
هر یک از ما حریمی داریم که از آنِ خودمان است
میخواهم تنها باشم . مرا تنها بگذار . وقتی که کودکان بزرگتر می شوند ، علاقه ی آنها برای تنها ماندن بیشتر میشود . کودکان ده تا سیزده ساله گاهی اوقات دوست دارند تنها بمانند اما کودکان دوازده ، سیزده ساله وقت بسیاری را در تنهایی به سر می برند.
این دگرگونی ، حاصل رشد کردن و مستقل بودن آنها است ، ولی اکثر والدین این حالت را مشکل ساز می دانند : (( وقتی دخترم تنها در اتاقش می ماند ، به نظرم کار درستی نمی کند. او دوست ندارد در کنار ما باشد. ))
والدین در خاطرات خود ، فرزند خردسالشان را می بینند که چطور عادت داشت همه جا دنبال آنها باشد و چقدر دوست داشت والدینش در کنارش باشند و در کنار آنها احساس شادی و امنیت می کرد و از خود می پرسند : (( چرا حالا او می خواهد بیشتر اوقات تنها باشد. ))
بچه ها معمولا به اتاق خود می روند و در را می بندند ؛ چون می خواهند در یک محیط آرام و بدون سر و صدا به آرامش برسند. عده ای کتاب می خوانند ، به آهنگ های مختلف گوش می کنند ، نقاشی می کشند یا کارت بازی میکنند یا با رایانه کار می کنند و یا با دوست خود ، تلفنی صحبت می کنند و به این ترتیب با تنها ماندن از فشار عصبی و سر و صدای خواهر و برادر کوچکترشان و سهیم شدن در کارهای خانه دور می مانند.
اکثر اوقات بچه ها می خواهند تنها بمانند تا از دستورهای بزرگترها ایمن باشند. بعد از سپری کردن یک روز سخت با معلمان و مربیان متعدد ، پرسش ها و خواسته های والدین برایشان عذاب آور است.
معمولا در بعضی از خانواده ها ، وقتی کودک جلوی چشم والدین خود باشد ، وظایف زیادی به او محول می شود : (( حالا که به آشپزخانه آمدی ، میشود میز غذا را آماده کنی )) ، (( سارا را ببر بیرون بازی کند )) ، (( به من کمک کن تا اتاق را مرتب کنیم )).
بدین صورت فرزندتان یاد می گیرد که اگر در اتاق خودش بماند ، کمتر به او امر و نهی می شود و مجبور نیست کار اضافی انجام دهد و در اکثر اوقات ، دلیل این که کودک خودش را از بقیه جدا می کند ، این است که میخواهد از مشکلاتی که برایش پیش آمده ، فرار کند.
ممکن است در ارتباط با دوستان یا در درس هایش مشکل دارد ، شاید هم برای دور بودن از اختلاف های خانوادگی ، تنهایی را ترجیح می دهد.
البته تنهایی موقتا او را از مشکلات خلاص می کند اما والدین باید در این نشانه دقیق باشند که آیا اثری از افسردگی مانند بی اشتهایی ، پرخوابی ، انزواطلبی ، ماتم گرفتن ، ناراحتی و خشم در او دیده میشود یا خیر؟

کودکان به حریمی از آنِ خود نیاز دارند که بتوانند در آن کندوکاو کنند و دست به آزمایش بزنند
اگر از این موضوع ناراحت هستید که فرزندتان بیش از اندازه تنهایی را ترجیح می دهد ، درباره ی نگرانی خود با او حرف بزنید.
ممکن است که او از روی عادت به اتاقش می رود ، امکان دارد با دانستن این که شما نگران این موضوع هستید ، این عادت خود را تغییر دهد.
شاید متوجه شوید که او در مدرسه مشکلاتی دارد و یا از انجام دادن تکالیفش در خانه رنج می برد یا اینکه حس می کند زیر بار فشار مسئولیت یا دعوای خانوادگی قرار گرفته است.
کوشش کنید از فشار روانی فرزندانتان بکاهید ، به فرزندتان بگویید که در انجام تکالیف مدرسه به او کمک می کنید ، در صورت لزوم برایش معلم خصوصی بگیرید ، توقع کمتری از او داشته باشید و مرتب او را تشویق کرده و مورد توجه قرار دهید.
تا وقتی که فرزندتان مدت زمانی را در اتاق به تنهایی سر می کند ، به حریم خصوصی او احترام بگذارید و اگر صلاح دیدید با رفتن از خانه و ایجاد سکوت به او کمک کنید.
از دیگر افراد خانواده خانواده خواهش کنید برای مدت زمان کوتاهی از او دور بمانند و در شبانه روز ، مدتی و را به حال خودش بگذارید. اگر با خواهر و برادرش در یک اتاق زندگی می کنند ، طوری برنامه ریزی کنید که او مدتی را تنها بماند یا به او اجازه دهید در اتاق دیگری با خودش تنها باشد.
اگر شما به گونه ای برنامه ریزی کنید که فرزندتان حریم خصوصی مناسبی داشته باشد ، طبیعی است که او هم قسمتی از وقت خود را برای هماهنگی با اعضای خانواده به شما اختصاص خواهد داد.
منبع: koodakonline.com
آنچه والدین باید بدانند
برای درمان ترس کودک چه کنیم؟ تربیت کودکان 3 تا 14 سال 6 راه جالب برای آموزش مسائل مالی به کودکان این 10 مهارت را به کودک بیاموزید با کودک خود دوستانه رفتار کنید به کودک خجالتی خود کمک کنید
طنز نوشته های کوتاه جدید
اگـه شارژ گوشیت داره تموم میشه
.
.
.
گـوشیتو بزن شارژ
امتـحان کنین،منم اول باورم نمیشد
یـکی گوشیشو نزد شارژ گوشیش خاموش شد

طنز نوشته های کوتاه جدید
دیروز داییم بـهم گفت رفتی خدمت اومدی من و بابا و مامانت یه برنامه هایی واست داریم
گـفتم برنامه هاتونو عوض کنید، من یکی زن بگیر نیستم
.
.
.
دایی: برو بابا بنایی داریم باید آجر بندازی

طنز نوشته
دیروز یکی از گودزیلاهای فامیل رفته بود
مسافرت بهم زنگ زده میگه :
میشه بری ایمیل هامو چک کنی یه خبر مهم قرار بود بهم برسه
یه گوشی هم سفارش داده بودم ببین چی شده !

طنز نوشته های جدید
من وقتی همسن این بودم لواشکو با پوستش میخوردم مزه پیتزا بده
آقایون اول تو خواستگاری آنچناﻥ ﺳﻮﺍﻻﺕ فلسفی ﺭﺍﺟﻊ ﺑﻪ ﺯﻧﺪگی ﺍﺯ ﺁﺩﻡ میﭘﺮﺳﻦ ﻛﻪ ﺍﺯ ملاصدرا ﻫﻢ ﺑﭙﺮسی هنگ میکنه!
.
.
.
ﻭﻟﯽ بعد از ازدواج، ﺗﻨﻬﺎ ﺳﻮﺍﻟﺸﻮﻥ ﺍﻳﻨﻪ:
ﺷﺎﻡ چی ﺩﺍﺭﻳﻢ؟!

طنز نوشته های کوتاه
رفیق یارو ازش پرسید :
به نظرت واسه تولد نامزدم چی بخرم که غافلگیر بشه
.
.
.
گفت: شماره پاش رو بپرس ،
بعد براش روسری بخر غافلگیر میشه

جدید ترین طنز نوشته ها
ﺷﻤﺎ ﯾﺎﺩﺗﻮﻥ ﻧﻤﯿﺎﺩ
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻗﺪﯾﻤﯽﺗﺮﯾﻦ ﺭﻭﺵﻫﺎﯼ همسرﯾﺎﺑﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍن
.
.
.
ﺗﮏﭼﺮﺥ ﺯﺩﻥ ﺑﺎ ﻣﻮﺗﻮﺭ ﺭﻭﺑﺮﻭﯼ ﻣﺪﺍﺭﺱ ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﻪ ﺑﻮﺩ
100% جواب میداد

طنز نوشته های کوتاه جدید
رفته بودم سینما فیلم اکشن بود
دو نفر خفن دارن همدیگه رو تو آشپزخونه میزنن
یکی با قمه یکی هم با اره برقی
.
.
.
اینم عکس العمل دختر ردیف جلویی:
وااااای سارا چه کابینت های قشنگی

عکس طنز نوشته دار
ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﺮﯾﺪ :
ﻣﺮﯾﻢ ﺟﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﭼﻨﺪ ؟
650 ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ
ﺍﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭ ﭼﻪ ﺍﺭﺯﻭﻥ ..........
ﭘﺴﺮﺍ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﺮﯾﺪ :
جَفَر ﺯﯾﺮ ﺷﻠﻮﺍﺭﯼ ﭼﻨﺪ ؟
ﺳﻪ ﺗﻮﻣﻦ
ﺧﺎﮎ ﺗﻮ ﺳﺮﺕ، ﮐﺮﺩﻥ ﺗﻮ ﭘﺎﭼﺖ ، ﯾﺎﺭﻭ ﻗﯿﺎﻓﺘﻮ
ﺩﯾﺪﻩ ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ﮔﺎﻭﯼ

جدیدترین جوکهای خنده دار
دختر همسایمون 8 سالشه
اومده میگه :
شماره ایرانسلمو تو گوشیت save کن داشته باشی!!!
خندیدم گفتم :
من ایرانسل قبول نمیکنم!!
اومد لپمو کشید گفت :
بچه خوووووووشگل!
مام ثابتمونو به هرکسی نمیدیم!!!!

جوکهای خنده دار
اینا بچن؟؟؟!!!
من همسن این بودم ،
واسه هواپیما دست تکون میدادم برام بوووووووق بزنه!

طنز نوشته های جالب و خنده دار
یعنی من تا الان فکر میکردم این دخترایی که تو رانندگی روسری شون میفته...واسه خوشتیپی دوباره سرشون نمیکنن...
.
.
..نگو
نمیتونن فرمون رو ول کنن !!!

طنز نوشته های جدید
ﯾﻪ ﺳﺮﯼ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﻦ
.
.
.
ﺣﺎﺿﺮﻥ ﺩﻭ ﺳﺎﻋﺘﻮ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻭ ﺩﻭ ﺩﻗﯿﻘﻪ
ﮐﻤﺮﺑﻨﺪ ﻣﺎﺷﯿنو ﺗﻮﯼ ﺩﺳﺘﺸﻮﻥ ﺑﮕﯿﺮﻥ ﻭﻟﯽ ﻧﺒﻨﺪﻧﺶ
ﺍﯾﻨﺎ ﻫﻤﻮنایین ﮐﻪ ﺣﺎﺿﺮﻥ 10 ﺳﺎﻝ
ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﺷﻮﻥﺑﺸﯿﻨﻦ ﻭﻟﯽ ﻧﮕﯿﺮﻧﺶ!!!!
جمله سنگین بود با جرثقیل آوردمش

طنز نوشته های کوتاه جدید
دارم تو کوچه راه میرم یه خانمه با ماشین رفت تو چاله آب پاشید همه صورتم و لباسام خیس شد، وایساده میگه وای خیس شدید ؟
.
.
.
گفتم: نه دیدم یه خانم محترمی مثل شما رانندگی یاد گرفته...اینا اشک شوقه!

طنز نوشته های کوتاه
مورد داشتیم دختره میخواسته خود کشی کنه...
طناب صورتی گیرش نیومده که با رژ لبش ست بشه بی خیال شده
.
.
.
الانم زندس دنبال شوهر میگرده

طنز نوشته های کوتاه جدید
یک حقیقت زندگی: هر چقدر به دیگران کمک کنی چند برابر ش از جایی که فکرشو نمکنی بهت کمک میشه
باور نمی کنی ؟ شماره حساب بدم!

جدیدترین جوکهای خنده دار
یه دختر خوشگلو تو خیابون دیدم داشت دعوا میکرد
رفتم کمکش بعد کلی زد و خورد.
گفتم زن رویاهام همینه
.
.
.
پرسیدم عزیزم اسمت چیه
بر گشت گفت غلام..
به جون خودم پسر بود
بابا یه علامتی چیزی نصب کنین ما الکی دل نبندیم
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته
در ادامه بخوانید
جملکس های طنز و خنده دار طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب (12) طنزنوشته های کوتاه جدید و جالب (4) طنز مثلا الکی...(3) طنز مثلا الکی...(4) طنز مثلا الکی...(5)
تمام کودکان تصور می کنند که می توانند به جوانانی که می شناسند اعتماد می کنند
در تحقیقی در طول سال های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ به اندازه ۱۰۰ آموزش امنیت کودکان ترتیب داده شد. در این تحقیق از ۳۰۰۰ کودک مصاحبه ای به عمل آمد و در این مصاحبه از آن ها پرسیده شد که یک جنایتکار چگونه به نظر می رسد و واکنش آن ها نسبت به خطر چه خواهد بود.
و اما نتیجه آمار
از میان ۱۰ کودک (۷ الی ۹ ساله) ۹ نفر شماره موبایل والدینشان را نمی دانستند. اکنون تصور کنید اگر ندانید کودکتان کجاست و او حتی شماره شما را نداشته باشد چه اتفاقی خواهد افتاد.
از میان ۲۰ کودک ۱۹ نفر ممکن است به کهنسالان در بردن وسایلشان به نزدیک ماشین یا منزلشان کمک کنند. تقریبا تمام آن ها انسان های ۴۰ ساله را به عنوان قشر کهنسال می دانند که نیاز به کمک و حمایت دارند.
تقریبا نیمی از بچه های ۱۰ تا ۱۴ ساله مطمئن هستند که می توانند یک جنایتکار را از روی ظاهرش تشخیص دهند. (آن ها لباس سیاه می پوشند، چهره عبوس و چشم های خیره دارند، لبخند حیله گرانه دارند و اغلب به کودکان شیرینی تعارف می کنند، جنایتکاران انسان های کثیف و نامرتب شبیه ولگردها هستند.)
تقریبا نیمی از بچه ها در مواجهه با خطر فرار می کنند در حالی که می توانند خود را مخفی کنند.
تمام کودکان تصور می کنند که می توانند به جوانانی که می شناسند (همسایه یا دوست والدین) اعتماد می کنند.
از میان ۲۰ کودک ۱۹ نفر به کسی که نامش را بداند اعتماد می کنند و با او همه جا می روند. حتی برای فریاد زدن و درخواست کمک نیز به خود تردید راه می دهند.
حواستان باشد: جنایتکار واقعی ظاهر مشکوکی ندارد حتی سعی می کند ظاهری معمولی داشته باشد تا نظر کسی به سمتش جلب نشود. یک مرد مودب و خوش لباس و یا یک زن زیبا هم ممکن است جنایتکار باشد.
وظیفه ما این است که به کودکمان بیاموزیم هیچوقت با جوانان و بزرگترها جایی نروند و یا با آن ها کاری انجام دهند. باید به او یاد بدهیم که در مقابل خطرات چه کارهایی انجام دهند. و از همه مهمتر از او بخواهید کارهایی که دور از چشم شما انجام داده چه چیزهایی بوده است.
محافظت کودک
قانون های طلایی امنیت کودک
کودک را در جهت مثبت راهنمایی کنید نه در جهت منفی و به او اعتماد به نفس دهید. به جای این که به کودک بگویید چه کارهایی را انجام ندهد به او بگویید چه کارهایی را انجام دهد. به عنوان مثال: به جای این که به او یاد بدهید "هیچوقت از غریبه ها چیزی نگیر” بگویید "قول بده هر وقت کسی به تو هدیه یا اسباب بازی داد و یا از تو خواست با او به جایی بروی به من حتما بگویی”. برای کوچکترین چیزها او را تحسین کنید ” اطمینان دارم که می توانی این کار را انجام دهی” هیچوقت این جملات را به کار نبرید: تو نتوانستی یا تو مرا فریب دادی.
به جای ترساندن و دستور دادن به کودک با او یک بازی اختراع کنید. یک مثال از یک موقعیت برای کودک بزنید و به او یاد بدهید که چه کارهایی را در آن موقعیت انجام دهد.
چگونه به تلفن جواب دهیم.
اگر زنگ در زده شد چه کنیم.
چگونه "نه” بگوییم.
به او امن ترین مکان و راه در مسیر مدرسه را یاد بدهید.
به او نشان دهید چگونه هنگامی که یک غریبه قصد داشت با او همراهی کند پا به فرار بگذارند.
از کودک بپرسید چه انسان هایی مشکوک و چه انسان هایی قابل اعتماد به نظر می رسند.
تمام موارد بالا را برای او توضیح دهید و دوباره از او بخواهید که برایتان تکرار کند.
همیشه و در هر فرصتی با او درباره امنیت صحبت کنید. وقتی وارد آسانسور می شوید از امنیت بگویید، وقتی از کنار ساختمانی رد می شوید از امنیت بگویید، وقتی از گاراژ رد می شوید از امنیت بگویید.
به کودک نشان دهید چگونه هنگامی که یک غریبه قصد داشت با او همراهی کند پا به فرار بگذارند
همیشه مثال بیاورید. قبل از باز کردن در از چشمی در بیرون را نگاه کنید. وقتی بیرون می روید در را قفل کنید حتی اگر برای چند دقیقه باشد.
به او آدرس کامل خانه و شماره تلفن خانه را یاد بدهید. همچنین به او یاد بدهید که مراقب ماشین ها باشد و پلاک و مدل ماشین ها را به خاطر بسپارد. باید به او اسم نزدیک ترین سوپرمارکت و فروشگاه های خانه را یاد بدهید. این آموزش ها و نکته ها نه تنها دقت و توجه کودک را بیشتر می کند بلکه به او یاد می دهد دنیای اطراف را به دقت ارزیابی کند.
از میان دوستان و آشنایان آن هایی که قابل اعتماد هستند را به کودک یادآور شوید. به او بگویید که غریبه ها نباید به او دست بزنند. به عنوان مثال بگویید: هر فردی محدوده شخصی خود را دارد و تنها خانواده و خویشان می توانند به آن محدوده وارد شوند. نزدیک ترین افراد به شما خانواده شماست.
از موضوعات سخت اجتناب نکنید. بیشتر والدین دوست ندارند با کودک درباره آدم دزدی، کلاه برداری و سوء استفاده جنسی صحبت کنند و این کاملا اشتباه است. با صحبت درباره این مسائل به او یاد می دهیم که بیشتر به ما اعتماد کنند.
به کودک استقلال را بیاموزید. به او اجازه دهید که از وسایل نقلیه عمومی استفاده کند و یا این که تنها بیرون باشند. می دانم بسیار سخت که کودک را تنها به دنیای بیرون بفرستید زیرا اتفاقات زیادی ممکن است رخ دهد. اما با آموختن استقلال به کودک مسئولیت پذیری و اعتماد به نفس را یاد می دهیم.
درباره نقاط ضعف خود بگویید. با فرزندتان دوست باشید و به یاد داشته باشید که دوستان واقعی درباره هر چیزی حرف می زنند. از اینکه نقاط ضعف و اشتباهاتتان را به کودک بگویید ترس نداشته باشید. در واقع ممکن است کودکتان این ها را بداند اما صحبت کردن در مورد آن رابطه شما را محکم تر می کند.
به توافق ها احترام بگذارید. وقتی کودک از پیش اطلاع داده باشد که دیر می آید نباید بخاطر دیر کردنش او را سرزنش کنید. بهتر است قانون تعیین کنید: اگر از قبل اجازه بگیری می توانی آن کار را انجام دهی اما اگر مرا فریب دهی مجازات خواهی شد. و به او توضیح دهید که احترام به توافق ها برای هر دوی شما بهتر است.
پدر و مادر عزیز درست است که ما نمی توانیم کودکمان را از همه چیز محافظت کنیم اما می توانیم ابزاری را به او بدهیم تا بتواند خودش از خودش محافظت کند.
منبع:bedunim.ir
« انیشتین نابغه ای می باشد که فضا و زمان را که اجزا به خود متکی و مستقل بودند را به صورت وابسته در یک معادله ریاضی مطرح کرد که همان نسبیت می باشد.» این نقل قولی از هرمان مینکوفسکی (ریاضی فیزیکدان آلمانی که نظریه نسبیت انیشتین را به صورت هندسی حل کرد) در سال ۱۹۰۶ است که مجذوب نظریه نسبیت خاص که به تازگی توسط آلبرت انیشتین در آن زمان منتشر شده، بود. مینکوفسکی در عوض فضایی چهار بعدی ابداع کرد و آن را فضا-زمان نامید.
بزرگترین قدم در راستای شناخت این نوع ادراک انسانی از فضا می باشد
زمانی که این ایده ی انیشتین مقبول عامه مردم و قشر دانشگاهی شده بود، تعداد کمی از مردم آگاه به این موضوع بودند که انقلاب هایی علیه فضا و زمان در رشته های دیگر مانند روانشناسی تجربی و عصب شناسی در حال شکل گیری است. شناخت ِ درک فضایی ذهن مطالعه در مورد این می باشد که ذهن چگونه ساختارها، فعل و انفعالات و فضای فیزیکی را درک می کند، این یکی از علاقه مندی های فیلسوفان و دانشمندان از گذشته تاکنون و همینطور بزرگترین قدم در راستای شناخت این نوع ادراک انسانی از فضا می باشد که در مقاله انتقادی امانوئل کانت با عنوان عقل محض بیان می شود که نگرش جدید ما را شکل می بخشد، کانت استدلال می کند چیزی که ما آنرا به عنوان فضا می شناسیم بخشی از ویژگی ذهنمان است که مربوط به آینده می باشد و چارچوبی برای فهم طبیعت اشیاء، ما در اصل بخشی از چیزی که در اشیاء وجود دارد را مشاهده می کنیم.
زمانی که فیلسوفان مشغول به بحث و اظهار نظر پیرامون نظر کانت در مورد ادراک ما از فضا بودند، در واقع کمک کردند به تحقیقات غیر علمی در مورد اینکه ذهن ما چگونه فضایی را که درک می کنیم می سازد؛ بخشی از اینکه چگونه این اتفاق افتاده است توسط ادوارد تولمن روانشناس آمریکایی در سال ۱۹۴۸ ارائه شد. تولمن بیشتر علاقمند به تحقیق پیرامون رفتار موش ها در قرار گرفتن در فضاهای مارپیچ بود، او می خواست بداند که موش ها صرفا به وسیله مکانیسم های رفتاری مسیرها را شناسایی می کنند یا اینکه توانایی مسیریابی آنها بر اساس مراحل شناختی می باشد، تولمن متوجه شد که موش ها به صورت ذاتی می توانند مسیرشان را در مارپیچی که قبلا در آن نبوده اند بیابند، او پیشنهاد کرد که موش ها به صورت خود آگاه و ذاتی تصویری در ذهن خود از مارپیچی که هرگز در آن نبوده اند می سازند و این به آنها اجازه می دهد تا با برنامه ریزی به مقصد مد نظرشان برسند.
تولمن این تصویرسازی ذهنی موش ها از مسیر را “نقشه شناختی” نامید و فرضیه ای بر این اساس ارائه نمود که انسان ها و موش ها که از گونه پستانداران هستند این ویژگی ذاتی را دارند تا از محیط اطراف خود تصویری ذهنی بسازند و براساس آن مسیریابی کنند. ایده “نقشه شناختی” در سال ۱۹۶۰ توسط روانشناسان شناختی رشد یافت و به صورت گسترده منتشر شد. تولمن به شخصه زحمت فراوانی متحمل گشت تا “نقشه شناختی” را شکل دهی و گسترش دهد. این موضوع که تفاوت “نقشه شناختی” با دیگر ظرفیت های مسیریابی و شناخت فضایی در انسان در چیست هنوز مشخص نیست و آیا دانشمندان خواهند دریافت که “نقشه شناختی” بر اساس سیستم عصبی می باشد یا خیر؟!
جان اوکیف و همکارانش در کتابی تحت عنوان “هیپوکامپوس” (دم اسب، که در رشته عصب شناسی به بخشی از مغز که قسمت های مختلف حافظه را شامل می شود اطلاق می گردد) این سوالات و مسئله “نقشه شناختی” را به صورت ماهرانه ای توضیح می دهند، جان اوکیف و لین نادل فرضیه ای را مطرح کردند که می گوید: تجمع خاصی از اعصاب در هیپوکامپوس مسئول رمزگشایی از محل قرارگیری پستانداران در فضا می باشد. این گروه از اعصاب با تغییر جایگاه سلول ها و استفاده مستقیم از هیپوکامپوس در موش ها برای مسیریابی وقتی موش ها به نقطه ای خاص از محیط می رسند سوخت و ساز افزایش می یابد. بعد از چند بار تکرار مسیر موش ها خود را با محیط تطبیق می دهند و مسیر درست را تشخیص می دهند. اوکیف و نادل معتقدند که این سلول های مکانی اساس اعصاب “نقشه شناختی” هستند، تحقیقاتی که در سال های اخیر روی بیماران صرعی صورت گرفته است آشکار ساخته که محل سلول های مکانی در انسان ها هم همان هیپوکامپوس میباشد، اطلاعاتی از این قبیل به طور مشابه در مطالعات دیگر بر روی پستانداران نیز ثبت گردیده است.
سلول های مکانی به صورت خود به خود ظاهر می شوند تا موقعیت های داخل محیط را نشان دهند
سلول های مکانی به صورت خود به خود ظاهر می شوند تا موقعیت های داخل محیط را نشان دهند، به هر حال با توجه به قابلیت انعطاف پذیری آنها در تغییر موقعیت ناشی از دستکاری های محیط این موضوع کاملا روشن نیست که آیا آنها این توانایی را هم دارند، که اگر چیزی را که ما به عنوان چارچوب فضا می شناسیم، تغییر دهیم می توانند با آن هم سازگار شوند! گروه دومی از سلول ها که برای اولین بار توسط زن و شوهری که به عنوان یک تیم باهم کار می کردند و دانشجویانشان کشف شد می تواند پاسخ این مسئله باشد، این سلول ها، سلول های شبکه نام دارند و به شکل یک شبکه شش ضلعی دیده می شوند، این سلول های شبکه ای که تحت مشاهدات دقیق و منظم قرار داشتند بر خلاف سلول های مکانی به نظر نمی رسید که از ویژگی های محیطی و یا هر اطلاعات دیگری که از محیط دریافت می کند مشتق شده باشند.
در عوض این نوع اعصاب به نظر می رسد که فضا را در داخل مغز کدبندی می کنند و محیط بیرون را بر این اساس شکل می دهند، و در واقع همان پیش بینی کانت است. موضوع جالب توجه این می باشد که سلول های شبکه برای اولین بار در ناحیه ای از مغز به نام قشر آنترورینال مشاهده شدند که این منطقه ورودی اعصاب به هیپوکامپوس می باشد، که نشان می دهد سلول های شبکه ای یک منبع از چارچوب فضایی را ایجاد می کنند که نقشه شناختی براساس آن شکل می گیرد.
حال می رسیم به مفهوم زمان برای مغز که مفهومی پیچیده تر برای روانشناسان و عصب شناسان می باشد. با وجود دهه ها تحقیق پیرامون مفهوم زمان در مغز تنها دو مورد برای ما روشن است یک: اینکه چگونه حوادثی که با هم تداخل دارند به قسمت های مجزا تقسیم می شوند و دوم: اینکه چگونه این قسمت های مختلف در یک چارچوب زمانی مرتب سازی می شوند. از سال ۱۹۷۰ تاکنون تنها فرضیه این می باشد که هیپوکامپوس نقشه کلیدی ای برای جداسازی الگوهای خاطراتی به قسمت های به خود متکی که حجم “سیستم قسمت بندی حافظه” ما را اشغال می کند، دارد. بخش عظم این فرضیه از مطالعات عصب شناسی برروی ضایعات مغزی در قسمت هیپوکامپوس نشأت می گیرد که این ضایعات مغز باعث از دست دادن توانایی جداسازی و تکمیل الگوها می شود، بخش دیگری از مطالعات هم از محاسبات و مدل های کامپیوتری بدست آمده که چگونه “سیستم قسمت بندی حافظه” عمل می کند.
براساس شواهد به دست آمده از مطالعات انجام شده در سال ۲۰۰۰ نشان داده شد که هم در انسان و هم حیوانات هیپوکامپوس نقش مهمی در جداسازی و ترتیب بندی قسمت های تجربه دارد. با استفاده از آرایه ای از روش های تجربی، محققان دریافتند که هیپوکامپوس برای رمزگذاری محرک های عصبی بسیار مهم می باشد و آن بیان کننده الگوهای منحصر به فرد از فعالیت های همزمان می باشد. مدل دوم از این جهت حائز اهمیت است که آنرا تقابلی با مدل مکان سلولی در رابطه با عملکرد هیپوکامپوس در طول مسیریابی می توان دانست، در چنین مدلی انتظار ما این است که فعالیت هیپوکامپوس سازگار با تداخل ِ مسیرها باشد، به عنوان مکان فیزیکی یک شخص، این هم بخشی از محیط میباشد. این نشان می دهد هیپوکامپوس وظیفه ای بیشتر از یک طرح بندی ساده برای محیط دارد. موفقیت بزرگی نصیب هاوارد ایکنبام و همکارانش در دانشگاه بوستن برای بدست آوردن اطلاعات بیشتر راجع به هیپوکامپوس شد.
هیپوکامپوس برای رمزگذاری محرک های عصبی بسیار مهم می باشد
همچنین در مقاله ای که سال ۲۰۱۱ منتشر شد، نویسندگان مجموعۀ دیگری از اعصاب را در هیپوکامپوس یافتند و آنها را “سلول های زمانی” نامیدند. براساس مجموعه ای از مطالعات صورت گرفته بر روی موش ها، دانشمندان دریافتند که سلول های زمانی می توانند حوادث پی در پی را کدبندی کنند.
اگر این را به انسان تعمیم دهیم، این یافته مهمترین سند برای فهم عملکرد هیپوکامپوس خواهد بود، کاربردهایی مانند، حافظه قسمت بندی شده، مسیریابی و تخیل. مخصوصا نشان می دهد که هیپوکامپوس قادر است تا عملکرد خود را به صورت کدهای زمانی یا مکانی سازگار کرده و بسته به شرایط یکی از این کدها را استفاده کند.
اتصال فضا و زمان در مغزمان و اینکه تجربیات و خاطرات ما از فضاها و زمان ها به وسیله اعصاب مشترک به هم وابسته است، می تواند بنیادی ترین سوال را طرح کند: آیا زمان و مکان واقعا در ذهن ما به صورت مجزا میباشند و یا محصول ِ مشترک اعصاب ما برای فهم جهان هستند؟
با اینکه کانت نظرها و حرف های بسیاری در مورد فضا و زمان دارد، محققان عصب شناسی امروزه با ادغام نظریه ها می خواهند به این سوالات، پاسخ دهند. پیشنهادی که دو دانشمند به نام های دمیس حسبیس و النور مگوایر می دهند این است که عملکرد ابتدایی هیپوکامپوس مربوط به تصویرسازی از آینده و یا گذشته نمی باشد.
در عوض هیپوکامپوس از طریق همکاری با شبکه ای بزرگتر که در سراسر مغز ما گسترش یافته است به ما این اجازه را می دهد تا با توجه به آنچه در گذشته اتفاق افتاده است، برای اتفاقات وابسته به فضا-زمان در آینده پیش بینی هایی انجام دهیم و یا برای اتفاقات زمان حال از خود واکنش نشان دهیم.
هر چند این نظرات در مورد فضا و زمان از دانشمندان در طول دهه ها باقی مانده است اما اختلافاتی در مورد مفهوم فضا و زمان وجود دارد به عنوان مثال همه ما فضا را استوار و غیر قابل تغییر می دانیم در صورتی که زمان گاهی اوقات برایمان طولانی و گاهی کوتاه می شود. هر چند امروزه نظر درست مشخص می باشد اما ممکن است با گذشت سال ها و تغییر دیدگاه ما نسبت به فضا و زمان و سرانجام این دو تغییر یابد.
منبع : scientificamerican.com - bigbangpage.com
طرز تهیه خورش فسنجان با اردک درسته
فسنجان یکی از خورش های سنتی و خوشمزه ما ایرانیان است. البته هرکسی به ذائقه خود می تواند طعم آن را تغییر دهد. فسنجان را با گوشت قرمز، گوشت قلقلی و حتی گوشت پرندگان می توان درست کرد. در این مطلب خورش فسنجان با اردک را به شما آموزش می دهیم.
مواد لازم برای خورش فسنجان با اردک :
طرز تهیه خورش فسنجان با اردک :
در یک قابلمه مناسب کمی روغن بریزید و آن را روی حرارت قرار دهید. حالا گردوی آسیاب شده را همراه با زردچوبه داخل قابلمه بریزید و کمی تفت دهید. بعد از چند دقیقه 3 لیوان آب داخل قابلمه بریزید و کمی صبر کنید تا آب جوش بیاید.
حالا نمک، شکر، رب گوجه فرنگی تفت داده شده و رب انار را اضافه کرده، هم بزنید و حدود 1 ساعت صبر کنید.
بعد از یک ساعت، اردک را داخل قابلمه قرار دهید و صبر کنید تا کاملاً بپزد و خورش جا بیفتد. بعدازاینکه خورش آماده شد، آن را در ظرف موردنظرتان بریزید و همراه با برنج سرو کنید.
منبع : مجله ایده آل - bartarinha.ir
لذت آشپزی با بیتوته
طرز تهیه خورش فسنجان سالاد نان و دانه های سویا سس ها چاشنی های محبوب غذاها سس کچاپ طرز تهیه جوجه ترش و شیرین طرز تهیه خورش بامیه