
علی بن الحسین (ع) معروف به امام سجاد و زین العابدین، چهارمین امام شیعیان میباشد
دریغا که نزد بعضی از مورخان این تصور خطا، شایع است که پیشوایان شیعه امامیه از فرزندان امام حسین علیه السلام مردمی مظلوم و ستمکش بوده اند که پس از کشتاری که در کربلا روی داد، از سیاست کناره گرفتند و به ارشاد و عبادت و انقطاع از دنیا پرداختند و بر این گفته خود، به تاریخ زندگانی امام سجاد علیه السلام استناد می کنند و جدایی ظاهری او را از رهبری در کار سیاست، حجت نظر خود میدانند. بدیهی است که سبب این تصورات خطا که دامنگیر مورخان شده است این است که آنان پنداشته اند عدم اقدام پیشوایان به قیام مسلحانه بر ضد وضع حکومت روز، و تفویض جنبه رهبری سیاسی به دیگری، به معنای خودداری آنان از رهبری بوده است.
یک عمر تجربه تلخ
باید توجه داشت که امام سجاد علیه السلام، در بدترین زمان از زمانهایی که بر دوران رهبری اهل بیت علیهم السلام گذشت می زیست. چه، او با آغاز اوج انحرافی معاصر بود که پس از وفات رسول اکرم صلی الله علیه وآله روی داد و از زمان امام سجاد علیه السلام کم کم شکلی آشکار به خود گرفت. امام چهارم با همه محنتها و بلاها که در روزگار جدّ بزرگوارش امیرالمومنین علی علیه السلام روی داده بود همزمان بود. او سه سال پیش از شهادت امام علی علیه السلام متولد گردید. وقتی به جهان دیده گشود، جدش امیرمومنان علیه السلام در خط جهاد جنگ جمل غرق گرفتاری بود و زان پس، با امام حسن علیه السلام در محنت و گرفتاری های فراوان او می زیست و پس از آن نیز در فاجعه عظیم کربلا و قیام خونین پدر بزرگوارش امام حسین علیه السلام حضور داشت. او همه این رنج ها را طی کرد تا خود به طور مستقل رویاروی گرفتاری ها قرار گرفت.
امام تنها
امام سجاد علیه السلام به این امر ایمان داشت که تا وقتی از طرف پایگاه های مردمی و آگاه پشتیبانی نشود، تنها در دست گرفتن قدرت برای تحقق بخشیدن به عمل دگرگون سازی اجتماع اسلامی کافی نیست. پایگاه های مردمی نیز باید به هدفهای این قدرت آگاه باشند و به نظریه های او در حکومت ایمان داشته باشند، و در راه حمایت از آن حرکت کنند و مواضع آن را برای توده مردم تفسیر نمایند و در برابر تندبادها با استواری و قدرت بایستند.
امام سجاد علیه السلام این مقدورات را نداشت و این واقعیت را در تحلیلی جالب و دقیق برای ما بیان می کند و می فرماید:
«پروردگارا، در پیشامدهای ناگوار روزگار به ناتوانی خویش نگریستم و درماندگی خود را از جهت یاری طلبیدن از مردم در برابر کسانی که قصد جنگ با من داشتند دیدم و به تنهایی خود در برابر بسیاری کسانی که با من دشمنی داشتند، نظر کردم».
بنابراین مشاهده می کنیم که امام سجاد علیه السلام موضع خود را با آگاهی از دشمنان خویش تعیین کرده است و در این موقعیت اسفناک، از دو راه عملی، با امت و پیروان خود روبرو می گردد.
مدرسه بزرگ اسلامی
یکی از این دو راه عملی پیشوای چهارم، تهیه برنامه فکری و آگاهی عقیدتی و روانی امت بود. امام علی بن حسین علیهماالسلام در حقیقت دومین موسس مدرسه بزرگ اسلامی بود. خانه و مسجد، مدرسه او بود و طلاب در آن جا و در پیرامون وی جمع می شدند و بعدها شاگردانش، سازندگان تمدن اسلامی شدند و مردان تفکر و قانونگذاری و ادب اسلامی گردیدند . امام سجاد علیه السلام در دورانی پر اهمیت برای افزودن بر دانشمندان و راویان احادیث خود در علوم و فنون گوناگون قیام نمود. صحیفه سجادیه که انجیل آل محمد علیهمالسلام است از آثار اوست. این اثر از ثروت های فکری است که با وضع قواعد اخلاقی و اصول فضایل و علوم توحید و غیر آن، از سایر آثار متمایز است.

مشهورترین القاب امام سجاد (ع) زین العابدین و سجّاد است
انقلاب عظیم روانی
دومین راه، برانگیختن وجدان انقلابی افراد مسلمان و متمرکز ساختن و برانگیختن احساسشان به گناه و ضروری بودن جبران آن گناه بود. قیام پدر بزرگوار آن امام و پایان فاجعهآمیز آن در کربلا، توجه مردم را به گناهکاری شان جلب کرد و کینه و نفرت آنان را به بنی امیه برانگیخت. این مطلب را پس از قیام امام حسین علیه السلام و شهادت او آشکارا در ملت اسلام مشاهده می کنیم و می بینیم که بسیاری از مسلمانان از آن واقعه احساس گناه کردند و ملت در جهت تکفیر امویان به حرکت درآمد و کینه و نفرتش به بنی امیه روزافزون گردید.
این احساس گناه، عاملی بود پیوسته شعله ور، که مردم را برای شورش و انتقام خواهی، دایم به جلو می راند. امام علی بن الحسین علیهماالسلام کوشید، این احساس گناه را شعله ور سازد و بر مهیب آن بیفزاید. ایشان توانست هر وقت فرصتی به دست می آمد، مردم را به انقلاب بر ضد امویان برانگیزد و پیوسته این کار را از سر می گرفت، و آن شعله، نه فرو می نشست نه خاموش میشد.
در این راستا امام سجاد علیه السلام اعلامیه های عمومی صادر می فرمود و هر مسلمانی را که علیه زمامداران منحرف به شورش دست می زد، می ستود و از او به گرمی استقبال می کرد و او را سپاس میگفت. چنانکه وقتی محمد بن حنفیه با فرستاده مختار ثقفی نزد امام آمد تا در باب قیام مختار با او ایشان مشاوره کند، امام با سخنی کلی که فقط به مختار اختصاص نداشت، تقاضای محمد حنفیه را پذیرفت. سخنان او شامل همه مسلمانان و به گونه ای بود که مردم را وامیداشت رویاروی ستم بنی امیه و زمامداران منحرف آن بایستند.
منشور مبارزاتی
آن جوّ ناآرام و لبریز از شورش و اضطراب، بنی امیه را واداشت تا جنبشهای امام سجاد علیه السلام و کارهای او را زیر مراقبت شدید قرار دهند و هر حرکتی که از او سر می زد به شورشی نو تفسیر میشد که ناچار حکومت منحرف بنی امیه هدف آن بود. از گذرگاه آن محیط ناآرام و مضطرب، امام بایستی راه و روشی نو می یافت تا با آن محیط و شرایط بسیار دشوار، بتوان روبرو شد.
بنابراین امام دید که باید سخنان و آراء خود را در جامه خشونت انقلابی نپوشد. اگر چه در واقع مفاهیم آن گفتارها شدیدتر از خشونت و شورش بود. او تعابیر آن را در جامه اشارات و تحریک مستقیم بیاراست. او مشاهده کرد که نظریات اسلام و راه ها و روش های آن، حرمت خود را از دست داده و متروک گردیده است، پس سخنانش در صورت شکایت و دعا شکل گرفت و در آن، هر چه از شورش و تحریک به قیام که می خواست گنجانید. دعاهای او دارای نوعی معانی است که رویدادهای عصر او را تفسیر می کند و از مفاهیم تبلیغ و پی ریزی بنای امت لبریز است.
سیاست به روز
بنابراین با نگرشی به اوضاع دوران امامت حضرت سجاد علیه السلام که سرتاسر مقارن با آشوبها و بحرانهای گوناگون اجتماعی بود و با توجه به وجود زمامداران ستمگر و جنایتکار و مراقبتهای شدید آنان از امام، و نیز با توجه به نبودن یاران با ایمان و مجاهد و فداکار، به این نتیجه می رسیم که آن گرامی جز مبارزه منفی و پرورش شاگردانی ممتاز و نشر آثار علمی و اخلاقی چاره دیگری نداشت ولی با این حال می بینیم که آن امام همام، اگرچه از قیام مسلحانهی مستقیم بر ضد حاکمان منحرف کناره جویی فرمود و آن را با رهبری مدبرانه غیرمستقیم، به کلیه مسلمین انقلابی واگذاشت تا با فداکاری خود وجدان و اراده اسلامی را از خطر سقوط و نابودی حفظ کنند اما چنانکه گفته شد، آن حضرت در جنبه سیاسی، از رهبری خودداری نفرمود و تنها به عبادت روی نیاورد.
در واقع این مطلب، اختلاف شکل عمل سیاسی است که شرایط اجتماعی که هر امام در طی آن زیست می کند، آن را محدود می سازد. به عبارت دیگر، وضع اجتماعی که هر امام در آن زیست می کرد، شکل کار سیاسی او را محدود می ساخت و امام سجاد علیه السلام نیز همچون اجداد طاهرین خود، وجودش، بقایش و اسارتش عامل بقای اسلام گردید.
منبع:tebyan.net
در ادامه بخوانید
میلاد امام سجاد علیه السلام السلام ای سجده ی نورانی سجاده ها داستان تربیتی از امام سجاد (ع) رجعت پیامبر در آخر الزمان نماز امام زین العابدین علیه السّلام
شعر طنز در مورد روز کارمند
زنم گـــوید بـه من ، تو بی کلاسی
نــدارد زنــدگــی بـا تـو اســــاسی
پُـزت عالـی بـه وقـت خـواستگــاری
ولی اکنــون همیشـه آس و پاسی
دهی اُملت به من هـر روز و هـرشب
نمی بینـم به دست ات اسکناسی
نه تفریحی ،نه مهمانی ،نه گردش
نه ماشینی ،نه فرشی،نه پلاسی
نه انگشتر، نه گردنبند ،نه گوشوار
نه مانتوئی، نه چادر،نه لباسی ...
بــرای خــاطــرت از جــان گــذشتم
چقــدر ای مــرد ، رنـد و ناسپاسی
بخشکی شانس، از فکـر و خیـالات
نمانـده در سرم هــوش و حواسی
به او گفتـم : تحمـــل کـن عـزیزم !
نــدارد ســود عجــــز و التمــاسی
به اوگفتم :بفـرماچـاره ام چیست؟
اگــر کـــه چـاره کـــردی اقتباسی
به مـن گفتا :دلت خوش کارمندی
نه گیری رشـوه ای،نـه اختلاسی
طلاقم ده ،رها گـــردم زدست ات
نگیـرم بعــد از این با تـو تماسی !

اشعار طنز کارمندی
من فرد کارمندم مترو سوارم
هر روز رفت و برگشت این گشته کارم
با یک بلیط ارزان کلی مسافت
از خانه تا به کارم ره می سپارم
حسرت بدل بماندم یک دم نشینم
سرپا میان مردم تحت فشارم
دستم زبسکه گیرد آن میله محکم
در کتف خویش دردی جانکاه دارم
از بس که هل دهندم هر سوی مردم
آید برون دمارم از روزگارم
از لحظه ی ورودم تا وقت اخراج
جنگاوری نمونه در کارزارم
وقت سوار گشتن چون میوه ی کال
وقت پیاده گشتن من آبدارم
بسکه گدا ببینم در مترو هرروز
بر حال وروز آنها من اشکبارم
بازار داغ باشد بازار مترو
بهر خرید اجناس من بی قرارم
هم شیر مرغ دارد هم جان آدم
با قیمتی مناسب آید بکارم
هروز شاهدم بر دعوای مردم
بی طاقتیشان را افسوس دارم
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته
در ادامه بخوانید
دماغ عمل نکرده (شعر طنز) شعر طنز اسکناس شعر طنز مادر از ایرج میرزا شعر طنز ماه رمضان شعری در وصف زن ذلیلان شوخی با حافظ
خوردن با دست از آدابِ غذا خوردن در هند به شمار میآید
خوردن و آشامیدن در هندوستان نیز مانند سایر فرهنگها دارای جایگاه ویژهای بوده و دارای فرهنگ و آداب و رسوم خاص میباشد. آداب میز غذا از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است، اگرچه همیشه یک سری قوانین و آدابِ غذا خوردن در فرهنگها وجود دارد که باید حتماً رعایت شود. زمانی که در رستورانهای هند و یا خانههای مردم غذا میخورید باید آداب غذا خوردن را رعایت کنید.
کارد، چنگال و قاشق
اگرچه آشپزی و پخت و پز کردن در آشپزخانههای کشور هندوستان مستلزم استفاده از وسایل و ابزار بُرنده مانند انواع کارد، چنگال و غیره میباشد که برای موارد مختلف از آنها استفاده میشود، اما طبق سنتی که در هندوستان وجود دارد هندیها به هنگام خوردن از قاشق و چنگال و کارد استفاده نمیکنند. از نظر آنها خوردن بسیاری از غذاها مانند انواع نانهای هندی و کاری (به گوشت پخته شده همراه با سبزیجات گفته میشود که با انواع سُسها سرو میشود) زمانی لذتبخش است که با دست خورده شود.
گفته میشود که شاه ایران، زمانی که سفری به هندوستان داشتهاند چنان تحت تأثیر این رسم مردم هند (غذا خوردن با دست و بدون استفاده از قاشق و چنگال) قرار میگیرد که نکته جالبی را اظهار میدارد، وی میگوید: غذا خوردن با قاشق و چنگال مثل این میباشد که به کمکِ یک مترجم عاشق شوی!
هندیها معمولاً غذا خوردن با دست را اینگونه توجیه میکنند: غذا مقدس است و باید با دست لمس شده و خورده شود تا لذتِ خوردنِ آن حس شود. غذایی که با کارد و چنگال خورده میشود هیچ لذتی ندارد. خوردن با دست از آدابِ غذا خوردن در هند به شمار میآید که نیاز به تمرین و تجربه دارد و لازمه آن تمیز بودن دست میباشد. در ابتدا، دستها بویژه در قسمت ناخنها باید کاملاً شسته شوند.
نوع غذاهایی که در هندوستان خورده میشود بسیار متنوع است
در هندوستان، بلند بودن ناخن غیر بهداشتی محسوب میشود (البته بهجز در افرادی که مرتاض هستند)؛ از آنجایی که پاکیزه بودن دستها به هنگام غذا خوردن از اهمیت زیادی برخوردار میباشد لذا تمام رستورانها در هند یک سینک فقط برای شستن دستها دارند و آن را طوری تعبیه کردهاند که در معرض دید عموم باشد، البته پس از شستن دست نباید دستان خود را با حوله خشک کنید. یعنی دستان شما پس از شستن نباید با چیز دیگری تماس داشته باشد حتی حوله! به هنگام سفر کردن به هندوستان به یاد داشته باشید که حتی برای برداشتن و یا نوشیدنی از دست چپ استفاده نکنید.
البته این کار برای شما مشکل به نظر میآید پس بهتر است به هنگام غذا خوردن تصور کنید دستِ چپِ شما را با زنجیری به دگمه پیراهنتان بستهاند شما نمیتوانید از آن استفاده کنید! البته بعد از خوردنِ غذا نیز باید مجدداً دستان خود را بشویید.
هنگام استفاده از انگشتان دست، غذا توسط تکهای نان جمع شده و سریعاً به دهان گذاشته میشود. در هندِ شمالی، زمانی که غذای کاری خورده میشود نباید اجازه دهید که تمام انگشتان شما آغشته به آب و یا سُس گوشت شود و فقط از نوک انگشتان باید استفاده شود، خم کردنِ سر تا اندازهای به سمت بشقابِ غذا و یا نزدیک کردن بشقاب غذا به دهان معمولاً قابل قبول میباشد. زمانی که از نانهای نازک و پهن ماند (چاپاتی، روتی و نان) همراه با غذا استفاده میشود، بهتر است با استفاده از تکههای نان غذا را در بشقاب جمع کرده تا سُس و روغن غذا جذب نان شود.
البته تمام غذاهای هندی با دست خورده نمیشوند، غذاهایی که آبدار و یا باصطلاح آبکی میباشند مانند سوپها با قاشق خورده میشوند. در هند شمالی، غذاهایی مانند برنج ممولاً با قاشق خورده میشوند. علاوه بر این، قاشق و چنگال معمولاً در مواردی که لازم است تا از یک ظرف بزرگتر و عمومی غذا برداشته شده و به داخل ظرف خود بریزید استفاده میشود، زیرا در این مورد استفاده کردن از دست برای ریختنِ غذا به داخل ظرفِ خود کمال بیادبی محسوب میشود. در قدیم، هندیها استفاده از چنگال و چاقو را به هنگام سرو غذا بلد نبودند و از این ابزار فقط در آشپزخانه استفاده میکردند؛ قاشقها نیز معمولاً چوبی بودند و کمکم قاشقهای فلزی جایگزین آنها شدند.
جوتا- Jutha
مفهوم کلمه جوتا از نظر مردم هند (البته در مناطق مختلف هند، تلفظ این کلمه متفاوت است) یعنی هر چیزی که با دهان و یا بزاق شما تماس پیدا کند- و به عقیده آنها تعارف کردنِ جوتا (غذایی که در حال خوردنِ آن میباشید) به کس دیگر کاملاً بیادبی محسوب میشود و باقیمانده غذای خود (غذای دست خورده) را فقط به دام و یا افراد بسیار نزدیک خانوادهخود بدهید.
در هندوستان، بلند بودن ناخن غیر بهداشتی محسوب میشود
دستِ راست
یک قانون مهم و پراهمیت در هنگام غذا خوردن این است که همیشه به هنگام غذا خوردن و یا گرفتن غذا، از دستِ راست خود استفاده کنید. دست چپ، از نظر هندیها دستِ غیر تمیز و غیر بهداشتی به حساب میآید و استفاده کردن از آن موقع صرف غذا بیادبی میباشد؛ زیرا هندیها بههنگام توالت رفتن از دستِ چپ برای شستن خود استفاده میکنند از اینرو از نظر آنها این دست غیر بهداشتی میباشد.
از آنجایی که در آداب هندیها، جوتا- هر چیزی که با بزاق دهان در تماس قرار گرفته- پسندیده نمیباشد لذا زمانی که میخواهید غذا را از دیس غذا به داخل بشقاب خود بریزید فقط باید از دست چپ خود استفاده کنید و قاشق را در دستِ چپ خود بگیرید. از دست راست نباید استفاده شود زیرا دست راستِ شما به هنگام غذا خوردن با دهان و بزاق دهان شما آلوده شده و جوتا میباشد!
در بعضی موارد، استفاده از دست چپ پذیرفته میباشد مانند زمانی که پیاز و یا موادی از این قبیل را همراه با غذای خودمیل میکنید. البته در روستاها و مناطق دور افتاده هند غذا خوردن با دست راست چندان جدی گرفته نمیشود و میتوان از دست چپ نیز استفاده کرد؛ همچنین در بعضی اقوام هند، افرادی که چپ دست میباشند میتوانند با دستِ چپ خود غذا بخورند
گوشت گاو و خوک:
تقریباً تمام هندوها، گاو را موجودی مقدس میدانند و گوشت گاو را نمیخورند، مانند مسلمانان که گوشت خوک را غیر بهداشتی و خوردن آن را حرام میدانند. لذا در منوی (لیستِ) غذایی رستورانهایی که در مناطق نسبتاً قدیمیتر قرار دارند گوشت گاو و خوک دیده نمیشود و نباید از آنان تقاضای این نوع غذاها را کرد زیرا نوعی اهانت و توهین به حساب میآید.
سایر آداب :
در مناسبتها و مهمانیهای رسمی، رسم بر این است که تمامی افراد اجازه دهند در ابتدا میزبان و یا افراد مسنتر- افراد مسنتر بر میزبان ارجحیت دارند- شروع به خوردن غذا نمایند و سپس بقیه افراد شروع کنند. تمامی افراد باید قبل از خوردن غذا و نشستن بر سر میز دستان خود را بشویند زیرا بعضی از غذاها ترجیحاً با دست خورده میشود.
علاوه بر این، شستن دستها پس از خوردن غذا نیز الزامی است. معمولاً یک ظرف کوچک (همراه با آب ولرم و کمی لیمو) برای هر فرد در نظر گرفته میشود تا انگشتان خود را بشوید. لزومی ندارد که از تمامی غذاهای چیده شده بر سر میز خورده شود اما تمام کردن غذایی که داخل بشقاب غذای شما هست، الزامی است بنابر این به همان میزانی که میل دارید غذا در بشقاب خود بریزید.
نوع غذاها:
نوع غذاهایی که در هندوستان خورده میشود بسیار متنوع است و بستگی به منطقه و فرهنگ دارد. بطور مثال: در هندِ شمالی، برنج یکی از اقلام پرمصرف غذا میباشد، در حالیکه در هند جنوبی، روتی (نوعی نان از آرد گندم) زیادتر خورده میشود. غذاهای هندی معمولاً بسیار تند و پرادویه میباشند. انواع مختلفی از کاری (تهیه شده از تخممرغ، ماهی، گوشت و یا سبزیجات) در آنجا سرو میشود که بسیار معروف میباشد. گیاهخواری نیز در هند بسیار رایج است خصوصاً در بین مرتاضها و در بین اقوام مذهبی؛ هر گروه و مذهبی در هند، قوانین خاصی برای مواد غذایی و غذا خوردن دارند.
منبع:noortarjome.com
بیشتر بخوانید تا بیشتر بدانید
جشنواره رنگ هولی در هندوستان غذاهای محلی استان هرمزگان
طنز کارمندی
وقتی من یک کاری را دیر تمام میکنم، من کند هستم.
وقتی رییسم کار را طول دهد ، او دقیق و کامل است.
وقتی کاری رابدون اینکه از من خواسته شود انجام دهم،من قصد دارم خودم را زرنگ جلوه دهم.
وقتی رییسم این کار را کند ، او ابتکار عمل به خرج داده است.
وقتی من سعی در جلب رضایت رییسم داشته باشم ، من چاپلوسم.
وقتی رییسم ، رییسش را راضی نگه دارد ، او همکاری میکند.
وقتی یک روز مرخصی استعلاجی داشته باشم ، من همیشه مریض هستم.
وقتی رییسم در مرخصی استعلاجی باشد، او حتما خیلی بیمار است.
وقتی من مرخصی بخواهم، باید یک جلسه دلیل و توجیه بیاورم.
وقتی رییسم به مرخصی برود، باید میرفت چون خیلی کار کرده است.
وقتی من کار خوبی انجام میدهم، رییسم هرگز بخاطر نمی آورد.
وقتی من کار اشتباهی انجام دهم، رییسم هرگز فراموش نمیکند.
منبع:raheniloofari.blogfa.com
در ادامه بخوانید
بخون و بخند !! تفاوت درس خواندن دخترها و پسرها جاده زندگی مشترک - طنز دعوای دختر و پدر (طنز باحال) سیر تکامل خواستگاری - طنز طنز خنده دار-آداب سوار شدن بر قطار مترو
دره مرادبیگ بزرگترین دره کوهستان الوند است و در جنوب شهر همدان قرار دارد
برای فرار از گرمای طاقت فرسای تابستان ، غرب کشور یک گزینه مناسب محسوب می شود.همدان با داشتن مناظر طبیعی دلفریب در کنار آثار تاریخی این روزها یکی از پررونق ترین مقاصد گردشگری است. دره مرادبیگ با آب و هوای خنک یکی از زیباترین دیدنی های همدان است، که حتما باید در برنامه بازدیدتان قرار بگیرد.
دره مرادبیگ بزرگترین دره کوهستان الوند است و در جنوب شهر همدان قرار دارد.این دره در گذشته که شهر چندان گسترده نشدهبود، 4 کیلومتر با شهر فاصله داشت، تا اینکه بر اساس مصوبه شورای عالی شهرسازی در سال 67 شمسی، این دره به محدوده خدمات شهری ملحق و جزو شهر همدان محسوب شد.
آثار یک روستای قدیمی در غرب دره مرادبیگ، در یکی دو کیلومتری روستای دره مرادبیگ به چشم میخورد
دره مرادبیک برخلاف سایر درههای الوند مانند دره «ماوشانرود» و دره «گنجنامه» که در مسیر راههای باستانی قرار داشتند، در منطقه بستهای قرار دارد و تردد در آن بسیار اندک بودهاست. تنها راه ارتباطی، راه مالروی انتهای دره است که از طریق دره چشمه « فرشه » در فصول خشک سال با روستای پشت کوه (یال غربی الوند) امکان دسترسی دارد.
آثار یک روستای قدیمی در غرب این دره، در یکی دو کیلومتری روستای دره مرادبیگ به چشم میخورد.
از آب شدن برفها و آب چشمههای فراوان در این دره رود « الوسجرد » تشکیل شدهاست. این واژه از نام های دوران پارتی است و به احتمال قریب به یقین از نام روستایی که در دوران های گذشته در آنجا بوده، گرفته شدهاست.
دره مرادبیک برخلاف سایر درههای الوند در منطقه بستهای قرار دارد
از مکانهای معروف دره مرادبیگ میتوان به «دره گرگ»، «دره غول»، «دره حاج احمد(حاجمد)»، «لژه»، «شرشرآب»، «گوشتخل دره»، «روستا سیلوار»، «قزوله دره»، «سر دوش»، «حمام خرابه»، «محمود دره»، «قرق»، «ندو خانه»، «منبع»، «پررحمان» و «دره بهشت» اشاره کرد.
از مکانهای معروف دره مرادبیگ میتوان به «دره گرگ»، «دره غول» نام برد
منبع:tebyan.net
دور دنیا با یک کلیک
بانجی جامپینگ در جوار خشایارشاه! برج آرامگاه پیامبری در همدان جاذبههای گردشگری همدان روستای رنسانسی ایران