فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

افسانه قالیچه‌های پرنده ایرانی!



 

 

افسانه قالیچه‌های پرنده ایرانی!


حتما شما نیر تاکنون از قالیچه‌های پرنده در داستانها و افسانه‌ها شنیده اید اما شاید باور نمی‌کنید افسانه قالیچه‌های پرنده در داستان‌های هزار و یک شب واقعیت داشته باشد!
می توانید تصور کنید روی یک قالیچه پرنده در حال عبور از مرزهای فیزیکی حقیقی هستید!
هنری بک، کاشف فرانسوی در سرداب‌های زیرزمینی قلعه الموت، در نزدیکی دریای خزر، طومارهایی یافته است که شواهد جدیدی در مورد قالیچه‌های پرنده به دست می‌دهند. این طومارها که به طرز خارق‌العاده‌ای سالم مانده‌اند، در اوایل قرن سیزدهم میلادی توسط یک محقق یهودی به نام اسحاق‌ بن شریره نوشته شده‌اند. قالیچه‌های پرنده‌ای که می‌توانستند چند متر بر فراز زمین شناور باشند، نخستین بار توسط کیمیاگران و صنعت‌گران دربار ملکه صبا ساخته شد و ملکه صبا آن را به نشانه عشق خود برای حضرت سلیمان فرستاد.

قرن‌ها پس از آن که قالیچه‌های پرنده تنها یک افسانه هزار و یک شبی تصور می‌شد، هنری بک، کاشف فرانسوی، شواهد مستند از وجود قالیچه‌های پرنده در ایران یافته است.
هنری بک در سرداب‌های زیرزمینی قلعة الموت، در نزدیکی دریای خزر، طومارهایی یافته است که شواهد جدیدی در مورد قالیچه‌های پرنده به دست می‌دهند. این طومارها که به طرز خارق‌العاده‌ای سالم مانده‌اند، در اوایل قرن سیزدهم میلادی توسط یک محقق یهودی به نام اسحاق‌ بن شریره نوشته شده‌اند.
پس از آن که پروفسور جی. دی. سپتیموس، زبان شناس مشهور این متون را از زبان فارسی به انگلیسی ترجمه کرد، این دست‌نوشته‌ها باعث جنجال‌های زیادی در جامعه علمی جهان شدند. مدت کوتاهی پس از انتشار ترجمه این متون، کنفرانسی با حضور کارشناسان برجسته بین‌المللی در مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی لندن برگزار شد. بسیاری از مورخان با حمله به بک، این دست نوشته‌ها را جعلی خواندند. اما پروفسور سپتیموس که به خاطر عدم شرکت بک در این کنفرانس به خاطر تولد فرزندش دفاع از او را به عهده داشت، گفت که این متون باید به طور دقیق مورد بررسی قرار بگیرند.
قدمت این دست نوشته‌ها اکنون در انستیتوی لئوناردو داوینچی شهر تریست، به کمک روش رادیو کربن در حال تعیین است.

بنا بر نوشته‌های بن شریره، حکام مسلمان قالیچه‌های پرنده را وسیله‌ای شیطانی می‌دانسته‌اند و به همین خاطر دانش و سازندگان آن را سرکوب کرده‌اند و ردپای آن را از تاریخ به دقت پاک کرده‌اند. هرچند قالیچه‌های پرنده تا اواخر قرن سیزدهم میلادی بافته و فروخته می‌شده‌اند، اما استفاده از آن در انحصار افراد خاصی بوده است.
بنا بر یادداشت‌های بن‌شریره، نخستین اشارات به قالیچه‌های باستانی در دو متن باستانی صورت گرفته است. یکی از این کتاب‌ها، مجموعه‌ای از ضرب‌المثل‌ها است که توسط شامشاد، وزیر نبوکدنزر پادشاه بابلی جمع‌آوری شده است و منبع دیگر، مجموعه‌ای از گفتگوهای باستانی است که توسط شخصی به نام ژوزفوس نگاشته شده است.
بر اساس نوشته‌های بن شریره، قالیچه‌های پرنده‌ای که می‌توانستند چند متر بر فراز زمین شناور باشند، نخستین بار توسط کیمیاگران و صنعت‌گران دربار ملکه صبا ساخته شد و ملکه صبا آن را به نشانه عشق خود برای حضرت سلیمان فرستاد. اما وقتی ملکه صبا خبر برخورد سرد حضرت سلیمان را با هدیه‌اش شنید، دل‌شکسته شد و صنعت‌گران خود را از دربار بیرون کرد. این صنعت‌گران در نهایت در ناحیه بین‌النهرین و در نزدیکی شهر بغداد ساکن شدند و کسب و کار خود را ادامه دادند.
بن شریره در یادداشت‌های خود به توضیح چگونگی کار این قالیچه‌های پرنده می‌پردازد، اما متاسفانه اکثر اصطلاحات و عبارات فنی به کار رفته در این قسمت قابل فهم نیستند. اما از قسمت‌های قابل خواندن متن چنین برمی‌آید که قالیچه‌های پرنده هم مانند قالیچه‌های معمولی روی دار بافته می‌شده‌اند و تفاوت آن‌ها با قالیچه‌های معمولی در مرحله رنگرزی بوده است.

صنعتگران دربار ملکه صبا گِل مخصوصی «به دست آمده از چشمه‌های کوهستان» کشف کرده بودند که هنگامی که در معرض حرارت شدید، «داغ‌تر از آتش حلقة هفتم جهنم» در ظرفی محتوی روغن یونانی قرار می‌گرفت، خاصیت ضد مغناطیسی پیدا می‌کرد. با توجه به مغناطیس بودن کرة زمین، و وجود میلیون‌ها محور مغناطیسی که از قطب جنوب تا قطب شمال کشیده شده‌اند، قالیچه‌هایی که الیاف شان به این گل آغشته می‌شد می‌توانستند از سطح زمین فاصله بگیرند. این فاصله با توجه به غلظت و میزان گل به کار رفته، از یک متر تا چند ده متر می‌رسید. محورهای مغناطیسی مانند ریل‌های هوایی عمل می‌کردند و قالیچه می‌توانست در امتداد این محورها پیش رود.
بر اساس یادداشت‌های بن‌ شریره، کتابخانه اسکندریه تعداد زیادی از این قالیچه‌های پرنده را در اختیار داشته است و آن را برای گردش میان قفسه‌های مملو از پاپیروس کتابخانه در اختیار مراجعه‌کنندگان به کتابخانه می‌گذاشته است. این کتابخانه که در یک زیگورات قرار داشته است، بیش از ۴۰ هزار طومار خطی در اختیار داشته است که توسط سیصد نسل از کاتبان نگاشته شده بود. سقف این کتابخانه آن‌قدر بلند بوده است که بسیاری از مراجعه‌کنندگان ترجیح می‌داده‌اند به حالت شناور در هوا و روی قالیچه‌های پرنده مطالعه کنند.
بر اساس یادداشت‌های بن شریره، ساخت قالیچه‌های پرنده در سرزمین‌های اسلامی به دو دلیل سرکوب شد. نخست این که حکام مسلمان می‌گفتند بشر قرار نیست پرواز کند و قالیچه‌های پرنده باعث به هم خوردن نظم امور می‌شوند. دلیل دوم بیشتر اقتصادی بود. بسیاری از اشراف و ثروتمندان عرب ثروت خود را مدیون گله‌های شتر و اسب خود بودند و دل‌شان نمی‌خواست چند صنعتگر فقیر و بی‌چیز با ساخت قالیچه‌های پرنده کسب و کار آن‌ها را نابود کنند.
قالیچه‌های پرنده در زمان حکومت خلفای اموی و عباسی به شدت سرکوب شدند و در نهایت در سال ۱۲۲۶ میلادی و با حمله مغول‌ها به آسیای مرکزی، در هرات و بلخ و بخارا حمام خون به راه افتاد. مغول‌ها در جریان غارت و تاراج خود، چند قالیچه پرنده هم پیدا کردند و هنگامی که مردی به آن‌ها گفت این قالیچه‌ها تیزروتر از اسب‌های پاکوتاه مغول‌ها هستند، چنگیزخان چنان از این توهین برآشفته شد که سر مرد را از تنش جدا کرد و دستور داد تمام قالیچه‌های پرنده قلمروی وسیعش را جمع‌آوری و نابود کنند.
منبع: chn.ir



بیشتر بخوانید تا بیشتر بدانید

موسیقی های دوران هخامنشی مراسم چولی قزک در فردوس پری در فرهنگ و ادبیات ایران زنان ایران قبل از عصر مغول لباس ایرانی از دوره مغول تا روزگار نزدیک روش‌های جالب آرایش در عهد باستان!!

آیا مورچه ای که با حضرت سلیمان سخن گفته از نوع همین مورچگان بوده است؟



زندگی حضرت سلیمان,پرندگان و حیوانات

مورچه یکی از قدیمی‌ترین جانواران کره خاک است

 

الف) آیا مورچه ای که با حضرت سلیمان سخن گفته از نوع همین مورچگان بوده است. ب) و نحوه کلام آن چگونه بوده؟ ج) و آیا آن مورچه نر بوده یا ماده؟

در جواب بخش الف باید گفت: هیچ دلیلی نداریم که آن مورچه از نوع همین مورچگان بوده یا نبوده است. علاوه بر این که کار حضرت سلیمان به عنوان کار فوق‌العاده و معجزه‌ مطرح بوده است، همچنین آشنایی با زبان پرندگان را خداوند به حضرت سلیمان یاد داد، شاید هم بتوان گفت: آن مورچگان از همین نوع مورچگان بوده اند. چون اگر گفته شود مراد از مورچگان و پرندگانی که حضرت سلیمان با آن‌ها حرف‌زده این مورچگان و پرندگان نبوده‌اند. بلکه، یک نسل پیش‌‌رفته‌ای بوده‌اند نباید کار سلیمان کار فوق‌العاده‌ای بوده باشد.


کلماتی که در قرآن به‌کاررفته است، به صورت مطلق و بدون قرینه و قید می باشند و باید آن‌ها را بر معانی عرفیه و آن‌چه که عرف مردم می‌فهمند، حمل کرد.


بعضی از دانشمندان جانورشناس گفته‌اند: مورچه یکی از قدیمی‌ترین جانواران کره خاک است و هر قدر عقب برویم باز می بینیم که مورچگان در دنیا وجود داشته‌اند.[1]


اما دربارة نحوه کلام مورچگان با حضرت سلیمان: برای روشن شدن بحث باید نطق را تعریف کرد و دید نطق چیست؟ نطق عبارت است از هر صوتی که دلالت به مقصود و مرادی بکند. بخاطر همین می‌شود گفت: حیوانات هم برای خودشان نطق و اصواتی دارند که به وسیله آن، آنچه در نهان دارند دیگران را آگاه می‌سازنند. به همین خاطر به صدای مورچه از آن جایی که برای حضرت سلیمان ـ علیه‌السّلام ـ مفهوم بوده اطلاق قول شده، چون در قرآن فرموده است و «قالت نمله»


و از آیة: وقال یا ایها الناس علمنا منطق الطیر[2] استفاده می‌شود، پرندگان و حیوانات هم نطق و تکلم دارند، که حضرت سلیمان ـ علیه‌السّلام ـ با عنایت خداوند می‌توانست اصوات پرندگان را تشخیص بدهد و با آن‌ها سخن بگوید، آنچه مسلم است، وزان نطق حیوانات همسان نطق و تلکم انسان‌ها نمی‌باشد. بلکه، در علم زیست شناسی ثابت شده که مورچگان برای خودشان صداهایی دارند و باهم دیگر حرف می‌زنند، بعضی از علماء زیست شناس گفته‌اند:

 

مورچگان علاوه بر این که با شاخک‌های خود با هم حرف می‌زنند، وسیله‌ای دیگر هم دارند، زیرا وقتی که لانة مورچه‌ها مورد حمله قرار می‌گیرد یا واقعة غیر منتظره‌ای روی می‌دهد مورچگان چنان با سرعت از خطر با خبر می‌شوند که باید قبول کرد این اعلام خطر به وسیلة دیگری غیر از تماس شاخکها به عمل آمده و شاید از امواج‌های که هنوز ما نشناخته‌ایم استفاده می‌کنند.[3]


پس مورچه‌ها صداهایی برای خودشان دارند که دلالت بر مقصودشان می‌کند و نطق آنها وزان خاص خود را دارد. امّا، سیستم شنوایی ما طوری است که قدرت شنیدن آن‌ها را ندارد. اما کسی که خداوند آن قدرت را به او عنایت کرده مثل سلیمان و ائمه ـ علیهم‌السّلام ـ می‌توانند آن صداها را بشنوند و تشخیص بدهند.


اما درباره جنسیت مورچه باید گفت: بعضی از مفسرین این احتمال را داده‌اند مورچه‌ای که بقیه مورچه‌ها را مورد خطاب قرار می‌دهد و می‌گوید به داخل خانه‌هایتان بروید ماده بوده زیرا در این آیه آمده است: قالت نمله[4] که فعل به صورت مونث است که دلالت بر ماده بودن مورچه می‌کند. بعضی از مفسرین هم گفته‌اند: این تا در فعل قالت تاء تانیث لفظی است و این تاء دلیل بر مونث بودن حقیقی نمی‌کند و این که فعل مونث آمده از باب رعایت مونث لفظی و مجازی است؛ چون ممکن است نمله مونث مجازی باشد و بخاطر رعایت مطابقت لفظ کلمه «نمله» فعل قالت هم مونث آمده باشد.[5]


 پس این مونث بودن مورچه درحدّ احتمال است البتّه دانستن این که این مورچه نر بوده یا ماده در آنچه که هدف قرآن و این سوره است تاثیری ندارد.[6] آنچه مهم است این است که ما بدانیم حضرت سلیمان با زبان مورچگان و پرندگان آشنا بوده، باد ، جن و غیره در تسخیر او بوده اند... و همه انسان ها آمادگی دارند در بخش از جهان هستی تسخیر کنند و از این قبیل مطالب مهم که مورد نظر و آن شریف است. از این که جنس مورچه ی زمان حضرت سلیمان نر بوده یا ماده، چنان مهم نیست.


======================================
پی نوشت ها:
[1]. موریس مترلینگ، زندگی مورچگان، ذبیح الله منصوری، بیجا، کانون معرفت، ص14 .
[2] نمل/16.
[3]. موریس مترلینگ، زندگی مورچگان، مترجم ذبیح الله منصوری، بیجا، کانون معرفت، ص 69.
[4]. نمل/17.
[5]. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، 1403 ق، ج14، ص96 .
[6].  مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 15، ص 423..

 

منبع:andisheqom.com