به گزارش نسیم، ساعت 10:10 سیام شهریور سال جاری وقوع یک فقره اسیدپاشی در خیابان 27 گیشا به مأموران کلانتری 137 نصر اعلام شد که با حضور مأموران در محل اعلام خبر و با بررسیهای اولیه مشخص شد دختر جوانی به نام آرزو مورد اسیدپاشی قرار گرفته و به بیمارستان منتقل شده است.
همچنین تحقیقات از اهالی محل این حادثه انجام شد و یکی از همسایگان محل حادثه به مأموران گفت: حدود ساعت 9 صبح بود که صدای «سوختم سوختم» از حیاط شندیدم، زمانی که به حیاط آمدم، متوجه شدم آرزو سوخته که دقایقی بعد توسط پسر جوانی با خودروی شاسی بلندی از اینجا به بیمارستان رفتند.
با حضور مأموران در بیمارستان مشخص شد آرزو توسط پسر جوانی به نام هومن به بیمارستان منتقل شده و هومن پس از رساندن آرزو به بیمارستان از آنجا متواری شده است؛ همین سرنخ کافی بود که کارآگاهان برای دستگیری هومن وارد عمل شوند و ساعاتی پس از این حادثه موفق به دستگیری وی در منطقه یافتآباد شدند، هومن در همان ابتدای تحقیقات به جرمش اعتراف کرد.
هومن پیش از ظهر امروز به شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و در اظهاراتش به بازپرس گفت: 28 سال سن دارم و در حوزه املاک مشغول فعالیت هستم، حدود سه سال قبل با آرزو در منطقه پونک آشنا شدم و او این سه سال با من زندگی میکرد، پس از مدتی متوجه شدم آرزو دزد است و حساب عابربانک مرا خالی کرده است، به خاطر همین او را از خانهام بیرون کردم اما آرزو هر بار پشت در خانه من میآمد و التماس میکرد که به منزلم راهش بدهم، روز وقوع حادثه آرزو در منزل من بود و قبل از اینکه به خانه من بیاید با چند پسر قماربازی کرده بود، آرزو در تلفن همراهش صدای پسرهایی که با آنها قماربازی کرده بود را برای من پخش کرد که همین موضوع باعث آغاز درگیری بین ما شد.
وی ادامه داد: پس از اینکه جر و بحث بین ما بالا گرفت، من بطری که درش باز بود را از روی کابینت برداشتم و محتوی داخل بطری را به بدن آرزو پاشیدم که آرزو داد و فریاد کرد و گفت سوختم، آرزو میگفت داخل آن بطری مایع لوله باز کن بوده اما من خبر نداشتم و فکر میکردم آب داخل بطریست، آنجا خانه من بود اما همیشه آرزو در منزلم رفتوآمد داشت، من مشکل روحی و روانی و سابقه بستری در بیمارستان دارم.
پس از اظهارات هومن، وی به دستور بازپرس امور جنایی تهران برای ادامه تحقیقات در اختیار مأموران اداره آگاهی قرار گرفت و بررسیهای بیشتر در رابطه با این پرونده ادامه دارد.
دزدان مسلح طلافروشیهای یزد و ملایر درحالی صحنه یکی از جنایتهای خود را بازسازی
به گزارش جامجم، جنایتکاران دیروز با انتقال به محل نخستین سرقتشان در ملایر صحنه ربودن مرد طلافروش، قتل او و دستبرد به مغازه را بازسازی کردند.
فرمانده انتظامی استان همدان در حاشیه بازسازی صحنه سرقت مرگبار در جمع خبرنگاران گفت: اوایل مردادماه امسال یک طلافروش در ملایر به نام تقی مرادی 56 ساله و متأهل به علت ضربات متعدد چاقو در کیلومتر 15 ملایر به همدان به قتل رسید.
سردار حاجی محمد مهدیاننسب با بیان اینکه تحقیقات پلیس در همان لحظات اولیه پس از سرقت و قتل آغاز شد، ادامه داد: کمتر از 24 ساعت جسد مقتول کشف شد. در ادامه تصویر سارقان به دست آمد و این تصاویر در بازار ملایر در معرض دید قرار گرفت و به آگاهی سراسر کشور اطلاعرسانی شد. قاتلان پس از قتل طلافروش ملایری از استان همدان خارج شده و به استانهای شرقی کشور رفته بودند. پس از مدتی مشخص شد موارد مشابهی از قتل و سرقت در سایر شهرهای کشور نیز رخ داده است.
وی عنوان کرد: پلیس تشخیص داد این افراد، قاتلان حرفهای و غیربومی بوده و در شهر یزد نیز مرتکب جنایتی دیگر شدهاند. سرانجام با اقدامات اطلاعاتی و با تلاش 13گروه و شلیک هفت گلوله سارقان دستگیر شدند. یکی از این برادران 31 ساله و دارای سه فقره سابقه کیفری، دیگری 34 ساله و دارای دو فقره سابقه کیفری است، هر دو سابقهدار و ساکن همدان هستند و به شغل تعمیر ماشینهای سنگین اشتغال دارند.
مهدیاننسب ادامه داد: از این مجرمان، چهار کیلو و صد گرم طلا در محل اختفای آنها کشف و ضبط شده است که براساس اعترافاتشان از طلافروشی ملایر، 9سرویس طلا به وزن 300 گرم به ارزش 20 میلیون تومان سرقت کردهاند. آنها در شهر یزد صد گرم از آن طلاها را برای صرف مخارج خود فروختهاند.
وی به اقدام ناموفق این افراد در دزدی و مجروح کردن یک صراف در یزد اشاره و اظهار کرد: مهمترین کار ما از 48 ساعت قبل آغاز شد و با همکاری خوب همه دستگاههای انتظامی و اطلاعاتی استان همدان، این قاتلان سرانجام به دام قانون افتادند.
این مقام انتظامی درباره علت تأخیر در شناسایی و دستگیری این افراد چنین توضیح داد: با توجه به اینکه مجرمان فرسنگها از همدان دور شده و در استانهای شرقی به سر میبردند، همین کار را برای ما دشوار میکرد.
وی با اشاره به اینکه قاتلان طلافروش ملایری با عنوان مأمور نیروی انتظامی و به بهانه اینکه مرحوم مرادی، طلای تقلبی خریداری کرده او را با خود برده و به قتل رساندند، هشدار داد: شهروندان نسبت به این مسائل آگاه باشند و در مواجهه با افرادی که ادعای مأمور بودن دارند حتما به وضعیت ظاهری، کلامی و کارت شناسایی و حکم قضایی آنها توجه داشته باشند و در صورت مواجه شدن با موارد مشکوک بسرعت پلیس را در جریان قرار دهند.
فرمانده انتظامی استان همدان تأکید کرد: به علت جریحهدار شدن افکار و روان عموم مردم در ارتباط با قتل چند نفر در سطح کشور توسط این برادران سابقهدار سارق و قاتل، با دستور مقامات قضایی و تکمیل شدن پرونده آنها به قید فوریت اعدام خواهند شد.
محاکمه به صورت علنی
محمدرضا حبیبی، رئیس کل دادگستری استان یزد هم درباره قتل طلافروش یزدی و رسیدگی به پرونده او گفت: قتل مرحوم حقشناس با استفاده از طناب صورت گرفته که موجب شکستگی گردن مقتول شده، اما اینکه چه ضربهای موجب قتل شده است، باید منتظر تائید پزشکی قانونی باشیم.
وی خاطرنشان کرد: توانایی بالای نیروی انتظامی در دستگیری قاتلان حرفهای و مجرمان سابقهدار شاهکاری بود که در یزد انجام شد. در مورد قتل مرحوم حقشناس این باند یک ماه همه جوانب را سنجیده و بعد در پارکینگی که مجهز نبوده و مشکل دارد، فرد را به قتل رسانده است، بعد با داشتن کلید در را باز کردهاند و هیچکس هم به آنها شک نکرده است .
وی در پایان گفت: به مردم استان قول میدهیم روند رسیدگی به این پرونده را بدون نوبت و در ارجاع به دیوان عالی کشور با پیک انجام دهیم تا هرچه سریعتر قاتلان مجازات شوند. دادگاه به صورت علنی برگزار خواهد شد.
درحال حاضر تحقیقات از متهمان در پلیس آگاهی همدان ادامه دارد و پس از تکمیل بازجوییها به یزد منتقل میشوند تا صحنه قتل مرحوم حقشناس و حمله به مرد صراف را بازسازی کنند.
خانواده محمدعلی حقشناس هم با انتشار بیانیهای خواستار اجرای حکم قصاص در محل جنایت شدند و اهالی طناب داری را برای اجرای حکم به صورت نمادین در بازار یزد برپا کردهاند.
میزان نوشت: جلال ملکی با اشاره به وقوع اولین جادثه برای سرویس مدارس در شهر تهران گفت: ساعت 6:36 صبح امروز وقوع تصادف دو دستگاه خودرو در شهرک راه آهن به سازمان آتش نشانی اعلام شد. بلافاصله آتش نشانان دو ایستگاه به محل حادثه اعزام شدند.
وی ادامه داد: در این حادثه خودرو پراید با چهار سرنشین با خودرو پزو 405 با یک سرنشین برخورد کرده بود. در خودرو پراید سه دانش آموز دختر 8 ساله حضور داشتند که دو نفر آنها به همراه راننده از خودرو خارج شده و به صورت سطحی از ناحیه سر و صورت زخمی شده بودند.
به گفته سخنگوی سازمان آتش نشانی تهران، دختر دانش آموزی که در صندلی جلو خودرو نشسته بود داخل خودرو محبوس شده بود که آتش نشانان با استفاده از ابزار این فرد را از داخل خودرو خارج کردند.مصدومان این حادثه به اورژانس تحویل داده شدند.
ملکی با بیان اینکه راننده مدعی بود راننده سرویس مدرسه است، تاکید کرد: در سال های گذشته رانندگان سرویس مدرسه دارای تابلو و برچسب مخصوص بودند و ایمنی خودرو آنها مورد بررسی قرار می گرفت. این موضوع می توانست در حمل و نقل ایمن دانش آموزان موثر باشد.
به گزارش جامجم، دیروز زنی جوان با حضور در شعبه هشتم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران، از بازپرس ایلخانی برای یافتن جسد پدرش کمک خواست.
وی به بازپرس جنایی گفت: پنج سال پیش پدر میانسالم برای انجام کاری از خانهمان در یکی از محلههای تهران خارج شد و دیگر بازنگشت. به محل کارش رفتیم که در آنجا حاضر نشده بود. سراغ او را از دوستان و اقواممان گرفتیم که هیچکس از او خبری نداشت. هر جا که گمان میکردیم رفته باشد، سر زدیم اما ردی از او پیدا نشد. سرانجام به پلیس آگاهی تهران رفتیم و شکایت کردیم. از او خبری نبود.
شاکی تصریح کرد: چند روز پیش به طور اتفاقی بر سر مزار یکی از اقوام رفته بودم که دوستی قدیمی را در آنجا دیدم که به من خبر داد، مردی چندی پیش در گورستان بهشت زهرا به عنوان مجهول الهویه دفن شده است. زمانی که او را در غسالخانه دیده متوجه شده شباهت بسیاری به پدر گمشده من دارد. بنابراین زمانی که او مشخصات آن مرد را به من نشان داد، متوجه شباهت این مرد با پدر گمشدهام شدم.
وی افزود: بنابراین احتمال میدهم این قبر متعلق به پدر گمشدهام باشد. بنابراین از شما میخواهم دستور دهید عکس مرد مجهول الهویه را ببینم. میخواهم اگر مزار پدرم باشد برای او سنگ قبری تهیه کنم تا با رفتن بر سر مزارش به این دلتنگی پنجساله پایان دهم.
قاضی جنایی با شنیدن گفتههای این زن، دستور قضایی را در این باره صادر کرد تا شاکی تصویر مرد دفن شده در گورستان را در اداره پلیس آگاهی مشاهده کند تا چنانچه جسد دفن شده مجهول الهویه پدر اوست، این زن بتواند اقدامات بعدی را انجام دهد و سنگ قبری برای پدرش تهیه کند.
به گزارش جامجم، اوایل مهر سال گذشته ماموران در جریان قتل زنی 54ساله در یکی از محلههای خواجه نظام تهران قرار گرفتند که ساعاتی از مرگش میگذشت و او با ضربه چاقو کشته شده بود.
با دستور بازپرس ایلخانی تحقیقات آغاز شد. ماموران در تحقیقات متوجه شدند این اواخر پسر 30 ساله مقتول به خانه او میآمده، اما با هم دچار اختلافهایی شده بودند. او تحت تعقیب قرار گرفت تا این که اوایل هفته گذشته و یک سال بعد از این جنایت دستگیر شد. دیروز او برای ادامه تحقیقات به شعبه هشتم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد.
متهم به بازپرس ایلخانی گفت: من زمانی که دو ماهه بودم، پدر و مادرم از هم جدا شدند. در این سالها به دنبال مادرم بودم که بینتیجه بود. چهار سال پیش از طریق عمهام و پسرش متوجه شدم مادرم زنده است. خوشحال بودم بعد از 26 سال او را میبینم. اما او معتاد بود. بارها سعی کردم او اعتیادش را ترک کند که بیفایده بود و مدام افراد غریبه را برای مصرف شیشه به خانه میآورد. او میگفت از شوهر دومش که جدا شده پسری دارد که خارج از کشور زندگی میکند و او را برای همیشه ترک کرده و از او ناراحت است. هر چند مادرم مرا اذیت میکرد، اما او را دوست داشتم. حتی بعد از ازدواج هم علاقهام نسبت به وی کم نشد. نمیدانم چه کسی مادرم را کشته است.
در حالی که مرد جوان منکر این جنایت شده است، ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران با بررسی تلفن همراه او اطلاعاتی به دست آوردهاند که نشان میداد، روز جنایت متهم حوالی خانه مادرش تردد داشته و تلفن همراهش در آنجا فعال بوده است. با کشف این سرنخ روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد. با دستور بازپرس جنایی تحقیقات از متهم در پلیس آگاهی ادامه دارد.