ازدواج برای هر مرد مجردی یک تصویر قشنگ است؛ یک آرزو که سالها منتظرش مینشیند و در موردش رویابافی میکند. اما درست از همان لحظهای که میخواهید با صدای بلند تصمیمتان به ازدواج را اعلام کنید، نگرانیها شروع میشود؛ نگرانیهایی که پیش از این حتی فکر نمیکردید سد راه ازدواج شما شوند.
وقتی روزبهروز به تعداد این دردسرها اضافه شده یا شدتشان بیشتر شود، ممکن است ناامید شوید و شما هم مثل خیلیهای دیگر از ازدواج کردن فراری شوید اما فراموش نکنید، خیلی راحت میتوانید راه دیگری را در پیش بگیرید و از ازدواج همان رویایی را که میخواستید بسازید؛ یک رویای پر دردسر که توانایی حل کردن مشکلاتش را دارید.
دردسر اول: هماهنگیهای خانوادگی
وارد شدن به یک خانواده جدید، کنار آمدن با آرزوها، آداب و رسوم و انتظارات ساده نیست. شما از همان روزهای اول ممکن است نگرانیهایی را تجربه کنید که در دوره مجردی هیچکدامشان را نداشتهاید. نحوه خواستگاری کردن، نوع جشنی که میخواهید بگیرید و خیلی تصمیمگیریهای سختتر و مهمتر همگی میتوانند برای شما به یک چالش تبدیل شوند.
راهحل: سعی کنید قبل از مذاکره با خانواده همسرتان باهم سنگهایتان را وابکنید. خود شما دوست دارید چطور ازدواج کنید و به چه چیزهایی بیشتر اهمیت میدهید؟ تصمیمی مشترک با همسر آیندهتان بگیرید و بعد مفصل در مورد حساسیتهای خانواده یکدیگر و آدابورسومشان گفتوگو کنید. حالا سعی کنید تصمیماتتان را در قالب خانوادگیتان پیاده کنید. اگر در مورد بعضی موارد باید مقاومت کنید یا بجنگید، هرگز همسرتان را به جنگ خانوادهتان نفرستید بلکه خودتان با آنها مذاکره کنید و تصمیمات مشترکتان را بهعنوان عقاید شخصی خودتان با خانواده در میان بگذارید. وقتی هر دوی شما در جبهه خودتان جنگیدید و کمی از حساسیتها را کم کردید، میتوانید خانوادهها را دور هم جمع کنید و یک تصمیم تعدیل شده و خانوادگی در مورد آیندهتان بگیرید.
دردسر دوم: حساب و کتابهای مالی
نگرانی در مورد مسائل مالی و خرج و مخارج یک خانواده، یکی از نخستین نگرانیهایی است که قرار است تجربهاش کنید. اگر شما یک آدم معمولی باشید و بخواهید روی پای خودتان بایستید این نگرانی میتواند به یک استرس تبدیل شود. پرداختن قبضها، خرج خورد و خوراک، پوشاک، اجاره خانه، مهمانیها و مسافرتها حتی در سادهترین شرایط هم میتواند کمی بحرانساز باشد. بهخصوص در ماههای اول که هنوز برآورد دقیقی از این هزینهها ندارید.
راهحل: قبل از اینکه پایههای زندگیتان را بسازید، با همسرتان در مورد موضوعات مالی به توافق برسید. این توافق خیلی هم دقیق و غیرقابل تغییر نخواهد بود اما باز هم به شما در کم کردن تنشها کمک خواهد کرد. هرگز روی آخرین قطره مانده در جیبتان برنامهریزی نکنید. در مورد سطح اولیهای که برای زندگیتان میخواهید بسازید با هم به توافق برسید. محله و ماشینی که قرار است داشته باشید، مکانی که برای ماه عسل قرار است بروید و سهمی که هر کدام از شما در مورد هزینهها قرار است داشته باشید را معین کنید تا بعد از ازدواج با تنش کمتری روبهرو شوید.
دردسر سوم: عادتهای عجیبوغریب همسرتان
هر آدمی را هم که برای ازدواج انتخاب کنید و هرچهقدر هم که در موردش تحقیق کرده باشید، باز هم نمیتوانید کاملا بشناسیدش. هر کدام از شما با عادتهای متفاوتی وارد این خانه مشترک خواهید شد و ماهها زمان لازم دارید که بتوانید با این عادتها سازگار شوید و قلق یکدیگر دستتان بیاید.
راه حل: مهمترین کاری که میتوانید برای کمکردن تنشهای ماههای اول انجام دهید، این است که قبل از زندگی زیر یک سقف به تمام ویژگیهای شخصیتی و رفتاری طرف مقابلتان حسابی فکر کنید. شاید در اول راه فکر کنید که چطور میتوانید با این همه تفاوتها کنار هم زندگی کنید اما به زندگیتان زمان بدهید و چند ماه بعد میبینید که این تفاوتها چقدر کوچک و ناچیز است و در زندگی روزانه وجودشان اصلا عجیبوغریب نیست.
دردسر چهارم: انتظارهای متفاوت
شما 2 آدم متفاوت هستید، در 2 خانه متفاوت رشد کرده اید و قطعا نگاه شما در مورد وظایفی که قرار است بهعهده داشته باشید تفاوت دارد. شاید در آغاز راه زیاد شدن حجم وظایفتان و دغدغههایی که زندگی مشترک به شما تحمیل کند بیشتر از ظرفیتتان باشد اما اگر قدرت مدیریت زندگیتان را داشته باشید خیلی زود توانایی شما هم به اندازه مسئولیتتان رشد خواهد کرد.
راهحل: انتظاراتتان را با شرایطتان تطبیق دهید. کار خانه و کار بیرونتان را هماهنگ کنید و هر کدامتان سهمی از آن را بر عهده بگیرید. مهارت شما در انجام برخی کارها، علاقهتان به بعضیهای دیگر و فرصتتان برای انجام بعضی کارها میتواند دلیل قانعکنندهای باشد که بدون بحث و جنجال زحمتشان را بر عهده بگیرید و مرزبندیهایی مثل کارهای زنانه و کارهای مردانه را بدون جانبداری کنار بگذارید.
دردسر پنجم: تعقیب و گریز
خب... شما قرار نیست مدام روبهروی هم باشید و از همه کارها و احساسات دیگری خبر داشته باشید. مدتی که بگذرد و شناختتان از هم بیشتر شود، راحتتر میتوانید از احساست طرف مقابل با خبر شوید و به او اعتماد کنید اما در ماههای اول اگر بخواهید زیادهازحد سر از کار همسرتان در بیاورید و او را تحت فشار بگذارید همه چیز خیلی زود به هم خواهد ریخت.
راهحل: بهخاطر با خبر شدن از کارها و احساسات همسرتان تعقیب و گریز راه نیندازید. بگذارید مثل قبل زندگیاش را به شکلی طبیعی ادامه دهد و احساس نکند که همیشه زیر ذرهبین قرار دارد. وقتی سر کار است یا مشغولیت دیگری دارد ثانیهبهثانیه به او زنگ نزنید. شما با این کارها نمیتوانید جلوی خیانت را بگیرید پس بیهوده آرامش زندگیتان را مختل نکنید.
دردسر ششم: تفاوتها
آدمهای مختلف عقاید مختلف دارند و موضوعات مهم و حساس ممکن است از نگاه شما با نگاه همسرتان متفاوت باشد. بخشی از این تفاوتها را قبل از ازدواج درک خواهید کرد اما بعد از ازدواج هم روزبهروز به تعداد آنها اضافه خواهد شد.
راهحل: نخستین و مهمترین کاری که میتوانید بکنید انتخاب آدمی است که حساسیتهایش برای شما قابل پذیرش باشد و بهخاطر عقایدی که دارد آزرده نشوید، اما باز همچنین انتخابی نمیتواند همه مشکلات را حل کند. شما باید سعی کنید که بعد از زندگی مشترک به ارزشها، عقاید و حساسیتهای طرف مقابلتان احترام بگذارید و نخواهید که شخصیت او را زیر و رو کنید و از طرف دیگر، نباید بگذارید که در جریان زندگی به عقاید شما حمله شود یا اینکه کسی باورهایی که یک عمر در شما بوده را به چالش بکشد.
منبع: برترین ها
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
تفاوت زندگی مشترک,بادوستی های عاشقانه خانمها به دنبال چه مردانی هستند؟ آنچه قبل از ازدواج باید بدانید برای ازدواج هدف داشته باشید رابطه دختر و پسر نمونه رفتارهایی که باعث اختلاف میشود
ازدواج سرنوشت ساز ترین مرحله زندگی هر انسانی است
بسیاری از جوانان نسل امروز برای تشکیل خانواده دچار تردید هستند. آنها نگران هستند که آیا با تشکیل خانواده می توانند خوشبخت شوند و یا اینکه ازدواج رهاوردی جز سختی و گرفتاری برای آنها نخواهد داشت.
شاید بتوان گفت یکی از دلایل به وجود آمدن این تصور در میان جوانان تغییر شرایط ازدواج و بالا رفتن آمار طلاق و کاهش آمار ازدواج باشد. اما باید خاطر نشان کرد با وجود مشکلاتی که پیش روی ازدواج جوانان است هنوز راهکارهایی طلایی برای رسیدن به خوشبختی در زندگی مشترک وجود دارد.
خودتان را بشناسید
رضایت خانواده های دختر و پسر نقش مهمی را در عاقبت بخیری و بقای یک زندگی ایفاء می کند. در واقع ازدواج رابطه میان دو خانواده است نه رابطه یک زن و مرد. در واقع اگر خانواده ها به انجام وصلتی رضایت نداشته باشند به دلایلی مانند لجبازی، سنگ اندازی و .. می توانند باعث متلاشی شدن آن ازدواج گردند.
مهمترین فاکتور برای جوانی که قصد تشکیل زندگی خانوادگی رادارند این است که درک و شناخت دقیقی از خود داشته باشند. آنها باید بداند که از زندگی چه می خواهند و هدفشان از تشکیل خانواده چیست؟ فردی که با عدم خودشناسی برای ازدواج اقدام می کند قطعاً نمی تواند درک درست و شناخت صحیحی نیز از همسر آینده اش داشته باشد لذا همین عدم ناهماهنگی منجر به لجبازی، درگیری و کشمکش و متاسفانه طلاق خواهد شد.
هدف از ازدواج
خیلی ازجوانان تحت تاثیر فشارهای خانواده ، بالارفتن سن ازدواج، بیرون آمدن از مشکلات و سرو سامان گرفتن تصمیم می گیرند که ازدواج کنند؛ اما هیچ کدام از این موارد نمی تواند هدف مناسبی برای ازدواج باشد. همانگونه که در قرآن آمده است هدف از خلقت زن و مرد آن است که زن و مرد در کنار یکدیگر به آرامش برسند(1)، پس هدف از ازدواج باید رفع نیازهای درونی دختر و پسر و رسیدن به کمال باشد تا ازدواج در مسیر خوشبختی قرار گیرد.
باورهای اشتباه اطرافیان
بعضی از خانواده ها با باورهای اشتباهی که برای خود نهادینه کرده اند زندگی فرزندان خود را به سمت نابودی هدایت می کنند. این گونه از والدین ازدواج را درمان مناسبی برای سر به هوایی، کنار گذاشتن رفیق بازی، سر و سامان گرفتن و درمان اعتیاد و بیماری های روانی می دانند و در واقع ازدواج را درمانگاهی فرض می کنند که می تواند مشکلات بزرگی را حل کند، در حالی که چنین نیست و مشاهده شده است که ازدواج نتوانسته هیچ کدام از این مشکلات را حل نماید و خود مشکلی به مشکلات قبل افزوده است.
هم کفوی رمز موفقیت
دختر و پس که تصمیم به ازدواج دارند باید به اصل هم کفو بودن اهمیت دهند، هماهنگی از نظر اقتصادی ، فرهنگی، مذهبی و تحصیلاتی می تواند نقش اساسی در خوشبختی زوجین داشته باشد. به عنوان مثال انتخاب همسری با تحصیلات عالیه برای فردی که دیپلمه است می تواند در آینده مشکل ساز شود، البته در این میان استثناهایی نیز وجود دارد که نمی تواند این موارد را برای دیگران نیز تجویز کرد زیرا هر زندگی شرایط خاص خود را دارد.
بلوغ فکری ، عاطفی و اقتصادی
مهمترین فاکتور برای جوانی که قصد تشکیل زندگی خانوادگی رادارند این است که درک و شناخت دقیقی از خود داشته باشند. آنها باید بداند که از زندگی چه می خواهند و هدفشان از تشکیل خانواده چیست؟ فردی که با عدم خودشناسی برای ازدواج اقدام می کند قطعاً نمی تواند درک درست و شناخت صحیحی نیز از همسر آینده اش داشته باشد.
برای ساختن یک زندگی ایده آل رسیدن دختر و پسر جوان به بلوغ فکری ، اقتصادی و عاطفی ضروری است. اگر دخترو پسر نسبت به برقراری ارتباط اجتماعی و ابراز احساسات آشنایی نداشته باشند در برقراری تعامل متقابل با همسرشان به مشکل برخورد خواهند کرد و یا اگر پسر جوانی نمی تواند دارای درآمد مستقلی باشد و باکمک و حمایت های خانواده زندگی خود را پیش می برد به طور قطع مورد مناسبی برای یک ازدواج موفق نیست.
رضایت خانواده ها
رضایت خانواده های دختر و پسر نقش مهمی را در عاقبت بخیری و بقای یک زندگی ایفاء می کند. در واقع ازدواج رابطه میان دو خانواده است نه رابطه یک زن و مرد. در واقع اگر خانواده ها به انجام وصلتی رضایت نداشته باشند به دلایلی مانند لجبازی، سنگ اندازی و .. می توانند باعث متلاشی شدن آن ازدواج گردند. پس عدم رضایت والدین می تواند زنگ خطری باشد زوج های جوان.
حرف پایانی
ازدواج سرنوشت ساز ترین مرحله زندگی هر انسانی است. امروزه با افزایش آمار طلاق شاید بتوان نتیجه گرفت ازدواج ها بر پایه درست و منطقی ساخته نمی شوند که هر نسیم کوچکی می تواند آن را متلاشی سازد. در صورتی که اگر ازدواج بر پایه اصول اولیه ، مشورت گرفتن ، فکر و منطق ساخته شود هیچ توفانی نمی تواند آن را ویران سازد.
منبع: تبیان
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
13 دلیل نادرست ازدواج 8 عادت بد که بعد از ازدواج باید ترک کنید آنچه قبل از ازدواج باید بدانید اول خودشناسی بعد ازدواج این موارد را پیش از ازدواج بدانید توجه به موفقیت در ازدواج
بنویس همسر، بخوان والد! از جمله افرادی که ازدواج با آن ها صحیح نیست، افرادی هستند که هنوز کودک مانده و از لحاظ رفتاری بالغ نشده اند. این افراد از رفتار مسئولانه و سنجیده طفره می روند و شرایطی را فراهم می آورند که همسر آن ها برایشان نقش «والد» را ایفا کند.
چطور بشناسیم؟
چند صفت ویژه برای شناسایی این افراد در ادامه ذکر می شود:
الف- توانایی نداشتن در پذیرش مسئولیت های مالی و حل مشکلات اقتصادی
ب- غیر قابل اعتماد بودن
ج- بی هدفی و بی انگیزگی
این افراد نسبت به بخش اقتصادی زندگی خود بی توجه هستند و درباره آن کوتاهی می کنند به این دلیل که نمی خواهند بزرگ شوند و مسئولیت زندگی را به دست بگیرند. همچنین از فردی که هنوز کودک مانده است انتظار نمی رود که به حرف هایش عمل کند و از رسم و رسومات اجتماعی به طور کامل باخبر باشد. وقتی یک فرد می خواهد ازدواج کند از او انتظار می رود که مسئولیت پذیر و وظیفه شناس باشد تا بتوان به او اعتماد کرد. فردی که هنوز از لحاظ فکری و اخلاقی بالغ نشده است برای زندگی نه هدف خاصی دارد و نه انگیزه ویژه ای. او باری به هر جهت زندگی را خواهد گذراند و بار زندگی را بر دوش همسرش خواهد گذاشت.
«نه» به آن هایی که می خواهند پادشاهی کنند!
«افرادی که دیگران را کنترل می کنند»؛ این افراد نیز چندان گزینه مناسبی برای ازدواج نیستند، آن ها درست مقابل افرادی هستند که مسئولیت زندگی خود را بر عهده نمی گیرند. افرادی که دیگران را کنترل می کنند می خواهند همه تصمیم ها را خودشان بگیرند، هرگز درخواست کمک نمی کنند و به دیگران امر و نهی می کنند که چه کار بکنند و چه کار نکنند، آن ها برای دیگران تعیین تکلیف می کنند چرا که می خواهند کنترل همه چیز در دست خودشان باشد و هر کاری خواهند کرد تا مبادا احساس کنند که چیزی تحت تسلط و کنترل آن ها نیست.
این افراد از لحاظ عاطفی محدود و بسته هستند آن ها به سادگی احساسات و عواطف خود را بروز نمی دهند، حسودند، به راحتی وقتی چیزی مطابق میل آن ها نیست عصبانی می شوند، معمولا دارای عادت های وسواسی هستند و اصلا خوش ندارند که کسی برای آن ها تعیین تکلیف کند.
افراد کنترل کننده معمولا کمتر برای درمان اقدام می کنند چرا که در طی درمان احساس غلط تسلط مشاور آن ها را رنج می دهد و نمی توانند کنترل درمانگر را بر زندگی خود بپذیرند، چنین افرادی مطمئنا تسلط و کنترل همسر را در زندگی نمی پذیرند. لازم است که همه چیز در کنترل آن ها باشد. این افراد معمولا بر همسر و فرزندان بیشترین کنترل را اعمال می کنند. ازدواج با چنین افرادی به معنای پذیرش سلطه و کنترل آن ها بر زندگی است.البته این افراد معمولا والدینی سلطه جو و انتقادگر نیز می شوند.
زندگی زیر سقف بی احساس ها
دسته دیگر از افرادی که ازدواج با آن ها توصیه نمی شود، افرادی هستند که نمی توانند احساسات خود را بروز دهند. این افراد هرگونه عاطفه و احساسی را مسخره می کنند و بیان احساسات را کاری عبث و بیهوده می دانند. این افراد به راحتی می توانند زندگی مشترک را با مشکل مواجه کنند. همانطور که می دانید بخش عمده ازدواج ارتباط عاطفی است و افرادی که نمی توانند عواطف خود را بروز دهند زندگی مشترک شان دچار اختلال می شود.
این افراد نمی توانند احساسات و عواطف خود را نشان دهند و نمی توانند یا نمی خواهند درباره احساسات خود صحبت کنند.
چنانچه فردی نتواند احساسات خود را با شما در میان گذارد رابطه با او سطحی و در نهایت مایوس کننده خواهد شد. این حق مسلم ماست که از همسر خود انتظار داشته باشیم که احساسات و عواطف اصلی و بنیادین نظیر شادی، غم، یأس و عشق خود را بروز دهد. چنانچه او این توانمندی را نداشته باشد زندگی را به مسیر دشواری هدایت خواهد کرد. وقتی همسر ما از احساسات خود حرف نمی زند به این معنی است که رابطه ای وجود ندارد. تنها چیزی که در زندگی با این افراد وجود دارد یک قرار داد زندگی مشترک است نه یک ارتباط.
ازدواج با یک شکست خورده!
ازدواج با فردی که شکست عشقی را تجربه کرده است و هنوز نتوانسته روح و روان خود را التیام دهد نیز از جمله مواردی است که از سوی کارشناسان و مشاوران توصیه نمی شود؛ چرا که چنین ازدواجی یأس آور است و موجب دلشکستگی خواهد بود.
این افراد ممکن است هنوز علاقه و یا خشم و انزجار شدیدی نسبت به معشوق قبلی خود در دل داشته باشند، ممکن است هنوز به خاطر ارتباط پیشین خود احساس گناه کنند و خود را مسئول بدانند و یا هنوز رنجش خاطر و آزار و اذیتی را که از رابطه قبلی دیده اند فراموش نکرده باشند و در شوک روحی به سر ببرند.
هر قدر خشم و عصبانیت بیشتری از گذشته در دل مانده باشد به همان میزان توانایی فرد برای عشق ورزیدن در روابط فعلی کاهش پیدا می کند.
البته برخی وسوسه می شوند که با این افراد ازدواج کنند تا آن ها را نجات دهند، غافل از این که التیام این افراد به زمان و کمک تخصصی نیاز دارد. اگر کسی تا به این حد آسیب دیده است باید به او وقت داد تا خود را به کمک مشاور متخصص التیام دهد.
منبع: خراسان
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
8 عادت بد که بعد از ازدواج باید ترک کنید آنچه قبل از ازدواج باید بدانید انتخاب همسر از روی جذابیت صحیح است؟ انتقام عشقی: گرفتن یا نگرفتن تفاوت زندگی مشترک,بادوستی های عاشقانه تفاوت سنی زوجین
عوامل مهمتر از زیبایی در انتخاب همسر تاثیر دارد
شما چی فکر می کنید، به نظر شما مردان چه زنانی را زیبا می دانند؟ آیا فقط به خاطر زیبایی ظاهری، ممکن است یک مرد، زنی را به عنوان شریک زندگی آینده اش انتخاب کند؟
قدیم ها خیلی جالب بود، نه خیلی قدیم ها، تا همین صد سال پیش، مردها تا قبل از ازدواجشان فقط مادر و خواهرانشان و شاید هم خاله و عمه شان را می دیدند و بقیه زنان در پوشش کامل قرار داشتند، بعد از ازدواج هم، فقط چشمشان در چشم همسرشان بود و با انتخاب شان افتخار می کردند. همچنین تصور می کردند که همه زن ها حدودا شبیه هم هستند و انتخاب مادرشان بهترین است.
اما امروز با وجود زنان زیبا و انواع و اقسام مدل های مختلف زیبایی در ماهواره و تلویزیون و ...
تعریف آقایان از زیبایی زنان چیست؟ آنها کدام زن را زیباتر می دانند و دوست دارند که با او پیمان زناشویی ببندند و تا آخر عمر با او باشند؟ آیا آنها فقط عامل زیبایی را ملاک انتخاب همسر می دانند و یا عوامل مهمتر دیگر در انتخاب آنها تاثیر دارد؟ از میان خیل دخترانی که در محل کار، در فامیل و همسایه وجود دارند، مردها کدامیک را بهترین می دانند و او را انتخاب می کنند؟
زیبایی طبیعی
از نظر مردان امروزی زنی زیباتر است که زیباییش خدادادی و طبیعی باشد، نه این که با انواع و اقسام عمل های جراحی و لنز و آرایش های غلیظ خودش را زیبا کرده باشد.
مردهای امروزی دوست دارند که وقتی همسرشان از خواب بلند می شود و یا از حمام بیرون می آید بتوانند در صورت او نگاه کنند ، نه این که تصور کنند که این خانم شخص دیگری است و باورشان نشود، همسر خودشان است.
در ثانی خانمی که خیلی آرایش می کند و خود را در معرض انواع و اقسام جراحی ها قرار می دهد، با زبان بی زبانی می گوید که به زیبایی طبیعی اش اعتقادی ندارد و اعتماد به نفسش در حد صفر است، کسی که به خودش اعتماد ندارد ، چگونه می توان به او دل سپرد؟
عاملی که زیباترتان می کند
مردان عاشق زن باحیا هستند، دخترانی که مثل فیلم ها صورتشان سرخ می شود و رویشان نمی شود که حتی حرفشان را بزنند، چه برسد به این که مستقیم در چشم طرف مقابل نگاه کنند.
اما بالعکس بعضی از زنان، به اصطلاح آرایش از صورتشان می ریزد، بلند بلند در کوچه و خیابان می خندد، از حرف زدن و حتی بگو مگو و دعوا با راننده تاکسی و فروشنده و پارکبان باکی ندارد، جلب توجه می کند. اگر این زن ملکه زیبایی در جهان هم باشد، در نظر مردها منفور و زشت است و به درد زندگی نمی خورد.
زن شاد
لبخند زیبایی را دو چندان می کند، در دنیایی که پر از مشکلات و استرس است، همه به دنبال انسان های شاد و سرحال هستند، کسانی که بودن در کنار آنها بتواند از فشار های روانی شان بکاهد و زندگی را قشنگ تر از آن چیزی که هست نشان دهد.
خانم خوش اخلاق ، کسی که مدام نمی گوید بیمار است، از رفتار کسی گلایه نمی کند، غر نمی زند، چشمش به لباس و جواهر و ماشین این و آن نیست و در عوض سعی می کند از یک موقعیت معمولی ، شادی بیافریند، دقیقا همان چیزی است که می توانید با آن طرف مقابل را جذب کنید.
هم پا
مردان امروزی دنبال هم پا می گردند. خانمی که کفش های پاشنه بلندش نمی گذارد که حتی دو قدم با شریک زندگی اش راه برود. همچنین از کوه و بیابان متنفر است، گرمای آفتاب و سرمای زمستان، وجود نازنین او را می آزارند و فقط دوست دارد در رستوران های شیک بنشیند و انواع غذاهای فرنگی سفارش دهد، از نظر مردها همسر جالبی نیست. همسر خوب کسی است که در کنار شوهرش حتی از زیر باران ماندن لذت ببرد.
حرفی برای گفتن
این عامل هم مهمتر از زیبایی ظاهری است، بالا بردن اطلاعات در زمینه های مورد علاقه طرف مقابل، مثل سیاست، انواع نرم افزار های کامپیوتر و تلفن همراه حشرات گوناگون آفریقای جنوبی و ... باعث می شود گفتگو هیجان انگیز شود.
مردان از زنانی که کمی با بقیه فرق داشته باشند، خوششان می آید و احساس می کنند زندگی در کنار زنی که همراه او فوتبال می بیند و اطلاعات به روزی دارد، چقدر می تواند هیجان انگیز باشد!
منبع:تبیان
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
13 دلیل نادرست ازدواج 8 عادت بد که بعد از ازدواج باید ترک کنید آنچه قبل از ازدواج باید بدانید ازدواج سنتی یا مدرن؟ انتخاب همسر از روی جذابیت صحیح است؟ انتخاب همسر در دانشگاه
چند ساله که کارشناسی رو تموم کردم و تو واحد حسابداری شرکت پدرم مشغول به کارم ولی هنوز نتونستم با یه دوست خوب تو شرکت آشنا بشم. خیلی حس تنهایی دارم برا همین تصمیم گرفتم ازدواج کنم. یه چند جایی رفتم خواستگاری اما چون نمی تونستم خوب صحبت کنم فرد مقابل قبول نکرد. نمی دونم چرا هیچ وقت نتونستم خودمو به کسی حتی به خودم ثابت کنم. همیشه برای نشون دادن خود واقعی ام به دیگران مشکل داشتمو و دارم برای همین همه فکر می کنن که من یه بچه ننه حسابی ام و حتی نمی تونم پول تو جیبی خودمو در بیارم چه برسه به اداره کردن یه زندگی! ...
عدم اعتماد به نفس یکی از مهمترین مشکلات برخی از جوانان می باشد که بسیاری از جوانب زندگی فردی و اجتماعی آنها را تحت الشعاع خود قرار داده است. معمولا این افراد در صحبت کردن دچار مشکل هستند. آنها همیشه می گویند که به هنگام سخن گفتن با دیگران به خصوص افراد غریبه دست و پایشان را گم کرده و کلمات و واژگان را فراموش می کنند و در کل قادر به انتقال درست منظور و هدفشان به فرد مقابل نمی باشند. همین امر در بسیاری از اوقات باعث ایجاد سوء تفاهم و از دست رفتن بسیاری از موقعیت های خوب زندگی شده است و روز به روز اعتماد به نفس آنها را کمتر و کمتر کرده است.
راهکارهایی جهت افزایش اعتماد به نفس
-صحبت کردن در مقابل آینه: این افراد باید روزانه چند دقیقه در مقابل آینه بایستند و با خود در مورد موضوعات متفاوت سخن بگویند. این کار نه تنها باعث افزایش اعتماد به نفس افراد شده بلکه تبحر آنها را در صحبت کردن بالا می برد.
-محکم صحبت کردن: معمولا افراد با اعتماد به نفس پایین بسیار شل و وارفته سخن می گویند و چون به خود اعتماد ندارند و نگرانند سخنشان اشتباه باشد آرام و زیر لب حرف می زنند. سعی کنید از این به بعد ابتدا در مورد سخنتان خوب بیاندیشید ،بعد بسیار محکم و با صدای بلند سخن بگویید. اندیشیدن قبل از سخن گفتن احتمال اشتباه را بسیار ضعیف می کند.
-شرکت در محافل و اظهار نظر در آنها: افراد پس از طی مرحله بالا باید سعی کنند که از محافل کوچک شروع کرده و صحبت کنند. این سخن گفتن می تواند در ابتدا از بیان یک یا چند جمله عادی شروع شده و کم کم به بحث های بیشتر و تخصصی تر در جمع ها و گروههای بزرگتر برسد. گاه لازم است این افراد مصداق بارز «حراف» شوند تا بتوانند درست صحبت کردن را بیاموزند.
- هراس نداشتن از اشتباهات: فردی که در سخن گفتن مشکل دارد در ابتدا هنگام سخن گفتن اشتباهاتی چون تپق زدن، اشتباه گفتن، پیدا نکردن کلمات و ... خواهند داشت ولی هرگز نباید به دلیل هراس از این مشکلات و تمسخر اطرافیان از سخن گفتن انصراف دهد. آنها باید بدانند تا وقتی که این مرحله را نگذرانند نمی توانند خوب و درست سخن بگویند.
-پذیرفتن ظاهر خود: برخی از افراد نیز با ظاهر خود مشکل دارند. آنها گمان می کنند که چهره ای زشت دارند و دیگران حاضر به برقراری ارتباط با افراد زشت نیستند. برخی دیگر به دلیل داشتن وجود مشکلات و نقص های جسمی در اعضای بدن دچار این حس و کناره گیری از جامعه می شوند. تنها راهکار این دسته از افراد این است که سعی کنند دیدشان را نسبت به خود مثبت کرده و به قول معروف نیمه پر لیوان را ببینند. توجه به زیبایی های ظاهری هم نوعی تشکر از خداوند متعال محسوب می شود و هم اعتماد به نفس فرد را به واسطه دیدن زیبایی هایش دو چندان می کند. این افراد باید بدانند که هر طور به خود نگاه کنند و هر نظری در مورد خود داشته باشند در اطرافیان نیز تاثیر گذاشته و باعث می شود دیگران نیز در مورد آنها همان گونه فکر کرده و نظر دهند. در این ارتباط برخی از جمله جالبی چون: «تا خودت خودتو قبول نداشته باشی هیچ کس تو رو قبول نمی کنه» استفاده می کنند.
-سرکوب افکار منفی: گاهی اتفاق می افتد که افکار منفی به ذهن فرد هجوم می آورد و سعی در دلسرد کردن وی دارد، در این حالت سعی کنید آنها را با یادآوری نقاط قوت و پیروزی هایتان سرکوب کرده و نگاه مثبت به خود را جایگزین آن نمایید.
-اصلاح در نحوه پوشش و راه رفتن: راهکار دیگر افزایش اعتماد به نفس توجه در نوع پوشش و نحوه راه رفتن است. سعی کنید بیش از قبل به پوشش خود توجه کرده و لباس های مناسب و زیبا بپوشید. علاوه بر این در هنگام راه رفتن نیز قامت خود را کاملا صاف نموده، سرتان را بالا بگیرید و محکم و قرص قدم بردارید.
منبع: تبیان
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
13 دلیل نادرست ازدواج 8 عادت بد که بعد از ازدواج باید ترک کنید آنچه قبل از ازدواج باید بدانید اول خودشناسی بعد ازدواج این موارد را پیش از ازدواج بدانید توجه به موفقیت در ازدواج