فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

تعطیلات میان‌ترمی مدارس در زمان وارونگی دما، یک گزینه برای کاهش آلودگی هواست



  اخباراجتماعی ,خبرهای اجتماعی ,آلودگی هوا

مدیر کل حفاظت محیط زیست استان تهران با بیان اینکه ملاک اصلی مدیریت کاهش آلودگی هوا برنامه جامع کاهش آلودگی هواست، گفت: در این مصوبه هیات وزیران، به منابع ثابت و متحرک آلوده‌کننده هوا توجه شده است و قانون‌هایی برای آنها در نظر گرفته شده است.

 محمدهادی حیدرزاده در گفت‌وگو با ایسنا با بیان اینکه دو محور بهبود کیفیت سوخت و ارتقای استاندارد خودرو در بحث آلودگی هوا بسیار موثر است، گفت: استاندارد خودروها در کشور در حال حاضر یورو 4 است و در ابتدای سال 96 به یورو 5 تغییر خواهد کرد و درباره کیفیت سوخت نیز با تلاش دولت یازدهم در تهران و کلانشهرها سوخت یورو4 توزیع می‌شود؛ همچنین در بحث بهبود کیفیت گازوئیل نیز پیشرفت‌های خوبی داشته‌ایم  این نشان می‌دهد که برای کاهش آلودگی هوا بر اساس برنامه‌ای منظم پیش می‌رویم.

 

وی با اشاره به اینکه در اواخر فصل پاییز و اوایل فصل زمستان پدیده وارونگی دما اتفاق می‌افتد، گفت: به خاطر شرایط جغرافیایی کلانشهرها مانند تهران این پدیده را در بسیاری از کلانشهرها داریم و با توجه به سلسله کوه‌هایی که کلانشهرها را احاطه کرده‌اند چرخش هوا به خوبی صورت نگرفته و باعث پدیده وارونگی دما می‌شود.

 

حیدرزاده ضمن اشاره به طرح تعطیلی دو هفته‌ای مدارس گفت: این طرح به این ترتیب است که سال تحصیلی را زودتر شروع کرده و در اواخر پاییز و اوایل زمستان که بر اساس تجربه احتمال وارونگی دما را داریم بتوانیم تعطیلی دوهفته‌ای مدارس را داشته باشیم.

 

مدیر کل حفاظت محیط زیست استان تهران گفت: ما خواسته یا ناخواسته با پدیده وارونگی دما مواجه هستیم و دانش‌آموزان نیز در معرض آلودگی هوا هستند و در این فصل باید مرتب کمیته اضطرار تشکیل دهیم و اعلام کنیم که فردا تعطیل است یا خیر؟ طرح تعطیلی دو هفته‌ای مدارس به حل این مشکل می‌تواند کمک کند. همچنین در بحث کاهش بار ترافیک، ترافیک حاصل از مدارس و دانشگاه‌ها سبب افزایش آلودگی هوا می‌شود؛ بنابراین با توجه به این دو هدف موضوع تعطیلی دو هفته ای مدارس را پیگیری می‌کنیم.

 

وی با اشاره به اظهارات اخیر یک نماینده مجلس مبنی که طرح تعطیلی دو هفته‌ای مدارس را بدترین گزینه برای کاهش آلودگی هوا بیان کرده بود، گفت: این طرح راه‌حل اصلی ما نیست بلکه فقط یک گزینه است که در سازمان حفاظت محیط زیست در حال پیگیری است و با سازمان‌های ذیربط مانند آموزش و پرورش در حال هماهنگی هستیم تا همانطور که دانشگاه‌ها میان ترم دارند مدارس نیز بتوانند در دوره وارونگی دما تعطیلات میان‌ترمی داشته باشند.

قالیباف : افزایش 300 هزار نفری ظرفیت حمل و نقل عمومی پایتخت



  اخباراجتماعی  ,خبرهای   اجتماعی ,شهردار تهران

صبح امروز (شنبه 3 مهر) همزمان با شروع سال تحصیلی جدید، شهردار تهران زنگ آغاز تحصیلی را در مدرسه دخترانه متقین واقع در منطقه 12 به صدا در آورد. 

به گزارش ایسنا، محمدباقر قالیباف در تشریح تعامل شهرداری تهران و آموزش و پرورش گفت: توجه به تعلیم و تربیت، اولویت همه مجموعه‌های دولتی و نهادهای وابسته است. شهرداری تهران نیز به عنوان یک نهاد عمومی غیردولتی در کنار مردم و خیرین نگاه ویژه‌ای به تعلیم و تربیت دارد.

 

وی افزود: در فرهنگ قرآنی مردم کشورمان نیز تعلیم و تربیت از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و شهرداری تهران با توجه به همین نگاه از بعد مسائل کالبدی و کمک به تجهیز مدارس، اقدام می‌کند.

 

شهردار تهران ادامه داد: در سطح شهر تهران، اقشاری وجود دارند که نیازمند کمک ویژه شهرداری تهران هستند. این اقشار همانند معلولان که در گذشته دغدغه حمل و نقل داشتند، در سال گذشته هزینه حمل و نقل آنها توسط شهرداری تهران تأمین شد و سرویس‌های مناسب برای آنها فراهم شد.

 

قالیباف تاکید کرد: امروز در شهر تهران معلولی وجود ندارد که به دلیل هزینه‌های حمل و نقل دچار مشکل باشد.

 

وی به اقدامات شهرداری تهران در حوزه تعمیر و تجهیز مدارس شهر تهران اشاره کرد و افزود: در آغاز سال جدید تحصیلی، شهرداری تهران مدارس را برای تأمین و تجهیز تحت پوشش قرار می‌دهد.

 

شهردار تهران با اشاره به برگزاری نمایشگاه یاد یار مهربان برای 13 سال متوالی گفت: در جهت تقویت محیط علمی مدارس، با برگزاری این نمایشگاه بیش از 7 میلیون جلد کتاب به کتابخانه‌های مدارس اهدا شده و در حقیقت کتابخانه‌ها در حد کفایت تقویت شده‌اند.

 

افزایش 300 هزار نفری ظرفیت حمل و نقل عمومی پایتخت

 

قالیباف با اشاره به تقویت و افزایش 300 هزار نفری ظرفیت حمل و نقل عمومی پایتخت پیش از آغاز تحصیلی تاکید کرد: هر ساله قبل از آغاز سال تحصیلی افزایش ظرفیت حمل و نقل عمومی در دستور کار قرار می‌گیرد و برای سال 95 نیز در هفته گذشته با ورود واگن‌های جدید مترو و اتوبوس‌های جدید، روزانه 300 هزار نفر به ظرفیت حمل و نقل عمومی شهر تهران افزوده شد.

 

شهردار تهران درباره ترافیک سنگین نخستین روز سال تحصیلی گفت: امروز صبح گزارشی از وجود ترافیک سنگین از سطح شهر تهران نداشته‌ایم.

 

به گزارش ایسنا، قالیباف با اعطای گل به دانش‌آموزان مدرسه متقین، در جشن آغاز تحصیلی این مدرسه سهیم شد.

 

تقی آزاد ارمکی: جامعه را تشویق به طلاق کرده‌ایم



اخبارجدید,خبرهای جدید,اخبار جدید

دولت‌ها در ایران عموما از بدنه اجتماعی خاصی سر بر می‌آورند. رابطه دولت‌ها با مردم و حتی بدنه اجتماعی آنها می‌تواند مورد بررسی جامعه شناسان و سیاستمداران قرار گیرد و همواره این مهم قابل پرسش بوده که چرا دولت‌ها از دل جامعه به وجود می‌آیند اما به تدریج شکافی میان آنها با بدنه اجتماعی که دولت‌ها را به وجود آورده‌اند پدیدار می‌شود. سوالی که پاسخ‌های گوناگونی دارد و جامعه شناسان نظر و جوابی متفاوت از سیاستمداران به این سوال دارند.

در میان جامعه شناسان، دکتر آزاد ارمکی نظری متفاوت به این موضوع دارد که برای علم به این دیدگاه و چرایی آن بود که «آرمان» با دکتر تقی آزاد ارمکی به گفت وگو پرداخت که متن آن را در ادامه می‌خوانید.

دولت‌ها در ایران چه نسبتی با بدنه اجتماعی خود دارند؟
من در گذشته بحثی را درباره دولت و جامعه مطرح کرده‌ام. اینکه دولت‌ها در ایران عموما از بدنه اجتماعی خارج می‌شوند اما بعد از استقرار، یا کنش ضد اجتماعی انجام می‌دهند، یا نسبت به ساحت اجتماعی بی‌اعتنا می‌شوند. ریشه این اتفاق در ایران به نوع و وضعیت دموکراسی‌خواهی باز می‌گردد. چرا که در ایران دموکراسی خواهی، متمرکز به تصمیمات سیاسی شده است. دموکراسی خواهی در ایران در حوزه حقوق، نظام اجتماعی و سایر حوزه‌ها اثراتی ندارد. دموکراسی خواهی در متن اجتماعی، ساحتی سیاسی یافته و در مرحله بعد حالت ایدئولوژیک خواهد یافت، به همین دلیل در یک فرایند دموکراتیک ضعیف یا قوی و حتی پیوند خورده با نظام قبیله‌ای سیاسیون، نمایندگی سیاسی پیدا کرده و در حوزهای مختلف به سمت رئیس‌جمهور یا نماینده مجلس بودن، رسیده‌اند. کمتر دولتی در ایران توانسته بعد از استقرار، پیوند خود را با بدنه اجتماعی حفظ کند. تمام دولت‌ها در ایران طی چند سال رابطه خود را با بدنه اجتماعی ضعیف کرده و به همین علت نتوانسته‌اند بعد از پایان فعالیت قانونی خود، دولتی با شباهت به خودشان را بازتولید کنند، حتی آنجا که دولت اصلاحات شبیه به دولت سازندگی می‌شود. در همان مقطع آلترناتیو سازندگی دولت اصلاحات بر مبنای اصولگرایی نیست بلکه آلترناتیو آن دولت در مقابل اصولگرایی و در معنای اصلاح‌طلبی بود. در دولت بعد از اصلاحات یک دولت متفاوت از دولت قبل را مشاهده کردیم و این تفاوت در دولت فعلی نیز نسبت به دولت قبل وجود داشته است که این سیکل در آینده هم ادامه خواهد یافت و این همان شکاف و گرفتاری میان دولت و جامعه است. دولت‌ها از دل جامعه بیرون می‌آیند، اما بعد نسبت به همین جامعه احساس غریبگی دارند. کدام وزیر در ایران مخاطب خود را جامعه قرار داده است. مخاطب نمایندگان سیاسی در ایران گروه‌های مخالف است.

بنابراین اگرنمایندگان سیاسی به جامعه پاسخ نمی‌دهند و اولویت خود را پاسخ به گروه‌های سیاسی می‌دانند، به این علت است که احزاب نماینده بخشی از جامعه هستند؟
خیر، احزاب و گروه‌های سیاسی نمایندگانی تام و تمام از حیات اجتماعی ندارند، بلکه دارای نمایندگانی از خود هستند که بر اساس آن ساخته شده‌اند و در نتیجه، یک بازی در کف راه می‌اندازند. آقای روحانی بیش از آنکه به جامعه توجه کند به گروه‌های سیاسی موافق و مخالف خود توجه می‌کند. در نتیجه گروه‌های سیاسی شروع به تعریف کردن رئیس‌جمهور و کابینه می‌کنند؛ به جای اینکه رئیس‌جمهور و کابینه خود را تعریف کنند و رابطه خود را با نظام اجتماعی تعریف کنند. بر این اساس است که اصولگرایان اصرار دارند روحانی از خودشان است.

در حال حاضر نیز سخنگوی روحانیت مبارز می‌گوید که به این دولت و شخص رئیس‌جمهور خیلی نزدیک و از احمدی‌نژاد و رادیکالیــــزم دور هستند، که این مواضع اعلام شده از سوی این تشکل به معنی نزدیکی آنها به شبه اصلاح‌طلبی است. علت این نگرش به وجود آمده نسبت به روحانی چیست؟
زمانی که این مشی نسبت به روحانی از سوی یک جمع سیاسی دیده می‌شود می‌توان نتیجه گرفت که این نگرش در حال تعریف روحانی و کابینه او است. همان‌طور که اصلاح‌طلبان می‌گویند که روحانی از آن ماست، از او عبور نمی‌کنیم و روحانی به ما هم شبیه است. به وجود آمدن این دیدگاه نسبت به دولت، بازی جدیدی است در این معنا که ممکن است در یک نگاه هر دو جناح از دولت حمایت کنند و دولت به این وسیله رشد داشته باشد اما عکس آن هم وجود دارد و آن اینکه هر دو جناح به یک باره نگاه خود را به دولت تغییر دهند و این تغییر نگاه به ضرر دولت است و باعث سقوط دولت می‌شود. دولت روحانی با این نگاه در میان دو جناح باید روزی انتظار عبور از خود را به واسطه اصلاح‌طلب‌ها و اصولگراها داشته باشد.

بر چه اساس ممکن است روزی اصلاح‌طلب‌ها یا اصولگرایان از روحانی عبور کنند؟
وقتی هم اصلاح‌طلب‌ها و هم اصولگرایان از قدرت و نمایندگی سیاسی خود تعریف دیگری ارائه می‌دهند، گروه‌های سیاسی سعی می‌کنند روحانی را از آن خودشان کنند. از سوی دیگر نیروی سیاسی اطراف روحانی نیز این کار را نکردند، چون ظرفیت و قدرت درک مسائل اجتماعی در ایران را ندارند و اطرافیان روحانی مسائل اجتماعی امروز جامعه ایران را درک نمی‌کنند.

اگر در اطرافیان روحانی شخصی دارای ویژگی‌هایی که عنوان کردید، حضور پیدا کند یا اینکه رئیس‌جمهور درصدد تغییر مشی اطرافیان خود برآید و از آگاهان به مسائل اجتماعی روز استفاده کند تاثیری در وضعیت موجود خواهد داشت؟
خیر، جسارت و توانی در رئیس‌جمهور و اطرافیان او برای تغییر در مواضع دولت وجود ندارد؛ زیرا آن‌قدر تعریف‌های مختلف از اصلاح‌طلبی و اصولگرایی و شبه اصلاح‌طلبی و شبه اصولگرایی از دولت شده که دولت از ویژگی کانونی خود دور افتاده است. دولت آقای روحانی به عنوان یک جریان میانی قلمداد می‌شود که هر فردی می‌تواند آن دولت را به سمت خود بکشد. سوال این است که استقلال این مفهوم چیست؟ شما به سطح چینش کابینه دولت نگاهی بیندازید. هر کدام از اعضای کابینه نماینده نگرشی هستند و روحانی از این لحاظ یک کابینه غیر هماهنگ را تشکیل داده است.

در این حالت بدنه اجتماعی دولت از چه قشری تشکیل شده است؟
دولت روحانی از فضایی در آمد که قدرت نمایندگی آن فضا را نداشته و این توان در رئیس‌جمهور نبوده که آن بدنه اجتماعی را نمایندگی کند، زیرا فضای اجتماعی از طرف نیروهای سیاسی دیده می‌شود و نیروهای سیاسی حد واسط بین فضای اجتماعی و دولت و رئیس‌جمهور هستند و نیروهای سیاسی، فضای اجتماعی را تعریف می‌کنند.

از اظهارات شما چنین استنباط می‌شودکه دولت و شخص رئیس‌جمهور توجه زیادی به مسائل اجتماعی ندارند؟
توجه به مسائل اجتماعی در بیانات رئیس‌جمهور بسیار کم است و این یعنی جامعه از دولت فاصله گرفته است، چنان‌که جامعه درک می‌کند که کسی به آن توجه ندارد، زیرا جامعه مشکل فقر، انطباق‌پذیری، بیکاری، اعتیاد و... را دارد و کسی به این موارد توجه ندارد، در نتیجه جامعه به آرامی کار خود را پیش می‌برد. ازسوی دیگر دولت به بدنه اجتماعی وصل و با واسطه به بدنه اجتماعی متصل است.

دلیل اینکه جامعه به یک سو و دولت به سوی دیگر حرکت می‌کند، چیست؟ چرا دولت و جامعه در یک مسیر حرکت نمی‌کنند؟
من در اینجا به مفهومی رسیده‌ام در این معنا که جامعه ایران روز به روز در حال فربه‌تر شدن است و در مقابل صاحب منصبان به آن توجه ندارند و دولت مرحله دیگری را پیگیری می‌کند. امروز نیز به‌عینه می‌بینم که در حوزه سیاسی، کنشگران درگیر خود شده‌اند و مشکلاتی دارند و مضافا مشکلات از حوزه اجتماعی به حوزه سیاست منتقل شده است، در نتیجه حوزه اجتماعی در حال دگردیسی است، دچار تغییراتی می‌شود و جامعه در حال حرکت در مسیری است که برای خود منطقی اجتماعی یافته است. به عنوان مثال در جامعه موضوعی به نام طلاق وجود دارد و منطقی که در جامعه درباره طلاق وجود دارد، منطقی نیست که حوزه سیاسی به آن باور داشته باشد. جامعه منطق دیگری درباره موضوعات مختلف از جمله طلاق پیدا کرده است و به سرعت در حال پیشروی است تا جایی که در حوزه خانواده تحولاتی به وجود آید.

حوزه سیاسی درباره مشکلات اجتماعی چه نگرشی دارد؟
در حوزه سیاسی اصرار به پوست کهن خانواده داریم و می‌خواهیم آن خانواده کهن را به وجود آوریم. نه اینکه تحقیق درباره این موارد در حوزه سیاسی صورت نمی‌گیرد بلکه در حوزه سیاسی انشقاق‌هایی به وجود آمده و تمام انرژی حوزه سیاسی معطوف به این انشقاق شده است. مشکل کاملا مشهودی به نام آلودگی هوا در کشور وجود دارد. چه شخصی در این کشور دغدغه حل این معضل را دارد؟ مردم صبح تا شب درگیر این مشکلات هستند. گلوی مردم از آلودگی دچار مشکل و قلب آنها از این مشکل به درد آمده است. سرطان و بیماری‌های ریوی بیداد می‌کند و افراد جامعه حدود سه تا چهار ساعت از زندگی خود را در ترافیک سپری می‌کنند. این مسائل کاملا دم دستی تبدیل به مسائل مهم مردم ایران شده است، اما آیا همت والایی برای رفع این مشکل دیده می‌شود. اینها در شرایطی است که عده‌ای در دولت قبل می‌خواستند سرنوشت جهان را تغییر دهند. مشکل دیگر جامعه تعداد بالای کشته‌شدگان حوادث رانندگی است. امروز در هر ایل و قبیله و خانواده‌ای یک کشته بر اثر حادثه رانندگی وجود دارد. چه برنامه ریزی تمام عیاری برای حل این معضل وجود دارد؟ با افزایش پلیس، مشکلات ترافیک حل نمی‌شود. چرا برنامه ریزی دقیقی صورت نمی‌گیرد؟

منظور شما این است که توان برنامه‌ریزی برای حل مشکلات را نداریم؟
جامعه سیاسی دچار سرگیجه و منگی شده است. مشکل ما، فهم و برنامه ریزی است. نوشتن برنامه کاری ندارد. همه می‌توانند برنامه بنویسند. مشکل این است که اشتباهی برنامه می‌نویسند. دولتمردان فقط اعلام می‌کنند که در حوزه اقتصاد باید تحول به وجود آید. در حالی که مساله اساسی در حوزه اقتصاد نیست! از پیاده کردن هزاران برنامه اقتصادی، اقتصاد ملی و مقاومتی به وجود نمی‌آید. متاسفانه دچار گمشدگی مسائل جامعه هستیم و حوزه سیاست هم از مسائل اجتماعی در حال دور شدن است. حوزه سیاست هر روز در حال برنامه ریزی دیگری است. در نظر بگیرید در چند سال اخیر توسعه شهرداری چه بلایی به سر شهر آورده است؟ شهرداری دائما اتوبان می‌سازد! چرا باید تهران این همه اتوبان داشته باشد؟ چه معنی دارد در جایی که آب و برق ندارد و روی چند گسل قرار دارد، توسعه صورت بگیرد؟

شما علت این امر را چه می‌دانید؟ چرا دولتمردان این موارد را نمی‌بینند؟
به این علت که علم کم شده است. جامعه ما ضد علم است. تمام افراد صاحب مدرک ما به این علت دنبال مدرک رفته‌اند که از باکس‌های طراحی‌شده توسط برنامه دولت‌ها، برای دست یافتن به حقوق و امتیازات استفاده کنند. دانشگاه دارای منطق خاص خود است، یک فرد باید از دوران دانشجویی غرق در علم باشد که استاد دانشگاه شود تا مشکلات جامعه را بفهمد و آن را حل کند. اگر با رشد علمی مدرکی، مشکلات حل می‌شد، پس چرا هنوز این همه مشکل در جامعه وجود دارد.

ما که برنامه‌ریزان بزرگی داریم، پس چرا مشکلات جامعه کم نمی‌شود؟
مشکل این است که ما توسعه کشور را در برنامه خلاصه کرده‌ایم و اصرار داریم سند چشم انداز بنویسیم. در حالی که نمی‌فهمیم درد خانواده در ایران چیست؟ ما نمی‌فهمیم مشکل اقتصاد چیست. سال‌هاست پول خرج می‌کنیم و اشتغالی ایجاد نمی‌شود. وام ازدواج و مسکن می‌دهیم اما مشکل خانواده حل نمی‌شود. از جایی باید شروع می‌شد تا این مشکلات دیده شود. ما می‌خواهیم مشکلات را حل کنیم، کنسرت‌ها را لغو می‌کنیم. با لغو کنسرت‌ها هر روز بر مشکلات اضافه می‌شود و موسیقی زیرزمینی ضد ملی تقویت می‌شود و این موجب می‌شود موسیقی ضد فرهنگ شود. این کالا در حال تولید و مصرف است و علت هم این است که در جامعه ایران، چیزی به نام علم به فراموشی سپرده شده است. یعنی متخصصان حل این مسائل در جایگاه خود قرار ندارند و انسان‌های جاه طلب و منفعت طلب را برای حل مشکلات مامور کرده ایم. نمایندگان مجلس به محض ورود به مجلس به سراغ رتبه بالای علمی می‌روند و وزرا به اساتید دانشگاه تبدیل می‌شوند.

برای حل این معضلات و آنچه شما آن را وارونگی جامعه می‌دانید، باید چگونه رفتار کرد؟
بله، این جامعه دچار وارونگی شده است و باید با یک وارونگی جدید جامعه را به جای خود بازگرداند. امور اشتباهی که در دستورکار است باید متوقف شود. جامعه‌ای که خود تحول عمیقی ایجاد کرده، نباید به اموری دعوت شود که خود آنها را در سطح به وجود آورده است. نباید به همه چیز نگاه دولتی داشت.

نسخه درد‌های امروز جامعه از نظر جامعه‌شناسان چیست؟
 اولا قبل از اینکه نسخه‌ای برای درمان جامعه بنویسیم باید در ابتدا مشکلات جامعه را صورت‌بندی و بعد اولویت‌بندی کنیم. درد جامعه در نزد سیاسیون مجهول است اما تا حدودی این درد در نزد جامعه شناسان مشخص است و برای درمان آن در ابتدا باید صورت‌بندی در دستور کار قرار بگیرد. زیرا جامعه ایران جامعه بزرگ باز شده‌ای است که یک مساله واحد ندارد. در این صورت‌بندی دو اولویت بندی وجود دارد که به اعتقاد من، بی‌اعتنایی به شخصیت و هویت جامعه است. باید در ابتدا به مردم ایران احترام گذاشت. در جامعه ایران کسی را محترم نمی‌شمارند و کسی در جامعه ایران به حرف دیگری گوش نمی‌دهد. اگر به مردم احترام گذاشته شود، یک جامعه عادی پیدا خواهد شد که نرمال و غیرخشونتی است. در این جامعه می‌توان به راحتی مسائل را دید و اولویت بندی کرد. در یک جامعه شلوغ نمی‌توان اولویت بندی کرد. در یک جامعه شلوغ، هر گاه توجه مردم را به سوی مشکلی جلب می‌کنیم، اتفاقا همان مشکل به وجود می‌آید. از آن روزی که اعلام کردیم نرخ طلاق فزاینده است، بدون اینکه منطق آن اعلام شود، جامعه را تشویق به طلاق کرده ایم و طلاق در جامعه ساده‌تر صورت می‌گیرد. در اعلام چنین مواردی باید کارشناسی صورت می‌گرفت. هر کسی نباید از بالا بودن نرخ طلاق دم بزند. زیرا باعث تحقیر مردم می‌شود. نباید به مردم بی‌احترامی کرد و مردم را تحقیر نمود. گروه‌های اجتماعی را مورد کم لطفی قرار می‌دهیم. اگر این روند ادامه یابد، مردم یکدیگر را محترم نمی‌شمارند. برای پاسخ به سوال شما باید گفت که راه حل یک چیز است. راه حل مشکلات جامعه ما آشتی ملی است. باید صف‌بندی‌های سیاسی را کنار گذاشت. اگر آشتی سیاسی اتفاق بیفتد، بسیاری از مشکلات جامعه حل می‌شود و نیازی به نسخه پیچی ما نیست. ما نیاز به آشتی ملی داریم، نه موعظه روشنفکر و متخصص. اگر آشتی ملی صورت بگیرد، تواناتر در راس مدیریت قرار می‌گیرد! نه خوب‌تر به جای بدتر. در فضایی که آشتی ملی نباشد، هر قدمی که برای جامعه برداشته شود، دشمنی تلقی خواهد شد.

منطق آن حوزه اجتماعی جدیدی که به عقیده شما به دلیل بی‌توجهی دولت به مشکلات در حال به وجود آمدن است، چیست؟
حوزه اجتماعی از موسیقی گرفته تا روابط اجتماعی، دارای فهم جدیدی است که البته در اموری ضعیف عمل می‌کند و در امور دیگر قوی است. البته آن حوزه از دین عبور نخواهد کرد و باید به صورت دقیق تری درباره آن سوال شود. این می‌شود که صدا و سیما در تابستانی که رو به اتمام است، می‌خواهد برنامه فراغت بنویسد اما جامعه ایام فراغت خود را سپری کرده است.

 

 

خرید سلاح با یک کلیک



  اخباراجتماعی ,خبرهای   اجتماعی ,خرید سلاح,

کالیبر ١٤ شکاری ١٢‌میلیون تومان، ٥ تیر پلژیکی تمیز ٤ میلیون، خفیف آلمانی دست نخورده به شرط کارشناسی ١٤ میلیون، شکاری تک لول روسی ٤‌میلیون و ٨٠٠‌هزار تومان، پنج لول بنلی سوپر اسپرت ایتالیایی ٥٠‌میلیون .... اشتباه نکنید این‌جا تگزاس نیست. اینها بخشی از تبلیغات کانال‌های خرید و فروش اسلحه در اینستاگرام است. 

کانال‌هایی که چند وقتی است به جولانگاه فروشندگان غیرقانونی اسلحه در ایران تبدیل شده است. قاچاقچیانی که حالا با خیالی راحت و با کمترین زحمت، بدون مزاحمت و سر حوصله نه‌تنها اسلحه می‌فروشند، بلکه می‌توانند برای فروش این کالاهای غیرقانونی و خطرناک تبلیغات هم داشته باشند. آن هم چه تبلیغات پر و پیمانی، از مشخصات فنی گرفته تا قیمت و‌سال ساخت همراه با تصاویر دقیق از حالت‌های مختلف اسلحه؛ اینها امکاناتی است که این روزها قاچاقچیان اسلحه به لطف توسعه و نفوذ بالای شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی برای فعالیت مجرمانه خود از آن استفاده می‌کنند.

 

قاچاقچیان و فروشندگان غیرمجاز اسلحه چند وقتی است که از کف خیابان‌ها به فضای مجازی کوچ کرده‌اند. اگر روزی خرید و فروش اسلحه در کوچه پس کوچه‌های محله‌های بدنام شهرها با‌هزار و یک پنهان کاری و اما و اگر از ترس لو رفتن  و گیر افتادن در دام پلیس انجام می‌شد؛ این روزها انواع و اقسام اسلحه از شکاری گرفته تا کلت و کلاش و ام فور و شاتگان در فضای مجازی خرید و فروش می‌شود. کانال‌های مختلف تلگرام و پیج‌های متعدد در اینستاگرام به محل مناسبی برای تبلیغ و فعالیت فروشندگان غیرمجاز اسلحه تبدیل شده است. ‌پیج‌هایی که با تصویر چند اسلحه باز می‌شود و باهر کیلیک روی آنها انبوهی از اطلاعات درخصوص سلاح‌های مختلف را در اختیار کاربران قرار می‌دهد.

 

تصاویر سلاح‌های مختلف به همراه ادوات و متعلقات آن؛ فشنگ، مشخصات ظاهری و فنی اسلحه، قیمت و دست آخر هم یک شماره تلفن برای کسانی که قصد خرید دارند. تقریبا محتوای همه ‌پیج‌های خرید و فروش سلاح گرم در شبکه‌های اجتماعی به همین صورت است. ‌پیج‌هایی که کار خرید فروش اسلحه را خیلی آسان کرده است. آن‌قدر آسان که هرکسی می‌تواند اسلحه مورد علاقه‌اش را حتی  به  پایین‌تر از قیمت تهیه کند. قیمت‌های بعضی سلاح‌های که در شبکه‌های اجتماعی به فروش می‌رسد حتی کمتر از نصف قیمت واقعی آن‌هاست و همین مسأله افراد زیادی را برای خرید اسلحه از این طریق تشویق می‌کند.

 

ممنوعیت خرید و فروش اسلحه در فیس بوک و اینستاگرام

پس از تیراندازی‌های‌ سال گذشته در ایالات متحده که با کشته و زخمی شدن تعدادی از شهروندان این کشور همراه بود، باردیگر دسترسی آسان و راحت به اسلحه در این کشور به سوژه داغ رسانه‌ها تبدیل شد. افکار عمومی در آمریکا هم با راه‌اندازی کمپین‌های متعدد، مخالفت‌شان را با قوانین موجود درخصوص فروش راحت اسلحه در این کشور ابراز کردند. در چنین شرایطی بود که باراک اوباما رئیس‌جمهوری ایالات متحده آمریکا در راستای اعمال محدودیت درحمل و استفاده آزادانه از سلاح گرم در این کشور، از شبکه‌های اجتماعی خواست تا به‌منظور جلوگیری از قتل‌هایی که روز به روز بر تعداد آنها افزوده می‌شود، دولت آمریکا را در اجرای کاهش و محدودیت دسترسی آسان به سلاح گرم یاری کنند.

 

پس از این بود که فیس‌بوک خرید و فروش هرگونه سلاح گرم برای کاربران شبکه‌های اجتماعی فیس‌بوک و اینستاگرام در سراسر جهان ممنوع کرد. مونیکا بیکرت، رئیس بخش سیاست‌گذاری فروش محصولات فیس‌بوک طی بیانیه‌ای اعلام کرد: «درسال‌های اخیر تمایل کاربران به استفاده از این شبکه اجتماعی برای جست‌وجوی محصولات مورد نظر به‌شدت افزایش یافته و ما به دنبال توسعه، آزمایش و عرضه محصولات جدیدی هستیم تا نتایج جست‌وجویی متناسب با نیازهای  کاربران خود را ارایه دهیم. از این‌رو، همواره با به روز کردن سیاست‌ها و قوانین مربوط به این بخش می‌توانیم رضایتمندی هرچه بیشتر طرفداران خود را کسب کنیم.» او در بخش دیگری از این بیانه تأکید کرد: «در چند‌سال گذشته تعداد بیشتری از کاربران جهانی از فیس‌بوک به‌عنوان عرصه‌ای برای خرید و فروش انواع مختلف محصولات استفاده کرده‌اند. ولی باید همه مردم جهان به‌صورت کاملا صریح بدانند فیس‌بوک فروشگاهی برای عرضه اسلحه نیست. این شرکت به‌صورت ویژه پرونده‌هایی را بررسی می‌کند تا براساس آن گروه‌های کوچک و بزرگ فروش اسلحه را شناسایی و معدوم کند.»

 

این اقدام درحالی از سوی فیس‌بوک صورت گرفت که این شبکه با بیش از ١‌میلیارد و ٥٩٠‌میلیون کاربر در سراسر جهان، محبوب‌ترین شبکه اجتماعی در دنیا شناخته می‌شود. اقدامی که بی شک منجر به نجات جان انسان‌های زیادی در سراسر جهان می‌شود.

 

دستگیری باند خرید و فروش سلاح گرم در سیستان و بلوچستان

اما علی‌رغم محدودیت‌های اعلام شده از سوی شبکه‌های اجتماعی، همچنان بخش زیادی از خرید و فروش اسلحه در فضای مجازی انجام می‌شود. با یک سرچ ساده در شبکه‌های اجتماعی انبوهی از پیچ‌ها و کانال‌های خرید و فروش اسلحه غیرمجاز در اختیار کاربران قرار می‌گیرد. همین چند هفته پیش بود که سرگرد علی سرحدی سرپرست پلیس فتا سیستان و بلوچستان از شناسایی باند فروش اسلحه و مهمات در فضای مجازی خبر داد. باندی که خیلی اتفاقی پرده از فعالیت مجرمانه‌اش برداشته شد.

 

به گفته سرپرست پلیس فتا سیستان و بلوچستان در پی مراجعه تعدادی از شهروندان مبنی بر خرید اینترنتی تعدادی گوشی موبایل تقلبی، پرونده‌ای در دستور کار کارشناسان پلیس فتا قرار گرفت. پس از بررسی‌ها  و پیگیری‌های تخصصی و فنی پلیس اعضای این باند به جرم فروش گوشی تقلبی از سوی پلیس بازداشت شدند، اعضای این باند در بازجویی‌ها به فروش اینترنتی گوشی تقلبی اعتراف کردند.

 

اما در بررسی‌های بیشتر پلیس مشخص شد اعضای این باند علاوه بر فروش گوشی تقلبی، اسلحه و مهمات جنگی را نیز از طریق فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی به فروش می‌رساندند. دستگیری این باند فروش اسلحه و مهمات می‌توان زنگ خطری، برای افزایش جرم و خشونت ناشی از دسترسی راحت به سلاح گرم دانست. زنگ خطری که بی تردید می تواند ابعاد بسیار وسیع‌تری پیدا کند. تهدیدی که سال گذشته معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست هم به آن اشاره کرد. ١٦ مهر سال ٩٤ فرهاد دبیری درباره وضع سلاح های موجود در دست مردم گفت: «درحال حاضر حدود یک‌میلیون و ٦٠٠‌هزار قبضه اسلحه غیرمجاز در میان مردم داریم و نزدیک به همین میزان هم اسلحه مجاز در دست مردم است.» .

 

خرید و فروش اسلحه شکاری بدون جواز در اینستاگرام

قیمت ارزان، تنوع و دسترسی راحت به اسلحه از دلایل اصلی گسترش پست‌های تبلیغاتی برای فروش اسلحه در شبکه‌های مجازی است. موضوعی که به گفته محرابی یکی از قدیمی‌های بازار خرید و فروش اسلحه شکاری باعث شده تا هر روز بر تعداد افرادی که از این طریق قصد خرید و فروش اسلحه را دارند افزوده شود. او دراین‌باره به «شهروند» می‌گوید:  «بیشتر اسلحه‌هایی که در شبکه‌های مجازی در ایران خرید و فروش می‌شود، از نوع شکاری است. البته اسلحه شکاری هم انواع مختلفی دارد و بعضی از انواع آن با تفنگ‌های جنگی چندان تفاوتی ندارد.»

 

او ادامه می‌دهد: «بعد از مدل، جواز اسلحه در قیمت نهایی آن نقش بسیار مهمی دارد، ولی اسلحه‌هایی که در فضای مجازی تبلیغ می‌شود، عمدتا بدون جواز هستند، به همین دلیل هم قیمت پایین‌تری دارند. برای مثال من چند وقت پیش یک پنج لول ایتالیایی با قیمت ٤٢‌میلیون تومان را در اینستاگرام دیدم، این اسلحه شکاری اگر جواز داشته باشد، بیش از ٨٠‌میلیون تومان قیمت دارد. این را من که در این کار هستم می‌دانم، ولی بسیاری از جوانان از این موضوع بی اطلاع هستند. آنها اسلحه را خریداری می‌کنند و هنگامی که گیرافتادن تازه می‌فهمند که چه کلاهی سرشان رفته.» محرابی اضافه می‌کند: «ما قدیمی‌ها که چندین‌سال است با اسلحه شکاری سرو کار داریم، هیچ وقت برای فروش اسلحه از شبکه‌های اینترنتی استفاده نمی‌کنیم، چون اسلحه‌هایی که از این طریق به فروش می‌رسند، حتما یک مشکلی دارند.»

 

فروش مسلسل و راکت در شبکه‌های اجتماعی

اما خرید و فروش اسلحه در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی ابعاد بسیار پیچده تری از فروش اسلحه شکاری برای اقشار خاص و مرفه جامعه دارد. سعید نوری‌نژاد، کارشناس اسلحه درباره پشت پرده خرید و فروش سلاح درشبکه‌های مجازی به «شهروند» می‌گوید: «بازار خرید و فروش اسلحه در خارج از کشور و در شبکه‌های مجازی بعد از سرنگونی قذافی درلیبی شکل جدی تری به خود گرفت.

 

قذافی در زمان حکومتش تجارت اسلحه در این کشور را به شدت کنترل می‌کرد، اما بعد از سقوط دولت او در‌سال ٢٠١١، موجودی عظیم زرادخانه‌های تسلیحاتی او به‌طور گسترده در بازار سیاه به فروش رسید.» او وضع خرید و فروش اسلحه از طریق فضای مجازی را بسیار خطرناک توصیف می‌کند: «هرچند بیشتر سلاح‌های سبک از طریق شبکه‌های مجازی در خارج از کشور  به فروش می‌رسند. ولی در چند‌سال گذشته فروش انواع سلاح‌های سنگینی چون مسلسل، راکت و حتی سیستم ضد هوایی هم از طریق شبکه‌های اجتماعی خرید فروش می‌شود.» او در توضیح نحوه فروش سلاح از طریق شبکه‌های مجازی هم می‌گوید: «ارسال پست در مورد تسلیحات یاد شده در شبکه‌های مختلف اجتماعی در گروه‌های خصوصی و عمومی معمولا بدون قیمت انجام می‌شود.

 

خریداران بعد از مشاهده سلاح در این شبکه‌ها با فروشنده تماس می‌گیرند تا بر سر قیمت نهایی به توافق برسند. درنهایت بعد از توافق، هماهنگی برای دریافت تسلیحات از طریق پیام‌های خصوصی یا تماس تلفنی انجام می‌شود. فروشندگان این سلاح‌ها برای حفظ امنیت‌شان بیشتر با اسامی جعلی و مستعار در شبکه‌های اجتماعی ثبت‌نام می‌کنند.» به گفته این کارشناس اسلحه خریداران این نوع تسلیحات معمولا برای دفاع شخصی و یا جمع آوری مجموعه اقدام به خرید سلاح می‌کنند و بخشی از خریداران هم با شبکه‌های تبهکاری، شبه نظامیان و گروه‌های تروریستی ارتباط دارند.»

 

مجازات فروشندگان و خریداران سلاح

در مجموع به نظر می‌رسد، برای جلوگیری از گسترش تجارت غیرقانونی اسلحه از طریق شبکه‌های اجتماعی که عمده کاربران آنها را جوانان تشکیل می‌دهند، رصد بیشتر و دقیق‌تر فضای مجازی و بازنگری در قوانین مربوط به قاچاق و خرید و فروش اسلحه راهکارهای مورد نیاز است. براساس قانون مصوب مجلس شورای اسلامی؛ مجازات قاچاقچیان اسلحه گرم و مهمات جنگی از ٢ تا ١٥‌سال زندان است. قانون گذار برای قاچاقچیان سلاح گرم شکاری هم مجازات ٦ ماه تا ٢‌سال زندان را پیش‌بینی کرده است. همچنین براساس قانون نه‌تنها قاچاق سلاح از مرزهای کشور جرم است، بلکه خرید و نگهداری سلاح غیرقانونی نیز مجازات مشخصی دارد. در ماده ششم این قانون آمده هرکس به‌طور غیرمجاز سلاح گرم یا سردجنگی یا سلاح شکاری یا قطعات موثر یا مهمات آنها را خریداری، نگهداری یا حمل کند یا با آنها معامله دیگری انجام دهد، به ٣ ماه تا ١٠‌سال حبس محکوم می‌شود و با توجه به مقدار ادوات و نوع سلاح‌ها از ٢٠ تا ٨٠‌میلیون ریال جریمه نقدی در انتظارش است.

 

اخبار اجتماعی  -  شهروند  

رتبه ایران در خودکشی جهانی



  اخباراجتماعی ,خبرهای  اجتماعی , خودکشی

بیش از 800 هزار نفر در هر سال بر اثر خودکشی در سراسر جهان می‌میرند و البته تعداد آنهایی که اقدام به خودکشی می‌کنند، بسیار بالاتر است؛ ازاین‌رو، میلیون‌ها نفر تحت‌تأثیر تجربه خودکشی در سراسر جهان هستند. خودکشی در تمام طول عمر رخ می‌دهد و دومین علت اصلی مرگ‌و‌میر در افراد 15 تا 29 سال، براساس آمارهای سال 2012 در سراسر جهان محسوب می‌شود.  

به  گزارش  وقایع  اتفاقیه  ؛خودکشی براساس گزارش‌های سازمان جهانی بهداشت (WHO)، یک پدیده جهانی در همه مناطق دنیاست. در حقیقت، 75 درصد خودکشی‌های جهان در کشورهای کم‌درآمد و با درآمد متوسط اتفاق افتاده است (2012). خودکشی، 1,4 درصد مرگ‌ومیرها در سطح جهان را تشکیل می‌دهد و همین، آن را در رتبه 15 علت مرگ‌ومیرها در سال 2012 قرار داده بود. 

 

آخرین داده‌های سازمان جهانی بهداشت درباره خودکشی مربوط به سال 2012 است و در آن نرخ خودکشی در ایران بین پنج تا 9,9 نفر در هر صد هزار نفر اعلام شده بود. 

 

احمد شجاعی، رئیس سازمان پزشکی قانونی کشور، میزان خودکشی در سال 94 (2015) را چهار هزار و 20 نفر اعلام کرد. در یک محاسبه براساس شاخص‌های جهانی، اگر جمعیت کشور را 80 میلیون نفر در نظر بگیریم، نرخ خودکشی 5,02 نفری به ازای هر صدهزار نفر در کشور به دست می‌آید که براساس رده‌بندی سازمان جهانی بهداشت قبل از محدوده هشدار (نارنجی) و قرمز یعنی در محدوده زرد قرار دارد. رقم خودکشی‌های ایـــران در سال 93، چهار هزار و 95 نفر بوده اســــت که در سال 94، کـــاهش 1,8 درصدی نشان می‌دهد. 

 

براساس اعلام روابط عمومی پزشکی قانونی، او تصریح کرد: در سال گذشته از کل تلفات خودکشی در کشور، دو هزار و 887 نفر مرد و هزار و133 نفر زن بودند. 

 

براساس آمار سازمان جهانی بهداشت، ایران در رتبه 120 خودکشی جهان در میان 170 کشور بررسی‌شده در سال 2012 قرار داشت. اسپانیا، ویتنام و گامبیا در رتبه‌های بعد از ایران بودند. 

کشـور گویـــان (Guyana) در آمریکای جنوبـــی با نـــرخ خودکشـــی 44,2 درصــــد در هر صـــد هـزار نفر در رتبه اول و کره‌جنوبی، سریلانکا، لیتوانی، سورینام، موزامبیـــک، تانزانیـا، نپال، قزاقستان و بوروندی با نرخ خودکشی 28,9، 28,8، 28,2، 27,8، 27,4، 24,9، 24,9، 23,8 و 23,1 نفر در هر صد هزار نفر در رتبه‌های دوم تا دهم خودکشی دنیا (2012) قرار داشتند. مقایسه این ارقام با نرخ حدود 5,02 نفری، گویای وضعیت بسیار مناسب‌تر ایران در این باره است. 

 

دراین زمینه آمریکا در رتبه 50، آلمان در رتبه 77، فرانسه در رتبه 25، انگلیس در رتبه 105، روسیه در رتبه 15 و چین در رتبه 94 این فهرست قرار دارند. 

 

چه کسانی در معرض خطر هستند؟ 

براساس اعلام سازمان جهانی بهداشت، درحالی که ارتباط بین خودکشی و اختلالات ذهنی (به طور ویژه افسردگی و اختلالات ناشی از مصرف الکل) در کشورهای با درآمد بالا، امری ثابت شده است اما بسیاری از خودکشی‌ها در شرایط شکست انسان‌ها در رویارویی با استرس‌های زندگی مانند مشکلات مالی، شکست در روابط یا بیماری و درد مزمن اتفاق می‌افتند.

 

به‌علاوه، تجربه جنگ، فاجعه، خشونت، سوءاستفاده، فقدان و فراق و احساس انزوا به نحو قوی‌ای مرتبط با رفتارهای خودکشی است. نرخ خودکشی همچنین در میان گروه‌های آسیب‌پذیر که تبعیض‌هایی مانند پناهندگی و مهاجرت را تجربه می‌کنند، بالاست. تاکنون قوی‌ترین عامل خطر خودکشی، اقدام به خودکشی قبلی بوده است. 

 

براساس برآوردها، حدود 30 درصد خودکشی‌های جهانی به وسیله استفاده از سموم آفت‌کش هستند. بیشتر این نوع خودکشی‌ها نیز در مناطق کشاورزی روستایی و در کشورهای با درآمد متوسط و پایین اتفاق می‌افتند. روش رایج دیگر خودکشی نیز حلق‌آویزکردن و استفاده از سلاح گرم بوده است.