جوانان تا زمانی که ازدواج میسر شود باید خودکنترلی جنسی داشته باشند
با توجه به این موضوع که سن ازدواج بالا رفته، فاصله زمانی میان بلوغ جنسی و ازدواج نیز زیاد شده است. این مقاله به این سوالات پاسخ میدهد که تا زمانی که ازدواج میسر شود، با غریزه جنسی چه باید کرد؟ از طرف دیگر ممکن است امکان ازدواج تا سالیان طولانی میسر نشود یا حتی عده ای ناخواسته مجرد بمانند، در اینصورت تکلیف چیست؟
در پاسخ به این سوالات علم و دین خودکنترلی و تقوا، خودارزشی و عزت و وجدان را به جوانان پیشنهاد می کند تا رفتار متعادل داشته باشد. راه و روش کمک گیری از این اصول را با این راهکارها تمرین کنید:
خودکنترلی در سه پله
امروز به خاطر احاطه محرک های جنسی، هماهنگ نبودن سرعت بلوغ عقلی و جسمی، تفریحات مجازی ارزان و خطرناکی مثل ماهواره، بازی های رایانه ای نامناسب و... راه سختی برای خودکنترلی جنسی در پیش دارند. در این میان نقش والدین به عنوان بلد راه و راهنما خیلی جدی و اثرگذار است. الگویی که روش خودکنترلی پیشنهاد می کند این مراحل مهم را از شما می خواهد:
1) مرحله اول خودارزیابی است. فضای دوستانه ایجاد کنید تا جوان فکر، دغدغه و نیازهایش را برای شما بگوید. ممکن است جوانی از بیکاری و یکنواختی سرگرمی هایش یا تنهایی اش بگوید؛ این موارد می تواند زمینه انحراف جنسی را به وجود بیاورد و اگر والدین این را بدانند می توانند زودتر به فکر چاره جویی باشند. این بیان شرایط برای جوان خودارزیابی می آورد؛ یعنی کم کم با توضیح دادن شرایط خودش می فهمد که چه می خواهد. در این مرحله به او کمک کنید تا از شرایط و بایدها و نبایدهای خاص شرعی و عقلی و دینی و عرفی هم بیشتر بداند.
2) خودنظارتی که معادل مراقبه در اسلام است. در این مرحله برای جوانان ایجاد عادت کنید تا در زمان های خاصی مثلا آخر شب، آخر هفته ها، موقع هر نماز و... عملکرد خودش را با آن اصل ها و بایدها و نبایدهای دینی و عقلی و خانوادگی مطابقت دهد. نیازی نیست با صدای بلند به شما جواب دهد. مهم است که جوان به جواب پس دادن به خودش عادت کند. شما هم جلوی اوچنین تمرین هایی داشته باشید.
3) برای عملی شدن این مرحله که در روانشناسی «خودهدایتی» و به قول اسلام «محاسبه» است می توانید بگویید:برای خودت یک تنبیه پیشنهاد کن. حتی برعکس خودش می تواند تشویق هایش را هم به شما پیشنهاد کند. عادت به تنبیه و تشویق، خود حافظ بچه ها در غیاب بزرگ ترهاست و از درون به آنها کمک می کند.
جوان های باوجدان، خویشتن دارند
وجدان یک ابزار فطری برای قضاوت رفتار خوب یا بد هر فرد است که اگر قدرت پیدا کند می تواند فرد را به انجام کارهای درست تشویق و از کارهای اشتباه دور کند. وجدان مثل یک عضله سالم به بچه ای که به دنیا می آید داده می شود اما قدرت آن به شدت تمرین بستگی دارد. اگر فرزندی دائم پای تبلت، تلویزیون و... باشد و کمتر با محیط اجتماعی تعامل داشته باشد دیکته نانوشته ای می شود که غلط ندارد. این خوب بودن به خاطر مهیا نبودن شرایط بدی است و تمرین عملی برای وجدان ایجاد نکرده است. علاوه بر این بچه های دور از ارتباطات اجتماعی، فرصت کمتری برای کمک به دیگران و صواب ها دارند که این دلیل دیگری برای ضعیف شدن وجدانشان است. مطالعات نشان می دهد افرادی که به آنها کمتر احترام شده است و رابطه صمیمی کمتری با والدین خود داشته اند کمتر تمایل به رفتارهای احترام آمیز و تذکر دادن به خود دارند و وجدان فعالی نخواهند داشت.
مهارت های خویشتنداری جنسی
طرّاحان برنامه «فقط خویشتنداری»، به عنوان نمونه در یک مورد، شش مهارت یا شش گام برای رسیدن به خویشتنداری جنسی را مطرح کرده اند که عبارت اند از:
1. لباس های مناسب بپوش. طرز لباس پوشیدن تو برای دیگران، پیام هایی می فرستد، حتی اگر تو قصد این کار را نداشته باشی. مردان (بیشتر از زنان) از طرز لباس پوشیدن تأثیر می پذیرند؛ زیرا آنان طوری آفریده شده اند که با آنچه می بینند، تحریک جنسی می شوند.
2. از داروهای روان گردان و الکل استفاده نکن. این دو، توانایی تصمیم گیری و رویارویی و «نه گفتن» را کاهش می دهند.
3. برای مدتی طولانی، با هم تنها ننشینید؛ زیرا این کار، به سرعت، به ارتباط فیزیکی (تماس بدنی) منجر می شود.
4. فقط با افرادی که اهداف مشابهی مانند تو دارند، بیرون برو؛ چون حفظ نظام ارزشی را برای تو آسان می کند.
5. نیاز عشق خود را بشناس. شناخت نقاط آسیب پذیر خود، تو را از اشتباهات جدّی حفظ می کند.
6. معیار خود را در سطحی بالا قرار ده و قبل از آن که اوضاعْ حاد شود، آن را معیّن کن.
در موارد شش گانه بالا، به ترتیب از: حجاب و پوشش، مشروبات الکلی، خلوت نکردن با نامحرم، دوستان ناباب، نقطه ضعف شخصی هر فرد، و بالا بردن سطح معیار، سخن به میان آمده است که هر کدام از این مهارت ها به نوعی، در دینْ مطرح شده اند.
در نمونه دیگری نیز چنین آمده است: «رسانه، دوستان و خودت را نیز فراموش نکن؛ اینها چیزهایی هستند که انسان را به فعالیت جنسی، مجبور می کنند...». در این توصیه، به نقش رسانه های مکتوب، شنیداری و تصویری در تضعیف خویشتنداری اشاره شده است.
جوانان راه سختی برای خودکنترلی جنسی در پیش دارند
مهارتِ نه گفتن
بحث مهمّ دیگری که در همین زمینه در غربْ مطرح شده، آموزش "مهارت های نه گفتن " است. بررسی ها نشان داده که بسیاری از افراد، بدین خاطر خویشتنداری خود را از دست می دهند که نمی توانند در برابر فشار روانیِ تقاضا برای سکس «ارتباط جنسی» از طرف مقابل، مقاومت کنند و با جدّیت و صراحت، نه بگویند. به همین دلیل، کارشناسان، سناریوهایی را طراحی می کنند و به جوانان و نوجوانان جامعه خود، آموزش می دهند که در چنین موقعیت هایی چه باید بگویند و چگونه باید مقاومت کنند.
مثلاً در یکی از این سناریوها آمده است:
اگر دوستت گفت: لمس کردن یکدیگر، باعث رشد انسان هاست...
بگو: تو باید رشد کنی و اطلاعاتت را بیشتر کنی. من آن قدر پخته هستم که بدانم این کار، آرامش من و برنامه هایم (برای آینده) را خراب می کند.
اگر دوستت گفت: رفتار تو مثل یک بچه کوچک است...
بگو: اتفاقاً رفتار من مثل آدم های با تجربه است. به اطرافت نگاه کن. ببین ارتباط بدون مسئولیت پذیری و بدون برنامه، چه قدر جوان ها را بدبخت کرده است.
اگر دوستت گفت: تو کنجکاو نیستی؟ فکر می کنی به یک بار تجربه کردن، نمی ارزد؟
بگو: من درباره خیلی چیزها کنجکاو هستم ؛ امّا معنایش این نیست که بخواهم خودم قربانی بشوم یا موش آزمایشگاهی باشم. بالأخره، امکان صدمه دیدن من هست. پس نمی ارزد!
اگر دوستت گفت: همه این کار را می کنند....
بگو: اولاً خیلی ها خویشتندار هستند و ثانیاً بیشتر کسانی که تو می گویی، سرانجام، سرشکسته و متأسف می شوند و ثالثاً من همه نیستم و می دانم که چه کاری برای من صحیح است.
اگر دوستت گفت: برای این که دوستت داشته باشند، باید بیشتر جلو بروی...
بگو: من نمی خواهم برای دوست داشته شدن، اجازه بدهم کسی از من سوء استفاده کند.
اگر دوستت گفت: ولی من دوستت دارم...
بگو: پس به تصمیم من احترام بگذار و احساسات مرا پایمال نکن.
اگر دوستت گفت: به من نشان بده که چه قدر دوستم داری...
بگو: من با خویشتنداری و انتظار کشیدن تا روز ازدواج، به تو نشان می دهم که چه قدر دوستت دارم.
اگر دوستت گفت: مشکل تو چیست؟
بگو: من هیچ مشکلی ندارم. فقط در برنامه زندگی ام، الآن وقت ازدواج و مادر (یا پدر) شدن نیست و اصلاً آمادگی ندارم که دغدغه حاملگی یا مبتلا شدن به یک بیماری لاعلاج یا شنیدن حرف های انتقادآمیز دیگران را هر روز، با خودم داشته باشم. پس باید خویشتندار باشم و انتظار بکشم.
اگر دوستت گفت: کسی که چیزی نمی فهمد...
بگو: خودم که این را می فهمم.
اگر دوستت گفت: تو مرا هیجان زده کرده ای و حالا نباید این طور رهایم کنی، وگرنه رفتارت در حقّ من، بی انصافی و غیر انسانی است. چه طور وجدانت چنین اجازه ای می دهد؟!
بگو: من مسئول تحریک شدنِ هیجانات تو نیستم و نمی توانم به قیمت راضی شدن تو، خودم را به عذاب وجدان و سرزنش بیندازم. تو باید خودت را کنترل می کردی. به علاوه، تو ممکن بود با یک فیلم یا ژس یا دیدن یک عابر در خیابان هم تحریک بشوی. پس به نفع خودت است که یاد بگیری خودت را کنترل کنی.
اگر دوستت گفت: اگر قبول نکنی، دیگرانی هستند که با اشتیاق می پذیرند...
بگو: برایت متأسفم که مرا به خاطر این چیزها دوست داشتی. خوش حال می شوم که به سراغ دیگری بروی.
منبع: تبیان
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
جذابیت یعنی زیبا بودن؟ گفتگوهای جنسی قبل از ازدواج 8 ویژگی یک مرد واقعی این پسران هرگز با شما ازدواج نمی کنند ! برقراری رابطه میان زوجین در شب عروسی روش تشخیص نشانه های عشق حقیقی
تنبلی جنسی باعث خیانت می شود
رابطه مستقیم تنبلی جنسی مردها و خیانت زنان یکی از گفتههایی که این روزها بسیار در کلام همسران جاری میشود، اما بسیاری هنوز تاثیر تنبلی جنسی را نمی پذیرند.
آیا تنبلی جنسی باعث خیانت می شود؟
رابطه مستقیم تنبلی جنسی مردها و خیانت زنان یکی از گفتههایی که این روزها بسیار در کلام همسران جاری میشود، این که مشکلات اقتصادی، یا شرایط زندگی، زمان و امکان و حتی حوصله پرداختن به روابط زناشویی را در میان زوجین محدود کرده یا بشدت کاهش داده است. در این میان مردانی هم هستند که اصولا بنا به شرایط ذهنی یا سنی، گرفتار تنبلی جنسی شدهاند.از سوی دیگر این مورد که خیانت زنان در جامعه بیشتر شده نیز -درست یا غلط، بر طبق آمار یا بر حسب حدس و گمان- گهگاه شنیده میشود.
توصیههای یک مشاور خانواده را در همین زمینه آوردهایم و مطالعه آن را بخصوص به مردانی توصیه میکنیم که چه به سبب شرایط ذهنی یا سنی، و چه به سبب گرفتاریهای کاری و شغلی از روابط زناشویی غفلت میکنند و ندانسته زمینهساز فروپاشی بنیان خانواده میشوند.
در سالهای اخیر طی تجربیات فراوان دریافتهام که زنان بیش از مردان طالب روابط جنسیاند، فقط تفاوت زن ها با مردان در این است که آنان بهزودی تحریک نمیشوند و یا با شنیدن یا مشاهده اتفاقات جنسی به مانند مردان، آمادگی جنسی نمییابند، ولی میل و رغبت در آنان بیش از مردان است. گرچه این ادعا سالیان سال وجود داشته و برخی قبول داشتند و بعضی نیز آن را رد میکردند، ولی من خود شخصاً به چنین واقعیتی در طول مشاورههای خود دست یافتهام.
باید توجه داشت که همین میل و رغبت زیاد، مشکلات فراوانی را نیز به همراه داشته است. زیرا در طول سالیان اخیر بسیاری از مراجعینم بویژه زنانی که به همسر خود بیوفایی یا خیانت کرده بودند، اظهار میداشتند، علت خیانت ما به شوهرانمان این بوده که آنها قدرت پاسخگویی به نیازهای جنسی ما را نداشتند و یا در رابطه جنسی تنبل شدهاند.
بهطور معمول مردان میانسال نسبت به مردان جوان، دیرتر به مرحله ارگاسم میرسند و این اندازهگیری نه بر اساس هفتهها و روزها، بلکه بر مبنای قدرت مردان از حیث دقیقه و ساعت قابل قیاس است. این نکته را باید بدانیم که هیچ مردی نمیتواند موضوع عدم تمایل جنسی خویش را در ورای سنین میانسالی مخفی نماید و ادعا کند که چون سن و سالی از وی گذشته، قادر به رساندن زنش به مرحله ارگاسم واقعی نیست.
پس مشکل کجاست؟
متأسفانه برخی از مردان در ایجاد رابطه جنسی با همسرانشان دچار خطاها و اشتباهاتی میشوند که بسیار خطرناک است. شاید اگر زن در شبی از شوهرش تمنای جنسی داشته باشد، ولی در این شرایط مرد بگوید: امشب خیلی خستهام، در واقع خود او تبر کوبنده و کشنده را بر فرق تنومند زندگی زناشویی خود کوبیده است! به نوشته درس زندگی، آنچه در این قضیه، مهم جلوه میکند این است که مرد با همه قدرت و توانی که دارد، با به زبان آوردن چنین جملاتی اقتدار خویش را از دست میدهد و در برابر زنش مجسمهای توخالی جلوه میکند.
این دسته از مردان غالباً در محل کار، پارک، سینما، خیابان، اتوبوس و … با دیدن زنان دیگر، چنان اشتهای جنسی سرسامآوری مییابند که آدمی باورش نمیشود، ولی با رسیدن به خانه، سرد میشوند و ادعایی عجیب و ناهمگون دارند.
احساس نیاز جنسی در مرد تا حدودی شخصیت و توانایی او را نشان میدهد
تنبلی جنسی و دلایل و لطمات آن
اگر واقعیت را پذیرا باشیم، این مشکل پیش از آنکه دلیل فیزیکی داشته باشد، دلیل روانی دارد. مرد یا آن تصوراتی را که از همسر خود دارد، نمیتواند کسب کند، و یا اینکه شرایط زن برای رابطه جنسی او جذابیت و گیرایی لازم را ندارد و باعث تحریک جنسی شوهر نمیشود.
در طول تاریخ همیشه مرد به دنبال زن بوده و با اشتهای زیادی او را طلبیده است. احساس تمایل و نیاز جنسی در مرد تا حدودی شخصیت و توانایی او را نشان میدهد. پس چگونه است که مرد با درک این حقیقت بصراحت در برابر زنش اعتراف میکند که تمایل به رابطه جنسی ندارد؟ آیا به نظر شما این به نوعی از دست دادن قدرت و اقتدار مرد نیست؟ اگر هست چرا مرد از نظر روحی خود را تا بدین حد ضعیف نشان میدهد
برای حفظ بنیان خانواده، مردان در هر شرایط سنی که باشند، وظیفه دارند نیاز جنسی همسرشان را برآورده سازند و اگر لازم است با همراهی یک مشاور خانواده مشکل خود را حل کنند، وگرنه در پی این ناتوانی جنسی، زمینه بروز خیانت زن و یا شکلگیری سایر مشکلات زناشویی فراهم شده است.
گسترش ارتباطات اجتماعی میان زنان و مردان، تداخل جنسیت زن و مرد در محیط کاری و بیرون باعث گردیده است که دید زنان درباره مسائل جنسی بیشتر و بازتر شود. کسب آگاهی از مجلات، فیلمها و شیوههای نوین ارتباط جنسی باعث گردیده که زنان امروزی نسبت به زنان دیروز، واقعگرایانهتر و فانتزی تر عمل کنند، تا سنتگرا و مغلوب. از اینرو اگر بگوییم امروزه توازن عملیات جنسی در میان مردان و زنان نیز دچار گوناگونی و تحول شده است، چیزی به اغراق نگفتهایم.
دیگر زن امروزی، همان زن چندین دهه قبل نیست که تابع خواسته و تمنای جنسی مرد باشد، بلکه او اکنون خود طراح و ترسیم کننده حالات روابط جنسی است. بنابراین زن امروزی از نظر جنسی زنی سیریناپذیر به شمار میرود و با توجه به چنین حقیقتی زنان استادانه عمل میکنند. وضعیت مردان در چنین شرایطی بسی حساستر و بحرانیتر است. اگر زن از حیث مسائل جنسی محجوب و وفادار به شوهرش نباشد، هیچگاه سیری نیافته و آشکارا از ارضای تمایلات جنسی خویش بحث خواهد کرد.
باید اعتراف کرد که مردان نیز از چنین زنانی واهمه دارند، زیرا هرگاه مردی احساس کند انگیزه و میل جنسی همسرش از او بیشتر است، به قدر یقین خویشتن را فاقد قدرت و مردانگی دانسته و همیشه پایههای زندگیاش را متزلزل احساس میکند. چنین ترسی باعث میگردد که مرد در تدارک فانتزیهایی باشد که رابطه جنسی را برای زنش جذابتر سازد و به همین علت است که او با دیدن زنان دیگر، یک مقایسه جنسی میان آنها و همسر خود صورت میدهد و میل جنسیاش بشدت بالا میرود. اما مشکل اینجاست که وقتی وارد خانه میشود، دیگر میل چندانی به برقراری رابطه زناشویی با همسر خود ندارد!.
یکنواختی، یکی از دلایل تنبلی
خطری که روابط زناشویی را تهدید میکند این است که، هر اندازه روابط زناشویی میان زن و شوهر بیشتر میشود، انجام آن نیز یکنواخت تر به نظر میرسد. در چنین شرایطی زنان درصدد کسب لذات بیشتری میشوند و اگر محجوب و وفادار به شوهرشان نباشند، به سوی مرد دیگری متمایل میشوند تا رابطه جدیدی را تجربه کنند. این گونه است که خیانت زن به شوهر شکل میگیرد.
بدیهی است، اگر مرد دارای سلاحی مجهز، جهت دفاع از خودش نبوده و نتواند فانتزی جدیدی را در ذهن خود نسبت به همسرش ارائه دهد، مسلماً رابطه جنسی یکنواخت تر جلوه خواهد کرد. اگر زن نیز در برابری و هماهنگی جنسی مرد دچار یکنواختی شود، از جهت دیگر، مرد در طلب موارد فانتزی جدیدی خواهد بود و به همسر خود خیانت خواهد کرد.
با این تفاسیر برای جلوگیری از هم پاشیدگی بنیان خانواده، مردان در هر شرایط سنی که باشند، وظیفه دارند نیاز جنسی همسرشان را برآورده سازند. مرد اگر تصور میکند که توانایی و انرژی جنسی لازم را ندارد، باید با همراهی یک مشاور خانواده مشکل ذهنی خود را حل کند، وگرنه او با ناتوانی جنسیاش زمینه بروز خیانت زن و یا شکلگیری سایر مشکلات زناشویی را فراهم نموده است.
مردان باید بدانند که هم زنان بسیار وفادار، هم زنان بیوفا و هم حتی زنان خیابانی طالب مردی هستند که همیشه از نظر جنسی قدرتمند بوده و حاکمیت خویش را اثبات نماید. در واقع تخت روان جنسی زندگی در روی شاسی قوی و نیرومند مرد استوار شده است و اگر این شاسی مقاوم، محکم و مطمئن باشد، مسلماً حرکت تخت روان نیز، راحتتر خواهد بود.
در غیر این صورت، زن و شوهر برای حفظ زندگی مشترک خود و جلوگیری از خیانت احتمالی، بهتر است به کمک مشاور خانواده، تکنیکهای افزایش میل جنسی را فرا بگیرند و به کار برند، وگرنه قطعاً زمینه بروز اختلافات زناشویی و یا خیانت همسر خود را فراهم خواهند ساخت.
منبع: momtaznews.com
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
برقراری رابطه میان زوجین در شب عروسی 8 ویژگی یک مرد واقعی جذابیت یعنی زیبا بودن؟ روابط دختر و پسر روش تشخیص نشانه های عشق حقیقی فریب این پسران را نخورید!