فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

واژه «دری وری» حرف زدن از کی باب شد؟!



 

واژه «دری وری» حرف زدن از کی باب شد؟!


دری وری می‌گوید
به طور کلی جملات نامفهوم و بی معنی و خارج از موضوع را دری وری می‌گویند. این عبارت که در میان عوام بیشتر مصطلح است تا چندی گمام می‌رفت ریشۀ تاریخی نباید داشته باشد ولی خوشبختانه ضمن مطالعۀ کتب ادبی و تاریخی ریشه و علت تسمیۀ آن به دست آمده که ذیلاً شرح داده می‌شود.
مطالعه و مداقه در تاریخچۀ زبان فارسی نشان می‌دهد که نژاد ایرانی در عصر و زمانی که با هندیها می‌زیست به زبان سنسکریت یا مشابه به آن سخن می‌گفت. پس از جدا شدن از هندیها کهنترین زبانی که از ایرانیان باستان در دست داریم زبان اوستا است که کتاب اوستا به آن نوشته شده است.
زبان پارسی باستان یا فرس قدیم زبان سکنۀ سرزمین پارس بود که در زمان هخامنشیان بدان تکلم می‌کردند و زبان رسمی ‌پادشاهان این سلسله بوده است.
حملۀ اسکندر و تسلط یونانیان و مقدونیان بر ایران موجب گردید که زبان پارسی باستان از میان برود و زبان یونانی تا سیصد سال در ایران اوج پیدا کند.

در زمان اشکانیان زبان پهلوی اشکانی و در زمان ساسانیان زبان پهلوی ساسانی در ایران اوج شد و به شهادت تاریخ تا قرن پنجم هجری در مدارس اصفهان اطفال نوآموز را به زبان پهلوی درس می‌دادند. اکنون نیز از نیشابور به مغرب و شمال غربی و جنوب در هر روستای بزرگ و کوچک، زبانهای محلی با لهجه‌های مخصوص وجود دارد که همۀ این زبانهای روستایی لهجه‌های گوناگون زبان پهلوی است و حتی اهل تحقیق معتقدند که معروفترین اشعار زبان پهلوی گفته‌های بندار رازی و باباطاهر عریان است که لهجه‌های پهلوی ساسانی در آن کاملاً نمایان است ضمناً این نکته ناگفته نماند که واژۀ پهلوی صفتی نسبی و منسوب به پهلو می‌باشد.
پهلو که تلفظ دیگر آن پرتو و پارت سات نام قوم شاهنشاهان اشکانی است و حتی واژۀ پارس نیز صورت دیگری از همان نام می‌باشد. در منطقه خراسان و ماوراءالنهر به زبان محلی خودشان دری که شاخه ای از زبان پهلوی بوده است سخن می‌راندند و زبان دری یکی از سه زبانی بود کهم در دربار ساسانی رواج داشته است.

باید دانست که اشتقاق زبان دری از واژۀ دَر است که به عربی باب گویند یعنی زبانی که در درگاه و دربار پادشاهان بدان سخن می‌گویند.
زبان دری از نظر تاریخی ادامۀ زبان پهلوی ساسانی یعنی فارسی میانه است که آن نیز ادامۀ فارسی باستانی یعنی زبان رایج روزگار هخامنشیان می‌باشد.

دانشمند محترم آقای دکتر جواد مشکور راجع به تاریخچۀ زبان که چگونه از بین النهرین و پایتخت اشکانیان و ساسانیان کوچ کرده سر از خراسان ماوراءالنهر درآورده است شرحی مفید و مستوفی دارد که نقل آن خالی از فایده نیست:
"زبان دری یا درباری که زبان لفظ و قلم دربار ساسانیان بود پس از آنکه یزدگرد پسر شهریار فرجامین پادشاه ساسانی ناچار شد بعد از حملۀ عرب پایتخت خود تیسفون را ترک گوید و به سوی مشرق برود همۀ درباریانی که شمار ایشان به چندین هزار تن بالغ می‌شدند همراه او سفر کردند.
"مورخان می‌نویسند هزار نفر از رامشگران و هزار تن از آشپزان آشپزخانه و نخجیریان همراه او بودند. از این بیان می‌توان حدس زد که دیگر درباریان که در رکاب شاه بودند چه گروه کثیری را تشکیل می‌دادند. یزدگرد با چنین دستگاهی به مرو رسید و مرو مرکز زبان دری شد.

"این زبان در خراسان رواج یافت و جای لهجه‌ها و زبانهای محلی مانند خوارزمی ‌و سُغدی و هروی را گرفت و حتی از آنها متأثر گردید.
قرون متمادی طول کشید تا این زبان به سایر نقاط ایران سرایت کرده مانند امروز زبان رسمی‌و مصطلح همۀ ایرانیان گردیده است.
عقیده بر این است که چون ایرانیان در خلال پانصد سال- از قرن سوم تا هشتم هجری- زبان دری را به خوبی نمی‌فهمیدند و غالباً به زبان محلی مکالمه می‌کردند لذا هر مطلب نامفهوم را که قابل درک نبود به زبان دری تمثیل می‌کردند و واژۀ مهمل وری را به زبان اضافه کرده می‌گفتند: "دری وری می‌گوید" یعنی به زبانی صحبت می‌کند که مهجور و نامفهوم است.

منبع: sarapoem.persiangig.com



بیشتر بخوانید تا بیشتر بدانید

زنان ایران قبل از عصر مغول لباس ایرانی از دوره مغول تا روزگار نزدیک مصالح سنتى در معمارى ایران موسیقی های دوران هخامنشی پری در فرهنگ و ادبیات ایران دوست دارید تاریخچه جهازعروس را بدانید؟

آب در اساطیر ایران باستان



 

 

آب در اساطیر ایران باستان

 

آب یکی از مقدس‌ترین عناصر طبیعی نزد ایرانیان باستان به شمار می‌رفته است. بر طبق باورهای اساطیری ایرانیان باستان، آب در گاهنبار دوم، از گاهنبارهای ششگانه آفرینش، آفریده شده است و زمان آفرینش آن میانه تیر ماه بوده است. بر طبق این باورها، آفرینش آب پس از آفرینش آسمان و پیش از آفرینش سایر موجودات صورت پذیرفته است:

«و نخستین چیزی که قبل از جانوران آفرید، آب بود و آسمان. خدا بر آب بود و چون خواست که خلق را بیافریند، از آن بخاری بیرون آورد و بخار بالای آب برآمد و آن را آسمان نامید.آن گاه آب را بخشکانید و آن را زمین کرد. آن گاه زمین را بشکافت و هفت زمین کرد...»
مطابق اساطیر ایران باستان، «خرداد» یکی از مینویان است که از آفرینش گیتی آب را به خویش پذیرفت. سپس آن را به «تی» که «تشتر» بود سپرد و تشتر به یاری فروردین که فروهر پرهیزگاران است، آب را به مینویی به باد سپرد، باد هم آن را به نیکویی به کشورها راهبر شد و از طریق آسمان آن را به همه جا رساند و با افزار ابر، بر جهان بباراند.

ایرانیان باستان بر این باور بودند که قطرات باران را ایزد تشتر (تیشتریه) ساخت و باد آن‌ها را به یک سو برد تا از آن دریای گیهانی (فراخکرد)، وروکشه، یا دریای بی انتها را تشکیل دهد که آن سوی قله البرز قرار دارد. این دریا چنان وسیع بوده است که هزاران دریاچه را در بر می‌گرفته است و این دریاچه‌ها چشمه‌های ایزدبانو اناهیتا بوده اند. در میان این دریا دو درخت قرار دارد: درخت «در بر دارنده همه تخم‌ها» که از آن همه درختان منشعب می‌شوند، و درخت «گوکرنه» یا «هوم سفید» همه مردمان اکسیر جاودانگی را در هنگام بازسازی جهان از آن دریافت می‌دارند.
پس از آن سه دریای بزرگ و بیست دریای کوچک تشکیل شد. دو رودخانه در زمین جاری شدند. یکی از شمال به سوی باختر روان شد و دیگری از شمال به سوی خاور جاری گشت، و هر دو این رود‌ها پس از این که دو انتهای زمین را پیمودند، سرانجام به دریای گیهانی ریختند و در آن درهم آمیختند.

ایرانیان باستان آب را یکی از ایزدان مقدس می‌شمردند و او را تقدیس و تکریم می‌کردند. نقش آفرینندگی و زایایی آب از روزگاران کهن برای ایرانیان باستان شناخته شده بود و در اوستا، بارها به این نقش و اهمیت و تقدس آب اشاره شده است. در «آبان یشت» و «تیریشت» درباره اهمیت و احترام آب، بحث شده است و آب موجودی مقدس و قابل نیایش معرفی شده است. آناهیتا نیز به عنوان ایزدبانوی آب و باروری و پاکیزگی، بارها و به مناسبت‌های مختلف ستوده و تکریم شده است.
ایرانیان باستان آب جاری را مقدس می‌شمردند و به هیچ وجه آن را نمی‌آلودند و در تمیز نگاه داشتن آن دقت و وتوجه خاصی به کار می‌بردند. هم چنین با انجام مراسم ویژه ای، به مناسبت‌های خاص، برای آب قربانی می‌کرده و نثار می‌داده اند. به این منظور گودالی کنار آب- رود یا دریا یا سرچشمه آب- می‌کنده اند و قربانی را در آن جا خون می‌ریختند تا خونش آب را آلوده نکند.


ابوریحان در آثار الباقیه می‌نویسد که:
«روز یازدهم (اسفند) روز خور است که اول گهنبار دوم باشد و آخر آن روز دیبمهر است که مدیوشم گاه نام دارد و در این روز بود که خداوند آب را آفرید.»
هشتمین ماه سال، و دهمین روز هر ماه، به نام عنصر حیاتی و مقدس آب، «آبان» نام گذاری شده است. « ان» در انتهای این واژه نه نشانه نسبت، که نشانه جمع است و آبن به مفهوم آب‌ها می‌باشد. نزد ایرانیان باستان، عنصر آب دو فرشته نگهبان داشته است، یکی «ایم ناپات» و دیگری «اناهیتا» که به عنوان فرشته مخصوص آب از ارزش و اعتبار ویژه ای برخوردار، و بسیار مقدس و مکرم بوده است. در « آبان یشت» در باره شکوه و جلال و تقدس آن به تفصیل بحث شده است.
نام کامل این فرشته «اردویسور اناهیتا» بوده است و معنای این نام، رود توانای پاکیزه، یا آب‌های نیرومند بی آلایش است. اردوی هم نام رودی است افسانه ای هم به مفهوم پر برکت و حاصل خیز است. سورا به معنی نیرومند است و اناهیتا به معنی پاکیزه. اناهیتا فرشته نگهبان عنصر آب است. این نام در ادبیات فارسی به صورت‌های گوناگون، از جمله، ناهید، ناهد، ناهده، ناهیده و ناهی ثبت شده است. هم چنین در فارسی، ناهید (اناهیتا) نام دیگری برای ستاره زهره است. بخشی از «آبان یشت» که یکی از بلند ترین یشت‌های اوستا است، به توصیف و ستایش اناهیتا اختصاص یافته است. بخش دیگر به ذکر پادشاهان و پهلوانانی می‌پردازد که برای اناهیتا قربانی داده اند و او را گرامی‌ داشته‌اند. قطعه دیگری هم در ستایش اناهیتا هست که نامش «آبان نیایش» است. در اوستا این ایزد بانو به صورت دوشیزه ای بسیار زیبا و بلند بالا و پری پیکر، نیرومند و درخشان، پاک و آزاده وصف شده است. اناهیتا، مطابق توصیف اوستا، تن پوشی زرین به بر دارد و در دستش دست آویزهای گرانبها و بر گوشش گوشواره‌های زرین و بر گردنش سینه آویزی از گوهر ناب آویزان است و بر سرش تاج زرین هشت پر هزار ستاره، آراسته به صد ستاره و زیورهای شایگان گران بها و درخشان نمایان است. این توصیف‌های روشن و گویا نشان دهنده این واقعیت است که از زمان‌های باستان، تندیس‌های این ایزدبانو در آیین‌های نیایش و پرستش او به کار می‌رفته است. اناهیتا ایزد بانوی محبوب بسیاری از سرزمین‌ها از غرب ایران باستان تا ارمنستان و اناتولی، و از بابل و دمشق تا سارد و شوش، بوده و در سراسر این مناطق معبد‌های بسیاری برای نیایش و عبادت او برپا بوده است.اناهیتا حامی‌عشق پاک و بی پیرایه است که اساس پیمان همسری و تشکیل خانواده‌های سالم و پاک نهاد است. او از عشق پاک در برابر شهوات آلوده، و از خانواده پاک در برابر بی بند و باری، هرزگی و پتیارگی دفاع می‌کند و نگهبان و پاسدار شرافت و پاک روانی و بی آلایشی است.

اناهیتا سرچشمه همه آب‌های روی زمین است. او سرچشمه و مایه همه ثمربخشی و باروری‌هاست؛ نطفه همه نران را پاک می‌گرداند، بطن همه مادگان را تطهیر می‌کند و شیر را در پستان مادران پاک می‌سازد. در حالی که در جایگاه آسمانی خود، در میان ستارگان، قرار دارد، سرچشمه دریای گیهانی است. اناهیتا بر گردونه ای سوار است که آن را چهار اسب نر می‌برند و این چهار اسب عبارتند از باد، باران، ابر و تگرگ. برای پیروزی بر دیوان و دشمنان باید از او یاری خواست. هرمزد او را می‌ستاید. هوشنگ، جمشید، اژی دهاگ، فریدون، گرشاسب، افراسیاب، کاوس و دیگران به درگاه او قربانی می‌کنند و برآمدن نیازهای خود را از او می‌خواهند.
«آبان» در واژه نامه بندهش، یکی از امشاسپندان و از خویشان نیلوفر و ایزد حامی‌زمین و همکار سپندارمذ معرفی شده است. هم چنین «آبان فره» را به مفهوم دارنده فره آب‌ها، به عنوان لقب اناهیتا به کار رفته است. بر طبق این نمادها و نشانه‌ها، در اساطیر ایران باستان، آبان با اناهیتا و آب و نیلوفر، به مفهوم نشانه و رمز آفرینش و پاکی و شفافیت و بی آلایشی، پیوند عمیق و ناگسستنی معنوی و باطنی دارد.
در ایران باستان در آبان روز از ماه آبان که روز دهم آبان ماه بود جشنی سرورآمیز بر پای می‌داشتند که آن را «آبانگان» می‌نامیدند و در طی این جشن یکی از مراسم مهم نوشیدن شراب فراوان بوده است. مهم ترین حوادث اساطیری که در روز «آبانگان» روی داده است، بر طبق روایت ابوریحان بیرونی در آثار الباقیه، این‌ها هستند:
«در این روز زو پسر تهماسب به شاهی رسید و مردمان را به حفر انهار و تعمیر آن امر کرد و در این روز به کشورهای هفت گانه خبر رسید که فریدون بیوراسب را اسیر کرده و به سلطنت رسیده و مردم را امر کرده که دوباره خانه‌ها و اهل خود را مالک شوند و خود را کدخدا بنامند یعنی صاحب خانه و خود او نیز به خانه و خانواده خود فرمانروا شد و شروع به امر و نهی و گیر و دار نمود.»

روایت دیگری که در بیان اهمیت تاریخی و اساطیری این روز یاد کرده اند این است که چون مدت هشت سال در ایران باران نبارید و خشکسالی سخت پیش امد و مردم بسیاری تلف شدند و خیلی‌ها مجبور به ترک شهر و دیار شدند، سرانجام با قربانی کردن‌های بسیار و نیایش‌های فراوان نثار درگاه اناهیتا، در روز آبانگان باران شروع به باریدن کرد و به همبن دلیل از آن تاریخ ایرانیان باستان، این روز را چونان عیدی بزرگ جشن می‌گیرند و مراسم نیایش و گرامیداشت اناهیتا را برگزار می‌کنند.
سنت‌ها و باورهای مربوط به تقدس و ارجمندی آب هنوز هم میان ایرانیان وجود دارد و در آداب و رسوم و اعتقادات آن‌ها پابرجاست. در مراسم عروسی، رسم بوده که بر سر عروس آب می‌ریخته اند، هم چنین پیش از پیمان زناشویی بستن رسم بوده که عروس و داماد به یکدیگر در کاسه ای آب نگاه کنند و سپس هر دو از آن بنوشند. آب ریختن پشت پای مسافران و در ظرف آب به دنبال گمشده‌ها گشتن از دیگر رسوم مربوط به تقدس و کرامت آب است.

منبع: atefrad.org



بیشتر بخوانید تا بیشتر بدانید

انتخاب گل برای هدیه به قدمت ماقبل تاریخ! زنان ایران قبل از عصر مغول پری در فرهنگ و ادبیات ایران لباس ایرانی از دوره مغول تا روزگار نزدیک مراسم چولی قزک در فردوس روش‌های جالب آرایش در عهد باستان!!