عوامل مهمتر از زیبایی در انتخاب همسر تاثیر دارد
شما چی فکر می کنید، به نظر شما مردان چه زنانی را زیبا می دانند؟ آیا فقط به خاطر زیبایی ظاهری، ممکن است یک مرد، زنی را به عنوان شریک زندگی آینده اش انتخاب کند؟
قدیم ها خیلی جالب بود، نه خیلی قدیم ها، تا همین صد سال پیش، مردها تا قبل از ازدواجشان فقط مادر و خواهرانشان و شاید هم خاله و عمه شان را می دیدند و بقیه زنان در پوشش کامل قرار داشتند، بعد از ازدواج هم، فقط چشمشان در چشم همسرشان بود و با انتخاب شان افتخار می کردند. همچنین تصور می کردند که همه زن ها حدودا شبیه هم هستند و انتخاب مادرشان بهترین است.
اما امروز با وجود زنان زیبا و انواع و اقسام مدل های مختلف زیبایی در ماهواره و تلویزیون و ...
تعریف آقایان از زیبایی زنان چیست؟ آنها کدام زن را زیباتر می دانند و دوست دارند که با او پیمان زناشویی ببندند و تا آخر عمر با او باشند؟ آیا آنها فقط عامل زیبایی را ملاک انتخاب همسر می دانند و یا عوامل مهمتر دیگر در انتخاب آنها تاثیر دارد؟ از میان خیل دخترانی که در محل کار، در فامیل و همسایه وجود دارند، مردها کدامیک را بهترین می دانند و او را انتخاب می کنند؟
زیبایی طبیعی
از نظر مردان امروزی زنی زیباتر است که زیباییش خدادادی و طبیعی باشد، نه این که با انواع و اقسام عمل های جراحی و لنز و آرایش های غلیظ خودش را زیبا کرده باشد.
مردهای امروزی دوست دارند که وقتی همسرشان از خواب بلند می شود و یا از حمام بیرون می آید بتوانند در صورت او نگاه کنند ، نه این که تصور کنند که این خانم شخص دیگری است و باورشان نشود، همسر خودشان است.
در ثانی خانمی که خیلی آرایش می کند و خود را در معرض انواع و اقسام جراحی ها قرار می دهد، با زبان بی زبانی می گوید که به زیبایی طبیعی اش اعتقادی ندارد و اعتماد به نفسش در حد صفر است، کسی که به خودش اعتماد ندارد ، چگونه می توان به او دل سپرد؟
عاملی که زیباترتان می کند
مردان عاشق زن باحیا هستند، دخترانی که مثل فیلم ها صورتشان سرخ می شود و رویشان نمی شود که حتی حرفشان را بزنند، چه برسد به این که مستقیم در چشم طرف مقابل نگاه کنند.
اما بالعکس بعضی از زنان، به اصطلاح آرایش از صورتشان می ریزد، بلند بلند در کوچه و خیابان می خندد، از حرف زدن و حتی بگو مگو و دعوا با راننده تاکسی و فروشنده و پارکبان باکی ندارد، جلب توجه می کند. اگر این زن ملکه زیبایی در جهان هم باشد، در نظر مردها منفور و زشت است و به درد زندگی نمی خورد.
زن شاد
لبخند زیبایی را دو چندان می کند، در دنیایی که پر از مشکلات و استرس است، همه به دنبال انسان های شاد و سرحال هستند، کسانی که بودن در کنار آنها بتواند از فشار های روانی شان بکاهد و زندگی را قشنگ تر از آن چیزی که هست نشان دهد.
خانم خوش اخلاق ، کسی که مدام نمی گوید بیمار است، از رفتار کسی گلایه نمی کند، غر نمی زند، چشمش به لباس و جواهر و ماشین این و آن نیست و در عوض سعی می کند از یک موقعیت معمولی ، شادی بیافریند، دقیقا همان چیزی است که می توانید با آن طرف مقابل را جذب کنید.
هم پا
مردان امروزی دنبال هم پا می گردند. خانمی که کفش های پاشنه بلندش نمی گذارد که حتی دو قدم با شریک زندگی اش راه برود. همچنین از کوه و بیابان متنفر است، گرمای آفتاب و سرمای زمستان، وجود نازنین او را می آزارند و فقط دوست دارد در رستوران های شیک بنشیند و انواع غذاهای فرنگی سفارش دهد، از نظر مردها همسر جالبی نیست. همسر خوب کسی است که در کنار شوهرش حتی از زیر باران ماندن لذت ببرد.
حرفی برای گفتن
این عامل هم مهمتر از زیبایی ظاهری است، بالا بردن اطلاعات در زمینه های مورد علاقه طرف مقابل، مثل سیاست، انواع نرم افزار های کامپیوتر و تلفن همراه حشرات گوناگون آفریقای جنوبی و ... باعث می شود گفتگو هیجان انگیز شود.
مردان از زنانی که کمی با بقیه فرق داشته باشند، خوششان می آید و احساس می کنند زندگی در کنار زنی که همراه او فوتبال می بیند و اطلاعات به روزی دارد، چقدر می تواند هیجان انگیز باشد!
منبع:تبیان
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
13 دلیل نادرست ازدواج 8 عادت بد که بعد از ازدواج باید ترک کنید آنچه قبل از ازدواج باید بدانید ازدواج سنتی یا مدرن؟ انتخاب همسر از روی جذابیت صحیح است؟ انتخاب همسر در دانشگاه
واقعیت این است که ما به طورمثال برای سفر، می توانیم چند الگو داشته باشیم؛ یکی اینکه در تور ثبت نام کنیم که هم خوش می گذرد و هم همه کارها را خودشان انجام می دهند. دوم اینکه خودت برنامه ریزی کنی و مقصد و راه را مشخص کنی و ...؛ حالا اگر کسی بگوید اتوبوسی برو و فقط به اندازه رفتن و رسیدن به مقصد پول ببر و برای بازگشت پولی نداشته باش و فقط از خلاقیت خودت برای جور کردن راه برگشت استفاده کن، این حالت سوم برای همه ترسناک و سخت است.
انتخاب همسر
حالا ما برای انتخاب همسر هم چند سبک داریم؛ یکی اینکه پدر و مادر کسی را انتخاب کنند و به خواستگاری برویم. در این شرایط برای اولین بار طرف را می بینید و اگر خوشتان آمد چند جلسه دیگر هم ادامه پیدا می کند و بعد در پروسه های نامزدی و ازدواج قرار می گیرد.
این مراحل برای باز شدن یخ بین دو طرف و آشنایی بیشتر انجام می شود اما برای با هم آغاز کردن وبا هم ماندن هنوزسبک های قابل قبول برای همه به دست نیامده. کاری که نیاز به اختراع ندارد. شاید به طور مثال، به این بیت شعر از شاهنامه حکیم فردوسی در توصیف یک همسر خوب توجه بیشتری بکنیم: «دل آرای و با رای و با ناز و شرم / سخن گفتن خوب و آوای نرم»
ریزه کاری های ارتباط در محیط دانشگاهی
بررسی یک «مورد» دانشگاهی
رفتار گروه های تک جنسیتی در محیط های مختلط در مقایسه با محیطی با جنس موافق تفاوت می کند. رفتارها ملایم تر و اجتماعی تر می شوند. اگر در محیط های صرفا مردانه دقت کنید، می بینید که محیط های خشنی هستند. این موضوع برای محیط های زنانه هم صادق است اما در محیط های مختلط، خانم ها و آقایان به آرامی و ملایمت در کنار هم کار می کنند.
مشکلی به نام شناخت های ناقص
این خوب است که هر دانشجویی در مورد ابعاد ذهنی و شخصیتی جنس مخالفش بررسی و مطالعه کند. این کار با پرس و جوها و آمارگیری های دبیرستانی ها اشتباه نشود. من به عنوان یک دختر در دانشگاه فرصت دارم بفهمم مردها در چه تیپ هایی هستند و چه خصوصیات و عاداتی دارند بدون آنکه وارد فضاهای گارد شوم.
البته ممکن است شناخت هایی هم حاصل شود اما این شناخت ها اکثرا ناقص هستند چونه منحصر به کلاس و دانشگاه است. بر اساس همین شناخت های ناقص ارتباط هایی سر می گیرد که هر دو طرف به همان میزان آسیب می بینند.
موضوع اول در شناخت، اول مشاهده گری است. ما اول باید خوب مشاهده کنیم و اگر دچار پس لرزه یا زلزله شدیم، هضمش کنیم. مثلا متوجه شویم جذاب نیستیم و دیده نمی شویم. خیلی از پسرهای دبیرستانی با فهمیدن این موضوع پرخاشگر می شوند. بعضی افراد هم پی شعر و شاعری می روند و منزوی می شوند. ترم های اول دانشگاه فرصت خوبی برای روانشناسی جنس مخالف و مقایسه مطالعات با واقعیات است.
رفتار گروه های تک جنسیتی در محیط های مختلط در مقایسه با محیطی با جنس موافق تفاوت می کند. رفتارها ملایم تر و اجتماعی تر می شوند. اگر در محیط های صرفا مردانه دقت کنید، می بینید که محیط های خشنی هستند. این موضوع برای محیط های زنانه هم صادق است اما در محیط های مختلط، خانم ها و آقایان به آرامی و ملایمت در کنار هم کار می کنند
یک چهره روتوش شده داریم
از جنبه ای دیگر، موقعیت استادان موقعیت برتری است و چهره ای که دانشجویان از استادانشان می بینند، چهره خیلی روتوش شده ای است. بنابراین بعید نیست که علاقه مندی یکطرفه ای بینشان ایجاد شود. روابط معلم و شاگرد یک فرزند دارد و آن رشد دانشجو است.
این فرد نباید به وسیله یکسری علاقه مندی های شخصی سقط شود. موقعیت آن استاد باید تفکیک شود. دانشجو با جایگاه و سواد آن استاد طرف است نه با شخصیت فردی او. گاهی دانشجو جذب قاطعیت آن استاد می شود، یا در سطح خیلی پایین تر جذب چهره آن استاد می شود. از نشانی های این علاقه، به هم ریختگی، اشتغال ذهنی، حضور مدام در کلاس آن استاد و گفت و گوهای خیالی و خیلی نشانه های دیگر است.
اگر رابطه ایجاد بشود، بعد از چند ماه به هم می ریزد. چون نه تو دیگر آن دانشجویی هستی که بلد نباشی، نه او استادی هست که همیشه آنقدر بلد باشد که تو را شاگرد خودش نگه دارد. مشکل دوم این است که بقیه افراد وقتی متوجه این موضوع می شوند، احساس خیانت بهشان دست می دهد، در حالی که اینطور نیست اما این احساس به هدف اصلی آن کلاس ضربه می زند.
برعکس این موضوع، یعنی شیفتگی استاد به شاگرد هم وجود دارد. معلم ها فرعون هایی هستند در سرزمین های کوچک. من در جایی قرار دارم که همه به من نیاز دارند. به آنها درس و نمره می دهم و بالاخره این موضوع خلأهایی از شخصیت من را پر می کند.
خیلی اوقات تجربه قدرت به انسان این حس را می دهد که افراد زیر قدرتش را به خود وابسته نگه دارد. زیاد دیده شده که استادان میانسال برای ترس از پیری و نگرانی از دوران جوانی با دانشجویانشان ارتباط صمیمی تر از معمول برقرار کنند.
منبع:همشهری جوان
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
به دنبال همسر اینترنتی 13 خطر در کمین ازدواج 7 اصل برای خوشبخت نشدن در ازدواج! ازدواج سنتی یا مدرن؟ انتخاب همسر از روی جذابیت صحیح است؟ انتخاب همسر در دانشگاه
سه عبارت هست که اگر با همسرتان در میان بگذارید به احتمال زیاد، او را دشمن خود خواهید کرد
سه عبارت هست که اگر با همسرتان در میان بگذارید؛ چه نیتتان خیر باشد و چه نباشد، به احتمال زیاد، او را دشمن خود خواهید کرد. واکنش احتمالی به چنین جملههای نسنجیدۀ نامناسبی در دامنهای از رفتارهای همراه با سکوت تا انفجار سرخوردگیها و ناکامیها در برابر ناتوانی شما در همدردی و درک طرف مقابلتان قرار خواهد گرفت.
1 -«نباید اینطور احساس کنی»
همۀ «بایدها» توأم با قضاوت است. اغلب در استفاده از چنین عباراتی همسر خود را در حالت تدافعی قرار میدهید و غیرمستقیم به خاطر شیوهای که واکنش نشان داده است به او حمله میکنید و بهصراحت میگویید که احساسات او اشتباه است یا دستکم توجیهی ندارد. بر اساس تاریخچۀ زندگی مشترک شما و اینکه همسر شما چگونه صحبتهایتان را تفسیر میکند، ممکن است پریشانی خود را کاملاً واقعی، منطقی و معقول بداند؛ بنابراین گفتن اینکه از حرف من چنین برداشتی نکن، میتواند شبیه به تکان دادن پارچۀ قرمز در برابر گاو خشمگین در میدان بازی باشد و باعث آزار و اذیت او شود و به او این احساس را بدهد که مورد تمسخر قرار گرفته است.
البته ممکن است قصد شما این نبوده باشـــد. بااینحال نکتۀ مهم در اینجا این است که پاسخ عاطفی همسرتان صحت دارد. این حالت احساسی شایسته و نیازمند همدلی است، پیش از اینکه بخواهد مورد سؤال قرار بگیرد؛ بنابراین اگر از واکنش همسرتان به خاطر اینکه (دستکم آگاهانه) با آنچه منظور شما بوده است همخوانی ندارد به خود آمدید، آنچه لازم است انجام دهید این است که از او بپرسید حرفی را که گفتهاید چگونه شنیده است. سعی کنید بدون حالتی قضاوت گونه و با دلسوزی و مهربانی رفتار کنید تا بتوانید بهتر بفهمید و درک کنید که چه چیزی باعث ناراحتی همسرتان شده است.
در چنین شرایط حساسی، هر انتقادی، از هر سو که باشد، میتواند برای رابطه خطرناک باشد؛ بنابراین با دقت تلاش کنید که از پیشآمدن چنین گفتوگوی ارزیابانهای بپرهیزید. بیان احساسات همسرتان، چه خشم باشد یا ناراحتی یا اضطراب یا شرمندگی و یا ترس، ممکن است موجب احساس ناخوشایندی شود. شاید هم باعث شود تصور کنید که موجودی ناتوان، کودن، یا طرد شده هستید. در نتیجه با حالتی تدافعی ممکن است احساس کنید باید با او دربارۀ احساساتش صحبت کنید و توضیح بخواهید؛ که معمولاً کار خوبی نیست، دستکم بلافاصله این حرف را پیش نکشید.
سعی کنید واقعیت ذهنی همسرتان را بفهمید
2 -«خیلی حساس هستی»
این پاسخ دور از احساس و عاطفه نیز درخواستی را میرساند: «اینقدر حساس نباش.» اگر دقیقتر نگاه کنیم، این عبارت نیز یک «باید» انتقادی دیگر را در خود جای داده است؛ اما بهعنوان یک واقعیت، همۀ ما همانقدر حساس هستیم که هستیم. با توجه به برنامۀ بیولوژیک ویژۀ ما و تجربههای گذشتهمان، حساسیت امروزمان باید همینی باشد که هست. بنابراین واقعاً اگر همسرتان را به خاطر اینکه شدیداً به حرف شما واکنش نشان داده سرزنش کنید، کار بهجایی نکردهاید. وقتی کسی بهشدت به خاطر ناراحتیاش مورد قضاوت قرار میگیرد، ممکن است آن را حملهای به هویتش احساس کند. افزون بر این، اگر همسرتان را «بسیار حساس» خطاب کنید، به این معناست که به او بگویید احساساتش اشتباه است. و با توجه به زمینۀ ماجرا و تن صدایی که به کار میبرید، ممکن است همسرتان از شنیدن آن کلمات، احساس ضعف یا نقصان کند.
این را هم در نظر داشته باشید که دلیل واکنش منفی نسبت به احساسات همسرتان، اگرچه ناآگاهانه، این است که اظهارات او دربارۀ حساس بودن باعث شده است احساس گناه بکنید. اگر واکنش او را بهعنوان امری انتقادآمیز و (اگرچه بهگونهای غیرمستقیم) اظهار نگرانی او را بهعنوان حمله تجربه کرده باشید، ممکن است احساس کنید که مشغول توجیه خود هستید.
آنچه در چنین شرایطی ضرورت دارد این است که تجربۀ عاطفی همسرتان را از نقطهنظر و نگاه او بفهمید (نه خودتان). من اغلب به افرادی که با آنها کار میکنم میگویم که در رویارویی با چنین شرایط دشوار و طاقتفرسایی، اولین کاری که باید انجام بدهید این است که با مهربانی و دلسوزی سعی کنید واقعیت ذهنی همسرتان را بفهمید و اگر خود بهتنهایی نتوانستید، از همسرتان بپرسید که چه چیزی او را تا این حد ناراحت کرده است، این پرسش باید با تن صدایی پرسیده شود که بهروشنی منتقلکنندۀ توجه و نگرانی شما به همسرتان باشد، نه اینکه حالت انتقادی داشته باشد.
3 -«گریه نکن»
بسیاری از ما وقتی همسر خود را در حال گریه کردن میبینیم، واکنش نامطلوبی نشان میدهیم. درست در زمانی که او آنقدر غرق اندوه است که اشکش سرازیر شده، ما ممکن است ابراز ناراحتی، شرمندگی، دلخوری، یا حتی خشم کنیم.
در نظر بگیرید که در فرهنگ رایج، اولاً مردها یاد میگیرند لطیف بودن و ابراز احساسات، آسیبپذیر بودن و احساساتی که بیشتر زنانه تلقی میشوند باید سرکوب شوند و دوم اینکه از نظر ژنتیکی، از آنجا که مردان سطح تستسترون بالاتری نسبت به زنان دارند، احساساتشان را به شدتِ زنان احساس نمیکنند؛ بنابراین نهتنها احتمال دارد مرد احساس کند که نتوانسته همسرش را درک کند و با کلمات و نیازهایش به او اینطور منتقل کرده است که کاری جز گریه کردن ندارد، بلکه معمولاً احساس میکند که کار وحشتناکی هم انجام داده که همسرش به این حال افتاده است.
درست مانند دیگر پاسخهای نامناسب (چهبسا ناخواسته یا ناآگاهانه)، با گفتن «گریه نکن» به همسرتان، برای متوقف کردن گریۀ او، اساساً چه با تُن صدای انتقادآمیز و یا با تُن صدای مهربانانه، دارید این پیام را به او منتقل میکنید که او (چه زن یا حتی شوهر) نباید چنین احساسی را با چنین شدتی داشته باشد. با چنین اقدامی شما هم شخصیت همسرتان و هم احساس او را بیاعتبار میکنید و نادیده میگیرید؛ حتی اگر این برخورد ناآگاهانه باشد. روشن است که تجربۀ چنین مخالفتی، برای رسیدن به توافق و هماهنگی، هیچ کمکی به شما دو نفر نخواهد کرد.
اگر در ابتدا همسرتان به دلیل تحقیر شدن، بدفهمی، یا عدم دریافت توجه کافی گریه میکرد، بعد از واکنش شما به احساسات او، یعنی تأیید نکردن و نادیده گرفتن آنها، اصطکاک و اختلاف بین شما بیش از پیش خواهد شد.
منبع: سلامت نیوز
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
این اشتباهات نابودکننده زندگی مشترکند! به خاطرعشق،ازدواج نکنیم جستوجوی همسر خوب در اینترنت! دوران نامزدی داشته باشیم یا نه؟ شما انتخاب شوید فاصله مناسب بین عقد تا عروسی
روابط اخلاقی و عاطفی یکی از بخش های مهم زندگی مشترک است
روانشناسان به این دسته از افراد همسران سمی می گویند ، زن و مردی که با داشتن ویژگی های اخلاقی خود را تبدیل به یک همسر بد و غیر قابل تحمل می سازند. اگر شما هم این رفتارها را دارید سریعا تغییر کنید.
روابط اخلاقی و عاطفی یکی از بخش های مهم زندگی مشترک است که متاسفانه اصلی ترین عامل مشکلات و جدایی ها در میان زوجین محسوب می شود ، شما دوست دارید با همسرتان جوری رفتار کنید که زندگی آرام و پرمحبتی داشته باشید یا تمام تلاشتان را می کنید تا همسرتان شیفته شما شود اما نمی دانیدچرا ولی همه چیز برعکس می شود به حدی که همسرتان شما را فردی به اصطلاح سمی می خواند و از زندگی کردن با شما رضایت ندارد ، فکر می کنید چرا این اتفاق می افتد و آخر کار به اینجا ختم می شود ؟ در یک جمله پاسخ این است " همه چیز ریشه در رفتار شما دارد " به نظر ساده می رسد اما دقیق تر که شویم جزئیات اشتباهات رفتاری را خواهیم گفت که شما را ناخواسته تبدیل به یک همسر بد و غیرقابل تحمل می سازد.
دکتر " جان گاتمن" در مقدمه رفتارهای مثل انتقاد پی در پی ، حالت تدافعی به خود گرفتن ، تحقیر و کارشکنی را مخرب ترین رفتارهای زوجین در زندگی مشترک معرفی می کند. در بحث گسترده این چهار عادت و رفتار اشتباه زیر شاخه های متعددی دارند که به اصلی ترین انها خواهیم پرداخت.
نشانه هایی که اگر آنها را در خود دیدید همسر بدی هستید و باید تغییر کنید:
1- شما هرگز اشتباه خود را نمی پذیرید:
اگر متوجه این شده اید که مدام در حال آوردن دلیل و توجیه برای کارهایتان هستید پس بدانید که رفتار شما ایراد دارد . واقع بین باشید و در تنهایی خود به رفتار یا اشتباهی که انجام داده اید بیشتر فکر کنید مسلما پی به نقطه ضعف هایی خواهید برد یا بهتر بگوییم شجاعت پذیرفتن اشتباهاتتان را خواهید یافت .
2- مدام تکرار می کنید " منظورم این نبود":
در میان مکالمه های خود با همسرتان حرفهایی ناخوشایند می زنید و او را می رنجانید بعد از مدت کوتاهی ادعا می کنید که منظور شما آنچه که همسرتان برداشت کرده است نبوده پس در این جا 2 مورد از اشتباهات رفتاری شما پدیدار می شود اول اینکه هنگام بحث یا صحبت حریم همسرتان را رعایت نکرده اید و احیانا توهینی رخ داده است که این به هیچ وجه پذیرفته و مورد قبول نیست و دوم اینکه شخصی هستید که بدون فکر کردن سخن می گویید . به نظر دکتر گاتمن همسران این چنینی احساس آرامش را از همسرشان جدا می کنند و نبود آنها شرایط روحی بهتری برای شریک زندگی شان فراهم خواهد کرد. بهتر است برای تجربه یک مکالمه سالم خط قرمز هایی را در ذهن خود تعیین کنید تا با گذر از آنها مبادا تبدیل به یک فرد آزار دهنده شوید.
بهترین روش برای جلوگیری از اختلاف و ناراحتی اهمیت دادن به حق همسر است
3- فکر می کنید همیشه راه پیش رو از آن شماست:
رفتار رایج دیگری که اصولا این دسته از افراد در زندگی مشترک به واسطه ان موجب اختلاف می شوند نادیده گرفتن حق همسرشان است . دکتر وین می گوید این رفتار بیشتر از انچه که تصور کنید مخرب است و در ذهن همسرتان شما را به طرز ناباورانه ای غیر قابل تحمل خواهد ساخت چرا که در این شرایط همسرشما به این باور می رسد که نظر ، ایده و حتی وجود او هیچ اهمیتی برای شما ندارد. بهترین روش برای جلوگیری از این اختلاف و ناراحتی اهمیت به حق همسرتان در تمام جوانب زندگی است.
4- بیش از حد وابسته روابط با همسرتان هستید:
بله درست متوجه شدید منظور از این وابستگی همان است که یک طرف در زندگی مشترک می گوید که اگر روزی همسرش او را ترک کند نابود می شود. این جمله اصلا منطقی نیست و این شدت وابستگی به طرف مقابل او را دچار احساس محدودیت می سازد . همسر این دسته از افراد نمی توانند آزادی فکری را تجربه کنند چرا که وابستگی بیش از حد نگرانی و حساسیت هایی را برایشان ایجاد خواهد کرد . سعی کنید خود را در زندگی به عنوان یک فرد مستقل به همسرتان ثابت کنید تا بتواند به شما به عنوان یک فرد قابل اعتماد تکیه کند.
5- شما عمدا شریک زندگی تان را آزار می دهید:
متاسفانه برخی از افراد بی دلیل یا با کوچکترین بهانه طرف مقابل در زندگی مشترکشان را از لحاظ جسمی و روحی مورد آزار و اذیت قرار می دهند. دلایل مختلفی پشت این ماجرای تلخ نهفته است که در همه حال ترک این عادت غلط بهترین روش برای حفظ رابطه و آرامش در زندگی است . با خود تمرین کنید تا در مواقع حساس با یک جمله و یا رفتاری همراه با سکوت اعتراضتان را به همسرتان نشان دهید به جای انکه اینقدر تنش ایجاد کنید و مطمئن باشید که این روش صد در صد موثر خواهد بود در حالی که جنگ و جدال هیچ تاثر مثبتی نخواهد داشت.با این رفتارها چه کنیم یا بهتر بگوییم ، چه کنیم همسرمان از زندگی در کنار ما لذت ببرد ؟ پاسخ بسیار ساده است و آن هم ترک این عادات غلط و ناپسند در زندگی مشترک و حتی زندگی اجتماعی شماست.
منبع: نمناک
مطالب بیشتر برای زندگی بهتر
اگر همسرتان تکراری شده این مطلب را بخوانید این شوهران، مادر میخواهند نه همسر خورشید خانه،زن یا مرد؟ در بیان این جملات خساست به خرج دهید، لطفاً! عشق و عاشقی هایی سراسر دروغین نقش اعتقادات مذهبی در روابط همسران