برای خاتمه دادن به رفتارهای نامطلوب همسرتان، از قالب قربانی بودن رها شوید
تا به کی میخواهید نقش قربانی را بازی کنید؟ برای خاتمه دادن به رفتارهای نامطلوب همسرتان، شایسته است از قالب قربانی بودن رها شوید و از حق خود دفاع کنید، دفاع از حق به معنای عصبانیت، تهدید، قهر، انتقاد کوبنده و... نیست بلکه باید بتوانید در مقابل رفتارهای غیرمنصفانه همسرتان، با حفظ حرمت، مقابله مثبت کنید، چه بسا تا زمانی که شما پذیرای درخواستهای ناموجه ایشان باشید، همسرتان به اشتباه گمان میکند که سبک زندگی اش درست است و نیازی به هیچ تغییری نیست.
یکی از خوانندگان درباره تحقیر و عیب جویی های همسرش نوشته است: همسرم برای من و کارهایی که انجام میدهم هیچ ارزشی قائل نیست، مدام عیبجویی میکند و از تمامی رفتارها و علایقم حتی آشپزیام نیز ایراد میگیرد، در مقابل تحقیرهای بیامان او غالباً سکوت میکنم و درصورت اعتراض نیز پاسخی جز این نمیشنوم «حرفهای مرا جدی نگیر»! لطفاً مرا راهنمایی کنید.
به دنبال کشف علت اصلی باشید: رفتارهای آزاردهنده همسرتان را یادداشت کرده و بدون قضاوت آنها را مورد بررسی قرار دهید، باید بدانید علت وقوع این رفتارها چیست و در چه موقعیت یا حالات هیجانی و فکری احتمال وقوعشان افزایش مییابد و اینکه عکسالعمل شما در قبال آن رفتارها چیست؟ پیشنهاد میکنیم در صورت امکان، با همسرتان گفتوگو کنید و از خود ایشان نیز جویای علت رفتارهایش باشید و حتی از چگونگی پاسخهای خود در قبال آن رفتارها پرسش کنید. بیتردید با شناخت و آگاهی از علت اصلی میتوانید تغییرات لازمه را اعمال کنید، مثلاً اگر بدانید بدرفتاری همسرتان به خاطر خستگی است از این پس سعی میکنید آرامش او را فراهم آورید یا اگر علت رفتارهایش را سماجتهای خود بدانید قطعاً با زیر سؤال نبردن و حساسیت به خرج ندادن میتوانید مانع شدت گرفتن مشکلتان شوید.
در مقابل رفتارهای غیرمنصفانه همسرتان، با حفظ حرمت، مقابله مثبت کنید
قربانی نباشید: تا به کی میخواهید نقش قربانی را بازی کنید؟ برای خاتمه دادن به رفتارهای نامطلوب همسرتان، شایسته است از قالب قربانی بودن رها شوید و از حق خود دفاع کنید، دفاع از حق به معنای عصبانیت، تهدید، قهر، انتقاد کوبنده و... نیست بلکه باید بتوانید در مقابل رفتارهای غیرمنصفانه همسرتان، با حفظ حرمت، مقابله مثبت کنید، چه بسا تا زمانی که شما پذیرای درخواستهای ناموجه ایشان باشید، همسرتان به اشتباه گمان میکند که سبک زندگی اش درست است و نیازی به هیچ تغییری نیست. بهتر است قاطعانه و در کمال آرامش، با رفتارهای نامطلوب اش مواجه شوید و قصور او را به شرط تغییر بپذیرید، در غیر این صورت به هیچ وجه از موضع خواستههای منطقی خود کوتاه نیایید.
مدبرانه خود را به رخ بکشید: اگر همسرتان قدردان زحمات شما نیست، ناراحت نباشید، بپذیرید با تغییر سبک زندگی و ارتباط تان میتوانید او را ترغیب به این امر کنید، مثلاً وقتی غذای خوشمزهای آماده میکنید و انتظار تشکر از او دارید، در حالی که ایشان مهر سکوت اختیار میکنند، بهتر است خود وارد عمل شوید و قابلیت هایتان را بهصورت جملات خبری یا سؤالی متذکر شوید، مثلاً بگویید: «غذای امروز خیلی خوشمزه شده بود!»یا اینکه پرسش کنید« نظرت در مورد طعم غذای امروز چیست؟»، انتظار تغییرات را به یکباره نداشته باشید، بلکه با مداومت این تمرین است که میتوانید همسرتان را تسلیم بر اظهار نظر کنید. یادتان باشد مدیریت کلامی و رفتاری تضمینکننده سلامت رابطهتان است، هرگز حس حقارت را در همسرتان و حس برتری خود از ایشان را برانگیخته نکنید، بلکه تلاش کنید با بیان جملات و عباراتی، او را به تفکر وا دارید و ایشان را بتدریج به انجام رفتاری جدید عادت دهید.
منبع: سلامت نیوز
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
پاسخ شمابه سؤالات نامزدتان چگونه است؟ آقایان چطور همسر انتخاب می کنند اگر به دنبال شریک ازدواج هستید خانم ها نسبت به دیو حسادت مستعد هستند شخصی را که برای ازدواج انتخاب می کنید قبل از ازدواج در مورد مادیات هم صحبت کنید
سه عبارت هست که اگر با همسرتان در میان بگذارید به احتمال زیاد، او را دشمن خود خواهید کرد
سه عبارت هست که اگر با همسرتان در میان بگذارید؛ چه نیتتان خیر باشد و چه نباشد، به احتمال زیاد، او را دشمن خود خواهید کرد. واکنش احتمالی به چنین جملههای نسنجیدۀ نامناسبی در دامنهای از رفتارهای همراه با سکوت تا انفجار سرخوردگیها و ناکامیها در برابر ناتوانی شما در همدردی و درک طرف مقابلتان قرار خواهد گرفت.
1 -«نباید اینطور احساس کنی»
همۀ «بایدها» توأم با قضاوت است. اغلب در استفاده از چنین عباراتی همسر خود را در حالت تدافعی قرار میدهید و غیرمستقیم به خاطر شیوهای که واکنش نشان داده است به او حمله میکنید و بهصراحت میگویید که احساسات او اشتباه است یا دستکم توجیهی ندارد. بر اساس تاریخچۀ زندگی مشترک شما و اینکه همسر شما چگونه صحبتهایتان را تفسیر میکند، ممکن است پریشانی خود را کاملاً واقعی، منطقی و معقول بداند؛ بنابراین گفتن اینکه از حرف من چنین برداشتی نکن، میتواند شبیه به تکان دادن پارچۀ قرمز در برابر گاو خشمگین در میدان بازی باشد و باعث آزار و اذیت او شود و به او این احساس را بدهد که مورد تمسخر قرار گرفته است.
البته ممکن است قصد شما این نبوده باشـــد. بااینحال نکتۀ مهم در اینجا این است که پاسخ عاطفی همسرتان صحت دارد. این حالت احساسی شایسته و نیازمند همدلی است، پیش از اینکه بخواهد مورد سؤال قرار بگیرد؛ بنابراین اگر از واکنش همسرتان به خاطر اینکه (دستکم آگاهانه) با آنچه منظور شما بوده است همخوانی ندارد به خود آمدید، آنچه لازم است انجام دهید این است که از او بپرسید حرفی را که گفتهاید چگونه شنیده است. سعی کنید بدون حالتی قضاوت گونه و با دلسوزی و مهربانی رفتار کنید تا بتوانید بهتر بفهمید و درک کنید که چه چیزی باعث ناراحتی همسرتان شده است.
در چنین شرایط حساسی، هر انتقادی، از هر سو که باشد، میتواند برای رابطه خطرناک باشد؛ بنابراین با دقت تلاش کنید که از پیشآمدن چنین گفتوگوی ارزیابانهای بپرهیزید. بیان احساسات همسرتان، چه خشم باشد یا ناراحتی یا اضطراب یا شرمندگی و یا ترس، ممکن است موجب احساس ناخوشایندی شود. شاید هم باعث شود تصور کنید که موجودی ناتوان، کودن، یا طرد شده هستید. در نتیجه با حالتی تدافعی ممکن است احساس کنید باید با او دربارۀ احساساتش صحبت کنید و توضیح بخواهید؛ که معمولاً کار خوبی نیست، دستکم بلافاصله این حرف را پیش نکشید.
سعی کنید واقعیت ذهنی همسرتان را بفهمید
2 -«خیلی حساس هستی»
این پاسخ دور از احساس و عاطفه نیز درخواستی را میرساند: «اینقدر حساس نباش.» اگر دقیقتر نگاه کنیم، این عبارت نیز یک «باید» انتقادی دیگر را در خود جای داده است؛ اما بهعنوان یک واقعیت، همۀ ما همانقدر حساس هستیم که هستیم. با توجه به برنامۀ بیولوژیک ویژۀ ما و تجربههای گذشتهمان، حساسیت امروزمان باید همینی باشد که هست. بنابراین واقعاً اگر همسرتان را به خاطر اینکه شدیداً به حرف شما واکنش نشان داده سرزنش کنید، کار بهجایی نکردهاید. وقتی کسی بهشدت به خاطر ناراحتیاش مورد قضاوت قرار میگیرد، ممکن است آن را حملهای به هویتش احساس کند. افزون بر این، اگر همسرتان را «بسیار حساس» خطاب کنید، به این معناست که به او بگویید احساساتش اشتباه است. و با توجه به زمینۀ ماجرا و تن صدایی که به کار میبرید، ممکن است همسرتان از شنیدن آن کلمات، احساس ضعف یا نقصان کند.
این را هم در نظر داشته باشید که دلیل واکنش منفی نسبت به احساسات همسرتان، اگرچه ناآگاهانه، این است که اظهارات او دربارۀ حساس بودن باعث شده است احساس گناه بکنید. اگر واکنش او را بهعنوان امری انتقادآمیز و (اگرچه بهگونهای غیرمستقیم) اظهار نگرانی او را بهعنوان حمله تجربه کرده باشید، ممکن است احساس کنید که مشغول توجیه خود هستید.
آنچه در چنین شرایطی ضرورت دارد این است که تجربۀ عاطفی همسرتان را از نقطهنظر و نگاه او بفهمید (نه خودتان). من اغلب به افرادی که با آنها کار میکنم میگویم که در رویارویی با چنین شرایط دشوار و طاقتفرسایی، اولین کاری که باید انجام بدهید این است که با مهربانی و دلسوزی سعی کنید واقعیت ذهنی همسرتان را بفهمید و اگر خود بهتنهایی نتوانستید، از همسرتان بپرسید که چه چیزی او را تا این حد ناراحت کرده است، این پرسش باید با تن صدایی پرسیده شود که بهروشنی منتقلکنندۀ توجه و نگرانی شما به همسرتان باشد، نه اینکه حالت انتقادی داشته باشد.
3 -«گریه نکن»
بسیاری از ما وقتی همسر خود را در حال گریه کردن میبینیم، واکنش نامطلوبی نشان میدهیم. درست در زمانی که او آنقدر غرق اندوه است که اشکش سرازیر شده، ما ممکن است ابراز ناراحتی، شرمندگی، دلخوری، یا حتی خشم کنیم.
در نظر بگیرید که در فرهنگ رایج، اولاً مردها یاد میگیرند لطیف بودن و ابراز احساسات، آسیبپذیر بودن و احساساتی که بیشتر زنانه تلقی میشوند باید سرکوب شوند و دوم اینکه از نظر ژنتیکی، از آنجا که مردان سطح تستسترون بالاتری نسبت به زنان دارند، احساساتشان را به شدتِ زنان احساس نمیکنند؛ بنابراین نهتنها احتمال دارد مرد احساس کند که نتوانسته همسرش را درک کند و با کلمات و نیازهایش به او اینطور منتقل کرده است که کاری جز گریه کردن ندارد، بلکه معمولاً احساس میکند که کار وحشتناکی هم انجام داده که همسرش به این حال افتاده است.
درست مانند دیگر پاسخهای نامناسب (چهبسا ناخواسته یا ناآگاهانه)، با گفتن «گریه نکن» به همسرتان، برای متوقف کردن گریۀ او، اساساً چه با تُن صدای انتقادآمیز و یا با تُن صدای مهربانانه، دارید این پیام را به او منتقل میکنید که او (چه زن یا حتی شوهر) نباید چنین احساسی را با چنین شدتی داشته باشد. با چنین اقدامی شما هم شخصیت همسرتان و هم احساس او را بیاعتبار میکنید و نادیده میگیرید؛ حتی اگر این برخورد ناآگاهانه باشد. روشن است که تجربۀ چنین مخالفتی، برای رسیدن به توافق و هماهنگی، هیچ کمکی به شما دو نفر نخواهد کرد.
اگر در ابتدا همسرتان به دلیل تحقیر شدن، بدفهمی، یا عدم دریافت توجه کافی گریه میکرد، بعد از واکنش شما به احساسات او، یعنی تأیید نکردن و نادیده گرفتن آنها، اصطکاک و اختلاف بین شما بیش از پیش خواهد شد.
منبع: سلامت نیوز
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
این اشتباهات نابودکننده زندگی مشترکند! به خاطرعشق،ازدواج نکنیم جستوجوی همسر خوب در اینترنت! دوران نامزدی داشته باشیم یا نه؟ شما انتخاب شوید فاصله مناسب بین عقد تا عروسی
روابط اخلاقی و عاطفی یکی از بخش های مهم زندگی مشترک است
روانشناسان به این دسته از افراد همسران سمی می گویند ، زن و مردی که با داشتن ویژگی های اخلاقی خود را تبدیل به یک همسر بد و غیر قابل تحمل می سازند. اگر شما هم این رفتارها را دارید سریعا تغییر کنید.
روابط اخلاقی و عاطفی یکی از بخش های مهم زندگی مشترک است که متاسفانه اصلی ترین عامل مشکلات و جدایی ها در میان زوجین محسوب می شود ، شما دوست دارید با همسرتان جوری رفتار کنید که زندگی آرام و پرمحبتی داشته باشید یا تمام تلاشتان را می کنید تا همسرتان شیفته شما شود اما نمی دانیدچرا ولی همه چیز برعکس می شود به حدی که همسرتان شما را فردی به اصطلاح سمی می خواند و از زندگی کردن با شما رضایت ندارد ، فکر می کنید چرا این اتفاق می افتد و آخر کار به اینجا ختم می شود ؟ در یک جمله پاسخ این است " همه چیز ریشه در رفتار شما دارد " به نظر ساده می رسد اما دقیق تر که شویم جزئیات اشتباهات رفتاری را خواهیم گفت که شما را ناخواسته تبدیل به یک همسر بد و غیرقابل تحمل می سازد.
دکتر " جان گاتمن" در مقدمه رفتارهای مثل انتقاد پی در پی ، حالت تدافعی به خود گرفتن ، تحقیر و کارشکنی را مخرب ترین رفتارهای زوجین در زندگی مشترک معرفی می کند. در بحث گسترده این چهار عادت و رفتار اشتباه زیر شاخه های متعددی دارند که به اصلی ترین انها خواهیم پرداخت.
نشانه هایی که اگر آنها را در خود دیدید همسر بدی هستید و باید تغییر کنید:
1- شما هرگز اشتباه خود را نمی پذیرید:
اگر متوجه این شده اید که مدام در حال آوردن دلیل و توجیه برای کارهایتان هستید پس بدانید که رفتار شما ایراد دارد . واقع بین باشید و در تنهایی خود به رفتار یا اشتباهی که انجام داده اید بیشتر فکر کنید مسلما پی به نقطه ضعف هایی خواهید برد یا بهتر بگوییم شجاعت پذیرفتن اشتباهاتتان را خواهید یافت .
2- مدام تکرار می کنید " منظورم این نبود":
در میان مکالمه های خود با همسرتان حرفهایی ناخوشایند می زنید و او را می رنجانید بعد از مدت کوتاهی ادعا می کنید که منظور شما آنچه که همسرتان برداشت کرده است نبوده پس در این جا 2 مورد از اشتباهات رفتاری شما پدیدار می شود اول اینکه هنگام بحث یا صحبت حریم همسرتان را رعایت نکرده اید و احیانا توهینی رخ داده است که این به هیچ وجه پذیرفته و مورد قبول نیست و دوم اینکه شخصی هستید که بدون فکر کردن سخن می گویید . به نظر دکتر گاتمن همسران این چنینی احساس آرامش را از همسرشان جدا می کنند و نبود آنها شرایط روحی بهتری برای شریک زندگی شان فراهم خواهد کرد. بهتر است برای تجربه یک مکالمه سالم خط قرمز هایی را در ذهن خود تعیین کنید تا با گذر از آنها مبادا تبدیل به یک فرد آزار دهنده شوید.
بهترین روش برای جلوگیری از اختلاف و ناراحتی اهمیت دادن به حق همسر است
3- فکر می کنید همیشه راه پیش رو از آن شماست:
رفتار رایج دیگری که اصولا این دسته از افراد در زندگی مشترک به واسطه ان موجب اختلاف می شوند نادیده گرفتن حق همسرشان است . دکتر وین می گوید این رفتار بیشتر از انچه که تصور کنید مخرب است و در ذهن همسرتان شما را به طرز ناباورانه ای غیر قابل تحمل خواهد ساخت چرا که در این شرایط همسرشما به این باور می رسد که نظر ، ایده و حتی وجود او هیچ اهمیتی برای شما ندارد. بهترین روش برای جلوگیری از این اختلاف و ناراحتی اهمیت به حق همسرتان در تمام جوانب زندگی است.
4- بیش از حد وابسته روابط با همسرتان هستید:
بله درست متوجه شدید منظور از این وابستگی همان است که یک طرف در زندگی مشترک می گوید که اگر روزی همسرش او را ترک کند نابود می شود. این جمله اصلا منطقی نیست و این شدت وابستگی به طرف مقابل او را دچار احساس محدودیت می سازد . همسر این دسته از افراد نمی توانند آزادی فکری را تجربه کنند چرا که وابستگی بیش از حد نگرانی و حساسیت هایی را برایشان ایجاد خواهد کرد . سعی کنید خود را در زندگی به عنوان یک فرد مستقل به همسرتان ثابت کنید تا بتواند به شما به عنوان یک فرد قابل اعتماد تکیه کند.
5- شما عمدا شریک زندگی تان را آزار می دهید:
متاسفانه برخی از افراد بی دلیل یا با کوچکترین بهانه طرف مقابل در زندگی مشترکشان را از لحاظ جسمی و روحی مورد آزار و اذیت قرار می دهند. دلایل مختلفی پشت این ماجرای تلخ نهفته است که در همه حال ترک این عادت غلط بهترین روش برای حفظ رابطه و آرامش در زندگی است . با خود تمرین کنید تا در مواقع حساس با یک جمله و یا رفتاری همراه با سکوت اعتراضتان را به همسرتان نشان دهید به جای انکه اینقدر تنش ایجاد کنید و مطمئن باشید که این روش صد در صد موثر خواهد بود در حالی که جنگ و جدال هیچ تاثر مثبتی نخواهد داشت.با این رفتارها چه کنیم یا بهتر بگوییم ، چه کنیم همسرمان از زندگی در کنار ما لذت ببرد ؟ پاسخ بسیار ساده است و آن هم ترک این عادات غلط و ناپسند در زندگی مشترک و حتی زندگی اجتماعی شماست.
منبع: نمناک
مطالب بیشتر برای زندگی بهتر
اگر همسرتان تکراری شده این مطلب را بخوانید این شوهران، مادر میخواهند نه همسر خورشید خانه،زن یا مرد؟ در بیان این جملات خساست به خرج دهید، لطفاً! عشق و عاشقی هایی سراسر دروغین نقش اعتقادات مذهبی در روابط همسران