
عدم استقلال و اندیشه، تأثیرپذیری افراطی از دیگران، وابستگی به نخستین دلبستگی دوران کودکی یعنی مادر و ناتوانی در تصمیمگیری از جمله مشکلات همین افراد نابالغ است، با وجود این برای بررسی هر چه بیشتر رابطه و شناخت شرایطی که ممکن است دو طرف مقصر بر وقوع آن باشند، به شما پیشنهاد میدهیم بدون قضاوت و پیشداوری دست به قلم شوید و درباره رفتارهای همسرتان تفکر کنید و جزئیات نمونههای رفتارهای ایشان را شناسایی کنید، سپس عکسالعمل خود را در قبال آن رفتارها ارزیابی و مورد سنجش قرار دهید.
نامزدم کاملاً مطیع خانوادهاش است و با توجه به نظرات آنان، سخنان قبلی خود را تکذیب یا تغییر میدهد، دچار تردید شدهام، لطفاً راهنمایی کنید.
صفری روانشناس بالینی و مدرس دانشگاه در پاسخ به سئوال این مخاطب نوشت: بلوغ یکی از مؤلفههای اساسی در انتخاب همسر است، بلوغ فراتر از رسش جسمی و جنسی است و در ابعاد گستردهای چون بلوغ عاطفی، فکری و اجتماعی تعریف میشود، بنابراین توجه به ابعاد مختلف بلوغ و میزان آن در فرد منتخب برای ازدواج از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به خصوصیات و رفتار نامزدتان، میتوان عدم بلوغ در ابعاد مطرح شده را محرز دانست.
توجه به ابعاد مختلف بلوغ در فرد منتخب برای ازدواج از درجه اهمیت بالایی برخوردار است
عدم استقلال و اندیشه، تأثیرپذیری افراطی از دیگران، وابستگی به نخستین دلبستگی دوران کودکی یعنی مادر و ناتوانی در تصمیمگیری از جمله مشکلات همین افراد نابالغ است، با وجود این برای بررسی هر چه بیشتر رابطه و شناخت شرایطی که ممکن است دو طرف مقصر بر وقوع آن باشند، به شما پیشنهاد میدهیم بدون قضاوت و پیشداوری دست به قلم شوید و درباره رفتارهای همسرتان تفکر کنید و جزئیات نمونههای رفتارهای ایشان را شناسایی کنید، سپس عکسالعمل خود را در قبال آن رفتارها ارزیابی و مورد سنجش قرار دهید، به طور مثال مشخص کنید که در مقابل تکذیب سخنان که رفتار شایع همسرتان است ترجیح میدهید چه رفتاری داشته باشید؟ سکوت کنید، از حق خود دفاع کنید، مقابله به مثل کنید و...؛ البته شایسته است نوع هیجان خود و میزان آن را (از صفر تا صد) در مقابل رفتارهای همسر و عکس العملهای خویش یادداشت کنید؛ سپس تفاوت بین این هیجانات را مقایسه کنید، مشخص کنید تا به چه حد عکس العملهای شما منفی است و شما به کدامین دلیل مرتکب آن میشوید، مثلاً به خاطر احساس خشم از رفتار همسر، به دنبال کسب احساس لذت و آرامش دست به انتقامجویی میزنید؟ آیا به نظرتان این وضعیت قابل اصلاح، تغییر و بهبود است و راهکارهای پیشنهادیتان برای مقابله و کاهش چیست؟ با سنجش و ارزیابی مشکل و میزان نقش هر کدامتان در این امر، نه تنها میتوانید علت اصلی را بشناسید بلکه میزان توان خود برای مواجهه با آن را نیز درمی یابید.
پیشنهاد میدهیم در گفتوگویی صمیمانه با همسر بیان مشکلات کنید و خواستار تغییر و اصلاح رفتار در خود و ایشان شوید(البته مدت زمانی را معین و ادامه این مسیر را نیز منوط به تحول کنید)، اگر نتیجهای پایدار حاصل شد، احتمال تغییر هر چه بیشتر را انتظار داشته باشید در غیر اینصورت باید ایشان را همان گونه که هست بپذیرید و میزان انطباق و سازگاریتان را بالا ببرید یا اینکه سریعتر به این آشنایی خاتمه دهید.
از سوی دیگر، با روان شناسی مجرب مشورت کنید تا از نظرگاه تخصصی ایشان نیز مشکل را مورد واکاوی قرار دهید با توجه به تستهای تشخیصی، اگر عدم بلوغ، حتمی بود در جهت درمان گام بردارید و از شرکت در کلاسهای مهارت آموزی و شخصیتی که باعث رفع نواقص و ارتقای شخصیتی همسرتان میشود، بهرهمند شوید.
منبع: سلامت نیوز
مطالب بیشتر برای زندگی بهتر
سواد عاطفی داشته باشید! شما هم باید شکست عشقی بخورید! کی به سن بلوغ می رسم؟
اخبار خودرو - دیجی کالا
به گزارش ایسنا، ساعتی بعد از سخنرانی رییسجمهوری ایران که ایالات متحده را به «اهمال» در اجرای تعهدات آمریکا بعد از توافق هستهای متهم کرد، سحر نوروززاده، عضو تیم سیاستگذاری جان کری و سخنگوی کنونی فارسی زبان وزارت خارجه آمریکا به صدای آمریکا گفت: آمریکا به همه تعهدات خود در برجام پایبند بوده است.
او ادامه داد: آمریکا همه تعهداتش بر اساس برجام را انجام داده است اما با همکاری 1+5 و ایران تلاشهای خود را ادامه میدهیم. تیمهای از وزارت خارجه و وزارت خزانهداری که مداوم در تماس با بانکها و شرکتهای بینالمللی هستند برای این که روشن کنند که لغو تحریمها یعنی چی و چه درهایی تجاری با ایران باز شده است و ما جلوگیری نمیکنیم از تجارت مجاز با ایران.
نوروززاده در پاسخ به همزمانی اجازه وزارت خزانهداری آمریکا برای فروش هواپیما به ایران و سفر حسن روحانی به نیویورک گفت که این موضوع از قبل برنامهریزی نشده بود.
وزارت خزانهداری ایالات متحده روز چهارشنبه در بیانیهای اعلام کرد که دولت آمریکا مجوز فروش هواپیماهای مسافری به ایران را برای شرکتهای ایرباس و بویینگ صادر کرده است.
نوروززاده فروش هواپیما به ایران توسط ایرباس و بویینگ را از تعهدات آمریکا در برجام خواند و آن را یک «تابوشکنی» دانست.
او همچنین به نشست وزیران خارجه ایران و 1+5 درباره برجام اشاره کرد و گفت: در این نشست جان کری، وزیر خارجه و ارنست مونیز، وزیر انرژی حضور داشتند که مروری بر اجرای برجام شد و کری تاکید کرد که آمریکا به تعهداتش بر اساس برجام عمل کرده و در آینده نیز به آن عمل خواهد کرد.
شعر کودکانه عید قربان
عید قربان آمده
عید قربان آمده ای دوستان شادی کنید
یادی از پیغمبر توحید و آزادی کنید
او که در راه خدا از مال و فرزندش گذشت
با تبر بت های جهل و خودپرستی را شکست
بنده ی پاک خدا و پیرو الله شد
نامش ابراهیم بود اما خلیل الله شد
عید قربان عیدماست
خدای کعبه ای تو
معبود مکه ای تو
به گفته ی ابراهیم پیامبر
خالق یکتایی تو
عید قربان عیدماست
عید بزرگ اسلام
دست بزنیدبچه ها
عید بزرگ قربان
دلم میخواد که روزی
راهیه مکه باشم
بعد از طواف کعبه
(حاجی مکه باشم
مدینه ی منور و مکه مکرم
دو شهر حاجت هستند
صلی علی محمد
صلوات بر محمد
عید قربان است
عید قربان است خداوندا چه قربانت کنم
خانه ای جز دل ندارم تاکه مهمانت کنم
گر تو مهمان دل زارم شوی
غمگسار قلب بیمارم شوی
جان من گردد فدایت ای خدا
سینه ام گردد سرایت ای خدا
گرد آن خانه چو پروانه بگردم روز و شب
بی خبر از خود چو دیوانه بگردم روز و شب
عاشقم من عاشق روی توام
من غلام کوچک کوی توام
ای خدا از عشق محرومم مکن
با گنهکاران تو محشورم مکن
عید قربان قلب من قربان دوست
هرچه از او میرسد،خوب و نکوست
گردآوری:بخش کودکان بیتوته