فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

از بچه اولی تا دومی



چند کلمه کلیدی

 از بچه اولی تا دومی

  تا مدت ها پیش ، والدین به فاصله سنی فرزندان توجهی نداشتند؛ ولی پس از آشنایی با برنامه تنظیم خانواده و آگاهی از این که فاصله سنی تا حد زیادی بر روابط کودکان تاثیر می گذارد ، این موضوع مورد توجه قرار گرفته است . امروزه معلوم شده است که رعایت فاصله سنی مناسب بین فرزند اول و دوم ، تاثیر مهمی در تکامل و بهداشت روانی آن ها دارد .
بعضی والدین احساس می کنند که کودکان آن ها به علت فاصله سنی کم یا زیاد ، توافق و همکاری لازم را با یکدیگر ندارند و به خوبی با هم کنار نمی آیند. نظر این والدین درباره فرزندانشان ممکن است درست باشد ؛ اما یک قاعده کلی و توافق عمومی درباره فاصله سنی مناسب وجود ندارد . روابط خانوادگی تحت تاثیر عوامل متعددی قرار می گیرد و در مقایسه با دیگر عوامل ، سن بین دو فرزند ممکن است تاثیر مهمی نداشته باشد . تبیان نوشت: برای فاصله های سنی مختلف می توان امتیازها و نارسایی هایی را برشمرد . اطلاعاتی که در ادامه ذکر می شود راهنمای خوبی درباره فاصله سنی کودکان خواهد بود .
فاصله سنی ۹ تا ۱۸ ماه
اگر فاصله سنی دو فرزندتان کمتر از ۱۸ ماه باشد ، با فرزندانی سر و کار دارید که اغلب نیازهای مشترک و مشابهی دارند . وقتی نوزاد به دنیا می آید ، فرزند اول هنوز دارای توقعات بچه گانه ای برای استراحت ، جلب توجه و تغذیه است . بچه اول نمی تواند اختلاف بین سن خود و نوزاد را تشخیص دهد و حتی ممکن است حضور ناگهانی نوزاد ، او را دلتنگ و ناراحت کند . در این فاصله سنی ، فرزند اول در مرحله ای از تکامل قرار دارد که در پی استقلال و خود کفایی است تا وابستگی اش را به والدین ، به ویژه مادر کم کند ؛ اما در شرایط جدید ، وابستگی زیادی به مادر نشان و نسبت به دیگران رفتارهای پرخاشگرانه ای بروز می دهد .
اگر والدین و دیگر نزدیکان در مراقبت از دو کودک همکاری کنند و مادر بتواند مدتی از وقت خود را به کودک بزرگ تر اختصاص دهد ، این فاصله سنی بهتر قابل تحمل خواهد بود.در این شرایط ،به تدریج که کودکان بزرگ می شوند ، به علت نزدیک بودن سن می توانند همبازی های خوبی برای هم باشند . کودک کوچک تر تلاش می کند که از بزر گ تر عقب نماند و فرزند اول ممکن است احساس کند که رقیب کوچک او بیشتر مورد توجه قرار می گیرد و هر چیز را آسان تر به دست می آورد . این احساسات گاهی به رقابتی شدید بین آن ها منجر می شود . برای این که از بروز اختلاف شدید جلوگیری شود ، والدین باید از دخالت کردن در دعوای آن ها و مقایسه آن ها خودداری کنند.
در کنار این رقابت ها ، بسیاری از خواهران و برادران بزر گ تر که فاصله سنی کمی دارند ؛ خود را نسبت به هم خیلی نزدیک وصمیمی احساس می کنند و این احساس رفاقت در طول زندگی شان ادامه می یابد .مهم ترین نکته درباره این فاصله سنی ، ناتوانی و ضعف مادر است که اطرافیان باید مواظب سلامتی او باشند . وقتی مادر در فاصله یک سال یا کمتر از تولد نوزاد اول و قبل از این که بدن او کمبودها و عوارض زایمان اول را جبران کند و به حالت عادی برگردد ، باردارمی شود ؛ قدرت کافی برای پرورش و نگهداری از جنین نخواهد داشت . این بارداری ها و زایمان های نزدیک برای مادر و نوزاد ، مشکلاتی به وجود می آورد . بارداری با این فاصله کم باید زیر نظر متخصص زایمان باشدتا احتمال بروز خطرات برای مادر و نوزاد کاهش یابد.
فاصله ۱۸ ماه تا ۳ سال
این فاصله رایج ترین فاصله سنی بین کودکان است و امتیازات زیادی دارد . بچه بزر گ تر تا حدودی به حرف والدین گوش می کند و سخنان آن ها را می فهمد و اگر نزدیک سه سالگی باشد ، می تواند تمایلات و عقاید خود را بیان کند . اگر کودک اولی دو ساله باشد ، با این که به مراقبت زیادی – مثل تعویض پوشک – نیاز دارد ، لیکن می تواند برای رفع نیازهای خود مدتی صبر کند . کودک بزر گ تر برای خود ، احتمالا برنامه منظمی دارد و معمولا تمام شب می خوابد ، ولی با ورود نوزاد ممکن است این برنامه مختل و در طول شب بیدار شود . او می تواند برای مدت کوتاهی به تنهایی با اسباب بازی هایش مشغول شود و در مرحله ای از تکامل قرار دارد که علاقه زیادی به مساعدت والدین و تقلید از آن ها نشان می دهد .
با این که کودک به علت توجه مادر به نوزاد ، تا حدی خود را فراموش شده احساس می کند ، ولی می داند که نوزاد به توجه بیشتری احتیاج دارد . والدین می توانند ضمن گفت و گو با بچه اول او را قانع کنند و با گوش دادن به حرف های او ، بار دلتنگی و نگرانی اش ر ا سبک کنند . گاهی کودک برای جلب توجه والدین ، رفتار بچه گانه ای پیدا می کند و وابستگی شدیدی به مادر نشان می دهد . این رفتار را در این شرایط باید امری عادی تلقی کرد . والدین روش تربیتی و پرورش کودک اول را تجربه کرده اند و تربیت و نگهداری از بچه دوم ، به خاطر این تجربه و آشنایی آسان تر است .
فاصله سنی بین دو کودک به اندازه ای است که می توانند برای یکدیگر همبازی خوبی باشند و در عین حال به خاطر اختلاف سنی ، به طور جداگانه توجه والدین را به خود جلب کنند . این دو کودک احتمالا در مهد کودک و مدرسه در یک کلاس قرار نمی گیرند و این موضوع رقابت بین آن ها را کاهش می دهد . از آنجا که این فاصله سنی خیلی متداول است ، احتمال این که آشنایان شما هم کودکانی با این فاصله سنی داشته باشند زیاد است . این موضوع معاشرت با این آشنایان را برای والدین و کودکان عملی مطلوب می سازد . در این معاشرت ها کودک بزر گ تر مشاهده می کند که همسالان او نیز خواهران و برادران کوچکی دارند .
فاصله سنی ۳ تا ۵ سال
بعضی از کارشناسان تعلیم و تربیت کودکان ، بهترین فاصله سنی بین فرزندان را ۳ تا ۴ سال می دانند . به عقیده آن ها وقتی کودک اول به سن ۳ تا ۴ سالگی می رسد ، می تواند به خوبی حرف بزند و قدرت درک و فهم و استقلال او به اندازه ای است که زیاد به مراقبت و توجه احتیاج ندارد . با توجه به این دلایل ، فاصله سنی بین ۳ تا ۴ سال فاصله خوبی است ؛ ولی با در نظر گرفتن شرایط و ملاحظات دیگر مانند بالا رفتن سن مادر و خطر بارداری ممکن است این فاصله عملی نباشد . به علاوه ، هیچ گزارش عملی مبنی بر امتیاز این فاصله سنی منتشر نشده است .
بعضی والدین از این که کودک اول پس از ۳ تا ۴ سال که شماره یک به حساب آمده است ، با ورود نوزاد خود را فراموش شده تلقی می کند ، احساس خوبی ندارند . باید دانست که در این سن کودک در مرحله ای از رشد است که می تواند نیازهای اجتماعی خود را توسط افراد دیگری غیر از والدین ، برطرف سازد . کودک در سه سالگی علاقه زیادی به بازی با بچه ها و رفتن به مهد کودک پیدا می کند . اگر نوزاد وارد خانواده نشود ، این رابطه اختصاصی به تدریج تغییر می کند . برای والدینی که صاحب فرزند دوم می شوند ، این رفتار کودک فرصت خوبی ایجاد می کند تا به او اجازه دهند که رشد و استقلال خود را به دست آورد .
البته این امر، بدین معنی نیست که کودک اول برای آشنایی و سازگاری با نوزاد ، از کمک دیگران بی نیاز است . شاید مهم ترین نکته در پرورش کودکان ۳ تا ۵ ساله ، آگاهی از نیاز آن ها برای جلب توجه والدین و مصاحبت با آن هاست .کودک در این سن برخورد مثبت والدین را ترجیح می دهد ؛ ولی اگر بداند با برخورد منفی آن ها روبه رو می شود ، سعی می کند با بدرفتاری و بهانه گیری ، آن ها را عصبانی کند تا به این وسیله توجه شان را به خود جلب کند . بهتر است والدین ساعاتی از اوقات فراغت خود را با این کودکان بگذرانند تا با تامین نیازهای آن ها ، رضایتشان را جلب کنند . بزر گ ترین نارسایی این فاصله سنی ، تفاوت علایق و توانایی های آن ها برای مدتی به نسبت طولانی است . به علت این تفاوت ، برای سرگرمی و جلب رضایت هر یک از آن ها ، فعالیت ها و روش های متفاوتی لازم است .
فاصله سنی ۵ سال و بیشتر
این فاصله سنی باعث می شود که هر یک از فرزندان در بسیاری از جنبه های زندگی به طور مستقل رشد و تکامل پیدا کند . در بین این کودکان نیز رقابت وجود دارد ، ولی شدت آن به مراتب کمتر از فاصله های سنی کمتر است . دوستان و همبازی های این کودکان متفاوت و فعالیت ها و مدرسه آن ها احتمالا با هم فرق دارد .معمولا خواهران و برادران بزر گ تر در این موقعیت ها ، از این که گاهی می توانند به جای والدین نقش آن ها را انجام دهند ، احساس غرور می کنند . این فاصله سنی به ندرت در خانواده ها دیده می شود چرا که در حال حاضر با بالا رفتن سن ازدواج، بارداری دیرهنگام می تواند مشکلات جسمی زیادی برای مادر و نوزاد به وجود آورد.
منبع: salamatnews.com



آنچه والدین باید بدانند

9 فرمان به نفع فرزندان با کودکان لوس چگونه برخورد کنیم؟ تربیت کودکان 3 تا 14 سال تنبیه بدنی نامناسب ترین روش تربیت کودک ده گام بسوی پرورش یک کودک بردبار و مقاوم مامان جون، دستم اُوخ شده!

7 اشتباه والدین در حرف زدن با کودکان



حرف زدن با کودکان,تربیت کودکان,روانشناسی کودکان

 پدر یا مادر بودن یکی از سخت ترین کارهای دنیا است. این شغل، 24 ساعته است و می تواند بسیار خسته کننده باشد. اما مهم است، با همه خستگی نیز مسایلی را رعایت کنید تا به روح، جسم و اعتمادبه‌نفس فرزندتان لطمه ای وارد نشود. باید طوری او را تربیت و با او رفتار کنید تا در بزرگسالی علاوه بر اینکه مایه افتخار شما شود، خودش نیز در سلامت روحی کامل زندگی کند.

یکی از روش های ارتباطی با کودکان حرف زدن است. اگر بتوانید روش های صحیح حرف زدن خود با کودکان را یاد بگیرید، به طور غیرمستقیم درست حرف زدن را به او نیز می آموزید.

1. غر زدن
بسیاری از والدین برای اینکه فرزندشان تکالیفش را درست انجام دهد یا غذایش را کامل بخورد، مدام سر او غر می زنند و اعتراض می کنند. این رفتار به هیچ عنوان مناسب و پاسخ‌گو نیست. بر اساس مجله تایم، این کار باعث می شود تا کودک لج کند و درست برعکس آن را انجام دهد. این مساله همچنین باعث می شود تا فرزند از زمان هایی همچون غذاخوردن فرار و سعی کند خودش را به کاری دیگر مشغول کند.

2. کوتاه پاسخ دادن
والدینی که با پاسخ کوتاه فرزند را مجبور می کنند از آنها اطاعت کند، به هیچ عنوان روش درستی برای تربیت کودک خود انتخاب نکرده اند. با گفتن عبارت: «برای اینکه من می گم!» باعث می شوید تا کودک هرگز به چرایی مسایل فکر نکند. قدرت تحلیل و پرسش‌گرایی را از او می گیرید. یا گفتن عبارتی همچون: «هر چه من می گویم را باید انجام دهی» به این مفهوم است که هیچ احترامی برای فرزند خود قایل نیستید و او نیز در مقابل به شما احترام نخواهد گذاشت. برای تربیت صحیح فرزندان، برای پاسخ به سوالات او زمان بگذارید و با صبر کامل و مرتبط به او پاسخ بدهید.

3. کودکانه رفتار کردن
کودکان بسیار باهوش تر از آن هستند که تصور می کنید. لازم نیست صدای خود را کودکانه کنید یا با کلمات خیلی بچه‌گانه با او حرف بزنید تا به حرف هایتان گوش کنند. کودکان مکالمات مردم با یکدیگر را می شنوند و کودکانه حرف زدن را نوعی اهانت به خود می دانند.

4. مشغول بودن
کودکان دوست دارند برای آنها ارزش قایل شوید. به همین دلیل بسیار مهم است واقعا برای آنها ارزش قایل شوید. هنگام صحبت با فرزند خود، گوشی موبایل را کنار بگذارید و با همه حواس به حرف های او گوش فرا دهید. این باعث می شود تا اعتمادبه نفس پیدا کنند و آن حس ارزشمندی که دنبالش هستند را از شما بگیرند.

5. زیاد حرف زدن
تحقیقات کارشناسان ثابت کرده است، مغز هر انسانی می تواند در هر مرتبه، به طور متوسط 5 تا 9 موضوع را به خاطر بسپارد. به همین دلیل است که کودکان وقتی بیشتر از ظرفیت خود می شنوند، دیگر تمایلی به گوش کردن ادامه حرف ها ندارند. اگر می خواهید مسایل زیادی به فرزند خود بیاموزید، آن را به چندین بخش کوتاه تقسیم کنید تا نتیجه بهتری داشته باشد.

6. استفاده از واژه های محکوم یا سرزنش کننده
هرگز از واژه هایی که باعث ایجاد حس گناه در کودک می شود، استفاده نکنید. کودکان از همان ابتدا حس همدردی ندارند و بسیاری از چیزها را نمی توانند درک کنند. نباید برای اشتباهای که انجام می دهند خیلی آنها را مواخذه و سرزنش کنید.

7. تهدید کردن
هدف از بزرگ کردن کودک این نیست که او را مطیع و فرمانبردار خود تربیت کنیم. باید به کودکان فرصت فکر و خطا کردن بدهد. تهدید کردن کودک باعث می شود تا اعتمادبه‌نفس او از بین برود و در بزرگسالی دچار مشکل بشود.

منبع:bartarinha.ir



آنچه والدین باید بدانند

9 فرمان به نفع فرزندان با کودکان لوس چگونه برخورد کنیم؟ تربیت کودکان 3 تا 14 سال تنبیه بدنی نامناسب ترین روش تربیت کودک ده گام بسوی پرورش یک کودک بردبار و مقاوم مامان جون، دستم اُوخ شده!

با فرزندتان خوش بگذرانید !



بازی کردن با کودک,روانشناسی کودک

برای شاد بودن هیچ وقت دیر نیست. پیشنهاد می‌کنیم برای100 ساعت آینده را با کودکان‌تان اوقات خوشی خلق کنید و از آن لذت ببرید. پیشنهادهای ما اصلا سخت نیستند و به شما کمک می‌کنند پیوندی مستحکم با فرزندتان ایجاد کنید و بیشتر قدر لحظه‌های با هم بودن‌تان را بدانید. و از آن لذتی بی‌نظیر بسازید.

سری به مادربزرگ و پدربزرگ بزنید
از همین حالا یک برنامه‌ریزی برای دیدن مادربزرگ و پدربزرگ داشته باشید. حتی می‌توانید از فرزندتان بخواهید با آنها تماس بگیرد  و یک روز را با هماهنگی شما به دیدن آنها اختصاص دهید. اگر می‌خواهید حسابی خوش بگذرد می‌توانید یک برنامه تفریحی خارج از خانه ترتیب بدهید به این ترتیب هم به مادربزرگ و پدربزرگ خوش می‌گذرد و هم به بچه‌ها. قصه‌گویی پدربزرگ و مادربزرگ هم هیجان خاص خودش را دارد.

با هم کتاب بخوانید
در 100 ساعت آینده یک شب فرزندان‌تان وکوچولوهای اقوام را دور هم جمع کنید و به اتفاق همسرتان شروع به خواندن یک کتاب کنید. سعی کنید حین کتاب خواندن نقش شخصیت‌های داستان را بین خود و همسرتان تقسیم کنید و با این کار آنها را به هیجان بیاورید.حتی می‌توانید ادامه داستان را از آنها سوال کنید و به این ترتیب قوه تخیل‌شان را به کار بگیرید.

با هم آشپزی کنید
به جای اینکه با خانواده برای شام به رستوران بروید با هم آشپزی کنید و بچه‌ها را در خرید از سوپرمارکت و‌ سبزی‌فروشی مشارکت دهید. بودن در آشپزخانه باعث می‌شود با ارزش غذایی برخی خوراکی‌ها بیشتر آشنا شوند و بخواهند غذاهای سالم‌تری را مصرف کنند. شاید باور نکنید اما یکی از مزایای پخت‌وپز با بچه‌ها این است که آنها کمتر به استفاده از مواد مخدر تمایل خواهند داشت. این را تحقیقات مختلف ثابت کرده است. نکته بسیار مهم که نباید یادتان برود این است که حتما در طول شبانه‌روز یکی از وعده‌های غذایی را با یکدیگر میل کنید.

با بچه‌ها بدوید
بگذارید فرض کنیم! فقط فرض کنیم که همه اعضای خانواده تناسب‌اندام لازم را دارند. در این صورت می‌توانید همین پنجشنبه به اتفاق هم به پارک بروید و فقط کمی بدوید یا در خانه حرکات کششی پرهیجان و جدید برای بچه‌ها انجام دهید. حتی دوچرخه‌سواری هم در این روزها گزینه‌های مناسبی هستند. گاهی اوقات یک بازی پرهیجان و فیزیکی هم می‌تواند حسابی بچه‌ها  را سر ذوق آورد.

فراغت مشترک بسازید
سری به گل‌فروشی محل‌تان بزنید و چند گلدان به اتفاق فرزندتان بخرید. بچه‌ها از چیزی که نتیجه سریع داشته باشد، خوش‌شان می‌آید. بنابراین گیاهانی را انتخاب کنید که زود عمل می‌آیند. یکی از کارهای بامزه‌ای که می‌توانید انجام دهید این است که یکی از آهنگ‌هایی که شما و فرزندتان هر دو حفظ هستید، بگذارید و به نوبت جای خواننده را بگیرید و شروع به آواز خواندن کنید و از دیگر اعضای خانواده بخواهید به هرکدام‌تان نمره بدهند و برنده یک آهنگ دیگر بقیه را مهمان کند.

 بازی کردن یادتان نرود
در 100 ساعت آینده با همسرتان وقتی را مشخص کنید که هر دوی شما با هم با کودک‌تان بازی کنید. در این مورد خستگی و مشغله کاری قابل قبول نیست. کافی است همبازی خاله بازی دخترتان یا همکار پسرتان در دستگیری دزدها باشید. هیچ‌چیز آنها را اینقدر خوشحال نمی‌کند که والدین‌شان را همبازی خود ببینند.

منبع:مجله سیب سبز



آنچه والدین باید بدانند

برای درمان ترس کودک چه کنیم؟ تربیت کودکان 3 تا 14 سال مامان بگم ساعت چنده !!! 6 راه جالب برای آموزش مسائل مالی به کودکان این 10 مهارت را به کودک بیاموزید با کودک خود دوستانه رفتار کنید

رفتارهایی که کودکانمان از ما کپی می کنند



آموزش بخشندگی به کودک, روانشناسی کودک

کودکان به دقت به نحوه رفتار شما بزرگترها با والدین خودتان توجه می‌کنند

 

کودکان از سخاوتمندی و بخشندگی شما نیز الگو می‌گیرند. پس از کمک کردن به مردم با رضایت قلبی غافل نشوید تا فرزندتان نیز از نعمت زندگی کردن با قلبی سرشار از عشق و بخشندگی نسبت به انسان‌ها و کمک به دیگران بهره‌مند شود.


یکی از مهمترین نکاتی که والدین در روند ترتیب فرزندانشان باید همواره به خاطر داشته باشند این است که هر روز از سوی کودکانشان به دقت تحت نظر هستند.

البته کودکان نه تنها تک‌ تک رفتارهای والدین را زیر نظر دارند بلکه به تمام حرف‌هایی که پدر و مادرشان می‌زنند و جملاتی که به زبان می‌آورند نیز به دقت گوش می‌دهند.

توجه به این نکته مهم که تمام رفتارهایمان به عنوان پدر و مادر زیر نگاه دقیق کودکمان است، سرنخی مهمی را در زمینه تربیت آنها به دستمان می‌دهد. هر تصمیمی که ما بزرگترها می‌گیریم، هر لغتی که به زبان می‌آوریم و هر عملی که انجام می‌دهیم به دقت مورد توجه فرزندمان است و در واقع کودکان، در هر لحظه از رفتارهای ما بزرگترها الگو برمی‌دارند و دانستن این واقعیت، مسئولیت سنگینی را به دوش والدین می‌گذارد.

کودکان از ما می‌آموزند و این یک واقعیت انکارناپذیر است. آنها رفتار ما را کپی می‌زنند؛ چه مثبت باشد و چه منفی و این الگوبرداری‌ها در نهایت به آنها شخصیتی صادق و باثبات یا آسیب‌پذیر و ناقص می‌دهد.

 سایت «گود مِن پروجکت» به نقل از پدرانی که برخی از تجارب خود از بزرگ کردن فرزندانشان را با مخاطبان این سایت به اشتراک گذاشته‌اند دراین‌باره به هفت رفتاری که کودکان مشخصا از والدین کپی می‌زنند، اشاره کرده که به شرح زیر است: 

آموزش سخاوتمندی به کودک,آموزش بخشندگی به کودک

هر عملی که والدین انجام می دهند به دقت مورد توجه فرزندان است


1. کودکان به دقت به نحوه رفتار شما بزرگترها با والدین خودتان توجه می‌کنند و از شما الگو می‌گیرند و در نهایت شبیه همان رفتار را به شما باز‌می‌گردانند.

2.آنها در عین حال رفتار شما را با دیگر افراد تحت نظر دارند و اگر با افرادی که با شما در تماس هستند رفتار نامناسبی داشته باشید، شک نکنید که فرزندتان نیز با دیگران همان رفتار را خواهد داشت.

 

3. کودکان توجه می‌کنند که شما چگونه پول و مسائل مالی خود را مدیریت می‌کنید.

4. کودکان همواره تحت نظر دارند که والدین‌شان با افراد مسئول و بالادست به لحاظ موقعیت اجتماعی مانند مامور پلیس یا رئیس شرکت چگونه رفتار می‌کنند و چه اندازه به این افراد احترام می‌گذارند و در صحبت کردن درباره این اشخاص، چقدر ادب را رعایت می‌کنند. اگر شما این موضوع را رعایت نکنید فرزندتان نیز در طول زندگی‌اش هرگز به مقامات و اولیای امور که البته خود شما را نیز شامل می‌شوند، احترام نخواهد گذاشت.

5. کودکان با دقت به درجه نظم و انضباطی که شما به عنوان پدر و مادر او در جنبه‌های مختلف زندگی دارید، توجه دارند. بنابراین اگر پرخوری کنید، زیاد بخوابید، صورت حساب‌هایتان را به موقع پرداخت نکنید و به نظم در کارهایتان اهمیت ندهید، انتظار نداشته باشید که فرزندتان خلاف این رفتار کند و فرد منظمی شود. مگر اینکه رویه خود را تغییر دهید تا کودکتان نیز الگوی بهتر و سالم‌تری را مقابل چشمانش داشته باشد و با آن الگو، بزرگ شود.

6.کودکان به عمق شخصیت و صداقتی که شما در زندگی به نمایش می‌گذارید، دقت می‌کنند. اگر تقلب کنید و اگر حرفتان با عمل‌تان یکی نباشد و قصد فریب آدم‌های اطرافتان را داشته باشید و هرچند نامحسوس این کار را انجام دهید باز هم کودکان درک می‌کنند و متاسفانه از این رفتار سوء، الگو می‌گیرند.


7. کودکان از سخاوتمندی و بخشندگی شما نیز الگو می‌گیرند. پس از کمک کردن به مردم با رضایت قلبی غافل نشوید تا فرزندتان نیز از نعمت زندگی کردن با قلبی سرشار از عشق و بخشندگی نسبت به انسان‌ها و کمک به دیگران بهره‌مند شود.

منبع: isna.ir



آنچه والدین باید بدانند

برای درمان ترس کودک چه کنیم؟ شیوه های رفتار با کودکان ۳ تا ۵ ساله چگونه با کودکان خود ارتباط برقرار کنیم بهتریـن سن آموزش قانـون به بچـه هـا ۱۰ قانون برای عادت دادن بچه ها به رفتار خوب با کودک خود دوستانه رفتار کنید

چگونه به کودک رفتار خوب بیاموزیم؟



رفتار با کودک,طرز رفتار با کودک

 آموختن رفتار و کار خوب به جای بازداشتن کودک از رفتار و کار بد

 

در بسیاری از جوامع ، پرروش ، تعلیم و تربیت به معنی بازداشتن کودکان از کار و رفتار بد بوده است. نیمی از وظیفه ی پدر و مادر درست مانند افسر پلیسی است که سر چهار راهی ایستاده و فقط منتظر و مواظب کسی است که تخلف کند تا او را جریمه کند.

((در حالی که در دنیای امروز ، پرورش تعلیم و تربیت ، مانند آموختن درست رانندگی و رعایت قوانین و مقررات است و پدر و مادر نقش پلیس و دادگاه و زندان را ندارند و نباید ایفاء کنند.)) اما به دلیل برداشت های فلسفی ، زمینه ی ذهنی بسیاری از مردم چنین است که انسان موجودی بد ، گناهکار محکوم و ملعون ، پست و کثیف و چه بسا فرصت طلب و فرصت جوست و در حد و مرزی است که متاسفانه غالب اوقات ، فرافکنی ِ حال و احساس خودمان است به کودکان.

گرچه مطالعات علمی نشان میدهد که کودکان از نظر رشد اخلاقی ، مسیر مشخصی که مرتبط به مراحل ادراکی آنهاست را پشت سر می گذارند ، اما نوجوان  و جوانان از نظر اخلاقی در بیشتر جوامع از پدر و مادر بهتر هستند.

بنابراین ما به عنوان پدر و مادر ، در معرض این خطر هستیم ، به جای این که فرزند خودمان را خوب ، پاک و دارای وجدان بدانیم ؛ به این معنا که در وجودش شمعی را روشن ببینیم که نه تنها درون او را روشن می کند بلکه روشنایی بخش بیرون نیز میشود ؛ او را با آتشی همراه ببینیم که وجود خودش را می سوزاند و احتمالا دیگران را هم خواهد سوزاند. در حالی که قرار است فرزندمان را دارای وجدانی بدانیم که ترازویی در اختیار دارد ، اما نه با چشم بسته بلکه با چشم باز ؛ نه شمشیری به دست بلکه دستی به جهت مهربانی و محبت .

اگر چنین بیندیشیم ، او را عادل و منصف می بینیم و می دانیم و معلوم است که نحوه ی برخورد ما با او متفاوت خواهد بود. درست است که کودک دارای کنجکاوی اس ؛ درست است که نادان ، ناتوان و نیازمند است ، اما این مطلب بسیار متفاوت است که من و شما او را بد و یا گناهکار بدانیم. به علاوه بر فرض که چنین باشد! ، (( تمام مطالعات علمی ، نشان می دهد که کودک را از کار بد نمیتوان بازداشت و یا هیچ انسانی را نمیشود از کار بد بازداشت)). برفرض که شما در این کار توفیق پیدا کنید و بگویید که من راه هایی دارم که فرزندم را از کار بد باز می دارم. پیامی که برای شما دارم این است که متاسفانه چنین فرزندی را بی کاره و هیچ کاره می کنید.

به یاد داشته باشیم :
از کار بد بازداشتن کودک ، مساوی است با انجام ندادن هیچ کاری و در چنین شرایطی است که ظاهرا شما موفق شده اید ولی واقعا نشده اید. به علاوه می دانید که کودکی که فقط از کار بد بازداشته شود ، پنهان کار ، دروغگو ، متظاهر ، چاپلوس ، لجباز ، کینه توز ، خودآزار و دگر آزار می شود. حال آن که آموختن خوبی و آموختن دوستی و درستی بدون تردید وظیفه ی پدر و مادر و کار ساده ای است.

رفتار با کودک,طرز رفتار با کودک

وظیفه ی پدر و مادر کاشتن درخت دانایی، درستی و دوستی در وجود فرزندانشان است

 
زیرا وجود کودک مانند زمینی است که به دنبال تخم گلی میگردد تا بتواند گلستانی را به وجود بیاورد. مانند دانشکده های پزشکی یا دانشکده های مهندسی که استادان به شاگردانشان می گویند که چنین و چنان نکنید که تمام درس پزشکی و مهندسی این است که این کار را نکنید ؛ آن کار را نکنید ؛ اینجا نروید و آنجا نروید ؛ در صورتی که برعکس تمام کار پزشکی و تمام کار مهندسی این است که وظیفه ی من و شما به عنوان پدر و مادر حتی از محیط آموزشی باید مهربان تر ، صمیمانه تر و نزدیک تر بود.

بنابراین وظیفه پدر و مادر آموختن است. آموختنی که همراه با فعالیت است و با فعالیت است که آفریدن و رشد و تکامل ممکن میشود . به همین علت در دنیای امروز ، والدین ، معلمند ، مربیند ، پرستارند ، پزشکند ، مددکارند ، همکارند و دوست فرزند خودشان.

آموختن رفتار و کار خوب به کودک
وظیفه ی پدر و مادر کاشتن درخت دانایی ، درستی و دوستی در وجود فرزندانشان است ، تا کندن علف های هرز . ما در دنیای امروز باید زندگی فرزندان و عزیزانمان را آنقدر با کار خوب ، پُرِ پر کنیم که وقت برای کار بد و یا فکرِ بد و یا به زبان درست ، فعالیتِ ذهنیِ بد را نداشته باشند.

بنابراین دگرگونی ای که در دنیای امروز به وجود آمده است ، تغییری است که به ما این پیام را می دهد که به عنوان پدر و مادر ، قرار است که آموزش دهیم نه این که فقط فرزندمان را از کار بد باز بداریم و شعاری که باید پشت سر آن شعور باشد ، این است که :

می دانیم ، متاسفانه بیشتر انحرافات و گرفتاری های کودکان در وقت بیکاری و فرصت تعطیل تابستان است. زیرا کاری به جهت انجام دادن دارند . بنابراین وظیفه ی پدر و مادر ، پر کردن تمام وقت دوران بیداری ، فرزندانشان با کار خوب است نه کوشش برای یافتن کار بد و اشتباه و اشکال. متاسفانه در محیط آموزشی نیز همچنان چنین است.

آن زمان که شما پانصد کلمه می نویسید که دوتای آن غلط است ؛ گفته نمیشود چهارصد و نود و هشت درست ، بلکه گفته میشود دو غلط . از همین جاست و با این پیام است که بیشتر ما بسیار زود به این نتیجه میرسیم که من نادانم ، ناتوانم ، اشکال عمیق واساسی دارم. بنابراین بهتر است که از آموزش یا یادگرفتن در هر زمینه ای ، خودم را دور نگه دارم.

 

منبع:koodakonline.com



آنچه والدین باید بدانند

با والدین بد چطور رفتار کنیم ۱۰ قانون برای عادت دادن بچه ها به رفتار خوب با بچه هایتان خوب تا کنید ! با کودک خود دوستانه رفتار کنید به کودک خجالتی خود کمک کنید بچه ات را کتک نزن!!!