فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

درس هایی برای داشتن زندگی بهتر



 

 

 

داشتن زندگی بهتر

 

درس و مدرسه، موضوعات از پیش انتخاب شده و مشخصی هستند که بر پایه رشد عقلانی و روانی هر گروه سنی و با دقت خاصی برگزیده شده اند، اما درس های زندگی در طول زندگی اتفاق می افتند و به دنبال تجربه های تلخ و شیرین حاصل می گردند، بنابراین سلسله مراتب ندارند و با اولویت خاصی آموخته نمی شوند. درس های زندگی حاصل برآیند تجربه های ما و اطرافیان مان است، مسلما پایانی ندارد و در هر سنی قابل یادگیری و تکرار است.

 

در اینجا چند درس مهم اشاره شده است، شما می توانید درس هایی به آن بیفزایید :

 

1 - از کاه کوه نسازید

 

بسیاری مواقع درگیر مسایلی می شویم که به خودی خود چندان اهمیتی ندارد، ولی به خاطر نگاه قضاوت گر و بدبین ما مساله، پیچیده می شود و سختی هایی را برای زمان حال و آینده ایجاد می کند.

 

2 - زندگی می تواند غیرقابل پیش بینی باشد

 

آیا تاکنون این ضرب المثل را شنیده اید: « آمد به سرم از آنچه می ترسیدم » گاهی اوقات در طول زندگی خود درگیر مسایلی می شویم که هرگز انتظارشان را نداشته ایم و شاید دیگران را به خاطر آن موضوع مورد شماتت و انتقاد قرار داده باشیم. همیشه، همه چیز آن طور که در تصور ماست پیش نمی رود، پس منتظر غیرمنتظره ها باشیم. این نگاه به ما کمک می کند هنگام مواجهه با مسائل خاص دچار شوک و بهت نشویم و نیز شرایط دیگران را بیشتر درک کنیم.

 

3 - یکی از نامطلوب ترین کلمات در هر زبانی، کلمه « من » است

 

داشتن اعتماد به نفس و رضایت از خویشتن بسیار مطلوب است، اما دائما از خود گفتن، از موفقیت های خود صحبت کردن و از خود متشکر بودن، بیشتر مشخصات یک فرد از خود راضی است تا یک فرد با اعتماد به نفس.

 

4 - روابط انسانی از هر چیزی مهم تر است

 

داشتن روابط سالم انسانی در زندگی هر فرد از مهم ترین امتیازات محسوب می شود. اگر فردی برای رسیدن به موفقیت و امکانات اقتصادی و موقعیتی روابط انسانی خود را فدا کند، در حقیقت این موفقیت یک موفقیت حقیقی نیست. بدون عشق و حمایت خانواده و دوستان زندگی حتی در شرایط مالی ایده آل، سرد و بی روح است. پیش از حرکت در جاده موفقیت اولویت هایمان را مشخص سازیم تا روابط را فدای موقعیت نکنیم.

 

5 - هیچ کس نمی تواند موجب شادی شما شود

 

شاد بودن و آرامش خیال مسوولیت خود شما است نه هیچکس دیگر. هرکدام از ما بایستی بتوانیم با شناخت بهتر خویشتن، نقطه رضایت و تعادل را در خودمان پیدا کنیم. ارتباطات ما کیفیت زندگی ما را ارتقاء می بخشد و آن را غنی تر می سازد اما مستقیما موجب خوشحالی ما نمی شوند بلکه خودمان سبب ساز شادی خود هستیم.

 

6 - مراقب کلمات و رفتار خود باشید

 

طرز تفکر، کلمات مورد استفاده و رفتار ما شخصیت ما را می آفریند. همواره فردی باشیم که به خاطر آنچه هستیم از خودمان رضایت داشته باشیم و خانواده و آشنایانمان در کنار ما احساس افتخار کنند.

 

7 - خودتان، دوستانتان و حتی دشمنانتان را ببخشید

 

همه ما انسانیم، بنابراین گاهی بیراهه می رویم یا اشتباه می کنیم. چنانچه این اشتباه تکرار نشد و احساس پشیمانی به همراه داشت قابل بخشیدن است. درگیر شدن دائم با خطاهای خودمان و دیگران زندگی را بسیار سخت می سازد.

 

8 - خنده بر هر دردی دواست

 

هر روز خود را به شکلی برنامه ریزی کنید که برای شادبودن و پرداختن به طنز جایی وجود داشته باشد.

 

9 - نیروی پشتکار را جدی بگیرید

 

هیچ وقت تسلیم نشوید، همیشه هدف ها و رویاهایتان را زنده نگه دارید. حفظ انگیزه و استمرار در انجام کارها یکی از شروط موفقیت است. پشتکار در نهایت شما را به همه چیز می رساند.

 

10 - استفاده طولانی از تلویزیون، کامپیوتر و فضاهای مجازی موجب فرسودگی و آسیب روانی می شود

 

بخش قابل توجهی از زندگی انسان امروز صرف تماشای تلویزیون و ارتباط با اینترنت می شود. این سبک زندگی اگرچه دستاوردهای مثبتی نیز دارد ولی درصورت استفاده نامناسب مضرات خاص خود را دارد. متاسفانه این روزها، مطالعه کتاب، استفاده از منابع مطالعاتی صحیح و ورزش کردن کمی رنگ باخته است. بیایید دوباره اولویت هایمان را تعریف کنیم.

 

11 - شکست را بپذیرید

 

هریک از ما یک یا چندبار در مسیر هدف هایمان شکست خورده ایم. شکست معلمان بزرگی در زندگی هستند و اشتباهاتمان را به ما نشان می دهند و عملکردمان را تصحیح می کنند. توماس ادیسون نگرش بسیار خوبی نسبت به شکست داشت، او می گفت: من شکست نخورده ام بلکه ده هزار راه متفاوت پیدا کرده ام که موثر واقع نمی شود.

 

12 - از اشتباهات دیگران بیاموزید

 

ضرب المثلی می گوید: « عاقل آن است که از اشتباهات خود بیاموزد و عاقل تر کسی است که از اشتباهات دیگران نیز می آموزد ». بنابراین همواره و در هر شرایطی آماده و پذیرای یادگرفتن باشید.

 

13 - به دیگران محبت و عشق بورزید

 

زندگی کوتاه است بنابراین از اینکه به دیگران بگویید دوستشان دارید، هراسی نداشته باشید. در ارایه و دریافت عشق سخاوتمند باشید. دوست بدارید و دوست داشته شوید.

 

14 - همواره به گونه ای زندگی کنید که خودتان به وجود خود افتخار کنید

 

سعی کنید در هر سمتی که هستید بهترینی باشید که می توانید، بهترین همسر، بهترین والد، دوست، رئیس، کارمند، دانشجو و بدین طریق از دنیا، جهان بهتری بسازید.

و در نهایت به خاطر بسپارید که در مدرسه درسی را می آموزید، سپس آزمون می دهید، در حالی که در زندگی ابتدا در آزمون شرکت می کنید و سپس درس را می آموزید، آزمون های زندگی را جدی بگیرید…

 

15 - راستی چه کسی مقصر است؟

 

آیا شما هم از آن دسته افرادی هستید که دائما انگشت اشاره خود را به سمت دیگران نشانه گرفته اید و همه کس و همه چیز را مسبب مشکلات خود می دانید؟ آیا استادتان باعث شده در امتحان نمره کم بگیرید؟ آیا دوستان ناباب باعث مشکلات فعلی شما شده اند؟ آیا والدین تان در تربیت شما ضعیف عمل کرده اند؟ راستی چرا عادت کرده ایم دائما دیگران را سرزنش کنیم و آنها را عامل مشکلات خود بدانیم؟ چرا سهم خودمان را در بروز مشکلات نادیده می گیریم؟ دلایل زیادی وجود دارد که ما دوست داریم از سهم خودمان بکاهیم یا حتی نادیده اش بگیریم. در اینجا به چند دلیل عمده اشاره می کنیم :

 

۱ ) یکی از دلایلی که دائما دنبال مقصر می گردیم این است که حقیقتا هنوز بزرگ نشده ایم. معمولا کودکان وقتی مقصر شمرده می شوند به سرعت دیگری را مقصر اصلی خطاب می کنند. گویی در بعضی مواقع طبق همان عادت دیرینه کودکی خود عمل می کنیم و با مقصر شمردن دیگری بار خود را سبک می کنیم.

 

۲ ) گاهی این عادت را از اطرافیان خود یاد گرفته ایم و به عبارتی الگو برداری کرده ایم. مثلا ممکن است والدین، معلمین یا بزرگسالانی که در اطراف ما بوده اند هرگز مسوولیت هیچ مشکلی را برعهده نمی گرفته و دائما دیگران یا ما را مقصر شمرده اند. بدین ترتیب ما نیز تابع همین الگو شده ایم و همین رفتار را تکرار می کنیم.

 

۳ ) اگر فرد مسوولیت پذیری نباشیم ممکن است مثل هر کار دیگری بار مشکل خود را نیز بر دوش دیگران بیندازیم و به جای حل مشکل با سرزنش دیگران وقت خود را تلف سازیم.

 

۴ ) گاهی اوقات هم برای فرار از بار احساس گناه، به خودمان می قبولانیم که ما مقصر نبوده ایم.

 

16 - چرا باید از سرزنش دیگران دست برداریم؟

 

هیچ فردی صددرصد درست یا غلط فکر و عمل نمی کند، هر فردی بر اساس ارزش های فردی و باورهای درونی خود روشی خاص برای فکر کردن و عمل کردن دارد. بهتر است به جای اینکه سعی کنیم اشتباهات را پیدا کنیم با هدف حل مساله نگاه عمیقی به موضوع داشته باشیم، در نهایت خودمان مسوول ایم.

 

حتی اگر فکر می کنید کسی مشکلی در زندگی شما ایجاد کرده است، خود شما در نهایت مسوول اید و به جای تمرکز بر اینکه چه می خواهید بیشتر متمرکز بر اشتباهات و مشکلات موجود می شوید.

 

17 - چگونه بازی سرزنش را متوقف کنیم

 

۱ ) با ذهن باز فکر کنید

 

به مشکلات تکرار شونده یا مسائلی که به اشکال مختلف در موقعیت های متفاوت و با افراد متفاوت در زندگی تان رخ داده است توجه کنید.

 

۲ ) به قدم بعدی فکر کنید

 

شما قادر نیستید گذشته را پاک کنید یا افراد را تغییر دهید. پس به جای گرفتار شدن در دام « چرا چرا چرا » به « چگونه » بیندیشید و به فکر قدم بعدی باشید. شما می توانید خودتان را تغییر دهید و با تغییر چیزهایی در زمان حال، آینده متفاوتی را رقم بزنید. کنترل مواردی را که مربوط به شما می شود در دست بگیرید. شما می توانید بر روی نگرش خود کار کنید و تغییرات چشم گیری بر نحوه تفکر و رفتارتان ایجاد کنید.

 

۳ ) بعضی مسائل را رها کنید

 

به هر مساله کوچکی گره نخورید، برخی موضوعات ارزش جدی گرفتن را ندارند، دیگران را ببخشید، تجربه بیاموزید و حرکت کنید، توقف در ایستگاه چرا؟ چرا؟ عمرتان را تباه می سازد.

منبع : asriran.com



مطالب بیشتر برای زندگی بهتر

افکاری که زندگی را به چالش می کشد درمان افسردگی با داروهای گیاهی دوستیابی اینترنتی راز شاد زندگی کردن در سالمندی شادی و راههای رسیدن به آن شادی کاذب در دنیای جوانی

ده ویژگی اعتماد به نفس پایین



اعتماد به نفس,اعتماد به نفس پایین,داشتن اعتماد به نفس

آیا اولین باری را که برای استخدام، قرار مصاحبه داشتید و می خواستید در مقابل حضار بسیاری سخنرانی کنید، به خاطر دارید؟ شاید هم وقتی قرار بود کار جدیدی را شروع کنید یا برای نخستین بار به ملاقات شخص مهمی بروید، گلوی تان از ترس خشک شده و لرزه بر اندامتان افتاده بود.

روابط یکی از مهمترین قسمت‌های زندگی ماست و تقویت مهارت‌های اجتماعی یکی از مهمترین چیزهایی است که هر فردی باید یاد بگیرد. بهتر کردن نتایجی که در این زمینه می‌گیرید و به دست آوردن اطمینان بیشتر به مهارت‌های اجتماعیتان اعتمادبه‌نفستان را به طور کلی بالا خواهد برد.

آیا اولین باری را که برای استخدام، قرار مصاحبه داشتید و می خواستید در مقابل حضار بسیاری سخنرانی کنید، به خاطر دارید؟ شاید هم وقتی قرار بود کار جدیدی را شروع کنید یا برای نخستین بار به ملاقات شخص مهمی بروید، گلوی تان از ترس خشک شده و لرزه بر اندامتان افتاده بود، از لحاظ روحی و روانی به هیچ وجه در شرایطی مساعد نبودید و فکر می کردید مجبورید حاشیه امن خود را رها کنید و به همین خاطر به شدت احساس ناامنی می کردید؟

از طرف دیگر می خواستید تمام مهارت های خود را نشان دهید و در این راه هر ریسکی را بپذیرید. می دانستید که اگر موفق شوید، مزایای بسیاری از آن شما خواهد شد. با این وجود عدم اعتماد به نفس، ترس ها و تردیدهای تان همواره شما را ناامید می کرد

در چنین مواردی داشتن اعتماد به نفس و لحنی مطمئن نسبت به کاری که می خواهیم انجام دهیم اهمیت بسیاری دارد. اگر خودمان را باور داشته باشیم، به رغم عوامل دلسرد کننده و موانع موقتی که با آنها مواجه می شویم، همواره با شهامت و انرژی به پیش می رویم.

حالا تصور کنید در یکی از این موقعیت های کاری و اجتماعی قرار گرفته اید. قرار است یک ایمیل کاری مهم ارسال کنید و یا به یک مصاحبه کاری بروید. خوب است با خود تمرین کنید که قوی و محکم باشید. برای این کار اولین قدم این است که خودتان را بشناسید. آیا شما اعتماد به نفس بالا دارید یا خیر؟!

برای این منظور ابتدا یک ایمیل کاری بنویسید و یا متن صحبت خود را آماده کنید. بعد بیایید با هم ببینیم چقدر در صحبت های خود از این لغات استفاده کرده اید؛ این ده کلمه نشان دهنده اعتماد به نفس پایین هستند:
 
نمی‌دانم
از به کار بردن این لغت باید به جد جلوگیری کرد، هر کسی که در مقابل یک درخواست کاری یا قرار ملاقات کاری نمی دانم را به کار ببرد موجب ایجاد یک احساس منفی در طرف مقابل می شود. بنابراین تلاش کنید در گفتار خود قطعیت بیشتری داشته باشید، نمی‌دانم نشان از شک و دودلی شما دارد.
 
شاید
در استفاده از کلمه «شاید» احتیاط پیشه کنید، آیا شما واقعاً نسبت به آنچه می گویید مطمئن هستید؟ به این نکته دقت کنید که هیچ از شما انتظار انجام کارهای خارق العاده ندارد، بنابراین به کار بردن چنین کلمه ای در مکالمات کاری این معنا را به ذهن متبادر می سازد که شما توانایی لازم برای انجام کار مربوطه را ندارید.
 
شک دارم
استفاده از این لغت تنها در یک حالت بار منفی همراه با خود ندارد، آن هم در دادگاه و هنگام صحبت در مورد متهم به انجام جرمی است. بنابراین با صراحت تمام و مستقیم منظور خود را بیان کنید و تلاش کنید از نتیجه گیری خود در مورد هر بحثی دفاع کنید، بدون اینکه اندکی شک به دل خود راه دهید.
 
معمولاً
این واژه هم چون یک تیر عمل می کند و حاوی این پیام است که شما ویژگی های لازم برای انجام کار مورد نظر را ندارید. به کار بردن واژه «معمولاً» باعث مخدوش و مخفی شدن بخشی ازواقعیت ها و توانایی های شما می شود.
 
غیرممکن
مطمئن باشید که انسان های موفق هیچ گاه در مکالماتشان از غیرممکن استفاده نکره اند، با گفتن چنین کلمه ای مخاطب به سرعت اعتمادش را به شما از دست می دهد. بنابراین تلاش کنید به جای استفاده از واژه غیرممکن شرایط دشوار و موانع موجود در کار را توضیح دهید.

نگران هستم
طبیعی است که استرس های بی پایان زندگی آدمی را نسبت به انجام کارهای مختلفش قدری نگران می کند. اما زمانی که شما در پُست الکترونیکی خود از واژه «نگران هستم» استفاده می کنید، در واقع عدم اعتماد به نفس خود را نسبت به توانایی هایتان نسبت به انجام آن کار نشان می دهید. اگر نسبت به پذیرفتن کاری نگران هستید تنها نگرانی خود را ابراز کنید و تلاش کنید راه حلی بدون استفاده از واژه غیرممکن ارائه دهید.
 
تشویش دارم
توضیح احساس پریشانی و گیجی برای دیگران تنها موجب افزایش این احساس درون آدم می شود، بهتر است با پرسیدن سۆالات مختلف ابهامات خود را در رفع کنید. زیرا گفتن از تشویش درونی این احساس را به سایرین می دهد که شما حتی سر فصل موضوع مورد بحث را به خوبی درک نکرده اید یا اینکه موضوع برای شما گیج کننده و دشوار بوده است.
 
نیاز
همه ما نیازهایی در زندگی خود داریم، وقتی شما این نیازها را از طریق پست الکترونیکی برای دیگران مرتباً شرح می دهید شما را یک انسان نیازمند نشان می هد. از گفتن اینکه نیاز دارید تا کاری را انجام دهید و بیان احتیاج هایتان به صورت مستقیم جداً خودداری کنید.
 
احتمالاً
برخی از ما عادت داریم تا آینده یک موقیعت شغلی یا یک پروژه را پیش بینی کنیم. زمانی که شما به فردی از نتیجه احتمالی کاری صحبت کنید در واقع عدم اطمینان خود را نسبت به توانایی ها و عدم شناخت کامل از ابعاد کار مورد نظر را نشان می دهید.
 
حیرت
باید نسبت به این مسأله آگاه باشید که به کار بردن چنین واژه ای به صورت مستقیم نشان از سرگشتگی و آشفته حالی شما دارد. هرچند قرار گرفتن در یک موقعیت جدید کاری می تواند با چنین احساسی همراه باشد اما بیان آن تنها منجر به از بین رفتن احساس اطمینان مدیر یا کارفرما به شما می شود.
منبع: سلامت، عصرایران

 



مطالب بیشتر برای زندگی بهتر

علائم ویژه افراد تحت استرس شدید آیامی دانید چگونه می توان خوش بین بود؟ اضطراب امتحان دشمنان خلاقیت روش برخورد با افرادی که خود را عقل کل میدانند فکر اطرافیانتان را بخوانید؟