هدیهای به زیبایی گل
گل نهتنها سمبل زیبایی بلکه یکی از بهترین هدیههایی است که بیش از هر هدیه دیگری میتواند بیانگر احساسات و عواطف فرد هدیهدهنده باشد. هدیه دادن گل از گذشتههای دور در جوامع انسانی مرسوم بوده است و قدمتی بسیار طولانی دارد.
براساس مطالعات انجام شده در این زمینه یونانیها اولین اقوامی بودند که معانی مشخصی را برای انواع مختلف گلها در نظر گرفته و در مناسبات مختلف خصوصی و اجتماعی از آن به عنوان هدیهای برای بیان احساسات و عواطف خود استفاده کردند.
پس از آن رومیها نیز از این سنت زیبا استقبال کردند و به این ترتیب این سنت کهن به فرهنگ اقوام و ملل مختلف دنیا راه یافت. ما ایرانیها نیز از گل به عنوان هدیهای برای ابراز علاقه به همسر یا یکی از اعضای خانواده و دوستان خود، حضور در جشنها و مهمانیها، عیادت بیماران، تبریک به عروس و داماد و همچنین عرض تبریک به خانوادهای که به تازگی صاحب فرزند شده استفاده میکنیم، اما آیا تا به حال با خود فکر کردهاید که این سنت ریشه در کجا دارد؟ این سنت نیز مانند بسیاری از رسوم دیگر در گذشته نسبت به امروز بسیار متفاوت بوده است. شاید برای شما جالب باشد بدانید که از دورههای ماقبل تاریخ یعنی از زمانی که اجداد و نیاکان انسانهای امروزی از گلها به دلیل خواص دارویی و گیاهی آنها استفاده میکردند، هدیه دادن گل در بین انسانها مرسوم بوده که نشانی از مهربانی فرد هدیهدهنده بوده است. این در حالی است که باستانشناسان نیز بقایایی از گلبرگ گلها را روی سنگ قبرهای قدیمی یافتهاند. اگرچه پس از آن نیز به تدریج این سنت در کشورهای مصر و چین مورد استقبال قرار گرفت و همچنین یونانیها و رومیها نیز آن را به عنوان یکی از رسوم فرهنگی خود پذیرفتند، اما در قرون وسطی، وقتی کلیسا ابراز علاقه بین زوجهای جوان را در مکانهای عمومی بشدت ممنوع اعلام کرد، سنت گل دادن با استقبال گروه زیادی از زوجهای جوان قرار گرفت تا به این ترتیب بتوانند بدون هرگونه نگرانی با اهدای گل به همدیگر ابراز علاقه کنند. در سال 1700 میلادی پادشاه سوئد تصمیم گرفت از این پس از مفاهیم و معانی تعریف شده برای گلهای مختلف که پیش از این تنها در بین ایرانیها مرسوم بود برای ارسال پیامهای محرمانه استفاده کند که این تصمیم او در کشور ترکیه نیز مورد توجه قرار گرفت و جالب است بدانید که در آن زمان ارسال بسیاری از پیامهای سری و محرمانه در بین نیروهای ارتشی با ارسال دسته گلهایی که هر یک معنی بخصوصی داشتند انجام میشد.
گل برای گل
در کشورهای اروپایی و آمریکایی رسم بر این است افرادی که به مهمانی شام یا ناهار دعوت میشوند برای تشکر از خانم میزبان چند شاخه گل هدیه میدهند. باید پذیرفت که همچنان در بسیاری از کشورها زیرساختهای فرهنگی مختلفی وجود دارند که میتوانند این سنت را تحتتاثیر خود قرار دهند. در کشور چین معمولا دانشآموزان برای تشکر از زحمات معلمان خود در پایان سال با اهدای دستهگل زیبایی از او قدردانی میکنند. اگر چه در بسیاری از کشورها اهدای یک گلدان از یک گیاه سبز زینتی میتواند جایگزین اهدای گل شود، اما در کشورهای آسیایی این کار نشاندهنده عدموجود صمیمیت بین فرد هدیهدهنده و هدیهگیرنده است. در کشورهای آسیایی اهدای سبد گل در روز تولد افراد خیلی مرسوم نیست بلکه اغلب برای تبریک روز تولد یک شاخه گل یا یک دسته گل زیبا به آنها هدیه داده میشود. ژاپنیها ازجمله افرادی هستند که علاقه زیادی به پرورش گل دارند و در گلآرایی از تخصص بسیار زیادی برخوردارند. در این کشور همه ساله جشنی به نام جشن گل برگزار میشود تا در آن روز زنان ژاپنی درخواستها و نظرات خود را با استفاده از گلهایی که هریک معنی خاص خود را دارند به همسرانشان بیان کنند. گل داوودی و شکوفه گیلاس از محبوبترین گلهای اهدایی در بین ژاپنیها است. در این کشور گل داوودی نشانه طول عمر است و به همین علت در مراسم بازنشستگی به نشانه آرزوی یک زندگی طولانی برای افراد به آنها یک دسته گل داوودی هدیه داده میشود. شکوفه گیلاس هم به این معنی است که زندگی کوتاه و زودگذر است و به همین علت نباید آن را سخت گرفت. جالب است بدانید علیرغم این که در کشور ما گلایل از جمله گلهایی است که در مراسم تدفین فردی که از دنیا رفته است یا در مراسم یادبود او اهدا میشود در اغلب کشورهای آسیایی رز سفید، یاس و میخک که از نظر ظاهری دایرهای شکل هستند و گلبرگهای متراکمی دارند به عنوان نمادی از تولد، زندگی و مرگ هستند در این قبیل مراسم کاربرد دارند. هلندیها بر این باورند همانطور که مواد غذایی که میخوریم غذای مورد نیاز بدن را تامین میکنند گلها نیز تامینکننده غذای روح هستند. در کشورهای اروپایی از گذشتههای دور رسم بر این بوده است که تعداد شاخههای یک دسته گل که به عنوان هدیه به فردی اهدا میشود حتما فرد باشد و از آنجایی که اروپاییها نیز مانند ایرانیها عدد 13 را به عنوان عددی بدیمن و بدشگون میدانند هیچگاه دستهگلی با 13 شاخه گل به کسی اهدا نمیکنند. یاس سفید تنها گلی است که از آن تنها در مراسم یادبود فردی که از دنیا رفته است اهدا میشود و از آنجایی که در اروپا این گل به عنوان سمبل همدردی در مرگ افراد شناخته شده است در هیچ مناسبت دیگری به عنوان هدیه کاربرد ندارد.
علیرغم این که در آفریقای جنوبی هدیه دادن گل تنها در مراسم کریسمس مرسوم است در کشور مصر این سنت تنها محدود به مراسم یادبود فردی که بتازگی از دنیا رفته است و همچنین مراسم جشن ازدواج افراد است و جالب این که به جز این مناسبتها هدیه دادن گل در این کشور مرسوم نیست.
اسرار نهفته در گلها
براساس قوانین مشترکی که از آن به عنوان زبان گلها نام برده میشود هر گل معنی و مفهوم بخصوصی دارد که در اغلب کشورها به عنوان یک اصل کلی در اهدای گل پذیرفته شده است. آگاهی از این مفاهیم میتواند نقش موثری در بهبود روابط میان افراد داشته باشد. البته باید این نکته را یادآور شد که معانی در نظر گرفته شده برای هریک از انواع گلها در دورههای زمانی مختلف متفاوت بوده است. برای مثال گل رز که مورد علاقه بسیاری از افراد بوده و هست امروزه نمادی از زیبایی و ابراز علاقه است. این در حالی است که در دوره رنسانس گل رز به معنی شهادت و عشق آسمانی بوده است که بعدها مفهوم آن به عنوان نمادی از آرامش و صلح تغییر یافته است. این گل در عهد باستان نشانه تقوی و پاکدامنی و در عهد یونان نشانی مقدس بوده است. براساس معانی در نظر گرفته شده برای انواع مختلف گلها، رز قرمز بهترین هدیهای است که وقتی فردی به فرد دیگر علاقهمند است میتواند از آن برای بیان احساس واقعی خود استفاده کند. اگرچه ممکن است چنین تصور کنید که گلهای زردرنگ نمادی از احساس تنفر هستند، اما در حقیقت این یک باور نادرست است که ریشه در عقاید خرافی افراد دارد. رزهای زرد نشانهای از دوستی و محبت هستند و از این رو میتوانند بهترین هدیه برای خواهر و برادر یا همکاران شما باشد. گلهای رز صورتی میتوانند از اسرار درونی قلب شما سخن بگویند و بنابراین بهتر است هر گاه میخواهید این اسرار را برای طرف مقابل خود فاش کنید و به او ابراز علاقه کنید این نوع گل را به عنوان هدیه انتخاب کنید. گلهای رز سفید که نمادی از اتحاد و صمیمیت بین افراد هستند بهترین هدیه برای مناسبتهای خانوادگی یا مراسم یادبود یک عزیز از دست رفته است. گل میخک نشاندهنده رضایت و توافق شما با فردی است که این گل را به او هدیه میدهید. ارکیده از گلهای بسیار زیبایی است که در هر موقعیت مکانی و زمانی میتوانید آن را به هر کس که میخواهید هدیه دهید. گل آفتابگردان نشانهای از قدردانی شما نسبت به زحمات دیگران است و به نظر میرسد بهترین هدیهای است که میتوانید به مادرتان تقدیم کنید. گل یاس علیرغم اینکه در بسیاری از کشورها در مراسم یادبود فردی که از دنیا رفته است به بازماندگان او اهدا میشود سمبلی از پاکی و شیرینی است و به همین دلیل بهترین هدیه برای دختر خانمهای نوجوان و جوان خواهد بود. گل داوودی بهترین گلی است که میتوانید آن را به دوست صمیمی خود هدیه دهید.
علاوه بر این برای هر رنگ گل نیز معنی متفاوتی در نظر گرفته میشود که به عنوان یک اصل کلی در آداب هدیه دادن گل پذیرفته شده است. جالب است بدانید علاقه و توجه به گل در میان کشورهای مختلف تا اندازهای اهمیت دارد که در اغلب کشورها یک نوع گل به عنوان نشان اختصاصی آن کشور به ثبت رسیده است. در کشور ما گل سرخ به عنوان نشان اختصاصی پذیرفته شده است و این در حالی است که در انگلستان و رومانی گل رز، در هلند گل لاله، در ژاپن داوودی و در چین و هندوستان گل نرگس از علائم اختصاصی محسوب میشوند.
بیشتر بخوانید تا بیشتر بدانید
مراسم چولی قزک در فردوس مصالح سنتى در معمارى ایران موسیقی های دوران هخامنشی زنان ایران قبل از عصر مغول پری در فرهنگ و ادبیات ایران لباس ایرانی از دوره مغول تا روزگار نزدیک
در باورهای فرهنگهای باستانی، زن، زمین، ماه، مار و گاو نماد باروری محسوب میشدند و نمادهای هریک از این عناصر در آثار به جا مانده از این دوران میتوان یافت.
رابطه میان این 5 عنصر و باروری در مواردی مشخص و در مواردی نیازمند جستجوی بیشتر در تاریخ است. در مقاله حاضر به این ارتباط و نمادهایی که در دوران باستان نشاندهنده این خصوصیت بوده پرداخته شده است.
زن
نمادهای مربوط به زن پیچیده است و معمولا نقش دوسویه دارد. هم شاه بانوی باکره بهشت است و هم زن درنده خو و بدکاره. هم خرد متعالی و هم حماقت فراوان. هم هدایت ناب معنوی و هم اغواکنندگی را به همراه دارد. کاملا مشخص است که زن نقش باروری دارد. در تندیسههایی که از الههها در دوران باستان باقی مانده، بر اندام باروری آنها تاکید شده است. جالب این است که حتی گریستن زنها در مراسم عزاداری مربوط به باروری میشود. در واقع چنان که آب باران به زمین میرسد و گیاه دانه ای که زیر خاک است، سبز میشود، همین طور هم وقتی برای مردهها گریه میکنیم، حیات مجدد پیدا میکنند و به همین خاطر زنها در عزاداری نقش مهم تری دارند.
زمین به عنوان مادر کبیر و عامل پیدایش عالم مطرح است و در این نقش، صورت مثالی باروری و آفرینندگی بی پایان به شمار میرود. وصلت آسمان و زمین نخستین ازدواج مقدس (hieros gamos) است.
گاهی نشاندن یا خوابانیدن کودک بر خاک وابستگی کودک به زمین و اختصاص وی به مام زمین را نشان میدهد. زایمان بر خاک، رسمی جاری نزد بسیاری از اقوام است. در چین و در نواحی از قفقاز تا درد زایمان در زن آغاز میشود، بر زمین مینشیند و مستقیما بر خاک وضع حمل میکند. در زبان مصریان، اصطلاح بر زمین نشستن به معنای زایمان و زاییدن است. در بیشتر اسطورهها قهرمانان و قدیسین از میان کسانی برمیخیزند که درکودکی رها شده بودند. آنها یا به دست آب سپرده شده بودند یا بر روی زمین. هر دوی اینها از عناصر مقدس کیهانی هستند.
مام زمین پشتیبان شان شد و از مرگ مصون شان کرد و به همین ترتیب سرنوشتی شکوهمند و استثنایی برایشان رقم زده است.
آب
آب عنصر نخستین است که همه چیز از آن آفریده شده و بنابراین یک نماد باستانی برای زهدان و باروری به شمارمیرود. در بسیاری از اساطیر آفرینش در هندوستان و خاورمیانه و مصر، اسطورههایی وجود دارند که وجود یک اقیانوس کیهانی را پیش از پیدایی جهان مطرح میکنند. آب منشا همه مخلوقات است. نماد مادر کبیر، به صورت باران یعنی نیروی لقاح ایزد آسمانی و مفهوم باروری را میرساند.
در باورهای ایران باستان، زمین از آب پدید آمده بود و در بین النهرین، اقیانوس نخستین، زاینده آسمان و زمین بود. در اسطورههای کنعان بیشتر خدایانی که با آفرینش پیوستگی دارند، یادآور آب هستند. گاهی منظور از آب، آب پشت است. در زبان سومری، حرف "a" به معنای آب بود. اما عامل زاد و ولد هم معنی میداد. در رمزپردازی جنسی آفرینش کیهان، آسمان زمین را در آغوش میگیرد و با باران باردار میکند.
آب همچنین به عنوان منبع حاصل خیزی است و رمز کل چیزهایی است که بالقوه وجود دارند. آب مثل مار نشانه تجدید حیات و دگردیسی هم به شمار میرود.
آب نماد عقل و خرد هم هست. در ریگ ودا نخستین موجودی که پس از ترکیب محرک نخستین و ماده آغازین یعنی آب، پدید آمد عقل کل بود. در اساطیر آفرینش بین النهرین مهمترین ویژگی "انکی" خدای آب شیرین، هوش و عقل زیاد بود. در پی همین مفاهیم بود که آب - بانوان نمایندگان خرد شدند و آناهیتا یکی از آنها بود.
در اوپانیشادها، نطفه و آب، پدید آورنده نور و بقا هستند. در واقع آب، مایع شده نور است. ما غالبا از نور معرفت مثال میزنیم. در این صورت است که آب ویژگی حکمت نور را به ارث میبرد. برای همین کسانی که به نور معرفت یا حکمت دست یافته اند به نحوی تصور میشوند که از روی آب رد میشوند.
آب سمبل تطهیر است. در بیشتر ادیان طهارت با آب انجام میشود. از آن جا که طهارت بازگشت به پاکی است، آب نماد نوزایی هم به شمار میرود.
ماه
ماه معمولا مظهر نیروی مونث است و به عنوان ایزد بانوی مادر شناخته میشود. مادر - الهه و الهههای وابسته به او همیشه به ماه مربوط میشوند.
ماه با حاصل خیزی و رویش گیاهان و درختان در ارتباط است. مراحل ماه در آسمان نماد تولد و مرگ است و از همین طریق ابدیت و بی مرگی و تجدید حیات را تداعی میکند. در واقع ماه صورتهای مختلفی به خود میگیرد. اولین ربع، ماه نیمه، ماه تمام و آخرین ربع. دائما کاسته و پر میشود، میمیرد و ولادت مییابد. ماه هم مثل مار و آب تجدید حیات و دگردیسی دارد.
ماه بخشنده باران به شمار میرود و از همین رو با باروری در ارتباط است. عقیده بر این است که باروری جانوران مثل حاصل خیزی گیاهان، تابع ماه است.
ماه با مرگ هم بی ارتباط نیست. زیرا سه شب در آسمان دیده نمیشود ولی در واقع این نوع مرگ، نوع دیگر زندگی است. در اساطیر ایرانی، ماه خاصیت تطهیر کنندگی هم دارد. در اوستا، هفتمین یشت به ماه نسبت داده شده است.
مار
مار نماد مفاهیم دو سویه است، زندگی و مرگ، خیر و شر، سود و زیان، خرد و احساسات کور، نیش و نوش، زهر و پادزهر. به خاطر پوست اندازی الگوی تجدید حیات، زندگی دوباره و رستاخیز است و از آن جا که کشنده است مظهر مرگ و ویرانی به شمار میرود. معمولا حیواناتی مثل مار، خرگوش و خرس که گاهی پیدایشان میشود و گاهی هم ناپیدا هستند، نماد زندگی دوباره را میپذیرند. از این لحاظ مار با ماه هم در ارتباط است؛ زیرا ماه هم چند روزی در آسمان مشاهده نمیشود و البته همیشه دوباره به آسمان برمیگردد.
در رابطه با پیوند مار و مرگ میتوان اشاره کرد که واژه اوستایی "میریه" به معنی زیانکار و تباه کننده با مار (میراننده) در سانسکریت برابر است و به میرانندگی و زیان کاری مار اشاره دارد. گاهی مار مظهر روان مردگان و نیاکان هم محسوب میشود. مار در تمام جهان بارداری را تداعی میکند و به عنوان شوهر زنان قلمداد میشود. در مراسم باروری باستانی نقش مهمی را بازی میکند و این امر تا اندازهای به سبب شباهت این موجود به آلت تناسلی مرد است. برای مثال میتوان به "پزوزو" یک خدای دیوصفت بابلی - آشوری در هزاره اول پیش از میلاد اشاره کرد که آلت جنسی مردانه ای با سر مار دارد.
مار از همین طریق و طرق دیگر با زن و زنانگی در ارتباط است. ملازم ایزدان مونث و مادر کبیر است. مار را مسئول اساسی هبوط آدم از بهشت میدانند. در حقیقت به عنوان شیطان، یک نماد عیسوی در رابطه با این اتفاق به شمار میرود و به همین سبب نشانه حیله گری و اغواکنندگی است. در نزد عیلامیها مار، حافظ آب، خرد و ثروت است. در واقع مار که با چشمان باز میخوابد نماد هوشیاری است. با آب در ارتباط است زیرا غالبا در کنار چشمه سارها و جویبارها دیده میشود و از همین طریق حافظ آب و گنج به شمار میرود.
نقش مار که به وفور بر کوزهها و آب دانها دیده میشود به ما یادآوری میکند که مار حافظ آب است و گاهی همین آب بزرگترین گنج در بعضی مناطق به شمار میرود. در فرهنگ عیلامی، نقش دورکننده نیروهای شیطانی را ایفا میکند. در واقع مارها در عیلام به مرز خدایی رسیده بودند. مار همچنین با خدایان شفابخش در ارتباط است و در هنر مصری هم به آفرینش مربوط میشود.
در تمدنهای مارپرست، مار پی در پی با اسرار حیات، طول عمر و بی مرگی پیوند دارد. در حقیقت در افسانهها این مار است که به آب یا گیاه حیات میرسد و حسرت جاودانگی و بی مرگی را به دل آدمیزاد میگذارد. مار با پزشکی و تن درستی هم در ارتباط است و امروزه هم در نماد پزشکی دیده میشود.
مار علاوه بر این که با آب در ارتباط است با زمین هم ارتباط دارد. مار را میبینیم که بر روی زمین میخزد و کاملا به آن چسبیده است. در افسانهها چنین آمده که بعد از این که مار باعث هبوط انسان به زمین شد، خدا نفرینش کرد که تا همیشه بر روی زمین بخزد و به دنبال روزیاش باشد. علاوه بر این، تصویر مارهای به هم پیچیده شده ظاهرا دلالت بر جفت گیری دارند و به این مفهوم، منبع الهی باروری بر روی زمین هستند. نقش مار در تمدنهای وابسته به کشاورزی هم مشاهده میشود و گاهی خدای باران و رویش به نقش مار است.
گاو
وقتی با عنصر اسطوره ای گاو سر و کار داریم باید هم به گاو نر و هم به گاو ماده بپردازیم. هر چند که گاهی این هر دو یک نقش را میپذیرند و با هم در ارتباطند. گاو نر: مظهر اصل مذکر و نیروی زایش است. مظهر حاصل خیزی و نماد زمین هم هست. علاوه بر اینها نماد قدرت را هم میپذیرد.
کشتن گاو نر در سال نو مظهر مرگ زمستان و تولید نیروی حیاتی و آفریننده است. پرستش گاو نر، رسمی عمده در مصر، خاورمیانه باستان، شرق مدیترانه و هندوستان بوده و از آن جا به یونان و روم و بخشهایی از اروپا نیزسرایت کرد. در بسیاری ازمکانها پرستش گاو نر، مربوط به مادر- الهه میشد. برخی از تصاویر بر روی مهرها و سایر مصنوعات دره سند در هزاره سوم قبل از میلاد، ستایش یک مادر- الهه را در رابطه با گاو نر نشان میدهند. در اسطورههای ایرانی هم تداعی گرما و ابرهای باران زا برای باروری است.
گاو ماده: گاهی به عنوان مادر کبیر مطرح است. نیروی مولد زمین و تولید مثل است. هم مظهر ایزد بانوان ماه و هم زمین است. غریزه مادری را هم تداعی میکند. در آیین هندو، مظهر باروری و زمین و نور و نعمت است.
آب و زن
کهن ترین اسطوره آفرینش نزد یونانیان، آب نخستین را به یک مادر- الهه وابسته میدانست و به این طریق برای هر دو نقش آفرینندگی در نظر میگیرد. در ایران باستان، واژه " آپ" از نظر دستوری مونث است و در کتاب بندهش آب در فهرست چهار چیز مونث در جهان است. سه عنصر دیگر عبارتند از: زمین، ماهی و گیاهان. از طرفی آناهیتا، ایزدبانوی آبها به شمار میرود.
در اسطورههای سال نو هند و ایرانی، با کشته شدن اژدهای فرمانروای جهان، زنان در بند رهایی مییابند و آبهای بسته آزاد میشوند. در بسیاری از جوامع باستانی، هنگام پرستش آب، آن را دختر جوان زیبای خوش اندامی پنداشته اند. همچنین اسطوره ای وجود دارد که دختر جوانی چون گذاشت باران بر پیکرش ببارد، دوشیزگی اش را از دست داد. جالب این است که بدانیم در نواحی کویری و حتی روستایی ایران، آب از سرچشمه آوردن کار زنها است و نه مرد. چشمه مال زنهاست. هر چشمه ایزدبانویی دارد و آب مونث به شمار میرود. مرد اگر به چشمه برود مثل این بوده که به زنی تجاوز کند.
این تنها افسانه و داستان نیست که تا همین صد سال پیش برای قناتها که آبشان کم میشد، زن میگرفتند و این زنها بایستی سالی یک بار تن خود را به آب قنات میزدند و البته گاهی این قناتها زن به شمارمیرفتند و آنها را شوهر میدادند و در هر صورت رابطه زن و آب مسجل است. آب و زن از یک نوع دیگر هم با هم ارتباط دارند. هر دوی این موجودات باید طاهر باشند و ارزش آنها به پاکی شان است.
ماه و زن
همه الهههای یونانی، روزگاری الهههای ماه بودند. در رم باستان "دیانا" الهه ماه بود که دختری زیبا تصور میشد. بعضی از جوامع پیشین بدوی، ماه را نرینه میدانستند و معتقد بودند زنان را آبستن میکند و باعث رشد و وفور محصول نیز میشود. معمولا مراحل ماه با دوره قاعدگی زنان در ارتباط است و به عقیده مردم بر اثر حرکات ماه، قاعدگی پیش میآمده است.
بنا به افسانههای عامیانه چینی، هنگامیکه شکوفه ماه بر زمین بیفتد، هر زنی که آن را ببلعد، آبستن میشود.
ماه و آب
منازل ماه در آب دریا تاثیر دارد. بدین معنی که جزر و مد آن بر اثر جاذبه ماه صورت میگیرد. از طرفی بارندگی هم با ماه در ارتباط است و نظر به این که ماه در میزان بارندگی و در نتیجه باروری زمین موثر است، پس وفور نباتات به ماه وابسته میشود.
همچنین اعتقاد بر این بود که باران از ماه سرچشمه میگیرد. در اساطیر داریم که آبها از زهدانشان، یعنی از خزانه ماه ریزان اند. از کهن ترین ایام بشر مشاهده کرده است که با تغییرات ماه، باران میبارد و از این طریق آنها را با هم در ارتباط میداند و هر دو نماد باروری و حاصل خیزی را میپذیرند.
زن و زمین مدت زمان درازی یونانیان و رومیان عمل باردار کردن زن و کار کشت و برزگری را همانند میدانسته اند.
هندوان شیار زمین را برابر فرج میدانستند و آب مردی را مثل بذر. در واقع زن کشتزار بود و مرد تخم افشان. ریشه لغت سانسکریت بیل و آلت جنسی مرد یکی است. کلمه IAK در چند زبان آسیای شرقی هم به معنای آلت رجولیت است و هم به معنای خیش. زن گاهی به شیارهای زمین تشبیه میشود و آلت رجولیت به خیش. در متون اسلامی، زن کشتزار خوانده شده است. در قرآن داریم داریم : "نساءکم حرث لکم".
واژه زن که در دوره مادر سالاری بیشتر مسئول کشت بود با واژه کشت در زبان هند و اروپایی کهن از یک ریشه است. تجسم غلات به صورت مونث یا انتساب کشف کشاورزی به یک الهه به خاطر نقش مهمی بود که زنان در کشاورزی اولیه داشتند.
زنان روستایی فنلاند، شیار کشتزار را پیش از تخم پاشی با قطراتی از شیر پستان شان آبیاری میکنند. اعتقاد بر این است که باروری زن در باروری زمین کشت تاثیر دارد. معروف است که اگر زن آبستنی بذرافشانی کند، محصول پربارتر خواهد شد. این زن باید پاکدامن باشد. در بسیاری جاها زنان به هنگام خشکسالی برهنه بر کشتزار میدوند تا مردانگی آسمان را برخیزانند و بارش برانگیزند.
در اوگاندا، زن نازا را برای باغ و بستان خطرناک میدانند و شوهر میتواند فقط به همین دلیل اقتصادی، تقاضای طلاق کند.
تقدس زن و مار در عیلام رسمی بود که از دوران مادر سالاری باقی مانده بود. از آن جا که هم زن و هم مار نقشهای دوسویه دارند، علاوه بر تقدسی که ذکر شد میتوانند به عنوان نمادهای منفی هم نقش بپذیرند. به طور مثال در فصل سوم سفر به نام هبوط آمده است: "خداوند به زن گفت این که کردی چیست؟ و زن پاسخ داد مار مرا اغوا کرد که خوردم."
و در ادامه میتوان ذکر کرد که مار بهشت غالبا به سیمای زن تصویر میشود. بعضی از اقوام معتقدند که ماه به هیات مار با دختر یا زنانشان همبستر میشود و در سراسر شرق همه باور داشتند که نخستین آمیزش جنسی زنان چه در دوران بلوغ و چه به هنگام حیض، با مار بوده است. در هند باورها بر این است که مارها مانع نازایی هستند و موجب میشوند که زنان فرزندان بسیاری بیاورند.
در افسانهها آمده که مادر قیصر از هم آغوشی با مار در معبد آپولون، آبستن شد و همچنین مادر اسکندر غالبا طوری تصور میشود که با مارها بازی میکرد. زن و گاو در اساطیر تطبیقی هند و ایرانی، آن چه در هندوستان به اسم گاوهای شیرده ظاهر میشوند و مظهر ابرهای باران زاست، در ایران به صورت زن ظاهر میشود.
در بیشتر روستاهای ایران، این زن بود که از پستان گاو شیر میدوشید و این کاری نبود که مردان انجام دهند و در واقع عمل زشتی محسوب میشد.
مار و ماه
مار صورت تجلی قداست ماه به شمار میرود. عقیده بر این بود که مار با ماه پیوندی ناگسستنی دارد و بر پخش و پراکندگی ابرها در آسمان و نزول باران بر زمین اثر میگذارد.
مار و گاو
ابوریحان در آثارالباقیه میگوید: ایرانیان بر این باورند که گردونه ماه را گاوی از نور که دو شاخ زرین و ده پای سیمین دارد، میکشد و این گردونه در شب دهم دی ماه یک ساعت نمایان میشود و هر کس آن را ببیند اگر حاجتی بخواهد روا میشود.
در اسطورههای ایرانی گاو مظهر ماه است. وقتی گاو به دست اهریمن کشته میشود، نطفه اش به ماه میرود. هلال ماه، شاخ گاو را تداعی میکند و از این نظر هر دو تداعی گر باروری هستند. شاخهای گاوسانان که مشخصه خدایان بزرگ باروری است، نشانه مادر کبیر است. شاخهای مضاعف، نماد دو هلال هستند.
ماه و زمین
در زمان مشخصی، ماه با زمین که زهدان همه اشکال حیات تلقی شده، یکی و یگانه میشود. الهگان بزرگ از خصائل مقدس ماه و خاک، یکسان بهره مندند. مردگان یا به زیر خاک یا به ماه میروند تا تجدید حیات کرده و به صورتی نو ظاهر شوند.
گاو و زمین
در فرهنگ هند و اروپایی گئو (geo = زمین) با گاو و زندگی و جان و گیتی هم ریشه بود.
آب و گاو
ارتباط گاو و آب در باورهای بیشتر ملل مشهود است. از جمله در تورات، سفر پیدایش آمده است: "فرعون خوابی دید که کنار نهری ایستاده. آن گاه از نهر هفت گاو خوب صورت و فربه برآمدند و در مرغزار مشغول چرا شدند. پس از آن هفت گاو دیگر اما لاغر و ضعیف از نهر آب درآمدند و پهلو به پهلوی هفت گاو فربه ایستادند. سپس هفت گاو لاغر و ضعیف، آن هفت گاو فربه و قوی را بلعیدند."
مار و ماه و زن
در این مورد میتوان به تصویر مریم باکره که در پیش پایش مار و هلال ماه نقش شده، اشاره کرد. بر حسب بعضی از خرافات در اروپای مرکزی، اگر گیسوان زنی را که تحت سلطه ماه است (حائض) در خاک کنیم، آن گیسوان به مار تبدیل میشوند.
منبع: iran-tourism.ir
بیشتر بخوانید تا بیشتر بدانید
انتخاب گل برای هدیه به قدمت ماقبل تاریخ! زنان ایران قبل از عصر مغول زندگی نامه دکتر علی شریعتی مراسم چولی قزک در فردوس