اشعار زیبا و عاشقانه فریدون توللی
فریدون تَوَلَلی در شیراز به دنیا آمد. والدینش از تیرهٔ توللی طایفه عملهٔ قشقایی بودند. پس از پایان دورۀ آموزشهای دبستانی و دبیرستانی در این شهر، وارد دانشگاه تهران شد و در سال ۱۳۲۰ در رشتۀ باستانشناسی دانشکده ادبیات این دانشگاه فارغالتحصیل گردید. شعر توللی عمدتاً شعری عاشقانه، رمانتیک و احساساتی است.
عـــاشــق دلفســـرده ام آتش ِ جــان ِ من چه شد؟
ســـوز ِ درون ِ من چه شد شور ِ نهان ِ من چه شد؟
برده مـــرا کشـان کشــان ایـــــن دل ِ زار ِ خونفشان
تا دل ِ شهر ِ خامشــــان نام و نشان ِ من چه شد؟
جنگــــی ِ در شکستــه ام زار و نــــزار و خستـــه ام
بــا دل و دســت ِ بسـته ام تیغ ِ زبان ِ مـن چه شد؟
خــانه به کـــام ِ دزد و مــن بســـته لبی ، ز بیم ِ تن
بـر سـر ِ خلق انجمـــن شــور و فغان ِ مـن چه شد؟
بیـــنم و ، هــای و هـو کــنم خیــزم و جستجو کنـم
تـا بـه ستیــــزه رو کـــنم تیر و کــمان ِ من چه شد؟
رانــــده ی بی پناهیـــم رنجــــه ی بــــی گـــناهیم
در تب ِ ایـــن تباهیـــم شــادی ِ جان ِ من چه شد؟
دل هــمه ســاله ، زار ِ غم جان همه روزه در ستم
با همه تاج و تخت ِ جم ، فر ِ کیان ِ من چه شد؟
گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته
گلچینی از شعر و ترانه ها
اشعار زیبای عید نوروز (3) الا ای لعبت ساقی ز می پر کن مرا جامی( حکیم سنایی) شعر برای روز اول مهر (محمدعلی حریری) شعر زیبای فریبا شش بلوکی ( فریاد او ) شعر زیبای پارینه (مهدی اخوان ثالث) شعر زیبای گول از فریبا شش بلوکی
زندگینامه فرصت الدوله شیرازی
میرزا محمد نصیرالحسینی (زاده ۱۲۳۳ خورشیدی در شیراز - درگذشته ۱۲۹۹ خورشیدی در شیراز) ملقب به «میرزا آقا» که در شعر «فرصت» تخلص میکرد و بیشتر به فرصت شیرازی معروف است .
نام اصلی: میرزا محمد نصیرالحسینی
زادروز: ۱۲۳۳ خورشیدی (صفر ۱۲۷۱ قمری ) شیراز
پدر : جعفر
مرگ : ۱ آبان ۱۲۹۹ خورشیدی (۱۰ صفر ۱۳۳۹ قمری) شیراز
ملیت : ایران
جایگاه خاکسپاری : جوار آرامگاه حافظ
لقب : «میرزا آقا»
پیشه: شاعر، نقاش، موسیقی دان و ادیب
تخلص : «فرصت»
فرصت شیرازی که نام اصلی او میرزا محمد نصیرالحسینی است و ملقب به «میرزا آقا» است ، در شعر «فرصت» تخلص میکرد و بیشتر به فرصت شیرازی معروف است شاعر ، نقاش ، موسیقی دان و ادیب ایرانی است که به سال ۱۲۷۱ه.ق. در شیراز دیده به جهان گشود . فرصت شیرازی فرزند میرزا محمد جعفر از سخنسرایان و استادان معروف دوره قاجاریه بود .
فرصت شیرازی از آغاز جوانی به شعر ، موسیقی و نقاشی علاقه پیدا کرد و بر اثر ذوق و استعداد سرشار خود در مدت کمی در هر سه هنر سرآمد روزگار خود شد . فرصت شیرازی علاوه بر علوم فقه و اصول و کلام و فلسفه و منطق به علم حدیث نیز روی آورد . فرصت شیرازی نزد مظفر الدین شاه قاجار بسیار گرامی بود و لقب فرصت الدوله را از این پادشاه گرفت .
فرصت شیرازی شاعر، نقاش، موسیقی دان و ادیب ایرانی بود
شاهزاده سلطان السلطنه پسر مظفر الدین شاه فرصت شیرازی را به ندیمی و معلمی خویش انتخاب کرد و پیوسته در احترام وی می کوشید . فرصت الدوله مردی پاکدامن و درستکار بود و چندی ریاست اداره فرهنگ و زمان ریاست عدلیه شیراز را بر عهده داشت . فرصت شیرازی علاوه بر ادبیات فارسی و عربی در حساب و هندسه و هئیت و منطق نیز تسلط و توانائی داشته است .
فرصتالدوله یا همان فرصت شیرازی در بنیان فرهنگ نوین در ایران نقش مهمی داشت . فرصت شیرازی به اروپا نیز مسافرت کرد و از کسانی بود که برای مشروطیت فعالیت زیاد داشت . فرصت الدوله نه فقط زبان انگلیسی را فرا گرفت بلکه از دانشمندی آلمانی خط میخی را هم آموخت و احتمالاً اولین ایرانی است که خط میخی را میدانست . فرصت شیرازی در سال ۱۳۳۱ ه. ق. روزنامه فارس را در شیراز منتشر نمود .
او علاوه بر ادبیات فارسی و عربی در حسابو هندسه و هئیت و منطق نیز تسلط و توانائی داشته است .
عکسهای فرصت الدوله شیرازی
آثار فرصت شیرازی:
دیوان اشعار
عجم - شیراز نامه
اشکال المیزان در منطق
بحور الحان - در علم موسیقی
دریای کبیر
هجر نامه - مثنوی
درگذشت فرصت شیرازی:
فرصت شیرازی به سال ۱۳۳۹ ه. ق. در شیراز درگذشت و در جوار آرامگاه حافظ دفن شد .
گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته
از دنیای هنر و هنرمندان بیشتر بدانید
بیوگرافی رضیالدین آرتیمانی بیوگرافی فاضل نظری + تصاویر
زندگینامه رضی الدین آرتیمانی
رضی آرتیمانی یا رضیالدین آرتیمانی مشهور به میرمحمد متخلص به رضی (زادهٔ ۹۷۸ در روستای آرتیمان – درگذشتهٔ ۱۰۳۷ هجری قمری) از شاعران و عارفان مشهور دوران صفویه است.
نام اصلی : رضیالدین آرتیمانی
زمینهٔ کاری: شعر عرفانی
زادروز: ۹۷۸ قمری روستای آرتیمان از توابع تویسرکان
مرگ: ۱۰۳۷ قمری آرتیمان
ملیت : ایرانی
نام(های)دیگر: میر رضی، میر محمد
کتابها: ساقینامه و ...
تخلص: رضی
استاد : میرمرشد بروجردی
دلیل سرشناسی : شاعر عارف
میرزا محمد رضی معروف به میررضی آرتیمانی از شاعران و عارفان مشهور زمان صفویه است . وی در سال ۹۷۸ قمری در روستای آرتیمان از توابع تویسرکان بدنیا آمد.
در ایام جوانی به همدان رفت و در آنجا مشغول تحصیل شد و از شاگردان میر مرشد بروجردی گردید. رضی به علت شایستگی وافری که داشت زود مورد توجه شاه عباس که معاصر وی بود قرار گرفت و در جمع منشیان میرزایان شاه درآمد و به همین دلیل بود که داماد خاندان صفوی شد.
آرامگاه میررضیالدین در تویسرکان
کلمهی «میر» از آن جهت به رضی اطلاق شده است که مدتی جزء میرزایان شاه عباس بودهاست. در بستان السیاحه بدین مضمون آمدهاست که «سید رضی آرتیمانی که در زمان شاه عباس ماضی صاحب دیوان و ساقینامهی مشهور است از قریهی آرتیمان است اما اولاد وی اکنون از جد خویش نصیب و بهره نبردهاند.
رضاقلیخان هدایت در مورد رضی چنین نوشتهاست: سیدی است صاحب ذوق و حال عرفانی با افضال در معارف الاهیه مسلم آفاق و در مدارج حقانیه در عالم طاق. معاصر شاه عباس صفوی و والد میرزا ابراهیم متخلص به ادهم است. وی که از رِندان مست و عارفان پاکدل و صوفیان صافیدل است علوم نقلی و عقلی را چون حجابی میبیند که انسان را به خود متوجه میسازد و از عشق به معشوق یکتا بازمیدارد...» از او حدود ۱۲۰۰بیت شعر در قالبهای گوناگون به جا مانده که معروفترین آنها ساقی نامهٔ اوست.
رضی پس از گذران سالیانی از عمر شریف خود، دوباره عزم وطن خویش مینماید و به زادگاه برمیگردد و در سال ۱۰۳۷ هجری قمری (۱۰۰۵ش) درمیگذرد و او را در محل خانقاهش به خاک سپردند. آرامگاه او در «همینه» تویسرکان قرار دارد.
آثار:
ساقینامه
سوگندنامه
گوهر عشق
غزلیات
قصاید
رباعیات
ترجیع بند
مقطعات و غزلیات ناتمام
مفردات
گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته
از دنیای هنر و هنرمندان بیشتر بدانید
آنا ماریا اُرتزه، رمان نویس و شاعر باربد موسیقیدان بزرگ دوره ساسانی بیوگرافی رسول نجفیان بیوگرافی زنده یاد مهدیه الهی قمشهای بیوگرافی فاضل نظری + تصاویر بیوگرافی فخرالدین اسعد گرگانی
اشعار زیبای حسین جنتی
روزی به یک درخت جوان گفت کُندهای
باشد که میزِ گوشهی میخانهای شوی!
تا از غمِ زمانه بیابی فراغِ بال
ای کاشکی نشیمنِ پیمانهای شوی
یا اینکه از تو، کاسه ی «تاری» در آورند
شورآفرینِ مطربِ دیوانهای شوی
یا صندوقی کنند تو را، قفل پشتِ قفل
گنجی نهان به سینهی ویرانهای شوی
اما زِ سوزِ سینه دعا میکنم تو را
چون من مباد آنکه «درِ» خانهای شوی!
چون من مباد شعلهور و نیمهسوخته
روزی قرین ِ آهِ غریبانهای شوی
چون من مباد آنکه به دستانِ خستهای
در مویِ دخترانِ کسی شانهای شوی
روزی به یک درخت جوان گفت کُندهای
«باشد که میزِ گوشهی میخانهای شوی»
گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته
گلچینی از شعر و ترانه ها
فریدون مشیری ـ کوچه مولانا - سرمست شد نگارم بنگر به نرگسانش 3 شعر زیبا از پابلو نرودا بیتوتهیِ کوتاهیست جهان(احمد شاملو) شعر دختر و بهار (فروغ فرحزاد) شعر دوکاج (محمدجوادمحبت)