فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

تفریحات قدیمی تهرانی ها



تفریحات قدیمی,تفریحات قدیمی تهرانی ها ,سرگرمی های مردم تهران

تفریحات قدیمی تهرانی ها
پیش از مشروطه تمام تعطیلى هاى عید و عزا(به استثناى تعطیلات نوروز) با حساب قمرى تعیین مى شد و بیشتر جنبه مذهبى داشت. مهمترین رویداد مذهبى عید قربان بود که هنوز هم به اهمیت خود باقى است.
تنها در آن ایام عید قربان یک هفته تعطیل مى شد. از عید قربان تا عید غدیر که به سلسله جلیله سادات تعلق دارد و در طول این یک هفته مردم مشغول گردش و مهمانى مى شدند. بازار تک و توک باز مى ماند. اداراتى هم که وجود نداشت، فقط پستخانه و تلگرافخانه مرتب کار مى کرد. مکتب خانه ها هم غالباً یک هفته تعطیل مى کردند؛ چون معتقد بودند که تحصیل میان دو تعطیلى میمنت ندارد.

در تهران قدیم، همانند هر دوره تاریخی دیگری از تاریخ، مردم به موازات فعالیت‌های اجتماعی و شغلی شان دارای تفریحات و سرگرمی‌هایی بودند که با آنها اوقات فراغت خود را پر می‌کردند.


خربازی یا خرسواری
یکی از سرگرمی های مردم تهران قدیم، خربازی (خرسواری، یابوسواری) بود که جوانان شیفته اش بودند. این بازی و تفریح منحصرا مخصوص داش مشدی های خوش پوش بود که در مکان هایی چون خیابان علاءالدوله (فردوسی)، دولاب (قریه ای در شرق تهران) دوشان تپه (خیابان ژاله) و مزرعه امین الملک (حوالی راه آهن) به تفریح و مسابقه می پرداختند و تعداد زیادی از مردم ساعت ها محو تماشای خرسواری می شدند.


این چهارپایان فقط جهت سواری تربیت شده که همه آنها از میان اصیل ترین و تیزفهم ترین خرها و یابوها بودند. همه چهارپایان چه کوچک و چه بزرگ برای مسابقه و تفریح به پالان هایی ظریف از جنس مخمل با افسارهایی مزین به نقره، گل میخ نقره و با زنگوله های فراوان آرایش شده بودند.
همچنین دست، پا و دم آنها را حنا می بستند و سم هایشان را به رنگ سیاه درمی آوردند و از پیشانی بند و مگس پران (رشته چرمی که برای رفع مگس جلو صورت چهارپایان آویخته) برای زینت بخشیدن به این حیوانات استفاده می کردند.


خر و یابوسواران نیز موقع سواری با بهترین لباس ها در میان مردم ظاهر می شدند. با لباده های بلند از ماهوت مخمل و رداهای رالی، کپنک های نمدی، شال ابریشمی و گیوه های آجیره در برابر چشمان صدها تماشاچی در عصرها و روزهای تعطیل از حاشیه خیابان و مکان های مذکور بالا و پایین می رفتند.


ترنا، بازی همه‌گیر
در بین تفریحات ترنا بازی گستردگی و جاذبه بیشتری داشت و امکان شرکت آن برای همه و در هر مکانی وجود داشت و بخشی از وقت مردان و پسران را در روزهای تعطیل پر می کرد.


خیمه شب بازی
خیمه شب بازی یا تئاتر عروسکی یکی دیگر از تفریحات مدرنی بود که در دوره قاجاریه در تهران رواج یافت و استفاده از آن به صورت یکی از تفریحات مورد علاقه مردم درآمد.


گردش در باغ ها
مردم در روزهای تعطیل عازم باغ ها و سایر گردشگاه های تهران نظیر چشمه علی ، دوشان تپه ، پس قلعه ، عشرت آباد، میدان باغ شاه و... می شدند تا ساعاتی از روز را در هوای آزاد و فضایی سبز بگذرانند. طی روز وقت خود را بیشتر با بازی های دسته جمعی مثل الک دولک ، یک پی دوپی ، دوک بازی و... می گذراندند و در این میان ، مارگیرها هم جای خاصی داشتند و با استفاده از مارهای بزرگ که نیش آنها کشیده شده بود به اجرای نمایش هایی سرگرم کننده می پرداختند.

 

تفریحات قدیمی,تفریحات قدیمی تهرانی ها ,سرگرمی های مردم تهران

 تفریحات زنانه
در نظام اجتماعی تهران قدیم، زنان دارای نقش چندان فعالی در هیچیک از امور نبودند و به همین جهت جای چندانی در تفریحات نداشتند جز آن دسته از زنان که با خانواده خود به زیارت اماکن متبرکه می رفتند. زنان هیچگونه وسیله تفریحی نداشتند، بلکه آنها هم دارای یک سری وسایل و امکاناتی برای پر کردن فراغت خود بودند که از آن جمله می توان به برگزاری مجالس روضه خوانی زنانه در منزل، شرکت در مجالس روضه خوانی و مجالس قرائت قرآن و حدیث اشاره نمود.


جز این رفت و آمدهای زنانه و دور هم نشستن در ساعات مختلف روز یکی از وسایلی بود که وقت زنان را پر می کرد و طی این نشست و برخاستهای زنانه، فرصت مناسبی بود تا زنان بتوانند طرز پخت انواع غذاها و شیرینی ها، شیوه تهیه ترشیجات و مرباجات و نحوه دوخت و دوز را از هم یاد بگیرند. در این جلسات غیبت کردن از دیگران و بزرگ کردن معایب انان، یا افشای اسرارشان حلاوت خاصی داشت.


بازار فالگیری و توسل به جادو و جنبل هم در بین زنان گرم بود. زنان فالگیر با مبطلات و محملات خود زنان ساده لوح را سر کیسه می‌کردند مقداری آت و آشغال به عنوان طلسم و بخت گشا و... به آنها می‌فروختند. اما هر چه بود، زنان خانه دار از فالگیرها استقبال خوبی می‌کردند. عده‌ای از فالگیران، فروشنده لوازم آرایش و جواهرات بدلی نیز بودند و به هر خانه‌ای که پا می‌گذاشتند علاوه بر فالگیری مقداری کالا نیز می‌فروختند که این زنان نزد عوام به کولی و غربتی شهرت داشتند و حداقل زیرو رو کردن بساط آنها جزو تفریحات زنان بود.


 تفریح مردانه
قهوه خانه ها در ایام تعطیل پاتوق کاسب ها مى شد که جولانگاه درویش سخنور، نقال، لوطى عنترى و شعبده باز بود. مهمترین قهوه خانه هاى آن روز تهران یکى قهوه خانه باغ ایلچى و دیگرى باغچه حیاط شاهى معروف به باغچه على جان بود. قهوه خانه باغ ایلچى در اواخر بازار عباس آباد میان گذر لوطى صالح و گذر قاسم خان و همان محل سابق سفارت روس که «گریبایدوف» وزیر مختار وقت روس در زمان فتحعلى شاه را در آنجا کشتند از آن روز به نام باغ ایلچى خوانده مى شد. این باغ بزرگ چند هزار متر فضاى مشجر داشت، شب و روز دایر بود.

تفریحات قدیمی,تفریحات قدیمی تهرانی ها ,سرگرمی های مردم تهران

 

در ایام عید دسته خیمه شب بازى در آن راه مى انداختند و جز زن ها تمام طبقات به آنجا مى رفتند و به قدرى این گردشگاه شهرت پیدا کرده بود که بعضى از شب ها عید ناصرالدین شاه و دامادش مجدالدوله با کلاه نمدى و پستک و لباس مبدل به تماشاى این گردشگاه مى آمدند.
در این قهوه خانه چایى جفتى سه شاهى، قلیان دانه اى صد دینار، ترش(لیموى دم کرده) و گل گاوزبان استکانى صد دینار و ناهار چلوخورشت پانزده شاهى بود. دیگر قهوه خانه معروف تهران قدیم، باغچه على جان(حیاط شاهى) واقع در عودلاجان که آنجا هم در میان رندان شهرت داشت و ایام تعطیل مرکز ارباب ذوق بود.


وقتی سینما آمد
سینما در بدو ورود به تهران تفریح خاص اعیان و اشراف بود و مردم عادی امکان استفاده از آن را نداشتند. اولین فیلمی که به ایران آمد و در دارالخلافه نمایش داده شد، فیلم مسافرت مظفرالدین شاه به اروپا بود که به وسیله میرزا ابراهیم خان عکاس باشی نمایش داده شد.


خودداری خانواده ها از بردن کودکان به سینما و کنجکاوی و علاقه کودکان برای تماشای این پدیده جادویی امکان پیدایش جعبه نمایشی به نام شهرفرنگ را فراهم کرد که دارندگان آن با حرکت در کوچه ها و در برابر رقمی ناچیز عکس های رنگینی را که معمولا از پشت جلد مجلات خارجی جدا و به هم چسبانده شده بود به کودکان نشان می دادند.

شهرفرنگ ، جعبه ای چوبی یا فلزی بود که یک یا چند عدسی بر بدنه یا بالای آن تعبیه شده بود و علاقه مندان می توانستند از طریق آن عکس های داخل شهر فرنگ را ببینند و صاحب این جعبه هم داستانی را که براساس عکس های داخل جبعه ساخته بود با صدای بلند برای بینندگان تعریف می کرد.


منابع :

تبیان،سیمرغ

آسمونی،جام جم



بیشتر بخوانید تا بیشتر بدانید

حقوق زنان در دوره ی هخامنشی 10 خانواده قدرتمند در طول تاریخ (+عکس) آموزش در ایران باستان بانوان نامور تاریخ ایران زمین داستان های عجیب آخوند مظفرالدین شاه (+عکس) سیاست اقتصادی هخامنشیان

چرا مغولان به ایران تاختند؟



حمله مغول به ایران,حمله چنگیز خان مغول به ایران, علل حمله مغول به ایران

چرا مغولان به ایران تاختند؟
هجوم مغولان به عنوان یکی از مهمترین حادثه های تاریخ ایران ، تمامی ارکان و بنیانهای سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی ان روزگاران ایران را تحت تاثیر خویش قرارداد و نقطه عطفی شد که اهمیت خود را تا به سده های اتی حفظ نمود. به عبارتی این حادثه ، نوسان و دگرگونی بسیاری را در مسیر تاریخ سبب گردید و درهر زمینه از تاریخ نقش موثر و قابل تامل ایفا نمود.

 

قدرت گیری مغولان به سرکردگی چنگیز
وقتی تموچین، سرکرده یک تیره از این طوایف با پیروزی بر اقوام مجاور، اندک اندک تمامی اقوام مغول را تحت فرمان درآورد، از جانب سرکردگان قبایل قوم ، خان بزرگ خوانده شد.
از طرفی چنگیز خان، که در مدت زمانی کوتاه هیبت و خشونتش مایه وحشت تمامی نواحی مجاور شد، به عنوان خان محیط یا خان اعظم، فرمانروای همه این طوایف شد.


به طوری که چندی بعد نیز قبایل اویرات و قنقرات را به اطاعت درآورد و بدین گونه خان اعظم سایر قبایل اطراف را به جنگ یا به صلح زیر فرمان خویش گرفت و با برقرار ساختن قانون عدالت - یاسای چنگیزی - اتحاد مستحکمی را بین آنها برقرار ساخت.


از آن پس، چنگیز خان فرمانروای بلا منازع تمام سرزمینهای مشرق مغولستان بود که البته او کسی نبود که به این میزان بسنده کند و پیش از الزام اطاعت مغولهای غربی، دست از جنگجویی با سرکردگان طوایف بردارد.


به زودی تموچین خان بزرگ، سرزمین ختای را تسخیر کرد و التون خان پادشاه آنجا را کشت؛ در چین شمالی به تاخت و تاز پرداخت و پکن را تسخیر کرد؛ طوایف اویغور را به اظهار اطاعت وا داشت؛ کوچلک خان، سر کرده قبایل نایمان را که بر اراضی اقوام قراختای تسلط یافته بود، از آنجا بیرون راند و بدین گونه با خوارزمشاه که حدود شرقی قلمرو خود را به این نواحی رسانده بود، همسایه شد و مرز مشترک پیدا کرد.

 

روابط تجاری ناکام تجاری
چنگیز خان، ایجاد رابطه با سلطان خوارزم را وسیله ‏ای برای برقراری تجارت بین دو دولت می دانست. به طوری که نخستین سفیر سلطان خوارزم در جلوی دروازه پکن به حضور خان رسید و بر ضرورت توسعه مناسبات تجاری بین مغول و قلمرو سلطان تأکید کرد و آن را لازمه توسعه مناسبات دوستانه و صلح آمیز اعلام نمود.

 

در جریان سفر هیئت بازرگانی مغولان که از میان مسلمانان انتخاب شده بودند، قتل عام همگی این تجار و سوء تدبیرهای بعدی سلطان خوارزمشاه ، جنگ بین دو کشور را اجتناب ناپذیر ساخت.

 

حمله مغول به ایران,حمله چنگیز خان مغول به ایران, علل حمله مغول به ایران

 حمله ی مغولان به ایران
خان مغول از سوء رفتار و بی رسمی سلطان خوارزمشاه به خشم آمده در 614 ق / 1217 م، ایران را مورد تهاجم قرار داد.مغولان به هر دیار که وارد می‏شدند به کشتار نفوس، غارت اموال و ویرانی کامل شهر و آبادیها می‏پرداختند.


زمینه‌ها و علل حمله مغول به ایران
1-همجواری مغولان و خوارزمشاهیان با نابود شدن قراختائیان توسط سلطان محمد خوارزمشاه.
2-قتل عام کاروان تجاری مغول در شهر اترار توسط غایرخان حاکم آنجا  به دستور سلطان محمد.
3-توجه شدید مغولان به امر تجارت و نفوذ در غرب و مانع تراشی خوارزمشاهیان.
4-دشمنی دیرینه بین خلافت عباسی و سلطان محمد که باعث شد خلیفه چنگیزخان را علیه سلطان تحریک کند.


چگونگی حمله مغول به ایران
چنگیزخان پس از تثبیت قدرت خود برای شروع باب تجارت و دوستی با ایران عده‌ای بازرگان به ایران فرستاد ولی هنگامی که سفیران چنگیز وارد شهر اترار شدند تا پیام او را تسلیم کنند، غایرخان حاکم آنجا در مالشان طمع کرده به بهانه جاسوسی آن‌ها را زندانی کرد و از سلطان محمد درخواست قتل آن‌ها را کرد.

 

سلطان بدون تفکر دستور مصادره اموال و قتل آنان را صادر کرد. چون خبر به چنگیز رسید درخواست تسلیم حاکم را کرد ولی سلطان قاصد او را نیز کشت. لذا چنگیزخان همراه امرا و پسرانش عازم جنگ شد. او اترار را تصرف و اموال مردم غارت و غایرخان کشت. سپس شهرهای ماوراءالنهر مثل بخارا، سمرقند، ترمذ، جند، خجند، فناکت و ... یکی پس از دیگری با قتل و غارت گشود و جوانان را به سپاه و اهل حرفه و صنعت را به مغولستان فرستاد.


بیشتر شهرها، آبادی‌ها، مزارع، اماکن، راه‌ها، بازارها تخریب و در نتیجه تجارت، کشاورزی و صنعت نابود شد، اموال و دارایی‌های ایران غارت شد، بر اثر کشته شدن مردان بسیاری مناطق خالی از سکنه شده، علمای بسیاری کشته شدند.


پس در تعقیب سلطان محمد عازم خراسان شدند و مرو، طوس، خبوشان، بلخ، هرات و نیشابور را تصرف کردند. سلطان محمد از طریق مازندران به جزیره آبسکون گریخت. مغولان مناطق دیگر ایران را تصرف و عازم فتح خوارزم و تعقیب سلطان جلال الدین شده ولی جلال الدین از آب سند گذشت و به هند رفت لذا چنگیزخان به غزنین برگشت و قتل و غارت و ویرانی بسیار کرد و سپس به مغولستان رفت. جلال الدین دو سال بعد از هند برگشت تا آن‌ها را شکست دهد اما خلیفه او را همراهی نکرد و در 628 در میافارقین کشته شد.


پیامدهای حمله مغول به ایران
بر اثر حمله مغول زیان‌های مادی و معنوی بسیاری به ایران وارد شد و به قول جوینی:
 «آمدند و کندند و سوختند و کشتند و بردند و رفتند».
بیشتر شهرها، آبادی‌ها، مزارع، اماکن، راه‌ها، بازارها تخریب و در نتیجه تجارت، کشاورزی و صنعت نابود شد، اموال و دارایی‌های ایران غارت شد، بر اثر کشته شدن مردان بسیاری مناطق خالی از سکنه شده، علمای بسیاری کشته شدند، جوانان به سپاه برده شدند و اهل حرفه و صنعت به مغولستان انتقال یافتند و قلمرو سیاسی ایران مدت‌ها تحت حاکمیت بیگانگان قرار گرفت.
منبع:tebyan.net



بیشتر بخوانید تا بیشتر بدانید

حقوق زنان در دوره ی هخامنشی 10 خانواده قدرتمند در طول تاریخ (+عکس) آموزش در ایران باستان بانوان نامور تاریخ ایران زمین داستان های عجیب آخوند مظفرالدین شاه (+عکس) سیاست اقتصادی هخامنشیان

بانوان نامور تاریخ ایران زمین



بانوان نامور تاریخ ایران زمین

تاریخ ایران,تاریخ باستان ایران,شخصیت های تاریخی ایرانن

یوتاب: سردار زن ایرانی که خواهر آریوبرزن سردار نامدار ارتش شاهنشاهی داریوش سوم بوده است. وی درنبرد با اسکندر گجستک همراه آریوبرزن فرماندهی بخشی از ارتش را بر عهده داشته است او در کوههای بختیاری راه را بر اسکندر بست.

ولی یک ایرانی راه را به اسکندر نشان داد و او از مسیر دیگری به ایران هجوم آورد. از او به عنوان شاه آتروپاتان (آذربایجان) در سالهای ٢٠ قبل از میلاد تا ٢٠ پس از میلاد نیز یادشده است. با اینهمه هم آریوبرزن و هم یوتاب در راه وطن کشته شدند و نامی جاوید از خود برجای گذاشتند.

آرتمیز: نخستین و تنها زن دریاسالار جهان تا به امروز. او به سال ۴٨٠ پیش از میلاد به مقام دریاسالاری ارتش شاهنشاهی خشیارشاه رسید و در نبرد ایران و یونان ارتش شاهنشاهی ایران را از مرزهای دریایی هدایت می کرد. تاریخ نویسان یونان او را در زیبایی – برجستگی و متانت سرآمد همه زنان آن روزگار نامیده اند. آرتمیس نیز درست می‌باشد.

آتوسا: ملکه بیش از ٢٨ کشور آسیایی در زمان امپراتوری داریوش. هرودوت پدر تاریخ از وی به نام شهبانوی داریوش بزرگ یاد کرده است و آتوسا را چندین بار در لشگرکشی ها داریوش یاور فکری و روحی داریوش دانسته است. چند نبرد و لشگر کشی مهم تاریخی ایران به گفته هرودوت به فرمان ملکه آتوسا صورت گرفته است.

آرتادخت: وزیر خزانه داری و امور مالی دولت ایران در زمان شاهنشاهی اردوان چهارم اشکانی. به گفته کتاب اشکانیان اثر دیاکونوف روسی خاور شناس بزرگ او مالیات ها را سامان بخشید و در اداره امور مالی خطایی مرتکب نشد و اقتصاد امپراتوری پارتیان را رونق بخشید

آزرمی دخت: شاهنشاه زن ایرانی در سال ۶٣١ میلادی. او دختر خسرو پرویز بود که پس از ”گشتاسب بنده” بر چندین کشور آسیایی پادشاهی کرد. آذرمیدخت سی و دومین پادشاه ساسانی بود. واژه این نام به چم (معنی) پیر نشدنی و همیشه جوان است.

آذرآناهید: ملکه ملکه های امپراتوری ایران در زمان شاهنشاهی شاپور یکم بنیانگذار سلسله ساسانی. نام این ملکه بزرگ و اقدامات دولتی او در قلمرو ایران در کتیبه های کعبه زرتشت در استان فارس بارها آمده است و او را ستایش کرده است. (٢۵٢ ساسانیان)

پرین: بانوی دانشمند ایرانی. او دختر کیقباد بود که در سال ٩٢۴ یزدگردی هزاران برگ از نسخه های اوستا را به زبان پهلوی برای آیندگان از گوشه و کنار ممالک آریایی گردآوری نمود و یکبار کامل آنرا نوشت و نامش در تاریخ ایران زمین برای همیشه ثبت گردیده است. از او چند کتاب دیگر گزارش شده است که به احتمال زیاد در آتش سوزی های سپاه اسلام از میان رفته است.

زربانو: سردار جنگجوی ایرانی. دختر رستم و خواهر بانو گشسب. او در سوار کاری زبده بوده است که در نبردها دلاوری ها بسیاری از خود نشان داده است. تاریخ نام او را جنگجویی که آزاد کننده زال – آذربرزین و تخوار از زندان بوده است ثبت کرده.

فرخ رو: نام او به عنوان نخستین بانوی وزیر در تاریخ ایران ثبت شده است وی از طبقه عام کشوری به مقام وزیری امپراتوری ایران رسید

کاساندان: پس از شاهنشاه ایران او نخسین شخصیت قدرتمند کشور ایران بوده است. کاساندان تحت نام ملکه٢٨ کشور آسیایی در کنار همسرش کورش بزرگ حکمرانی می‌کرده است. مورخین یونانی (گزنفون) از وی ا نیکی و بزرگ منشی یاد کرده است.

گردآفرید: یکی دیگر از پهلونان سرزمین ایران. تاریخ از او به عنوان دختر گژدهم یاد می‌کند که بالباسی مردانه با سهراب زور آزمایی کرد. فردوسی بزرگ از او به نام زنی جنگجو و دلیر از سرزمین پاکان یاد می‌کند.

آریاتس: یکی از سرداران مبارز هخامنشی ایران در سالهای پیش از میلاد. مورخین یونانی در چند جا نامی کوتاه از وی به میان آورده اند.

گردیه: بانوی جنگجوی ایرانی. او خواهر بهرام چوبینه بود. فردوسی بزرگ از او به عنوان همسر خسرو پرویز یاد کرده که در چند نبرد در کنار شاهنشاه قرار داشته است و دلاوری بسیاری از خود نشان داده است. (ساسانی ٣۴٨ + شاهنامه فردوس )

هلاله:  پادشاه زن ایرانی که به گفته کتاب دینی و تاریخی بندهش  (٣٩١ یشتها ۱+۲۷۴ یشتها ۲) کیانیان بر اریکه شاهنشاهی ایران نشست. از او به عنوان هفتمین پادشاه کیانی یاد شده است که نامش را “همایچهر آزاد” (همای وهمون) نیز گفته اند. او مادر داراب بود و پس از “وهومن سپندداتان” بر تخت شاهنشاهی ایران نشست. وی با زیبایی تمام سی سال پادشاه ایران بود و هیچ گزارشی مبنی بر بدکردار بودن وی و ثبت قوانین اشتباه و ظالمانه از وی به ثبت نرسیده است.

پوران دخت: شاهنشاه ایران در زمان ساسانی. وی زنی بود که بر بیش از ١٠ کشور آسیایی پادشاهی می‌کرد. او پس از اردشیر شیرویه به عنوان بیست و پنجمین پادشاه ساسانی بر اریکه شاهنشاهی ایران نشست و فرامانروایی نمود.

شیرین: شاهزاده ارمنی. ارمنستان یکی از شهرهای کوچک ایران بود و شاه ارمنستان زیرا نظر شاهنشاه ایران. خسرو پرویز و شیرن حماسه ای از خود ساختند که همیشه در تاریخ ماندگار ماند. شیرین از خسرو ۴ فرزند به نامهای نستور – شهریار – فرود و مردانشه بدنیا آورد که هر چهار فرزند وی در زندان کشته شدند.

پس او سر بر بالین (جسد بی جان) خسرو نهاند و با خوردن زهری عشق اش به خسرو را جاودانه ساخت و هردو جان باختند.

بانو گشنسب: دختر دیگر رستم – خواهر زربانوی دلیر. نام بانو گشسب جنگجو در برزونامه و بهمن نامه بسیار آمده است. یکی از مشهورترین حکایت های او نبرد سه گانه فرامرز – رستم و بانوگشسب است. او منظومه ای نیز به نام خود دارد که هم اکنون نسخه ای از آن در کتابخانه ملی پاریس و در کتابخانه ملی بریتانیا موجود است.

منبع:zarandi.persianblog



بیشتر بخوانید تا بیشتر بدانید

حقوق زنان در دوره ی هخامنشی 10 خانواده قدرتمند در طول تاریخ (+عکس) آموزش در ایران باستان ارتش هخامنشی چگونه بود؟ داستان های عجیب آخوند مظفرالدین شاه (+عکس) سیاست اقتصادی هخامنشیان

سیاست اقتصادی هخامنشیان



هخامنشیان,سلسله هخامنشیان,تاریخ هخامنشیان

سیاست اقتصادی هخامنشیان
هخامنشیان، یکی از سلسله‌های پادشاهی در دوران پیش از اسلام بودند. داریوش اول، سومین پادشاه هخامنشی بود که در دوران حکومت خود، سیاست‌های اقتصادی متعددی را به‌کار گرفت.
بسیاری از این سیاست‌ها در دنیای آن روز، سیاست‌هایی مترقی و بدیع محسوب می‌شدند. همچنین ضعف‌هایی که این سیاست‌ها در کنترل تورم و بالا نگه داشتن قدرت خرید مردم داشت، در افول هخامنشیان موثر بود.
در عصر هخامنشیان و به‌ویژه در دوران داریوش اول، نظام اقتصادی به گونه‌‌ای سامان‌یافته بود که دولت هرگز با «مشکلات مالی» برخورد نمی‌‌کرد و در عین حال طبقات مختلف مردم نیز تحت فشار سنگین نبودند. نکته درخور توجه دیگر در تنظیم سیاست‌های اقتصادی عصر داریوش، تعیین «منبع خراج» از سوی حاکم پس از مشورت با حاکمان ایالت‌ها بود.

داریوش نخستین کسی است که دفتر دولتی خراج‌گذاری را منتشر کرد. او فهرست خراج همه ایالت‌ها را مشخص و منتشر کرد تا همه ایالت‌ها از میزان خراج اطلاع داشته باشند.
سیاست اقتصادی سلاطین هخامنشی
محدوده فرمانروایی هخامنشیان در زمان داریوش، به بیست ایالت یا ساتراپی تقسیم شد و در رأس هر ایالت، یک فرمانروا قرار گرفت. همچنین به‌منظور توسعة بازرگانی و ایجاد ارتباط بین ایالات و نیز برای تأمین هدف‌های راهبردی، جاده‌های بزرگی ساخته شد که از آن جمله می‌توان به جادهء شاهی اشاره نمود که افسوس cephesel را به شوش متصل می‌کرد.

جاده‌ای دیگر، بابل را به هندوستان مربوط می‌کرد. داریوش هخامنشی، همچنین، شبکة جاسوسی وسیعی پدید آورد که کار‌های ساتراپ‌ها و فرماندهان نظامی را زیر نظر می‌گرفت.
سیاست‌های مالی
از مدارک و اسناد گرانب‌هایی که به دست آمده به‌خوبی پیداست که از اواخر دورة داریوش به بعد، سلاطین هخامنشی فقط در اندیشة گردآوری مالیات و انباشتن شمش‌های زر و سیم در گنجینه‌های خود بودند.

آنها از سیاست توأم با نرمش و گذشت کوروش پیروی نمی‌کردند و مطلقاً در فکر بهبود حیات اقتصادی کشاورزان و دیگر طبقات زحمتکش نبودند. در حالی که هزینة خوراک و پوشاک و مسکن و دیگر ضروریات زندگی از اواخر عهد داریوش قوس صعودی طی می‌کرد، درآمد و مزد طبقات مثمر و فعال جامعه همچنان ثابت بود و به این ترتیب روزبه‌روز از قوة خرید اکثریت کاسته می‌شد.

بدون تردید اگرسلاطین هخامنشی پول‌های کلانی را که به نام مالیات از ملل خاورمیانه گرفته بودند، در راه عمران و آبادی و کمک به طبقات فعال جامعه به مصرف می‌رسانیدند، مۆدیان مالیاتی مجبور نمی‌شدند با نرخ صدی چهل از بانکداران پول قرض کنند. ادامة‌همین سیاست غلط اقتصادی به شورش و قیام بابل و مصر د دیگر کشور‌های خاورمیانه منتهی شد و زمینه را برای پیروزی سیاست اسکندر فراهم گردانید.
بسیاری از این سیاست‌ها در دنیای آن روز، سیاست‌هایی مترقی و بدیع محسوب می‌شدند. همچنین ضعف‌هایی که این سیاست‌ها در کنترل تورم و بالا نگه داشتن قدرت خرید مردم داشت، در افول هخامنشیان موثر بود
اگر داریوش سوم و پادشاهان پیش از او به جای گرآۆری شمش‌های طلا در خزانه‌های شوش، تخت جمشید، پاسارگاد، دمشق و هگمتانه، و ظلم و ستم بر ملل تابع، از سیاست ارفاق آمیز کورش پیروی می‌کردند، اسکندر فکر تجاوز به خاک ایران را به خود راه نمی‌داد.

به‌طوری که از کتیبه‌های میخی مکشوفه بر می‌آید، حکومت هخامنشی از دورة داریوش به بعد، اخذ مالیات و خراج نواحی مختلف کشور را به مقاطعه‌کارانی نظیر آگیی و پسران و موراشو و پسران و عده ای دیگر واگذار می‌کرد و این مقاطعه‌کاران، خراج هر محل را به پول نقره گرد می‌آوردند و به خزانة شاهی تحویل می‌دادند.
دستمزد در زمان هخامنشی
لوح‌های به دست آمده در تخت جمشید، از نظام دست‌مزدها در زمان دایوش اطلاعات جالبی به دست می‌دهد. طبقه‌بندی دست‌مزدها بسیار غنی و از جهاتی چنان «مدرن» است که گاه پیش‌رفته‌تر از امروز به نظر می‌آید.
در دوران هخامنشی، دادوستد و پرداخت مواجب و مزد کارگران و صنعت‌گران بیش‌تر «جنسی» بود و  «گوسفند» پایه و میزان پرداخت بوده است. هم‌چنین، مقداری از آن را به «شکل» و بقیه را به تناسب مزد، گوسفند داده‌اند یا آن را فقط با پول رایج هخامنشی یعنی «شکل» پرداخته‌‌اند.

هخامنشیان,سلسله هخامنشیان,تاریخ هخامنشیان

«کارمندان دیوانی» نیز دو رده بسیار متفاوت داشته‌اند. اول اربابان و آزادان، دوم خدمت‌کاران و پادوها. مزد کارگران به‌طور عمده به صورت «جنسی» پرداخت می‌‌شد و پایه اصلی محاسبه آن «جو» (به‌عنوان سکه) و حداقل مزد یک مرد، 3 (سه) «بن» جو در ماه بود.

یک «بن» برابر با ده «دقه» و هر دقه برابر با، هم حجم 97.0 لیتر جو (تقریبن معادل یک کیلوگرم جو) بود. بنابراین یک «دقه» نزدیک به هم حجم یک لیتر جو می‌‌شد که به زحمت از آن نیم کیلو نان می‌‌پختند. پایین‌‌ترین سطح حقوق، یعنی هم حجم 30 لیتر جو در ماه، به خدمت‌کارها و پادوها تعلق می‌‌گرفت که با دست‌مزد «کارگران خارجی» هم‌‌سطح بوده است. از این کارگران که از لیکیه، تراکیه و یا از بلخ می‌‌آمدند، بیش‌تر برای برداشت محصول استفاده می‌‌شد.
همه کارگرانی که حداقل جیره را می‌‌گرفتند، به عناوین و مناسبت‌های گوناگون «اضافه درآمد» داشتند. به‌طور منظم، شاید هر دو ماه یک بار «پاداش» دریافت می‌کردند که اغلب هم حجم یک لیتر جو و نیم لیتر نوشیدنی بود. به این پاداش‌ها باید جیر‌‌ه‌‌ای را که «دیوان اداری» به نام «کمک شاهانه» به کارگران می‌‌داد، افزود.

تقسیم این کمک‌ها به عهده سرپرست ویژه‌‌ای بود که «مفتش» خوانده می‌‌شد. میزان دریافتی گروهی از حقوق‌‌بگیران رده‌‌های بالا، چشم‌‌گیر بود و از همه بالاتر دریافتی «رییس تشریفات» بود که همه «تشکیلات دیوانی پارس» یعنی هسته مرکزی حکومت ایران، را زیر نظر داشت. حقوق ماهانه او، عبارت از هم حجم 5400 لیتر جو، 2700 لیتر نوشیدنی و 60 راس بز یا گوسفند بود.
مالیات در ملل تابعه
پس‏ازآنکه حوزه قدرت هخامنشیان وسعت گرفت، کم‏کم، پارسیان یعنى قوم فرمانروا از پرداخت باج معاف گردیدند؛ ولى به عوارض مالیاتى ملل تابعه، از دوره داریوش به بعد افزوده شد. به باج شهرستان پهناور ماد که به 450 قنطار  برآورده شده بود، صد هزار گوسفند و پنجاه هزار اسب نسائى (براى شاه) افزودند.
شوش و سرزمین کاشیها 300 قنطار مى‏پرداخت، ارمنستان تا سرزمین کنار دریاى سیاه 400 قنطار.

این شهرستانها سالیانه 20 هزار کره اسب نسائى براى مهرگان نزد شاه مى‏فرستادند. همچنین سایر شهرستانها برحسب وسعت و قدرت اقتصادى مالیات خود را مى پرداختند، بطورى که اگر مالیاتهاى سنگین آن دوره را مورد مطالعه قرار دهیم به این نتیجه مى‏رسیم که از شهرستانهاى مختلف همواره نهرى از سیم به مرکز امپراتورى روان بود که هرودت مبلغ آن را به 9880 «قنطار اوبویى» به شمار آورد.
 تورم
چون مالیات‌های سنگین را از زر و سیم می‌گرفتند، عدة کثیری از ملکداران که قادر به پرداخت باج نبودند ناچار برای تهیة سیم و زر املاک خود را نزد وام دهندگان به گروگان می‌دادند.

ادامة این سیاست از طرف سلاطین و زمامداران حکومت هخامنشی ، موجب پیدا شدن تورم و بالا رفتن قیمتها و فقر مردم زیر دست گردید. یک سند مالیاتی در خزانة تخت جمشید پیدا شده که حاوی بقایای مالیاتی بانویی است که قسمتی از مالیات خود را پرداخت کرده است. به‌موجب این سند، تتمة آن را داده و مفاصا حساب گرفته است.

از مفاد این لوحه می‌توان دریافت که سکه با قطعات نقره که پرداخت شده، سه درجه یا بیشتر بوده، و این درجه بندی برحسب خالص بودن یا خالص نبودن نقره بوده است که پس از محک به نقرة خالص احتساب و به پای بدهی مۆدی مالیاتی محسوب و سند صادر می‌گردیده است، و این اختلاف در عیار مسکوک شاید به‌واسطة این بوده است که کشورها و استان‌های تابعه حق داشتند سکه بزنند و سکه‌های هر محلی عیاری دیگر داشته است.

منابع :

tebyan.net

راوندی، مرتضی-تاریخ اجتماعی ایران –جلد اول 

سرافراز، علی اکبر،باستان شناسی وهنردوران،تاریخ هخامنشی

وبلاگ کشکول

وطن فا



بیشتر بخوانید تا بیشتر بدانید

عدالت و قانون در زمان هخامنشیان حقوق زنان در دوره ی هخامنشی منشور کوروش واژه «دری وری» حرف زدن از کی باب شد؟! آموزش در ایران باستان بانوان نامور تاریخ ایران زمین

آداب و رسوم ایرانیان در عید نوروز



عید نوروز,آداب و رسوم عید نوروز,آداب عید نوروز

آداب و رسوم در عید نوروز
آداب و سنن مردم در اعیاد، فرهنگ و تمدن ملل مختلف را نشان می‌دهد، البته آداب و سنن در ملل گوناگون مختلف است، مثلا در عید یهودیان کشتن انسان و خون گرفتن از انسان و داخل نان ریختن مطرح است و در بعضی عید‌های مسیحیان با شراب خمیر و نان درست می‌کنند، لذا این اعیاد سنن قابل توجهی است و هویت و عظمت برخی ملل و یا سقوط و رکود و جمود برخی دیگر را نشان می دهد و عید هر ملتی در خور فرهنگ آن ملت است. البته همین مسیحیان در کریسمس، شخصی به نام بابانوئل دارند که با ریش سفید، نماد پیران جامعه است و به خانه ها می‌آیند و برای کودکان هدیه می آورد و این امر پیوند کودکان با پیران و پیوند کودکان با دین و مسیح را از نخستین روزهای زندگی محکم می کند.


پیراستگی و نظافت
اسلام نیز به عید نوروز 11آداب و سنن زیبا و غنی را تزریق کرده است، یکی از آنها پیراستگی نظافت و بهداشت است که در میان ایرانیان به خانه تکانی معروف شده است، بدون شک اسلام دین بهداشت و نظافت و پیراستگی است و «ویل‌دورانت» می گوید: فرانسوی ها توالت نداشتند و ساخت آن را از مسلمین یادگرفتند همچنین درجنگ های صلیبی وقتی مسلمین شکست خوردند، در بین ارتش مسیحیان نفوذ کردند و فرمانده ارتش مسیحیان اعلام کرد باید مسلمین را شناسایی کنیم و راه شناخت آنها از میان مسیحیان این است که هر که بوی عطر و تمیزی می دهد مسلمان است و هر که بوی عرق و کثیفی می دهد مسیحی است، چون اسلام به پاکی و پاکیزگی توجه زیادی دارد، لذا پیراستگی و نظافت را اسلام به عید نوروز و آداب آن ترزق کرده که بسیار زیبا است.


محاسبه نفس
از آدابی که در بین کاسبان و تاجران و رعایت می‌شد، محاسبه مالی است که قاعدتا در اول سال مطرح است و توده های مردمی که دستی بر اقتصاد دارند قبل و در آستانه عید دست به محاسبه مالی می‌زنند که از نظر اسلام اگر برای خارج کردن خمس و زکات و حقوق دیگر باشد واجب شرعی است، نکته اینجا است که اسلام یاد می‌دهد در پایان سال همانطور که محاسبه مالی می کنیم محاسبه نفسانی کنیم یعنی یک سال عمر خود را مورد بازبینی قرارداده و قبل از آنکه به حساب ها رسیدگی کنند به حسابمان رسیدگی کنیم.

 

عید نوروز,آداب و رسوم عید نوروز,آداب عید نوروز

 
دید و بازدید در عید نوروز
یکی از سنت های عید نوروز دید و بازدید است که این کار از سنت های بسیار ارزشمند فرهنگ اسلامی است وکسی که مومنی را زیارت کند،گویا خدا را در عرش زیارت کرده و کسی که در راه دیدن مومن به مشکلی برخورد کند خدا هفتاد مشکل از او را برطرف می کند.


صلح و آشتی
 از آداب و سنن دیگر عید نوروز صلح و آشتی دادن است که میان ایرانیان رسم است، دل های کینه ورز را به هم نزدیک می کردند و صلح می دادند و این از پیام های بسیار ارزشمند قرآن است که بین مومنین صلح ایجاد کنید تا روابط اصلاح شود.


نو پوشی، تمیز پوشی، مصافحه و معانقه
 از دیگر آداب اسلامی تزریق شده در عید نوروز نو پوشی و تمیز پوشی است که از ارزش های بزرگ اسلام است و همچنین بوسیدن از آداب دیگر آن است، البته دین اسلام جامع است و برای همه کلان رفتارهای انسانی و ریزه کاری های انسان برنامه دارد، لذا برای بوسیدن نیز برنامه دارد و این نکته گفتنی است و باید توجه کرد که دین اسلام می فرماید بوسیدن پدر و مادر عبادت است و بوسیدن فرزندان درجات بهشت را بالاتر می برد و در معارف اسلامی، بین اجر و درجه مثل نظامیان تفاوت است، گاهی کسی کاری می کند که برای یک بار ارج می‌نهند و گاهی کاری می‌کند که درجه می‌دهند و تا آخر عمر از آن درجه بهره‌مند است، لذا در اسلام بوسیدن سفارش شده و در معارف اسلامی گفته شده که بوسیدن، عقده زدایی می‌کند و بوسیدن پیام ساکت محبت است.

 

ثواب دارد چون پیشانی جای سجده خدا و عبادتگاه خدا است که بوسیده می‌شود، همچنین مصاحفه و دست دادن از آداب دیگر عید است و در روایات آمده تا دستان مومنین در دست یک دیگر است همچون برگ پاییز گناهانشان می ریزد.

 

عید نوروز,آداب و رسوم عید نوروز,آداب عید نوروز

 

سفر کردن
سفر کردن از آداب دیگر عید نوروز  و از لازمه های زندگی بشر می‌باشد و همواره هجرت ها در طول تاریخ تمدن ساز و تمدن پرور بوده است و سفر ها در ایام عید با هدف صله رحم، تفریح و یا زیارت انجام می شود که بسیار نیکو است.


زیارت اهل قبور در عید نوروز
یکی از چیزهایی که اسلام به نوروز تزریق کرده صله قبور است و این که مردم از اموات و گذشتگان یاد می کند این سنت از ادیان الهی است و مختص به اسلام نیست . زیارت قبور سنت بسیار شایسته و بایسته است.


دعای هنگام تحویل سال
یکی از زیباترین چیزهایی که اسلام به عید نوروز تزریق کرده، قرین شدن تحویل سال با دعا است و پیوند تحویل با دعا از افتخارات اسلام است که این سنت باستانی را بازسازی کرده است و یکی از لحاظات نورانی وشکوه‌مند لحظه تحویل سال در زیارتگاه های معصومین‌(ع) است، لحظات خاص نیایش و کرنش در برابر خدا که اسلام به عید نوروز تزریق کرده است که هزاران هزار نفر لحظات تحویل سال را در جوار حرم اهل بیت‌(ع) با حالات دعا و نیایش آغاز می کنند.


هدیه دادن به دیگران در عید نوروز
یکی از آداب دیگری که همواره در عید نوروز وجود داشته، هدیه دادن است که به شکلی شایسته است البته در نوروز باستان فرودستان هدیه می دادند و اسلام آن را دگرگون کرده است و بزرگان به بینوایان و مسکینان هدیه می دهند که با ساز و کار اسلام همسانی عمیقی دارد.

منبع:radioquran.ir
 



بیشتر بخوانید تا بیشتر بدانید

نگاهی به آئین‌های نوروزی در گذر تاریخ حقوق زنان در دوره ی هخامنشی 9 حقیقت عجیب و جالب تاریخی!! آیین های نوروز-حاجی فیروز، آتش افروز بانوان نامور تاریخ ایران زمین جشن آب‌پاشان ؛ از مراسم باستانی ویژه نوروز