به گزارش آرمان؛ او گفت: هر سه حادثه مشکوک به قتل، به صورت حلقآویز بوده و با طناب دار صورتگرفته و همگی خودکشی بوده است. بر اساس گزارشات منتشرشده از سازمان پزشکی قانونی کشور در سال گذشته آمار تلفات خودکشی در کشور ۸/۱درصد کاهش یافته است.
در سال گذشته ۴۰۲۰ نفر بر اثر خودکشی در کشور جان خود را از دست دادند، در حالی که این رقم در سال قبل از آن ۴۰۹۵ نفر بود. در سال گذشته از کل تلفات خودکشی در کشور دو هزار ۸۸۷ نفر مرد و یک هزار ۱۳۳ نفر زن بودند. در چند سال اخیر اخبار خودکشیها در کشور رسانهای شده است. در این حین حتی شاهد خودکشی در بین نوجوانان نیز هستیم، در حالی که پیش از این کمتر اخباری این چنینی منتشر میشد.
در سال جاری بروز چند مورد خودکشی در میان نوجوانان رسانهای شد و این موجی از نگرانیها را در جامعه به وجود آورد. برخی معتقدند جامعه ایران افسرده است و افسردگی احتمال ابتلا به خودکشی را شش برابر میکند، بنابراین پیشگیری و درمان این بیماری ضرورت دارد. درضمن از دیگر عوامل افزایش این پدیده میتوان به تنزل آستانه تحمل در جامعه اشاره کرد که دراین زمینه مسئولان باید به فکر آموزش مهارتهای اجتماعی باشند.
۳ مرگ مشکوک در یاسوج
رئیس پلیس آگاهی نیروی انتظامی کهگیلویه و بویراحمد افزود: هر مرگی که اتفاق میافتد و به پلیس گزارش میشود، به عنوان فوت مشکوک محاسبه شده و پلیس، تحقیقات ویژه خود را انجام میدهد. پاکروان با بیان اینکه حتی مرگ کسانی که در بیمارستانها فوت میکنند از دیدگاه پلیس یک مرگ مشکوک است، اظهار داشت: قصور پزشکی نیز جزو برنامههای تحقیقاتی پلیس است.
پاکروان با بیان اینکه پلیس ابتدا به دقت محل جرم را بررسی و سپس استعلامات لازم را از پزشکی قانونی دریافت و سایر برنامههای لازم را پیگیری و اجرا کرده تا به حصول نتیجه برسد، تصریح کرد: نظر نهایی پزشکی قانونی در زمان کالبدشکافی جسد برای ما بسیار اهمیت دارد و به همین خاطر دقتهای لازم در این زمینه باید صورت گیرد. او به تشریح سه حادثه مرگ حلقآویزشده در یاسوج در یک ماهه گذشته که شایعات فراوانی مبنی بر قتل را نیز به همراه داشت، پرداخت و گفت: برای مرگ مشکوک یک مغازهدار که در خیابان جمهوری شغل کبابفروشی داشت، تحقیقات گسترده بسیار فشردهای به مدت ۱۰ شبانهروز انجام گرفت که تقریبا به نتیجه نهایی رسیدهایم. رئیس پلیس آگاهی نیروی انتظامی کهگیلویه و بویراحمد افزود: براساس آخرین کارهای کارشناسی صورتگرفته در حوزه پلیس آگاهی، ما به این نتیجه رسیدهایم که او خود اقدام به «خودکشی» کرده است.
پاکروان درباره این موضوع که «شایعه شده است زن و مردی با هویتهایی معلوم اقدام به قتل این مغازهدار از طریق اخاذی در ازای پرداخت ۵۰ میلیون تومان کردهاند»، تاکید کرد که چنین چیزی به هیچ عنوان صحت ندارد. او گفت: چنین چیزی جز شایعه هیچ چیز دیگری نیست و ما با اطمینان کامل میگوییم که مطالب مطرحشده در بازار و در بین مردم یاسوج در این زمینه جز شایعه، هیچ پایه و اساسی ندارد. رئیس پلیس آگاهی نیروی انتظامی کهگیلویه و بویراحمد در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه «گفته میشود مرگ دو جوان در جاده روستای سروک یاسوج هم قتل بوده و تعدادی دستگیر شدهاند» نیز خاطرنشان کرد: چنین چیزی هم صحت ندارد و شایعه است. پاکروان افزود: متاسفانه این دو جوان خودشان اقدام به خودکشی کرده و پلیس حتی مغازهداری که طناب دار را به آنها فروخته بود پیدا و بازجویی کرد. او با تاکید براینکه پرونده این سه مرگ تاکنون از دیدگاه پلیس آگاهی یاسوج، «خودکشی» است نه «قتل»، تصریح کرد: متاسفانه دامنه تحمل و صبر افراد کم شده و از سویی انتظارات نسبت به جامعه از سوی جوانان دو چندان شده است.
به گزارش ایلنا، رئیس پلیس آگاهی نیروی انتظامی کهگیلویه و بویراحمد گفت: گاهی خودکشیهایی را شاهد بودهایم که با انگیزههای بسیار ضعیف شکل گرفته که برای خود ما نیز جای تعجب دارد. درباره اینکه چرا آستانه مردم نسبت به گذشته بسیار کم شده، ما معتقدیم باید کارشناسان چنین چیزهایی را بررسی کنند، اما مردم مطمئن باشند که تنها هدف پلیس، احساس راحتی و امنیت برای آنها است و در این بین از هیچ تلاشی دریغ نخواهد کرد.
به گزارش مهر به نقل از بی بی سی، شمار قربانیان سانحه واژگونی یک قایق حامل مهاجران در سواحل مصر به ۱۶۲ نفر رسید.
گفتنی است قایق مزبور که حامل ۴۵۰ تا ۶۰۰ مهاجر بود، روز چهارشنبه در دوازده کیلومتری شهر بندری «رشید» و در آبهای مدیترانه غرق شد. مهاجران سوار بر این قایق از کشورهای مصر، سوریه، سودان، اریتره و سومالی بودند.
مقامات مصری می گویند که دست کم ۱۶۳ نفر از این حادثه نجات یافتند؛ اما طبق اظهارات نجات یافتگان، بیش از صدها نفر احتمالاً غرق شده اند. این نجات یافتگان می گویند که قاچاقچیان هر فردی را که خواهان پوشیدن جلیقه نجات بود، به پرداخت پول بیشتر مجبور می کردند.
مقامات مصری اعلام کردند که چهار تن از خدمه این قایق را به اتهام ارتکاب به قتل غیرعمد و قاچاق انسان بازداشت کرده اند. این قایق که به مدت پنج روز برای سوار کردن تعداد بیشتری از مهاجران در آبها سرگردان بود، پس از سوار شدن آخرین گروه ۱۵۰ نفری از مهاجران در آبها غرق شد.
این سانحه در حالی اتفاق افتاد که آژانس مرزی اتحادیه اروپا پیشتر هشدار داده بود شمار مهاجرانی که از مصر به عنوان سکوی عزیمت خود به اروپا استفاده می کنند، رو به افزایش است.
به گزارش خبرجنوب ؛ این جنایت هولناک ظهر چهارشنبه 25 فروردین ماه در روستایی واقع در حوالی نیریز اتفاق افتاد و یک روز بعد از آن مردی که در همسایگی خانه پدری ستایش زندگی میکرد به اتهام قتل بازداشت شد.
او اعتراف کرد که بعد از ربودن ستایش او را مورد آزار و اذیت قرار داده و بعد از قتل وی گوشواره هایش را فروخته است. این مرد 33ساله متاهل و دارای سابقه محکومیت دوماهه بهدلیل سرقت بوده است.
متهم در جلسه دادگاه که اوایل خردادماه سال جاری در شعبه اول کیفری یک استان فارس برگزار شد به بزه ارتکابی اعتراف کرد و در خصوص این جنایت توضیح داد: آن روز همسرم به خانه مادرش رفته بود . به من زنگ زد و گفت معلم پسرم نیامده و از من خواست دنبال فرزندم بروم. من به مدرسه او رفتم اما نبود. به خانه پدر و برادرم رفتم آنجا هم نبود. به خانه آمدم وبه همسرم زنگ زدم گفتم پسرم نیست. همسرم از من خواست نزد برادرش بروم شاید پسرم آنجا باشد. من همین کار را کردم و به برادر همسرم گفتم او گفت قرار بوده نزد من بیاید اما نیامده است. می خواستم بار دیگر به خانه پدرم بروم که دیدم پسرم در پارک با بچه های مهدکودک بازی می کند.
این مرد سنگدل گفت: آن روز باران می آمد به ستایش گفتم بیا تا تو را به خانه برسانم. او گفت من با دوستانم می آیم. من پسرم را با موتور به خانه آوردم. لباس هایش را عوض کردم پس از چند دقیقه داییاش دنبالش آمد و او را برد.بعد از رفتن پسرم با موتور در خیابان دوری زده و زمانی که به خانه برمیگشتم دیدم ستایش به خانه شان می رود. او را صدا زدم زدم آمد، به او گفتم بیا و یک روسری برای مادرت ببر. او گفت به خانه می روم و پس از عوض کردن لباس هایم بر می گردم. من دهان او را گرفته و به داخل خانه بردم. دست، پا و دهانش را بسته و زیر رختخواب مخفی اش کردم.
وی ادامه داد: با مخفی کردن او از خانه بیرون آمدم مادر ستایش مقابل منزل بود به من گفت دخترم را ندیدی من گفتم در پارک بازی می کرد. چند ساعت از این ماجرا می گذشت و ستایش زیر رختخواب ها بود. بعد از چند ساعت با سرقت گوشواره هایش او را با موتور به بیابان و اطراف کوهی بردم. قبلا برای شکار کبک به آنجا می رفتم.
متهم افزود: آنجا لباسهایش را بیرون آورده و با دست خفه اش کردم. پایم را روی شکمش گذاشتم. پا و دستش را شکستم. لباس هایش را آتش زدم همانجا گودالی کندم و او را داخل گودال گذاشتم. بعد به خانه آمدم و غذا خوردم بعد از آن به حمام رفته و سوار موتورسیکلت شده و به آباده رفتم برای فروش گوشواره ستایش به طلافروشی رفتم اما به دلیل اینکه فاکتور نداشت طلافروش آن را نمی خرید. بعد برای پیدا کردن یک آشنا تا بتوانم گوشواره را بفروشم به خیابان آمدم در خیابان یکی از آشنایان را دیدم.به او گفتم طلافروش را می شناسی گفت نه می خواستم مرا معرفی کند،کسی را پیدا نکردم تا مرا بشناسد.
این مرد شیطان صفت گفت: بار دیگر به طلافروشی رفتم، خانمی آنجا بود و گفت فرزند چه کسی هستی من خودم را معرفی کردم. او را نمی شناختم اما آن زن خانواده ام را می شناخت.بعداز آن که آن زن به طلافروش گفت مرا می شناسد طلافروش گوشواره را 255 هزار تومان خرید. بعد از آن موتور را خانه یکی از بستگانم گذاشتم. می خواستم برای کار به سرحد بروم. کنار جاده منتظر ماشین بودم سیگاری روشن کرده و تراول هایی را که از طلافروش گرفتم سوزاندم. همه پول ها را آتش زدم. به سرحد رفتم هوا تاریک بود. خانواده ام نگران شده و زنگ زدند.
متهم در حالی که سرش را در دستانش گرفته بود، افزود: به خانواده ام گفتم من سمت سرحد هستم، اگر وسیله پیدا کنم بر می گردم. سر جاده آمدم ماشینی نبود. بعد از دقایقی که کنار جاده بودم یک ماشین ایستاد با او به نی ریز رفتم. آنجا آژانسی کرایه کرده و به سمت روستا رفتم.
وی بیان کرد: کرایه آژانس 45 هزار تومان می شد اما من 32 هزار تومان بیشتر نداشتم. رفتم مابقی پول را از خانه پدرم بیاورم که یکی از افراد محل با همسرم آمد. مرا سوار کردند و خواستند که دنبال ستایش برویم. وقتی به مقابل منزلمان رسیدیم پلیس گفت به تو مظنون هستیم و مرا با خودشان بردند.از من پرسیدند که آیا ستایش را دیدی میخواستم انکار کنم اما بعد از دقایقی به قتل اعتراف و به محلی که ستایش را دفن کرده بودم رفتم. از من خواستند محلی که جسد را دفن کرده ام نشان دهم، شب بود درست نمی دانستم کجاست یک ساعت طول کشید تا جسد را پیدا کنند.
وی از سوی دادگاه به اتهام تجاوز به عنف، قتل عمد، آدم ربایی، سرقت مقرون به آزار به اعدام، قصاص، 25سال حبس و 74ضربه شلاق محکوم شد.
حکم صادره پس از فرجامخواهی وکیل متهم به دیوان عالی کشور ارسال و در شعبه ۲۴ دیوان عالی کشور با رد فرجام خواهی، حکم محکومیت تأیید و ابرام شد.
اجرای حکم اعدام سعید در کمتر از شش ماه پس از وقوع جنایت از حیث تجاوز به عنف و پس از صرفنظر اولیاء دم از اولویت اجرای حکم قصاص انجام شد.
قتل و آزار ستایش ـ دختر بچه ۶ ساله نیریزی ـ در فروردین ماه امسال باعث تألمات شدید روحی خانواده و اطرافیان مقتوله و همچنین جریحه دار شدن احساسات عمومی شد که دستگاه قضایی استان فارس پس از دستگیری قاتل در کوتاهترین زمان نسبت به مدیریت پرونده، رسیدگی قانونی و مجازات عامل این جنایت اقدام کرد.
رضا رفیعی در گفتگو با مهر اظهار کرد: متاسفانه امشب شاهد یک حادثه دلخراش در شهرستان شوشتر بودیم که متاسفانه چهار نفر از هموطنان بر اثر آتش گرفتن خودروی پراید به صورت زنده در آتش سوختند.
وی افزود: این حادثه ۲۰ و ۳۰ دقیقه امشب در محل سه راهی شلیلی به اهواز در شهرستان شوشتر رخ داد و بر اثر برخورد خودروی پراید با گارد ریل و تیر برق چهار نفر از سرنشینان به صورت زنده در آتش سوختند.
رفیعی بیان کرد: ماموران اورژانس هنگامی به محل حادثه رسیدند که متاسفانه سرنشینان فوت کرده بودند چرا که شدت آتش بسیار بالا بوده است.
گفته می شود هنوز هویت سرنشینان خودروی پراید به علت شدت آتش گرفتن آنها مشخص نیست.
به گزارش ایسنا، گمان میرود این آتشنشانان هنگام عملیات جستجو برای یافتن گرفتارشدگان بر اثر ریزش سقف انبار درگذشتهاند.
"آندری میشچنکو" از ماموران آتشنشانی گفت: در فراق رفقا به سوگ نشستهایم.
به گفته وی، هشت آتش نشانِ جانباخته پیش از آنکه خود، قربانی شعلهها، دود و آوار شوند، توانسته بودند ۱۰۰ نفر از کارگران و کارکنان انبار را نجات دهند.
آتش سوزی در این انبار کالا که در آن مواد پلاستیکی، شیمیایی و کپسولهای گاز نگهداری میشد پنجشنبه شب شروع شد و شعلههای آتش به زودی مساحتی به وسعت ۴۰۰۰ مترمربع را در بر گرفت.
به گزارش یورونیوز، پایین بودن استانداردهای ایمنی در برخی از ساختمانها، مراکز یا کارگاهها در پایتخت روسیه، گاه و بیگاه باعث آتشسوزی میشود و قربانی میگیرد.