سیدرضا صالحیامیری (مشاور رییس جمهور) در گفتوگو با ایلنا، در واکنش به ممنوعیت برگزاری کنسرت در مشهد و همچنین اظهارات وزیر ارشاد در این باره، گفت: وزیر ارشاد شخصیت آشنا به مبانی علمی و فقهی هستند و آن چیزی که از جانب ایشان مطرح شد، برداشت اشتباه رسانهها بوده است. ایشان تاکید بر اجرای قانون داشتند.
مشاور رییس جمهور با تاکید بر اینکه در خصوص ممنوعیت برگزاری کنسرت در مشهد باید بحث ویژهای دنبال شود، اظهار داشت: تصمیم قطعی در این رابطه را شخص رییس جمهور گرفتند که در صحبتهای دو روز ایشان مطرح شد و آن این بود که در یک کشور باید یک نظام، یک قانون و یک سیستم داشته باشیم.
صالحی امیری با بیان این مطلب که کسی نباید در هر گوشه از کشور برای خودش قانون محلی وضع کند، تصریح کرد: جهتگیری کشور مبتنی بر قانون و حرکت بر مبنای سیاست عالی نظام است و هر حرکتی، خارج از آن باید تبدیل به قانون شود.
وی درباره اینکه وزیر ارشاد گفته است به نظر آیت الله علمالهدی در ارتباط با ممنوعیت برگزاری کنسرت احترام میگذاریم و کنسرتی برگزار نمیشود؟ خاطرنشانکرد: اساسا عقبنشینی از سوی وزیر ارشاد صورت نگرفته و این برداشت و تفسیر رسانهها از صحبتهای وی بوده است.
روز گذشته صالحی امیری در جلسه شورای اداری شهرستان تهران در ارتباط با ممنوعیت برگزاری کنسرتها، خطاب به مخالفان برگزاری کنسرتها گفته بود؛ اگر به جوانها نشاط ندهیم؛ نتیجهاش اعتیاد، طلاق، خشونت و فرار در جامعه میشود و چه کسی پاسخگوی این مسائل خواهد بود؟
به گزارش انتخاب ؛ وضعیت شکننده تعداد مشخص افراد اصولگرا و اصلاح طلب شورا از سه سال و نیم قبل تا کنون، شرایط عجیب و مبهمی را ایجاد کرده است، بطوریکه اکنون و تنها در چند روز باقی مانده به انتخاب هیات رئیسه شورای شهر مشخص نبودن خط مرز فکری بیشتر اعضا، بر آوردها در باره رای آوری کاندیدای اصولگرا یا اصلاح طلب را دشوار کرده است.
نکته ای که شرایط را غامض تر می کند تعداد تقریبا مساوی آرای ثابت دو جریان سیاسی در شورای شهر تهران است که بر شدت این رقابت افزوده، به همین دلیل از دست دادن رأی حتی یک نفر نیز ممکن است سرنوشت انتخابات را عوض کند.
بخش دیگری از تصمیمات مربوط به انتخاب رئیس شورا ظاهرا با لابی هایی که در بیرون از ساختمان بهشت وجود دارد همراه است. گویا اصولگرایان مایل نیستند ریاست شورا را از دست بدهند. با این حال اصلاح طلبان هم برنامه خیلی قوی و مشخصی برای گزینه نهایی ریاست خود در شورای شهر ندارند اما گزینه های خود را مشخص کرده اند که از میان آنها مسجد جامعی برای ریاست شورا و تندگویان و حکیمی پور برای هیات رییسه قطعی شده اند.
به نظر می رسد که اصولگرایان برای تمدید ریاست چمران دست بکار شده و لابی ها را آغاز کرده اند. این در حالی است که محمد سالاری عضو اصلاح طلب شورای شهر تهران چندی قبل در مصاحبه با روزنامه شرق با اشاره به وضعیت موجود گفت : "در این مدت اصلاح طلبان نهتنها جلسهای مجزا برای انتخابات هیأترئیسه نداشتهاند؛ بلکه اصراری هم به لابی با اعضا نداشتهاند. اعضای اصلاحطلب میدانند که چه افرادی درباره رأی روی چمران و مسجدجامعی تردید دارند؛ اما در این مدت با آنها صحبتی نداشتهایم و این تصمیم را به خودشان واگذار میکنیم."
آنچه در شرایط فعلی حساس به نظر می رسد رای ورزشکاران شورای شهر است که می تواند به هر سمتی چرخش کند. در این خصوص تندگویان، دیگر عضو اصلاح طلب شورا گفته است: «سال گذشته در انتخابات هیات رئیسه یک رأی سفید در میان آرا وجود داشت که این نشان می دهد که تعدادی از اصولگرایان از مدیریت چمران راضی نیستند و احتمالا در انتخابات هیات رئیسه آتی نیز تعداد رأیهای سفید در پی نارضایتی از مدیریت چمران در طیف اصولگرایان بیشتر خواهد شد.»
این خوش بینی تا حدی می تواند برای اصلاح طلبان امیدوار کننده باشد اما مشخص نیست در نهایت ورزشی های شورا به کدام سمت و سو میل می کنند .
بیشتر اصلاح طلبان شورا در باره رای ورزشکاران شورای شهر می گویند، تکلیف این افراد مشخص است و به نظر می رسد آنها برای رأی دادن، بر روی گزینه قبلی خود ایستادهاند، گرچه ممکن است در پی جلسات و ملاقات ها عده ای از اعضای شورا قول دهند که رأیشان را در سبد اصلاح طلبان اندازند؛ اما به نظر می رسد نباید برروی آنها حساب باز کرد.
مجموع ارزیابی ها نشان می دهد جریان اصلاح طلب در شورای شهر که مسجد جامعی را گزینه ریاست انتخاب کرده، در حال حاضر 13رأی دارد و هنوز به درستی مشخص نیست که در روز انتخاب رئیس شورا چه اتفاقی رخ خواهد داد.
بهرام پارسایی در گفتوگو با ایلنا، با اشاره به انتشار نامه عذرخواهی سعید مرتضوی درمورد حوادث کهریزک که منجر به درگذشت سهنفر از بازداشتشدگان حوادث سال ۸۸ شد، اعلام کرد: واقعیت این است که مرتضوی عذرخواهی نکرده، بلکه به خطاهایی که ۷ سال مرتکب شده، اعتراف کرده است.
لزوم برگزاری دادگاه ویژه برای شناسایی دیگر آمران و عاملان حوادث کهریزک
او با اشاره به فرموده مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه مسائلی که حدود ۷ سال پیش و در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ اتفاق افتاد، لطمهای به نظام بود، یادآور شد: اگر قرار باشد این خسارتها ریشهیابی شود، نیاز به برگزاری دادگاهی ویژه است تا مشخص شود در امتداد جریان کهریزک چه کسانی آمر و عامل بروز این مسائل بودند.
اعتراف مرتضوی پس از ۷ سال تکذیب حوادث کهریزک، افکار عمومی را جریحهدار کرد
سخنگوی کمیسیون اصل نود مجلس دهم همچنین خاطرنشان کرد: فاش شدن حوادث کهریزک در سال ٨٨ که حتى توسط دادستان وقت بارها تکذیب شد، منجر به ایجاد جو بىاعتمادى و جریحهدار شدن افکار عمومى و حوادث پس از آن شد. اگر آنچه امروز به آن معترف شدهاند را همان ۷ سال پیش میپذیرفتند و بر دفاع از عمل ناشایست خود اصرار نمیکردند، قطعاً تبعات کمتری برای نظام ایجاد میشد و حتی میتوانست از بروز اتفاقهای بعدی جلوگیری شود.
نماینده مردم شیراز در مجلس با اشاره به برخی انگیزههای احتمالی مرتضوی از اعتراف به کوتاهی در حوادث کهریزک، گفت: احتمال دارد مستندات جدیدی ارائه شده باشد که امکان ادامه کتمان جنایات کهریزک ازسوی مرتضوی سلب شده یا به هر دلیل، مجبور به چنین اعترافی شده باشد اما مسلم است که مرتضوی با شفافیت بیشتر به آن بپردازد و ابهامهای ایجاد شده نزد افکار عمومی را برطرف کند.
مرتضوی به مفاسد اقتصادیاش در تامین اجتماعی و شستا اعتراف کند
پارسایی تصریح کرد: مرتضوی فارغ از حوادث سال ۸۸ در پستهای اقتصادی مهمی در دولت نهم و دهم منصوب شد و در سازمان تامین اجتماعی و هلدینگ شستا مرتکب انحرافهای اقتصادی فراوانی شد و امروز باید در این باره نیز اعتراف کند که مرتکب چه خطاها و مفاسدی در این پستها شده، چرا که متاسفانه تا به امروز در خصوص فسادهاى کلان مالى پیگیری و اقدام دقیقی انجام نشده است.
لزوم بررسی پرونده حوادث کهریزک از دو جنبه شخصی و عمومی
سخنگوی فراکسیون امید در مجلس دهم نامه عذرخواهی مرتضوی را اعترافنامه دادستان سابق تهران دانست و گفت: در بررسی پرونده کهریزک باید به دو جنبه شخصی و عمومی این جنایت توجه کرد؛ به لحاظ شخصی، خانوادههای افرادی که بیگناه کشته شدند و همچنین خانوادهها و خود افرادى که تحت آزار و اذیت قرار گرفتهاند و در نتیجه بهلحاظ روحی و روانی دچار آسیبهای جدی شدند، باید تصمیم بگیرند که مرتضوی و دیگر آمران و عاملان مجازات شوند یا مورد بخشش و عفو قرار گیرند اما فارغ از تصمیم این افراد و خانوادهها، جنبه دیگر این پرونده، جنبه ملی و عمومى آن است که باید با رویکردی عمومی و کلان به آن توجه کرد.
او گفت: پس از انتشار این اعترافنامه، اظهارنظرهایی از طرف خانوادههای جانباختگان حوادث کهریزک در رسانهها منتشرشده و تاکید کردهاند که رضایت نخواهند داد، با این حال با فرض رضایتدادن خانوادهها، مرتضوی و همدستانش باید در قبال آسیبی که به منافع ملی و حیثیت نظام وارد کرده، پاسخگو باشند.
برخی زندانیان کهریزک همچون جانباختگان مورد آزار و اذیت قرار گرفتند
این نماینده اصلاحطلب مردم شیراز در مجلس با تاکید بر اینکه تصمیمگیری درخصوص جبران خسارتهای وارده برعهده دادگاه صالحه است، اعلام کرد: مسئله مهم دیگر این است که بجز سه نفری که در کهریزک جان باختند، تعدادی از زندانیان نیز، همچون جانباختگان مورد آزار و اذیت قرار گرفتند و باید مشخص شود که آیا مرتضوى حاضر به عذرخواهى از این افراد هم هست یا خیر.
او تاکید کرد: درصورتی که درخصوص این مسئله شفافسازی شود، اعتماد مردم به نظام بیشتر خواهد شد و پشتوانه مردمی نظام افزایش مییابد اما اگر این موضوع سیاسی برخورد کنند و بخواهند با اکتفا به همین نامه، از ادامه بررسیها ممانعت کنند، بیاعتمادی مردم به دستگاه قضایی بیشتر خواهد شد.
قوه قضاییه در قبال اعتراف مرتضوی ساکت نماند
سخنگوی کمیسیون اصل نود مجلس دهم خاطرنشان کرد: انتظار میرود قوه محترم قضاییه و مدعیالعموم در قبال این اعتراف ساکت نماند و با اقدامی در خور، بهگونهای رفتار کند که مردم نتایج آن را بهطور ملموس احساس کنند.
او با تاکید بر اینکه رسیدگی کامل به این موضوع به صلاح نظام است، گفت: قطعاً آقای مرتضوی تنها مسئول این حوادث نبوده و باید مشخص شود آیا از دیگر آمران و عاملان فجایع کهریزک نام خواهد برد یا خیر.
پارسایی در توضیح انگیزه مرتضوی از استفاده از عنوان «شهید» برای جانباختگان حوادث سال ۸۸، یادآور شد: مفهوم «شهید» مشخص و تعریفشده است. مرتضوی باید بپذیرد اگر جانباختگان «شهید» هستند، راهشان راه حق بوده است. این درحالی است که تا پیش از این، انواع اتهامزنیها نسبت به این افراد صورت میگرفت.
مرتضوی باید همان زمان به احترام دلجویی رهبری از خانوادههای جانباختگان، اعتراف میکرد
پارسایی در پایان با اشاره به دلجویی مقام معظم رهبری از خانوادههای برخی از جانباختگان کهریزک، خاطرنشان کرد: بهتر بود مرتضوی و دیگر آمران و عاملان حوادث کهریزک همان زمان به احترام دلجویی مقام معظم رهبری از این خانوادهها، اعتراف میکردند چرا که قطعاً در این صورت در روند قضاوت افکار عمومى و همینطور کلیت پرونده تغییر ایجاد میشد و در مسیر عادلانهترى قرار میگرفت.
به گزارش ایسنا حجتالاسلام و المسلمین روحانی که در مراسم آغاز سال تحصیلی حضور یافته بود؛ پرسش مهر سال 95-96 را به مساله خشونت اختصا ص داد و از دانش آموزان سوال کرد :خشونت از کجا نشات گرفته است؟ چگونه عده ای خشونت را می آموزند؟ در برابر خشونت چگونه باید ایستادگی کرد؟
رییس جمهور در تکمیل پرسش خود از دانشآمزان سراسر کشور سوال کرد :چگونه میتوانیم کشور و جامعه ای دارای رحمت اسلامی و نبوی داشته باشیم ؟
چگونه میتوانیم جوامع، منطقه و جهان را از خشونت برهانیم؟
«اصلاحطلبان به دنبال سازوکار جدیدی برای حضور قدرتمندتر در انتخابات هستند. اصلاحطلبان به دنبال تشکیل یک مربع چهار ضلعی تصمیمگیری شامل رئیس دولت اصلاحات، آیتا...هاشمی، آقای ناطق نوری و آقای روحانی برای انتخابات هستند. در این جمع رئیس دولت اصلاحات دیدگاههای اصلاحطلبان را نمایندگی میکند، آقای ناطق نوری دیدگاههای اصولگرایان معتدل را رهبری میکند و آیتا...هاشمی نیز نقش محوری و تجمیعکننده دیدگاهها را ایفا میکند و در نهایت نیز این دیدگاهها به آقای روحانی منتقل میشود. نکته دیگر اینکه قرار نیست در این جمع ائتلاف خاصی صورت بگیرد، بلکه این مربع چهار ضلعی به دنبال تعامل برای تحقق منافع ملی است.
اصلاحطلبان به این نتیجه رسیدهاند که نباید به تنهایی در انتخابات آینده حضور پیدا کنند بلکه باید یک جبهه مشترک و قدرتمند با اصولگرایان معتدل و جریان اعتدال گرا تشکیل دهند تا آقای روحانی با پشتوانه محکم و منطقی در انتخابات حضور پیدا کند».
جملات بالا سخنان مهندس احمد خرم وزیر راه دولت اصلاحات در گفتوگو با «آرمان امروز» است. این در حالی است که در این گفتوگوی مفصل وزیر سابق راه از دیدار اخیر خود با رئیس دولت اصلاحات و موضع ایشان در انتخابات آینده نیز پرده بر میدارد و عنوان میکند:«موضع رئیس دولت اصلاحات این است که اصلاحطلبان بدون قید و شرط از آقای روحانی در انتخابات حمایت کنند».
در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید:
اصلاحطلبان در انتخابات۹۶ چه استراتژیای در پیش خواهند گرفت؟آیا آقای روحانی گزینه قطعی جریان اصلاحات در انتخابات خواهد بود؟
در هفتههای اخیر برخی از اصلاحطلبان سخنانی را به زبان آوردهاند که بدون هماهنگی با بزرگان جریان اصلاحات بوده است. اصلاحطلبان باید این نکته را بپذیرند که جریان اصلاحات دارای رهبری و اتاق فکر و شورای عالی سیاستگذاری است. به همین دلیل باید از اظهارنظرهای مناقشه آمیز و شخصی پرهیز کنند و همه تلاش کنند سیاستهای کلی جریان اصلاحات را برای افکار عمومی تشریح و تبیین کنند. همه این مسائل نیز برای جلوگیری از تکرار دوران هشت ساله قبل از آقای روحانی است. به نظر من هنوز خطر بازگشت دوران هشت ساله احمدینژاد به شکلهای دیگر وجود دارد. وضعیت احمدینژاد تا حدودی مشخص است.
وی یا با تاکید بزرگان نظام و جریان اصولگرایی کاندیدا نمیشود یا اینکه رد صلاحیت میشود. احمدینژاد یک مهره سوخته سیاسی است و تلاشی که در شرایط کنونی انجام میدهد یک تلاش «مذبوحانه» است. از سوی دیگر نیز اصولگرایان حاضر نخواهند بود از یک مهره سوخته در انتخابات ریاستجمهوری استفاده کنند. به نظر من جریان اصلاحات باید در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ تنها با یک کاندیدا وارد انتخابات شود که در شرایط کنونی بهترین گزینه آقای روحانی است.
اصلاحطلبان تنها در صورتی که آقای روحانی قصد نداشته باشد در انتخابات شرکت کنند باید به فکر معرفی گزینه جدید باشند. این وضعیت نیز بسیار بعید است و اگر اتفاق عجیب و غیرمنتظرهای رخ ندهد آقای روحانی دوباره در انتخابات شرکت خواهد کرد. البته اخبار ضد و نقیضی به گوش میرسد مبنی براینکه برخی دستهای پشت پرده به دنبال این هستند که آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری آینده شرکت نکند. از سوی دیگر نیز تلاشهای زیادی صورت میگیرد که در شورای عالی سیاستگذاری جریان اصلاحات تفرقه و چند دستگی به وجود بیاورند تا اصلاحطلبان نتوانند به درستی درباره انتخابات آینده تصمیمگیری کنند.
این تلاشها از چه راههایی صورت میگیرد؟
این اتفاق به شکلهای مختلف صورت میگیرد. به عنوان مثال در هفتههای اخیر اصولگرایان به شکلهای مختلف تلاش کردهاند روی خاستگاه اصولگرایی آقای روحانی تاکید کنند و به افکار عمومی القا کنند که اگر اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ از آقای روحانی حمایت کردند اتفاق عجیبی نیست و یک مساله کاملا طبیعی است. هدف دیگر اصولگرایان از طرح این مساله این است که با اعلام حمایت تلویحی خود از آقای روحانی اصلاحطلبان را دچار تردید و نگرانی کنند که آیا آقای روحانی به سمت اصولگرایان گرایش پیدا میکند یا خیر.
اصولگرایان به شکلهای مختلف به دنبال این هستند که اصلاحطلبان را وادار به رفتارهای واکنشی و احساسی کنند. از سوی دیگر آقای روحانی باید مراقب پشتوانه اجتماعی خود باشد و اجازه ندهد بیش از پیش بین دولت و پشتوانه اجتماعی فاصله بیفتد. در شرایط کنونی برخی از اصلاحطلبان از رویکرد آقای روحانی پس از انتخابات ریاستجمهوری۹۲دلخور هستند و احساس میکنند آقای روحانی پس از حضور در پاستور برخی وعدههای خود را به فراموشی سپرد و رویکرد دیگری در پیش گرفت. آقای روحانی میتوانست استفاده بهتری از نخبگان جریان اصلاحات برای اداره کشور کند.
بنده زمانی که در وزارت راه حضور داشتم برای اجرای چهار پروژه بزرگ کشور از وزرای پیشین وزارت راه استفاده کردم. شرایط به گونهای بود که بنده شخصا پروژه احداث فرودگاه حضرت امام (ره) را در مدیریت میکردم، آقای ترکان پروژه۱۰۰۰کیلومتر راه آهن مشهد به بافق را مدیریت میکردند، پروژه پل میان گذر ارومیه را نیز آقای دکتر کلانتری برعهده گرفتند، مسئولیت اجرایی اتوبان تهران به شمال با آقای سعیدی کیا بود و آقای غرضی نیز مدیریت پروژه قطار سریع السیر تهران به اصفهان را برعهده داشتند. آقای روحانی نیز میتوانست استفاده بهتری از نخبگان جریانهای سیاسی و بویژه جریان اصلاحات انجام بدهد که متاسفانه این اتفاق در دولت اول ایشان رخ نداد.
برخی از اصلاحطلبان معتقدند باید در طول آقای روحانی گزینه معرفی کرد و نه در عرض ایشان. اتفاقی که در سال۸۰ ۱۳نیز رخ داد و در حالی که گزینه اصلی اصلاحطلبان رئیس دولت اصلاحات بود، علی شمخانی نیز کاندیدای ریاستجمهوری شد. ارزیابی شما چیست؟
این اتفاق در شرایطی مفید است که گزینهای که در کنار آقای روحانی معرفی میشود پس از مدتی احساس نکند دارای پایگاه رای مستقل است و میتواند رئیسجمهور شود و باعث دو دستگی در انتخابات شود. در شرایط کنونی اصلاحطلبان باید این نکته را در نظر داشته باشند که رقابتهای انتخاباتی بین دو جریان اصلاحطلب و اصولگراست و شرایط به گونهای نیست که طیفهای مختلف اصلاحطلبی بتوانند با هم رقابت کنند.
اصلاحطلبان باید خاطره تلخ انتخابات سال۸۴ را به خاطر بیاورند که در آن مقطع زمانی با وجود توصیه بزرگان این جریان با چند گزینه وارد رقابتهای انتخاباتی شدند و در نهایت نیز به دلیل پراکنده شدن آرای اصلاحطلبان، احمدینژاد به قدرت رسید. بدون شک اگر تجربه سال۸۴ در انتخابات۹۶ نیز تکرار شود، اصلاحطلبان به صورت قطعی شکست خواهند خورد. اگر اشتباه تاریخی و استراتژیک اصلاحطلبان نبود، احمدینژاد در حد و اندازههایی نبود که بتواند به ریاستجمهوری برسد. حد و اندازههای احمدینژاد بیش از فرمانداری و در نهایت استانداری نبود.
چرا اصولگرایان با وجود اینکه در سال۹۲ هیچ گونه حمایتی از آقای روحانی نکردند، در شرایط کنونی به دنبال نزدیک شدن به آقای روحانی هستند؟
اصولگرایان معتدل با مشاهده شیوه مدیریت آقای روحانی و اینکه ایشان همواره خود را فراجناحی معرفی کرده به دنبال نزدیک شدن به ایشان برای گرفتن امتیازات جناحی و جریانی هستند. نکته دیگر اینکه موفقیتهای آقای روحانی در زمینه سیاست خارجی و داخلی باعث شده که اصولگرایان از ثبت این دستاوردها به نام جریان اصلاحات به عنوان مهمترین جریان حامی آقای روحانی هراس داشته باشند. در نتیجه تلاش میکنند با نزدیکشدن به آقای روحانی فاصله اصلاحطلبان با آقای روحانی را بیشتر کنند و خود را در موفقیتهای دولت سهیم و شریک نشان دهند. از سوی دیگر اصولگرایان با فقدان یک گزینه مناسب برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری آینده مواجه هستند و به دلیل مشکلات درونی تلاش میکنند فرار رو به جلو انجام دهند و با نزدیک شدن به آقای روحانی بر مشکلات درون گروهی خود سرپوش بگذارند. با این وجود اصلاحطلبان باید این نکته را در نظر بگیرند که اگر در انتخابات ریاستجمهوری آینده از حسن روحانی حمایت نکنند کشور با بحران جدی مواجه خواهد شد.
آقای روحانی به برخی از وعدههای انتخاباتی خود عمل نکرده اما این مساله دلیل نمیشود که ایشان کارنامه قابل قبولی نداشته باشد. به نظر من اگر بخواهیم از صد به کارنامه آقای روحانی نمره بدهیم ایشان نمرهای بیش از هفتاد کسب خواهند کرد. آقای روحانی در سال۹۲ یک دولت بیانضباط و ناهماهنگ را تحویل گرفته و در طول سه سال گذشته تلاش کرده با تدبیرو درایت نابسامانیهای باقیمانده از دولت احمدینژاد را ساماندهی کند و به مدیریت کشور نظم وانضباط دهد.
در شرایطی که آقای روحانی موفق شود دوباره به مقام ریاستجمهوری برسد، چه اقدامات مهمی را باید در دستور کار خود قرار بدهد؟
مهمترین اقدامی که آقای روحانی باید در چهارسال دوم خود انجام دهد اعتمادسازی بین دولت و مردم است. نکته دیگر اینکه آقای روحانی و دولت ایشان باید سعه صدر بیشتری در مقابل انتقادات از خود نشان بدهند. البته بنده بین انتقاد و مخالفت و دشمنی تفکیک قائل میشوم. به هر حال برخی از همان ابتدای دولت آقای روحانی و بدون مشاهده شیوه مدیریت ایشان و تنها به دلیل شکست در انتخابات با آقای روحانی مخالفت کردند و به شکلهای مختلف در مسیر دولت سنگ اندازی کردند.
با این وجود برخی از انتقاداتی که از سوی شخصیتهای دلسوز و متعهد عنوان میشد نیز مورد توجه آقای روحانی قرار نمیگرفت. آقای روحانی باید بین انتقاد سازنده و دشمنی تفکیک قائل میشد و از انتقادات سازنده در جهت عملکرد بهتر دولت استفاده میکرد. نکته دیگر اینکه دغدغه آقای روحانی فقط باید مردم و حل مشکلات مردم باشد. ایشان نباید وقت و انرژی خود را صرف مقابله با مخالفان و پاسخگویی به آنها کند. هر چه دولت یازدهم عملکرد بهتری در زمینه حل مشکلات مردم داشته باشد به همان اندازه فشارهای مخالفان نیز کاهش پیدا میکند.
تغییرات مدیریتی در دولت آینده آقای روحانی به چه میزان جدی است؟آقای روحــــانی کدام بخشهای کابینه را باید ترمیم کند؟
به نظر من در کابینه اول آقای روحانی به جز چند وزیر بقیه وزرا عملکرد قابل قبولی نداشتند و در صحنه حاضر نبودند. وزارتخانههای امور خارجه، بهداشت، نفت، جهاد کشاورزی در دولت یازدهم عملکرد قابل قبولی داشتند اما کارنامه بقیه وزارتخانهها قابل دفاع نیست. در اغلب وزارتخانهها تصمیمگیریها یا با مشکلات جدی مواجه بود یا با تاخیر صورت میگرفت. در سه سال گذشته بسیاری از سرمایهگذاران خارجی تلاش کردند در ایران سرمایهگذاری کنند. با این وجود برخورد فعالی از سوی دولت با این افراد صورت نگرفت. برخی از این سرمایهگذاران حتی پول هم با خود به ایران آورده بودند اما شرایط سرمایهگذاری برای آنها به خوبی مهیا نشد.
چرا آقای روحانی با علم به اینکه بخشی از کابینه نیاز به تغییر دارد، دست به هیچ گونه تغییری نزد؟ چه عواملی باعث تردید آقای روحانی در این زمینه شد؟
آقای روحانی در دو سال ابتدایی دولت خود به این نتیجه رسیده بود که باید برخی از وزرا را تغییر بدهد. به همین دلیل به دنبال فرصت بود تا دیدگاههای خود را عملیاتی کند. با این وجود با نزدیک شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی و ردصلاحیت گسترده اصلاحطلبان در این انتخابات صبر کردند تا تغییرات خود را پس از تشکیل مجلس دهم عملیاتی کنند. از سوی دیگر با تشکیل مجلس دهم و وضعیت پرنوسانی که مجلس پیدا کرد آقای روحانی تصمیم گرفت که در کابینه خود تغییر ایجاد نکند تا کشور از نظر مدیریتی دچار بینظمی نشود.
اگر قرار بود تغییری در کابینه صورت بگیرد باید در یک یا دوسالگی دولت این تغییرات صورت میگرفت تا وزرای جدید زمان کافی برای پیادهکردن دیدگاههای خود داشته باشند. به صورت کلی دولت یازدهم دچار «دیر تصمیمی» است. یعنی نمیتواند برای مشکلات کشور به سرعت تصمیم عاجل و دقیق اتخاذ کند. این وضعیت حتی در وزارتخانهها قوی دولت نیز وجود دارد. از سوی دیگر ارتباط دولت با استانداران نیز ضعیف است و یک رابطه قوی و دوطرفه بین دولت و مدیران استان صورت نمیگیرد.
شما آخرین بار چه زمانی با رئیس دولت اصلاحات دیدار داشتید؟دیدگاه ایشان درباره انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ چیست؟
بنده به تازگی با ایشان دیدار داشتم. رئیس دولت اصلاحات معتقدند مصلحت کشور در شرایط کنونی ایجاب میکند که اصلاحطلبان از آقای روحانی حمایت کنند و به دنبال معرفی هیچ گزینه دیگری در انتخابات آینده نباشند. ایشان معتقدند حمایت اصلاحطلبان از آقای روحانی به هیچ عنوان نباید مشروط باشد بلکه اصلاحطلبان باید در انتخابات آینده به صورت تمام قد از آقای روحانی حمایت کنند. ایشان اعتقاد دارند ما هیچ انتظاری از آقای روحانی نداریم.
اگر آقای روحانی به وظایف خود به خوبی عمل کردند، مردم و همه جریانهای سیاسی از آن سود میبرند. اما اگر ایشان به وظایف خود عمل نکردند ما به وظیفه خود که حمایت از ایشان در انتخابات است عمل میکنیم. البته رئیس دولت اصلاحات در دیداری که با آقای روحانی داشتند از عملکرد برخی وزرا در زمینه عدم حمایت از آقای عارف در انتخاب رئیس مجلس گلایههایی کرده بودند. با این وجود باید بپذیریم که این مسائل در دنیای سیاست طبیعی است و نباید زیاد روی اصطکاک به وجود آمده پافشاری کرد و آن را بزرگ جلوه داد.
به نظر من شرایط کنونی ایجاب میکند که اصلاحطلبان از بدعهدی حزب حامی دولت در انتخابات مجلس عبور کند و به آینده و روزهای سخت ریاستجمهوری۹۶ بیندیشد. در انتخابات ریاستجمهوری آینده حامیان دولت و اصلاحطلبان برای پیروزی بر رقیب سیاسی خود به کمک هم نیاز دارند و با همکاری و همدلی به این مهم دست خواهند یافت. در نتیجه دامن زدن به اختلافات به هیچ عنوان به مصلحت نیست و حزب اعتدال و توسعه و حامیان دولت باید هرچه سریعتر دیدگاههای خود را به دیدگاههای جریان اصلاحات نزدیک کنند تا آقای روحانی در انتخابات آینده از قدرت مانور بیشتری برخودار باشند.
آیا ساز و کار جدیدی برای مذاکره اصلاحطلبان با آقای روحانی در انتخابات۹۶ در نظر گرفته شده است؟
بله؛ اصلاحطلبان به دنبال سازوکار جدیدی برای حضور قدرتمندتر در انتخابات هستند. اصلاحطلبان به دنبال تشکیل یک مربع چهار ضلعی تصمیمگیری شامل رئیس دولت اصلاحات، آیتا...هاشمی، آقای ناطق نوری و آقای روحانی برای انتخابات هستند.
در این جمع رئیس دولت اصلاحات دیدگاههای اصلاحطلبان را نمایندگی میکند، آقای ناطق نوری دیدگاههای اصولگرایان معتدل را رهبری میکند و آیتا...هاشمی نیز نقش محوری و تجمیعکننده دیدگاهها را ایفا میکند و در نهایت نیز این دیدگاهها به آقای روحانی منتقل میشود. نکته دیگر اینکه قرار نیست در این جمع ائتلاف خاصی صورت بگیرد، بلکه این مربع چهار ضلعی به دنبال تعامل برای تحقق منافع ملی است. اصلاحطلبان به این نتیجه رسیدهاند که نباید به تنهایی در انتخابات آینده حضور پیدا کنند بلکه باید یک جبهه مشترک و قدرتمند با اصولگرایان معتدل و جریان اعتدال گرا تشکیل دهند تا آقای روحانی با پشتوانه محکم و منطقی در انتخابات حضور پیدا کند.
فضای سیاسی کشور به شکلی نیست که یک جریان سیاسی تنها به منافع خود بیندیشد و منافع ملی را در اولویت بعدی خود قرار بدهد. در نتیجه اصلاحطلبان تصمیم گرفتهاند با رهبری بزرگانی مانند آیتا...هاشمی، رئیس دولت اصلاحات، آقای ناطق نوری و همچنین آقای روحانی با یک تشکیلات منسجم پا به رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری بگذارند. بدون شک اگر این وضعیت شکل بگیرد و اصلاحطلبان و اعتدال گرایان در یک جبهه انتخابات قرار بگیرند پیروزی آقای روحانی در انتخابات آینده قطعی و حتمی خواهد بود.
اخبار سیاسی - آرمان