فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

اولین چرخ خیاطی چه زمانی به ایران آورده شد؟



چرخ خیاطی, اولین چرخ خیاطی در ایران, تاریخچه ورود چرخ خیاطی به ایران

اولین چرخ خیاطی در ایران توسط مظفرالدین شاه از سفر فرنگ آورده شد

 

اولین چرخ خیاطی چه زمانی به ایران آورده شد؟
شغل خیاطی از پیشه های قدیمی در تهران و روزگار قاجار بود که تعداد بسیاری از افراد به این پیشه روی آورده بودند. خیاط به کسانی گفته می شد که در کار دوخت و دوز البسه از زنانه و مردانه دست داشتند و در دارالخلافه به سه صورت انجام می شد:
۱- دوزندگان رسمی که دکان و تشکیلاتی داشتند و لباس ها را طبق الگو می دوختند و مشتریان آن اعیان، اشراف، رجال، پسر حاجی ها و فکلی نماها بودند.


۲- خیاطان بازاری که محل شان در بازار دوخته فروشی ها (سرای امیر) بود که البسه بازاری تهیه می کردند و در اختیار مردم می گذاشتند. این لباس ها به نسبت ارزان تر بود و هر کسی به بازار می رفت، هر لباسی را که اندازه اش بود با قیمت ناچیزی می خرید.


۳- زن های خانه دار که خیاطی بلد بودند و برای اهل خانه خود لباس می دوختند ، اضافه وقت شان را به دوختن لباس های اشخاص غریبه اختصاص می دادند. در هر صورت خیاطی، کاری سخت به شمار می آمد که در قبال کار زیاد، دستمزد اندکی دریافت می شد و در آن ایام کمتر خیاطی را می شد پیدا کرد که دارای قیافه ای بشاش باشد چه کسی که با چرخ کار می کرد و چه آنکه چرخی نداشت.

 

خیاطان به تلافی اجرت کم شان، حیله های مختلفی را به کار می بردند از آن جمله که عده ای از آنها ابتدا پارچه مشتری را قیچی می زدند و آن هنگام هرچقدر که زورشان می رسید اجرتش را دریافت می کردند و مشتری را گیر می انداختند و یکی دیگر آنکه از مشتری پارچه زیادی مانند یک توپ پارچه می خواستند که با این کار از پارچه های مردم سرقت می کردند.
گرچه اولین چرخ خیاطی در ایران توسط مظفرالدین شاه از سفر فرنگ آورده شد اما سال‌ها طول کشید تا این اختراع جدید جای دوخت و دوز به روش سنتی را گرفت و فراگیر شد.


"بارتلمی تیمونیه" فرانسوی را اولین کسی می دانند که در سال 1830 چرخ خیاطی را اختراع کرد. در آن زمان دوزندگان هموطن او که خیال می کردند با این اختراع جدید کار و کاسبی آنها کساد خواهد شد شبانه به خانه او ریخته و اختراع او را آتش زدند اما ایده ساخت ماشین دوزندگی چیزی نبود که از ذهن ها برود.


سال‌ها بعد در 1845 میلادی اما بار دیگر ماشین‌های دوخت و دوز اینبار در امریکا توسط دو مخترع با نام "آیزاک سینگر" و "الیاس هاو"که هر یک مدعی بود زودتر به این اختراع رسیده است به ثبت رسید؛ این بار چرخ خیاطی که شبیه مدل های امروزی بود به سرعت همه گیر و در همه جای جهان به کار گرفته شد.

 

اولین چرخ خیاطی در ایران,چرخ خیاطی,تاریخچه ورود چرخ خیاطی به ایران

"بارتلمی تیمونیه" فرانسوی را اولین کسی می دانند که در سال 1830 چرخ خیاطی را اختراع کرد

 

با این حال ورود چرخ خیاطی به ایران که سرعت و کیفیت کار خیاطی را چندبرابر می‌کرد تا زمان مظفرالدین شاه و سفر او به فرنگ صورت نگرفت؛ حتی پس از آنکه شاه این اختراع فرنگی را به همراه یک خیاط قفقازی به تهران آورد تا لباس درباریان توسط آن دوخته شود هم مردم با این باور که پارچه با چرخ خیاطی جویده می شود و دوام آن کم می‌شود، چندان اقبالی به آن نشان نمی دادند اما سهولت و سرعت باعث شد چرخ خیاطی جای خود را در زندگی ایرانی باز کند تا آنجا که به یکی از وسایل منزل و اقلام جهیزیه دختران دم بخت تبدیل شد.

 

تهرانی ها در ابتدا نسبت به این ابزار فرنگی روی خوش نشان ندادند چرا که بر این باور بودند این وسیله ساخت فرنگستان است و دوختن لباس با آن جایز نیست و پارچه نجس می شود و اینکه دندانه های چرخ خیاطی باعث جویده و بی دوام شدن پارچه می شود.


با همه این تفاصیل چرخ خیاطی های گلدفینگر که عوام به آن گل فینگل می گفتند در یک مغازه عتیقه فروشی شخصی ارمنی تبار در انتهای خیابان لاله زار به معرض فروش گذاشته شد که در کمتر از شش ماه، توسط خیاطان خریداری شد. گلدفینگر برای جلب مشتری، نیز فروشگاهی در بازارمرغی و بخشی از بازار بزازها با معلمانی که به تدریس خیاطی با چرخ می پرداختند دایر کرد. مشتریان این فروشگاه که در ابتدا باید آموزش می دیدند شامل دو دسته بودند.


نخست مشتریانی که باهوش بوده و به راحتی کار با چرخ را یاد می گرفتند و مشتاقانه چرخ خیاطی را می خریدند و عده ای نیز افراد بی استعداد و بی حوصله ای بودند که نیمه کاره آموزش را رها می کردند و سراغ همان نخ و سوزن می رفتند. بعد از گذشت چند سال، به تدریج چرخ خیاطی توانست در میان وسایل منزل جای خود را پیدا کند و زن ها به دلیل خودنمایی و چشم و هم چشمی از عمده ترین خریداران این وسیله بودند که کنار اتاق مهمانخانه چرخ را روی میزی قرار می دادند و رویش را با روچرخی می پوشاندند و به دیگران فخر می فروختند.


بعد از مدتی نیز از وسایل پر اسم و آوازه جهاز دختران شد تا آنجا که برای فرستادن جهیزیه به خانه شوهر، چرخ خیاطی در طبقه دوم و پشت سر آینه و چراغ قرار می گرفت. دسته دوم خریداران این ابزار فرنگی، مردان خیاط بودند. اما در اوایل کارشان مشتریان برای لباس های دوخته شده با چرخ، نسبت به لباس هایی که با نخ و سوزن دوخته می شد مزد کمتری می پرداختند چرا که اعتقادشان بر این بود که دوختن لباس با چرخ نصف روز تمام می شود و در نتیجه خیاط باید پول کمتری دریافت کند.
منبع : tebyan.net



بیشتر بخوانید تا بیشتر بدانید

احمدشاه, آخرین شاه قاجار از تبعید تا مرگ تصاویری از آیین‌های عزاداری محرم در عصر قاجار تصاویری از جواهرات ناصرالدین شاه ناصرالدین شاه و 84 همسرش! پوشش مردان در زمان قاجار چگونه بود؟

ایران از چه زمانی زندان دار شد؟



زندان,تاریخچه زندان در ایران,اولین زندان در ایران

ایران از چه زمانی زندان دار شد؟
زندان قبل از اسلام نیز در‌ایران استفاده می‌شده است با‌این تفاوت که زندان‌ها در ابتدا به عنوان محلی برای از بین بردن افراد یا رجالی که به نوعی باید در فراموشی مطلق از بین می‌رفتند به وجود آمد.پس از ورود اسلام نیز در‌ایران‌ این بازداشتگاه‌ها به دست خلفای عباسی احداث شد و کم کم به روزهای قبل از ورود اسلام و محبوس کردن برای از بین بردن افراد تبدیل شد.


برای اولین بار در‌ایران در دوران قاجاریه امیر‌کبیر در سال 1266ه.ق. با صدور فرمانی اقدام به لغو شکنجه و سرو سامان دادن به اوضاع زندان‌ها و زندانیان کرد ولی به خاطر عزل وی‌این اقدامات چندان دوامی‌نداشت با‌ این همه در دوران قاجار باز هم تشویق برخی افراد نظیر میرزا حسین خان سپهسالار اقداماتی برای انسانی کردن زندان‌ها صورت پذیرفت. در میان‌این اقدامات کنت دومون فورت اولین رئیس پلیس تهران توانست اقدامات عمده‌ای را در دوران پس از وقوع انقلاب مشروطه به وجود آورد.

 

زندان ها قبل از انقلاب
در ایران معاصر و پس از برقراری حکومت قاجار قدیمی ترین زندان بزرگ در تهران زندانی به نام انبارشاهی بود که زیر نقاره خانه ی ارک یعنی محل فعلی بانک ملی بازار قرار داشت و زیر نظر حاجب الدوله (رئیس تشریفات) اداره می شد.


فراشباشی، رئیس اجراییات و فراش ها نگهبان انبارشاهی بودند غذای زندانیان بسیار ناچیز بود به طوری که مردم به عنوان نذر گاهی از سوراخ زندان غذا و خوراکی برای زندانیان می انداختند تا این که در سال 1292 شمسی دولت ایران به منظور سر و سامان دادن به وضع شهربانی کشور (نظمیه) عده ای مستشار سوئدی استخدام کرد.مستشاران سوئدی ابتدا نظام نامه محابس را تهیه کردند که در سال 1298 شمسی به تصویب هیات دولت رسید و این اولین آیین نامه و مقررات زندان ها شد. در این آیین نامه زجر بدنی و زنجیر کردن زندانیان ممنوع شد.

 زندان,تاریخچه زندان در ایران,اولین زندان در ایران

 

 در دوران سرتیپ درگاهی رئیس شهربانی وقت نظام نامه تشکیلات محابس و توقیف گاه ها و وظایف ماموران و مستخدمان آن ها تهیه و در 31 شهریور سال 1307 شمسی به تصویب رسید و در همان سال نظام نامه اجرای حکم اعدام نیز تصویب و به مورد اجرا گذاشته شد. در 21 مهر ماه سال 1347 اولین آیین نامه زندان ها با توجه به اصول علم زندانی ها نسبت به کانون اصلاح و تربیت به تصویب رسید و در سال 1354 آیین نامه مذکور اصلاح شد و به سایر زندان ها تعمیم داده شد اما به علت نبود امکانات بیشتر مفادشان اجرا نشد.


اولین زندان تهران
زندان قصر اولین زندان متمرکز تهران است. این زندان هم اینک تعطیل شده و به عنوان باغ موزه قصر مورد بازدید عموم است. در زمان ریاست سوئدی ها بر شهربانی (نظمیه) تهران، زندان نظمیه در محل اداره شهربانی (بخشی از وزارت خارجه فعلی) در میدان توپخانه واقع بود. این زندان مرکب از دو یا سه اتاقک کوچک معروف به حبس نمره یک و چند اتاق و یک زیرزمین برای زندانیان عمومی بود.

 

با ایجاد حکومت رضاشاه محل قبلی تکافوی خیل عظیم زندانیان را نمی‌کرد. لذا سرتیپ در گاهی ، رئیس نظمیه تقاضای یک محل وسیع برای ایجاد زندان تهران را نمود. محلی که برای اینکار در نظر گرفته شد .قصر قاجار حدفاصل سه راه زندان، پل سید خندان ، خیابان شریعتی و خیابان پلیس فعلی بود که دارای ساختمانهای قدیمی و وسیع و متروکه بود. این مجموعه که در سال 1168 خورشیدی ساخته شده بود، محل مناسبی برای ایجاد زندان تشخیص داده شد. و بین ارتش، مخابرات و زندان تقسیم گردید.

 

زندان,تاریخچه زندان در ایران,اولین زندان در ایران

 

زندان قصر در تاریخ 11 آذرماه 1308 به دست رضاشاه افتتاح گردید. فاز اولیه زندان که در آن زمان افتتاح شد 192 اتاق بود با گنجایش 800 زندانی. بعدها و تا زمان ساخت زندان اوین در دهه چهل، این زندان تنها زندان پایتخت بود. در این دوران زندان قصر توسعه زیادی پیدا کرد. پس ازانقلاب اسلامی ایران این زندان محل حبس زندانیان غیر سیاسی بود.


در سال 1383 این زندان تعطیل وشهرداری شروع به تخریب بخشهائی از زندان نمود که باپیگیری کانون زندانیان سیاسی قبل از انقلاب با ثبت زندان به عنوان آثار ملی در سازمان میراث فرهنگی ازتخریب آن جلوگیری ومتعاقبابوسیله شهرداری به باغ موزه تبدیل گردید. البته در این میان تا قبل از ثبت محل ، زندان زنان سیاسی تخریب شد.اولین زندانی زندان قصر، سازنده آن یعنی سرتیپ درگاهی بود. او تنها دو روز پس از همراهی رضا شاه در مراسم افتتاح زندان، در همان زندان محبوس گردید.
منبع :

fa.wikipedia.org

hamshahrionline.ir

چرا ایرانیان باستان آناهیتا را می‌پرستیدند؟



آناهیتا,ایران باستان,آب

چرا ایرانیان باستان آناهیتا را می‌پرستیدند؟
ایران از نظر جغرافیایی و آب و هوایی در منطقه‌ای واقع شده است که خشک بوده و همیشه با مشکل کم‌آبی و خشکسالی روبه رو شده است. سدهای قدیمی و آثار باقی مانده از شبکه‌های آبیاری و قنات‌ها، نشان می‌دهد که مردم ایران زمین همواره در صدد مقابله با بی‌آبی بوده‌اند. مشکل کمبود آب و وجود بیابان‌های خشک موجب حرمت گذاشتن مردم به آب شد، این اعتقاد تا همین امروز ادامه دارد.

 

ایرانیان، آب را مظهر روشنایی و نماد پاکی می‌دانند و کاربرد این اعتقاد را ما در آداب و رسوم مردم هم می‌بینیم. چنانچه، هنگام سفر رفتن مسافران، به دنبال آن‌ها، آب می‌پاشند. این علاقه‌مندی به آب حتی در خانه‌های ایرانیان هم دیده می‌شود. در ایران قدیم همه‌ی خانه‌ها حوض‌های داشتند که غالبا با کاشی‌های آبی فیروزه‌ای پوشیده شده بودند. از حوض و استخر در باغ‌ها و خانه‌های ایرانی عموما به عنوان ذخیره‌ای برای آب دادن به گیاهان و حیاط و ایوان‌ استفاده می‌کردند.

 

مرحوم پیرنیا در مورد شکل حوض‌ها نوشته است: این حوض‌ها در شکل‌های شش ضلعی، دوازده ضلعی، مستطیل با تناسب طلایی بوده‌اند و در بعضی شهرها مثل شیراز حوض‌ها را گرد می‌ساختند. علاوه بر این حوضخانه‌ها، بویژه در شهری بیابانی مانند کاشان در ارتباط انسان با آب و تلطیف شرایط سخت طبیعی، نقشی شایان توجه ایفا می‌کردند.


چرا ایرانیان باستان آناهیتا را می‌پرستیدند؟
در معماری ایرانی علاوه بر اینکه فضاهای معماری مانند خانه و مسجد و حسینیه و بازار هریک به نحوی با آب ارتباط داشته است. برخی عناصر معماری نیز اختصاصاً برای نگهداری و توزیع و مصرف آب به وجود ‌آمده است که ذوق و هنر ایرانی تجلی زیبا و دلپذیر و پرمعنای خویش را در آن به نمایش بگذارد. از جمله مهمترین این عناصر می‌توان به آب انبارها، آسیاب‌ها، سقاخانه‌ها، پل‌ها و قنات‌ها اشاره کرد.


سقاخانه‌ها همواره نماد و یادآور عزت و هویت و آزادگی و عدالت‌خواهی وایثار، جوانمردی، و مروت ایرانیان بوده است و هویت دینی و فرهنگی و ملی و حماسی یک ملت را در خود دارد. سقاخانه‌ها معمولا در مرکز محلات و در جوار حسینیه‌ها و تکایا و در مسیر گذرهای اصلی تشنگان را سیراب می‌کردند و تاریخ حماسی و ارزش‌هایی جاودان را در خاطره‌ها زنده می‌کردند.


گرمابه‌های ایرانی در زمان اردشیر
آب انبار یکی دیگر از جلوه‌های اهمیت دادن مردم ما به آب است. نقش حیاتی آب انبارها در بافت شهرها، بویژه در شهرهای حاشیه‌ی کویر و منطقه‌های کم آب ایران و تکامل طرح و شیوه‌ی ساختمان و بعد هنری و تزییناتی آن‌ها در دوران اسلامی قابل توجه است. به گونه‌ای که می‌توان برخی از نمونه‌های این پدیده معماری را از لحاظ ارزش‌های هنری، فرهنگی، فنی و تاریخی همسنگ برخی مساجد بزرگ، کوشک‌ها، مقابر و دیگر آثار هنری معماری ایران اسلامی معرفی کرد.


گرمابه‌ها که نمونه‌هایی از آن‌ها، 1500 تا 2000 سال قدمت دارند هم نمایانگر جایگاه آب در فرهنگ ملی ما و میل مردم ما به پاکیزگی است. گرمابه‌های ایرانی، ساختمان‌هایی گرم با ظرفی بزرگ به نام (آبزن) بوده‌اند. و چون مردم ایران آب را مقدس می‌شمردند و نمی‌خواستند آن را آلوده کنند، آب استفاده شده را بعد از استحمام روی زمین و یا به آسمان میپاشیدند و آن را وارد آب پاک نمی‌کردند. آبزن از زمان‌های کهن در ایران زمین وجود داشته است، چنانچه در نقل‌هایی که از اردشیر بابکان می‌شود مشخص است که در زمان او هم از از آبزن استفاده شده است.


کاریز یا قنات، یکی از روش‌های ابداعی ایرانیانان برای بدست آوردن آب محسوب می‌شود. قنات با کندن چاه‌های متعددی از دامنه‌ی کوهستان تا دشت و متصل کردن آن‌ها به یکدیگر به وجود می‌آید و از این طریق آب به صورت دایمی جریان پیدا می‌کند. یکی از کارکردهای قنات این بوده است که آب را زیر زمین جاری کند چون که آب در جریان روی زمین با تابش مستقیم آفتاب ممکن بود بخار شود. پس از زلزله‌ی بم باستان‌شناسان، قدیمی‌ترین شبکه‌ی قنات جهان را با قدمتی بیش از دو هزار سال در آن منطقه کشف کرده‌اند.


آسیاب‌ها، نشان آبادنی بودند
ایرانیان همچنین در ساخت سد هم مهارت داشته‌اند؛ از جمله معروف ترین این سدها سد «مرو» بر رود مرغاب بود، این سد در شش فرسخی شهر مرو قرار داشت و ۱۰ هزار نفر از آن حفاظت می‌کردند.


آسیاب‌های آبی که در سراسر کشور بر رودخانه‌ها، تعبیه می‌شدند از دیگر نشانه‌های کم آبی در ایران است. آسیاب‌ها با سادگی ظاهری خود یکی از سالم‌ترین و کارآترین نوع استفاده از انرژی پتانسیل آب را به نمایش گذاشته و جلوه‌ای از توسعه پایدار بودند که امروز بشر به دنبال آن است و متاسفانه تقریباً متروک شده‌ است. گفته می‌شود که از مظاهر خاص تمدن ایرانی تا چند سال پیش در هر شهر و قریه و کوره‌دهی، آسیاب بود و همان‌طور که امروز آبادانی شهرها را به تعداد سینماها و مراکز هنری آن می‌شناسد و روزگاری تعداد مساجد و کثرت منابر میزان بزرگی و آبادانی شهری بود، زمانی هم برای آبادان معرفی کردن هر ده و کوهستان، برایش آسیاب می‌شمردند.


انعکاس بنا در آب، از شاهکارهای ایرانیان است
یکی از کارهای عمرانی و هنری ایرانیان در استفاده از آب، بروز هنر و ابتکار ایرانیان در ساختن باغ‌های زیبا است، آن‌ها هرجا که چشمه و یا جوی آبی می‌دیدند، درختی کاشته و باغی پرورش می‌دادند. در این باغ‌ها، آب نماهای زیبا میساختنند. مرحوم مشیرالدوله پیرنیا در این باره گفته است: «در حالی‌که سازندگان، سیستمی جالب را برای آبیاری کرت‌ها به وجود آورده‌اند ولی سعی کرده‌اند که به بهترین وجه نیز آب را نمایش دهند. به همین دلیل سطوح را طوری انتخاب می‌کردند که جریان آب به خوبی نمایش داده شود. »


یکی دیگر از هنرهای مهم ایرانیان، ساختن کوشک‌ها و قصرها در برابر استخرهای بزرگ آب است که با افتادن نمای کاخ در آب استخر، زیبایی آن محوطه دوچندان می‌شود، نمونه‌ای از آن در کاخ اردشیر بابکان یا آتشکده‌ی «آذرفرنبغ»، می توان دید. در کاخ های سلطنتی و عمارات دوره صفویه از جمله در کاخ چهل‌ستون این انعکاس زیبا را می‌توان مشاهده کرد. در باغ فین کاشان نیز عمارت ساخته شده به وسیله فتحعلی شاه قاجار، به تمامی در آب منعکس است.

 

عمارت شمس العماره در کاخ گلستان تهران که به امر ناصرالدین شاه قاجار (۱۳۱۳-۱۲۶۳) ساخته شده نیز از ساختمان‌هایی است که عکس آن در استخری که در مقابل آن ساخته بودند منعکس می‌شد این استخر پس از مدتی پر شده و به جای آن درختکاری شده است.
یکی دیگر از خلاقیت‌هایی که ایرانیان برای به جلوه درآوردن زیبایی‌های هرچه بیشتر آب‌ها انجام می‌دادند. ساختن ساختمان در وسط دریاچه‌های طبیعی در نقاط کوهستانی و یا استخرها و دریاچه‌ها است که نمونه‌ی آن را میتوان در ساختمانی که به امر شاه عباس در وسط دریاچه عباس آباد به‌شهر ساخته شده است دید.

 

استخر شاه گلی تبریز یا استخر شاهی نیز نمونه‌ای از این کاراست. از آثار معماری و هنری ایران همچنین می‌توان به ساختن پل‌های مهم و زیبا، به روی رودخانه‌ها اشاره کرد که در واقع جلوه‌های رودی را که از زیر آن میگذرد دوچندان میکند. یکی از زیباترین پل‌هایی که در دوره‌ی صفویه توسط الله وردی خان روی رودخانه‌ی زاینده رود ساخته شده، پل سی و سه پل است.

 

نقش آب بر فرش و میانیاتور
علاوه بر معماری آب در صنایع دستی ایرانی نیز نمود یافته است. به طوری‌که در ارزنده‌ترین هنر دستی ایران یعنی فرش هم آب چشمه‌سارها، حوض‌ها و رودخانه‌ها نقش‌آفرین شده‌اند. همچنین در کمتر مینیاتور ایرانی است که نقش جویباری زیبا و یا حوضی که مرغان در آن به آب تنی و بازی مشغول‌اند، نمایش داده نشده باشد و نیز بر کتیبه‌ها و دیوار کاخ‌ها نیز هر جا مجلسی را رقم زده‌اند آب، آب‌نما ونهر جوی و جویبار خودنمایی کرده و هنر دیرپای ایران را به رخ تماشاگر می‌کشد.


آب در باور ایرانیان مقدس است
آب در فرهنگ ملی ایران هم دارای ارزش و اعتباری ویژه بوده است. ایرانیان از دوران باستان آب را مظهر پاکیزگی میدانستند و این موضوع در نوشته‌های مذهبی و براساس روایات دینی اوستایی مورد تأکید بوده و در شاهنامه‌ی فردوسی نیز به این موارد اشاره شده است. مثلا اینکه از مهمترین دستورات زرتشت برای زندگی بهتر؛ دوری از گناه و پرهیز از دروغ، خود داری از آلوده کرده عناصر چهارگانه موثر بر زندگی بشر که آب، باد، خاک و آتش هستند. ایجاد آبادانی و کاشت گیاه و درخت، ‌خشکاندن مرداب‌ها و مانداب‌ها، از بین بردن حیوانات موذی، حفر قنات و چاه برای آبیاری و مهمتر از همه کشاورزی بوده است. از تقدس آب نزد ایرانیان همین بس که «میهن» و «زادگاه» را «آب و خاک» می نامند.


از جمله مواردی که در شاهنامه به آئین‌های استفاده از آب در پاکی و پاکیزگی در امور دینی اشاره شده است می‌توان به این مورد اشاره کرد؛ هنگامی که کیخسرو و کیکاووس قصد رفتن و زیارت «آذرگشسب»؛ در آذربایجان را دارند تا پس از راز و نیاز با خداوند بزرگ به دنبال یافتن افراسیاب بروند، می‌بینیم که آن‌ها باید در هنگام ورود به آتشکده، دست و پا و سر و تن خود را بشویند تا پاک شوند و بعد داخل آتشکده روند.


در ایران زمین نیایشگاه‌ها به علت توجه به پاکیزگی در کنار رودها، چشمه‌ها، دریاچه‌ها و قنات‌ها ساخته شده است تا نیایشگران و نمازگزاران پیش از آنکه به نیایشگاه وارد شوند، زشتی‌ها را از خود دور کنند و با شستن اندام و سر و تن و پوشیدن جامه پاکیزه آماده‌ی نیایش شوند. در فارسی کهن و میانه؛ طهارت و شست وشو را «پادیا»، یا «پادیاوی» و نیز تشت آبی را که با آن شست وشو می‌کردند، «پادیاب‌دان» می‌گفتند. آن‌ها، جایگاه‌هایی را هم که برای شست‌وشو می‌ساختند، «پادیاو» می‌نامیدند‌. پادیاو به طور معمول چهار دیواری کوچکی بود که جوی آب یا برکه‌ای در میان و رختکن‌ها و طاق‌نماهایی در پیرامونش داشته است، همین «پادیاو» با همه ویژگی هایش بعد از اسلام، در پیش و جلو در مساجد و زیارتگاه ها، به نام وضوخانه مورد استفاده قرار گرفت.


آتشکده‌ی «آذرگشسب» آذربایجان نیز که به نام «آذرخسروان» و شاهنشاهان ایران معروف شد در کنار دریاچه یا برکه‌ای قرار دارد. این باورها و این تقدس آب در نزد ایرانیان بوده که آب را جزو چهار عنصر مقدس ‌دانسته‌اند. حتی ایرانیان قبل از زرتشت -یک تیره‌ی آریایی- عناصر چهارگانه، یعنی باد، خاک، آب و آتش را گرامی می‌داشتند و آن را به وجود آورنده‌ی گیتی و گرداننده‌ی نظام هستی می‌شمرده‌اند.


ستایش آناهیتا، الهه‌ی آب توسط ایرانی‌ها
باید دانست که این توجه به وجود آب در کنار آتشکده‌ها، نشانگر توجه ایرانیان به نیایش آب و الهه آن یعنی «آناهیتا» در کنار آتش است. در آئین‌های کهن ایران، ناهید یا ایزد پاکی و آب، ستوده شده است و سرچشمه آب‌های پاک در اوستا، مانند ایزدان دیگر نیایش شده است. اعتقادی که از دوره‌ی باستان در باور مردم ایران درباره تقدس آب و آناهیتا (الهه‌ی آب و پاکیزگی) وجود داشته از نظر اجتماعی نیز تأثیرگذار بوده و آداب و رسوم بسیار از آن نشأت گرفته است.

 

مثلا اینکه در زمان ساسانیان در برخی روستاها رسم بود دختران شوهر نکرده، آب در سفره‌ی هفت سین را از چشمه‌سارها و بویژه از زیر آسیاب‌ها بیاورند. چون معتقد بودند نوروز هنگام زایش و باروری است و کوزه‌ی آب که نمادی از آناهیتا است باید در سفره‌ی نوروزی گذاشته شود. جایگاه آناهیتا، در آب دریاها و چشمه‌سارهاست و هنگامی که آب سفره‌ی نوروزی از زیر آسیاب‌ها برداشته شود، برکت گندم و جو آرد نشده را نیز خواهد داشت و موجب گشایش کار خانواده در سال نو خواهد شد.


توجهی که مردم به تقدس آب و الهه‌ی آن دارند و همچنین به دلیل نیازی که همواره با توجه به خشکی سرزمین خود به آب داشته‌اند، موجب شد که روز سیزدهم نوروز هم مراسم ویژ‌ای داشته باشند. آن‌ها، این روز را به ایزد (تیر) یا (تیشتری) متعلق می‌دانند و برای طلب باران از این ایزد به صحرا می‌رفته‌اند. در باور مردم این ایزد همواره با ایزدی دیگر که دیو خشکی و خشکسالی است و «اپوش» نام دارد در جنگ و کشمکش است و اگر شکست بخورد گیاهان می‌خشکند و خشکسالی می‌شود و اگر پیروز شود، سرچشمه‌ی آب‌ها به نیروی اسبی روان می گردند و سرزمین‌ها از سال خوب و خوشی بهره مند می‌شوند. بنابراین برای این‌که ایزد باران پیروز شود، لازم بود که همه‌ی مردم در نماز از او نام ببرند و او را بستایند و از او طلب باران کنند.


به نظر می‌رسد 13 نوروز، روزی است که مردم ایران در همه‌ی سرزمین‌های ایرانی طلب باران می‌کردند. همچنین سپردن سبزه‌های تازه دمیده نوروزی به آب روان جویبارها تمثیلی است از دادن هدیه به ایزد آب (آناهیتا) و ایزد باران و جویبارها تا به این طریق تخمه بارور شده‌ای را که ناهید، فرشته موکل آن بوده است به خود ناهید بازمی گردانند و گیاهی را که ایزد تیر، پرورانده است به خود وی بازمی سپرند، تا موجب برکت و باروری و فراوانی آب در سال نو باشد.

منبع: isna.ir



بیشتر بخوانید تا بیشتر بدانید

خط و زبان در ایران باستان معنای واژه ها در ایران باستان یادگارهای اسطوره‌ای گاو در فرهنگ ایران آشنایی با تاریخچه شب یلدا آتش جشن سده، آتش مهر وطن است آهو نور زن هنرمند ایرانی

سدسازی در ایران باستان



سدسازی در ایران باستان,سدسازی,بندسازی

سدسازی در ایران باستان
سدسازی تا قبل از هخامنشیان

سدسازی یا بندسازی از فعالیت های مهندسی به شمار می رود که شرایط تاریخی و جغرافیایی خاص مناطق در پیدایش، شکل گیری و گسترش آن سهم به سزایی دارند. در گذشته و در هر منطقه خاص جغرافیایی بنابر ضرورت یا نیاز ساکنین آن جا نسبت به ایجاد سد، بند یا آبگیر اقدام می کرده اند تا نیازهای خود در زمینه آبیاری و آبرسانی را مرتفع سازند. در مناطقی نیز به خاطر پایین بودن سطح آب های رودخانه ها یا نیاز جهت تغییر مسیر رود، سد سازی انجام می گرفته تا بتوانند سطح آب را بالا آورده و برای نیازهای کشاورزی و عمرانی از آن استفاده کنند.

 

در ایران نیز به جهت کمبود آب، شرایط اقلیمی خاص و نیازهای روزمره آب ماده ای بسیار ارزشمند محسوب می شده که این امر را علاوه بر بندسازی، سدسازی و آثار به جا مانده می توان در فرهنگ ایرانی و ارزشی که برای آب قایل می شدند و حافظه تاریخی مردم ایران به وضوح مشاهده و مطالعه کرد. در سرزمین های ایران و مصر که از قدیم در معرض سیلاب و طغیان رودخانه ها قرار داشتند ، ساخت بندهای متفاوت در طول مسیر رودخانه ها و یا مناطق سیل خیز به جلوگیری از خسارات این گونه طغیان ها کمک فراوانی می کرد.

 

تاریخ سد سازی در ایران ، مصر و بین النهرین (میان رودان) قدمتی بسیار طولانی دارد و هنوز هم می توان نشانه هایی از آنها را در این سرزمین ها یافت. به طور کلی سدسازی و نیز لایروبی و مرمت آنها از دیر باز در ایران دیگر سرزمین ها، مانند سایر کارهای عام المنفعه و پروژه های بزرگ معمولا به دست حکومت ها و پادشاهانی که به امور آبادانی و آبادی علاقه بیشتری داشتند انجام می گرفته است و در این میان رونق اقتصادی و پیشرفت آبادی ها و شهرهای مرتبط با سیستم های آبیاری و آبرسانی نیز بستگی بسیار زیادی با مقوله سد و سد سازی و اهمیت حکمرانان به این مسایل داشته است.

سدسازی از دوره هخامنشیان تا قبل از اسلام

پادشاهان هخامنشی به واسطه نیاز جغرافیایی کشور ایران و علاقه ای که در گسترش و آبادانی سرزمین تحت فرمانروایی از خود نشان می دادند و در زمان امپراتوری خود سدها و بندهای زیادی در بخش های جنوب غربی و جنوبی ایران ساختند.

بسیاری از سیستم های آبرسانی و آبیاری که تا سال های متمادی نیز در ایران از آنها استفاده شد مرهون تلاش مهندسان و صنعتگران ایرانی است که در زمان های بسیار دور تلاش نمودند تا نیازها و کمبودها را در زمینه های عمرانی و آبادی بر طرف نمایند و آثار و شواهد آن را نیز می توان در نقاط مختلف ایران درک نمود. علاوه بر آن بسیاری از آثار به جا مانده از این دوران ها در سرزمین های تابعه حکومت های ایران باستان نیز قابل مشاهده است.

 

یکی از رودخانه هایی که از قدیم به رودخانه اروند می پیوسته است «دیاله» بوده است که بنا به دستور کوروش بزرگ سدی برای آبیاری، از خاک و چوب بر روی این رودخانه بسته شده بود که شبکه کانال های آبرسانی را تغذیه می کرد. همچنین در زمان هخامنشیان اولین کوشش ها جهت سد سازی بر روی اروند و فرات به عمل آمد. از مشخصات این رودخانه ها آن بود که سطح فرات بالاتر از دجله قرار داشت و نیز در زمان حکومت بابلیان بر بین النهرین تمایل رود فرات نسبت به شرق بیشتر از امروز بوده و این رود تنها دارای یک مجرا بوده است. انشعاب فرات به دو مجرا بین سال های ۶۰۰ ق.م تا ۱۰۰ ق. م اتفاق افتاده است .

سدسازی در ایران باستان,سدسازی,بندسازی

چنان که پیداست هخامنشیان سدهایی بر روی رودخانه های فرات و اروند ساختند و گام هایی دیگر در گسترش شبکه کانال های آبیاری برداشتند. بدون شک هنگامی که اسکندر مقدونی در حدود سال ۴۰۰ ق. م به آنجا ها رسید آن سدها ساخته شده و برپا بوده اند. استرابو جغرافی دان سده اول میلادی یونان خبر از ویرانی آنها به دست اسکندر مقدونی می دهد. ولی واقعیت این که اسکندر این سدها را ویران کرده باشد کاملا معلوم نیست چون برخی نیز گفته اند که اسکندر آنها را خراب نکرده است و حتی به حفر کانال ها و نظارت بر این سدها به طور مرتب مشغول بوده است. به هر حال آنچه مسلم است آبیاری با بهره وری از بند سازی در فرات و اروند پیرامون سده چهارم پیش از میلاد کاملا روا بوده است و این سیستم های سد بندی و آبیاری بعدها در زمان ساسانیان به حد بالای گسترش خود رسید.

 

علاوه بر بندها و آبگیرهایی که در زمان هخامنشیان بر روی رودخانه های اروند و فرات ساخته شد، در آن زمان بر روی رودخانه « کر» در فارس نیز بندهایی برای آبیاری زمین های پیرامون تخت جمشید ایجاد شد. با این که آثاری از تمامی سدهای ساخته شده در زمان هخامنشی ها در دست نیست، ولی برخی از بندها که تا به امروز بر روی آن رودخانه بر جای مانده اند دارای پایه های هخامنشی هستند.ا ز جمله این سدها «بند ناصری» است که در ۴۸ کیلومتری شمال غربی تخت جمشید واقع شده است.

 

ابن بلخی (سده پنجم ) سد ناصری را چنین توصیف می کند: «در این قسمت رودخانه در زمان های قدیم سدی ساخته شده بود که آب کافی را برای آبیاری زمین ها تأمین می کرده است، اما در روزگاران هرج مرج که اعراب به سرزمین ایران تاختند این سد رو به خرابی نهاد و در تمام حوزه های رامجرا (را مجرد ) دیگر کشاورزی انجام نشد. ..» سد دیگر بند فیض آباد نام دارد که در حدود ۴۸ کیلومتری شمال تخت جمشید قرار گرفته است چنان که گفته شده است یکی از سه بندی که بر روی رود کر ساخته شده بوده ۲۵ متر درازا و ۲۵ متر بلندا داشته است.

سدسازی در ایران باستان,سدسازی,بندسازی

در نزدیکی شهرک « کوار» در جنوب شیراز سد هخامنشی دیگری به نام «بند بهمن» بر روی رودخانه «مند» بنا شده است. طول بند در حدود ۱۰۰ متر و بلندای آن حدود ۲۵ متر می باشد. بخش عمده ای از این سد تا کنون از گل و لای پر شده است. در زمان ساسانیان و هنگام حکومت شاپور اول، ارتش شکست خورده والرین رومی که مرکب از ۷۰۰۰۰ هفتاد هزار نفر می شد به اسارت ایرانیان درآمد، شاپور از این اسیران برای ساختن ساختمان هایی در ایران استفاده کرد. یکی از این ساختمان ها « سد شادروان شوشتر» بر روی رودخانه کارون به شمار می آید. شوشتر که در کناره شرقی کارون بر روی ساحل سنگی ساخته شده از زمان ساسانیان یکی از شهرهای مهم بود. از زمان ایلامیان و دوران اولیه سلسله ساسانی برای بالا بردن سطح آب در کارون تا به سطح شهر شوشتر سدی بر روی این رود زده بودند.


ابن حوقل در صورهٔ الارض راجع به شادروان شوشتر می نویسد: «سرزمین خوزستان در محلی مستوی و هموار قرار گرفته است و دارای آب های جاری است. بزرگترین رودهای آن شوشتر است که شاپور شادروان (سد معروف) را در دروازه شوشتر بر آن ساخت تا آب آن بالا آمد و به ثمر رسید چه شوشتر در زمین مرتفعی قرار دارد.»

 

چنانکه پیداست سد اولیه بر روی کارون از لحاظ بالابردن سطح آب چندان رضایت بخش نبود پس ایران رومی را برای رفع نقایص به کار گماشتند . احتمالا علاوه بر نیروی کارگری چندین مهندس نیز در سپاه روم بوده اند. گام نخست، ایجاد رودخانه ای انحرافی « گرگر» بوده که در هنگام ساختن سد آب کارون را هدایت می کرده است. این سد که پس از تعمیرهای پشت سر هم تا کنون به جا مانده است « بند میزان» نام دارد.

سد دارای سرریزهایی است که در هنگام بالا آمدن آب اضافی آن را تخلیه می کرده است. پهنای این سد بین ۱۰ تا ۱۲متر است. ساختن این سد از سه تا هفت سال طول کشید و هنگامی که ساختمان آن پایان یافت. ورودی رود گرگر با بند دیگری بسته شد که امروزه «بندقیصر» نامیده می شود. این سد نیز که تا کنون به جا مانده از تکه های بزرگ سنگی که با بست های آهنی به یکدیگر محکم شده اند ساخته شده است. برای کنترل آب رودگرگر شش سرریز در آن سد ساخته شده بوده است.

 

کانال گرگر پس از گذشتن نزدیک به ۳۰ کیلومتر به سوی جنوب دوباره به کارون می پیوندد. نشانه های موجود چنین می گوید که برای آبیاری نهرهای دیگر نیز بر روی این کانال زده شده بوده است. به نظر می رسد که این نخستین بار در تاریخ سدسازی است که برای ساختن سدی بر روی رودخانه ای ، برای آن کانال انحرافی ساخته اند و به ویژه از دیدگاه مهندسی با توجه به مقدار آب کارون این خود پروژه با اهمیتی به شمار میرود.

منبع : chn.ir



بیشتر بخوانید تا بیشتر بدانید

آشنایی با تاریخچه شب یلدا آهو نور زن هنرمند ایرانی اسکندر مقدونی، ایرانی بود؟! با تمدن ایلام در هفت‌تپه و مهرهای استوانه‌ای آشنا شوید + عکس خط و زبان در ایران باستان زمین مجانی امیر کبیر به تهرانی ها!

سیاست اقتصادی هخامنشیان



هخامنشیان,سلسله هخامنشیان,تاریخ هخامنشیان

سیاست اقتصادی هخامنشیان
هخامنشیان، یکی از سلسله‌های پادشاهی در دوران پیش از اسلام بودند. داریوش اول، سومین پادشاه هخامنشی بود که در دوران حکومت خود، سیاست‌های اقتصادی متعددی را به‌کار گرفت.
بسیاری از این سیاست‌ها در دنیای آن روز، سیاست‌هایی مترقی و بدیع محسوب می‌شدند. همچنین ضعف‌هایی که این سیاست‌ها در کنترل تورم و بالا نگه داشتن قدرت خرید مردم داشت، در افول هخامنشیان موثر بود.
در عصر هخامنشیان و به‌ویژه در دوران داریوش اول، نظام اقتصادی به گونه‌‌ای سامان‌یافته بود که دولت هرگز با «مشکلات مالی» برخورد نمی‌‌کرد و در عین حال طبقات مختلف مردم نیز تحت فشار سنگین نبودند. نکته درخور توجه دیگر در تنظیم سیاست‌های اقتصادی عصر داریوش، تعیین «منبع خراج» از سوی حاکم پس از مشورت با حاکمان ایالت‌ها بود.

داریوش نخستین کسی است که دفتر دولتی خراج‌گذاری را منتشر کرد. او فهرست خراج همه ایالت‌ها را مشخص و منتشر کرد تا همه ایالت‌ها از میزان خراج اطلاع داشته باشند.
سیاست اقتصادی سلاطین هخامنشی
محدوده فرمانروایی هخامنشیان در زمان داریوش، به بیست ایالت یا ساتراپی تقسیم شد و در رأس هر ایالت، یک فرمانروا قرار گرفت. همچنین به‌منظور توسعة بازرگانی و ایجاد ارتباط بین ایالات و نیز برای تأمین هدف‌های راهبردی، جاده‌های بزرگی ساخته شد که از آن جمله می‌توان به جادهء شاهی اشاره نمود که افسوس cephesel را به شوش متصل می‌کرد.

جاده‌ای دیگر، بابل را به هندوستان مربوط می‌کرد. داریوش هخامنشی، همچنین، شبکة جاسوسی وسیعی پدید آورد که کار‌های ساتراپ‌ها و فرماندهان نظامی را زیر نظر می‌گرفت.
سیاست‌های مالی
از مدارک و اسناد گرانب‌هایی که به دست آمده به‌خوبی پیداست که از اواخر دورة داریوش به بعد، سلاطین هخامنشی فقط در اندیشة گردآوری مالیات و انباشتن شمش‌های زر و سیم در گنجینه‌های خود بودند.

آنها از سیاست توأم با نرمش و گذشت کوروش پیروی نمی‌کردند و مطلقاً در فکر بهبود حیات اقتصادی کشاورزان و دیگر طبقات زحمتکش نبودند. در حالی که هزینة خوراک و پوشاک و مسکن و دیگر ضروریات زندگی از اواخر عهد داریوش قوس صعودی طی می‌کرد، درآمد و مزد طبقات مثمر و فعال جامعه همچنان ثابت بود و به این ترتیب روزبه‌روز از قوة خرید اکثریت کاسته می‌شد.

بدون تردید اگرسلاطین هخامنشی پول‌های کلانی را که به نام مالیات از ملل خاورمیانه گرفته بودند، در راه عمران و آبادی و کمک به طبقات فعال جامعه به مصرف می‌رسانیدند، مۆدیان مالیاتی مجبور نمی‌شدند با نرخ صدی چهل از بانکداران پول قرض کنند. ادامة‌همین سیاست غلط اقتصادی به شورش و قیام بابل و مصر د دیگر کشور‌های خاورمیانه منتهی شد و زمینه را برای پیروزی سیاست اسکندر فراهم گردانید.
بسیاری از این سیاست‌ها در دنیای آن روز، سیاست‌هایی مترقی و بدیع محسوب می‌شدند. همچنین ضعف‌هایی که این سیاست‌ها در کنترل تورم و بالا نگه داشتن قدرت خرید مردم داشت، در افول هخامنشیان موثر بود
اگر داریوش سوم و پادشاهان پیش از او به جای گرآۆری شمش‌های طلا در خزانه‌های شوش، تخت جمشید، پاسارگاد، دمشق و هگمتانه، و ظلم و ستم بر ملل تابع، از سیاست ارفاق آمیز کورش پیروی می‌کردند، اسکندر فکر تجاوز به خاک ایران را به خود راه نمی‌داد.

به‌طوری که از کتیبه‌های میخی مکشوفه بر می‌آید، حکومت هخامنشی از دورة داریوش به بعد، اخذ مالیات و خراج نواحی مختلف کشور را به مقاطعه‌کارانی نظیر آگیی و پسران و موراشو و پسران و عده ای دیگر واگذار می‌کرد و این مقاطعه‌کاران، خراج هر محل را به پول نقره گرد می‌آوردند و به خزانة شاهی تحویل می‌دادند.
دستمزد در زمان هخامنشی
لوح‌های به دست آمده در تخت جمشید، از نظام دست‌مزدها در زمان دایوش اطلاعات جالبی به دست می‌دهد. طبقه‌بندی دست‌مزدها بسیار غنی و از جهاتی چنان «مدرن» است که گاه پیش‌رفته‌تر از امروز به نظر می‌آید.
در دوران هخامنشی، دادوستد و پرداخت مواجب و مزد کارگران و صنعت‌گران بیش‌تر «جنسی» بود و  «گوسفند» پایه و میزان پرداخت بوده است. هم‌چنین، مقداری از آن را به «شکل» و بقیه را به تناسب مزد، گوسفند داده‌اند یا آن را فقط با پول رایج هخامنشی یعنی «شکل» پرداخته‌‌اند.

هخامنشیان,سلسله هخامنشیان,تاریخ هخامنشیان

«کارمندان دیوانی» نیز دو رده بسیار متفاوت داشته‌اند. اول اربابان و آزادان، دوم خدمت‌کاران و پادوها. مزد کارگران به‌طور عمده به صورت «جنسی» پرداخت می‌‌شد و پایه اصلی محاسبه آن «جو» (به‌عنوان سکه) و حداقل مزد یک مرد، 3 (سه) «بن» جو در ماه بود.

یک «بن» برابر با ده «دقه» و هر دقه برابر با، هم حجم 97.0 لیتر جو (تقریبن معادل یک کیلوگرم جو) بود. بنابراین یک «دقه» نزدیک به هم حجم یک لیتر جو می‌‌شد که به زحمت از آن نیم کیلو نان می‌‌پختند. پایین‌‌ترین سطح حقوق، یعنی هم حجم 30 لیتر جو در ماه، به خدمت‌کارها و پادوها تعلق می‌‌گرفت که با دست‌مزد «کارگران خارجی» هم‌‌سطح بوده است. از این کارگران که از لیکیه، تراکیه و یا از بلخ می‌‌آمدند، بیش‌تر برای برداشت محصول استفاده می‌‌شد.
همه کارگرانی که حداقل جیره را می‌‌گرفتند، به عناوین و مناسبت‌های گوناگون «اضافه درآمد» داشتند. به‌طور منظم، شاید هر دو ماه یک بار «پاداش» دریافت می‌کردند که اغلب هم حجم یک لیتر جو و نیم لیتر نوشیدنی بود. به این پاداش‌ها باید جیر‌‌ه‌‌ای را که «دیوان اداری» به نام «کمک شاهانه» به کارگران می‌‌داد، افزود.

تقسیم این کمک‌ها به عهده سرپرست ویژه‌‌ای بود که «مفتش» خوانده می‌‌شد. میزان دریافتی گروهی از حقوق‌‌بگیران رده‌‌های بالا، چشم‌‌گیر بود و از همه بالاتر دریافتی «رییس تشریفات» بود که همه «تشکیلات دیوانی پارس» یعنی هسته مرکزی حکومت ایران، را زیر نظر داشت. حقوق ماهانه او، عبارت از هم حجم 5400 لیتر جو، 2700 لیتر نوشیدنی و 60 راس بز یا گوسفند بود.
مالیات در ملل تابعه
پس‏ازآنکه حوزه قدرت هخامنشیان وسعت گرفت، کم‏کم، پارسیان یعنى قوم فرمانروا از پرداخت باج معاف گردیدند؛ ولى به عوارض مالیاتى ملل تابعه، از دوره داریوش به بعد افزوده شد. به باج شهرستان پهناور ماد که به 450 قنطار  برآورده شده بود، صد هزار گوسفند و پنجاه هزار اسب نسائى (براى شاه) افزودند.
شوش و سرزمین کاشیها 300 قنطار مى‏پرداخت، ارمنستان تا سرزمین کنار دریاى سیاه 400 قنطار.

این شهرستانها سالیانه 20 هزار کره اسب نسائى براى مهرگان نزد شاه مى‏فرستادند. همچنین سایر شهرستانها برحسب وسعت و قدرت اقتصادى مالیات خود را مى پرداختند، بطورى که اگر مالیاتهاى سنگین آن دوره را مورد مطالعه قرار دهیم به این نتیجه مى‏رسیم که از شهرستانهاى مختلف همواره نهرى از سیم به مرکز امپراتورى روان بود که هرودت مبلغ آن را به 9880 «قنطار اوبویى» به شمار آورد.
 تورم
چون مالیات‌های سنگین را از زر و سیم می‌گرفتند، عدة کثیری از ملکداران که قادر به پرداخت باج نبودند ناچار برای تهیة سیم و زر املاک خود را نزد وام دهندگان به گروگان می‌دادند.

ادامة این سیاست از طرف سلاطین و زمامداران حکومت هخامنشی ، موجب پیدا شدن تورم و بالا رفتن قیمتها و فقر مردم زیر دست گردید. یک سند مالیاتی در خزانة تخت جمشید پیدا شده که حاوی بقایای مالیاتی بانویی است که قسمتی از مالیات خود را پرداخت کرده است. به‌موجب این سند، تتمة آن را داده و مفاصا حساب گرفته است.

از مفاد این لوحه می‌توان دریافت که سکه با قطعات نقره که پرداخت شده، سه درجه یا بیشتر بوده، و این درجه بندی برحسب خالص بودن یا خالص نبودن نقره بوده است که پس از محک به نقرة خالص احتساب و به پای بدهی مۆدی مالیاتی محسوب و سند صادر می‌گردیده است، و این اختلاف در عیار مسکوک شاید به‌واسطة این بوده است که کشورها و استان‌های تابعه حق داشتند سکه بزنند و سکه‌های هر محلی عیاری دیگر داشته است.

منابع :

tebyan.net

راوندی، مرتضی-تاریخ اجتماعی ایران –جلد اول 

سرافراز، علی اکبر،باستان شناسی وهنردوران،تاریخ هخامنشی

وبلاگ کشکول

وطن فا



بیشتر بخوانید تا بیشتر بدانید

عدالت و قانون در زمان هخامنشیان حقوق زنان در دوره ی هخامنشی منشور کوروش واژه «دری وری» حرف زدن از کی باب شد؟! آموزش در ایران باستان بانوان نامور تاریخ ایران زمین