فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

سکوت تنها شاهد قتل 2 مرد در پاتوق معتادان



کلید حل معمای قتل دو قاچاقچی در پاتوق معتادان در دست همدست فراری آنها بود.

 به گزارش جام جم، اوایل تیر امسال، ماموران در تماس با قاضی ایلخانی، بازپرس دادسرای امور جنایی تهران او را در جریان درگیری خونینی میان چند قاچاقچی در منطقه کن قرار دادند. بازپرس جنایی با حضور در آنجا مشاهده کردند دو مرد جوان در جریان درگیری با چند نفر زخمی و عاملان درگیری پیش از حضور پلیس دستگیر شده‌اند. دو جوان زخمی با انتقال به بیمارستان فوت کردند.

 

شاهدان به پلیس گفته بودند، مردی به نام سجاد که از دوستان عاملان این جنایت بوده، در این درگیری حضور داشته و نام قاتلان را می‌داند و همراه عاملان جنایت، فرار کرده است حتی درگیری را او شروع کرده است. سجاد تحت تعقیب پلیس قرار گرفت تا این‌که دو روز پیش شناسایی و دستگیر شد.

 

او دیروز با انتقال به شعبه هشتم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران به قاضی ایلخانی گفت: من شب حادثه برای دیدن دوستانم به آنجا رفته بودم که این درگیری رخ داد و من از ترس فرار کردم. شاهدان دروغ می‌گویند من عاملان فراری این دو جنایت را نمی‌شناسم و نمی‌دانم چرا آنها با مقتولان درگیر شده و جانشان را گرفته‌اند.

آتش سوزی در اهواز جان یک خبرنگار را گرفت



  اخبارحوادث ,خبرهای  حوادث,حوادث روز

بر اثر آتش سوزی یک واحد مسکونی در اهواز یک خبرنگار در آتش سوخت.

به گزارش آنلاین از اهواز، صبح امروز آتش‌سوزی در یک واحد ساختمانی باعث مرگ دو تن از اعضای یک خانواده شد.

 

در این حادثه عفت فتحی، خبرنگار هفته نامه قلم به همراه فرزندش جان خود را از دست دادند.

 

شدت آتش‌سوزی به حدی بوده که از اجساد بقایای زیادی به جای نمانده است.

 

علت این حادثه اتصالی برق کولر اعلام شده است.

 

داماد خشمگین،پدرزن خود را با چاقو کشت و مادرزنش را مجروح کرد



ساعت یک بامداد دیروز، ساکنان محله‌ای در شهرستان «زیرآب» با شنیدن فریاد کمک خواهی مرد همسایه‌شان به خیابان دویدند.

 به  گزارش  ایران؛آنان وقتی در تاریکی شب خود را به خانه ویلایی مرد همسایه رساندند مرد جوانی را دیدند که با عجله و مضطرب از خانه بیرون دوید و بسرعت سوار بر یک خودروی پژو206 از آنجا گریخت.همسایه‌ها که با دیدن این صحنه مطمئن بودند حادثه ناگواری رخ داده بسرعت مأموران انتظامی را در جریان ماجرا قرار دادند.دقایقی بعد خودروی گشت پلیس آژیرکشان مقابل در ورودی خانه ویلایی متوقف شد. مأموران پس از ورود به حیاط خانه با پیکر خون آلود مرد صاحبخانه روبه‌روشدند. آنان بسرعت وارد خانه شدند و در آنجا نیز با پیکر همسر قربانی حادثه در حالی روبه‌رو شدند که بر اثر اصابت ضربات کارد نیمه جان در گوشه‌ای از اتاق روی قالی افتاده بود. پیکر نیمه جان زن خانواده بلافاصله به بیمارستان منتقل شد.


ازسوی دیگر با اعلام خبرجنایت به بازپرس ویژه قتل دادسرای جنایی «زیرآب» وحضورتیم جنایی درمحل حادثه، دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی صادر شد.نخستین تحقیقات جنایی نیزنشان داد، عامل جنایت داماد خانواده است که از مدت‌ها قبل با پدر و مادرزنش اختلاف شدید داشته است.در حال حاضرنیز ردیابی‌های تخصصی برای دستگیری عامل جنایت آغاز شده و پلیس در تعقیب متهم پرونده است.ازسوی دیگربا توجه به وخامت حال مادرزن عامل جنایت تلاش تیم پزشکی برای نجات وی ادامه دارد.

 

اسیدپاشی مرموز در نیمه شب به سر و روی دو جوان



 دوجوان جمعه شب در یکی از بوستان‌های جنوب شهر تهران از سوی یک مهاجم هدف حمله اسید پاشی قرار گرفتند و به‌علت سوختگی صورت و بدن به بیمارستان انتقال یافتند.

 به گزارش ایران ؛پس از اعلام این حادثه، کارآگاهان پلیس تهران برای تحقیق درباره حادثه اسیدپاشی روانه بیمارستان شدند و دریافتند یکی از دو مصدوم به‌نام آرمان 29 ساله از ناحیه چشم آسیب شدیدی دیده و تحت عمل جراحی قرار دارد و امکان پرس و جو از او نیست.

 

بنابراین از دیگر مصدوم اسیدپاشی به‌نام میثم تحقیق کردند.میثم به‌کارآگاهان گفت: «همراه دوستانم در پارک نشسته بودیم که ناگهان با شنیدن سر و صدایی متوجه شدم یکی از بستگان دورم به نام «بهرام» در حال مشاجره با یک غریبه‌ است، همان موقع به قصد میانجیگری جلو رفتم تا از درگیری جلوگیری کنم ولی به محض رسیدن به محل درگیری مردی که تا به‌حال او را ندیده بودم ظرفی پر از اسید را به طرف مردم پاشید که بخش عمده آن به‌صورت، بدن و سر من و دوستم آرمان ریخته شد، پس از آن احساس سوزش و درد شدیدی کردم ودیگر متوجه چیزی نشدم.»

کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی با مراجعه به محل اسیدپاشی  و پرس و جو از شاهدان صحنه موفق به شناسایی متهم اصلی- مجید 42 ساله- شدند که به گفته شاهدان این فرد و برادرش با فردی به‌نام «بهرام» درگیر شده و او اقدام به اسیدپاشی کرده است.


این در حالی بود که مجید صبح روز بعد با مراجعه به اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ، خود را به کارآگاهان معرفی کرد و گفت: «من تعمیرکار خودرو هستم و محل کارم نیز نزدیک پارک بازیافت قرار دارد. در تعمیرگاه مشغول کار بودم که بهرام به‌همراه چند نفر که همگی چاقو داشتند، آمدند و مرا دوره کردند؛ ناگهان یکی از آنها چیزی را به طرف ماشین پاشید که بدن من هم سوخت بعد هم به قصد فرار به مغازه کناری رفتم که آنها تعقیبم کردند و با آجر و سنگ به طرفم حمله ور شدند.»

 

وی درباره علت درگیریش با بهرام نیز گفت: «بهرام یکی از خلاف‌کارهای منطقه است و از من حق حساب می‌گرفت؛ سال گذشته او به قصد زهر چشم گرفتن از من، شیشه خانه‌ام را شکسته بود و من نیز به همین خاطر از او شکایت کرده بودم. او هم از من کینه به‌دل گرفته بود و به محل کارم می‌آمد وایجاد سر و صدا و مزاحمت می‌کرد.»

سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: «متهم اصلی حادثه پس‌از تحقیقات مقدماتی و برای صدور قرار قانونی، صبح دیروز به دادسرای امور جنایی تهران اعزام شد تا در این باره تصمیم‌گیری شود.»

متهم چه گفت؟
اسیدپاشی را چه کسی انجام داد؟
نمی‌دانم، در آن درگیری و آن موقع شب نمی‌توانستم خوب تشخیص دهم که ظرف اسید دست چه کسی است، اما مطمئنم یکی از نوچه‌های بهرام، اسید را پاشید.


چرا او این کار را انجام داد؟
شب حادثه هیچ کدام از آنها حال خوبی نداشتند، آنقدر که نمی‌توانستند روی پایشان بایستند. همه آنها قمه و شوکر همراه‌شان بود. آنها اسید پاشیدن که زهره چشمی از من بگیرند اما چون حالشان بد بود روی اعضای باندشان هم اسید پاشیده شده حالا هم این موضوع را به من نسبت می‌دهند.


آنها چند نفر بودند؟
 حدود 6 یا 7 نفر، سردسته‌شان هم بهرام بود. او یکی از اشرار سابقه‌دار محل است که همه کسبه محل نیز از او می‌ترسند. بهرام باجگیر است، اکیپ جمع کرده و با تهدید از کسبه محل باجگیری می‌کند.


اختلاف شما بر سر چه بود؟
اختلاف ما به‌خاطر باجگیری بود چند باری به مغازه‌ام آمد تا از من پول بگیرد اما من ندادم. بعد از آن نیز چون می‌دانستم بهرام چه شخصیتی دارد هر وقت می‌آمد خودم را مخفی می‌کردم تا اینکه یکبار شیشه‌های خانه‌ام را شکست و ماشینم را هم آتش زد. من نیز از او شکایت کردم و پرونده‌ای در ناحیه 16 تشکیل شد. بهرام که از این موضوع باخبر شد کینه من را به دل گرفت. بهرام پرونده‌های زیادی دارد و تمام ساکنان محل از او شاکی هستند. او مزاحم مردم می‌شود و از آنها باجگیری می‌کند.


شب حادثه چه اتفاقی افتاد؟
ساعت حدود 2 نیمه شب بود، در مغازه‌ام داشتم کار می‌کردم که ناگهان بهرام و نوچه‌هایش سررسیدند. قمه‌ به دست و با حالی خراب نمی‌دانم چه کسی اسید را پاشید، فقط حس کردم دارم می‌سوزم.


بعد چه کردید؟
در فرصتی مناسب از دیوار بالا رفته و به داخل مغازه همسایه رفتم، چون می‌سوختم خودم را با آب شستم و بعد به خانه رفتم.


اگر شما در اسیدپاشی نقشی نداشتی چرا خودت را معرفی کردی؟
درگیری شده بود و پلیس در حال تحقیقات بود، چون کاری نکرده بودم که بخواهم فرار کنم تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم.


شما گفتی درگیری ساعت 2 نیمه شب بود، چرا آن موقع مغازه باز بود؟
ماشینم خراب بود به همین خاطر بعداز پایان کار تصمیم گرفتم، ماشینم را درست کنم. برای همین در تعمیرگاه ماندم.

درگیری مرگبار اوباش در جنوب تهران



درگیری دو گروه از اوباش پایتخت یک کشته و سه زخمی بر جای گذاشت.

به گزارش جوان، ساعت 20 شامگاه جمعه 5 شهریور ماه، مأموران کلانتری 158 کیانشهر از درگیری مرگباری در یکی از خیابان‌های اطراف کلانتری با خبر و در محل حاضر شدند.
 
بررسی‌ها نشان داد درگیری بین حدود 30 نفر از اوباش محل اتفاق افتاده است که در جریان آن چهار نفر به شدت زخمی و به بیمارستان منتقل شده‌اند. تحقیقات در بیمارستان هم نشان داد یکی از زخمی‌های حادثه که پسری 25 ساله بود به علت اصابت چاقو به شاهرگش فوت کرده است. از سه مجروح دیگر حادثه دو نفر برادر و سومین نفر هم پسر عموی مقتول بود که تحت درمان قرار داشتند.
 
یکی از شاهدان گفت: طرفین درگیری بچه یک محل هستند و مدتی است با هم اختلاف دارند. آنها همیشه برای هم شاخ و شانه می‌کشند تا اینکه امشب این درگیری را رقم زدند.
 
یکی از افراد دستگیر شده هم گفت: وقتی درگیری شروع شد بابک 23 ساله با قمه ضربه‌ای به گردن مقتول زد و بعد هم برادر و پسر عموی او را زخمی کرد. مقتول غرق در خون نقش بر زمین شد که درگیری پایان یافت و همه از محل گریختند.
 
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه جسد به دستور قاضی ایلخانی برای انجام آزمایش‌های لازم به پزشکی قانونی فرستاده شد. مأموران تحقیقات گسترده‌ای را برای دستگیری قاتل فراری و دیگر اعضای این درگیری دسته‌جمعی آغاز کردند.