با تمدن ایلام در هفتتپه و مهرهای استوانهای آشنا شوید + عکس
تمدن ایلام
ایلامیان یا عیلامی ها مجموعه اقوامی بودند که از هزاره چهارم تا هزاره نخست پیش از میلاد، بر بخش بزرگی از مناطق جنوب غربی ایران فرمانروایی داشتند. بر اساس تقسیمات جغرافیایی امروز، ایلام باستان سرزمین های خوزستان، فارس، ایلام و بخش هایی از استان های بوشهر، استان کرمان، لرستانو کردستان را شامل می شد.
ایشان نه آریایی بودند و نه سامی و زبان ایلامی زبانی تک خانواده است. بعنی خویشاوندی آن با هیچ خانواده زبانی در جهان اثبات نشده است. ولی برخی از دانشمندان زبان آنها را با زبان دراویدیان هند هم خانواده می دانند.
پادشاهی ایلام در اوج برتری اش، بر بخش هایی از میان رودان (بین النهرین) سیادت داشته و حتی تمامی پهنه سرزمین ایران آن روزی را هم شامل نمی شده است. پادشاهی ایلام اتحادی از ایلات و طوایف منطقه را شامل می شد، اما چنین اتحادی لزوما به معنی امپراتوری نبوده. هرگاه ایلامیها قدرت یافته اند، نقشی در سیاست میانرودان ایفا نموده اند و حتی بر بخش هایی از آن سرزمین، اگر چه کوتاه مدت، فرمان راندند.
پروفسور گیرشمن عقیده دارد که محل کنونی مسجد سلیمان قدیم ترین پایتخت پادشاهی هخامنشی بوده است. پیش از کورش بزرگ شش پادشاه از خاندان هخامنشی در ایلام حکومت کرده اند.
تمدن ایلامیان از راه دریایی و بلوچستان با تمدن پیرامون رود سند هند و از راه شوش با تمدن سومر مربوط می شده است.به قدرت رسیدن حکومت ایلامیان و قدرت یافتن سلسله عیلامی پادشاهی اوان در شمال دشت خوزستان مهم ترین رویداد سیاسی ایران در هزاره سوم پ. م است. تا پیش از ورود مادها و پارسها حدود یک هزار سال تاریخ سرزمین ایران منحصر به تاریخ سیاسی ایلام است.
تمدن ایلام به دست آشور بانیپال، پادشاه قدرتمند آشور منقرض شد. دیرینه ایلام، پس از هزاران سال مقاومت در برابر اقوام نیرومندی چون سومریها، اَکَدی ها، بابلی ها و آشوری ها از دشمن خود آشور شکست خورد و از صفحه روزگار محو گردید.
از مهمترین مراکز تمدن عیلام می توان به شوش، سرپل ذهاب، انشان، چغازنبیل و هفت تپه اشاره کرد.
هفت تپه
پایگاه حفاظت و مرمت چغازنبیل و هفت تپه در سال 1998 میلادی (1377 خورشیدی) برای جلوگیری از تخریب هر چه بیشتر این شهر کهن طی توافق به عمل آمده بین سازمان میراث فرهنگی ایران، یونسکو، بنیاد اعتباری ژاپن و همکاری موسسه کراتر فرانسه (موسسه بین المللی حفاظت از بناهای خشتی) طرح مطالعاتی حفاظت و مرمت محوطه تاریخی چغازنبیل را در زمینه های مختلف علمی آغاز کرد.
محوطه باستانی هفت تپه حدود 15 کیلومتری جنوب شرقی شهر شوش واقع شده و همان طور که از نام آن پیدا است از تپه های متعددی تشکیل شده است. گستردگی این محوطه باستانی به مراتب باعث جلب توجه کاوشگران مختلف قرار گرفته است. اولین عملیات حفاری به سرپرستی دکتر عزت الله نگهبان در سال 1344 در این محل آغاز گردید که تا سال 1357 ادامه یافت. بررسی های سطح الارضی که قبلاً مَک آدامز (Robert McC Adams) در این ناحیه انجام داده بود گویای این مساله بودند که این محوطه گسترده باستانی فقط در دوره محدودی مسکونی بوده است.
کاوش های باستان شناسی هفت تپه از نظر کشف متون کتیبه دار یکی از حفاری های نادری است که در کشور ما انجام شده، حفاری های هفت تپه تاکنون چند کتیبه سنگی بزرگ متجاوز از هزاران گل نوشته را به خط میخی و زبان اکدی عرضه نموده است.
مهرهای مکشوفه از هفت تپه به صورت مسطح یا استوانه ای و از مواد مختلفی چون سنگ و گل پخته و بدل چینی ساخته شده اند. اثر مهرها دارای نقوش مختلف و با صحنه هایی همچون پیش کشی هدایا به خدایان و نیایش و غیره بوده و بیشتر بر روی پوشش گلی زده می شدند که برای مسدود کردن دهانه محفظ ها یا تنگ های سفالی به کار می رفته است.
این ظروف به صورت ساده و یا منقوش و در اشکال مختلفی همچون کوزه های کف گرد و نوک تیز، ساغرهای پایه دکمه ای، خمره هایی با کف مسطح و کاسه های کوچک و بزرگ و غیره دیده می شوند. ظروف ساده عمدتا نخودی رنگ بوده و سفال های منقوش با نقش های ساده هندسی به رنگ های قهوه ای روشن و تیره تزیین شده اند.
پیکرک هایی که در این منطقه کشف شدند به دو دسته انسانی و حیوانی تقسیم می شوند. پیکرهای انسانی خود شامل انواع مختلفی است که عبارتند از پیکرهای مرد و زن و و نوازندگان. این پیکرها غالبا به روش قالب گیری ساخته شده و سپس در کوره پخته شده اند. پیکرک های حیوانی بیشتر به شکل گاو کوهاندار است که به صورت مسبک با کوهان های بزرگ ساخته شده است. این اشیا عمدتا مفرغی بوده که خنجرها، تبرها، پیکان ها، اسکنه ها، مغارها، درفش ها، سوزن ها، دکمه ها، سرنیزه ها، قلاب ها، میخ ها و غیره مهمترین آنها هستند.
در ضمن کاوش های هفت تپه آثاری از نقاشی دیواری به صورت قطعات گلی منقوش به طور پراکنده به دست آمده است که احتمالا در هنگام ویرانی بنا فروریخته اند. بیشتر نقوش هندسی و به رنگ های آبی، نیلی، قرمز، نارنجی، زرد، خاکستری و سیاه و سفید است.
سه نمونه جالب از این اشیا که شامل سردیس یک مرد و زن ایلامی و ماسک چهره یک مرد می باشد از حفاری های هفت تپه به دست آمده است. تابوت هایی که در این منطقه کشف شده است در ابعاد و اندازه های مختلف و جنس آنها سفالی است.
همچنین انواع تیغه ها و ابزار سنگی و حلقه های سنگی و سنگ وزنه ها و سرگرزها و ظروف سنگی از مهمترین آثار سنگی مکشوفه از هفت تپه است. آثار تزیینی که در این منطقه کشف شده تنها جنبه تزیینی داشته و توسط هنرمندان این دوره ساخته شده است که از جمله مهمترین اشیای تزیینی مکشوفه گردن بندهایی از جنس سنگ های نیمه قیمتی چون عقیق و بدل چینی و سنگ سلیمان و پلاک های منقوش از جنس گل و مفرغ و یا قیر طبیعی و دکمه های تزیینی به اشکال مختلف دایره ای و چهارگوش و از جنس بدل چینی و یا استخوان و قطعات موزاییک با نقوش هندسی هستند.
منبع : tebyan.net
بیشتر بخوانید تا بیشتر بدانید
آشنایی با تاریخچه شب یلدا آهو نور زن هنرمند ایرانی اسکندر مقدونی، ایرانی بود؟! خط و زبان در ایران باستان زمین مجانی امیر کبیر به تهرانی ها! سدسازی در ایران باستان
مهریه دخترها در عهد قجر
در جامعه عهد قاجار، فاصله چندانی بین کودکی و ازدواج دختران وجود نداشت. دختران اغلب از هفت تا سیزده سالگی ازدواج میکردند.
عواملی چون دستیابی به استقلال اقتصادی، رشد سریع دختران در آن روز و پایین بودن میانگین عمر به دلیل شیوع بیماری در افزایش این ازدواجهای زودرس موثر بود. دختران و پسران هیچگونه اختیاری در برگزیدن همسر آینده خود نداشتند. رایجترین شکل ازدواج عقد دائم بود.
از دیگر شیوههای رایج ازدواج، ازدواج موقت یا صیغهکردن دختران و زنان براساس قرارداد و توافق بود. فقر مالی نیز سبب میشد تا خانوادهها به ازدواج موقت دختران خویش رضایت دهند.
صیغهکردن زنان در عرف جامعه کاملاً قابل قبول بود و زنهای صیغهای پس از به پایان رسیدن دوره قرارداد به آسانی به عقد دائمی اشخاص دیگر در میآمدند.
شکل دیگر ازدواج شامل دختران یا زنانی میشد که از طریق جنگها و یا دزدیده شدن و یا تجارت برده، اسیر و فروخته میشدند.
نظام چند زنی در شهرها، معمولا مختص به اشراف بوده است؛ ولی در ایالات نیز رواج داشت. در بین ایلات بلوچ حتی مردان کم بضاعت نیز گاه تا 8 زن میگرفتند و این نیز به این دلیل بود که زن در ایلات نه تنها هزینهای برای شوهر نداشت؛ بلکه نیروی تولیدی کارآمدتری نسبت به شوهر به حساب میآمد.
اما مهریه ای که در دوره قاجر رسم بوده چیست؟
از اواسط عهد قجر خانواده های ایرانی ترجیح دادند به جای شیربهای نقد، مهر دخترشان را بالا ببرند. این که یکی از اهمیت شیربها کم و مهریه در ایران خیلی مهم شد را باید در تاریخ دوره قاجار پیدا کرد.
دورهای که مردم از دو جهت در حال تغییر بودند؛ یکی آشنایی بیشتر با اصل دین به دلیل گسترش سواد و زیاد شدن تعداد روحانیون مطلع و دوم آشنایی ایرانیان با فرهنگهای غیرایرانی و ارتباط با مردمان عثمانی، عراق عرب و حتی غرب.
فکر میکنید مهریه یک عروس خانم از طبقه معمولی و متوسط شهری حدود 100 سال پیش چه قدر بوده؟ چشمها را ببندید و خودتان را در یک خانه با نردههای چوبی تصور کنید؛ خانهای که دیوارهای حیاطش هم کاهگلی است و داخل خانه پر از مهمان است. امروز بلهبران دارند.
حرفها تمام شده و سر همه چیز به توافق رسیدهاند. حالا وقت نوشتن قرارداد مهریه است. خانواده عروس فرستادهاند تا حاج آقا محمدعلی آقای اصفهانی بیاید که هم عروس و داماد را به هم محرم کند و هم چون تنها سواددار محله است، متن قرارداد را بنویسد؛
آقا محمدعلی مینویسد: «بسمه تعالی/ با یاد خدا و صلوات بر پیغمبر خاتم (صلیالله) و خاندان گرامی او و با تاییدات ولیعصر (عجلالله تعالی فرجه) این کاغذ قراردادی است که میان طرفین جناب کربلایی رضاقلی گیوهدوز، پدر عروس محترم مکرمه [آن موقع رسم نبود اسم عروس را در قرارداد بنویسند] از یک طرف و جناب حاج رضا بزازباشی، پدر داماد آقا جعفرعلی بزازباشی منعقد شده.
مهریه قبول شده از این قرار است که: « یک جلد کلامالله مجید، آینه یک جام، لاله یک زوج، لباس سه دست، یک عقیق پنج تن، یک شمایل مرتضی علی(علیهالسلام) و 100 تومان پول بر ذمه میباشد. خدا مبارک فرماید انشاءالله؛ شوال 1329 قمری»
البته این مهریه یک عروس از طبقه متوسط جامعه در عهد قجر است که هم خانواده خودش و هم خانواده آقاداماد دستشان به دهنشان میرسیده وگرنه مهریه یک عروس خانم که مثلا پدر کارگر یا باربر داشت، خیلی کم تر از این چیزی میشد که در این قراردادها مینوشتند. حالا این که چه طور روزگار چرخیده و فرهنگ و تعاریف چرا اینقدر عوض شده که این روزها گاهی مهریه دختر یک کارمند ساده از مهریه یک دختر کارخانهدار بیشتر میشود، از آن چیزهایی است که جامعهشناسان باید جوابشان را پیدا کنند.
امامهریه دختران طبقه ثروتمند چه قدر بوده است ؟
سه پارچه آبادی در یزد، یک کمربند طلا که با سکههای اشرفی تزئین شده بود، یک نیمتاج مرصع و غرق در جواهر و ده دست لباس فرنگی (این آخری خیلی مورد توجه عروسخانم قرار گرفته بوده). در ضمن آقای داماد قبول کرده بود که 6هزار تومان هم شیربها بدهد.
از اواسط عهد قجر خانواده های ایرانی ترجیح دادند به جای شیربهای نقد، مهر دخترشان را بالا ببرند. این که یکی از اهمیت شیربها کم و مهریه در ایران خیلی مهم شد را باید در تاریخ دوره قاجار پیدا کرد
طلاق
در دوره قاجار در صورتی که زن در مورد خاصی چون عدم دریافت نفقه از مرد، انحرافات اخلاقی و یا ناتوانی جنسی مرد، میتوانست درخواست طلاق نمایدو در صورت طلاق وظیفه نگهداری کودکان از سوی مردان و مشکل پرداخت مهریه نیز مردان معمولی جامعه را نیز از فکر طلاق زنانشان منصرف میکرد.
pajoohe.com
بیشتر بخوانید تا بیشتر بدانید
حقوق زنان در دوره ی هخامنشی آموزش در ایران باستان آهو نور زن هنرمند ایرانی بانوان نامور تاریخ ایران زمین داستان های عجیب آخوند مظفرالدین شاه (+عکس) عدالت و قانون در زمان هخامنشیان
زنان ایران از دیرباز حجاب و اخلاق نیکو و پاکدامنیشان زبانزد همه بوده است
در حالی که در جهان بدحجابی و بی حجابی شیوع پیدا کرده و در اثر همین کار، فساد و بی بندوباری، بسیاری از کشورهای دنیا را فراگرفته، عده ای گمان می کنند که حجاب مخصوص دین مقدس اسلام است، در حالیکه این توهم صحیح نیست. زیرا آنچه به طور خلاصه می توان گفت آن است که: تمام ملل و مردم جهان، زنانشان دارای حجاب بوده اند اگرچه در کیفیت پوشش فرق داشته اند.
با کندوکاو در تاریخ ایران باستان و آثار بجای مانده از آن دوران که اغلب مردم شان کیش زرتشت داشتند، چنین بدست می آید که زنان ایران از دیرباز حجاب و اخلاق نیکو و پاکدامنیشان زبانزد همه بوده است و این حقیقت نیز روشن می شود که با ورود اسلام به ایران، حجاب وارد ایران نشده است، بلکه بانوان ایران از قدیم الایام حجاب داشته اند.
در تاریخ آمده است که: هنگامی که سه تن از دختران کسری (شاهنشاه ساسانی) را به همراه غنائم فراوان نزد عمر آوردند وی دستور داد با آوازی بلند روی آنان فریاد کشند که پوشش از چهره برگیرند تا مسلمانان آنها را ببینند و خریداران بیشتر با پول زیادتری پیدا شوند. دوشیزگان ایرانی از برهنه کردن صورت خودداری کردند، و یک مشت بر سینة نماینده عمر زدند و آنان را از خود دور ساختند.
همچنین در جاهای مختلف شاهنامه سخن از زن نیکوی ایرانی و حجاب او به میان آمده است که از این اشعار استفاده می شود که زنان ایرانی از دیرباز حجاب داشته اند.
در نقشهایی که از ایران باستان برجای مانده هیچ صورت زن دیده نمی شود این نقشها نشان می دهد که زنان دارای حجاب، مخصوصاً با چادر بوده اند.
بررسیها نشان می دهد که پوشش تمام بدن در دوره های مختلف تاریخی چه نزد زنان و چه نزد مردان در ایران یک حقیقت بوده است و به هیچ وجه ایرانیان در برهنگی به سر نمی برده اند. اما این را بایستی در نظر داشت که پوشش کامل و آراسته همراه با تزئینات زنان در ایران، با پوشش چادر اسلامی متفاوت بوده است.
پوشش زنان در ایران باستان
در مورد پوشش زنان ایران باستان، مطالب زیادی در تاریخ وجود دارد. ویل دورانت درباره پوشش زنان ایران باستان و اینکه حجاب بسیار سختی در بین آنان رایج بوده است، می گوید: «زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند. هرگز به آنان اجازه داده نمی شد که آشکارا با مردان آمیزش (اختلاط) کنند. زنان شوهر دار حق نداشتند هیچ مردی را، ولو پدر یا برادرشان باشد، ببینند. در نقش هایی که در ایران باستان بر جای مانده، هیچ صورت زن دیده نمی شود و نامی از ایشان به نظر نمی رسد.»
بررسیها نشان می دهد که پوشش تمام بدن در دوره های مختلف تاریخی چه نزد زنان و چه نزد مردان در ایران یک حقیقت بوده است و به هیچ وجه ایرانیان در برهنگی به سر نمی برده اند. اما این را بایستی در نظر داشت که پوشش کامل و آراسته همراه با تزئینات زنان در ایران، با پوشش چادر اسلامی متفاوت بوده است.
ویل دورانت معتقد است نقش پوشش و حجاب زنان در ایران باستان چنان برجستهاست که میتوان ایران را منشاء اصلی پراکندن حجاب در جهان دانست.
دایرهالمعارف لاروس نیز به وجود حجاب زنان در ایران باستان اشاره میکند. در تفسیر اثنی عشری چنین آمدهاست: «تاریخ نشان میدهد که حجاب در فرس(فارس) قدیم وجود داشتهاست.»
پوشش زنان ایران باستان
منزلت زنان در عصر نوسنگی
از حدود 8 هزار سال قبل از میلاد یا دوران نوسنگی و در مرحله کشاورزی و بعد شهرنشینی، نقش زن در امور و مسائل روزمره و مسائل آسمانی مورد توجه بوده است. در اولین قطعات کوچک نقاشی شده از جنس گل پخته که به ندرت تصویر انسانی بر آنها دیده می شود، تنها نقش زن مشهود است. در فلات ایران، در هزاره های دهم و نهم ق.م زن «رب النوع مادر» یا «ایزدبانوی مادر» و «الهه باروری» است که وظیفه اصلی ِوی در طبیعت، آفرینش و زندگی است.
آنها نگهبانان آتش و سازنده ظروف سفالین و فراهم آورنده میوه طبیعی بودند. از این عصر، تعداد زیادی مجسمه سفالین از رب النوع مادر که خدای نعمت و فراوانی است، در دست است. این رب النوع در ایران ماقبل تاریخ پیداشده و همسری داشته است که در آن ِ واحد هم شوهر و هم فرزند او محسوب می شد و در اینجا می توان اساس ازدواج با محارم را در مذاهب اقوام ایرانی جستجو کرد.
در زمان باستان نیز، زنان پارسی منزلت بالایی داشتند؛ چراکه در دوران زرتشت، مقام زنان و مردان یکسان بود و زنان می توانستند به مقام قضاوت، پادشاهی و... برسند. در میان امشاسپندان (فرشتگان) زرتشتی نیز، چندین فرشته نام های مونث داشتند که از مرتبه والای زن در آن دوران حکایت دارد.
در زمان باستان نیز، زنان پارسی منزلت بالایی داشتند؛ چراکه در دوران زرتشت، مقام زنان و مردان یکسان بود و زنان می توانستند به مقام قضاوت، پادشاهی و... برسند. در میان امشاسپندان (فرشتگان) زرتشتی نیز، چندین فرشته نام های مونث داشتند که از مرتبه والای زن در آن دوران حکایت دارد
حجاب قبل از اسلام
تاریخ باستان، تاریخ نظامی و سیاسی است و تحقیق در مورد نوع پوشش و حجاب زنان این دوره، کار آسانی نیست. برای به دست آوردن دلایل محکم باید به منابع موجود از آن دوران اشاره کرد. برپایه متون تاریخی، در تمدن ها و ادیان پیشین جهان، به ویژه در سلسله های مختلف ایران باستان، در دوره ماد، هخامنشی، اشکانی و ساسانی، حجاب در میان زنان معمول بوده است و این حقیقت روشن می شود که با ورود اسلام به ایران، حجاب وارد نشده است و حجاب آنان با توجه به شرایط اقلیمی، اجتماعی، کار و پیشه، سبک و اسلوب خاص داشت.
آنچه بر صحت این ادعا گواهی دارد، نوع پوشش آنهاست که می توان آن را در دوران باستان از روی کتیبه های به جا مانده در مکان های باستانی(نقش رستم)، تحت جمشید، نقش رجب و...)، ظروف، تندیس ها و مجسمه های محافظت شده در موزه ها و در دوران بعد از اسلام از طریق منابع و کتاب های معتبر مانند شاهنامه فردوسی که آینه تمام نمای فرهنگ ایران زمین است، مشاهده کرد.
شاهنامه، کتاب ملی و حماسی ایرانیان، گرچه مملو از تاریخ حماسی و نظامی ایرانیان باستان است، اما نحوه پوشش زنان آن دوره را نیز در ابیاتی بازگو می کند. با وجود آنکه شاهنامه بیشتر به تاریخ شاهان و شرح جهانداری ها و جهانگشایی های آنان توجه دارد، گوشه هایی از تاریخ اجتماعی ایران را نیز نشان می دهد و در این میان بارها به «پوشیده رویان» در مورد زنان ایرانی اشاره می کند و چندین بار نیز به حجاب «چادر» اشاراتی دارد و نشان می دهد که زنان ما از زمان های باستان دارای چادر بوده اند.
از شاهنامه چنین برمی آید که از ابتدای تاریخ، یعنی دوران جمشید و فریدون، زنان ایران «پوشیده روی» بوده اند.
زنان اشراف؛ الگویی برای سایر زنان
تندیس های به جامانده از آن دوران، فقط حجاب زنان اشرافی را نشان می دهد که با تطبیق آثار کتبی، سنگ نوشته ها و تندیس ها و با تدبر در منابع مکتوب و آثار برجای مانده از سلسله های باستانی ایرانی، در بررسی نحوه پوشش معلوم می شود که زنان اشرافی نه تنها حجاب خود را رعایت می کردند، بلکه الگویی برای زنان طبقات پایین جامعه بودند و آنها نیز در مجالس عمومی و در منظر مردم پوشیده بیرون می آمدند.
بعضی از منابع موجود معتقدند زنان ایرانی از چادر و روبنده استفاده نمی کردند، ولی از جلوه گری ها و نمایش اندام برهنه پرهیز می نمودند. نقوش برجای مانده از سکه ها، تندیس ها و نقوش به دست آمده از زنان نشان می دهد زنان ایران باستان حجابی نداشتند، ولی پوشیدگی موی و روی، سنت و وجه امتیاز اشراف به شمار می رفته است.
هردوت و استرابون نیز هر دو پوشیدگی زنان طبقات ممتاز ایران قدیم را امری متداول می دانند و آنرا نوعی اشرافیت به شمار می آورند و تأکید می کنند که زنان طبقات دیگر از این در پرده بودن، خود را آزاد می دانستند. اما با توجه به اینکه واژه «چادر»(cvatur)در زبان پهلوی به معنی «لباس» و «پوشش» آمده است، چنین برمی آید که این واژه قبل از ساسانیان نیز کاربرد داشته است. البته مسلماً اگر چادر هم استفاده می شد، به نحو امروزی آن نبوده است.
منبع:tebyan.net
بیشتر بخوانید تا بیشتر بدانید
معنای واژه ها در ایران باستان خط و زبان در ایران باستان یادگارهای اسطورهای گاو در فرهنگ ایران آشنایی با تاریخچه شب یلدا آتش جشن سده، آتش مهر وطن است آهو نور زن هنرمند ایرانی
پیکره معروف گاو زانو زده که جامی در دست دارد به هزاره های پیش از میلاد مسیح در دوره ایلامی مربوط است، اکنون در موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری می شود
نشانه هایی از ماندگاری اسطوره های مربوط به کیش گاو و باور به نقش گاو در آفرینش، همچنان در فرهنگ امروز ایران دیده می شود.
یکی از برجسته ترین این باور ها در ایران معاصر، باور به رویش و تازه شدن در نتیجه بر زمین ریختن خون قربانی است. باوری که عارف قزوینی، شاید بی آن که بداند، در قطعه معروف "از خون جوانان وطن لاله دمیده" بازسرایی کرده است.
کاربرد نماد گاو در ایران باستان از دیرترین روزها و به اشکال مختلف دیده می شود . از یافته های سال های اخیر در گرگان و مازندران که پیکره های گاو و گاومیش ساخته شده در ۴۰۰۰ سال پیش را نشان می دهد گرفته تا پیکره معروف گاو ی که زانو زده و جام شرابی را به دست دارد و مربوط به هزاره های پیش از میلاد مسیح در دوره ایلامی در جنوب غربی ایران است. این پیکره اکنون در موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری می شود.
گاو در اسطوره های ایرانی به گفته "آلبرت جی کارنوی"، اسطوره شناسی که به بررسی تطبیقی اسطوره های ایرانی پرداخته است، نمادی از نبرد نور و تاریکی و خوبی و بدی است.
این گاو است که با شیر خود فریدون را می پروراند که بنیان گذار پادشاهی ایران است و به نمادی از قدرت گیری دوباره نور و خوبی در برابر تاریکی و بدی تبدیل می شود
به گفته آقای کارنوی، اسطوره گاو در ادامه تحول اسطوره های هندو- اروپایی و آریایی در داستان آفرینش جهان ایفای نقش می کند و می تواند بازنمایی ابرها و طوفان های باران زا باشد که آب را به جهان هدیه می دهد. نمادی که مستقیما به اسطوره های یونانی منتقل شده است.
بهار مختاریان اسطوره شناس ایرانی هم به توصیف گاو رنگین در داستان فریدون در شاهنامه به عنوان نماد ابرهای طوفان زا اشاره می کند.
در شاهنامه فردوسی گاوی که رنگین توصیف می شود در نقش دایه فریدون در غیاب پدر و مادر فریدون او را در دامنه کوه دماوند می پروراند.
این گاو است که با شیر خود فریدون را می پروراند که بنیان گذار پادشاهی ایران است و به نمادی از قدرت گیری دوباره نور و خوبی در برابر تاریکی و بدی تبدیل می شود.
خانم مختاریان می گوید در فرهنگ هند و ایرانی، گاو تصویری از ایزد ماه است همچنان که در ریگ ودا خدای ماه با صفت گاو و مرد قوی همراه است . همین تصور در اوستا هم باقی مانده که ماه از وجود بهمن ساخته شده و زاده "گو شوروان" است که به معنای روان گاو است.
در تاج های ساسانی هم نقش شاخ به همراه هلال ماه و گوی خورشید دیده می شود.
اما شاید پیش از آنچه در اوستا و افسانه های بازنویسی شده در شاهنامه دیده می شود، اسطوره گاو ریشه در آیین های زروانی و پس از آن ریشه درآیین های میترایی دارد که آیین پرستش مهر نامیده شده و از آیین های ایرانی پیش از زردشت است. میترای گاو کش گاو مقدس را قربانی می کند و از ریختن خون او بر زمین گندم می روید .
قربانی کردن گاو در باور حکمای علم اخلاق، در ایران پس از اسلام، در قالب کشتن گاو نفس به معنای رها شدن از شهوت و نفسانیت بازسازی شده است
مری بویس ایران شناس بریتانیایی به سنتی اشاره می کند که در میان بومیان در هزاره های پیش از رواج آیین زردشت وجود داشته و در آن گاو مقدس قربانی و خون آن به امید باروری بر زمین پاشیده می شده است.
مجلس قربانی شدن گاو مقدس به دست میترا در نگاره های ساسانی دیده می شود و تقریبا به همان شکل به نگاره های یونانی هم منتقل شده است.
کاوه فرخ، استاد دانشگاه بریتیش کلمبیا می گوید که پرستش سر بریده گاو در آیین های باستانی ایرانی نشانه ای از باورهای میترایی است.
گونه دیگری از اسطوره قربانی شدن گاو در نگاره دریدن گاو به دست شیر باقی مانده که کاربرد آن در نقش های تخت جمشید آن را ماندگار کرده است.
برخی صاحب نظران مانند رضا مرادی غیاث آبادی، دریدن گاو به دست شیر را نشانه ای از تفسیر نجومی ظاهر شدن نشانه های بهار و تابستان در صورت های فلکی دانسته اند.
معنای اسطوره ای گاو همچنان اهمیت خود را در فرهنگ عامیانه مردم ایران حتی تا پس از اسلام هم حفظ کرده است.
نماد گاو در ادبیات عامیانه ایران و در داستان هایی مانند ماه پیشانی، در همان تمثیل بارور کننده و زاینده آن حفظ شده است
بهار مختاریان
حکیم سنایی غزنوی، شاعر اوایل قرن ششم هجری که در خراسان می زیست و هنر او در آمیختن دانش مردم شناسی و حکمت، سرمشقی برای جلال الدین رومی بلخی بود، در سروده خویش به رواج باور به گاو در میان مردم اشاره می کند:
گاو را دارند باور در خدایی عامیان
نوح را باور ندارند از پی پیغمبری
مطالعه انجام گرفته توسط بهار مختاریان نشان می دهد که در ادبیات عامیانه ایران و در داستان هایی مانند ماه پیشانی، نماد گاو در همان تمثیل بارور کننده و زاینده آن حفظ شده است.
کارل گوستاو یونگ، روانشناس برجسته، در کتاب قهرمان خود به تحلیل روان کاوانه قربانی شدن گاو به دست میترا در فرهنگ ایرانی می پردازد و آن را نشانی از قربانی کردن جسم و شهوت برای دست یافتن به تعالی روح و یکی شدن با روح آفرینش می داند.
داریوش برادری پژوهش گر روانکاوی هم ادامه یافتن باور به قربانی شدن برای رسیدن به آرمان ها در فرهنگ ایرانی را بازتابی از باور به ضرورت گذشتن از جسمانیت و تمایلات دنیوی برای رسیدن به اتحاد با ایزد برای دگرگون کردن جهان می داند.
به باور آقای برادری، قربانی کردن گاو در باور حکمای علم اخلاق، در ایران پس از اسلام، در قالب کشتن گاو نفس به معنای رها شدن از شهوت و نفسانیت بازسازی شده است.
اسطوره کشته شدن گاو در هنر ایرانی تا نقاشی های دوره قاجار به طور مستقیم یا غیر مستقیم به کار برده شده است و عباس احمدی پژوهشگر ایرانی حتی کاربرد نماد شمشیر و خونی که لاله ها از آن می رویند را در پرچم ایران نوعی روایت تازه از همان اندیشه کهن می داند.
نقشی که پیش از این در نماد شیر و خورشید هم به نوعی باز سازی می شد.
منبع:iranvij.ir
بیشتر بخوانید تا بیشتر بدانید
معنای واژه ها در ایران باستان آهو نور زن هنرمند ایرانی خط و زبان در ایران باستان آشنایی با تاریخچه شب یلدا آتش جشن سده، آتش مهر وطن است اسکندر مقدونی، ایرانی بود؟!