دره “توبیرون” در مسیری به طول چند کیلومتر در بخش سردشت در 20 کیلومتری شمال شهر دزفول واقع است. دیوارههای رفیع آن با ارتفاع بلند و انبوه درختان انگور، انجیر وحشی، برگ های شاووشان، آبشارها و آبچکان ها جلوه بسیار زیبایی به این دره ها داده است.
با وجود گرمای بالای 40 درجه دزفول در این دره باد خنک آرامش خاصی را به میهمانان داده و دمای آن تا 25 درجه و کمتر نیز می رسد و همین امر سبب شده فرصت گردشگری در طبیعت در ماه های گرم سال نیز فراهم شود.
منبع:tebyan.net
دور دنیا با یک کلیک
آشنایی با پل تاریخی شالو - خوزستان زیگورات چغازنبیل در استان خوزستان 20 نکته برای رفتن به طبیعت آرامش بخش ترین مکانها در دل طبعیت تصاویری زیبا از فصل بهار در خوزستان دشت رازیانه های وحشی
پل تاریخی شالو از جمله آثار قدیمی شهرستان ایذه و استان خوزستان است.
پل شالو گذرگاهی بوده به قدمت چند هزارساله که آثار برجامانده و شواهد موجود اطراف این گذرگاه گواهی است از هنر معماری و اندیشه ایرانیان باستان که در مسیر جاده تاریخی دزپارت قرارداشته.
این پل که با آبگیری سد کارون 3 زیر آب رفت خاطرات بسیاری را با خود به زیر آب برد از جمله خاطرات کوچ ایل بختیاری که همه ساله برای عبور از کارون خروشان باید از این تنگه عبور میکردند.
پل قدیم شالو که تشکیل شده از دو ستون بلند و مستحکم و دو طناب ضخیم و محکم که قدیم این پل چوبی بوده و تلفیقی از چوب و طناب بوده بعدها با استفاده از کابل دو سر پل را به هم وصل کردند و چیزی شبیه به اتاقک افراد و دامها را جا به جا میکرد.
به دلیل اینکه در خاک بختیاری رودخانه های بسیاری جریان دارد ، پل های زیادی نیز بر روی این رودخانه ها ساخته شده است تا موجب سهولت در رفت و آمد مردم گردند.
برخی از معروفترین پلهای این منطقه عبارتند از: شالو، خداآفرید، اودو، مرواری، دوپلان، ارمند، کره بست، بهشت آباد، بازفت، سوسن، هلایجان، لالی، دهنو، اورگان، ماری، زنجیره، سودجان، چهراز، باغملک، میداوود، رودزرد و... که قدمت برخی از آنها به دوران اشکانی و ساسانی باز میگردد.
یکی از قدیمی ترین، بزرگ ترین و معروف ترین پل های بختیاری، پل « شالو» است .چون این پل در قلمرو طایفه شالو واقع بوده است، صدها سال است که به این نام شناخته می شود.
پل شالو و « گدار» معروف « بلوطک» نه تنها یکی از مهم ترین گذرگاههایی است که خوزستان را به فلات مرکزی ایران وصل میکند بلکه بخش مهمی از ایل بختیاری نیز از آن استفاده کرده و خود را به مناطق گرمسیری و سردسیری میرساند. این پل در طول تاریخ با اسامی مختلفی مانند: خره زاد، خورزاد، دزپارت، دسفارت، ایذج و شالو شناخته شده است.
پل و گدار شالو نفش مهمی در رونق جاده باستانی دزپارت، دسپارت، دزفارت یا دسفارد داشته است. این راه مهم در دوره عیلامی ساکنان دو سوی رشته کوه را در سرزمین فعلی بختیاری به هم متصل میکرد. این پل در دوره هخامنشی، اصفهان را به خوزستان (شوشتر، ایذه و اصفهان) مرتبط میساخت.
پل تاریخی شالو - خوزستاندر کتاب «سفرنامه ابودولف » که در سال 341 قمری به رشته تحریر درآمده است در ذکر بناهای خوزستان آمده است: «پل معروف خورزاد(خرزاد) نیز از بناهای او می باشد. این پل میان ایذج و رباط واقع است و یکی از شگفتیهای جهان است. پل مزبور بر روی رودخانه خشکی که فقط هنگام طغیان آب باران آب دارد ساخته شده در آن هنگام این رودخانه به دریای خروشانی مبدل می شود که پهنای آن بر روی زمین به یکهزار ذراع و عمق آن به یکصد و پنجاه ذراع و پهنای کف آن به ده زراع میرسد. ساختمان این پل از پایین تا کف زمین با سرب و آهن انجام شده و هر قدر بنا بالا می آید از عرض آن کاسته و دهانه اش تنگ تر می شود. در دو جانب پل در شکاف میان ساختمان و زمین کنار رودخانه تفاله آهن آمیخته به سرب گداخته ریخته شده. پنهای شکافی که بدین شکل پر شده در سطح زمین به چهل ذراع می رسد. در اینجا دهانه رودخانه یکصد و دوازده ذراع است آنگاه پل روی پایه ها مزبور بنا شده. در شکاف میان پایه های پل و دو پهلوی رودخانه و همچنین در کف زمین آب سرب مخلوط با تکه های مس ریخته شده است. این پل دارای یک تاق بسیار محکم است و از شگفتیهای هنر معماری بشمار می رود.»
در دوره آل بویه این پل تعمیر و بازسازی شد. دلیل آن حمایت لرها و اهالی شهر ایذج از آل بویه و نقش کلیدی آنان در تشکیل و تاسیس سلسله آل بویه بود. آل بویه برای جبران خدمات لرها دست به کار بزرگی زدند و پل معروف ایذج را تعمیر و بازسازی کردند.
در اوایل سال 1308 شمسی در جریان قیام علی مردان بختیاری برای پیشگیری از پیشروی قوای دولتی و غافلگیر شدن رزمندگان، پل شالو تخریب شد. بعد از این گاهی با استفاده از کابلهای فلزی محکم و قطور اتاقکهای چتری نیز درست میکردند که با قرقره و با کمک پلبانان عابرین به آن سوی رودخانه هدایت میشدند.
در بهمن سال 1331 شمسی نیز با اشاره ژاندارم های مستقر در پادگان ایذه که گمان می کردند ابوالقاسم خان بختیار صبحگاه از این پل عبور می کند با اسید و تیزآب سیمهای فلزی پل را تخریب کردند تا هنگام عبور خان پل تخریب و خان و همراهانش به قعر دره سقوط کنند. اما آن روز به جای ابوالقاسم خان پنج روستایی بینوا جان خود را از دست دادند.
در سال 1343 شمسی عملیات نصب پل فلزی آغاز شد و در سال 1346 کار آن به اتمام رسید. در آبان ماه سال 1383 با اتمام عملیات سد کارون 3 و پل های قوسی و آبگیری سد، پل شالو به زیر آب رفت و از نگاهها محو گردید و تنها خاطره های آن برای عشایر و عابرین برجای ماند و پل های دوگانه قوسی جایگزین پل قدیمی شدند.
پل شالو صدها سال در اختیار طایفه شالو بود و هر سال در فصل بهار قبل از شروع کوچ بهاره آن را بازسازی می کردند و با عبور دادن عشایر از پل و گدار درآمد خوبی نیز عایدشان می شد.
منبع:hamshahrionline.ir
دور دنیا با یک کلیک
زیگورات چغازنبیل در استان خوزستان یک برنامه غارنوردی برای مسافران خوزستان آشنایی با شهر تاریخی قلعه تل اینجا ونیز ایران است ! تصاویری زیبا از فصل بهار در خوزستان دره توبیرون خوزستان
زیگورات چغازنبیل در نیمه اول سده بیستم میلادی شناسایی شد
ایران را چهار راه اقوام و ادیان لقب دادهاند؛ زیرا موقعیت جغرافیایی این سرزمین آن را بر سر راه مردمان شرق و غرب جهان قرار داده و این رفت و آمدها در طول سدهها و هزارهها، موجب رسوب مظاهر فرهنگ و تمدن نقاط مختلف جهان در این سرزمین کهن شده است.
ایران در طول تاریخ پرفراز و نشیب خود، خاستگاه یا جایگاه ادیان بزرگی چون دین زرتشت، مانویت، یهودیت، مسیحیت، اسلام و حتی آیین بودا بوده است. رد پای این حضور را میتوان در معابد کهنی یافت که در جای جای ایران به چشم میخورند؛ از مساجد گرفته تا انبوه آتشکدهها و کنیسهها و کلیساها.
با وجود این، شناخت ایرانیان از ادیان ایران باستان غالبا محدود به آیین زرتشت یا مانویت است؛ در حالی که در هزارههای پیش از میلاد ادیان زیادی در ایران رواج داشتند که برخی از آنها آثار سترگی از خود برجای گذاشتند.
بهترین نمونه این آثار، زیگورات چغازنبیل در استان خوزستان و در محدوده شهر باستانی شوش است. ناگفته نماند که زیگورات چغازنبیل به سبب ارزشهای تاریخی و فرهنگی اش و به عنوان نخستین اثر ایرانی در سال 1978 میلادی در فهرست میراث فرهنگی جهانی به ثبت رسید.
عیلامیان که بودند؟
عیلامیان (ایلامیان) مردمانی از نژاد «آسیانی» یا «زاگرو- عیلامی»بودند که در اوایل هزاره چهارم پیش از میلاد وارد دوران شهرنشینی شدند و در زمره اقوام ماقبل آریایی ایران به شمار میآیند. دین شان مانند بسیاری دیگر از اقوام باستانی، مبتنی بر پرستش ارباب انواع بود.
در نظر آنها جهان آفریده رب النوع مؤنثی بود که با یک رب النوع مذکر ازدواج کرده بود و نه تنها همسر او بلکه مادرش نیز به حساب میآمد. به همین دلیل، نسب عیلامیان از طریق مادر منتقل میشد. آنها در 2700 پیش از میلاد موفق به تأسیس سلسله حکومتی به مرکزیت شوش شدند و دولتی را شکل دادند که به شکل فدراتیو اداره میشد.
ایالتهای عیلام مستقل از دولت مرکزی بودند، اما حدود استقلالشان بسته به ضعف یا قدرت دولت مرکزی کم و زیاد میشد. هسته اصلی کشور عیلام شامل خوزستان، لرستان، پشتکوه (استان ایلام کنونی) و کوههای بختیاری بود و دایره نفوذش در اوج قدرت تا مرکز ایران پیش میرفت.
عیلام همسایگان متمدنی داشت و طی چند هزار سال بده و بستان فرهنگی با ایشان بر غنای تمدن خویش افزود. نخستین همسایگانش، آکد و آشور بودند که گاه از در سلطه بر عیلام وارد میشدند و قدرت سیاسی اش را محدود میکردند. بعدها این دو درهم آمیختند و تمدن بابل را شکل دادند.
رابطه عیلام و بابل همیشه مسالمتآمیز نبود و بارها بینشان جنگ درگرفت. ابتدا عیلام بر بابل چیره گشت و به چنان قدرتی رسید که نام شاهانش به تورات راه یافت اما بعدتر «نبوکدنصر» یا همان بخت النصر معروف، عیلام را شکست داد و تحت سلطه بابل درآورد.
در واقع همین جنگها بود که موجب شد بعدها در دوران جدید، بسیاری از آثار تمدنهای بین النهرین – مانند منشور حمورابی – در شوش کشف شود و پاره ای آثار عیلامی نیز از محوطههای باستانی بین النهرین (عراق امروزی) بدست آیند.
مدتی بعد بابل به دست دولت آشور برافتاد و آشور و عیلام با یکدیگر همسایه شدند. این، سرآغاز نگون بختی عیلامیان بود. پس از چند رشته جنگ بی حاصل، آشور بانی پال به خاک عیلام حمله برد و ضمن غارت معابد و خزاین ثروتمند عیلام، خاکش را به توبره کشید. بدین سان دولت عیلام در 640 پیش از میلاد برافتاد.
زیگورات، از سال 1330 تا 1341 خورشیدی از زیر خاک بیرون کشیده شد
بخش جنوبی آن به مرکزیت شوش ضمیمه قلمرو آشور شد و بخشهای شمالی به پارسها رسید. 80 سال بعد، پارسها سلسله هخامنشی را بنیان نهادند و پایتخت زمستانی خود- شوش- را بر بقایای تمدن عیلام بنا کردند.
بنابراین، تمدن هخامنشی تاثیرات زیادی را از تمدن عیلام پذیرفت و خط و زبان عیلامی یکی از خطوط مهم اداری در دستگاه حکومت هخامنشیان بود. برای نمونه، بسیاری از گل نوشتههای کشف شده در تخت جمشید به خط میخی و به زبان عیلامی نوشته شده اند.
عیلامیان گرچه در زوایای تاریک تاریخ گم شدند، لیکن میراثی را از خود برجای نهادند که رد پایش را میتوان تا دوران ساسانی در فرهنگ و تمدن ایران باستان به روشنی تعقیب کرد. تمدن آنان تا هفتاد سال پیش که کاوشهای باستان شناسی در جنوب و جنوب غرب ایران آغاز شد، ناشناخته بود. اما به زودی آثار شگرفی از دل خاک بیرون آمد و تصویری از یک تمدن بسیار پیشرفته را پیش چشم انسان معاصر قرار داد.
متاسفانه در سه دهه گذشته بسیاری از محوطههای باستانی مربوط به تمدن عیلام در عملیات تسطیح اراضی کشاورزی از میان رفتند اما هنوز هم محوطههای مهمی از این تمدن کهن باقی مانده که هر یک میتوانند زوایای تازه ای از فرهنگ و تمدن عیلامیان را نمودار سازند.
چغازنبیل
«ذیقَورَّت» با تشدید بر روی «ق» و«ر» واژه ای اکدی است. این واژه که ایرانیان آن را زیگورات تلفظ میکنند از فعل zaqāru به معنای " بلند و برافراشته ساختن " گرفته شده است. چغازنبیل نیز واژه ای مرکب است. چغا به معنای بلندی (تپه) است و زنبیل به معنای سبد.
از آنجا که این معبد تا چند دهه پیش زیر خاک بود و مثل یک سبد واژگون به نظر میرسید، محلیها آن را چغازنبیل میخواندند؛ یعنی تپه ای که شبیه سبد واژگونه است. در واقع همین شکل سبدگونه که وجودش در یک دشت نسبتا هموار عجیب به نظر میرسید، موجب جلب توجه باستان شناسان شد و نشانههایی از وجود بناهای کهن در این محدوده را نمودار ساخت.
زیگورات در شهر «دور- اونتاش» جای داشت که از مهمترین شهرهای عیلامی به حساب میآمد
زیگورات چغازنبیل در نیمه اول سده بیستم میلادی شناسایی و از سال 1330 تا 1341 خورشیدی بوسیله رومان گیرشمن، باستان شناس فرانسوی، از زیر خاک بیرون کشیده شد. گیرشمن در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که زیگورات چغازنبیل در اصل ساختمانی پنج طبقه با حدود 52 متر ارتفاع بوده که در گذر ایام سه طبقه آن فروریخته و اکنون فقط طبقات اول و دوم به ارتفاع 25 متر باقی است. آوار سه طبقه فروریخته نیز به شکل تلی از خاک بر فراز دو طبقه باقیمانده دیده میشوند.
مهمترین شهر عیلامی
زیگورات در شهر «دور- اونتاش» جای داشت که از مهمترین شهرهای عیلامی به حساب میآمد و دورادورش را حصاری با هفت دروازه فراگرفته بود.
این حصار خود نیز با چند معبد کوچک تر، درون حصار دیگری بود و هردوی آنها درون حصار سومی به طول چهار کیلومتر جا گرفته بودند.
شهر دور – اونتاش خود میان دو رود پرخروش خوزستان -یعنی کرخه و دز- قرار گرفته که وجودشان موجب حاصلخیزی خاکهای این منطقه شده بود و زمینه شکلگیری تمدنهای کهنی مانند تمدن عیلام را فراهم آورد.
زیگورات چغازنبیل در فهرست میراث فرهنگی جهانی ثبت شده و تحت حفاظت بین المللی قرار گرفته است
کتیبههای زیگورات
روی دیوارههای زیگورات و به فواصل مشخص کتیبههایی به دو خط میخی و با دو زبان عیلامی و آکدی نوشته شده است. در برخی از این کتیبهها شاه عیلام مقصود خود از ساخت زیگورات را شرح میدهد و میگوید: «من اونتاش - گال پسر هوبانومنا، شاه انزان و شوش.
همین که محل شهر محصور شد، در آنجا شهر اونتاش ـ گال و مکان مقدس را ساختهام؛ در آنجا یک Kukunnum طلائی ساختم؛ آن را در یک حصار بیرونی و درونی محصور کردم. شاهان قدیم Kukunnum نساخته بودند، من آن را ساختم.» بی شک اگر این کتیبهها نبودند، فلسفه و چگونگی ساخت زیگورات تا حد زیادی برای ما مجهول میماند.
روی دیوارههای زیگورات، کتیبههایی به دو خط میخی و با دو زبان عیلامی و آکدی نوشته شده است
3 سکوی مدور
درون حصار اصلی و مقابل سه ضلع از چهار ضلع زیگورات، سه سکوی مدور با کتیبههایی به خط میخی دیده میشود. باستان شناسان حدس میزنند که این سکوها پایه مجسمههای بزرگ شاه عیلام بوده اند.
همچنین در برابر شش دروازه از دروازههای هفت گانه زیگورات، آثار معابد کوچک نمایان است. این معابد به دیگر خدایان عیلامی اختصاص داشتند و زیارت آنها مقدمه ای بود برای عبادت اینشوشیناک که بزرگتر و نیرومندتر از دیگر خدایان عیلامی به شمار میآمد.
راه و چاه سفر
با توجه به گرمای خوزستان، فصل سفر به این استان و دیدن زیگورات چغازنبیل، از اواسط پاییز تا اوایل بهار است. زیگورات چغازنبیل بین دو شهر شوش و شوشتر قرار گرفته، به گونه ای که فاصلهاش با شوش 42 کیلومتر و با شوشتر کمتر از این مقدار است.
این راه را یا باید با خودروی شخصی بروید یا با خودروی کرایهای. هتل دو ستاره نصر شوش و مهمانسرای جهانگردی شوشتر با یک ستاره، تنها امکانات اقامتی نزدیک زیگورات هستند.
درون حصار اصلی و مقابل سه ضلع از چهار ضلع زیگورات، سه سکوی مدور میشود
ساختار پلکانی
ساختمان زیگورات را به شکل مکعبهای توپر و متداخل ساخته اند و درون آن فقط پلههایی برای رفتن به طبقات بالا وجود دارد. این نظام پلکانی نماد عروج به آسمان است که نمونههای قدیمی تر آن را میتوان در تمدنهای بین النهرین مشاهده کرد. به عقیده گیرشمن بالاترین طبقه زیگورات جایگاه زندگی خدای عیلام بوده است.
پلکانهای زیگورات درهای چوبی داشته اند. اگرچه اکنون اثری از آنها باقی نیست، اما پاشنههای سنگی نشان میدهد که ابعادشان چگونه بوده است. دو تا از پلکانها فقط تا طبقه اول بالا میروند و مخصوص درباریان و کاهنان دون رتبه ای بوده اند که اجازه دسترسی به طبقات بالاتر را نداشته اند. دو پلکان دیگر که میتوانیم به آنها پلکانهای شاه بگوییم، تا طبقه چهارم امتداد داشته اند.
پلکان ضلع جنوب شرقی شکوهمندتر است و میتوان آن را محل بالارفتن شاه به حساب آورد. شاه و معدودی از همراهانش تا طبقه چهارم بالا میرفته اند، سپس همراهان میایستادند و شاه با هدایت کاهن اعظم وارد معبد اصلی در طبقه پنجم میشد. او تنها کسی بود که میتوانست منظره بینظیری از قلمرو خویش را از فراز آن ببیند.
نزدیک حصار سوم زیگورات و در سمت جنوب شرقی آن بقایای کاخهای شاهان عیلامی به چشم میخورد
تندیسهای غولپیکر
از درهای چوبی معبد که با میلههای شیشه ای تزئین میشدند، چیزی باقی نمانده، اما پاشنه سنگی درها در گوشه ای از محوطه به چشم میخورند. شواهد باستان شناختی نشان میدهند که کنار این درها مجسمههای غول پیکری به شکل گاو نر وجود داشتند که وظیفهشان حفاظت از زیگورات بود. در واقع، قطعاتی از این گاوهای سفالین از محوطه زیگورات بدست آمده اند. بعدتر قرار دادن تندیس حیوانات واقعی یا افسانه ای – مثل گاو بالدار – برای محافظت از یک مکان در تخت جمشید نیز دیده میشود.
نزدیک حصار سوم زیگورات و در سمت جنوب شرقی آن بقایای کاخهای شاهان عیلامی و مقابرشان به چشم میخورد. در این بخش پنج آرامگاه زیرزمینی به همراه آثاری چون تزیینات شیشه ای و گل میخهای لعابدار کشف شده است. این جا را میتوان جایگاه ابدی شاهان عیلام دانست. متاسفانه فرانسویها طبق توافقی که با دولت ایران صورت داده بودند، بخشی از آثار بدست آمده در این مقابر را به کشور خود بردند.
پلکانهای زیگورات درهای چوبی داشته اند. اگرچه اکنون اثری از آنها باقی نیست
میراث جهانی
از آنجا که زیگورات چغازنبیل در فهرست میراث فرهنگی جهانی ثبت شده و تحت حفاظت بین المللی قرار گرفته است، مسوولان سازمان میراث فرهنگی موفق شده اند از مساعدتهای داوطلبانه بین المللی برای شناسایی بهتر، حفاظت و معرفی این اثر بهره ببرند.
زیگورات چغازنبیل بین دو شهر شوش و شوشتر قرار گرفته است
برای نمونه، در سال 1378 طی توافقی که میان سازمان میراث فرهنگی ایران و سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) به امضا رسید، بنیاد اعتباری ژاپن و موسسه کراتره فرانسه (موسسه بین المللی حفاظت از بناهای خشتی) طرحی را برای حفاظت و مرمت محوطه تاریخی چغازنبیل تدوین کردند که در قالب تأسیس مرکز مطالعات پروژه حفاظت و مرمت چغازنبیل شکل اجرایی به خود گرفت. هفت تپه از دیگر محوطههای پراهمیت عیلامی است که در 17 کیلومتری چغازنبیل قرار گرفته است .
این مرکز که در کنار موزه هفت تپه قرار دارد، دارای بخشهایی مانند کتابخانه ، آزمایشگاه ، کارگاه مرمت ، تالار کتیبهها ، بخش رایانه و بخش اداری و آرشیو است و بسیاری از آثار و مواد فرهنگی بدست آمده از چغازنبیل در آن نگهداری میشود.
منبع:hamshahriagahi.com
دور دنیا با یک کلیک
اینجا ونیز ایران است ! تصاویری زیبا از فصل بهار در خوزستان یک برنامه غارنوردی برای مسافران خوزستان آشنایی با پل تاریخی شالو - خوزستان آشنایی با محوطه تاریخی چغازنبیل «پامنار» میزبانی برای آرامش گردشگران