معمولا هر وقت در خانواده ها صحبت از معیارهای انتخاب همسر به میان می آید برخی از بزرگ ترها به هم شأنی و هم ترازی دختر و پسر اشاره می کنند. اما واقعیت این است که در موضوع انتخاب همسر به «هم کفو بودن» کمتر توجه و گاهی اوقات در انتخاب شریک زندگی صرفا به «خوب بودن» طرف مقابل اکتفا می شود. در این شماره بیشتر به مفهوم هم کفو بودن و همتایی خانوادگی می پردازیم و در شماره های بعد درباره مصادیق دیگر همتایی از جمله همتایی در عقاید دینی و اخلاقی، همتایی در دانش، همتایی در سن، همتایی فکری، روحی و ... بحث می کنیم.
چرا همتایی مهم است؟!
ازدواج باید با افراد هم شأن باشد. خوشبختی برای کسانی است که در زندگی هم شأنی و توافق بیشتری داشته باشند. کفو بودن دو همسر، یعنی تناسب، همتایی، هماهنگی، هم شأنی، سنخیت، کفایت و هم ترازی بین دختر و پسر و به اصطلاح با هم جور در آمدن زن و شوهر. این مشابهت ها باعث خواهد شد که قدر مشترک های دو همسر بیشتر و دایره وجودی آن ها بر یکدیگر منطبق تر و استحکام زندگی آن ها افزون تر شود، در نگرشی علمی، تا آن جا که ممکن است همسران باید همتایی داشته باشند و البته تشابه و همتایی در طرز فکر و شیوه زندگی مهم تر است. زندگی مشترک پدیده ای مرکب است که اجزای اصلی و اساسی آن «زن و مرد» هستند.
هر قدر بین این دو عنصر، هماهنگی، هم فکری، تناسب و سنخیت روحی و اخلاقی و جسمی بیشتر باشد، این «ترکیب»استوارتر، مستحکم تر، پرثمره تر، شیرین تر، لذت بخش تر و جاودانه تر خواهد بود و هرچه این تناسب و هماهنگی کمتر باشد زندگی سست تر، تلخ تر و ناپایدارتر است.
دو انسانی که در کنار هم قرار می گیرند و می خواهند یک عمر با هم زندگی کنند و در همه امور شریک باشند و فرزندانی را به دنیا آورند، تربیت کنند و به سعادت برسانند، حتما باید هماهنگ و هم سنخ و کفو هم باشند. متاسفانه معمولا در «انتخاب همسر»، به «خوب بودن عرفی» اکتفا می شود و به «هم کفو بودن» دختر و پسر، کمتر توجه می کنند و حال آن که محور معیارهای انتخاب همسر، همین «همتایی» است.
در اسلام بر اصل همسان همسری به عنوان معیار همسرگزینی و ضامن انسجام خانواده، در ذیل عنوان «هم کفو بودن» تاکید شده است. دیدگاه های ارزشی اسلام، تعریف خاصی از هم کفو بودن زن و شوهر ارائه می دهد و با برخی جنبه های همسان همسری مانند همسانی دینی و اخلاقی، برخوردی ایجابی و با برخی جنبه های دیگر مانندهمسانی نژادی، قومی و طبقاتی، برخورد سلبی دارد.
اسلام مبنای اصلی همسان همسری را ایمان و اسلام می داند. مردی از پیامبراسلام(ص) سوال کرد: «با چه کسی ازدواج کنیم؟» ایشان فرمودند: «کفوها (همسان ها، هم شأن ها) او پرسید: کفوها چه کسانی هستند؟» حضرت فرمودند: «مومنان، کفو و هم شأن هم اند.» (وسایل الشیعه، ج7)
اسلام، ایمان را برای تحقق هم کفو بودن لازم می داند، اما در عین حال، به پایبندی عملی شخص به لوازم ایمان نیز توجه کرده است. برای مثال در برخی روایات، پاکدامنی و امانت داری مرد به عنوان معیاری در کفو بودن او در نظر گرفته شده است.
پیامبراکرم(ص) فرمودند: «کسانی را که همتا و هم شأن یکدیگر هستند، ازدواج دهید و از کسانی که همتا و هم شأن شما هستندهمسر بگیرید تا برای فرزندانتان مادر مناسبی باشد.» (بحارالانوار، ج103)
آرمان گرایی یکی از ویژگی های خوب دوره جوانی است. این ویژگی، به علاوه خصوصیت حق پذیر بودن جوانان، از ویژگی های بسیار خوب آن ها و نعمت و فرصتی برای رشد و تعالی فرد و اصلاح معایب جامعه به شمار می رود
آرمان گرایی همراه با واقع بینی
شواهد تاریخی فراوان از صدر اسلام تاکنون و نیز شواهدی بسیار از دوران معاصر نشان می دهد که الگوی اسلامی همسان همسری از نظر تامین ثبات و استحکام خانواده، الگویی موفق بوده است و همسران با ایمان به ارزش های دینی پایبند هستند و هیچ گاه به دلیل ناهمسانی های جانبی، دچار تعارضات و ستیزه های خانوادگی نمی شوند. البته در رعایت معیار همسانی و تناسب با همسر آرمان گرایی را باید با واقع بینی همراه کرد. آرمان گرایی یکی از ویژگی های خوب دوره جوانی است. این ویژگی، به علاوه خصوصیت حق پذیر بودن جوانان، از ویژگی های بسیار خوب آن ها و نعمت و فرصتی برای رشد و تعالی فرد و اصلاح معایب جامعه به شمار می رود. اما این صفت، یعنی آرمان گرایی به تنهایی کافی نیست، واقع بینی، درایت و دوراندیشی نیز باید به آن اضافه شود. به عبارت دیگر، آن چه از آرمان گرایی همراه با واقع بینی به دست می آید، به هیچ وجه از آرمان گرایی تنها به دست نمی آید.
بر این اساس، در ازدواج نیز باید آرمان گرایی همراه با واقع بینی باشد و باید درک کرد که همه افراد مزایا و معایبی دارند و باید مجموع و برآیند را در نظر گرفت. بنابراین باید توجه داشت که: همتایی و هماهنگی و تناسب کامل میان همسران امکان پذیر نیست، زیرا هر انسانی مغز، روح، اخلاق، تربیت، محیط و خانواده، خاص خود را دارد و با دیگری فرق می کند، اما باید کوشید تا در حد امکان، فاصله ها کمتر باشد.
همتایی خانوادگی
ازدواج با یک فرد، مساوی است با پیوند با یک خانواده و فامیل، از این رو خانواده دختر و پسر باید از لحاظ دینی، فرهنگی و اخلاقی «سنخیت و تناسب» داشته باشند، البته این سنخیت به طور کامل ممکن نیست، اما باید به صورت نسبی به آن توجه کرد.
در مسئله «انتخاب همسر» معقول نیست که انسان بگوید: «من می خواهم با خود این فرد ازدواج کنم و کاری به خانواده طرف مقابل ندارم.» زیرا:
1 - این فرد جزوی از همان خانواده و فامیل و شاخه ای از همان درخت است و این شاخه، از ریشه های همان درخت، تغذیه کرده است و بر این اساس بسیاری از صفات اخلاقی، روحی، عقلی و جسمی آن خانواده از راه وراثت، تربیت، محیط و عادت به او منتقل شده است.
2 - اگر فرد با خانواده و فامیل همسر کاری نداشته باشد، آنان با او کار دارند. هرگز نمی توان همسر را از آنان و آنان را از همسر جدا کرد.
3 - بدنامی یا خوشنامی آنان، تا آخر عمر همراه انسان است و در زندگی تاثیر می گذارد و تحمل بدنامی برای انسان بسیار مشکل خواهد بود.
4 - صفات و خصوصیات آنان، در فرزندان آینده، تاثیر دارد.
پیامبراسلام صلی ا... علیه وآله در این باره می فرمایند: «در دامن و خانواده شایسته، ازدواج کنید، زیرا عِرق (نطفه و ژن ها) تاثیر می گذارد.» (مکارم الاخلاق، ص80)
5 - از آن جا که رفت و آمد و صله رحم امری اجتناب ناپذیر است و در هر صورت فرزندان با بستگان پدر و مادر رفت و آمد خواهند داشت، توجه به خانواده همسر ضروری به نظر می رسد. باید دقت داشت که زمینه و بستر اصلی ایجاد رفتارهای متعالی، منش نیکو و صفات برتر اخلاقی، معرفت دینی و تعهدات و مسئولیت پذیری های اجتماعی در دختران و پسران داوطلب ازدواج، بیش از همه در محیط خانه و با تاثیرپذیری از نظام تربیت خانوادگی والدین فراهم می شود. از این رو ضمن تاکید بر استقلال فکری و توان و مهارت فردی داوطلبان ازدواج، توجه به وضعیت خانوادگی، ارزش های حاکم بر خانواده داوطلبان ازدواج و تعهدات اخلاقی آنان در تربیت فرزندان سالم، می تواند در ارزیابی تناسب و هم کفو بودن، مهم و ارزشمند باشد.
شایسته و بایسته آن است که هنگام بررسی وضعیت خانوادگی داوطلبان ازدواج و احراز تناسب و هم خوانی خانواده ها، با محور قرار دادن استقلال فکری و هم کفو بودن ایمانی و اخلاقی به شناخت تناسب در رفتارهای دو جوان داوطلب ازدواج نیز پرداخت.
تفاوت سطح اقتصادی خانواده های دو جوان، تفاوت در محل تولد، برای مثال تهرانی بودن یا شهرستانی بودن و تفاوت در گویش ها و لهجه های خانواده ها لزوما نمی تواند به عنوان هم کفو یا همسان نبودن تلقی شود و امکان زوجیت دو جوان واجد شرایط، متعهد و مسئولیت پذیر را که با اندیشه و شخصیت مستقل خود از بیشترین هم کفوی یا همسانی برخوردارند و می توانند زندگی آرامش بخش و موفقی داشته باشند منتفی کند.
بنابراین توجه به وضعیت اقتصادی و اجتماعی و نظام تربیتی و فرهنگی خانواده ها هنگام ارزیابی تناسب زوج ها، باید به دور از تعصبات شخصی، پیش داوری های ناسنجیده و غیرمنطقی و نگرش های کلیشه ای اطرافیان باشد و ازدواج با محور قرار دادن قابلیت ها، شایستگی ها و تعهدات دو جوان صورت پذیرد.
بنابراین به هم خوانی زوجین در مسائل خانوادگی در امور زیر باید بیشتر توجه شود:
1 - ارزش ها و گرایش های عقیدتی، فرهنگی و سیاسی
2 - نوع تربیت خانوادگی
3 - عادات و آداب گروهی
4 - سطح ثروت و درآمد
منبع:سلامت نیوز
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
پاسخ شمابه سؤالات نامزدتان چگونه است؟ ازدواج ساده و آسان آنچه دختران مجرد باید بدانند آیا طبیعت مرد چند همسرى است؟ اول بخونید بعد ازدواج کنید اگر به دنبال شریک ازدواج هستید
روابط اخلاقی و عاطفی یکی از بخش های مهم زندگی مشترک است
روانشناسان به این دسته از افراد همسران سمی می گویند ، زن و مردی که با داشتن ویژگی های اخلاقی خود را تبدیل به یک همسر بد و غیر قابل تحمل می سازند. اگر شما هم این رفتارها را دارید سریعا تغییر کنید.
روابط اخلاقی و عاطفی یکی از بخش های مهم زندگی مشترک است که متاسفانه اصلی ترین عامل مشکلات و جدایی ها در میان زوجین محسوب می شود ، شما دوست دارید با همسرتان جوری رفتار کنید که زندگی آرام و پرمحبتی داشته باشید یا تمام تلاشتان را می کنید تا همسرتان شیفته شما شود اما نمی دانیدچرا ولی همه چیز برعکس می شود به حدی که همسرتان شما را فردی به اصطلاح سمی می خواند و از زندگی کردن با شما رضایت ندارد ، فکر می کنید چرا این اتفاق می افتد و آخر کار به اینجا ختم می شود ؟ در یک جمله پاسخ این است " همه چیز ریشه در رفتار شما دارد " به نظر ساده می رسد اما دقیق تر که شویم جزئیات اشتباهات رفتاری را خواهیم گفت که شما را ناخواسته تبدیل به یک همسر بد و غیرقابل تحمل می سازد.
دکتر " جان گاتمن" در مقدمه رفتارهای مثل انتقاد پی در پی ، حالت تدافعی به خود گرفتن ، تحقیر و کارشکنی را مخرب ترین رفتارهای زوجین در زندگی مشترک معرفی می کند. در بحث گسترده این چهار عادت و رفتار اشتباه زیر شاخه های متعددی دارند که به اصلی ترین انها خواهیم پرداخت.
نشانه هایی که اگر آنها را در خود دیدید همسر بدی هستید و باید تغییر کنید:
1- شما هرگز اشتباه خود را نمی پذیرید:
اگر متوجه این شده اید که مدام در حال آوردن دلیل و توجیه برای کارهایتان هستید پس بدانید که رفتار شما ایراد دارد . واقع بین باشید و در تنهایی خود به رفتار یا اشتباهی که انجام داده اید بیشتر فکر کنید مسلما پی به نقطه ضعف هایی خواهید برد یا بهتر بگوییم شجاعت پذیرفتن اشتباهاتتان را خواهید یافت .
2- مدام تکرار می کنید " منظورم این نبود":
در میان مکالمه های خود با همسرتان حرفهایی ناخوشایند می زنید و او را می رنجانید بعد از مدت کوتاهی ادعا می کنید که منظور شما آنچه که همسرتان برداشت کرده است نبوده پس در این جا 2 مورد از اشتباهات رفتاری شما پدیدار می شود اول اینکه هنگام بحث یا صحبت حریم همسرتان را رعایت نکرده اید و احیانا توهینی رخ داده است که این به هیچ وجه پذیرفته و مورد قبول نیست و دوم اینکه شخصی هستید که بدون فکر کردن سخن می گویید . به نظر دکتر گاتمن همسران این چنینی احساس آرامش را از همسرشان جدا می کنند و نبود آنها شرایط روحی بهتری برای شریک زندگی شان فراهم خواهد کرد. بهتر است برای تجربه یک مکالمه سالم خط قرمز هایی را در ذهن خود تعیین کنید تا با گذر از آنها مبادا تبدیل به یک فرد آزار دهنده شوید.
بهترین روش برای جلوگیری از اختلاف و ناراحتی اهمیت دادن به حق همسر است
3- فکر می کنید همیشه راه پیش رو از آن شماست:
رفتار رایج دیگری که اصولا این دسته از افراد در زندگی مشترک به واسطه ان موجب اختلاف می شوند نادیده گرفتن حق همسرشان است . دکتر وین می گوید این رفتار بیشتر از انچه که تصور کنید مخرب است و در ذهن همسرتان شما را به طرز ناباورانه ای غیر قابل تحمل خواهد ساخت چرا که در این شرایط همسرشما به این باور می رسد که نظر ، ایده و حتی وجود او هیچ اهمیتی برای شما ندارد. بهترین روش برای جلوگیری از این اختلاف و ناراحتی اهمیت به حق همسرتان در تمام جوانب زندگی است.
4- بیش از حد وابسته روابط با همسرتان هستید:
بله درست متوجه شدید منظور از این وابستگی همان است که یک طرف در زندگی مشترک می گوید که اگر روزی همسرش او را ترک کند نابود می شود. این جمله اصلا منطقی نیست و این شدت وابستگی به طرف مقابل او را دچار احساس محدودیت می سازد . همسر این دسته از افراد نمی توانند آزادی فکری را تجربه کنند چرا که وابستگی بیش از حد نگرانی و حساسیت هایی را برایشان ایجاد خواهد کرد . سعی کنید خود را در زندگی به عنوان یک فرد مستقل به همسرتان ثابت کنید تا بتواند به شما به عنوان یک فرد قابل اعتماد تکیه کند.
5- شما عمدا شریک زندگی تان را آزار می دهید:
متاسفانه برخی از افراد بی دلیل یا با کوچکترین بهانه طرف مقابل در زندگی مشترکشان را از لحاظ جسمی و روحی مورد آزار و اذیت قرار می دهند. دلایل مختلفی پشت این ماجرای تلخ نهفته است که در همه حال ترک این عادت غلط بهترین روش برای حفظ رابطه و آرامش در زندگی است . با خود تمرین کنید تا در مواقع حساس با یک جمله و یا رفتاری همراه با سکوت اعتراضتان را به همسرتان نشان دهید به جای انکه اینقدر تنش ایجاد کنید و مطمئن باشید که این روش صد در صد موثر خواهد بود در حالی که جنگ و جدال هیچ تاثر مثبتی نخواهد داشت.با این رفتارها چه کنیم یا بهتر بگوییم ، چه کنیم همسرمان از زندگی در کنار ما لذت ببرد ؟ پاسخ بسیار ساده است و آن هم ترک این عادات غلط و ناپسند در زندگی مشترک و حتی زندگی اجتماعی شماست.
منبع: نمناک
مطالب بیشتر برای زندگی بهتر
اگر همسرتان تکراری شده این مطلب را بخوانید این شوهران، مادر میخواهند نه همسر خورشید خانه،زن یا مرد؟ در بیان این جملات خساست به خرج دهید، لطفاً! عشق و عاشقی هایی سراسر دروغین نقش اعتقادات مذهبی در روابط همسران
وجود شباهت برای داشتن ازدواجی موفق دارای اهمیت بسیار است
بیشتر از هشتاد سال است که دانشمندان سراسر دنیا به شیوه های گوناگون تحقیق می کنند که چرا برخی از مردم در ازدواج و روابط زناشویی شان خرسندتر از دیگران هستند. اینکه چرا بعضی از ازدواج ها دوامی ندارند و برخی برای زمان طولانی ثابت و پایدارند. آنچه محققان و کارشناسان به آن دست یافته اند یک اصل ساده است.
زن و شوهرهایی که خوشبخت هستند و روابط نسبتا پایداری دارند به لحاظ پیشینه ی خانوادگی، موقعیت اجتماعی، سطح تحصیلات و نیز وضعیت سلامت، علایق و سرگرمی ها و زمینه های متعدد دیگر به یکدیگر شبیه تر از کسانی هستند که در رابطه ای خالی از احساس خوشبختی به سر می برند. اینکه تضادهای روحی زوجین بتواند اثر مفیدی در یک رابطه داشته باشند به اثبات نرسیده. آنچه به طور واضح دارای اهمیت است میزان شباهت هاست. البته یک اصل مهم و اصولی در این میان وجود دارد و این است : " همزیستی به هر نوع که باشد به گذشت و سازگاری نیازمند است." این یک اصل اصولی است که بدون آن نمی توان در انتظار آرامش و خوشبختی در ازدواج و زندگی مشترک بود.
مسلما میزان اشتراکات دو طرف موجب کاهش زیان های ناشی از اصطکاک افکار می شود. وقتی زن و مرد با هدفی مشترک یکدیگر را انتخاب کنند دیگر مجبور نیستند برای هر موضوعی به بحث و مجادله بپردازند.
وجود شباهت یک نوع احساس خوشایند و مطبوع را برای افراد ایجاد می کند.. وقتی علایق مشترک بین شما و شریک زندگی تان برقرار باشد نوعی موازنه ی درونی ایجاد می شود که در اصطلاح علم پژوهش به آن "تعادل شناختی" می گویند. ولی مثلا اگر همسرتان نتواند همنشینی و صحبت با بهترین دوستتان را تحمل کند، ترکیب و آرایش این پیوند ازدواج، به طور تدریجی شکلی ناموزون پیدا می کند و شما را مجبور می کند تا برای جبران این عدم تعادل، به تغییر نظر همسرتان فکر کنید و یا به دوستتان کمتر اهمیت دهید که این دو راه هر دو دشوار است. در نهایت این نوعی احساس عدم تعادل ایجاد میکند که آزار دهنده است در حالیکه شباهت نگرش و دیدگاه و احساس زوجین، نوعی حس امنیت خاطر را به ارمغان می آورد که می تواند از معیارهای مهم برای ازدواج موفق و ماندگار باشد.
بنابراین چنانچه به این درک برسیم که وجود شباهت برای داشتن ازدواجی موفق دارای اهمیت بسیار است شاید در ابتدا اینطور تصور شود که یافتن شریک زندگی مناسب کار سختی نیست. اما باید اینطور گفت که این یک اصل ساده است که به اجرا درآوردن آن اصلا ساده و راحت نیست. چون موضوع این است که باید به ارزیابی این موضوع پرداخت که کدام ویژگیها برای جور بودن و مناسب بودن دو طرف تعیین کننده است.اینکه کسی پیتزا را بیشتر دوست دارد یا قرمه سبزی یا اینکه ورزش می کند یا نه، خیلی زود روشن می شود و برای فهم این موارد نیازی به مشاور و کارشناس نیست. ولی ممکن است اینکه عقاید در مورد چگونگی یک رابطه خوب، دارای تفاوت هایی باشد که شاید آنرا زمانی بفهمیم که تلاش مستمری در این زمینه داشته باشیم.
همزیستی به هر نوع که باشد به گذشت و سازگاری نیازمند است
در گزینش همسر، چه چیز از نظر مردان و زنان اهمیت ویژه دارد؟
آنچه به طور واضح دارای اهمیت است میزان شباهت هاست. البته یک اصل مهم و اصولی در این میان وجود دارد و این است : " همزیستی به هر نوع که باشد به گذشت و سازگاری نیازمند است." این یک اصل اصولی است که بدون آن نمی توان در انتظار آرامش و خوشبختی در ازدواج و زندگی مشترک بود.
وقتی از مردان و زنان سوال می کنیم که وجود چه چیز در یک شریک زندگی به طور بالقوه اهمیت دارد، در می یابیم که پیش از هر چیز، گسترده ترین پژوهش انجام شده مربوط به گزینش همسر را، با همکاری یک برنامه همسریابی اینترنتی در اکتبر 2008 انجام دادند که در آن 22 هزار نفر از زنان و مردان در مقاطع سنی مختلف در رابطه با تصورشان از یک شریک زندگی ایده ال سخن گفتند. نتیجه به دست آمده به این صورت بود که مردان و زنان از این ویژگیها به عنوان مهمترین ها یاد کردند...دلسوزی، مهربانی، احساس مسئولیت، نظافت و آراستگی، مهرورزی، قابلیت اعتماد، وفاداری و صداقت...
به نظر میرسد در چنین فضایی افراد در شرایطی هستند که خواسته های شخصی خود را بیان می کنند اما ممکن است همین افراد وقتی در برابر یک پیشنهاد ازدواج قرار گیرند به مواردی همچون مشخصات ظاهری و سطح مالی و سطح تحصیلات طرف مقابل، اهمیت بیشتری بدهند. همین امر سبب می شود تا از معیارهای واقعی خود کمی فاصله بگیرند و نتوانند موازنه ای احساسی میان خواسته های درونی خویش با شخصیت طرف مقابل خود برقرار کنند و به این ترتیب وارد رابطه ای می شوند که بعد از مدتی منجر به بروز احساسات ناموزون میان طرفین در ازدواج می شود. چه بسا ازدواج های بسیاری هستند که به خاطر همین موارد به طلاق منجر می شوند اما بازهم افراد سعی نمی کنند تا معیارهای خود را در انتخاب همسر دقیق تر کنند تا در ازدواج شان کمتر دچار خطا شوند. لازم است تا افراد باور کنند که ارزش های معنوی اهمیت ویژه ای در ازدواج دارند و باید به صورت موشکافانه به آنها توجه شود که اگر این امر مهم اتفاق افتاد می توان به طور قطع این معیار را عاملی محکم در حفظ پیوند ازدواج و زندگی مشترک نامید.
منبع: خبر آنلاین
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
7 اصل برای خوشبخت نشدن در ازدواج! به دنبال همسر اینترنتی چرا جذب یک فرد خاص میشویم؟ 13 خطر در کمین ازدواج ازدواج سنتی یا مدرن؟ انتخاب همسر از روی جذابیت صحیح است؟