زیبایی از مفاهیم مورد ستایش همه انسانهاست. تماشای ناپدید شدن تدریجی قرص خورشید در پهنه آرام و باشکوه دریا، انعکاس لرزان نور خورشید روی ریگهای صیقلی و رنگارنگ بستر رودخانه و لحظه حضور کوتاه و شبه مانند یک شهاب در آسمان شب در نظر همه انسانها زیباست.
طاووسی که دم بزرگتری دارد و توانسته از دست شکارچیان بگریزد قویتر بوده است
ولی آیا در میان همه موجودات زنده فقط انسانها هستند که زیبایی را درک میکنند و از آن لذت میبرند؟ پاسخ به این سوال با توجه به تحقیقات جدید منفی است. در مغز حیوانات هم شاخصهایی برای درک زیبایی بویژه در مورد انتخاب جفت وجود دارد که در روند تکاملی آنها نقشی اساسی ایفا میکند. بهای زیبا نبودن در حیوانات بسیار سنگینتر از انسانهاست. در دنیای انسانها تلاش برای زیباتر بودن یک دغدغه فرعی است و زیبایی جایگاهی در میان نیازهای اصلی انسان ندارد. ولی در دنیای حیوانات زیبا نبودن گناهی نابخشودنی است! در آنجا زیبایی مسأله مرگ و زندگی است. روند سختگیرانه تکامل حق ادامه نسل را از حیواناتی که در چشم همنوعان خود زیبا نیستند، با بیرحمی کامل سلب میکند.
ایده استفاده از زیبایی برای جلب توجه جفت را اولین بار چارلز داروین مطرح کرد. او معتقد بود معمولا جنس نر برای جلب توجه جفت با نرهای دیگر رقابت میکند. او این رقابت را انتخاب جنسی مینامد و میگوید که انتخاب جفت به امتیازاتی بستگی دارد که اعضای خاصی از گونهای خاص نسبت به هم جنسان خود بخصوص برای تولید مثل دارند. البته این انتخاب به مرگ حیوان شکست خورده منجر نمیشود. او از شانس کمتری برای جفتگیری برخوردار است و در نتیجه فرزندان کمتری خواهد داشت. حیوانی که بر سر جفتگیری با او رقابت وجود دارد (معمولا حیوان ماده) جفتی را بر میگزیند که رفتارهای مطلوبتری از خود بروز میدهد. این موضوع با «نظریه انتخاب طبیعی» یا بقای سزاوارترین حیوان متفاوت است. حیواناتی که ژنهای نامرغوبتری دارند زودتر به بیماری مبتلا میشوند و در سنین پایین و شاید قبل از بلوغ میمیرند.
گوزن قرمز نر با شاخ هایی زیبا
بنابراین فقط بهترین ژنها فرصت انتقال به نسلهای بعدی را دارند. انتخاب طبیعی و انتخاب جنسی، حیوانات را از نظر تکاملی به دو سوی متفاوت هدایت میکنند. محققان این تقابل را به یک مسابقه طنابکشی تشبیه میکنند. داروین نمونههای فراوانی از زیبایی در حیوانات ارائه میکند که از طریق انتخاب جنسی منتقل میشود. مانند پرهای خوش رنگ پرندگان بهشتی در گینه نو و استرالیا، شاخهای زیبای گوزن، رنگ خیرهکننده بعضی حشرات و آواز پرندگان. البته این زیباییها گاهی میتواند به قیمت جان حیوانات تمام شود. مثلا وقتی آواز زیبای یک پرنده طولانی میشود احتمال اینکه طعمه پرندگان شکاری شود هم به همان مقدار افزایش مییابد. البته شانس بیشتر پرنده برای جذب بهترین جفت ممکن و به دنیا آوردن فرزندان سالم و قوی این موضوع را جبران میکند.
داروین با توجه به آواز زیبای پرندگان میگوید تقریبا با قطعیت میتوان گفت که پرنده ماده جفت خود را بهخاطر آواز زیبایش تحسین میکند. البته در آن زمان کسی به این ادعای داروین توجه نکرد چون این دیدگاه با رویکردهای جامعه طبقاتی دوره ملکه ویکتوریا همخوانی نداشت. دیدگاه کلی در آن زمان این بود که طبقات بالای جامعه بر همه موجودات برتری دارند. به اعتقاد دانشمندان در آن روزگار فقط طبقات بالای جامعه میتوانستند از هنرهای زیبا مانند نقاشی و موسیقی لذت ببرند. اگر طبقه کارگر انگلستان از تجربه این لذت محروم بوده است، چگونه میتوان پذیرفت که حیوانات بویی از زیباشناسی برده باشند؟ حتی آلفرد راسل والاس که به داروین در معرفی نظریه انتخاب طبیعی کمک بسیاری کرد، اعتقادی به اهمیت انتخاب پرنده ماده نداشت. مشکل اصلی این بود که داروین این موضوع را توضیح نداد که اولویت انتخاب جفت زیباتر از کجا آغاز شد و چطور شکل گرفت؟ نمیتوان حس زیباییشناختی حیوانات را بدیهی فرض کرد و آن را در انتخاب جفت دخیل دانست. دانشمندان باید این موضوع را نیز توضیح میدادند که حیوانات آن حس را از کجا آوردهاند و اصلا چرا باید زیبایی برای آنها اهمیت داشته باشد؟
توانا بود هر که زیبا بود!
پاسخ این سوال را رابرت تریورز در دهه ۱۹۷۰ ارائه کرد. او متوجه شد موضوع اصلی که باید مورد توجه قرار بگیرد انرژی و زمانی است که یک حیوان برای نگهداری از فرزندانش صرف میکند. هرچه این انرژی و زمان بیشتر باشد، حیوان ماده نسبت به حیواناتی که زمان به نسبت کمتری صرف پرورش فرزندانشان میکنند، در انتخاب جفت خود وسواس و دقت بیشتری به خرج میدهد. میزان این سرمایهگذاری باعث فعال شدن ساز و کار انتخاب جنسی میشود. از سوی دیگر بسیاری از عوامل زیبایی بصری حیوانات نشانه سلامت و قدرت جفت نر است. دم زیبای طاووس شاید بهترین مثال باشد. هرچه دم طاووس بزرگتر باشد فرار از دست شکارچیان برایش دشوارتر خواهد بود.
طاووس ماده همیشه پرنده نری را انتخاب میکند که خال های بیشتری روی دمش داشته باشد
بنابراین میتوان نتیجه گرفت طاووسی که دم بزرگتری دارد و توانسته از دست شکارچیان بگریزد قویتر بوده است. از طرفی طاووس ماده همیشه پرنده نری را انتخاب میکند که خالهای بیشتری روی دمش داشته باشد و این یعنی انتخاب دم بزرگتر. نتیجه یک تحقیق در سال ۱۹۹۴ نشان میدهد طاووسهای نر با دم بزرگتر فرزندان قویتر و سالم تری دارند. بنابراین دم بزرگتر و تمایل طاووس ماده به انتخاب آن، در راستای روند تکامل قرار میگیرد. دم یک طاووس نشانه صادقانهای از برتری ژنتیکی اوست. این موضوع یادآور «نظریه افلیج» در زیستشناسی است که میگوید ارسال نشانههای قابل اعتماد باید برای موجود ارسال کننده هزینه بر باشد و موجودی که از توانایی خاصی برخوردار نیست نمیتواند آن نشانه را برای منفعت خود جعل و ارسال کند.
بنابراین اگر یک طاووس از قدرت کافی برخوردار است با داشتن دم بزرگ که میتواند به قیمت شکار آسانترش تمام شود این قدرت را صادقانه به پرنده ماده القا میکند. یک نمونه بسیار شاخص در این زمینه پرندهای است به نام دم دراز بهشتی. گونهای از این پرنده وجود دارد که طول دم جنس نر آن به بیش از یک متر میرسد در حالی که طول بدن از ۳۲ سانتیمتر تجاوز نمیکند و این یعنی بلندترین دم در میان پرندگان به نسبت طول بدن. طول بلند این دم دقیقا با تمایلات پرنده ماده همخوانی دارد. مگس میوه زیتون ماده جفتی را ترجیح میدهد که بتواند بالهایش را سریعتر تکان دهد و این یعنی انتخاب جنسی ولی نمیتوان بدون دلیل پذیرفت که این انتخاب آگاهانه صورت میگیرد. شاید با یک فرآیند خودکار (اتوماتیک) روبهرو هستیم. واکنش به زیبایی میتواند کاملا غریزی باشد. اتفاقی که در مورد انسان کاملا صادق است.
انسان و زیبایی
انسانها از این نظر که هر دو جنس حق انتخاب دارند با حیوانات متفاوت هستند. تحقیقات نشان میدهد بعضی از شاخصهای زیبایی مردان از نظر زنان مانند داشتن استخوان فک پهنتر و صدای با صلابت، مانند دم طاووس، نشاندهنده سلامتی کامل و مقاومت مناسب در برابر بیماری است و ظاهرسازی در مورد آنها کار آسانی نیست. از نظر تولید مثل، وجود این شاخصها در مردان نشان دهنده وجود هورمون تستوسترون بیشتر است. وجود شاخصهای رایج زیبایی در زنان نیز نشانگر وجود استروژن بیشتر است. این هورمونها رابطه مستقیم با میزان باروری دارد و از آنجا که هر دو جنس باید زمان و انرژی فراوانی برای نگهداری از فرزندانشان صرف کنند، هر دو در مسیر زیباتر شدن گام برداشتهاند.
صورت های متقارن زیباتر به نظر می رسند
ولی آیا اجداد نخستین ما هم مانند ما به زیبایی اهمیت میدادند و بهدنبال یافتن جفتی زیبا با صورتی بیعیب و نقص و اندامی متوازن بودند؟ از آنجا که اجدادمان دهها هزار سال است از میان ما رفتهاند نمیتوانیم مستقیما سلیقه آنها در انتخاب همسر را مطالعه کنیم؛ ولی زیستشناسان تکاملی معتقدند مطالعه برخی از گونههای نخستی سانان میتواند سرنخ های مفیدی در اختیارمان بگذارد.
زیبایی در نخستی سانان
نتیجه تحقیقی که سال ۲۰۰۶ انجام گرفت نشان میدهد برای میمون رزوس که در تحقیقات زیستشناسی و فضانوردی نیز کاربرد بسیاری دارد، داشتن صورت قرینه در جفت بسیار مطلوب است و این درست همان چیزی است که در انسان هم مشاهده میشود. اورانگوتانهای ماده، جفتی را ترجیح میدهند که گونههای بزرگتری داشته باشد. این یافتهها میتواند نشان دهنده این موضوع باشد که انسان هم بهطور ناخودآگاه در هزاران سال گذشته داشتن صورت زیبا را دلیلی روشن بر وجود ژنهای با کیفیت تلقی کرده است. دانشمندان میگویند طبیعی است که انسانها و حیوانات یک جفت جوان سالم که علائم بیماری در او مشاهده نمیشود را ترجیح دهند؛ وجود این علائم تعیین کننده برتری یک جفت نسبت به دیگری است. ولی آیا زیبایی در حیوانات فقط ابزاری برای آگاهی حیوان ماده از سلامت ژنتیکی جفت خود است؟ مطالعه روی پرنده کوچکی به نام فنچ راهراه میتواند در این مورد روشنگر باشد.
زیباشناسی نظری در حیوانات
سال ۱۹۸۲ باز هم یک اتفاق کوچک منجر به یک کشف بزرگ شد. نانسی برلی، دانشمند زیست شناس برای سهولت در شناسایی فنچها نوارهای رنگی مختلفی به آنها متصل میکرد. او با کمال تعجب دریافت فنچ هایی که نوارهایی با چند رنگ بخصوص همراه داشتند در جفتیابی بسیار موفق تر بودند و حتی زمان بیشتری صرف نگهداری از فرزندانشان میکردند. فنچهای ماده، نرهایی را ترجیح میدادند که نوار قرمز رنگ داشتند و نرها بیشتر به مادههایی تمایل نشان میدادند که نوارهای سیاه یا صورتی داشتند. در واقع فنچ ها در محیط آزمایشگاه از یک مجموعه تزئینات جنسی برای جذب جفت استفاده کردند و این تزئینات با چنان سرعتی در بین آنها فراگیر شد که نانسی برلی توانست در کوتاه مدت آن را مشاهده کند.
فنچ های راه راه به صورت طبیعی به نشانههای مشخصی اهمیت میدهند و این بسیار عجیب است
به نظر میرسد فنچ های راه راه به صورت طبیعی به نشانههای مشخصی اهمیت میدهند و این موضوع بسیار عجیب است. زیرا برخلاف آنچه در مورد دلالت دم بزرگتر طاووس بر کیفیت بالاتر ژنهای او گفته شد، در مورد فنچها نوار رنگی بیانگر هیچ مفهوم خاصی نیست. تحقیق برلی نشان میدهد یک ویژگی کاملا تصادفی درباره خصوصیاتی وجود دارد که در نظر حیوانات زیبا مینماید. پیش از یافتههای برلی دانشمندان تصور میکردند این خصوصیات در ابتدا برای یک مقصود کاربردی مشخص بهوجود آمده و سپس راه اغراق را در پیش گرفته است. برای مثال، شاید دم طاووس نر ابتدا برای حفظ تعادل بهتر در موقع پرواز از طریق مکانیسم انتخاب طبیعی بزرگتر شد. یعنی طاووسهایی که بر اثر جهش ژنتیکی از دم بزرگتری برخوردار شدند شانس بیشتری برای بقا داشتند و سپس براثر توجه پرنده ماده به این ویژگی دم طاووس نر بر اثر وراثت بزرگتر و بزرگتر شد.
فنچ های راه راه هم مانند انسان میتوانند با تغییر ظاهر خود زیباتر به نظر برسند. تحقیق برلی نشان میدهد اولویتبندی مشخصی در مورد رنگها در مغز این پرنده وجود دارد. در آینده تغییرات ژنتیکی تصادفی میتواند بروز ویژگیهای زیبای بخصوصی مانند پرهای رنگیتر را بهدنبال داشته باشد که جفتها بیشتر به آن علاقهمند هستند. این فنچها گرایشهای پنهانی دارند که آنها را مستعد جهشهای ژنتیکی جدید میکند. نوارهای رنگی که فنچها در حال حاضر به آن علاقه نشان میدهند میتواند در آینده جای خود را به چیز دیگری بدهد؛ تکامل هنوز به پایان راه نرسیده است.
تغییر رنگ آفتاپرست برای جلب توجه در فصل جفتگیری
بدون این پاسخ طبیعی به زیبایی و رقابت حاصل از آن برای جفت یابی، زندگی میتوانست کاملا با آنچه امروز هست متفاوت باشد. شاید ما نتوانیم شاهد رقص عنکبوتها و تغییر رنگ آفتاپرست برای جلب توجه در فصل جفتگیری باشیم، ولی در دنیای حیوانات زیبایی زندگی میکنیم که قرنهاست تحت تأثیر انتخاب جنسی قرار داشتهاند. مقدار زیادی از تنوع و شکوه زندگی ما مدیون حس زیبایی دوستی حیوانات و اجداد نخستین خودمان است. اگر باید بر سر جفت رقابت کرد و اگر در این رقابت باید زیبا بود، این رقابت یک بعد دیگر هم به روند تکامل آن موجود زنده خواهد افزود. اگر ما عمیقا در مورد این موضوع که چرا منظرههای طبیعی خاص یا افراد بخصوصی در نظر ما زیبا هستند نمیاندیشیم مهم نیست. مهم این است که ما این زیباییها را دوست داریم و بدون آنها تاریخ تکامل ما قطعا تفاوت بسیاری با امروز داشت.
منبع : jamejamonline.ir
چند دقیقه با دانستنی ها
جلوگیری از کمردردهای شغلی ارتباط چاقی و ابتلا به آسم تایید شد استفاده از روغن نارگیل برای درمان آکنه اولین تصاویر ماهواره پلانک از نوار نامرئی جهان تعیین سن انسان با بزاق دهان خندیدن موجب طول عمر میشود
برخی دریاچه ها ممکن است در اثر رانش زمین تشکیل شوند
دریاچه ها چگونه به وجود می آیند؟
دریاچه ها تو رفتگی های کاسه مانندی در سطح زمین هستند. این تو رفتگی ها، حوضه نامیده می شوند. حوضه دریاچه ها از راه های مختلفی تشکیل می شوند.
• راه های تشکیل دریاچه ها و حوضه های آنها
- تشکیل دریاچه ها به وسیله یخچال های طبیعی
بسیاری از دریاچه ها، به ویژه آنهایی که در نیمکره شمالی واقعند، به وسیله یخچال های طبیعی تشکیل می شوند. یخچال هایی که مناطق وسیعی از خشکی ها را در طول آخرین عصر یخبندان، در حدود 18،000 سال پیش می پوشاندند.
نحوه تشکیل این نوع از دریاچه ها به این شکل است که توده های عظیم یخ با تراشیدن زمین، چاله های عظیمی را به وجود می آورند. هنگامی که یخچال های طبیعی ذوب می شوند، آب ذوب شده تو رفتگی ها را پر می کند و در نتیجه دریاچه ها تشکیل می شوند. همچنین یخچال های طبیعی دره های عمیق را می تراشند و هنگامی که ذوب می شوند مقدار زیادی خاک، سنگ ریزه و تخته سنگ را به صورت رسوب به جا می گذارند. این مواد گاهی اوقات سدهایی را تشکیل می دهند که آب های ذوب شده پشت آنها به دام می افتند و دریاچه های بیشتری ایجاد می کنند. بسیاری از مناطق شمال آمریکا و اروپا با دریاچه های یخچالی پوشیده شده اند.
- تشکیل دریاچه ها به وسیله حرکت صفحات تکتونیکی
برخی از حوضه های دریاچه ها در جایی تشکیل می شوند که تکتونیک های صفحه، پوسته زمین را تغییر می دهد، آن را خم می کند و یا از هم جدا می کند. هنگامی که پوسته می شکند، ممکن است ترک های عمیقی به نام گسل تشکیل شود. این گسل ها حوضه های طبیعی ایجاد می کنند که می توانند با آب حاصل از بارش باران و یا آب نهرهایی که در حوضه روان می شود پر شوند.
هنگامی که این جنبش ها و تغییرات در نزدیکی اقیانوس ها رخ می دهد، بخشی از اقیانوس ممکن است به وسیله سدی که از زیر سطح زمین برمی آید مسدود شود و در نتیجه این بخش از آب اقیانوس به وسیله این برآمدگی خشکی به دام می افتد. دریای کاسپین (خزر) به این ترتیب تشکیل شده است. دریاچه بایکال نیز به خاطر حرکت صفحات تکتونیکی تشکیل شده است.
دریاچه کرتر، در ایالت اورگان ایالات متحده آمریکا، یکی از عمیق ترین دریاچه های جهان است
- تشکیل دریاچه ها به وسیله آتشفشان ها
بسیاری از دریاچه ها نیز به خاطر آتشفشان ها تشکیل می شوند. پس از این که یک آتشفشان غیر فعال می شود، ممکن است دهانه آن با باران یا برف ذوب شده پر شود. همچنین گاهی اوقات قله یک آتشفشان منفجر می شود و یا در طول فوران فرو می ریزد و یک چاله آتشفشانی بزرگ به جا می گذارد. این چاله ممکن است با آب باران پر شود و یک دریاچه تشکیل شود. دریاچه کرتر، در ایالت اورگان ایالات متحده آمریکا، یکی از عمیق ترین دریاچه های جهان است. این دریاچه هنگامی تشکیل شد که مخروط آتشفشانی کوه باستانی «مزاما» فروریخت.
- تشکیل دریاچه ها به وسیله رودها
البته همه دریاچه ها در نتیجه پرشدن حوضه ها با آب ایجاد نمی شوند. برخی از دریاچه ها با آب رودها تشکیل می شوند. رودهای بالغ اغلب وقتی طول یک دشت را می پیمایند، منحنی مارپیچی به نام مئاندری را نیز طی می کنند. در طول دوره های بروز سیل، رود که پرشتاب شده ممکن است برای گذر از مئاندری یک میانبر ایجاد کند و در نهایت یک بدنه آبی ایستاده به جا بگذارد. این قبیل دریاچه های کوچک، دریاچه کمانی نامیده می شود، چراکه شکل آنها منحنی و شبیه به U است.
- تشکیل دریاچه ها در نتیجه رانش زمین
دریاچه ها ممکن است در نتیجه رانش زمین و یا به وسیله گلرود هایی که خاک، سنگ، یا گل را از تپه ها و کوه ها پایین می آورند نیز ایجاد شوند. به این ترتیب که این آوارها جمع می شوند و سدهایی طبیعی تشکیل می دهند که می تواند جلوی جریان یک نهر را مسدود کند و دریاچه ای تشکیل دهد.سگ های آبی هم از شاخه های درختان سدهایی می سازند که رودها و نهرها را به هم متصل می کند و برکه های بزرگ و یا باتلاق ها را تشکیل می دهد.
- تشکیل دریاچه ها به وسیله انسان
انسان ها نیز با حفر حوضه ها و یا با ساختن سد روی رودها و یا چشمه ها، دریاچه مصنوعی می سازند. دریاچه های مصنوعی می توانند به مخازن تبدیل شوند و آب برای آبیاری، استفاده بهداشتی و یا صنعتی در آنها ذخیره شود. دریاچه های مصنوعی همچنین می توانند استفاده های تفریحی مانند قایقرانی، شنا و ماهیگیری داشته باشند. از طریق دریاچه های مصنوعی پشت سدها هم می توان برق آبی به دست آورد.
منبع : www.020.ir
چند دقیقه با دانستنی ها
این تصویر را خانم ها ببینند! با درمان دراکولایی جوان بمانید! تعیین دقیق زمان مرگ با مژکهای بینی! ریزش مو با کمبود مواد نشاسته ای در رژیم غذایی سیگار کشیدن در بارداری موجب مرگ ناگهانی نوزاد می شود شایعترین علائم بیاشتهایی عصبی
قلب دارای 2 دهلیز و 2 بطن است
چگونگی کار کردن دستگاه گردش خون
دستگاه گردش خون شامل قلب و رگ هاست. قلب مانند یک پمپ خون را داخل رگ ها به جریان می اندازد. رگ ها لوله هایی هستند که خون را به قسمت های مختلف بدن می برند.
رگ ها عبارتند از:
سرخرگ: رگ هایی که خون را از قلب خارج می کنند شریان یا سرخرگ نام دارند. دیواره سرخرگ ها کلفت و ماهیچه ای است.
سیاهرگ: رگ هایی که خون را به قلب می آورند ورید یا سیاهرگ نام دارند. دیواره سیاهرگ ها نازک است. رگ ها در همه قسمت های بدن وجود دارند و خون در آنها جریان دارد. خون مواد غذایی سلول های مختلف بدن را تأمین می کند و مواد زاید (دفعی) را از آنها می گیرد. اگر رگ ها وجود نداشته باشند یا اگر خون درون آنها نباشد، سلول ها چون قادر به تغذیه نیستند بعد از مدت کوتاهی می میرند.
مویرگ: وقتی سرخرگ وارد اندامی می شود، مانند ریشه گیاه شاخه شاخه می شود و در آخر به رگ های بسیار باریکی که دیواره آنها بسیار نازک است تبدیل می شود. به این رگ های کوچک مویرگ می گویند. مویرگ ها خون را بین سلول ها توزیع می کنند. یعنی غذا و اکسیژن را به سلول ها می دهند و در عوض مواد زاید و دی اکسید کربن را از آنها می گیرند. رگ ها می توانند گشاد یا تنگ شوند. به عنوان مثال عضلات هنگام کار به مواد غذایی بیشتری نیاز دارند. پس رگ ها گشاد می شوند تا خون بیشتری را به عضلات برسانند.
سیاهرگ ها خون را از نقاط مختلف بدن به دهلیز راست قلب می آورند
قلب:
قلب به وسیله یک دیواره تقریباً عمودی به دو نیمه راست و چپ تقسیم شده است. هرکدام از این نیمه ها هم توسط یک دیواره افقی دریچه دار به دو حفره فوقانی و تحتانی تقسیم شده است. حفره های فوقانی قلب را دهلیز و حفره های تحتانی قلب را بطن می نامند. دهلیز راست با بطن راست و دهلیز چپ با بطن چپ توسط دریچه ارتباط دارد. بنابراین قلب دارای چهار حفره است. دو حفره در بالا به نام دهلیز راست و دهلیز چپ و دو حفره در پایین به نام بطن راست و بطن چپ. قسمت راست قلب دارای خون سیاهرگی و قسمت چپ قلب دارای خون سرخرگی است.
گردش کوچک خون:
سیاهرگ ها خون را از نقاط مختلف بدن به دهلیز راست قلب می آورند. با انقباض دهلیز راست خون از دهلیز راست از طریق دریچه سه لتی (تریکوسپید) وارد بطن راست می شود. بعد با انقباض بطن راست خون از بطن راست از طریق سرخرگ ریه به ریه ها می رود تا در ریه ها دی اکسید کربن خون با اکسیژن هوا جایگزین شود. در نتیجه خونی که از ریه ها می آید دارای اکسیژن زیادی است و دی اکسیدکربن کمی دارد. این خون از طریق سیاهرگ های ریه وارد دهلیز چپ قلب می شود. این گردش خون از بطن راست قلب به ریه ها و برگشت خون از ریه ها به دهلیز چپ قلب را گردش کوچک خون می نامند.
گردش بزرگ خون:
خون اکسیژن دار که وارد دهلیز چپ شده بعد از انقباض دهلیز چپ از طریق دریچه دو لتی (میترال) وارد بطن چپ می شود. با انقباض بطن چپ خون وارد سرخرگ بزرگ بدن (آئورت) می شود. از طریق سرخرگ آئورت خون اکسیژن دار به تمام قسمت های مختلف بدن می رود تا مواد غذایی و اکسیژن را به آنها برساند و مواد زائد و دی اکسید کربن را از آنها بگیرد. خون بعد از گرفتن مواد زائد سلول های بدن وارد سیاهرگ ها می شود و از طریق سیاهرگ ها به دهلیز راست قلب می آید. این گردش خون از بطن چپ قلب و از طریق سرخرگ آئورت به تمام ارگان های بدن و برگشت آن به دهلیز راست قلب را گردش بزرگ خون می نامند.
منبع : www.020.ir
چند دقیقه با دانستنی ها
این تصویر را خانم ها ببینند! با درمان دراکولایی جوان بمانید! تعیین دقیق زمان مرگ با مژکهای بینی! ریزش مو با کمبود مواد نشاسته ای در رژیم غذایی سیگار کشیدن در بارداری موجب مرگ ناگهانی نوزاد می شود شایعترین علائم بیاشتهایی عصبی