به گزارش ایسنا، «ولیالله گنجیانمقدم» گفت: اجرای طرح برخورد با عوامل قاچاق و توزیع مواد مخدر با اخذ مجوز قضائی با انجام کار اطلاعاتی و مراقبت کنترل محور مواصلاتی هراز شهرستان در دستور کار قرار گرفت.
فرمانده انتظامی شهرستان آمل افزود: با اجرای این طرح که توسط پلیس مبارزه با مواد مخدر شهرستان و تعامل با پلیس مبارزه با موادمخدر استان انجام شد، مأموران ضمن کنترل محور و بازدید خودروهای مشکوک، طی بازدید از یک دستگاه خودرو ام وی ام به رانندگی «ع– ک» و سرنشینی یک زن به نام «م– ک» موفق به کشف 7 کیلو مواد مخدر که بطرز ماهرانهای در خودرو جاسازی شده بوده شدند.
گنجیان خاطرنشان کرد: در این راستا عاملان افیونی تهیه وتوزیع مواد مخدر دستگیر و خودرو توقیف و پس از تشکیل پرونده مقدماتی جهت سیر مراحل قانونی تحویل مراجع قضائی شدند.
فرمانده انتظامی شهرستان آمل یادآور شد: پلیس شهرستان آمل با هدف کاهش ناامنی در جامعه، ارتقاء امنیت اجتماعی، درمان و بازپروری معتادان ولگرد و بیخانمان و طرح جمعآوری معتادان ولگرد و بیخانمان را از ابتدای سال به اجرا درآورده و این طرح مصممتر از گذشته و با ارادهای خللناپذیر تا پاکسازی کامل مناطق آلوده ادامه خواهد داشت.
پنجم مرداد سال 86، محمد سعید نخعی 50 ساله در حالی برای شنا راهی دریاچه گهر شد که هیچ کس فکرش را نمیکرد 9 سال بعد جسدش از دریاچه بیرون کشیده شود. ماجرای ناپدید شدن سعید نخعی همان سال هم به روزنامهها کشیده شد. روزنامههای هشتم مرداد سال 86 درباره حادثه نوشتند، «یک گردشگر50 ساله به نام سعید نخعی ساکن کرج شنبه در دریاچه کوهستانی گهر دورود غرق شد.
رئیس اداره محیط زیست شهرستان دورود در این باره گفت: این گردشگر در ضلع جنوبی دریاچه موسوم به نعل اسبی غرق شده که جنازه وی هنوز پیدا نشده و عملیات تجسس در این خصوص ادامه دارد. نبیالله قائدرحمتی افزود: غواصان منطقه برای پیدا کردن جسد این گردشگر تا عمق 40 متری هم پایین رفتهاند و برای ادامه عملیات تجسس از غواصان استانهای همجوار درخواست کمک شده است.»
سعید نخعی در حالی در دریاچه گهر ناپدید شد که پیش از او پنج شناگر دیگر نیز در این دریاچه غرق شده بودند. کارشناسان معتقد بودند علت مرگ این افراد گرفتگی ماهیچهها به دلیل سرد بودن بیش از حد آب گهر بوده است.
تلاشها برای یافتن جسد شناگر میانسال ادامه یافت تا این که امدادگران در نهایت دست از جستوجو کشیده و خانوادهاش به یاد او سنگ قبری را در همان محل نصب کرده و هر سال با حضور در کنار دریاچه گهر خاطره او را زنده نگه میداشتند. سالها میگذرد تا به روزهای آخر شهریور 95 میرسد. بادهای شدید بر دریاچه گهر میوزد. بادهایی که وزیدنشان در آن منطقه کمسابقه است، آب دریاچه را جابهجا میکند و جسدی روی آب نمایان میشود. این بار غرق شدن فردی در دریاچه خبرساز نشد. کشف جسد با ظاهری عجیب خبرساز شد.
در همان ابتدا احتمال داده میشد این جسد متعلق به شناگر ناپدید شده باشد که 9 سال قبل در حال شنا در گهر ناپدید شده بود. هر چند که پس از ناپدید شدن سعید نخعی هیچ فرد دیگری در دریاچه ناپدید نشده بود اما تردیدها درباره هویت جسد وجود داشت.
به دلیل موقعیت جغرافیایی آن منطقه که به نعل اسبی معروف است، احتمال قتل هم در نظر گرفته شده و شناسایی هویت در دستور کار قرار میگیرد. عزیزعلی امرایی، مسئول مرکز کنترل و هماهنگی استان لرستان در گفتوگو با جامجم میگوید: جسد توسط نیروهای محیط زیست منطقه کشف شد و برای بیرون آوردن آن از هلالاحمر درخواست کمک کردند. در ادامه نیروهای هلالاحمر با همراهی نیروی انتظامی راهی محل شده و جسد را بیرون آوردند.به گفته امرایی، بخشهایی از جسد از جمله مچ دستها و پاها قطع شده بود. برای دریافت جزئیات بیشتر و اطلاعات دقیقتر سراغ سر تیم عملیات میرویم. علیخان پیروج به بیان جزئیات میپردازد. طبق گفتههای پیروج، نیروهای محیط زیست مستقر در دریاچه گهر در تماس با هلالاحمر اعلام میکنند جسدی پیدا شده که به علت درگیر بودن در نیزار نمیتوان آن را بیرون کشید و نیاز به غواص و کمک بیشتر است.
پس از اعزام یکی از اعضای تیم موتوری همراه دو نیروی امداد کوهستان و مامور پلیس؛ با همکاری محیط زیست جسد از نیزار بیرون آورده شد. در نهایت به دلیل صعبالعبور بودن مسیر و نبود امکانات پرواز بالگرد در آن منطقه، جسد با برانکارد به چشمه خرم منتقل و از آنجا تحویل سردخانه بیمارستان شد. پیروج در پاسخ به این که چرا و چطور عکس از جسد به این شکل منتشر شده، گفت که نیروهای هلالاحمر دوربین ندارند و نمیداند این عکسها چطور منتشر شده است. یک روز بعد از انتشار این خبر، عکسی در فضای مجازی منتشر شد که در آن جسد سالم بود. پیروج درباره این عکس میگوید: عکسها را ندیده و احتمال میدهد شیطنتهای فضای مجازی و فتوشاپ در این مساله نقش داشته باشد.
تونلهای مرگ
سرهنگ شیروژن، معاون اجتماعی پلیس لرستان در گفتوگو با جامجم علت غرق شدن مرحوم نخعی در دریاچه گهر را این گونه توضیح داد؛ در دریاچه گهر تونلهایی وجود دارد معروف به تونل آب سرد که شناگر وقتی در این تونلها قرار بگیرد، به علت سردی بیش از حد آب و عمق زیاد نمیتواند به شنا ادامه دهد و دچار گرفتگی عضله میشود. در این حالت اگر به فرد سریع کمک نشود، غرق میشود. وی ادامه داد: مرحوم نخعی به احتمال زیاد در یکی از تونلها قرار گرفته و به دلیل گرفتگی عضلات از ادامه شنا بازمانده و نتوانسته جان خود را نجات دهد. مطابق چیزی که شیروژن گفته است، دریاچه گهر برخلاف تصور، دریاچه نمکی نیست و علت سالم بودن جسد پایین بودن دمای آب و یخ زدن جسد بوده است.
جسد مرد شناگر صابونی شده بود
مدیرکل پزشکی قانونی استان لرستان با اشاره به معاینات و بررسیهای پزشکی قانونی لرستان درباره جسد پیدا شده در دریاچه گهر اظهار کرد: به علت عدم فساد نعشی جسد، بسرعت هویت و علت فوت مشخص شد.
وی با بیان این که شواهد به دست آمده در معاینه جسد با مشخصات فردی 50 ساله که حدود 9 سال پیش در دریاچه گهر دچار غرق شدگی شده مطابقت دارد، افزود: خانواده این متوفی که سعید نخعی نام دارد، جسد او را شناسایی کردهاند و پس از مراحل شناسایی و تعیین هویت، جسد به خانواده تحویل شده است.
وی تاکید کرد: به خاطر شرایط اقلیمی حاکم بر دریاچه گهر، پدیدهای موسوم به صابونی شدن جسد برای جنازه ایجاد شده که از فساد نعشی آن جلوگیری کرده است. به همین دلیل توانستیم براساس اخبار و فیلمهای موجود از زمان غرق شدن و شواهد ظاهری و لباس زیری که جسد به تن داشت، براحتی هویت و علت فوت وی را تعیین کنیم.
مدیر کل پزشکی قانونی لرستان در گفتوگو با جامجم درباره پدیده صابونی شدن گفت: در اجسادی که در محیطهای آبی قرار میگیرند، سطح پوست بدن از بین میرود و چربیهای زیرپوست طی یک واکنش شیمیایی با آب، مادهای به نام آ.دی.پوسر تشکیل میدهد. این پدیده به اسم صابونی شدن شناخته میشود و این ماده مانع فساد نعشی میشود. در اجسادی که در شرایط اقلیمی مناسب قرار بگیرند و پدیده صابونی شدن رخ بدهد، از فساد نعشی جلوگیری میشود.
وی افزود: صابونی شدن یک جسد لزوما به دمای خیلی پایین احتیاج ندارد و حتی آبی گرمتر میتواند به این روند سرعت بیشتر ببخشد. این پدیده به نوع و دمای آب بستگی ندارد و خود محیط مایع باعث میشود آب با چربی ترکیب شود.
فکر نمیکردیم جسد را پیدا کنیم
نزدیک به یک هفته از کشف جسد مرد شناگر در دریاچه گهر دورود میگذرد. جسدی که از همان ابتدا باور بر این بود که او همان گمشده 9 سال پیش خانواده نخعی است. برادر محمدسعید در گفتوگو با جامجم توضیح داد: محمدسعید روز حادثه همراه خانواده برای کوهنوردی و شنا به آن منطقه سفر کرده بودند. برادر مرحوم سعید نخعی که بتازگی جسد برادرش را تحویل گرفته و روز جمعه او را به خاک سپرده در تشریح ماجرا به جامجم میگوید: 5 مرداد 86 برادرم همراه پسرش که آن زمان در کلاس سوم راهنمایی درس میخواند و پسر خواهرم برای کوهنوردی و شنا در دریاچه گهر به آن منطقه رفته بودند که وسط دریاچه و موقع برگشت غرق میشود.
وی با تاکید بر اینکه برادرش شناگر حرفهای نبوده میگوید: آنها برای سفر تفریحی به آن منطقه رفته بودند که حادثه رخ میدهد. او در پاسخ به اینکه چه مدت در جستوجوی جسد بودند، گفت: ما از 5 مرداد 86 که آن اتفاق افتاد تا 31 شهریور همان سال که در آنجا اجازه تردد به ما میدادند، فعالیت کردیم و با غواصانی از شهرهای مختلف قرارداد بستیم. یعنی با هر کس ادعا میکرد غواص است و میتواند جسد را پیدا کند، قرارداد بستیم. از جمله غواصهای اصفهان، بوشهر، کرمانشاه و سد کرج. همینطور غواصهای دورود و اراک. ولی هیچکدام موفق نشدند جسد را پیدا کنند تا اینکه هفته گذشته در سایتی مطلبی دیدم و فردای آن روز هم در تمام شبکههای مجازی خبر پخش شد. اما من چون مدیر مدرسه هستم، نتوانستم همان روز به دورود بروم. شب به اتفاق خانواده برای شناسایی به پزشکی قانونی دورود رفتیم.
پزشکی قانونی ابتدا در مانیتور رایانه جسد را به ما نشان داد که ما همان موقع آن را شناسایی کردیم. بعد برای دیدن جسد به سرد خانه آنجا رفتیم. وی افزود: چون بدن سالم بود و مشکلی برایش پیش نیامده بود، برای ما براحتی قابل تشخیص بود. اما ما فیلم شنا کردنش تا طرف دیگر دریاچه را هم داشتیم و به این ترتیب شناسایی راحتتر بود، چون مایوی شنایش مشخص بود و از نظر جثه و هیکل هم قابل شناسایی بود. برادر مرحوم سعید نخعی میگوید: ما در اولین سالروز مرگ برادرم، سنگ یادبودی را در آن مکان نصب کردیم و هر سال به آنجا میرفتیم. اما فکرش را نمیکردیم بعد از 9 سال جسد پیدا شود. مرداد همین امسال که به دریاچه رفته بودم، فکر میکردم که دیگر بر اثر بارندگیها و برف و سرما، باید زیر خروارها رسوب دفن شده باشد.
به گزارش جام جم، چندی پیش زنی جوان به نام «مریم» با مراجعه به پلیس فتای شهر آبادان از انتشار عکسهای خصوصی خود در شبکههای مجازی خبر داد و گفت: فردی عکسهای مرا در شبکههای اجتماعی منتشر کرده و با نوشتن مطالبی در کنار عکسها، مرا به عنوان زنی خیابانی معرفی کرده است. انتشار این عکسها باعث شده آبروی من و خانوادهام خدشهدار شود و افرادی مزاحم من میشوند. تصمیم گرفتم موضوع را به شوهرم بگویم و از او کمک بگیرم. وقتی شوهرم از موضوع باخبر شد، بهجای کمک مرا از خانه بیرون انداخت. او میخواهد مرا طلاق دهد و اگر واقعیت ماجرا فاش نشود، زندگیام نابود میشود.
وی ادامه داد: نمیدانم چه کسی عکسهای خصوصی مرا به دست آورده و با چه انگیزهای قصد خراب کردن زندگی مرا دارد.
به این ترتیب تیمی از کارشناسان پلیس فتا به دستور سرهنگ محسن تقیزاده فرمانده انتظامی شهر آبادان برای دستگیری عامل انتشار این عکسهای خصوصی در فضای مجازی وارد عمل شدند. ماموران با تحقیقات فنی موفق به شناسایی دختری جوان به نام «الهام» شدند. متهم پس از دستگیری وقتی در برابر مدارک پلیسی قرار گرفت به جرم خود اعتراف کرد.
دختر 27 ساله به ماموران گفت: مدتی است با خانواده مریم آشنا شدهام و در رفت و آمدهایی که به خانه آنها داشتم به شوهر مریم علاقهمند شدم. بدون این که کسی از این علاقه باخبر شود، سناریویی را طراحی کردم تا بتوانم باعث جدایی مریم از شوهرش شوم، سپس با ابراز علاقه به همسر دوستم، با او ازدواج کنم. البته شوهر مریم از این ماجرا بیاطلاع بود و قصد داشتم وقتی از همسرش جدا شد، خودم را به او نزدیک کنم.
وی افزود: یک روز که گوشی «مریم» دستم بود عکسهایش را به گوشی خودم انتقال دادم و با ساختن یک صفحه اجتماعی، عکسهای مریم را با کامنتهای دروغ منتشرکردم و از این طریق توانستم باعث بدنام کردن مریم شوم و وقتی دیدم همسرش قصد جدایی از او را دارد احساس کردم نقشهام به پایان رسیده که پلیس مرا شناسایی کرد.
دختر جوان به دستور بازپرس پرونده به زندان منتقل شد و تحقیقات دراین پرونده ادامه دارد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، در ساعت 09:00 پنجم مهر ماه امسال ، مأمورین کلانتری 111 هفت چنار در حین گشت زنی در خیابان گلستانی به فردی حدودا 40 ساله مظنون ، در بازرسی اولیه از وی موفق به کشف یک قبضه چاقو و یک رشته گردنبند دخترانه شدند .
تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع زورگیری :
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "زورگیری" و به دستور مقام قضایی دادسرای ناحیه 34 تهران ، متهم بنام "رامین . ن" ( متولد 1355 ) جهت انجام تحقیقات در اختیار پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
شناسایی متهم به اتهام ارتکاب جنایت :
همزمان با ثبت مشخصات متهم دستگیر شده در سیستم جامع پلیس آگاهی تهران بزرگ ، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی با بررسی سوابق مجرمین به قتلِ متواری اطلاع پیدا کردند که جنایتی خانوادگی در شهرستان ارومیه به وقوع پیوسته که مشخصات عامل متواری آن جنایت با مشخصات ظاهری فرد دستگیر شده به اتهام زورگیری در خیابان گلستانی یکسان است ؛ لذا ضمن هماهنگی با معاونت مبارز با سرقت های خاص پلیس آگاهی و اخذ دستور از بازپرس شعبه سوم دادسرای ناحیه 27 تهران ، این شخص جهت انجام تحقیقات در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
در تحقیقات تکمیلی و احزار دقیق هویت متهم ، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ اطمینان پیدا کردند که فرد دستگیر شده در خیابان گلستانی ، همان متهم متواری شده از شهرستان ارومیه است که پس از آتش زدن همسرش بنام شیوا ( 24 ساله ) از محل جنایت متواری و به تهران آمده است .
اعتراف به ارتکاب جنایت :
متهم پس از شناسایی دقیق توسط کارآگاهان اداره دهم ، صراحتا به ارتکاب جنایت اعتراف و در خصوص انگیزه جنایت و قتل همسرش به کارآگاهان گفت : "همسرم بدون اطلاع بنده و در حالیکه من از حدود چهار ماه پیش در تهران مشغول مسافرکشی هستم ، به صورت غیابی اقدام به گرفتن حکم طلاق کرد " .
متهم در خصوص نحوه اطلاع از طلاق همسرش نیز به کارآگاهان گفت : " اواخر شهریور ماه سال جاری (1395 ) در خیابان در حال مسافرکشی بودم که متوجه آمدن یک `پیامک از سوی همسرم شدم ؛ زمانیکه پیغام را باز کردم ، با تصویر حکم طلاق غیابی روبرو شدم! " .
متهم در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت : " شبانه به سمت [ شهرستان ] ارومیه حرکت کردم ؛ صبح روز پنجشنبه یکم نهر ماه به در منزل پدرِ همسرم رسیدم ؛ ابتدا پدر همسرم در منزل آمد و در ادامه ، همسرم نیز به دنبالش به مقابل در خانه آمد ؛ شیوا با نشان دادن برگه حکم دادگاه عنوان داشت که از من طلاق گرفته و دیگر حاضر به ادامه زندگی با من نیست " .
متهم در خصوص زمان ارتکاب جنایت نیز به کارآگاهان گفت : " دو روز در ارومیه باقی ماندم تا شاید بواسطه ی صحبت کردن با شیوا و همچنین درخواست کمک از بستگان و دوستان ، او را به زندگی با خودم بازگردانم اما متأسفانه وی حاضر به ادامه زندگی با من نبود تا اینکه نهایتا در سوم مهر ماه ، پس از تهیه ظرف حاوی بنزین و قرار دادن آن در صندوق عقب ماشین خود به سمت منزل پدر همسرم حرکت کردم " .
متهم در خصوص نحوه ارتکاب جنایت و مرگ همسرش به کارآگاهان عنوان داشت : " ساعت 12:30 همان روز همسرم را با خودرو 206 که قبلا برایش خریده بودم ، در مقابل خانه ی پدرش رؤیت کردم ؛ از ماشین پیاده شده و با او شروع به صحبت کردم اما صحبت های ما به درگیری لفظی کشیده شد ؛ در این موقع به سراغ ظرف حاوی بنزین رفته و مقداری از آن را بر روی دستان خود ریختم که ناگهان همسرم ظرف حاوی بنزین را از من گرفت و مابقی بنزین را بر روی خودش ریخت ؛ در همین لحظه با روشن کردن فندک قصد آتش زدن هر دو نفرمان را داشتم که ناگهان لباس های همسرم شعله ور شد و او با همان وضعیت به داخل خیابان دوید ؛ من نیز از ناحیه دست چپ دچار سوختگی شدم ؛ بسیار ترسیده بودم و به سرعت محل را ترک کردم . از ترس دستگیری توسط پلیس و برخورد خانواده ی همسرم از ارومیه خارج شده و به شهرستان سلماس رفتم ؛ پس از انجام اقدامات درمانی بر روی دست خود ، به تهران آمدم ؛ طی این مدت بلامکان بودم تا نهایتا توسط مأمورین و زمانیکه قصد خرید نان داشتم ، در خیابان دستگیر شدم " .
متهم در خصوص رشته زنجیر طلای دخترانه کشف شده نیز به کارآگاهان گفت : " رشته زنجیر طلا متعلق به دختر 8 ساله ام بنام عسل است که در حاضر نزد خانواده ام نگهداری می شود " .
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت : " با شناسایی عامل جنایت شهرستان ارومیه و اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت ، متهم جهت صدور قرار قانونی به شعبه سوم بازپرسی دادسرای ناحیه 27 تهران اعزام که ضمن صدور قرار بازداشت موقت از سوی مقام محترم قضایی و با توجه به ارتکاب جنایت در شهرستان ارومیه ، متهم جهت ادامه تحقیقات در اختیار پلیس آگاهی شهرستان ارومیه قرار گرفت " .
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، سرهنگ " علی راقی "در گفت و گو با خبرنگار پایگاه خبری پلیس، گفت:در پی دریافت گزارش های متعدد و مراجعه حضوری تنی چند از شهروندان مبنی بر اینکه از سوی فردی که با معرفی خود به عنوان کارمند یکی از ارگان های نیروهای مسلح مورد اخاذی و کلاهبرداری قرار گرفته اند؛پرونده ای در این رابطه تشکیل و رسیدگی به موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس مترو پایتخت قرار گرفت.
این مقام انتظامی افزود:بر این اساس، بلافاصله تیمی از ماموران مجرب مسئولیت رسیدگی به موضوع را بر عهده گرفته و تحقیقات گسترده خود جهت شناسایی و دستگیری متهم را آغاز کردند.
وی بیان داشت:در خلال تحقیقات پلیسی مشخص شد متهم مردی حدود 40ساله است که به بهانه اینکه می تواند شرایط عضویت کارمندان دولتی را در تعاونی مسکن و یا در قبال دریافت مدارک پزشکی و بالینی بازنشستگی آنان را فراهم کند از این طریق طعمه های خود را شناسایی کرده و آنان را مورد اخاذی و کلاهبرداری قرار می دهد.
راقی افزود:با اطلاعات بدست آمده از شاکیان پرونده ، عملیات گسترده پلیسی و گشت زنی های هدفمند ، جهت شناسایی متهم آغاز و عوامل گشت انتظامی مسقر در مترو امام خمینی (ره) موفق شدند ساعت 8 ، روز 30 شهریورماه متهم را که به ایستگاه مترو به منظور کلاهبرداری از یکی از طعمه های خود مراجعه کرده بود،دستگیر و به مقر پلیس منتقل کنند.
وی ادامه داد:در بازدید از وسایل همراه متهم تعدادی مدارک هویتی متعلق به افراد غیر کشف که در خلال بازجویی های پلیسی هر چند جرم خود را انکار می کرد اما ناگزیر لب به سخن گشود و به جرم خود معترف شد.
متهم در بازجویی های پلیسی به ماموران گفت:با پرسه زنی در ایستگاه های مترو شهر تهران با شهروندان ارتباط کلامی برقرار و پس از اینکه از مشکلات اداری و معیشتی آنان اطمینان یافته به بهانه ایجاد شغل برای جوانان بیکار، عضویت در تعاونی مسکن و یا بازنشستگی پیش از موعد آنها و متناسب با نیاز طعمه های خود به بهانه استعلام از مبادی ذیربط از شکات مدارک هویتی دریافت و پس از سند سازی مبنی بر پیگیری مطالبات آنان، مبلغ توافق شده را در چند مرحله گرفته و در نهایت با تحویل یک پاکت خالی که به صورت در بسته و ممهور به مهر محرمانه به فرد مالباخته، از محل متواری می شدم.
فرمانده یگان انتظامی پلیس متروی تهران بزرگ تصریح کرد:در استعلام وضعیت هویتی متهم مشخص شد وی که "نادر.ج" نام دارد سابقه دار بوده و به اتهام جعل عنوان در سال های 93 و 94، به مدت 8 ماه در زندان بوده است.
سرهنگ راقی در پایان با بیان اینکه در تحقیقات صورت گرفته و طبق آخرین استعلامات انجام شده مشخص شد متهم به چند فقره کلاهبرداری دیگر نیز در شهر اصفهان معترف شده است،خاطرنشان کرد:تاکنون متهم به بیش از 13 فقره کلاهبرداری از شهروندان معترف شده که پس از اقرار صریح به جرایم خود به همراه پرونده متشکله جهت سیر مراحل قانونی و کشف سایر جرایم و همچنین شناسایی دیگر شکات در اختیار کارآگاهان پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت که بنا به دستور بازپرس پرونده جهت رسیدگی تخصصی تر به پلیس آگاهی شهر اصفهان معرفی شد.