فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

در حالات مختلف روحی چه بخوریم؟



 

 

در حالات مختلف روحی چه بخوریم

 

اغلب افراد بعد از یک روز سخت و دشوار، یک وعده غذایی یا میان وعده‌ای را می‌خورند که آنها را  آرام کند، مانند کلوچه‌ها، چیپس سیب زمینی، بیسکوئیت و غیره.

 

به عنوان مثال افراد وقتی جشن می‌گیرند کیک می‌خورند و وقتی ناراحت می‌شوند، اغلب بستنی را ترجیح می‌دهند. مشکلی که در این جا به وجود می‌آید این است که به همان سرعتی که مزه این خوراکی‌ها در دهان فرد از بین می‌رود، اندازه دور کمر وی نیز از بین خواهد رفت به ویژه اگر این غذاها مملو از قند و چربی نیز باشند.

 

خوراکی‌های مملو از قند و چربی موجب می‌شوند که سطح قند خون به سرعت بالا رود و برای جبران این حالت در بدن، انسولین به سرعت ترشح شده و در نتیجه قند خون خیلی سریع‌تر از آن پایین می‌آید. به همین دلیل است که وقتی غذایی را می‌خورید که شیرین است، بعد از مدت کوتاهی احساس گرسنگی بیشتری می‌کنید و به این ترتیب در واقع فرد در یک سیکل معیوب قرار می‌گیرد.

 

با این حال تحقیقات علمی نشان می‌دهد که افراد می‌توانند وضع روحی - روانی خود را با غذاها بهبود ببخشند.

 

وقتی غمگین هستیم از چه غذاهایی استفاده کنیم؟

 

بهتر است زمانی که غمگین هستیم غذاهایی انتخاب شود که دارای اسیدهای چرب امگا 3 و ویتامین D زیادی باشند. تحقیقات نشان می‌دهد که این مواد می‌توانند افسردگی را تخفیف دهند و موجب آرامش فرد شوند.

برای دریافت اسیدهای چرب امگا 3 می‌توان بذر کتان و ماهی‌های چرب مانند قزل ‌آلا را انتخاب کرد. از منابع خوب ویتامین D نیز می‌توان به شیرهای غنی شده با این ویتامین و زرده تخم مرغ اشاره کرد. البته نور خورشید نیز منبع خوبی از این ویتامین است.

 

مواد غذایی موثر در کاهش استرس

 

هنگام استرس در جستجوی غذاهایی باشید که غنی از ویتامین‌های گروه B باشند تا تولید سرتونین در مغزتان افزایش یابد و در نتیجه آرامش به سراغ شما آمده و راحت شوید. برای دریافت ویتامین B6، بادام، پسته و گردو انتخاب‌های خوبی هستند. قزل ‌آلا، میگو و ماست کم چرب منبع مناسبی برای ویتامین B12 است.

 

هنگامی که در سختی هستید نیز بروید سراغ غذاهایی که غنی از ویتامین C هستند. این ویتامین رادیکال‌های آزاد را کاهش می‌دهد و سیستم ایمنی را تقویت می‌کند. در واقع این ویتامین یک آنتی اکسیدان فوق العاده است. کلم بروکلی، فلفل سبز، کیوی، توت فرنگی و گوجه فرنگی گزینه‌های خوبی برای این ویتامین هستند.

 

همچنین زمانی که عصبانی هستید نیز می‌توانید این حالت را با پتاسیم از بین ببرید. پتاسیم، الکترولیتی است که به کاهش فشار خون کمک می‌کند. موز، ذرت، سیب زمینی و لوبیا سفید از منابع خوب این ماده معدنی هستند.

 

در مواقع بی‌خوابی چه مواد غذایی موثر هستند؟

 

برای یک خواب عمیق به سمت غذاهای غنی از منیزیم مانند عدس، جو دوسر، تخم کدو و اسفناج بروید. این ماده معدنی به آرامش عضلات، رگ‌های خونی و لوله گوارش کمک می‌کند تا سطح ماده شیمیایی آرام بخش یعنی همان سرتونین در بدن افزایش یابد.

 

حالا با دقت پیشنهادات غذایی فوق را نگاه کنید و ببینید همه اینها علاوه بر این که نیازهای تغذیه‌ای شما را به خوبی برآورده می‌سازند از افزایش وزنتان نیز جلوگیری می‌کنند.

منبع : isna.ir



مطالب بیشتر برای زندگی بهتر

آیاخنده تاثیری بر سلامت روان دارد؟ روشهای به خاطر سپردن اسامی افراد 20 درصد مردم، مشکل روانی دارند دشمنان خلاقیت زیبایی از نگاه جامعه ضعف اعصاب چیست؟

فراگیری مهارت هایی برای زندگی بهتر



 

 

فراگیری مهارت هایی برای زندگی بهتر

 

در تعریف از مهارت های مقابله ای که یکی از مهارت های اساسی زندگی است، می توان گفت مقابله عبارت است از تلاش های فکری، هیجانی و رفتاری فرد که هنگام روبه رو شدن با فشارهای روانی به منظور تحمل کردن یا به حداقل رساندن عوارض استرس به کار گرفته می شود و تدابیر مقابله ای افکار و رفتارهایی هستند که پس از روبه رو شدن فرد با رویدادهای استرس زا به کار گرفته می شوند.

 

آنچه تحت عنوان مهارت های مقابله ای مطرح می شود در واقع همان روش های برخورد با مسائل است که از طرف فرد به طور آگاهانه انجام می شود و نتیجه آن حل مشکل و دور ماندن از آسیب های ناشی از بحران های روحی پیش آمده است. در این میان مقابله های ناکارآمد نیز تلاش هایی هستند که اگرچه برای مقابله با شرایط دشوار به کار گرفته می شوند ولی نوعا به بدتر شدن اوضاع و پیچیده تر شدن وضعیت منجر می شوند مانند افرادی که برای کاستن از استرس به مواد مخدر روی می آورند.

 

در مورد نحوه استفاده نوجوانان از مهارت های مقابله ای اکثر محققان بر این باورند که حوادث استرس زا در زندگی کودکان و نوجوانان تا حد زیادی با مشکلات رفتاری و هیجانی آنها ارتباط دارد و کوشش های نوجوانان برای حل مسائل و مشکلات موجود در زندگی شان با کاهش اثرات منفی ناشی از حوادث استرس زای محیطی مانند مشکلات در روابط بین فردی و مشکلات تحصیلی ارتباط دارد. برای مثال در رابطه با مکانیسم حل مساله در نوجوانان، توانایی در پیدا کردن مجموعه ای از راه حل های گوناگون محتوای اصلی روش مقابله ای حل مساله است و تحقیقات نشان داده که این مساله با سازگاری رفتاری در کودکان و نوجوانان ارتباط زیادی دارد.

 

به این صورت که نوجوانانی که مشکلات رفتاری و هیجانی بیشتری دارند معمولا از راه حل های کمتری استفاده می کنند و برعکس نوجوانانی که مشکلات کمتری دارند معمولا سعی می کنند برای حل مسائل خود به راه حل های بیشتری بیندیشند و از بین آنها بهترین را انتخاب کنند.

 

برای حل تنش های موجود و ارائه راه حل های مناسب ۳ عامل اساسی یعنی فهم و درک موقعیت استرس زا، انجام دادن راهکارهای مناسب و بالاخره توانایی در جهت کنترل هیجانات ناشی از این فشار نقش مهمی را ایفا می کنند. این تقسیم بندی اغلب تحت عنوان کلی مقابله های متمرکز بر هیجان و مقابله های متمرکز بر مساله (مشکل) طبقه بندی می شود.

 

مقابله های متمرکز بر هیجان شامل عملکردهایی همچون درخواست حمایت از دیگران، تلاش فرد برای نگران نبودن و توجه به موضوعات مثبت به منظور کاهش هیجانات منفی ناشی از آن استرس است و مقابله های متمرکز بر مساله شامل جستجوی اطلاعات، جستجوی حمایت اجتماعی و کوشش برای عمل کردن به روش دیگر جهت حل آن مشکل و در نهایت دوری از موقعیت های استرس زاست. در حقیقت افراد با استفاده از روش های مقابله ای هیجان مدار ابتدا بر هیجانات ناشی از یک استرس غلبه می کنند و سپس در شرایط مساعد با استفاده از روش های مقابله ای مساله مدار این مشکلات را از میان برمی دارند.

 

● روش های مقابله ای مناسب

 

۱) روش فعال بر مبنای شناخت مساله: افرادی که این روش را به کار می برند مشکلات را آسان می گیرند، اضطراب کمتری دارند و به همین دلیل نتیجه بهتری نیز می گیرند. این افراد از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند. احساسات خود را براحتی بیان می کنند، از دیگران کمک می خواهند، از ناملایمات درس می گیرند، شوخ طبعی را پیشه می کنند و با حفظ ایمان و اعتماد به نفس احساسات خود را کنترل می کنند.

 

۲) روش خویشتندارانه: افراد در این روش از اعتماد به نفس خوبی برخوردار بوده و سعی می کنند همواره بر احساسات و هیجانات خود مسلط باشند. عجله ای برای مقابله ندارند و خیلی زود، هنگام بروز مساله و مشکل روحیه خود را نمی بازند.

 

۳) روش حمایت جویانه: افرادی که از روش حمایت جویانه استفاده می کنند هنگام مواجهه با مشکل براحتی از دیگران کمک می خواهند، با کسانی که تجربه مشابهی داشته اند مشورت می نمایند و سعی می کنند از حمایت عاطفی، مالی و فکری دوستان و اقوام استفاده کنند.

 

● مقابله های ناکارآمد

 

این دسته از مقابله ها، مجموعه ای از شیوه های مقابله ای را در بر می گیرد که اگرچه برای کاهش موقعیت های فشارزا به کار گرفته می شوند ولی متاسفانه وضع را بدتر می کنند. برخی از این مقابله ها به شرح ذیل هستند:

 

ـ پرداختن به احساسات دردناک از طریق تفکر آرزومندانه: این مقابله شیوه ای برای خنثی کردن آنچه اتفاق افتاده، است و با عباراتی از قبیل «ای کاش حقیقت نداشته باشد که» شروع می شود. در این حالت زمان و فرصتی که می توانست برای یافتن راه های جدید مواجهه با واقعیت و مشکل پیش آمده مورد استفاده قرار بگیرد به هدر می رود.

 

ـ استفاده از دارو برای فرار از رنج: گاهی اوقات افراد برای رهایی از رنج ناشی از استرس ها و بحران ها از داروهایی مانند الکل، نیکوتین، تریاک، هروئین و مسکن های خواب آور و ضدافسردگی بدون تجویز پزشک استفاده می کنند.

 

ـ تفکر منفی: در این حالت فرد به طور غیر واقعگرایانه ای بر موارد منفی مشکل تاکید کرده و مشکلات را بیشتر از آنچه هست و به صورت غیرقابل حل ارزیابی می کند.

 

ـ رفتارهای تکانشی: این دسته از رفتارها به شیوه خاصی از مقابله اطلاق می شود که طی آن فرد بدون فکر، اندیشه و ارزیابی درست از آنچه رخ داده یا رخ خواهد داد فورا دست به اقدام و عمل می زند و باعث بدتر شدن وضعیت می شود.

 

ـ عدم درگیری ذهنی و رفتاری: در این نوع مقابله فرد با انجام رفتارهای متنوع و متفاوت خود را مشغول می کند و به این وسیله سعی می کند به مساله فکر نکند. (مانند فرار از مساله به صورت خوابیدن یا تماشای تلویزیون)

 

ـ مقابله به صورت انکار: در این مقابله فرد به گونه ای برخورد می کند که انگار مساله ای روی نداده است غافل از این که انکار واقعیت رخ داده و حادثه پیش آمده بر وخامت مساله می افزاید و مانع مقابله موثر بعدی می شود.

 

● اضطراب و مهارت های مقابله با آن

 

همه ما در مواقعی از زندگی خود احساس اضطراب می کنیم. اضطراب به گونه ای عمل می کند که بدن را برای دفاع بسیج کرده و به ما دستور می دهد تا مراقب بوده و از خود محافظت کنیم. برخی از عوامل همچون کمال گرایی، نیاز افراطی به مورد تایید قرار گرفتن و نیاز افراطی بر کنترل اغلب زمینه بروز اضطراب را فراهم می سازند.

 

در مورد کمال گرایی می توان گفت افراد هنگامی مضطرب می شوند که بی دلیل توقعات بالایی دارند و زمان زیادی را صرف نگرانی در مورد مسائل بی اهمیت می کنند.

 

نکته: اکثر محققان بر این باورند که حوادث استرس زا در زندگی کودکان و نوجوانان تا حد زیادی با مشکلات رفتاری و هیجانی آنها ارتباط دارد و کوشش های نوجوانان برای حل مسائل و مشکلات موجود در زندگی شان با کاهش اثرات منفی ناشی از حوادث استرس زای محیطی ارتباط دارد

 

گاه نیز افراد زمانی که احساس ارزشمند بودن خود را براساس نحوه رفتار دیگران می سنجند، دچار اضطراب می شوند. نیاز افراطی برای کنترل نیز اضطراب و نگرانی را برای افراد به همراه دارد چرا که این دسته از افراد هنگامی که کنترل دارند به دلیل آن که نمی دانند که این کنترل داشتن چقدر دوام خواهد داشت، مضطرب می شوند.

 

برای رویارویی با اضطراب ۴ اصل را در نظر داشته باشید:

 

ـ فردی اجتناب کننده نباشید، چرا که اجتناب در کوتاه مدت اضطراب را تخفیف می دهد، اما در درازمدت باعث زیان می شود. مخفی کردن خود از افراد، مکان ها و وظایف اضطراب زا در کوتاه مدت یک عامل تقویتی قوی محسوب می شود، اما به مرور ماندگار خواهند بود.

 

ـ از رویارویی مثبت استفاده کنید، در اینجا ۲ دلیل مناسب برای استفاده از رویارویی مثبت با اضطراب وجود دارد، اول این که رویارویی راهی برای از بین بردن حساسیت شما نسبت به افراد، مکان ها یا وظایفی است که زندگی تان را دشوار می سازند و دوم این که رویارویی مثبت برخود انگاره شما تاثیر می گذارد.

 

ـ تسلط مدار باشید. برای تسلط مدار بودن بایستی یاد بگیرید که توجه تان را بر کاری که پیش رو دارید متمرکز کنید و خود را مجبور کنید از فکر کردن در مورد تردیدهایی که نسبت به خود دارید و همچنین ایده های منفی دیگری که مانع از عملکردتان می شود، دوری کنید.

 

ـ یادداشت برداری کنید، سعی کنید در هنگام کار کردن بر روی اضطراب خود یادداشت بردارید. این کار ایده صحیحی از این که «چه موقع» و «کجا» مضطرب می شوید به شما می دهد و به شما کمک خواهد کرد تا تعیین کنید که کدام یک از مهارت های رویارویی مناسب و کدام یک مناسب نیستند.

 

● خشم و مهارت های مقابله با آن

 

ما انسان ها زمانی خشم خود را نشان می دهیم که در معرض تهدید، ناکامی، آسیب یا ضایع شدن حقمان قرار می گیریم. خشم ممکن است به شکل های مختلفی بروز نماید، اما کنترل آن یکی از ضروریات زندگی ماست. درواقع بسته به ماهیت و باورهایی که اساس خشم را تشکیل می دهند، خشم می تواند مناسب یا نامناسب باشد.

 

برخی تکنیک های مهم مقابله با خشم عبارتند از:

 

ـ تقویت عزت نفس

 

ـ خویشتن پذیری و دگرپذیری

 

ـ کاهش حساسیت

 

ـ عجول نبودن در قضاوت ها

 

ـ بخشش خود و دیگران

 

ـ تغییر محیط

 

ـ پرهیز یا کاهش حسادت

 

می توان گفت، اگر نسبت به افکار و نظریات خود تعصب نشان ندهیم، انعطاف پذیری داشته باشیم و به همیاری و همکاری اهمیت دهیم، هیچ گاه دچار خشم نخواهیم شد. چنانچه برای مشکل پیش آمده سعی کنیم بدون عجله راه حل هایی بیابیم، نظرات خود را روشن بیان کنیم، برای انجام کارهای خود برنامه ریزی نماییم و در صورت نیاز از دوستان و افراد متخصص و مطمئن کمک بگیریم، گرفتار خشم نخواهیم شد.

 

● کمرویی و مهارت های مقابله با آن

 

در تعریف کمرویی می توان گفت کمرویی یعنی دستپاچه شدن در مقابل افراد و احساس ناراحتی کردن در حضور دیگران.

 

علت پیدایش اختلال کمرویی می تواند وراثت، یادگیری از والدین، انتقاد زیاد والدین از کودک، توقع بیش از توان کودک و... باشد. نشانه های کمرویی افراد شامل مهارت های اجتماعی ضعیف، عرق کردن در هنگام صحبت، گوشه گیر بودن، داشتن احساس بی کفایتی، دشواری در صحبت با غریبه ها و شک و تردید داشتن نسبت به توانایی های اجتماعی خود است.

 

● راه های عمومی مقابله با کمرویی

 

▪ از فکر کردن به این مساله که آیا دیگران مرا تحسین یا تایید خواهند کرد، دوری کنید.

 

▪ سعی کنید حالت های اضطراب، تشویش و خود تردیدی را در وجودتان بشناسید و خود را آرام سازید.

 

▪ سعی کنید از ملاقات با افراد جدید هراس نداشته باشید.

 

▪ مهارت های اجتماعی جدیدی را بیاموزید و احساس اطمینان و اعتماد بیشتری کسب نمایید.

 

▪ مهارت های مکالمه ای خود را بهبود بخشید و با ویژگی های مکالمه مطلوب آشنا شوید.

منبع: jamejamonline.ir

تجسم واقعی مشکلات روانپزشکی



به کارگیری روش‌های نوین و تکنولوژی‌های جدید، در پیشرفت دانش بشری جهت رفع مسائل و مشکلات تأثیر بسزایی داشته و دارد.

 

امروزه تحقیقات و مطالعات دامنه‌دار متخصصان و دانشمندان علوم روان‌شناختی و روان‌پزشکی همچون دیگر متخصصان قرن جاری در جهت استفاده از تکنولوژی‌های نوین در ارزیابی توانمندی‌ها و اختلالات کارکردی مغز متمرکز شده است.

 

بر همین اساس از دهه ۱۹۹۰ میلادی و با برجسته‌تر شدن علل بیولوژیک اختلالات، پژوهش‌های بالینی متعددی به منظور استفاده از این فناوری‌ها در تشخیص بهینه و به کارگیری ابزارهای نوین درمانی در کنار دارودرمانی مورد توجه قرار گرفت و در حال حاضر گرایش جهانی به استفاده از این تکنولوژی‌ها در حال افزایش است.

 

از ویژگی‌های قابل توجه این تکنولوژی‌ها برای متخصصان و مردم، توانایی عینیت بخشیدن به تشخیص‌ها و نتایج درمان‌های روان‌شناسی و روان‌پزشکی اعم از دارو درمانی و روان‌درمانی است که می‌تواند تا حد بسیار زیادی بر موانع ذهنی عامه مردم درباره دریافت خدمات روان‌شناسی و روان‌پزشکی غلبه کند.

 

اما این‌که این روش‌های درمانی کدامند و چه کاربردهایی دارند، سوالاتی بودند که با دکتر رضا رستمی، روان‌پزشک و عضو هیات علمی دانشگاه تهران مطرح کردیم.

 

در حال حاضر در کشورهای دنیا و به طبع آنها در کشور ما از تکنولوژی‌های نوین درمانی و تشخیصی در حوزه روان‌درمانی استفاده می‌شود، اما این روش‌ها چه کاربردهایی دارند و اصلی‌ترین و موثرترین آنها کدامند؟

 

یکی از روش‌های نوین بررسی کارکرد مغز که ضمن مقرون به صرفه بودن، عوارضی هم ندارد، روش الکتروانسفالوگرافی‌کمی (QEEG) است. البته استفاده از این روش بتازگی در کشور ما آغاز شده است.

 

اما برای اولین بار یک روان‌پزشک آلمانی به نام «دکتر هانس برگر» در سال ۱۹۲۴ میلادی، موفق به کشف روشی برای ارزیابی فعالیت الکتریکی مغز شد که EEG یا الکتروانسفالوگرافی نام گرفت.

 

بعد از آن و برای اولین بار در سال ۱۹۳۲، با استفاده از یک تکنیک ریاضی به نام تبدیل فوریه، محققان توانستند به تحلیل کمی امواج مغزی بپردازند؛ روشی که بعدها QEEG یا الکتروانسفالوگرافی کمی نام گرفت.

 

در این روش فعالیت امواج مختلف مغزی برحسب عدد و رقم و در فرکانس‌های مختلف بیان می‌شود. از آنجا که عملکرد مغزی هر فرد به فعالیت امواج مغزی او بستگی دارد، QEEG با ارزیابی این فعالیت‌ها به بررسی عملکرد مغز و نقاط ضعف و قوت آن می‌پردازد.

 

تکنیک درمانی بیوفیدبک با به‌کارگیری مفاهیمی از علوم مختلف در دهه ۱۹۵۰ مورد استفاده قرار گرفت و بتدریج رواج یافت، تا این که در سال ۱۹۶۹ به این نام شناخته شد.

 

در بیوفیدبک کاربردی، هدف اصلی، بالا بردن آگاهی شخص نسبت به آنچه در بدن و حتی مغزش به وقوع می‌پیوندد و افزایش قدرت کنترل بر آن است. با ارائه این تکنیک، افراد فیدبک‌های واضح و مستقیمی را از سیستم فیزیولوژی‌شان دریافت می‌کنند که به آنها در کنترل عملکرد این سیستم کمک می‌کند.

 

بیوفیدبک بر این نکته تأکید دارد که انسان قادر است به طور ارادی بر عملکرد سیستم خودکار تأثیر بگذارد.

 

آنچه بیوفیدبک را از روش‌های آرام‌سازی و تمرکزی متمایز می‌سازد و از اجزای اصلی آن به حساب می‌آید، استفاده از ابزار و ماشین‌های مختلفی است که به دریافت فیدبک و داشتن درک بهتر و نهایتا اعمال کنترل بیشتر بر فرآیندهایی نظیر انقباض عضلات، دمای پوست، ضربان قلب، فشار خون و... کمک می‌کنند

 

نوروفیدبک هم نوعی بیوفیدبک است که از فعالیت امواج مغزی بازخورد ارائه می‌کند. نوروفیدبک مورد توجه روان‌شناسان قرار گرفته است، چرا که مغز مرکز اصلی توزیع هیجانات، علائم جسمی، افکار و رفتارهاست.

 

وقتی کارکرد مغزی یک فرد با QEEG ارزیابی می‌شود، روان‌شناسان به دنبال ارتباط‌هایی بین علائم روانی فرد و نقاط ضعف و قوت مشخص شده در QEEG هستند. نوروفیدبک فرد را در یادگیری فرآیندی که به ارتقا و افزایش توانمندی‌های مغزی منجر می‌شود، یاری می‌دهد.

 

روانشناسی


آیا این روش‌ها جایگزین روش‌های درمانی دیگری شده‌اند؟

 

این روش‌ها هر کدام دارای فواید مخصوص به خود هستند و قرار نیست روشی جایگزین روش دیگری شود.

 

البته در شرایط خاصی ممکن است یک روش موفق‌تر از دیگر روش‌ها عمل کند، مثلا در مورد ADHD و اختلالات یادگیری نوروفیدبک از دیگر روش‌ها موفق‌تر است. در میان روش‌های تشخیصی هم مهم‌ترین حسن QEEG عینی کردن تشخیص‌های روان‌پزشکی است.

 

به طور کلی این روش‌ها در درمان چه بیماری‌هایی به کار می‌رود و در نقطه مقابل برای چه مشکلاتی منع استفاده وجود دارد؟

 

در جهان از این روش‌ها برای تشخیص دقیق و درمان اختلال بیش‌فعالی / کمبود توجه (AD/HD) ، افسردگی، اضطراب، تومورهای مغزی، صرع، اختلالات یادگیری، اوتیسم، سوءمصرف الکل یا مواد، سکته، آسیب‌های مغزی، بیماری‌های مغزی مثل مننژیت و آنسفالیت، اسکیزوفرنی، دمانس و آلزایمر استفاده می‌شود.

 

در ایران از این روش‌ها بیشتر در درمان ADHD ، اختلالات یادگیری، اختلالات دوران کودکی و افزایش کارایی افراد سالم و هنرمندان و ورزشکاران استفاده می‌شود.

 

البته با توجه به تکنولوژیک بودن درمان و نقش فعال خود فرد در درمان، افرادی که دارای عقب‌ماندگی ذهنی هستند، با درمان همکاری نمی‌کنند یا هنگام مواجهه با فناوری دچار اضطراب و استرس شدید می‌شوند که شرایطشان برای این روش، مناسب نیست.

 

علاوه بر این، از آنجا که در موفقیت این روش‌ها بویژه در مورد کودکان، همکاری خانواده نیز لازم است، چنانچه محیط خانواده متشنج باشد، درمان اثربخشی لازم را نخواهد داشت.

 


در این شیوه‌ها به مراجعان چه مراحل درمانی پیشنهاد می‌شود؟

 

در QEEG پس از قرار دادن کلاه الکترودها روی سر بیمار، وی به آرامی می‌نشیند و امواج مغزی در حالات گوناگون از سطح سر به وسیله دستگاه ثبت می‌شود.

 

از آنجا که عملکرد مغزی هر فرد بستگی به فعالیت امواج مغزی او دارد، روش‌های نوین با ارزیابی این فعالیت‌ها به بررسی عملکرد و نقاط ضعف و قوت مغز می‌پردازنددر نوروفیدبک، حسگرهایی که الکترود نامیده می‌شوند، روی پوست سر بیمار قرار می‌گیرند.

 

این حسگرها فعالیت الکتریکی مغز فرد را ثبت می‌کنند و در قالب امواج مغزی (در اغلب موارد، به شکل شبیه‌سازی شده در قالب یک بازی رایانه‌ای یا فیلم ویدئویی) به او نشان می‌دهند.

 

در این حالت، پخش فیلم یا هدایت بازی رایانه‌ای بدون استفاده از دست و تنها با امواج مغزی شخص انجام می‌شود. به این شکل، فرد با دیدن پیشرفت یا توقف بازی و گرفتن پاداش یا از دست دادن امتیاز یا تغییراتی که در صدا یا پخش فیلم به وجود می‌آید، به شرایط مطلوب یا نامطلوب امواج مغزی خود پی می‌برد و سعی می‌کند با هدایت بازی یا فیلم، وضعیت تولید امواج مغزی خود را اصلاح کند.

 

به کلاه‌های الکترودی به عنوان یکی از ابزار درمانی در این روش‌ها اشاره کردید. این کلاه‌ها که مجموعه‌ای از سیم‌های رنگارنگ هستند، دقیقا چه می‌کنند و به طور کلی در این روش‌ها از چه فناوری و تجهیزاتی استفاده می‌شود؟

 

در QEEG از کلاه مخصوصی استفاده می‌شود که حداقل ۱۹ کانال دارد و ثبت و تفسیر نتایج آن، با رایانه و نرم‌افزار تحلیلی مخصوص صورت می‌گیرد. نوروفیدبک به دستگاه نوروفیدبکی نیاز دارد که طبق استانداردهای ۹۰۰۰ ISO و جدیدتر ساخته شده باشد؛ همچنین رایانه و نرم‌افزارهای نوروفیدبک، چسب و ژل مخصوص. فضایی که مورد استفاده قرار می‌گیرد، باید استانداردهای لازم را داشته و از فضا و نور و دمای مناسب برخوردار باشد.

 

آیا این روش‌ها مورد تایید مراکز علمی و پژوهشی معتبر دنیا قرار گرفته؟ و آیا در ایران تاییدیه‌های لازم را دریافت کرده است؟

 

نوروفیدبک و QEEG دارای تاییدیه‌های بین‌المللی FDA و CE هستند و توسط انجمن روان‌شناسی و روان‌پزشکی امریکا مورد تایید قرار گرفته‌اند. در ایران هم مراکزی می‌توانند از این روش‌ها استفاده کنند که مورد تایید وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره و سازمان نظام پزشکی باشند.

 

اما این روش‌ها از چه زمانی در ایران مورد استفاده قرار گرفته‌اند؟ آیا آماری از تعداد افراد تحت مداوا با این روش‌ها و میزان اثرگذاری آنها بر گروه‌های مختلف جامعه وجود دارد؟

 

از سال ۱۳۸۴ مرکز جامع اعصاب و روان آتیه اقدام به راه‌اندازی بخش تکنولوژیک کرده است. از هنگام شروع تاکنون بیش از ۳۰۰۰ نفر مورد ارزیابی قرار گرفته و بیش از ۱۰۰۰ نفر درمان شده‌اند. متوسط اثربخشی درمان ۷۰ درصد بوده است.

 

با توجه به جدید بودن این روش‌ها آیا پژوهشگران ایرانی توانسته‌اند در این حوزه وارد شوند و راهکارهای جدیدی ارائه کنند و در این صورت آیا نتایج این تحقیقات در نشریات بین‌المللی به چاپ رسیده است؟

 

از سال ۱۳۸۴ بررسی و مطالعه دقیق فناوری‌های روز دنیا و تماس مداوم و مشورت با بیش از ۱۰ متخصص داخلی و۵۰ متخصص بین‌المللی در این زمینه‌ها انجام شده است.

 

از متخصصان صاحب‌نظر جهت حضور در ایران و اجرای دوره‌های آموزشی برای متخصصان مرکز دعوت شده است و مطالعات پایلوت و پژوهشی در مرکز جهت ارزیابی اثربخشی و دقت تجهیزات خریداری شده برای جمعیت ایران و مقایسه با گزارش‌های منتشر شده در مقالات بین‌المللی انجام شده است.

 

در حال حاضر در این مرکز تحقیقات متنوعی در حوزه فناوری‌های نوین درمانی انجام می‌شود که نتایج آنها در مقالات داخلی و بین‌المللی به چاپ رسیده‌اند. درحال‌حاضر با همکاری دانشجویان مهندسی دانشگاه امیرکبیر در حال ایجاد و توسعه روشی جدید هستیم که با توجه به جدید بودن و بین رشته‌ای بودن آن، امیدواریم تا چند سال آینده برای استفاده آماده شود.

 

روانشناسی


آینده درمان به کمک این روش‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 

در سال‌های اخیر، فناوری از آنجا که نوروفیدبک در بهبود علائم طیف گسترده‌ای از اختلالات مثل اختلالات هیجانی، بیماری‌های مزمن و دردهای مزمن جسمانی و کمک به افراد دارای مشکلات روان‌شناختی و تحت استرس و همچنین برای ارتقای عملکرد افراد عادی، هنرمندان و ورزشکاران مفید است و در ضمن نسبت به درمان‌های سنتی در زمان کوتاه‌تر اثربخشی بیشتری دارد، پیش‌بینی می‌شود در آینده شاهد گسترش روزافزون استفاده از آن باشیم.

 

 

آیا این روش‌ها می‌توانند به عنوان جایگزین واقعی روش‌های درمانی مرسوم در اختلالات روانی قرار گیرند؟

 

دنیا در حال حاضر به سمت تکنولوژیک شدن هر چه بیشتر در حرکت است و حوزه درمان هم از این اصل مستثنا نخواهد بود.

 

درمان‌های سنتی مسلما به سمتی حرکت خواهند که در خود از روش‌های جدید تکنولوژیک هم استفاده کنند. مثلا دارودرمانی در آینده از این روش‌ها برای تعیین نوع و دوز دارو استفاده خواهد کرد و روان درمانی‌های سنتی هم به همین ترتیب، استفاده از فناوری را در متدولوژی خود ادغام خواهند کرد.

 

 

 

استرس باعث می شود تا فرد بهتر غذا بخورد



 

 

استرس باعث می شود تا فرد بهتر غذا بخورد

 

کارشناسان تغذیه ای آمریکا به این نتیجه دست یافتند افرادی که دچار استرس و فشارهای روحی روانی می شوند بهتر می توانند غذا بخورند.


دکتر «جفری زیگمان» یکی از اعضای گروه تحقیقاتی دانشگاه تگزاس آمریکا در این باره یادآور شد: پیش از این اعلام شده بود که استرس و فشارهای روحی فرد را به بیشتر خوردن به ویژه تمایل به مصرف غذاهای پرچرب و پرکالری معطوف می کند، اما امروزه و با توجه به بحث هایی که صورت گرفته است این موضوع مشخص شد عوامل استرس زا که باعث ترشح هورمونی به نام «گرلین» می شود فرد را به صرف غذا بصورت بهتر متمایل می کند.

 

این کارشناس در ادامه به روزنامه دیلی میل خاطرنشان کرد: استرس بالا و فشارهای روانی معمولا مقصر اصلی پدیده چاقی مزمن در افراد هستند به طوری که بیش از نیمی از بزرگسالان انگلیسی و به عبارتی یک پنجم از آنان با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند. با این حال می توان نتیجه گرفت که راحت غذاخوردن و بهتر غذا صرف کردن که استرس باعث بروز آن است، می تواند در افزایش وزن افراد موثر باشد.

منبع:.isna.ir