فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

همسرکشی ایرانی در استرالیا



پلیس استرالیا یک مرد ایرانی را که احتمال داده می‌شود پناه‌جو باشد، به اتهام قتل همسرش با ضربات چاقو دستگیر کرد. پلیس شهر ایالت «نیو ساوت ولز» استرالیا پس از دریافت تماس‌های مکرر پدر نگران «نسرین. الف» سرانجام تصمیم به بازرسی از خانه دختر این فرد گرفت. پلیس صبح روز پنجشنبه جسد بی‌جان این زن ٣٥ساله را در خانه‌اش در حومه شرقی شهر سیدنی پیدا کرد.

 

پلیس همسر ٤٢ساله ایرانی مقتول را به‌عنوان متهم اصلی قتل دستگیر کرده است و صبح روز جمعه دادگاه اولیه این فرد برگزار شد. جلسه بعدی دادگاه در روز ٢٤ نوامبر (چهارم آذر) برگزار می‌شود. گزارش‌های اولیه پلیس نشان می‌دهد این زن ایرانی بر اثر جراحات ناشی از ضربات متعدد چاقو جان خود را از دست داده است. به گفته پلیس، پدر ناتنی مقتول پس از دریافت تماس از سوی همسر مقتول مضطرب شده و چند بار از پلیس استرالیا خواسته بود خانه دخترش را بازرسی کند. او در گفت‌وگو با شبکه خبری ٩ استرالیا گفت: ما می‌دانستیم اتفاقی برایش افتاده است. و به‌همین‌دلیل به پلیس زنگ زدیم. وی تصریح کرد: نخستین‌باری که تماس گرفتیم پلیس توجهی نکرد. من دوباره تماس گرفتم و آنها تصمیم گرفتند به خانه دخترم بروند.

 

پلیس سلاحی را که گفته می‌شود از آن برای قتل این زن ایرانی استفاده ‌شده، در میان زباله‌های ساختمان پیدا کرده است. پلیس معتقد است قاتل پس از قتل این چاقو را درون سطل زباله انداخته است. پلیس گفته است این زن و شوهر ایرانی در چهار سال گذشته با «روادید بریجینگ» در استرالیا زندگی می‌کردند. روادید بریجینگ روادید موقتی است که به فرد اجازه می‌دهد برای مدت‌زمانی مشخص در استرالیا اقامت کند. «مارک فیتزگرالد»، مقام پلیس ایالت «نیو ساوت ولز»، دراین‌باره گفت: ما احتمال می‌دهیم خشونت خانگی باعث بروز این قتل شده است، حال آنکه این زوج سابقه خشونت خانگی در پلیس ندارند. همسایه‌های مقتول گفته‌اند دو روز پیش از پیداشدن جسد از خانه این زوج صدای مشاجره شنیده‌اند.

 

مطالعات نشان می‌دهد یک‌سری از مهاجران ایرانی بر اثر جو عمومی تن به مهاجرت دادند و تحقیقات و مطالعاتی در این زمینه نداشته‌اند تا مکانی را براساس‌ ‌شأن خود انتخاب کنند. «عبدالحسین وهاجی»، سفیر ایران در استرالیا، چندی پیش در گفت‌وگو با ایرنا گفته بود: جامعه استرالیا با مشکلات اجتماعی عادی برخورد می‌کند و بسیاری از خانواده‌های ایرانی نیز پس از مهاجرت از هم پاشیده و اکنون با گرفتاری‌های گوناگون مواجه شده‌اند. سفیر ایران گفته بود شهروندان برای مهاجرت باید مطالعات جامعی با توجه به خواسته‌های خود انجام دهند، چون نه‌فقط بسیاری از این خواسته‌ها برآورده نمی‌شود، بلکه مشکلات مختلف اجتماعی و اقتصادی سر راه قرار دارد. 

 

  اخبار حوادث  -  شرق 

مرد قاتل،خود را از طبقه دوم دادسرا به پایین پرت کرد و جان داد/باز هم پای یک زن در میان بود



ساعت 19 بیستم تیر سال گذشته مرد 65 ساله ای در خیابان چمن در مقابل منزل خواهرانش از خودروی ایکس 60 خود پیاده شد و قصد ورود به منزل را داشت که ناگهان مورد هجوم موتورسواران نقابدار قرار گرفت.

 به  گزارش  خراسان؛  سرهنگ کارآگاه حمید رزمخواه افزود: مهاجمان نقابدار که مرد 65 ساله را تعقیب کرده بودند با انگیزه نامعلومی او را با وارد آوردن ضربات چاقو مجروح کردند و از محل گریختند. دقایقی بعد مجروح این حادثه که آخرین نفس های خود را می کشید به بیمارستان شهید کامیاب مشهد منتقل شد اما تلاش کادر درمانی برای نجات وی به نتیجه نرسید و مصدوم مذکور جان خود را از دست داد. این مقام ارشد انتظامی تصریح کرد: پس از  اعلام مرگ این مرد به پلیس آگاهی، بلافاصله گروه ورزیده ای از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی در کنار قاضی ویژه قتل عمد قرار گرفتند و با کسب دستورات ویژه ای از قاضی احمدی نژاد فعالیت های پلیسی و اطلاعاتی خود را برای شناسایی و دستگیری مهاجمان نقابدار آغاز کردند. وی گفت: بررسی های مقدماتی نشان می داد که مرد 65 ساله رجبعلی نام دارد و با یک زن آلمانی ازدواج کرده است و در کار خرید و فروش و ساخت و ساز املاک فعالیت می کرد.


ردپای زن دوم در پرونده
رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی اضافه کرد: در ادامه تحقیقات فنی کارآگاهان که با هدایت سرهنگ غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی آگاهی) وارد مرحله جدیدی شده بود، اطلاعاتی به دست آمد که نشان از ردپای زن دوم در زندگی مقتول داشت. وی افزود: بررسی های غیرمحسوس کارآگاهان به آن جا رسید که مشخص شد مرد 65 ساله که چهره ای جوان تر از سن خود داشت مدتی قبل با  دختر 22 ساله ای در مشهد ازدواج کرده است که آن دختر در دوران نامزدی از همسر خود طلاق گرفته بود.

 

اما احضار همسر دوم مقتول به پلیس آگاهی نیز کمکی به روند تحقیقات نکرد و ماجرای این پرونده جنایی پیچیده تر شد تا این که مدتی بعد، کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی با رصدهای اطلاعاتی و ردیابی های پلیسی به سرنخی از یک خط تلفن همراه دست یافتند که در  بررسی ها مشخص شد که این خط تلفن با هویت جعلی و آدرس اشتباه ثبت شده است، این درحالی بود که فرد ناشناسی از همین خط برای مقتول پیامکی با عنوان «معامله باغ کنسل شد» ارسال کرده بود.


یک گام به عقب
سرهنگ حمید رزمخواه در ادامه افزود: با به دست آمدن این سرنخ کارآگاهان یک گام به عقب بازگشتند و بدین ترتیب افرادی که در روزهای آخر زندگی مرد 65 ساله با وی در تماس بودند مورد بررسی و کنکاش های پلیسی قرار گرفتند تا این که نتیجه تحقیقات به فردی به نام «میثم» رسید که از مجرمان سابقه دار بود. این مقام انتظامی با اشاره به فعالیت های اطلاعاتی کارآگاهان در شاخه ای دیگر از این پرونده که به همسر سابق زن دوم مقتول ختم می شد گفت: از سوی دیگر نیز روند تحقیقات در این پرونده به سوی فردی به نام احمد کشیده شد که همسر سابق زن دوم مقتول بود چرا که هنگام بازجویی  از افراد مظنون و همچنین بررسی دوربین های مدار بسته مشخصاتی از این فرد به دست آمده بود اما تحقیقات کارآگاهان مشخص کرد احمد به اتهام سرقت طلا در زندان به سر می برد بنابراین ابتدا عملیات دستگیری میثم طرح ریزی شد و کارآگاهان در یک عملیات غافلگیرانه وی را در بولوار ابوطالب دستگیر و به پلیس آگاهی هدایت کردند. سرهنگ رزمخواه خاطرنشان کرد: بلافاصله با دستور قاضی «احمدی نژاد» ،«احمد» (متهم دیگر) نیز از زندان به پلیس آگاهی منتقل و هر دو نفر تحت بازجویی قرار گرفتند.


اعتراف به قتل
وی گفت: میثم که همه مستندات و مدارک جرم را مقابل خود می دید به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: من به خاطر احمد این کار را کردم. ما در زندان با یکدیگر آشنا و دوست شده بودیم. روزی احمد به من گفت: من همسرم را  دوست داشتم اما او اکنون با مرد پولداری ازدواج کرده است به همین خاطر تصمیم به قتل مرد 65 ساله گرفتم که با همسر سابق دوستم ازدواج کرده بود. چند روز او را تعقیب کردیم تا محل زندگی اش را یافتیم.

 

روز حادثه با موتورسیکلت سرقتی که خریده بودیم خودروی شاسی بلند او را تعقیب کردیم و هنگامی که از خودرو در خیابان چمن پیاده شد من با ضربات چاقو او را مجروح کردم و از محل گریختم. این درحالی بود که من و احمد با کلاه کاسکت و شال صورت هایمان را پوشانده بودیم. رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی تصریح کرد: «احمد» نیز در اعترافات خود گفت: من همسرم را دوست داشتم اما او به تحریک بستگانش و به خاطر اعتیاد از من طلاق گرفت. مدتی بعد او را در حالی در خیابان ملاقات کردم که دیگر مواد مخدر را ترک کرده بودم اما همسر سابقم گفت: زندگی خوبی دارد و حتی 300 هزار تومان به من کمک کرد تا این که من ماجرا را برای میثم بازگو کردم و او تصمیم به قتل همسر 65 ساله او گرفت.


مرگ دلخراش متهم به قتل
گزارش خراسان حاکی است: «میثم» متهم این پرونده جنایی پس از اعترافات خود، صبح روز گذشته و برای ادامه رسیدگی به پرونده به شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد هدایت شد تا اعترافات خود را در حضور قاضی ویژه قتل عمد تکرار کند اما او ناگهان درحالی که دستبند نیز به دست داشت فرار کرد و خود را از طبقه دوم دادسرا به پایین انداخت.متهم به قتل که به شدت مجروح شده بود، بلافاصله به بیمارستان امدادی شهید کامیاب مشهد انتقال یافت اما تلاش پزشکان برای نجات وی به نتیجه نرسید و متهم مذکور جان خود را از دست داد. این درحالی بود که سال گذشته رجبعلی مرد 65 ساله نیز بر روی تخت همان بیمارستان و بر اثر ضربات چاقوی وی جان داده بود.

قاتل همسر و 2 دختر، هنگام بازسازی صحنه قتل، بطری اسید را در برابر ماموران سرکشید و مُرد



شامگاه 27 شهریور به مأموران انتظامی بهارستان در جنوب غرب تهران خبر رسید که مردی در جریان جنایتی هولناک همسر 45 ساله و 2 دختر 12 و 22 ساله‌اش را به قتل رسانده است.

 به  گزارش   همشهری ؛دقایقی بعد مأموران به محل جنایت که خانه‌ای در محله صالحیه بود رفتند و با اجساد قربانیان مواجه شدند و پدر 48ساله خانواده را که هنوز در آنجا بود دستگیر کردند. در جریان تحقیقات مقدماتی معلوم شد که عامل این جنایت به اعضای خانواده‌اش سوء‌ظن داشت و به همین دلیل این جنایت را مرتکب شده بود.

وی در اعترافاتش گفت:مدت‌ها بود که این فکر در سرم بود و تصمیم گرفته بودم که بعد از به قتل رساندن اعضای خانواده‌ام با خوردن اسید خودم را نیز از بین ببرم اما موفق به این کار نشدم. وقتی تحقیقات مقدماتی پایان یافت، متهم در برابر کارآگاهان، صحنه جنایت را بازسازی کرد. او بعد از آنکه نحوه قربانی کردن اعضای خانواده‌اش را توضیح داد سراغ بطری اسیدی رفت که گفته بود قصد خودکشی با آن را داشته است.

او در برابر مأموران درِ بطری را باز کرد و در یک لحظه محتویات آن را سر کشید. همه‌‌چیز در یک لحظه اتفاق افتاد و با اینکه اقدامات پزشکی برای نجات وی انجام شد اما او جان خود را از دست داد.

پایان دادگاه معلمی که همراه4دانش آموز دست به آدم ربایی زد/معلم برای همراهی دانش آموزانش جه دروغی گفت



٢٤ مرداد ٩٤، مردی به کلانتری پیشوا مراجعه کرد و به ماموران گفت که پسرش به دست افراد ناشناس ربوده شده و آدم‌رباها درخواست ٣٠٠ میلیون تومان پول در ازای آزادی‌اش کرده‌اند.

  اعتماد نوشت:  او به کارآگاهان گفت: «امروز صبح قرار بود با پسرم بیرون برویم. وقتی او در ماشین نشسته بود، من لحظه‌ای به خانه رفتم تا چیزی بردارم اما زمانی که برگشتم دیدم پسرم در ماشین نیست. هنوز مدت زیادی از مفقود شدن او نگذشته بود که مردی غریبه با گوشی‌ام تماس گرفت و مدعی شد پسرم را دزدیده. او ٣٠٠ میلیون تومان در ازای آزادی فرزندم خواست و گفت که حق ندارم پای پلیس را به ماجرا باز کنم.»

 

مدتی کوتاه پس از ثبت شکایت پدر گروگان و در حالی که تحقیقات پلیس برای شناسایی آدم‌رباها آغاز شده بود، شاکی بار دیگر به پلیس مراجعه و این‌بار سرکرده آدم‌رباها را معلمی معرفی کرد که با او اختلاف مالی دارد.

 

او گفت: «امروز معلمی که از چندی پیش سر معامله ماشین، ٦٠ میلیون تومان به او بدهکار بودم با من تماس گرفت و گفت پسرم را دزدیده و باید طلبش را پس بدهم تا آزادش کند. »

 

با کسب این سرنخ، محل‌های تردد معلم تحت تعقیب نامحسوس پلیس قرار گرفت و طولی نکشید که با کشف مخفیگاه او و چهار همدستش و محل نگهداری گروگان در باغی در حاشیه پایتخت، هر ٥ آدم‌ربا (مرد) دستگیر و پسر ١٨ ساله آزاد شد.

 

با دستگیری و اعتراف متهمان که سه نفر از آنها دانش‌آموزان ١٧ ساله معلم و دیگری دانش‌آموز ٢٤ ساله سابق او بود، کیفرخواست پرونده صادر شد و برای رسیدگی در اختیار شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عبداللهی قرار گرفت. صبح دیروز، در ابتدای جلسه رسیدگی به پرونده در این شعبه، پسر ١٨ ساله درباره روز حادثه گفت: «آن روز در ماشین نشسته و منتظر پدرم بودم که آدم‌رباها به سمتم حمله کردند و با این تهدید که داعشی هستند، مرا به زور داخل ماشین‌شان انداختند. آنها مرا به باغی در حاشیه پایتخت بردند و دو روز با دست و پای بسته و بدون آب و غذا نگه داشتند.»

 

پس از او، صاحب باغ که قبل از رسیدن ماموران از آدم‌ربایی باخبر شده و سعی داشت گروگان را نجات دهد، به عنوان مطلع گفت: «چند روز قبل از حادثه معلم به من گفت می‌خواهد همراه خانواده‌اش برای تفریح به باغ برود. برای همین کلید باغ را به او دادم. روز بعد، دوباره سراغم آمد و گفت پای همسرش شکسته و مجبورند چند روز دیگر در باغ بمانند. به حرفش شک کردم و خودم را به باغ رساندم، دیدم چهار جوان یک طرف ایستاده‌اند و پسری همسن و سال آنها هم با دست و پای بسته روی زمین افتاده است. خودم را به او رساندم و در حالی که سعی داشتم طناب‌هایش را باز کنم، مامورها رسیدند.»

 

با ثبت اظهارات صاحب باغ، نوبت به معلم فیزیک ٢٧ ساله رسید. او که همراه چهار متهم دیگر، سه ماه پس از دستگیری با قرار وثیقه از زندان آزاد شده است، طلب ٦٠ میلیون تومانی را به عنوان انگیزه آدم‌ربایی اعلام کرد و گفت: «از مدتی پیش برای خرید ماشین، مبلغ ٦٠ میلیون تومان به پدر شاکی که نمایشگاه ماشین دارد داده بودم اما او نه تنها به من ماشینی نداد که پولم را هم پس نمی‌داد. برای همین تصمیم گرفتم پسرش را بدزدم تا به این طریق بتوانم پولم را پس بگیرم. روز حادثه همراه سه دانش‌آموز ١٧ ساله و یکی از دانش‌آموزان سابقم (٢٤ ساله) پسر شاکی را با تهدید اینکه داعشی هستیم، از جلوی خانه‌اش دزدیدیم و به باغ بردیم. سپس با پدرش تماس گرفتم و ابتدا ٣٠٠ میلیون تومان خواستم. وقتی فهمیدم ماجرا را به پلیس گفته، خودم را معرفی کردم و همان ٦٠ میلیون تومانم را خواستم اما دیگر فایده‌ای نداشت و پلیس دستگیرمان کرد.»

 

پس از او نوبت به سه دانش‌آموز نوجوانش رسید. آنها از دروغی که معلم‌شان گفته بود پرده برداشتند و گفتند: «ما نمی‌دانستیم اختلاف سر پول است. معلم به ما گفته بود پسر شاکی به خواهر یکی از دوستان او تجاوز کرده و حالا او نقشه آدم‌ربایی را کشیده تا ادبش کند. اگر می‌دانستیم موضوع چیست، اصلا دخالت نمی‌کردیم. الان با این خطا، از درس و مدرسه هم دورافتاده‌ایم.» دانش‌آموز سابق معلم هم با تکرار این حرف گفت: «من آن‌موقع دانشجوی ترم آخر مهندسی عمران بودم و به خاطر ارتکاب این جرم، از تحصیل جا ماندم. قصدم فقط کمک به معلمم بود چون گفته بود مساله ناموسی است. اصلا نمی‌دانستم او سر پول قصد آدم‌ربایی دارد وگرنه وارد ماجرا نمی‌شدم.» وکیل متهمان نیز با تاکید بر اینکه موکلانش از انگیزه آدم‌ربایی اطلاعی نداشتند از نوشتن توبه نامه از سوی آنها در زندان خبر داد و خواستار تخفیف مجازات‌شان شد. در پایان دادگاه نیز معلم برای آخرین دفاع پشت جایگاه ایستاد و با ابراز پشیمانی گفت: «تقصیر تمام این اتفاقات با من است و شاگردانم به خاطر من وارد قضیه شدند. از شاکی می‌خواهم آنها را ببخشد و در عوض هر مجازاتی بخواهد، بر من اعمال کند. »

 

رای دادگاه به زودی صادر می‌شود. براساس قانون مجازات اسلامی، آدم‌ربایی ٥ تا ١٥ سال حبس دارد.

 

پسری با همدستی دایی‌اش، پدرش را کشت



مردی که با همدستی دایی خود پدرش را در شیراز به قتل رسانده بود، تحت تعقیب قرار گرفت. تصویر پسری با همدستی دایی‌اش، پدرش را کشت

 به گزارش خبرآنلاین، روز دوشنبه از یکی از بیمارستان های شیراز به ماموران خبر رسید، مردی که با ضربات چاقو مجروح شده بود پس از اینکه خودش به بیمارستان مراجعه کرده به دلیل شدت جراحات وارده فوت کرده است.

 

پس از اعلام این گزارش ، موضوع به بازپرس ویژه قتل گزارش شد و او به همراه تیم تجسس پلیس آگاهی به بیمارستان مورد نظر که در یکی از خیابانهای مرکزی شیراز بود، مراجعه کردند.

 

قربانی مرد میانسالی بود که جسدخون آلودش در سردخانه بیمارستان بود. هیچ آثاری از درگیری دیده نمی شد و این نشان می داد که وی غافلگیر شده و نتوانسته مقاومتی کند.

 

پس از بررسی دقیق صحنه جنایت به دستور بازپرس پرونده ،جسد این قربانی که اصابت ضربات چاقو بر روی بدنش مشهود بود به پزشکی قانونی انتقال یافت و تحقیقات برای به دست آمدن سرنخی آغاز شد.

 

در بررسی های تخصصی پیرامون این موضوع فاش شد که چند ساعت قبل از فوت مرد میانسال در حالی که چاقو خورده و زخمی بوده خودش به تنهایی به بیمارستان آمده و درخواست کمک کرده است.

 

با سرنخ هایی که ماموران به دست آورده بودند توانستند خانواده مقتول را شناسایی کنند. تحقیقات بر روی روابط وی با خانواده اش متمرکز شد و فاش شد که وی مدت ها قبل پس از مرگ همسر اولش با زن دیگری ازدواج کرده که ماحصل این ازدواج یک پسر است.

 

همچنین ماموران در ادامه دریافتند که این پسر با پدرش اختلاف داشته از این رو احتمال دادند که وی در جریان قتل پدرش است در حالی که تجسس های پلیسی در این خصوص ادامه داشت ماموران باخبر شدند که پسر قربانی به عنوان تنها مظنون این جنایت از زمان حادثه با دایی اش فرار کرده است.

 

از این رو فرضیه دست داشتن این دو نفر در جنایت مطرح شد.

 

گفتنی است در حال حاضر تحقیقات برای دستگیری دو مظنون این جنایت ادامه دارد.