هر زنی بنا بر استفاده از کیف دستی باید آن را تهیه و مرتب کند. روزگاری کیف دستی خانمها فقط برای تزئین بهکار می رفت ولی در حال حاضر کیف یک همراه مناسب برای خیلی از مناسبات برای خانمها است. به همین دلیل شما ازپیشنهادهای ما برای مرتب نمودن کیف خود استفاده کنید.
مرحله 1
کیف خود رابر روی میز خالی کنید و به آنچه که از درون کیف شما بیرون میآید توجه کنید. چیزهایی که به درد شما نمیخورد را دور بریزید مثل یک لیست خرید و یا جعبه آدامسی که تمام شده است. بعد به سراغ کیف پول خود بروید، قبضهایی که از تاریخ آنها زمان طولانی گذشته یا فیشهای دستگاهةای خودپرداز را از کیف خارج و پولهای خود را مرتب کنید. چیزهایی که لازم است در کیف شما حتماْ باشد، کیف پول، تلفن همراه و چند قطعه از لوازم آرایشی مثل رژ لب و یک سایه است.
مرحله 2
وسایل آرایشی که میخواهید به همراه داشته باشید را در درون یک کیف کوچک آرایش قراردهید. دفترچه یادداشت خود را نیز به همراه یک قلم را نیز در کیف کوچک دیگری جای دهید. کیف پول خود را همیشه در جایی بگذارید که در دسترس باشد. همچنین یک سری دارو همیشه باید همراه شما باشد برای آنها هم کیف کوچکی را انتخاب کنید. در حال حاضر شما جند کیف کوچک دارید که به راحتی در کیف دستی شما جای میگیرد.
مرحله 3
شما ممکن است از یک کیف کوچک برای یک مناسبت و یا یک کیف بزرگ در جای دیگر استفاده کنید. شما بسته به نوع شرایط خود و کیفتان میتوانید چند وسیله را از کیف خود حذف و یا به آن اضافه کنید به عنوان مثال، شما در کیف دستی کوچک میتوانید قلم و دفترچه یادداشت داشته باشید ولی در کیف بزرگتر میتوانید به قلم و دفترچه، تقویم و نقشه نیز اضافه کنید. و به یاد داشته باشید که هر چند روز یکبار کیف پول خود را تمیز کنید.
مرحله 4
جابهجایی وسایل خود را آغاز کنید. کیف پول و کیف دارو را که همیشه باید در دسترس باشد را در اولویت قرار دهید. معمولاْ در کیف بزرگ یک کیف دستی کوچک نیز برای خود تعبیه کنید. ممکن است شما در محل کار خود مجبور شوید به مأموریت کوتاه اداری بروید و به بردن کیف دستی بزرگ نیازی نباشد. در آن صورت میتوانید کیف دستی کوچک را که فقط وسایل مورد نیاز در آن قرار دارد را با خود ببرید.
مرحله 5
کیف دستی خود را برای مرتب نمودن بررسی کنید، کیفهای کوچک پلاستیکی و یا پارچه ای برای مصارف داخل کیف شما وجود دارد. بعد از اینکه شما کاملاْ کیف خود را مرتب کردید، استفاده از آن به مراتب برای شما در هر شرایطی راحتتر می شود
منبع : zananeh.blogsky
مهارت های خانه داری
آموزش تزئین هندوانه تزیین نقل آموزش تزیین پیاز آموزش جای حوله و دستمال کاغذی آموزش ساخت سبد میوه آموزش ساخت شمع یخی
بهترین راه برای تهویه طبیعی و ایجاد جریان هوا در خانه، باز گذاشتن در و پنجره ها در ساعاتی از روز است اما برای اینکه مگس، پشه و حشرات موذی وارد خانه تان نشود، بهتر است روی در و پنجره ها توری نصب کنید...
به عقیده کارشناسان بهداشت، بهترین و سالم ترین راه برای مبارزه با حشرات و جوندگان و پیشگیری از ورود آنها به خانه، استفاده از روش های ساده فیزیکی مانند نصب توری روی در و پنجره هاست. اما پیش از نصب توری روی در و پنجره به این نکات توجه کنید:
۱) در و پنجره های توری با قاب های چوبی و آلومینیومی و توری های فلزی یا پلاستیکی با جنس وینیل و یا پی وی سی در انواع ثابت، کشویی افقی، کشویی عمودی و خودجمع شونده در بازار موجودند که می توانید با توجه به نیازتان نوع مناسب را سفارش دهید. به طور مثال برای بالکن و پنجره هایی که زیاد باز و بسته می شوند انواع کشویی مناسب هستند.
۲) هنگام نصب توری به منظور مبارزه با حشرات دقت کنید و جایی را از قلم نیندازید. فراموش نکنید که روی پنجره های کوچک حمام و سرویس های بهداشتی هم لازم است توری نصب کنید.
۳) تمیز کردن توری را فراموش نکنید. برای این کار می توان از بخارشو استفاده کرد.
۴) به طور مرتب در و پنجره های توری های را از نظر وجود پارگی و سوراخ بررسی کنید و در اولین فرصت آنها را تعمیر کنید. هر چند سال یکبار نیز آنها را تعویض کنید.
۵) اگر می خواهید زیاد هزینه نکنید و به طور موقت روی پنجره ها توری نصب کنید، می توانید از توری های پارچه ای استفاده کنید. این توری ها را می توان با هزینه بسیار کم تهیه کرد و با چسب و باند مخصوص به شکل ثابت روی چهارچوب پنجره نصب کرد.
۶) توری های پارچه ای با شبکه های ریز را انتخاب کنید و هنگام نصب آنها را کمی شل روی چهارچوب پنجره بچسبانید تا هنگام باز و بسته شدن پنجره سوراخ یا پاره نشوند.
مهارت های خانه داری
آموزش تصویری تزیین یک کیف دستی ساده! آموزش قابهای هنری ساده و زیبا با پارچه آموزش پاپیون برای تزئین کادو ( عکس) تزئین روی جعبه کادو با مروارید دوزی و... روش تهیه یک قاب آینه مدرن وزیبا+عکس روش خشک کردن گل های طبیعی,
دخل و خرجمان به هم نمیخورد، همیشه هشتمان گرو نهمان است، آرزوی همه چیز به دلمان مانده، وسط ماه کفگیرمان به ته دیگ میخورد، حقوقمان فقط کفاف چیپس و پفک بچهها را میدهد، نمیدانم انگار کف دستش سوراخ است تا پول میگیرد غیب میشود، حقوق کارمندی که فقط رفع گدایی است و...
من وظیفهای ندارم پولم را خرج زندگی کنم، خرج خانه وظیفه مرد است. پول من مال خودم است، پولتو مال همه اهل خانه است. خانه باید به نام زن باشد ... ماشین هم به نام زن باشد، چون او باید به آیندهاش اطمینان داشته باشد!
چه جملات آشنایی، این حرفها خیلی جاها به گوشمان خورده و خیلی وقتها خندهمان را درآورده و بعضی وقتها کوه بغض را در گلویمان نشانده. کسی که این جملات را میگوید واقعا فقیر است؟ آیا او مصداق المفلس فیامانالله است؟ یعنی واقعا پول جن است و او بسمالله؟ یا زورش به گرانی نمیرسد و همیشه در رقابت با تورم جا میماند یا اینکه درآمدش بد نیست اما بلد نیست آنها را چطور خرج کند؟
واقعا پول من، پول تو کردنها تا چه حدی باید باشد. زن کارمند در مقابل همسرش چه وظایفی دارد؟ اینگونه من و تو کردنها چقدر استحکام خانواده را دچار بحران میکند.
جواب هرکدام از این گزینهها میتواند این باشد، چون اینکه گرانی زیاد است و تورم با سرعت میتازد و خیلیها زورشان به آن نمیرسد به همان اندازه واقعی است که خیلیها اگر چه دستشان خالی نیست اما چون خرجکردن را بلد نیستند همیشه پول کم میآورند. پول خرجکردن به اندازهای که خانواده در رفاهی نسبی زندگی کند و در عین حال هر ماه نیز پساندازی باقی بماند واقعا یک هنر است چون وقتی همان روز مبادایی که همه ما از آن میترسیم سرمی رسد آنوقت شیرینی داشتن یک پس انداز هر چند اندک تا مدتها زیر دندان میماند. اما واقعا چه تعداد از آدمها چنین مهارتی برای سامان دادن به اوضاع اقتصادیشان را دارند؟
نه خساست، نه حسرت به دل بودن
حساب آدمهای ثروتمند همیشه از آدمهای معمولی جداست چون آنها به اندازهای درآمد، پسانداز و پشتوانه دارند که اگر روزی کمی زیادتر از حد معمول خرج کنند باز هم کم نمیآورند. پس روی سخن ما با آدمهای سطح متوسط و ضعیف است که باید در خرج کردن دست به عصا باشند.
البته دست به عصا زندگیکردن هرگز به معنی خساست به خرج دادن نیست یعنی اینکه پول را بیشتر از خودت یا اعضای خانوادهات دوست داشته باشی یا حاضر شوی به خاطر پساندازکردن و اندوختن برای روز مبادا، اطرافیانت را ناراحت کنی. در واقع درست و بجا خرجکردن، حسابش از خست به خرج دادن جداست چون آدم خسیس حتی وقتی پول نسبتا خوبی هم دارد و میداند اگر کمی بیشتر از قبل خرج کند اتفاق بدی نمیافتد و اقتصاد خانوادهاش به هم نمیریزد باز هم از دست در جیب کردن هراس دارد ولی کسی که با حساب و کتاب خرج میکند میداند که چه مقدار پول را برای چه کاری و چه زمانی در نظر بگیرد.
پس شاید بدترین شیوه مدیریت اقتصاد خانواده، حبسکردن اسکناسها در جیب یا حسابهای بانکی باشد در حالی که حسرت داشتن همه چیزهای خوب دنیا به دل اعضای خانواده مانده و آنها در حالی که میتوانند خوب زندگی کنند، اما اوضاع رقتباری دارند. بنابر این اگر خواستید مدیریت مالی خانواده را به عهده بگیرید ابتدا مرز مدیریت را با خساست مشخص کنید و مرتب به خود یادآوری کنید که پول خرج نکردن و پسانداز کردن مساوی با داشتن زندگی راحت نیست.
پای ما و گلیم اقتصاد
پایت را اندازه گلیمت دراز کن؛ شاید این یکی از قشنگترین و کاربردیترین جملات دنیا باشد، وقتی به ما گوشزد میکند واقعبین باشیم و گلیم زندگی و داراییمان هر چقدر است پایمان را به هماناندازه دراز کنیم. شاید این جمله بعضیها را ناراحت کند یعنی نخواهند به قول خودشان قدیمی فکر کنند و بخواهند به قول امروزیها آرزوهای بلندی در سر داشته باشند و به اندازه آرزوهایشان خرج کنند. البته هیچکس از داشتن زندگی راحت به اندازه آرزوهای بلندی که در سر دارد خسته نمیشود ولی ما حتی اگر نخواهیم بپذیریم، واقعیت این است که به جای زندگی در رویاها در دنیایی واقعی به سر میبریم که تقریبا بندرت حوادث آن طبق میل ما روی میدهد. پس برای مدیریت اقتصاد خانواده اول باید آدمهای واقعبینی باشیم و با صداقت کامل به خودمان و اعضای خانوادهمان بقبولانیم که توان مالیمان چقدر است و حداکثر تحرکات مالیمان تا چه حد میتواند باشد. وقتی اینچنین با خودمان و خانوادهمان راستگو باشیم آن وقت میتوانیم برنامهریزهای درستی هم داشته باشیم چون ما توانستهایم از آرزوها و خواستههایمان که قابلیت اجرا ندارند فاصله بگیریم و به جای آن مرز گلیم زندگیمان را مشخص کنیم.
طبیعی است کسی که درآمد ماهانه و سالانهاش هیچوقت از میزان مشخصی فراتر نمیرود، نمیتواند خیلی از کارهایی را که دلش میخواهد انجام دهد. این میتواند شرایط آزاردهندهای بویژه در درازمدت ایجاد کند اما مگر چارهای جز پذیرش وضع موجود وجود دارد؟
روزی به نام مبادا
اسمش مبـــادا است اما زمانش معلوم نیست، میتواند یکی از همین روزها سر و کلهاش پیدا شود، شاید هیچ وقت هم از راه نرسد، اما مردم خیلی از آن میترسند و از روزی که مبادا آنها را با مشکل مواجه کند هراس دارند. بیشتر ما به روز مبادا فکر میکنیم و لااقل به زبان هم که شده برای آمدنش برنامه میریزیم. شاید امروز همین روز مبادا باشد، همین امروز که به هزار و یک دلیل درآمدمان از همیشه کمتر شده و حالا چشممان به پساندازی دوخته شده که برای روز مبادا جمع کردهایم. وقتی روز مبادا سر میرسد داشتن یک پسانداز ناچیز هم میتواند دلگرمکننده باشد.
پس برگ برنده برای روز مبادا داشتن پس انداز است. البته امروز اوضاع اقتصادی بیشتر خانوادهها به حدی است که اگر شانس بیاورند بتوانند مایحتاج ماهانهشان را بدون دغدغه فراهم کنند چه برسد به آنکه پسانداز هم داشته باشند ولی به هر حال برای رفع بخشی از نگرانیها نسبت به آینده اقتصادی خانواده چارهای جز پسانداز کردن هر چند اندک وجود ندارد.
البته شاید پسانداز کردن وقتی هنوز دست به کارش نشدی خیلی سخت به نظر برسد ولی با برخی اقدامات میشود مقداری پول کنار گذاشت. مثلا اینکه میزان خرید روزانه یا هفتگیات را بیشتر از قبل کنترل کنی یا دست از خرجهای اضافی و خرید چیزهایی که مدلهای قدیمیترش را داری دستبرداری یا زندگیات را براساس داشتههایت، نه خواستههایت، پیش ببری. این روشها واقعا میتواند کارساز باشد هر چند که هرگز نمیتواند شامل حال خانوادههایی باشد که درآمد ندارند یا سرپرستشان بیکار است چون آنها دخلی ندارند که خرجی داشته باشند.
زنها را جدی بگیرید
زنها در مدیریت اقتصاد خانواده بیشک چند گام جلوتر از مردها هستند. بیشتر زنها نوعی آیندهنگری ذاتی دارند که آنها را به سمت درست خرج کردن و به فکر آینده بودن میکشاند. خیلی از زنها به حکم فطرت میدانند که باید قناعت بکنند و پایشان را به اندازه گلیمشان دراز کنند. همین خلق و خوی آنها است که باعث شده همیشه حتی خانوادههایی که درآمد زیادی ندارند آبرومندانه زندگی کنند و دستشان را مقابل دیگران دراز نکنند هر چند برخی خانوادهها هستند که چون زنان آنها مدیریت منابع مالی را بلد نیستند با آنکه درآمد بیشتری نسبت به بسیاری از خانوادهها دارند، اما همیشه کم میآورند و معلوم نیست که پولهایشان صرف چه کارهایی میشود.
شاید بشود زن را نقطه پرگار مدیریت اقتصادی خانواده دانست چون او واقعا کسی است که از ریز درآمدها باخبر است و میداند که خانواده برای ادامه حیات همراه با رفاه نسبی و آرامش به چه چیزهایی احتیاج دارد. برخی زنها حتی ترفندهای مخصوص به خودشان را نیز به کار میبرند و مثلا به جای خریدهای روزانه از مغازههای لوکس، کالاهای مورد نظرشان را تقریبا با همان کیفیت از مغازههای معمولیتر میخرند تا از این طریق نه خانواده دچار کمبود شود و هم بتواند مابه التفاوت قیمت کالاها را پسانداز یا در بخشهای دیگر خانه صرف کند.
در واقع در خانه زن حرف اول را میزند و نوع نگاهش به زندگی و دخل و خرج بسیار تعیینکننده است. برای همین است که معلمان علم اقتصاد میگویند اگر زن نگاهی مقتصدانه داشته باشد این نگاهش به دیگر اعضای خانواده هم سرایت میکند. در واقع حرف آنها این است که اگر زن فردی تجملگرا، دوستدار مصرف و مجذوب کالاهای تازه به بازار آمده باشد خانواده او نیز چنین نگاهی پیدا میکنند و اگر او آدمی مدیر و قناعتپیشه باشد دیگران نیز از او تبعیت میکنند.
اما همین زنها که مدیران اقتصادی خانهاند وقتی کار میکنند و پول درمیآورند، به واسطه همین استقلال اقتصادی میخواهند سالار خانه هم باشند. اینجاست که مدیریت اقتصاد که فراموش میشود، خود آنها عامل بحران و تنش در زندگی مشترک میشوند.
ماجرای آقای الف، ب، ج
حالا دیگر خیلیها داستان آقای الف را میدانند همانی که عادت کرده بود با رسیدن فیش حقوقی به دستش و پرشدن حسابش بلافاصله برنامههای تفریحیاش را شروع کند و ظرف چند روز تمام درآمدش را خرج کند، همانی که همسرش از دست این اخلاق او به تنگ آمده بود و معتقد بود این رسم زندگی مشترک نیست.
آقای الف همیشه به خودش فکر میکرد و میگفت چون تمام ماه کار میکند حق دارد تا درآمد ماهانهاش را خرج خوشگذرانیهایش بکند اما همسرش معتقد بود اگر ملاک زندگی مشترک این است پس چرا او که همه ماه سخت کار میکند مجبور است به جای شوهرش قبوض را بپردازد و خرج خانه را بدهد.
اما آقای ب مردی آیندهنگر است. او و همسرش از همان ابتدای زندگی هدف مشترک درازمدتی را برای خودشان تعریف کردند و گفتند که پس از 5 سال باید خانه بخرند، این کار نیز مستلزم داشتن پسانداز است که با تلاش 2 نفر محقق میشود اما پس از مدتی آن دو دچار مشکل شدند چون هر کدامشان مدعی بودند که خودشان بیش از دیگری پسانداز کردهاند و در خرید خانه سهم بیشتری داشتهاند.
البته طرحی که آقای ج شکل این مشکل را حل کرد. او نیز مثل آقای ب به دنبال خرید خانه بود اما با همسرش تفاهم کرد که هر دو ماهانه مبلغ مشخصی را برای خرید خانه پسانداز کنند تا مثل آن دو زوج دچار مشکل نشوند. آنها وقتی خانهای مشترک خریدند دقیقا مشخص بود که هر کدام چه سهمی از خانه دارند چون میدانستند که دقیقا هر کدام چه مقدار پول پسانداز کرده بودند.
ماجرای آقای الف، ب، ج اگر چه یک ماجرای داستانگونه است اما با زندگی خیلی از ما آدمها تطابق دارد. موضوعی که ماجرای این آقایان آن را دنبال میکند نحوه خرجکردن درآمد خانواده بویژه پولهای مشترک است؛ همان پولهایی که میتواند عامل اتحاد یا دعواهای یک خانواده باشد. البته داستان این سه مرد، این نکته را هم گوشزد میکند که اقتصاد در زندگی مشترک وقتی سر و سامان میگیرد که زن و مرد هر دو با هم همدل و هم برنامه باشند و هر دو دوشادوش هم به فکر بهبود اوضاع مالیشان باشد چون در زمینه مسائل مالی نیز مثل همیشه یک دست صدا ندارد.
پولهای مشترک: با احتیاط وارد شوید
اگر زندگی مشترک است پس پولها هم باید مشترک باشد ؛ این باور عموم مردم است حتی امروز بیشتر پسرها برای ازدواج دنبال دخترهایی میگردند که خودشان درآمد دارند و اصطلاحا دستبهجیب هستند. حسابکردن روی پول زن حالا برای خیلی از مردها یک عادت شده، حتی برای بعضیها به یک برگ برنده تبدیل شده چون در طول سالیان به این نتیجه رسیدهاند که خرج کردن درآمد زن در خانه بیشتر مواقع به داد چرخ لنگان زندگی میرسد و خیلی از کمبودها را جبران میکند. این یک باور عمومی است اما اینکه واقعا درست است که پول زن خرج زندگی شود و مرد همیشه روی آن حساب باز کند؟ یا درست است که زن تمام درآمدش را برای خودش پسانداز کند و سهمی از آن را وارد زندگی نکند؟
پاسخ دادن به این سوالات کار خیلی سختی است چون زندگی تکتک ما آدمها آنقدر پیچیده است که هرگز نمیشود نسخهای واحد برای آن پیچید یعنی اگر در زندگی یک زوج آوردن پول زن به خانه به خانواده و استحکام آن کمک میکند ممکن است در زندگی زوجی دیگر این کار باعث نابسامانی و به وجود آمدن مشکلات بعدی شود.
آنچه مسلم است این است که از نظر قانون و شرع، پولی که زن درمیآورد به خودش اختصاص دارد و هیچکس به غیر از او حق ندارد در مورد اموال او و نحوه استفاده از آن اظهار نظری بکند. پس خواسته زن در اولویت قرار دارد یعنی اوست که باید تصمیم بگیرد که آیا درآمدش را به خانه بیاورد یا آن را برای خودش پسانداز کند. هرچند که همین قانون و شرع هم به مرد خانه اجازه میدهد که با کارکردن و پول درآوردن همسرش مخالفت کند.
اما آنچه که امروز در اطراف ما اتفاق میافتد چیزی متفاوت با این است یعنی بعضی زنها به این باور رسیدهاند که آنها نیز مثل مرد زندگیشان باید در هزینهها سهیم شوند و بار بخشی از مخارج را به دوش بکشند. در مقابل بعضی زنها نیز فکر میکنند اگر اموالشان را برای خودشان نگه دارند بدون آنکه وارد درگیریهای مالی احتمالی با همسرشان شوند بزودی صاحب اموالی میشوند که در نهایت همسر نیز میتواند از آنها استفاده کند.
انتخاب یکی از این دو راه بر عهده زن است هر چند که راه سومی هم وجود دارد که بینابینی است و زن در آن بخشی از درآمدش را خرج خانه میکند و بخش دیگر را برای خودش پسانداز میکند. ولی در این میان مردهایی هستند که چه از روی ناچار و چه از راه سوءاستفاده به درآمد زن تکیه میکنند و اگر روزی زن شغلش را از دست داد یا دیگر حاضر به آوردن درآمدش در خانه نشد نمیتوانند به تنهایی روی پای خود بایستند. شاید این یکی از بدترین اتفاقات ممکن باشد چون به هر حال هنوز هم با همه تغییرات جوامع بشری باز هم این مرد است که وظیفه چرخاندن چرخ زندگی را به عهده دارد. البته باز هم میگویم که انتخاب شیوه زندگی و نحوه خرج کردن درآمدها بسته به توافقی است که زن و مرد با هم دارند.
اما نکتهای که نباید فراموش شود این است که احساس مشترک درباره مخارج خانواده زن و مرد نمیشناسد. اگر زن کار میکند و میخواهد همه پولش را برای خود و آیندهاش پسانداز کند و مرد به تنهایی چرخ زندگی را بچرخاند، مرد حق دارد مانع کارکردن همسرش شود و از او بخواهد خانم خانه باشد و او همه خرج خانه را درآورد.
آینده مال ماست اگر...
هیچکس از خوب زندگیکردن بدش نمیآید، هیچکس از داشتن زندگی مرفه با آرامش خیال خسته نمیشود، هیچکس نیست که پشتوانه محکم مالی را دوست نداشته باشد اما وقتی اوضاع اقتصادی خانواده خوب نیست یا اگر کمی ولخرجی شود اوضاع از حالت تعادل خارج میشود پس چارهای جز تطابق پیدا کردن با شرایط وجود ندارد.
قناعتکردن به ظاهر کار سختی است، وقتی تازه وارد این عرصه شدهای نیز کار راحتی به نظر نمیرسد اما وقتی به مرور زمان پی ببری که قناعتکردن اگر چه به معنی دل بریدن از بعضی خواستهها است اما استقلال و بینیازی که از آن به دست میآید طعمی دارد که با هیچ چیز دیگر دنیا قابل مقایسه نیست. پس از همین امروز بیایید تا واقعبینانه جایگاه اقتصادیمان در اجتماع را ترسیم کنیم و با کنار گذاشتن بعضی زیادهخواهیها، پایمان را اندازه گلیممان دراز کنیم و بهتر زندگیکردن را به وقتی موکول کنیم که با سعی و تلاش بیشتر از قبل توانستهایم درآمدی بیشتر به دست بیاوریم.
منبع:jamejamonline.ir
مهارت های خانه داری
آموزش تزئین هندوانه تزیین نقل آموزش تزیین پیاز آموزش جای حوله و دستمال کاغذی آموزش ساخت سبد میوه آموزش ساخت شمع یخی
مهارت های خانه داری
آموزش تابلوی خوش آمد گوئی آموزش تصویری تزیین یک کیف دستی ساده! آموزش قابهای هنری ساده و زیبا با پارچه آموزش پاپیون برای تزئین کادو ( عکس) تزئین روی بدنه شمع با پارافین رنگی تزئین روی جعبه کادو با مروارید دوزی و...
آیا می خواهید میزبانی شما در همه جهات تمام و کمال باشد؟ ،این مقاله به شما کمک می کند تا یک میهمانی بی نقص داشته باشید.
۱- بهتر است آقا و خانم میزبان در دو انتهای میز غذاخوری و یا در وسط میز روبروی یکدیگر بنشینند.
2- اگـر فرد مهمی میهمان بود میباید وی سمت راسـت خانم میزبان و همسرش سمت راست میزبان آقا نشانده شود.
3- بطوری کلی طرز قرار گرفتن میهمانان باید طوری ترتیب داده شود که هیـچ دو مـــرد و هیچ دو زنی کنار یکدیگر قرار نگیرند.
4- زوج متاهل باید روبروی یکدیگر و زوج نامزد باید در کنار یکدیگر بنشینند.
5- بهتر است گروههای سنی در کنار یکدیگر بنشینند به طوری که بزرگترهای فامیل در راس میز و جوانترها سمت دیگر.
6- غذا باید در جهت عقربه های ساعت و از چپ به راست سرو گردد. و همچنین غذا از سمت چپ افراد سرو شده و ظروف غذا از سمت راست میهمانان جمع آوری میگردد.
7- دستمال سفره هنگام آغاز صرف غذا میباید روی زانو قرار داده شود و تا انتهای صرف غذا باید همان جا باقی بماند. از دستمال سفره تنها برای تمـیز کردن مختصر دهان باید استفاده کرد و نه صورت و یا پیشانی. اگر خــواستـید صندلی خود را برای مدت کوتاهی ترک کنید باید دستمال سفره خود را روی صندلی قرار دهید که دیـگـران و پیـش خــدمت متوجه آن گردند. هنگام پایان یافتن صرف غذا میباید دستمال سفره را بطور مرتبی روی میز و سمت راست بشقاب قرار داد (آن را تا و یا مچاله نکنید)
8- پیش از آن کـه مـیـزبـان شـروع بـه صـرف غـذا نکرده و یا اجازه صرف غذا را نداده نباید شروع به صرف غذا کرد.
9- در حین غذا بهیجوجه نباید میز غذا را ترک کنید مگر در موارد اضـطراری مانند رفتن به دستشویی و یا داشتن حالت تهوع. در ایــن هنگام عذرخواهی کنید و میز را ترک کنید.
10- اگر چیزی روی میز خواستید که دستتان به آن نمیرسید خـودتان سعی نکنید آن را بردارید بلکه از فردی که به آن نزدیک است بخواهید که آن را به شما بدهد.
11- هنگامیـکه غذا خوردنتان پایان یافت هیچگاه بشقابتان را به سمت جلو هل ندهید این عمل خلاف آداب معاشرت میباشد.
12- برای بریدن و خردکردن غذا چنگال را با دست چپ و کارد را با دسـت راست گرفته و سپس با چنگال آن چیزی را که میخواهید ببرید محکم نگاه داشته و با چاقو آنرا ببرید. سپس چنگال را به دست راست منتقل و میل کنید.
13- در روی صندلی راست و مستقیم بنشینید هیچگاه بجلو و یا عقب خم نشوید.
14- حین صرف غذا مشغول محاوره های دلنشین و مطـبـوع گـردید و از موضوعات بحث انگیز پرهیز کنید.
15- اگر تکه هایی از غذا میان دندانهایتان گیر کرد با عذر خواهی میز را تـرک کـرده و بــه دستشویی بروید سپس آن را خارج کنید.
16- آرام و با حوصله غذا بخورید. غذا خوردن شتابزده بی حرمتی به میزبان میباشد.
17- لقمه های کوچک برداشته و با دهان بسته غذای خود را بجوید. هیچ گــاه بـا دهان باز غذا را نجوید و یا با دهان پر صحبت نکنید.
18- هیچگاه پیش از چشیدن غذا به آن ادویه اضافه نکـنـیـد ایـن عـمل بی احترامیبه میزبان و آشپز میباشد.
19- هیچگاه سر میز غذا سیگار نکشید.
20- هنگامیکه از غذا خوردن فارغ شدید دستتان را روی زانو و یا میز (مـچ دست روی لبه میز) قرار دهید. هیچگاه هنگام صرف غذا آرنج خود را روی میز قرار ندهید.
21- هنگامیکه در رستوران میهمان میباشید هیچگاه باقی مانده غذایتــان را به خانه نبرید و سعی کنید غذای گرانقیمتی سفارش ندهید.
22- در رسـتـوران بهـتــر است غذایی سفارش دهید که صرف آن با کارد و چنگال مقدور باشد. غذاهایی که باید با دست خورده گردند را به مـوقعـیـتـهای غــیر رسمیاختصاص دهید.
23- هرگاه سوپ داغ بود برای خنک کردن به آن ندمید بلکه صبـر کنـیـد تـا خــودش خنک گردد. چای را نیز برای خنک شدن در نعلبکی نریزید.
24- هنگام صرف سوپ قاشقتان را تماما بداخل دهان نبرده و هورت نکشید بلکه از لبه قاشق سوپ را اندک اندک بنوشید.
25- هنگام سفارش غذا در رستـوران اگر از نـوع و مـحـتـویـات غـذای مـورد نــظر آگاهی نداشتید، از پیشخدمت کمک بخواهید.
26- برای خارج کردن استخوان و یا غضروف غذا را از قاشق و یا چنگال کمک بگیرد (نه با دست) و آن را گوشه بشقاب خود قرار دهید.
27- غـذاهـایی را کـه شمـا مـجازید با دست بخورید عبارتند از: تکه نان، بلال، گـوشـت دنـده هـا،صــدف و خرچنگ خوراکی، بال و استخوان مرغ، ساندویچ، میوه های کـوچـک، شیرینی، سیب زمینی سرخ کرده، چیپس، ترشی، سبزیجات و پیتزا.
28- اگر ندانستید چگونه باید غذا را میل کنید بهتر است به دیگران نگاه کنید.
29- هیچ گـاه کـارد و چـنـگال و قـاشقی را کــه استـفاده کرده اید را مجددا روی میز قرار ندهید بلکه آنها را روی بشقاب بگذارید.
30- هنگام صرف غذا خم نشوید و صورت خود را به سمت غذا نبرید بـلکه غذا را توسط قاشق و چنگال بسمت دهان خود ببرید.
31- اگـر قـاشـق و یـا کـارد و چـنـگال شـما بـه زمیـن افـتاد آن را بـردارید و به میزبان و یا پیشخدمت بدهید و تمیز آن را درخواست کنید.
32- هـرگـاه چـیـزی را ســهوا روی لباس میهمان دیـگـری ریخـتـیـد بـا خـونسـردی از وی عذرخواهی کرده و بگذارید خود فرد و یا پیشخدمت آن را تمیز کند خودتان اقدام بـه تمیز کردن لباس فرد نکنید.
33- هرگاه فردی از شما درخواست نمک و یا فلفل نمود، هـم فلـفل و هم نمک را به وی بدهید حتی اگر فرد تنها یکی از این دو را درخواست کرده باشد.
34- پیش از نوشیدن مایعات لبهای خود را بـا دسـتـمال پاک کنید تا جای لک چربی روی لیوان شما نمایان نگردد.
35- از واژه های "متشکرم" و "لطفا" در میز غذا بسیار استفاده کنید.
36- اگر حشره، تار مو و یا هر چیز دیگری را در غذای خود یافتید آن را اعلام نکنـید بلکه مخفیانه آن را از غذایتان خارج کنید.
37- همیشه در انتهای صرف غذا از مـیـزبـان و یـا آشــپز تشکر کرده و از غذا تعریف کنید حتــی اگــر غذا زیاد هم خوشایند نبود باز تشکر کنید. لازم نیـست دروغ بگویـیـد، مـثـلا میتوانید از سس غذا تعریف کنید.
38- هنگام صرف غذا خود را نخارانید، سرفه نکنید و بینی خود را تمـیـز نـکنـیـد. هـرگـاه خواستید عطسه کنید حتما جلوی دهان و بینی خود را با دستمال بگیرید.
39- هنگام صرف غذا سر خود را شانه نکرده و یا با لوازم روی میز بازی نکنید. بـا صدای بلند نیز صحبت نکرده و دستکش نیز دست نکنید.
40- سعی کنید رومیزی را تا انتهای صرف غذا پاکیزه نگاه دارید.
41- هنگای که صرف غذایتان پایان یافت بـاید کارد و چنگال خود را به صـورت اریـب روی بشـقـاب قـرار دهـیـد. اگــر هـم خواستید که میز را برای مدت کوتاهی ترک کنید، بـاید کـارد و چنگال را بصرت ضربدری روی بشـقاب قرار دهید تا دیگران و پیشخدمت مطلع گردند که شما بازخواهید گشت.
42- طـرز چــیدن میز معمولا به این قرار است: بشقاب در وسط، قاشق، کـارد و لـیـوان سمت راست و چنگال، دستمال سفره و نان سمت چپ.
A: دستمال سفره
B: بشقاب
C: کاسه سوپخوری
D: بشقاب مخصوص نان و کره همره با کارد کره
E: لیوان آب
F-G: لیوان برای نوشیدنیهای دیگر
H: چنگال صرف ماهی
I: چنگال غذاخوری
J: چنگال صرف سالاد
K: کارد غذا خوری
L: کارد مخصوص ماهی
M: قاشق سوپخوری
N: قاشق دسر وچنگال صرف کیک
مهارت های خانه داری
آموزش تصویری تزیین یک کیف دستی ساده! آموزش قابهای هنری ساده و زیبا با پارچه آموزش پاپیون برای تزئین کادو ( عکس) تزئین روی جعبه کادو با مروارید دوزی و... روش تهیه یک قاب آینه مدرن وزیبا+عکس کارتهای زیبا و جالب برای روز عشق