به گزارش جامجم، در این پرونده شاهین 43 ساله متهم به قتل همسر 17سالهاش بهنام بنفشه است. 23 فروردین سال 89 بنفشه در حالی که با ضربه چاقو مجروح شده بود درخواست کمک کرد. اهالی وقتی خود را به بنفشه رساندند، در حالی که نفسهای آخرش را میکشید، شوهرش را به عنوان ضارب معرفی کرد. بنفشه به بیمارستان منتقل شد اما تلاش پزشکان برای نجات جان او موثر واقع نشد.
با مرگ زن 17 ساله پرونده قتلی پیش روی تیم جنایی تهران گشوده شد. ماموران در تحقیقات خود متوجه شدند، بنفشه سه سال قبل و در حالی که 14 سال بیشتر نداشت با مردی 40 ساله ازدواج کرده بود. بعد از گذشت مدتی بنفشه به ارتباط شاهین و مادر خود مشکوک شده و این شروع اختلافات آنها شد. زن نوجوان و شوهرش بعد از این درگیریها تصمیم گرفتند بدون طلاق، جدا از هم زندگی کنند.
تحقیقات برای دستگیری شاهین ادامه داشت تا این که یک ماه بعد او در تاکستان شناسایی و دستگیر شد. متهم در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت: به خاطر سوءظن همسرش این قتل را مرتکب شده است.
پس از تکمیل تحقیقات، شاهین در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. شاهین در این جلسه منکر اتهاماتش شد و گفت: سه سال قبل از این که با بنفشه آشنا شوم، از فیلیپین زنی را به ایران آورده بودم و در تهران از او نگهداری میکردم. البته من این کار را فقط به دلیل ثوابش انجام میدادم تا این که با مادر بنفشه آشنا شدم. از آنجا که نمیتوانستم با زن فیلیپینی ازدواج کنم، به مادر بنفشه گفتم دختری ایرانی را برایم پیدا کند و او هم به من گفت بنفشه دخترش مورد مناسبی است. به خواستگاری بنفشه رفتم و با او ازدواج کردم. وقتی بنفشه زن من شد، 14 سال بیشتر نداشت. زندگیام را که با او شروع کردم متوجه شدم او خیلی بچه است و هیچ چیز از زندگی مش
ترک نمیداند و معنی بعضی مسائل را درک نمیکند. همسرم به جای این که اشتباه هایش را بپذیرد به من تهمت میزد که با مادرش رابطه دارم، در حالیکه اینطور نبود. ما در این سالها صاحب یک فرزند شدیم. با این حال ادامه این زندگی فایدهای نداشت.
من حق و حقوق بنفشه را دادم و قرار شد از هم جدا شویم. خانهای برایش اجاره کرده بودم البته هنوز از هم طلاق نگرفته بودیم. بچه را هم خودم بردم. روز حادثه با من تماس گرفت و گفت میخواهد بچه را ببیند و چند روزی با فرزندمان باشد. من هم قبول کردم و بچه را به تهران آوردم. بچه را به بنفشه دادم و دوباره به تاکستان برگشتم. سر شب بود که بنفشه تماس گرفت و گفت دیگر حوصله بچه را ندارد و از من خواست او را تحویل بگیرم. من هم دوباره به تهران آمدم. بچه را از او گرفتم و برگشتم. نزدیک تاکستان بودم که خانواده بنفشه خبر دادند او کشته شده است.
مادر بنفشه هم در دفاع از اتهامش گفت: من رابطهای با دامادم نداشتم. چون شوهرم بدبین بود از او جدا شدم. شوهرم همیشه به من تهمت میزد به همین خاطر بنفشه گمان میکرد من با دامادم در ارتباط هستم.
قضات دادگاه پس از رسیدگی به پرونده، شاهین را به درخواست پدر همسرش به قصاص و شلاق محکوم کردند. مادر بنفشه هم به سه سال زندان و 99ضربه شلاق محکوم شد.
حکم در شعبه 27دیوان عالی کشور مهر تائید خورده بود که شاهین توانست با پرداخت دیه رضایت اولیای دم را کسب کند.
به این ترتیب در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران از جنبه عمومی جرم محاکمه و طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی به شش سال و پنج ماه زندان محکوم شد. این مرد پس از صدور رای، نامه تسلیم به رای را به دادگاه ارائه کرد و بزودی آزاد میشود.
به گزارش جام جم آنلاین از پلیس آگاهی تهران بزرگ، اردیبهشت امسال در پی وقوع شکایت های مشابه تعدادی از شهروندان با موضوع کلاهبرداری توسط یک شرکت خصوصی که با انتشار آگهی در روزنامه های کثیرالانتشار مدعی اعطای وام چند صد میلیون تومانی در کمترین زمان ممکن و دیگر شرایط مناسب برای دریافت تسهیلات مالی شده بود، پرونده ای در این خصوص تشکیل و به دستور بازپرس شعبه شانزدهم دادسرای ناحیه 4 تهران، پرونده در اختیار اداره سیزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با ارجاع پرونده به اداره سیزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ، کارآگاهان پلیس آگاهی تهران بزرگ با دهها مالباخته ای روبرو شدند که تمامی آنها با مراجعه به شرکتی تحت عنوان سامان گستران دوران قصد دریافت وام های چند صد میلیون تومانی را داشته اند که توسط مدیر این شرکت به نام فرهاد مورد کلاهبرداری های چند ده میلیون تومانی قرار گرفتند.
یکی از مالباختگان به کارآگاهان گفت: از طریق آگهی روزنامه ی کثیرالانتشار .... با شرکتی به نام «سامان گستران دوران» آشنا شدم که مدعی پرداخت وام آزاد به ازای دریافت 10 درصد میزان وام درخواستی در قالب کارمزد شده بود. زمانی که به دفتر این شرت در میدان تجریش مراجعه و با مدیر آن بنام آقای «فرهاد . ک» در خصوص شرایط و زمان پرداخت وام صحبت کردم ، مدعی شدند که وام درخواستی ظرف مدت زمانی دو هفته آماده خواهد شد. با توجه به شرایط مناسب دریافت وام و اطمینانی که به مدیر این شرکت پیدا کرده بودم، مبلغ 37 میلیون تومان را برای دریافت وام 500 میلیون تومانی به این شرکت پرداخت کرده اما متأسفانه پس از آن ، تاکنون اقدامی در خصوص وام درخواستی و یا حداقل بازپرداخت پول بنده از سوی این شرکت انجام نشده است.
مالباخته ای دیگر نیز در اظهاراتی مشابه عنوان داشت: از طریق آگهی روزنامه با شرکت سامان گستران دوران تماس گرفتم. پس از گرفتن نشانی شرکت در محدوده میدان تجریش، به دفتر شرکت مراجعه و با مدیر آن به نام فرهاد آشنا شدم. او با ترفندهای متقلبانه و امیدوار کردن من به امور واهی اقدام به جلب اعتماد و سوء استفاده از مشکل مالی بنده کرد و نهایتا به بهانه وام 500 میلیون تومانی، در چندین مرحله و تحت عنوان کارمزد اقدام به گرفتن 38 میلیون تومان از من کرد. در پیگیری های مستمر،فرهاد مدعی شدند که وام بنده آماده است و به این بهانه یک فقره چک 500 میلیون تومانی نیز به من داد.اما هر بار که در زمان سررسید چک وام به شعبات مختلف مراجعه می کردم، به بنده اعلام می شد که هیچ موجودی در حساب وجود ندارد نهایتا تصمیم به شکایت از آقای فرهاد و شرکت گرفتم.
کارآگاهان اداره سیزدهم در اولین مرحله از تحقیقات خود به بررسی اساسنامه شرکت سامان گستران دوران پرداخته و اطلاع پیدا کردند که این شرکت صرفا در زمینه صادرات و واردات کالا ثبت شده و در زمینه هرگونه فعالیت مالی فاقد مجوز از سوی بانک مرکزی است؛ همچنین در بررسی تراکنش مالی مدیر شرکت به نام فرهاد، کارآگاهان موفق به شناسایی بیش از 15 حساب بانکی فاقد هرگونه تراکنش مالی قابل توجه شدند که بنا بر اظهارات مالباختگان، مدیر شرکت سامان گستران دوران هر بار و در پیگیری های مستمر آنها ، به بهانه آماده شدن وام اقدام به ارائه چک بانکی مربوط به این حساب های بانکی کرده اما در زمان سر رسید چک ها و با توجه به عدم امکان وصول چک ها، اقدام به تعویض چک های غیرقابل وصول با چک های جدید کرده است.
با توجه به شیوه و شگرد متهم در جعل و کلاهبرداری، دستگیری مدیر شرکت سامان گستران دوران در دستور کار کارآگاهان اداره سیزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
کارآگاهان با مراجعه به دفتر شرکت در محدوده ی میدان تجریش اطلاع پیدا کردند که فرهاد مدتی است که به این محل تردد نداشته و تمامی شماره های تماس او نیز خاموش شده است.
نهایتا در ادامه پیگیری ها، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که فرهاد در پرونده ای جداگانه از سوی مقام قضایی دستگیر و با صدور قرار قانونی روانه زندان شده است.
با انجام هماهنگی های لازم با مقام قضایی، متهم 30 ساله در اختیار اداره سیزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
متهم پس از انتقال به اداره سیزدهم پلیس آگاهی و مواجه حضوری با دهها مالباخته، صراحتا به تنظیم قرارداد با آنها برای اعطای وام های چند صد میلیون تومانی و کلاهبرداری به این شیوه و شگرد اعتراف کرد.
سرهنگ کارآگاه محمدرضا ذاکراستقامتی، معاون مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر، افزود: با توجه به شناسایی دهها مالباخته در همان مراحل اولیه تحقیقات، ارزش مالی پرونده تاکنون به بیش از یک میلیارد تومان رسیده که با توجه به ادامه رسیدگی به پرونده، احتمال افزایش تعداد شکات و مالباختگان و در ادامه ارزش مالی پرونده همچنان وجود دارد.لذا از کلیه شکات و مالباختگانی که بدین شیوه و شگرد و در مراجعه به شرکت سامان گستران دوران مورد کلاهبرداری قرار گرفتند دعوت می شود تا جهت پیگیری شکایات خود به نشانی اداره سیزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در خیابان وحدت اسلامی مراجعه کنند.
به گزارش مهر به نقل از روابط عمومی دادگستری کل خراسان شمالی، صبح امروز در محل ساختمان دادگستری بجنورد واقع در بلوار دولت، مردی که برای پرونده صلح و سازش با همسرش به دفتر شورای حل اختلاف خانواده مستقر در دادگستری رفته بود، با تصمیم غیرعاقلانه در انتخاب راه خروجی، جان خود را از دست داد.
صبح امروز فردی که به شعبه شورای حل اختلاف خانواده مستقر در دادگستری، برای صلح و سازش بین خود و همسرش مراجعه کرده بود؛ با مشاهده پدرخانمش در راهروی دادگستری و برای اینکه با وی روبرو نشود، تصمیم به خروج از روی دیوار دادگستری گرفت.
وی پس از بالا رفتن از یکی از درختان صحن حیاط دادگستری و رفتن روی پشتبام، شاخه درخت داخل کوچه را برای پایین رفتن گرفت، اما شاخه ناتوان درخت شکست و این مرد ۴۰ ساله با پرتاب شدن به روی پشتبام باجه بانک ملی، جان خود را از دست داد.
بر اساس بررسیهای انجامشده، همسر دوم متوفی که در محل حضور داشت و از ماجرای خروج وی مطلع بود و همچنین اهالی حاضر در محل مورداشاره، شاهد این اتفاق تلخ بودند.
متوفی به نام «ح. و» حدوداً ۴۰ ساله که دارای دو همسر بود، همسر اولش مدتی قبل از وی به شورای حل اختلاف خانواده شکایت کرده و وی امروز برای صلح و سازش و بدون احضار به شورا مراجعه کرده بود؛ اما با توجه به داشتن پرونده قبلی که منتهی به بازداشت موقت وی شده بود، با مشاهده پدرخانم اولش در راهروی انتظار دادگستری و برای اینکه در جلسه صلح و سازش با وی روبرو نشود، با انتخاب راه خروج ناعاقلانه، راهی را انتخاب کرد که نهایتاً منجر به مرگ وی شد.
پرونده این متوفی که شاکی هم ندارد همچنان مفتوح و موضوع از طریق بازپرسی در حال انجام تحقیقات است.
به گزارش مهر، سرگرد علی طیبی افزود: در پی بروز چندین فقره سرقت خودرو در محدوده غرب تهران؛ پرونده ای در این رابطه تشکیل و رسیدگی به موضوع در دستور کار ماموران تجسس کلانتری ۲۰۹ پایانه غرب قرار گرفت.
وی افزود: تحقیقات ماموران آغاز و گشت زنیهای هدفمند در راستای دستگیری عامل و یا عاملان سرقت های اخیر از سرگرفته شد تا اینکه شامگاه ۱۹ شهریورماه عوامل گشت انتظامی این یگان حین گشت زنی متوجه شدند فردی که از وی سرقت شده بود، طلب کمک میکند، که ماموران بلافاصله وارد عمل شده و متوجه مرد جوانی در حال فرار شدند.
سرگرد طیبی ادامه داد: ماموران با مشاهده این وضعیت به تعقیب متهم پرداخته و پس از یک کیلومتر تعقیب و گریز پلیسی در جاده مخصوص کرج موفق به متوقف نمودن سارق شدند اما متهم با یک تیغه قیچی که همراه داشت به قصد رهایی از دست ماموران اقدام به خودزنی از ناحیه سر و گردن کرد که با جدیت و تلاش ماموران مهار و دستگیر شد.
طیبی اظهار کرد: در همین حین شاکی به ماموران مراجعه و اظهار داشت: خودروی پراید خود را در خیابان پارک و هنگام مراجعه مشاهده کردم که شخص دستگیر شده درون خودرو نشسته و در حال روشن کردن خودرو است که وقتی مرا دید پا به فرار گذاشت.
این مقام انتظامی در پلیس پایتخت گفت:به دنبال اظهارات شاکی سارق تحت بازجویی های پلیسی قرار گرفت اما به دلیل عدم توانایی در تکلم تصویر وی برای احراز هویت به پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ ارسال شد.
وی با بیان اینکه ساعاتی بعد مشخص شد متهم نه تنها لال نیست بلکه از این شگرد برای فرار از بازجویی و دادن اطلاعات به پلیس استفاده میکند، افزود: در تحقیقات بیشتر ماموران دریافتند نامبرده خود را به نام های«علی. ع» ؛ «علی. الف» و «فرشاد. ع» معروف به «علی لالی» معرفی می کند.
کلانتر ۲۰۹ پایانه غرب تهران در پایان با اشاره به اینکه در تحقیقات بیشتر مشخص شد متهم به تازگی به اتهام سرقت اتومبیل از زندان آزاد شده و دارای سوابق متعدد کیفری و بیش از ۲۰فقره سرقت اتومبیل است،خاطرنشان کرد: نامبرده پس از تشکیل پرونده مقدماتی برای ادامه رسیدگی و تحقیقات تخصصی بیشتر در اختیار کارآگاهان پایگاه پنجم پلیس پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت.
به گزارش شرق سرقت مسلحانه از بانکی در تجریش ساعت ١٤:٤٥ روز ٢٢ اسفند سال گذشته به پلیس اعلام و با حضور مأموران در محل و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد فردی با صورت پوشیده، پس از ورود به شعبه با تهدید سلاح کمری اقدام به سرقت ١٦میلیون تومان از یکی از باجهها کرده و بهسرعت متواری شده است.
کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ به بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته پرداختند و مشاهده کردند شخصی حدودا ٥٠ساله از طریق در پارکینگ ساختمان اداری بانک وارد شعبه شده و بدون جلب توجه، خودش را بالای سر متصدی یکی از باجههای بانک رسانده و با تهدید اسلحه کمری اقدام به سرقت وجوه نقد داخل باجه کرده و پس از سرقت بهسرعت از همان مسیر پارکینگ ساختمان گریخته است. کارمند بانک که سرقت از باجه او انجام شده بود، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «ظهر روز حادثه در حال انجام کارم بودم که ناگهان متوجه حضور شخصی پشت باجه شدم، از او سؤال کردم شما اینجا چه میخواهید که ناگهان این شخص با دست ضربهای به سینهام کوبید و گفت: «حرف نزن» و بهسرعت دست خودش را داخل کشوی میز حاوی چند بسته تراولچک و پول کرد و مجموعا ١٦ میلیون تومان را از داخل کشوی میز برداشت و بهسرعت از طریق همان در پشت سرم که از آنجا وارد شده بود، خارج شد».
کارمند بانک در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «سارق مسلح در مدت انجام سرقت مرا با اسلحه تهدید میکرد و اسلحه را با فاصلهای کمتر از یک وجب روی سینهام قرار داده و همین موضوع باعث شده بود قادر به انجام هیچ کاری نباشم». درحالیکه تحقیقات پیرامون این دزدی ادامه داشت، ساعت ١٢:٣٠ روز ١٢ اردیبهشت سال جاری، وقوع سرقت مسلحانه در بانکی در بلوار شهید اندرزگو به اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد.
با حضور کارآگاهان در محل سرقت، در همان مراحل اولیه تحقیقات و با بررسی تصاویر بهدستآمده از دوربینهای مداربسته بانک، مشخص شد این سرقت و دزدی از بانک تجریش به وسیله یک نفر انجام شده اما این بار سارق مسلح با شلیک چند تیر هوایی بیش از ٦٠ میلیون تومان سرقت کرده و بهسرعت از محل متواری شده بود. در تحقیق از رئیس و کارمندان بانک، آنها در اظهاراتی مشابه عنوان کردند: «ساعت ١٢:١٥ شخصی با صورت پوشیده و یک قبضه اسلحه کمری وارد قسمت کارکنان شد و با صدای بلند فریاد زد: «بروید عقب و سرتان را روی میز بگذارید» و در ادامه تهدید کرد اگر آژیر را به صدا درآوریم یا به پلیس زنگ بزنیم، به ما شلیک خواهد کرد. این شخص ابتدا پولهای باجه اول را برداشت و در ادامه با تهدید اسلحه مجبور شدیم در گاوصندوق را برایش باز کنیم که ناگهان وی اقدام به شلیک چند تیر هوایی کرد. همزمان با شلیک، صدای آژیر بانک نیز به صدا در آمد که بلافاصله سارق از بانک خارج و متواری شد». کارآگاهان از آن زمان برای دستگیری سارق مسلح تحقیقات گستردهای انجام دادند ولی تاکنون به نتیجهای نرسیدهاند. سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، دراینباره گفت: «کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی تهران در ادامه تحقیقات پلیسی، در شرایطی موفق به شناسایی تصویر سارق هر دو فقره سرقت مسلحانه از دو شعبه بانکی تجریش و شهید اندرزگو شدند که این شخص در سرقتهایش صورت خود را پوشانده بود و عملا از طریق تصاویر دوربینهای مداربسته بانکی امکان شناسایی تصویر وی وجود نداشت».
سرهنگ مکرم در ادامه گفت: «به منظور شناسایی و دستگیری سارق مسلح شعب بانکی تجریش و بلوار شهید اندرزگو، دستور انتشار بدون پوشش تصویر بهدستآمده از متهم از سوی مقام قضائی صادر شده است و از شهروندانی که موفق به شناسایی تصویر متهم شدهاند، درخواست میشود اطلاعات خود را درباره هویت، مخفیگاه یا مکانهای تردد این شخص از طریق شماره تماسهای ٥١٠٥٥٥٠١ و ٥٥٣٨١٠٣٦ در اختیار اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار دهند».