لباس زنان در دوران هخامنشیان معمولا ساده و بلند بوده است
پوشش زنان در دوران هخامنشیان چگونه بود؟
پوشش زنان در جهان، به دوران پیش از تاریخ باز میگردد و همچنین از دیدگاه باستانشناسی پیدایش حجاب به دوران پیش از مذاهب باز میگردد، بنابراین مذهب را نمیتوان عامل پیدایش حجاب دانست. برپایهء متون تاریخی در بیشتر تمدنها و ادیان جهان، در میان زنان حجاب معمول بودهاست.
هرچند فراز و نشیب زیادی داشتهاست و گاه به میل حاکمان وقت، بیشتر یا کمتر شدهاست ولی هرگز به طور کامل از میان نرفتهاست.اکنون به بررسی پوشش زنان در دوره ی هخامنشیان می پردازیم که اولین حضور استفاده از چادر در ایران در زمان هخامنشیان بوده است که البته زنان بلند پایه دربار همچون شاهزادگان از آن استفاده می کردند. در مورد پوشاک خاص زنان در دوره هخامنشیان آمده است: «از روی برخی نقوش مانده از آن زمان، به زنان بومی برمیخوریم که پوششی جالب دارند. پیراهن آنان پوششی ساده و بلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاه است.
به زنان دیگر آن دوره نیز برمی خوریم که از پهلو به اسب سوارند. اینان چادری مستطیل شکل، بر روی همه لباس خود افکنده و در زیر آن، یک پیراهن با دامن بلند و در زیر آن نیز، پیراهن بلند دیگری تا به مچ پا نمایان است.»
یافتههای پژوهشی نشان میدهد که زنان ایران زمین از زمان مادها (که نخستین ساکنان آریایی ایران زمین بوده اند) حجاب کاملی شامل پیراهن بلندچین دار و شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند روی لباسها، داشته اند. این حجاب در دوران سلسلههای مختلف پارسها نیز معمول بوده است.
تصویر به جا مانده بر روی تخته سنگهای دوره هخامنشی نشان میدهد که شباهتی بین لباس زنان و مردان پارسی وجود داشته است. زنان پارسی به جز لباس شبیه آنچه ملکه میپوشیده، لباس دیگری نیز داشته اند، پیراهن آنان پوششی ساده، بلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاه بوده که دامن از زانو به پایین شرابههایی از مچ پا آویزان داشته، علاوه بر اینها زنان پارسی از چادر نیز استفاده میکردند، و آنرا بر روی تن خود میانداختند به طوری که تمام لباسهای زیر را میپوشانید. نقوشی که روی فرش پازیریک که در سیبری پیدا شده و آنرا مربوط به ایران در دوران هخامنشی میدانند، این مطلب را تصدیق میکند زیرا زنانی که بر روی این فرش نقش کرده اند پوششی سر اندر پا چیزی شبیه چادر روی همه پوشاک خود داشته اند.
در دوران هخامنشیان هنگامی که خشایارشا در مجلسی از ملکه «وشی» ایرانی خواست تا عریان به مهمانی حاضر شود تا حاضران زیبایی اندام او را ببینند، او به این کار تن نداد و همین باعث شد تا عنوان «ملکهء ایران» را از دست دهد، در حالی که «استر» یهودی به انجام این کار پرداخت.
اولین حضور استفاده از چادر در ایران در زمان هخامنشیان بوده است
ویل دورانت دربارهء زنان در دوران هخامنشیان میگوید: «زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز درتخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند. هرگز به آنان اجازه داده نمیشد که آشکارا با مردان اختلاط کنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را، حتی پدر یا برادرشان باشد، ببینند. در نقشهایی که درایران باستان برجای مانده، هیچ صورت زنی دیده نمیشود و نامی از ایشان به نظر نمیرسد.»
لباس بلند و پر چینی که در نگاره های تخت جمشید به چشم می خورد و شاه نیز آن را بر تن دارد ، لباس مشخص دوره هخامنشی است و کوروش بنیان گذار این سلسله این لباس را از مادها که نخستین دولت ایرانی آریایی و دولت قبل از هخامنشیان بودند گرفته بود و تمامی کارکنانش را متقاعد کرده بود که آن را بر تن کنند . ظاهرا او معتقد بود که این لباس نقص بدن اشخاص را می پوشاند و آدمی را زیبا و بلندبالا نشان می دهد این راز لباسهای چین دار بسیار بلندی است که انتهای آن روی زمین کشیده می شده است.
لباس چین دار هخامنشی برای حرکات پر جنب و جوش ، برای سفر ، شکار و جنگ و بطور کلی برای هر نوع کار بدنی آزاد، مثلا : کار در کارگاه ها، لباس چندان مناسبی نبوده و در نتیجه به هنگام کار شلوار نیم تنه و ردا می پوشیدند این نوع لباس لباسی عیلامی، قدیمی ترین تمدن ایرانی و قبل از مادها و احتمالا لباس ملی ایرانیان بوده است . قبل از زمان هخامنشی ، وجود هیچ نوع شلواری قابل اثبات نیست و به جای شلوار چکمه به پا می کردند که همیشه مانند کفش بند دار ، گره ای در قسمت جلو داشت.
در آن زمان گرانترین لباس ها، رداهای پر بهای ایران بوده، با بافتی محکم و پوشیده از پولک های طلایی.
منبع : tebyan.net
بیشتر بخوانید تا بیشتر بدانید
واژه «دری وری» حرف زدن از کی باب شد؟! حقوق زنان در دوره ی هخامنشی خودآرایى و محیط آرایى در ایران باستان سیاست اقتصادی هخامنشیان عدالت و قانون در زمان هخامنشیان
تخت مرمر و فتحعلی شاه
حجاری هایی که به دستور فتحعلی شاه ساخته شده بسیار متنوع و دارای ابعاد، مضامین و اشکال مختلف است. در این میان یکی از شاخص ترین این آثار،تخت مرمر است که جزو معدود آثار تمام مجسمه در هنر دوره قاجاری است.
گو اینکه تخت مرمر یک سریر پادشاهی است اما حجاری ها و مجسمه هایی که در آن کار شده ، آن را متفاوت از دیگر تخت های سلطنتی کرده است. مجسمه های تخت مرمر را پس از مجسمه های چهل ستون ، باید جزو اولین مجسمه های تمام گِرد ایران شمرد. این مجسمه ها هرچند به قصد "مجسمه صرف" ساخته نشده اند و حامل تخت هستند ، اما چیزی از "مجسمه صرف" کم ندارند. قبل از بررسی و توصیف این مجسمه ها ، بد نیست ابتدا تاریخچه مختصری از این تخت داده شود.
تاریخ ساخت تخت مرمر
یحیی ذکاء جامع ترین تحقیق را درباره تخت مرمر انجام داده ، در این باره می نویسد: " زمانی پیش از سال 1221 هـ.ق (و شاید سال 1219هـ.ق) فتحعلی شاه به حجاران و سنگ تراشان معروف اصفهانی امر کرد که تختی از سنگ مرمر زرد معادن یزد، برای جلوس "قبله عالم" بسازند تا همیشه در وسط ایوان (کاخ گلستان) نصب و برقرار گردد.
طرح ریزی تخت خاقان از میرزابابای شیرازی نقاشباشی و سرپرست حجاری آن با استاد محمدابراهیم اصفهانی، حجارباشی دربار بود. عده ای از حجاران دیگر، از جمله استاد محمدحسین، استاد محمد باقر، استاد مرتضی، استاد غلامعلی نیز در ساخت و پرداخت تخت یاری کردند." 1
هرچند طراحی تخت به میرزا بابا واگذار شده بود اما، خالق اصلی آن در حقیقت خود شاه بود. فتحعلی شاه از جلال و شکوه و ادوات سلطنتی بسیار خوشش می آمد و می خواست تختی مطابق تخت سلاطین و شاهنشاهان معروف ایران که در شاهنامه و کتاب ها خوانده بود داشته باشد. وی همچنین به "تخت سلیمان نبی" که آن را دیوان و فرشتگان بر دوش داشتند و به آسمان می بردند، آگاهی داشت. لذا دستور داد تختی مطابق با تخت سلیمان برای او بسازند و آن را "تخت سلیمانی" نام نهاد. این تخت بعدها به "تخت مرمر" معروف شد.
تحلیل مجسمه های تخت مرمر
تخت مرمر متشکل از چندین قطعه سنگ حجاری شده است. برخی از این قطعات به اشکال هندسی تراشیده شده و تعدادی از آن ها که مجسمه سازی شده و در قالب انسان و حیوان ساخته شده اند. تعداد مجسمه های تخت مرمر جمعا به نوزده عدد می رسد.
شش تای آن ها به شکل فرشته اند، سه تا در هیات دیو و ده تای بقیه به شکل شیر ساخته شده اند. هر نوزده مجسمه ، نقش تکیه گاه را دارند و تخت را با دوش یا با سر نگه داشته اند علاوه بر مجسمه های حامل تخت ، تعداد ده مجسمه کوچک زن، هر یک به ارتفاع 35 سانتی متر نیز روی دیواره های دور تخت و روی دو ستون انتهایی آن نصب بوده که اکنون جز یکی، بقیه از بین رفته اند.
این مجسمه ها از هر لحاظ مستقل بوده و هیچ گونه نقش حامل یا پایه نداشته اند؛ صورت فرشتگان حامل تخت در قالب صورت شاهزادگان آن عصر ساخته شده اند. چهارتای آن ها تاجی کنگره دار بر سر گذاشته و دوتای دیگر بدون تاج هستن.
دست ها و انگشتان دست نیز به شیوه آن زمان است و تحرک زیادی ندارد. لباس فرشتگان بالای تخت با اندک تفاوتی شبیه به هم هستند؛ اما لباس فرشگان پایینی با هم فرق کلی دارند. دو فرشته جلوی تخت ، چکمه ای بلندبه پا کرده و شلوار پف کرده ای که انتهای آن داخل چکمه رفته به تن دارند. هر دو پای این دو فرشته به حالت نیمرخ است و برای ایستایی بیشتر داخل دیواره ای سنگی قرار داده شده اند، اما چهار فرشته بعدی دامن بلندی داردندکه تا بالای کفش هایشان آمده است.
این مجسمه ها شباهت اندکی به مجسمه زن چهل ستون دارند. در همه مجسمه ها صورت های زیبا و صاف و صیقلی به چشم می خورد و به تزئینات البسه آن ها بدون توجه زیاد به ریزه کاری، پرداخته شده است.
نکته جالب توجه در این مجسمه آن است که صورت این مجسمه ها تقریبا مسطح است و بُعد لازم را ندارد و اگر از نیمرخ دیده شود ، جز خطی صاف ، بُعد و حرکت دیگری ندارد. در مورد بدن نیز همین مشکل وجود دارد. پیکره ها از جلو و پشت گویا هستند اما از نیمرخ ، بیانگری کافی را ندارند. علت این امر را باید در ابعاد سنگ و محدودیت های آن پیگیری کرد. ارتفاع مجسمه ها 115 تا 120 سانتی متر است.
هر سه دیو حامل تخت، 100 سانتی متر ارتفاع دارند و شبیه به هم هستند. این دیوها که بسیار شبیه نقوش دیوهای نگارگری ایرانی هستند، خلاف اوصاف بیان شده در متون، ترسناک نیستند و به جز دندان های گرازمانند و تناسبات کوتاه و پاهای بزرگ، فرقی با دیگر آدمیان ندارند.
بی آزارتر از دیوها، شیرهای تخت هستند . برخلاف شیرهای دوره صفوی، این شیرها چنان دوست داشتنی و اهلی می نمایند که می توانند هر کودک مظلومی را سرگرم کنند. دو شیر جلوی تخت به حالت خوابیده و هشت شیر پشت تخت چمباتمه زده و روی دو پای جلو ایستاده اند و حامل ستون های تخت هستند.
همانطور که اشاره شد سازنده اصلی مجسمه ها محمد ابراهیم اصفهانی است که لقب حجارباشی دربار داشته است. وی نام خود را چهار بار بر گوشه وکنار آثارش حک کرده، سه بار روی تبر و تیشه و قداره دیوان و یک بار روی آرنج دومین زن دست راست.
این بار او نام خود را ضمن شعر زیر آورده است:
فرهاد کمین چاکر ابراهیم است
چون بنده پادشاه هفت اقلیم است
نتیجه ای که از بررسی مجسمه های این تخت حاصل می شود گویای آن است که مجسمه های تمام گرد در این دوران هم ، مثل ادوار قبلی و بیش از همین چند مجسمه ، مورد استقبال نبوده و در مورد آن ها با احتیاط عمل شده است؛ اما همین تعداد اندک که از آن ها ساخته شده ، نشانگر سبکی ویژه و هم گون با نقاشی های هم عصر خود است.
-------------------------------
پی نوشت:
1- ذکاء، 1349، ص 49و50
منابع:
تناولی، پرویز؛تاریخ مجسمه سازی در ایران، تهران :1392
ذکاء، یحیی؛ تاریخچه ساختمانی ارک سلطنتی تهران و راهنمای کاخ گلستان، تهران 1349
طلوعی، محمد؛ هفت پادشاه: ناگفته ها از زندگی و روزگار سلاطین قاجار، تهران:1377
tebyan.net
باستانشناسان فرانسوی موفق به کشف قدیمیترین بندر جهان شدند.
گفته می شود این بندرگاه که در ساحل دریای سرخ واقع شده، چهار هزار و 500 سال قدمت دارد و به دوران فرعون خوفو (Khufu) در سلسله چهارم بازمی گردد.
این بندرگاه یکی از مهم ترین بنادر تجاری مصر باستان بوده و برای صادرات مس و سایر مواد معدنی از شبه جزیره سینا به کار می رفته است.
تصور می شود این بندر هزار سال قدیمی تر از هر بندرگاه دیگر در جهان است.
این بنا که در ساحل دریای سرخ و در ناحیه Wadi el-Jarf در 112 مایلی جنوب سوئز ساخته شده، توسط تیمی از «موسسه فرانسوی برای مطالعات باستان شناسی» کشف شده است.
همچنین قطعاتی از چوب، پارو بخش هایی از جعبه های چوبی و طناب در این ناحیه کشف شد.
قدیمی ترین بندر دنیا
مهم ترین بنادر تجاری مصر باستان
باستانشناسان فرانسوی موفق به کشف قدیمیترین بندر جهان شدند
منبع:isna.ir
بیشتر بخوانید تا بیشتر بدانید
10 حقیقت در مورد مومیایی ها! 15 حقیقت جالب در مورد مصر باستان!! (+عکس) آنچه مردم مصر باستان انجام مىدادند! رابطه بین اهرام و ا عتقاد مصریان نظام برده داری در مصر باستان
تاریخچه ی پول
پول از کجا آمده و چه تاریخچه ای را در پشت سر دارد؟خواندن این مطلب به شما کمک می کند تا با سرگذشت این شی پرماجا آشنا شوید.
در گذشته دیرین برای تداوم حیات، نیاز هر فرد با تلاش فردی (شکار- تولید و ...) تامین میشد ولی با گذشت زمان هرگز به تولید شخصی قانع نبود و اگر در آن روز بشر نمیتوانست با زور هرچه میخواهد به چنگ آورد ناگزیر حاضر میشد از راه معاوضه جنس با جنس (معاوضه مستقیم کالا با کالا) نیازهای عادی زندگی را فراهم کرده و از این راه امرار معاش نماید. در اینگونه داد و ستدهای اولیه (قرنها پیش از میلاد) معاوضه دو کالا با هم بدون تعیین ارزش و معیاری برای سنجش انجام میپذیرفت تا آنکه راه (مبادله غیرمستقیم کالا با کالا) را در پیش گرفت و همین انتخاب موجب پیدایش "پول" گردید.
پیدایش پول
1- کالا، واسطه مبادله:
همانطور که اشاره شد در جوامع نخستین تحصیل انواع کالاهای تولید شده جهت مصرف صرفا از طریق تعویض و مبادله دو کالا امکانپذیر بود و این مبادله مشکلات بسیاری بهمراه داشت از جمله:
الف- امکان تعیین ارزش کالا براساس قبول واحد معینی که مورد تایید طرفین معامله باشد نبود.
ب- یافتن طرفین مبادله دو کالا (گوسفند و گندم) که هر دو نیاز به کالاهای عرضه شده طرف دیگر داشته و آماده مبادله باشند چندان آسان نبود.
بشر در ابتدا برای حل چنین مشکلاتی اشیا و یا کالاهایی را به عنوان واسطه مبادلات به جهت سهولت داد و ستد انتخاب کرد و انتخاب آن بستگی به نوع و فراوانی آن شیء یا کالای واسطه در آن محدوده یا شهر داشت مثل صدف در سواحل دریا و گوسفند و گاو در نواحی کوهستانی و معتدل.
2- مسکوک فلزی:
تنوع تولید و لزوم رفع نیاز بشر از تولیدات مختلف در سیر گسترش اقتصاد کشورها موجب پیدایش دو کالای اقتصادی با ثبات ارزش نسبی که مورد قبول عامه باشد گردید و این دو کالای فلزی طلا و نقره بود.
پس از آنکه فلزات قیمتی (طلا و نقره) کشف شد و مزایا و وجوه تمایز آنها نسبت به کالاهای دیگر به ویژه فلزاتی مثل آهن و مس و مفرغ شناخته شد، جایگزین وسایل مبادلاتی قبلی که فاقد خصوصیات فیزیکی طلا و نقره (وفور تولید بودند) شدند و به عنوان "پول" مورد استفاده قرار گرفتند.
با گذشت زمان مسئولان امور در جوامع مختلف برای رونق داد و ستد و توسعه تجارت نسبت به ضرب سکههای طلا و نقره اقدام نمودند. برای انجام این کار، شمشهای طلا و نفره را به سکههای کوچک و متنوع تبدیل و سپس آنها را به مهر خود ممهور و در قلمرو جغرافیایی خویش رایج ساختند.
بطوریکه مورخان میگویند اختراع سکه از سده هفتم پیش از میلاد مسیح در کشور لیدی پا گرفته، ولی در اکتشافاتی که اخیرا در کشور هندوستان شده مسکوکاتی بدست آمده که ظاهرا مربوط به پنج هزار سال قبل است (سه هزار سال پیش از میلاد). هرودوت" مورخ سده پنجم قبل از میلاد مسیح مینویسد: "در میان مردم و ملتهایی که ما میشناسیم مردمان لیدی نخستین کسانی هستند که برای مصرف خود از زر و سیم سکه زدند."
البته گروهی از محققین علوم باستانشناسی معتقدند که این افراد (ضربکنندگان سکه) مهاجرین یونانی بودند که در خدمت دولت لیدی سکه زدند و جهانیان این اختراع را که پس از اختراع خط بزرگترین اختراع است مدیون یونانیها میدانند.
پیش از روی کار آمدن هخامنشیان و سقوط کشور لیدی، ایرانیان از اختراع پول و رواج آن در خاک همسایه خود آگاهی داشتهاند زیرا پس از فتح لیدی به دست کوروش که این سرزمین نیز در قلمرو حکومت هخامنشیان درآمد در اکروسارس پایتخت لیدی کارگاه سکهزنی (ضرابخانه) وجود داشته و به تحقیق دانشمندان امروزی ثابت شده که اختراع سکه در روزگار شهریاری خاندان مرمناد اتفاق افتاده است.
اولین سکهای که در ایران رواج یافت، در زمان داریوش اول (516 ق.م) ضرب شد و نام آن دریک بودو سکه دیگری که رواج داشت "شکل" بود که وزن 6/5 گرم نقره.
3- پول کاغذی:
همزمان با نقشی که پول فلزی در بازارهای مختلف مبادلات و معاملات پیدا کرد کار داد و ستد و تجارت را توسعه بخشید و موجب گسترش حرفه صرافی شد. صاحبان این حرف واسطه عملیات پولی بین تجار در داخل و خارج از کشور بودند که عملکردشان مقدمه نشر پول کاغذی و تشکیل بانکهای امروزی گردید.
نشر پول کاغذی در دوران پیشین به صور مختلف وجود داشته که در زمانها و مکانهای گوناگون دارای نقش و وظایف محدود و خاصی بوده است. مثلا در روم قبل از میلاد، صرافها اسناد کاغذی (دست نوشتههایی) در اختیار مشتریان خود میگذاردند یا به اشخاصی که مسکوکات (فلزات قیمتی) خود را پیش آنها به امانت میگذاشتند، سندی به عنوان "قبض رسید" میدادند.
این اسناد که به همین عنوان "قبض رسید" معروف بودند، به اعتبار صراف صادرکننده در بازار دست به دست میگشتند و عملا وظایف پول مسکوک و رایج آن زمان را انجام میدادند.
این رویه پایهگذار سیستم پول کاغذی به اسکناس شد که از بدو انتشار رابطه ثابتی بین ارزش اسکناس معاملاتی با طلا و نقره برقرار ساخت و قانونمند گردید و از قرن نوزدهم، در چارچوب مقررات و قوانین پولی و بانکی هر کشور و تحت عنوان پول قانونی، رایج و در اقتصاد و سرمایهداری متداول و مطرح شد.
شاید اختراع پول یکی از کشفیات شگرف و بینظیری باشد که بشر توانست مشکلات موجود در مبادله کالاها و خدمات را به کلی برطرف سازد.
منبع:tebyan.net
ظل السلطان
ظل السلطان، حاکم ظالم اصفهان را بهتر بشناسید(+عکس)
ظل السلطان حاکم اصفهان در عصر ناصرالدین شاه قاجار در تاریخ به دو چیز شناخته میشود؛ ظلم و ستمی که در طول زمامداری 34 ساله خود بر مردم روا داشت و دیگر تخریب گسترده بناها و آثار تاریخی برجسته برجا مانده از دوران صفویه.
ظل السلطان حاکم اصفهان در عصر ناصرالدین شاه قاجار
سلطان مسعود میرزا ملقب به ظل السلطان شاهزاده و حاکم اصفهان در عصر زمامداری ناصرالدین شاه یکی از ظالم ترین حاکمان عصر قاجار بود که برخی بازماندن او از تخت سلطنت را دلیل آن همه خشم و جنون میدانند.
مسعود میرزا پسر بزرگ ناصرالدین به خاطر آنکه از مادری غیر قجری متولد شده بود در رقابت بر سر تاج و تخت از برادرش مظفرالدین شاه شکست خورد. او در دوران حکومت در فارس و بعدها در اصفهان قشون مجهز و منظمی فراهم کرد و با آن به باج گیری و غصب املاک مردم پرداخته و شورشهای گاه و بی گاه را به سختی سرکوب می کرد. ظل السلطان بیش از بیست و یک هزار سرباز در اختیار داشت و اصرار داشت تا وزارت جنگ به او واگذار شود اما شاه که از قدرت گرفتن بیش از اندازه او بیمناک بود پیشنهاد او را رد می کرد؛ حتی نقل است که ظل السلطان یکبار در سال 1261 به ناصرالدین شاه پیشنهاد کرد که حاضر است در ازای دریافت مقام ولایتعهدی، مبلغ هنگفتی پیشکش کند اما شاه این پیشنهاد را رد کرد.
ظل السلطان یکی از ظالم ترین حاکمان عصر قاجار بود
با این حال جنون آمیزترین اقدام این شاهزاده قاجاری تخریب بناهای تاریخی در اصفهان بود؛ گفته می شود او بیش از 50 بنا و اثر تاریخی مربوط به عصر صفوی را در اصفهان تخریب کرد. "هنری رنه" جهانگرد اروپایی که در زمان حکومت طل السلطان از ایران بازدید کرده است در همین باره نوشته است: ظل السلطان بسیاری از کاخ های عالی و شاهکارهای ممتاز اصفهان را که موجب حیرت جهانیان بود نابود کرد. در واقع، آخرین سال های حکومت ظل السلطان در اصفهان به منزله طوفان ویرانگر بود زیرا او که با به شاهی رسیدن برادرش مظفرالدین شاه امید سلطنت خود را از دست رفته می دید به تلافی، بیشتر این شاهکارهای برجسته را که در دنیا بی نظیر بود خراب کرد و مصالح آنها را فروخت.
ظل السلطان بیش از 50 بنا و اثر تاریخی مربوط به عصر صفوی را در اصفهان تخریب کرد
گرچه ظل السلطان فضای رعب و خفقان در اصفهان حاکم کرده بود اما در 21 محرم 1325 هنگامی که ظل السلطان برای تاج گذاری محمدعلی شاه به تهران رفته بود مردم اصفهان در اقدامی اعتراضی بازارها را بستند و در میدان نقش جهان تحصن کردند. خواسته آنها یک چیز بود؛ عزل ظل السلطان پس از 34 سال. این اعتراضات دو هفته به طول انجامید و در این مدت صدها تلگراف به تهران زده شد تا اینکه محمد علی شاه وی را از حکومت اصفهان عزل و نظام السلطنه را جانشین وی کرد. مسعود میرزا در اواخر عمر مدتی را در اروپا گذراند تا این که پس از دچار شدن به اختلال حواس در دهم تیر ماه 1297 شمسی در حدود هفتاد سالگی از دنیا رفت.
تصاویری که در این مطلب مشاهده می کنید از معدود عکس هایی است که از شاهزاده ظالم قاجار گرفته شده است و باقی مانده است. عکس اول این مجموعه از آنتوان سوریوگین و دو عکس دیگر از ارنست هولتزر عکاس آلمانی ساکن اصفهان است.
منبع : faradeed.ir