تاریخ ایران را اصولا به دو بخش کلی قبل از اسلام و بعد از اسلام تقسیم می کنند.
آشنایی با تاریخ ایران
هنگامی که سخن از تاریخ ایران میرود، باید به این نکته توجه داشت که آیا منظور تاریخ اقوام و مردمانی است که از آغاز تاریخ تا کنون در مرزهای سیاسی ایران امروزی زیستهاند یا تاریخ اقوام و مردمانی است که خود را به نحوی از انحاء ایرانی میخواندهاند و در جغرافیایی که دربرگیرندهٔ ایران امروز و سرزمینهایی که از دیدگاه تاریخی بخشی از ایران بزرگ (ایرانشهر) بودهاست زیستهاند. گاه تاریخ ایران را از ورود آریایی ها که نام ایران نیز از ایشان گرفته شدهاست، به فلات ایران آغاز میکنند. ولی این به این معنی نیست که فلات ایران تا پیش از ورود آریایی ها خالی از سکنه یا تمدن بودهاست. پیش از ورود آریاییان به فلات ایران تمدنهای بسیار کهنی در این محل شکفته و پژمرده شده بودند و تعدادی نیز هنوز شکوفا بودند.
تاریخ ایران را اصولا به دو بخش کلی تاریخ ایران قبل از اسلام و تاریخ ایران بعد از اسلام تقسیم می کنند که اینها خود نیز به بخش های کوچکتری تقسیم می شوند.
تاریخ ایران قبل از اسلام:
خود به سه بخش تقسیم می شود:
-ایران قبل از آریایی ها
-مهاجرت آریایی ها به ایران
-ایران باستان
تاریخ ایران قبل از آریایی ها
پیش از آریائىها اقوام گوناگونى در قسمتهاى مختلف فلات ایران مىزیسته اند.در تاریخ ایران قبل از آریایی ها تمدنهای شهر سوخته (در سیستان)، تمدن ایلام (در شمال خوزستان)، تمدن جیرفت (در کرمان)، تمدن ساکنان تپه سیلک (در کاشان)، تمدن اورارتو (در آذربایجان)، تپه گیان (در نهاوند) و تمدن کاسیها (در کرمانشاه و لرستان) و تپورها در تبرستان (مازندران) در سرزمین ایران بودند.
بزرگترین تمدن تاریخ ایران دولت عیلام بوده است که سرزمین آنها در جنوب غربى ایران و کمابیش مطابق با خوزستان بوده است. پایتخت عیلام شهر شوش بوده که آثار مربوط به آنها در این شهر پیدا شده است. ظاهراً بخشهاى مختلف در عیلام حکومتهاى جداگانه و هر یک پادشاهان مربوط به خود را داشتهاند.
این چهار منطقه اَوان، اَنشان، سیمش و شوش بودهاند. دولت عیلام غالباً با دولتهاى بیشتر تکامل یافتهٔ بینالنهرین یعنى سومرىها، اکدىها، بابلىها و آشورىها در جنگ بوده است. این دولت در دورهاى از تاریخ ایران از بزرگترین نیروهاى این منطقه شد. از زمان پیدایش امپراتوران ایران (۵۵۰قم) عیلام از ولایات خراجگزار ایران شد. شهر شوش در این زمان نیز شهر ثروتمند و با شکوهى بود. زبان عیلامى یکى از سه زبانى بوده است که متون سلطنتى ایران به آن زبانها نگاشته مىشده است.
مهاجرت آریایىها به ایران
آریایی ها شعبهٔ وسیعى از نژاد سفید هستند که سرزمین اولیهٔ آنها احتمالاً از شمال دریاى سیاه و خزر تا حوالى رودهاى سیحون و جیحون بوده است. آنها بعدها بخشى به اروپا و دستههائى به سمت ایران و هند حرکت کردهاند. در نتیجه به اقوام آسیائى و زبان آنها، هند و اروپائى گفته مىشود. آریائى به معنى شریف است. آریائىهای هند و ایران مدتها با هم مىزیستهاند و پس از مدتها از هم جدا شدند و تا قبل از جدا شدن، افسانهها و سازمان اجتماعى و زبان مشترکى داشتند.
در کتاب های تاریخ ایران زمان آمدن آریایى ها به ایران را برخى ۲۰۰۰ سال قم و بعضى قرن ۱۴ قم تا قرن ۶ قم نوشته اند. آریایى ها هنگامی که به فلات ایران رسیدند، در ابتدا مردمان بومى را قلع و قمع کردند ولى سپس آنها را بهکار گرفتند. آریائىها پس از ورود به ایران به طوایف مختلف تقسیم شدند که مهمترین آنها مادها و پارتها و پارسها هستند. نام ایران از اسم آریایى ها گرفته شده و به معنى سرزمین آریایى است.
تاریخ ایران باستان
تاریخ ایران باستان را دوران تشکیل دولت ماد تا پایان حکومت ساسانیان و حمله اعراب به ایران دانسته اند.
مادها حدود ۷۰۸تا ۵۵۰قم
مادها قومی ایرانی بودند از تبار آریایی که در بخش غربی فلات ایران ساکن شدند. سرزمین مادها دربرگیرنده بخش غربی فلات ایران بود. سرزمین آذربایجان در شمال غربی فلات ایران را با نام ماد کوچک و بقیهٔ ناحیه زاگرس را با نام ماد بزرگ میشناختند. پایتخت ماد هگمتانه است آنها توانستند در اوایل قرن هفتم قبل از میلاد اولین دولت تاریخ ایران را تأسیس کنند. دولت ماد در ۵۵۰ پیش از میلاد به دست کوروش منقرض شد و سلطنت ایران به پارسیها منتقل گشت.
هخامنشیان - ۵۵۰ تا ۳۳۰ قم
هخامنش جدّ این خاندان، قبیلههاى پارس را تحت فرمان خود درآورد. پس از او چیشپش، پسرش در ناحیهٔ انشان (شرق شوشتر) به شاهى رسید. بعدها آنها پاسارگاد را مرکز خود قرار دادند. تا زمان کوروش سوّم (بزرگ)، شش پادشاه از این خاندان حکومت کردند.
تاریخ ایران و دوره های تاریخی آن
سلوکیان
پس از مرگ اسکندر (۳۲۳ ق. م) فتوحاتش بین سردارانش تقسیم شد و بیشتر متصرفات آسیایی او که ایران هسته آن بود به سلوکوس اول رسید. به این ترتیب ایران تحت حکومت سلوکیان (۳۳۰ - ۲۵۰ ق.م.) در آمد. آنها مدت هشتاد سال بربخش بزرگى از غرب ایران سلطنت کردند ولى در قلمرو آنها تقریباً هیچگاه آرامش وجود نداشت. پس از مدتی پارتها نفوذ خود را گسترش دادند و سرانجام توانستند سلوکیان را نابود کنند و چون اولین پادشاه اشکانیان اشک نام داشت نام این سلسله را اشکانیان گذاشتند.
اشکانیان - ۲۵۰ قبل از میلاد تا حدود ۲۲۶ میلادى
اشکانیان تمدن یونانى را که در دورهٔ سلوکیان در ایران بهوجود آمده بود، ارج مىگذاشتند. برخى از پادشاهان اشکانى به خوبى با ادبیات یونانى آشنائى داشتند و برخى نمایشهاى یونانى در دربار پادشاهان اشکانى اجراء مىشد. در آن دوره مجلسى موسوم به مهستان بود که خود مرکب از دو مجلس بود یکى مجلس اشراف و دیگرى مجلس دانایان و مغان که جنبهٔ مشورتى داشت و نفوذ چندانى در امور نداشت.
در این دوره از تاریخ ایران دامپروى و کشاورزى و تجارت رونق بسیار داشت و بردهدارى رشد مىکرد. دین آنها دین زرتشت و نیز پرستش اجداد آنها بود. سایر ادیان نیز آزادى داشتند. اشک ۲۲ (بلاش اوّل) کسى بود که به جمعآورى اوستا پرداخت. زبان آنها پارسى میانه بود که بهعلت تماس زیاد با رومىها، زبان و تمدن رومى نیز در دربار آنها نفوذ داشته است. خط آنها آرامى سریانى بوده و روى برخى سکّهها عبارات یونانى حکّ شده است. از آثار این دوره از تاریخ ایران معبد آناهیتا در کنگاور، خرابهٔ معبد کنگاور، نقوش برجسته از دورهٔ مهرداد و گودرز در بیستون است.
ساسانیان
ساسانیان خاندان شاهنشاهی ایرانی در طول تاریخ ایران هستند که در سالهای ۲۲۴ تا ۶۵۱ میلادی حکومت می کردند. شاهنشاهان ساسانی که اصلیتشان از استان پارس بود بر بخش بزرگی از غرب قارهٔ آسیا چیرگی یافتند. پایتخت ساسانیان شهر تیسفون در نزدیکی بغداد در عراق امروزی بود.
سلسله اشکانی به دست اردشیر اول ساسانی منقرض گردید. وی سلسله ساسانیان را بنا نهاد که تا ۶۵۲ میلادی در ایران ادامه یافت. دولت ساسانی حکومتی ملی و متکی به دین و تمدن ایرانی بود و قدرت بسیار زیادی کسب کرد. در این دوره نیز جنگهای ایران و روم ادامه یافت.
تاریخ ایران بعد از اسلام
پس از استقرار دین اسلام در سرزمین ایران که در نتیجه پیروزی اعراب مسلمان بر ساسانیان و فتح ایران توسط آنها روی داد، تحولات بسیاری در عرصههای اجتماعی، مذهبی و سیاسی در تاریخ ایران به وجود آمد.
استیلاء مسلمانان بر ایران به سادگى نبود. شهرها زودتر پذیراى سلطهٔ مسلمانان شدند ولى دهات به سادگى به حکومت ایشان تن ندادند. نقاط شرقى ایران و نیز طبرستان و گیلان دیرتر از نواحى غربى به تصرف مسلمانان درآمدند. آنان مجبور مىشدند که یک محل را بارها فتح کنند.
ایرانیان که از تبعیض طبقاتی موجود در کشورشان ناراضی بودند اسلام را پذیرفتند و در اشاعه آن کوشیدند ولی با این حال هرگز در طول تاریخ ایران مخالفت خویش را با سلطه امویان و عباسیان بر خاک ایران پنهان نکردند و جنبشهای استقلال طلبانهای را به پا ساختند که تشکیل حکومتهایی چون طاهریان (۸۸۱-۸۲۶ م) و صفاریان (۹۰۳-۸۶۶ م) را میتوان از نتایج آنها برشمرد.
طاهریان برای اولین بار پس از ظهور اسلام در طول تاریخ ایران نواحی شرقی ایران همچون خراسان را به استقلال رسانیدند و صفاریان نیز برای اولین بار از زبان خارجی به جای زبان عربی استفاده کردند. از دوره سامانیان (۹۹۹- ۸۱۹ م) نیز خط فارسی نوین پدید آمد و الفبای عربی با زبان فارسی رواج یافت.
حکام آل بویه (۱۰۵۵-۹۴۵ م) پس از فتح شیراز و تأسیس حکومت خویش راهی بغداد شده آن را تصرف نمودند و مقام خلافت را به آلت دست خویش تبدیل نمودند و قدرت واقعی را در دستان خویش گرفتند.
غزنویان (۱۱۸۶-۹۷۷ م) خود را در تاریخ ایران به عنوان غازیان یا جنگجویان مسلمان مطرح ساختند و سرزمینهایی همچون هندوستان را مورد تهاجم خویش قرار دادند.
تاریخ ایران بعد از اسلام
سلجوقیان (۱۱۹۴- ۱۰۳۸ م) با پیروزی بر غزنویان حکومت خویش را تأسیس نمودند و سراسر ایران را تحت سیطره خویش درآوردند و به یاری وزرای بزرگ و دانشمند ایرانی قدرت خود را تثبیت نمودند ولی در نهایت توسط خوارزمشاهیان از میان رفتند.
حکومت خوارزمشاهیان (۱۲۳۱-۱۰۷۷ م) یکی دیگر از حکومتهای تاریخ ایران بود که با تهاجم مغولها به خاک ایران آغاز گردید. نتیجه این تهاجم انقراض حکومت خوارزمشاهیان و غارت شهرها و قتل عام مردم ایران بود که با نابودی اقتصاد و کشاورزی ایران همراه گردید.
مغولها به سرعت خاک ایران را تصرف نمودند و ضمن لشکرکشی به بغداد و به قتل رساندن خلیفه عباسی خلافت اسلامی را از میان بردند (۱۲۲۸ م)
پس از مغولها، تیموریان (۱۵۰۶-۱۳۷۰ م) به خاک ایران هجوم آوردند و بار دیگر سرزمین ایران را عرصه تاخت و تاز و غارت قرار دادند.
از دوره صفوی (۱۷۳۲-۱۵۰۱ م) برای اولین بار در تاریخ ایران مذهب تشیع به عنوان مذهب رسمی ایران معرفی گردید. مذهب تشیع با ویژگیهای سیاسی و اجتماعی خویش باعث اتحاد و استقلال ایران گردید و هویت ملی آن را در برابر تهاجمات و ضربات مهلک امپراتوری عثمانی حفظ نمود و بار دیگر در طول تاریخ ایران توانست به عنوان یک قدرت بزرگ سیاسی و مذهبی قد علم کند.
در دوره شاه عباس کبیر شهر اصفهان به عنوان پایتخت ایران انتخاب گردید و به اوج عظمت و شکوه دست یافت به طوری که یادگارهای بسیاری از آن دوران تا عصر حاضر نیز بر جای ماندهاند. صفویان در نتیجه تهاجم افغانها و تصرف اصفهان توسط آنها از صفحه تاریخ ایران حذف شدند.
نادرشاه افشار افغانها را شکست داد و ضمن تسلط بر تمامی خاک ایران، سلسله افشاریان را تأسیس نمود (۱۷۳۴ م). پس از افشاریان، زندیان (۱۷۹۶-۱۷۵۰ م) بر اریکه قدرت تکیه زدند و در دوره حکومت آنها شهر شیراز به پایتختی انتخاب گردید و به شهری باشکوه و بزرگ تبدیل شد.
دوره قاجاریان (۱۹۲۴-۱۷۷۹ م) از دوره های تاریخ ایران بود که نفوذ قدرتهای استعماری همچون انگلیس و روسیه تزاری در ایران توسعه یافت و این قدرتها با تحمیل عهدنامههایی همچون ترکمانچای، گلستان و پاریس بر دولت ایران سرزمینهای وسیعی در آذربایجان، گرجستان، ارمنستان و خراسان را از خاک ایران جدا کردند. نتیجه این تحولات وقوع جنبشهایی چون قیام تنباکو، مشروطیت، جنبش جنگل و قیام محمد خیابانی در ایران بود.
در سال ۱۹۲۴ میلادی رضاخان به حکومت دست یافت و تاسیس سلسله پهلوی را اعلام نمود. در دوره پهلوی صنعت نفت ایران به رهبری دکتر محمد مصدق ملی شد و همین مسأله زمینهساز قیامهای استقلال خواهانه گردید که در نهایت به انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ ش (۱۹۷۹ میلادی) منجر گردید.
دوره های تاریخی ایران بعد از اسلام
• طاهریان (۸۲۰ - ۸۷۳ م. / ۲۰۵ - ۲۵۹ ه. ق. / ۱۹۹ -۲۵۲ خ.) بنیانگذار طاهر ذوالیمینین
• صفاریان (۸۷۵-۹۰۰ م. / ۲۶۱ - ۲۸۷ ه. ق. / ۲۵۴ - ۲۷۹ خ.) بنیانگذار یعقوب لیث
• سامانیان (۸۷۵-۹۹۹ م. / ۲۶۱ - ۳۸۹ ه. ق. / ۲۵۴ - ۳۷۸ خ.) بنیانگذار نصر یکم شهریاران بزرگ اسماعیل سامانی و نصر بن احمد
• زیاریان (۹۲۸ - ۱۰۷۰ م. / ۳۱۵ - ۴۶۲ ه. ق. / ۳۰۶ - ۴۴۹ خ.) بنیانگذار مرداویج پسر زیار شهریار معروف قابوس بن وشمگیر
• بوییان (۹۳۲ - ۱۰۴۹ م. / ۳۲۰ - ۴۴۰ ه. ق. / ۳۱۱ - ۴۲۸ خ.) بنیانگذار عمادالدوله علی شهریار بزرگ عضدالدوله
• غزنویان (۹۹۸ - ۱۱۶۰ م. / ۳۸۸ - ۵۵۵ ه. ق. / ۳۷۷ - ۵۳۹ خ.) بنیانگذار سلطان محمود غزنوی
• سلجوقیان (۱۰۳۸ - ۱۱۹۴ م. / ۴۲۹ - ۵۹۰ ه. ق. / ۴۱۷ - ۵۷۳ خ.) بنیانگذار طغرل بیک شهریاران بزرگ ملکشاه و سلطان سنجر
• خوارزمشاهیان (۱۰۷۸ - ۱۲۲۰ م. / ۴۷۰ - ۶۱۷ ه. ق. / ۴۵۶ - ۵۹۹ خ.) بنیانگذار (انوشتکین غرجه) شهریار معروف محمد خوارزمشاه
• ایلخانیان (۱۲۵۶ - ۱۳۳۶ م. / ۶۵۴ - ۷۳۶ ه. ق. / ۶۳۵ - ۷۱۴ خ.) بنیانگذار هولاکوخان
• تیموریان (۱۳۷۰ - ۱۴۹۸ م. / ۷۷۱ - ۹۰۳ ه. ق / ۷۴۸ - ۸۷۷ خ.) بنیانگذار تیمور گورکانی
• صفویان (۱۵۰۱ - ۱۷۲۳ م. / ۹۰۶ - ۱۱۳۵ ه. ق. / ۸۷۹ - ۱۱۰۲ خ.) بنیانگذار شاه اسماعیل یکم شهریار بزرگ شاه عباس یکم
• افشاریان (۱۷۳۵ - ۱۷۴۸ م. / ۱۱۴۸ - ۱۱۶۱ ه. ق. / ۱۱۱۴ - ۱۱۲۷ خ.): بنیانگذار نادرشاه
• زندیان (۱۷۵۰ - ۱۷۹۵ م. / ۱۱۶۳ - ۱۲۰۹ ه. ق. / ۱۱۲۹ - ۱۱۷۳ خ.) بنیانگذار کریمخان زند
• قاجاریان (۱۷۹۵ - ۱۹۲۷ م. / ۱۲۰۹ - ۱۳۴۵ ه. ق. / ۱۱۷۳ - ۱۳۰۵ خ.) بنیانگذار آقامحمدخان شهریار بزرگ ناصرالدین شاه
• سلسله پهلوی (۱۹۲۶ - ۱۹۷۹ م. / ۱۳۴۴ - ۱۳۹۹ ه. ق. / ۱۳۰۴ - ۱۳۵۷ خ.) بنیانگذار رضاشاه
• جمهوری اسلامی (آغاز ۱۹۷۹ م. / ۱۳۹۹ ه. ق. / ۱۳۵۷ خ.) بنیانگذار روحالله خمینی
گردآوری: بخش فرهنگ و هنر بیتوته
منابع:
aftabir.com
wikipedia.org
بیشتر بخوانید تا بیشتر بدانید
مهریه دخترها در عهد قجر حقوق زنان در دوره ی هخامنشی آهو نور زن هنرمند ایرانی بانوان نامور تاریخ ایران زمین داستان های عجیب آخوند مظفرالدین شاه (+عکس) عدالت و قانون در زمان هخامنشیان
حکایتی اسفناک درباره دیوار چین
کمتر کسی است در جهان که نام دیوار چین را نشنیده باشد که بین مغولستان و چین به معنی اخص ممتد است. این دیوار بزرگ بیش از دو هزار سال عمر کرده است و بیش از 6000 کیلومتر طول دارد.
بلندی آن قسمت دیوار که در شمال پکن بناشدن است ۸٫۵ متر و در نقاط دیگر از ۴ تا ۱۵ متر است و قطر دیوار ۴٫۵ تا ۷٫۵ متر می باشد و در فواطل برجها دارد.
تصور نکنید دیوار چین یک دیوار متصل دیوارهای دراز و کوتاه در هم و برهم است. چون هر دودمان پس از روی کار آمدن دیوارهائی می ساختند از این روی دیوار چین شامل دیوارهای متعدد جدا گانه شده است.
ابتدای دیوار در مشرق شانهای گوان ،نا نکو ، ین من (در شانسی) و جیایو گوان (در گانسو) است و ساختن دیوار در قرن سوم قبل از میلاد در عهد امپراطور شی خوانگ تی از سلسله سلاطین چین ( 221 تا 108 قبل از میلاد) شروع شد و دامنه کار دیوار سازی در طی سلطنت آن دودمان بسیار وسیع گردید. یک میلیون برای این کار بسیج شده بودند و چون شرایط کار بسیار سخت بود گروه کثیری از کارگران می رفتند و برنمی گشتند.
کسانیکه در محل ساختمان می مردند جسدشان را لای دیوار می گذاشتند. اکنون در انتهای شرقی این دیوار یعنی در شان های گوان معبدی وجود دارد که می گویند برای بانوئی به اسم مون جیان نو ساخته شده است.مون جیان نو دختری بود که با جوانی از مردم دهکده خود ازدواج کرده بود. چند روز پس از اردواج شوهر را برای دیوارسازی بردند. چند سالی از رفتن او گذشت و هیچ خبری از او نرسید.
مون جیان نو که پیوسته نگران سرنوشت شوهر خود بود عاقبت تصمیم گرفت شخصا برود و از وی سراغی بگیرد و او را بیابد. روزی عازم محل کار او شد پس از طی مسافت بسیار سرانجام به محل کار شوهر رسید، ولی شوهر خود را پیدا نکرد. همکارانش به او گفتند خیلی احتمال دارد که شوهرش مرده باشد و جسد او را هم لای دیوار گذارده باشند.
مون جیان نو این خبر را که شنید بسیار غمگین کردید و همانجا ماند و روزها و شبها زیر آن قسمت دیوار می نشست و گریه می کرد. شبی در اثنا گریستن ، آواز مهیبی شنید سرش را بلند کرد دید دیوار شکاف برداشته است، در داخل شکاف جسد شوهر خود را تشخیص داد ، آخر لباسی را که شوهرش برتن داشت خوب می شناخت. مون جیان نو بیدرنگ خود را روی جسد شوهر خود افکند و دیگر بیرون نیامد.
اکنون این حکایت اسفناک همچنان در میان مردم چین برسر زبانهاست و سرزنشی از بیداد و ستم گذشتگان دارد.
منبع:tebyan.net
tarikhema.ir
عجیبترین مومیاییهای تاریخ باستانشناسی جهان!!
مردههاییکه حافظه تاریخ هستند
اولین کلمهای که پس از شنیدن کلمه مومیایی به ذهن شما میآید چیست؟ لابد تصویری از فیلمهای هالیوودی؛ انسانهایی متعلق به دوره مصر باستان که با پارچههای به بدن آویخته و صورتهای پوشیده شده با پارچه، به دل مخاطب خود وحشت میاندازند. اما در واقعیت مومیاییها چیزی متفاوت با این تصویر فانتزی و کلیشهای هستند.
شاید برای بسیاری سخت باشد که یک مومیایی واقعی میتواند کت و شلوار پوشیده با آراستگی هرچه تمامتر در جایی نشسته باشد. یا از دیگر سو شاید اصلا برای بسیاری ترکیب «مومیایی طبیعی» قابل هضم نباشد وقتی آنها همیشه تصور میکنند مومیاییها همیشه بدنشان با مومیا یا فرآورده حیات بخشی برای زندگی ابدی که کاهنان مصر باستان به آن دست یافتند، اندود شده باشد.
در علم باستانشناسی، مومیاییهای طبیعی در واقع انسانهایی هستند که به واسطه شرایط خاص اقلیمی و جغرافیایی پس از مرگ، اجسادشان به همان شکلی که در زمان حیات بوده بدون تجزیه محافظت شده و از خطر از بین رفتن محفوظ ماندهاند.
شاید به همین سبب باشد که باستانشناسان از طریق مومیاییهای طبیعی به رمز و رازهای بسیاری از زندگی انسانها در دوران مختلف پیمیبرند و شاید به همین علت باشد که انسانشناسی نیز یکی از زیرشاخههای اصلی علم باستانشناسی است.
در این مطلب برجستهترین کشفیات علم باستانشناسی در زمینه مومیاییها که پس از کشف، سر و صدای زیادی را نیز به دنبال داشته است، با هم میخوانیم. جالب اینجاست که مردان نمکی ایران هم براساس گزارش دانشگاه آکسفورد ازجمله مومیاییهای مهم تاریخ باستانشناس جهان به شمار میروند.
مردان نمکی، برترین مومیاییهای طبیعی
شاید اگر تیغهای بولدوزر معدن نمکی در چهرآباد زنجان نبود، بخش مهمی از تاریخ باستانشناسی جهان در حوزه مومیاییهای طبیعی پنهان میماند. کشفی که هرچند یک اتفاق ساده باعث آن شد، اما در ادامه همین اتفاق ساده فعالیت ماشینهای بزرگ حمل سنگ نمک آسیبهای زیادی به قدیمیترین مومیاییهای طبیعی جهان وارد کرد.
خاصیت شیمیایی نمک باعث میشود محیطی تجزیهناپذیر برای نباتات به وجود بیاید و همین مساله باعث شد تا مردان نمکی نیز رویینتن شده و هیچ وقت تجزیه نشوند.
نمک در عصر باستان عنصری گرانقیمت و حیاتی برای مردم به شمار میرفت. گرچه استحصال نمک نیز در آن زمان مشکلات زیادی به همراه داشت و مردان قوی هیکلی را طلب میکرد که بتوانند از کوهها بالا بروند و البته در میان معادن به کشف بپردازند. مردان نمکی ایران نیز همان کارگرانی هستند که نزدیک به 3 هزار سال پیش برای استخراج نمک به معدن رفتند و دیگر باز نگشتند. تاکنون 6 مرد نمکی در اطراف معدن چهرآباد زنجان کشف شده است.
چندی پیش 8 نمونه از پارچههایی که در لباس مردان نمکی استفاده شده است و همچنین بافتهای نرم بدن آنها برای انجام آزمایشهایی که قدمت اجساد را مشخص کند به دانشگاه آکسفورد فرستاده شد که در انتها مشخص شد مرد نمکی شماره 2 تقریبا همزمان با مرد شماره یک در 1800 سال پیش یعنی اواخر دوره اشکانی در معدن مدفون شده است.
بر خلاف تصوری که پیش از این وجود داشت نتیجه آزمایش روی مردان شماره 3 و 4 نیز نشان داد آنها حدود 500 سال پیش از مردان شماره 1 و 2 یعنی تقریبا 2300 سال پیش و نزدیک به دوره هخامنشی در اثر ریزش معدن مردهاند. نتیجه آزمایشات حاکی از آن بود که معدن چهر آباد نخستین بار در حدود 2500 سال پیش مورد بهرهبرداری قرار گرفته و 2300 سال پیش نیز برای نخستین بار ریزش کرده است.
بر اساس عقیده باستانشناسان مردان نمکی شماره 3، 4 و 5 در نخستین ریزش معدن کشته شدند و وقتی حدود 500 سال بعد دوباره معدن به بهرهبرداری میرسد، یک بار دیگر ریزش کرده و مردان شماره 1 و 2 را زیر آوار مدفون میکند. مردان نمکی به واسطه نوع مومیایی شدنشان نمونهای کامل و بینقص از مومیاییهای طبیعی در دنیا به شمار میروند که حتی تنه به مومیایی طبیعی مرد یخی یکی از قدیمیترین مومیاییهای طبیعی جهان نیز میزنند.
مرد یخی اوتزی
موضوع بسیار ساده بود. 5300 سال پیش، مردی برای شکار به کوه میرود و البته نمیداند چند مرد برای قتلش به دنبال فرصت مناسبی میگردند. تمام ماجرای مومیایی طبیعی مرد یخی همین چند سطر بود.
باستانشناسان یخ زدن سریع در هوای بسیار سرد و بوران شدید را باعث مومیایی شدن مرد اوتزی میدانند.
مرد اوتزی (Otzi) که او را مرد یخی نیز مینامند، 3300 سال پیش از میلاد میزیست. او هماکنون قدیمیترین مومیایی طبیعی اروپا نام گرفته است. در واقع اوتزی نمونه بسیار خوبی برای نشان دادن پیشرفتهای انسانی در عصر مس به شمار میرود.
جالب آن است که در کنار اوتزی 5300 ساله، یک تبر مسی نیز پیدا شده است. یک کمان با تیر و چاقویی در کنارش به همراه کفشهایی که بتواند روی برف با آن راه برود. همچنین باستانشناسان در کنار مرد یخی وسایل ابتدایی آتش درست کردن را نیز پیدا کردند.
باستانشناسان هنوز علت اصلی مردن این مومیایی 5300 ساله را کشف نکردهاند، اما تیری که در شانه وی فرو رفته، به دلایل فراوان علت اصلی مرگ او بوده است. روی انگشت شست دست این مومیایی طبیعی جای بریدگی عمیقی وجود دارد که پژوهشگران به دنبال کشف علت آن هستند.
جالب آن است آزمایش DNA از روی لباس این مرد یخزده، خون 4 نفر دیگر را نشان میدهد که باستانشناسان مدتها به دنبال علت آن بودند. باستانشناسان معتقدند اوتزی بینوا در حال نبرد با 4 نفر بوده است و در نزاعی نابرابر به قتل رسیده است. باستانشناسان آخرین غذایی که مرد یخی خورده است را از معده او بیرون آوردند که بر همین اساس مرد بیچاره یخی در روز آخر عمرش تنها مقداری میوه به همراه مقداری جو و البته چرم بسیار نازکی از بز که کوهنوردان برای جلوگیری از گرسنگی میجوند، خورده بود و بس.
توت عنخ امون
منصفانه نیست وقتی از مومیاییها حرفی به میان میآید، یادی از توت عنخ امون مصری نشود.
در علم باستانشناسی مومیاییهای طبیعی در واقع انسانهایی هستند که به واسطه شرایط خاص اقلیمی و جغرافیایی پس از مرگ اجسادشان به همان شکلی که در زمان حیات بوده بدون تجزیه محافظت میشوند
در سال 1922 باستانشناس انگلیسی به نام هوارد کارتر هنگام حفاریهای باستانی در نزدیکی الاقصر، مقبره توت عنخ امون را کشف کرد. توت عنخ امون از فرمانروایان سلسله هجدهم مصر بود که در حوالی سال 1348 پیش از میلاد به سلطنت رسید. جسد مومیایی شده این فرعون در تابوتی به طول 180 سانتیمتر قرار داشت که حاوی 1065 کیلوگرم طلا بود. روی نوارهای صورتش، صورتک بسیار زندهنمایی از طلا و پر از جواهرات قرار داده بودند. مجموعه شگفتآوری از انگشتر و گردنبند و طلسم و زینتآلات نفیس در لابهلای پارچههای کفن یافت شد. اندامهای داخلی بدن فرعون را در آورده و پس از مومیایی کردن در یک صندوق جداگانه از جنس رخام گذاشته بودند. مومیایی و تابوت هنوز در مقبره هستند و طلا و جواهرات در موزه ملی مصر سالهاست در قاهره به نمایش گذاشته شدهاند.
موزه مومیاییها در مکزیک
دیدن یک مومیایی شاید به تنهایی وهم برانگیز باشد، حال اگر قرار باشد موزهای از مومیاییهای تاریخی در مقابل انسان قرار بگیرد، دیگر بحث از یک وهم کوچک فراتر میرود. موزه مومیایی مکزیک که فعالیت رسمی خود را از سال 1865 آغاز کرد و البته تا سال 1958 فعالیت داشت، همین موزه تاریخی است. شکلگیری این موزه نیز در جای خود قابل توجه است.
سالها پیش در شهر کوچک گوآنا خوآتو در مکزیک مقرراتی وضع شد تا از خویشاوندان مردههایی که دارای قبر رسمی در گورستان شهر هستند، مالیات اخذ شود. اما خویشاوندان مردگان تنها به مدت 3 سال توانستند مالیات قبرهای خویشاوندان خویش را بدهند و سپس تصمیم گرفتند قبرهای خویشاوندان خویش را بشکافند و جنازهها را برای دفن در گورستانی دیگر بیرون بکشند.
اما آغاز این کار در 9 ژوئن 1865 با موضوعی خارقالعاده همخوان شد. آنها در گوشهای از گورستان به طور اتفاقی با تپهای از جنازههای مومیایی شده که به صورت کامل مومیایی شده بودند، روبهرو شدند. همین مساله باعث شد سیل باستانشناسان به این محل روانه شود. تمام اجساد تاریخی کشف شده در این محل با مایع مومیایی اندود شده بودند که نشان از سبقه تاریخی در این محل میداد.
کشف مومیایی در مکزیک صحبت جدید بود، اما بسیاری بر این عقیده بودند که این مساله میتواند مومیایی کردن در امپراتوری اینکاها را به اثبات برساند. این امپراتوری زمانی بخش بزرگی از آمریکای جنوبی از جمله پرو و بولیوی امروزی تا مرکز شیلی و بخشهایی از آرژانتین را در برمیگرفت که 1532 میلادی با تهاجم اسپانیاییها فروپاشید.
برای بسیاری شگفتآور بود که گورستان محلی این شهر تمامی جنازههای مومیایی شده را در زیرزمینی نگهداری کرده است؛ اما چیزی نگذشت که راز این مومیاییهای تاریخی نیز کشف شد. همه این مومیاییها مومیاییهای طبیعی بودند که بر اثر نوع اقلیم و جغرافیای این شهر به طور طبیعی مومیایی شده بودند.
شاید برای بازدیدکنندگان از این موزه (قبرستان) بازدید از یک مومیایی کودک بیشتر از دیگر مومیاییها قابل توجه باشد. این مومیایی در واقع در جهان به عنوان کوچکترین مومیایی دنیا شناخته میشود. این مومیایی کمی بزرگتر از یک قرص نان است و به طور طبیعی مومیایی نشده و باز هم رازهای بسیاری را در مقابل باستانشناسان قرار داده است.
مومیایی راهب ژاپنی
مومیاییها شاید در تاریخ باستانشناسی ژاپن جایی نداشته باشند، اما این کشور چند مومیایی طبیعی دارد که از چند هزار سال قبل با عنوان مومیاییهای راهب شوکوشینبوتسو (Sokushinbutsu) شناخته میشوند.
مومیایی شینویوکای شونین Shinnyokai Shonin مشهورترین این مومیاییهای تاریخی است که در مقبره دایینیچی بو در کوه مقدس یودون نگهداری میشود.
بر اساس تحقیق باستانشناسان، این مومیایی باستانی به نوعی خود مومیایی شده است، زیرا براساس رسمی قدیمی در آیین بودا او میبایست برای جاودانه شدن در 3 سال آخر عمرش تنها خشکبار و غلات ویژه و پوست و ریشه درختی خاص را مصرف کرده و تنها چایی سمی را مینوشید که از شیره ضعیف شده درختی به نام اوروشی تهیه میشد.
جالب اینجا بود که این سم هر روز در کاسهای ریخته میشد که درجهبندی شده بود و هر روز بر مقدار سم افزوده میشده تا بدنش به طور کامل از درون خشک شود. این موضوع ادامه مییافت تا اینکه راهبه در قبری میرفت که تنها کمی از قدش بزرگتر بوده و البته به حالت لوتوس به انتظار مرگ نشسته است. این انتظار ادامه مییافت تا راهبه هر روز زنگی را به صدا درمیآورد تا دیگران متوجه شوند که او هنوز زنده است. روزی که صدای زنگ دیگر نمیآمد اطرافیان دریچه مقبره را با این هدف که راهبه به طور کامل مومیایی شده است با گچ میبستند.
کوهی که این مومیایی در آن نگهداری میشود در واقع به واسطه ویژگیهای اقلیمی اطرافش در بهار هوا ذرات اسید آرسنیک دارد که در نگهداری این مومیاییها به خودی خود کمک میکند.
راهبهای دخمه صومعه سیسیل
اما از دیگر سو، یک اتفاق بسیار ساده باعث شد تا چندی پیش بزرگترین مجموعه مومیاییهایی عصر جدید کشف شوند. این اتفاق در حالی افتاد که دخمه صومعه سیسیل ایتالیا گشوده شد و بازدیدکنندگان از این دخمه، نزدیک به 8 هزار جسد مومیایی شده در حالی که با میخهای درشت به دیوار آویخته شده بودند را کشف کردند.
باستانشناسان در بدو ورود با اتاقی روبهرو شدند که پر بود از اسکلتهای بیشمار انسانهایی که کنار هم ایستاده بودند و نکته قابل توجه آن بود که تمامی مومیاییها بر اساس شغلی که داشتند کنار هم قرار گرفته بودند. آنها در بدو ورود با اتاقی مربوط به دکترها، اتاقی مربوط به زنان، اتاقی مربوط به دخترهای ازدواج نکرده و البته اتاقی نیز مخصوص کودکان روبهرو شدند.
باستانشناسان پیبردند این اجساد که به طور طبیعی مومیایی شدهاند مربوط به مراسمی مذهبی هستند که در نوع خود بینظیر است.
براساس اطلاعات به دست آمده، قدیمیترین نعش موجود در این مقبره مربوط به راهبه سیلوسترو گابیو مربوط میشود که سال 1599مرده است. باستانشناسان او را سرسلسله جمع شدن این همه مومیایی کنار هم میدانند. او معتقد بود هوای خشک میتواند باعث ایجاد مومیایی طبیعی در انسانها و البته زندگی دائمی آنها شود. به همین علت جنازهها را از دیوار آویزان میکرد تا مایعات درون بدن آنها بتدریج خارج شود و سالها بعد جنازههایی که مانند میوههای خشک شده تغییر حالت داده بودند را با سرکه میشست و بعد از آن بود که لباسهای مردگان را برای ایستادن همیشگیشان در حالت مومیایی تنشان میکرد.
مومیایی مسافر
اما وقتی از مومیاییهای طبیعی کمی دور میشویم به مومیاییهای مدرن نزدیک میشویم.
مومیایی بعدی در واقع شاید مشهورترین مومیایی مدرن باشد که شاید بسیاری در مورد ماجرای اعجاب برانگیز آن باخبر باشند.
ولادمیر ایلیچ لنین، رهبر انقلاب بولشویکهای روسیه همین مومیایی مشهور است که در 21 ژانویه 1924 مرد.
شاید او هرگز باور نمیکرد در مقابل نگاه کمونیستی او که به زندگی پس از مرگ باور نداشت، بسیاری از همفکرانش میخواستند با مومیایی کردن او به زعم خودشان جاودانهاش کنند. او وقتی مرد دولت کمونیستی آن زمان تصمیم گرفت برای آنکه همیشه نگاه مردم به جنازه رهبرشان بیفتد، آن را مومیایی کنند. به همین منظور در سال 1930 قبر لنین پس از دفن دوباره نبش شد تا به شهر تیمن در شمال روسیه و در سیبری انتقال یابد.
اما سران کمونیست تصمیم گرفتند در این انتقال، جسد با مواد مومیایی اندود شود تا جنازه برای انتقال سالم بماند. روسیه در آن زمان زیر حملات نازیها و بیشترین حجم فشار به سمت سیبری نشانه رفته بود. به همین منظور در مارس 1945 هیات حاکمه بر اتحاد جماهیر شوروی قانونی را تصویب کرد که براساس آن جنازه لنین را از سیبری دوباره به مسکو بازگرداند. این بار برای آنکه مومیایی اصلا آسیب نبیند گروهی ویژه از مومیایی کارهای حرفهای آن زمان که پدر و پسری معروف بودند موظف به انجام این کار شدند. ایلیا زبارسکی و پسرش بوریس زبارسکی به طور اختصاصی به مومیایی کردن بدن لنین پرداختند.
این گروه ویژه از آن به بعد مقرراتی را برای نگهداری از این مومیایی وضع کردند تا تابوت وی در دمای 16 درجه سانتیگراد و رطوبت 80 تا 90 درصد نگهداری شود.
بر اساس این مقررات میبایست هفتهای یکبار بدن مومیایی شده با یک مایع ملایم گندزدا پوشیده شود تا پوست لنین از هرگونه آسیبی دور بماند. جالب آن بود قرار بود هر 18 ماه یک ماه بدن در حمامی از گلیسیرین و پتاسیم به مدت 30 روز گذاشته شود.
در این مدت لباسهای لنین به دقت هرچه تمامتر شسته و اتوکشی خاصی میشود. جالب آن است که هر 3 سال یکبار لنین دارای یک دست کت و شلوار نو میشود.
ناراحتکننده است که پس از بحران اقتصادی جهان که فراگیر شده مسوولان تهیه وجوهات برای نگهداری و حفاظت از جسد مومیایی لنین دوران سختی را پشتسر گذاشتند و نتوانستند کت و شلوار ابریشمی نویی برای وی تهیه کنند.
فیلسوف مومیایی
مصریان باستان اعتقاد داشتند حفظ بدن مومیایی شده، روح را بعد از مرگ قدرتمند ساخته و این روح قدرتمند شده میتواند به جسد بازگردد. این جمله کلیشه بسیاری از مطالبی است که با موضوع مومیایی همراه است. این تفکر اما سالها بعدتر از حکومت فرعونهایی که میخواستند برای همیشه زنده بمانند بر انسانهای مدرن نیز تاثیر گذاشت.
سالها بعد از مومیایی شدن توت آنخامون فرعون مصری، این بار ایده مومیایی شدن توسط جرمی بنتهام، فیلسوف اخلاقگرای انگلیسی محقق شد تا وی در کنار این اندیشه معروف که وظیفه قانونگذار باید این باشد که حداکثر خوشی و آسایش را برای حداکثر افراد تامین کند به این موضوع بیندیشد که راستی مومیایی شدن چه طعمی دارد.
وقتی این فیلسوف کهنه کار انگلیسی در 6 ژوئن 1832 درگذشت وصیتنامهای نوشت که سالها بعدتر از وی اسطورهای در میان مومیاییهای جهان ساخت.
بنتهام در وصیتنامهاش از خویشاوندانش خواست پس از مرگ، تمامی ثروتش به بیمارستانی محلی در انگلیس داده شود، اما شرط او این بود که همیشه در جلسات هیات مدیره حاضر باشد.
وی دکتر هاوارد اسمیت را برای تدارک مومیایی جسد خویش انتخاب کرد. اسمیت اسکلت را مهیا کرد و یک شبیه مومی از سر بنتهام ساخت و به آن چسباند، سپس لباس و کلاه مناسبی هم برایش تهیه کرد. به این ترتیب 92 سال تمام جرمی بنتهام در تمام جلسات حضور یافت.
اما سالها بعد باستانشناسان به رمز و رازی جدید در مورد این مومیایی پی بردند. اینکه متاسفانه مومیاگر انگلیسی صدها سال قبل بخوبی نتوانسته بود از عهده این کار برآید. سر این فیلسوف به طور درست مومیایی نشده و وی مجبور شده بود سر مصنوعی برای بدن این فیلسوف ایجاد کند. وی برای این کار سر اصلی را مدتی پنهان کرده بود، ولی در انتها مجبور شد در مقابل بدن اصلی این مومیایی قرار دهد. باستانشناسان اکنون سر اصلی این مومیایی را برای جلوگیری از تجزیههای احتمالی به محیط امنی غیر از اتاق جلسات هیات مدیره آن بیمارستان انتقال دادهاند.
منبع: jamejamonline.ir
بیشتر بخوانید تا بیشتر بدانید
10 اختراع زمان باستان که فکر میکردید مربوط به زمان ما هستند!! (+عکس) اعدامهایی شبیه به شکنجه در قرون وسطی!! امپراطوری که از گوشت انسان تغذیه میکرد!! دانستنی های جالب از بیستون که نمیدانستید! 10 حقیقت در مورد مومیایی ها! 10 زن برجسته ای که چهره ارتش را تغییر دادند! (+عکس)ازدواج در آیین زردشتی ایران باستان
در دین زرتشتی تعدد زوجات روا نیست و گفته شده همانگونه که یک زن نمیتواند در یک زمان بیش از یک شوهرداشته باشد مرد نیز نمیتواند در آن واحد دو یا چند زن داشته باشد. اختیار زن دوم در شرایطی خاص و سخت که در آیین نامه زرتشتیان آمده جایز است نظیر اینکه زن اول فوت شده باشد.
در ایران باستان تنها در صورتی فرد زرتشتی میتوانست با وجود زن اول زن دیگر اختیار کند که زن اول به تشخیص پزشک عقیم بوده و خود موافقت خویش را برای این کار اعلام کند و رضایت داشته باشد هدف از این عمل نیز بقا نسل و پرورش فرزندانی نیک برای دین و دنیاست.
در مورد انواع پیوند زناشویی در ایران باستان گفتنی است که زن و مرد زرتشتی به 5 صورت وتحت عناوین پادشاه زن- چاکر زن- ایوک زن- ستر زن- خودسر زن پیوند زناشویی میبستند که هر یک جداگانه به شرح زیر است:
1- پادشاه زن :
این نوع ازدواج به حالتی گفته میشد که دختری پس از رسیدن به سن بلوغ باموافقت پدر و مادر خود با پسری ازدواج میکرد و پادشاه زن از کاملترین حقوق و مزایای زناشویی برخوردار بود و کلا" همه دخترانی که برای نخستین بار و با رضایت پدر و مادر ازدواج میکردند، پیوند زناشویی آنان تحت عنوان پادشاه زن ثبت میشد.
2-چاکر زن:
این نوع ازدواج به حالتی اطلاق میشد که زنی بیوه به عقد و ازدواج با مرد دیگری در میآمد. این زن با زندگی در خانه شوهر دوم خود حقوق و مزایای پادشاه زن را در سراسر زندگی مشترک دارا بود، ولی پس از مرگ آیین کفن ودفن و سایر مراسم مذهبی اش تا سی روزه توسط شوهر دوم یا بستگانش برگزارمیشد.
ولی هزینه های مراسم بعد از سی روزه به عهده بستگان شوهر اولش بود،چون معتقد بودند در دنیای دیگر این زن از آن نخستین شوهر خود خواهد بود وبه همین علت پیوند دوم او تحت عنوان چاکر زن یاد میشد.حال برای برخی ناآگاهان پیوند زناشویی از نوع چاکر زن را اختیار کردن زن صیغه ای توسط پدران ما در گذشته قلمداد کرده و پادشاه زن را زن عقدی بیان میکنندکه صحت ندارد.
3-ایوک زن:
این نوع ازدواج زمانی اتفاق میافتاد که مردی دختر یا دخترانی داشت وفرزند پسر نداشت و ازدواج تنها دختر یا کوچکترین دخترش تحت عنوان ایوک ثبت میشد و رسم بر این بود که اولین پسر تولد یافته از این ازدواج به فرزندی پدر دختر در میآمد و به جای نام پدرش نام پدر دختر را بعد از نامش میآوردند و این نوع ازدواج باعث شده که برخی افراد غیر مطلع برچسب ازدواج با محارم را به زرتشتیان بزنند و اظهار کنند که پدر با دختر خود ازدواجمیکرده است. اینک اشتباه افراد ناآگاه کاملا" مشخص شد و اتهام ازدواج بامحارم کاملا" مردود است.
4-ستر زن:
وقتی که فرد بالغی بدون ازدواج در میگذشت، پدر و مادر یا خویشان این فردموظف بودند به خرج خود و به یاد فرد درگذشته دختری را به ازدواج پسری درمیآورند. شرط این نوع ازدواج آن بود که دختر و پسر متعهد میشدند که درآینده یکی از پسران خود را به فرزند خواندگی فرد درگذشته بدون زن و فرزند درآورند.
5- خودسر زن:
اگر دختری و پسری پس از رسیدن به سن بلوغ برخلاف میل والدین خود خواستارازدواج با یکدیگر میشدند و مصر بر این امر نیز بودند، با وجود مخالفت والدین ازدواج آنها منع قانونی نداشت و زیر عنوان خودرای زن ثبت میگردید و در این بین دختر از ارث محروم میشد، مگر اینکه والدینش به خواست خود چیزی به او میدادند یا وصیت مینمودند که بدهند.
این نوع ازدواج ها در ایران باستان انجام میشد امروزه ازدواج ها تحت این عناوین ثبت نمیشود.
گفتنی است که طلاق در آیین زرتشتی مطرود و منفور است و تحت شرایطی ویژه و در مواردی نادر و خاص طبق آیین نامه زرتشتیان مجوز داده میشود.
منبع:rozanehonline.com
بیشتر بخوانید تا بیشتر بدانید
ایرانیان باستان چگونه ازدواج می کردند جایگاه حلقه ازدواج از گذشتههای دورتا امروز دختران ایران باستان چگونه همسرانتخاب میکردند؟! زنان ایران قبل از عصر مغول
با تمدن ایلام در هفتتپه و مهرهای استوانهای آشنا شوید + عکس
تمدن ایلام
ایلامیان یا عیلامی ها مجموعه اقوامی بودند که از هزاره چهارم تا هزاره نخست پیش از میلاد، بر بخش بزرگی از مناطق جنوب غربی ایران فرمانروایی داشتند. بر اساس تقسیمات جغرافیایی امروز، ایلام باستان سرزمین های خوزستان، فارس، ایلام و بخش هایی از استان های بوشهر، استان کرمان، لرستانو کردستان را شامل می شد.
ایشان نه آریایی بودند و نه سامی و زبان ایلامی زبانی تک خانواده است. بعنی خویشاوندی آن با هیچ خانواده زبانی در جهان اثبات نشده است. ولی برخی از دانشمندان زبان آنها را با زبان دراویدیان هند هم خانواده می دانند.
پادشاهی ایلام در اوج برتری اش، بر بخش هایی از میان رودان (بین النهرین) سیادت داشته و حتی تمامی پهنه سرزمین ایران آن روزی را هم شامل نمی شده است. پادشاهی ایلام اتحادی از ایلات و طوایف منطقه را شامل می شد، اما چنین اتحادی لزوما به معنی امپراتوری نبوده. هرگاه ایلامیها قدرت یافته اند، نقشی در سیاست میانرودان ایفا نموده اند و حتی بر بخش هایی از آن سرزمین، اگر چه کوتاه مدت، فرمان راندند.
پروفسور گیرشمن عقیده دارد که محل کنونی مسجد سلیمان قدیم ترین پایتخت پادشاهی هخامنشی بوده است. پیش از کورش بزرگ شش پادشاه از خاندان هخامنشی در ایلام حکومت کرده اند.
تمدن ایلامیان از راه دریایی و بلوچستان با تمدن پیرامون رود سند هند و از راه شوش با تمدن سومر مربوط می شده است.به قدرت رسیدن حکومت ایلامیان و قدرت یافتن سلسله عیلامی پادشاهی اوان در شمال دشت خوزستان مهم ترین رویداد سیاسی ایران در هزاره سوم پ. م است. تا پیش از ورود مادها و پارسها حدود یک هزار سال تاریخ سرزمین ایران منحصر به تاریخ سیاسی ایلام است.
تمدن ایلام به دست آشور بانیپال، پادشاه قدرتمند آشور منقرض شد. دیرینه ایلام، پس از هزاران سال مقاومت در برابر اقوام نیرومندی چون سومریها، اَکَدی ها، بابلی ها و آشوری ها از دشمن خود آشور شکست خورد و از صفحه روزگار محو گردید.
از مهمترین مراکز تمدن عیلام می توان به شوش، سرپل ذهاب، انشان، چغازنبیل و هفت تپه اشاره کرد.
هفت تپه
پایگاه حفاظت و مرمت چغازنبیل و هفت تپه در سال 1998 میلادی (1377 خورشیدی) برای جلوگیری از تخریب هر چه بیشتر این شهر کهن طی توافق به عمل آمده بین سازمان میراث فرهنگی ایران، یونسکو، بنیاد اعتباری ژاپن و همکاری موسسه کراتر فرانسه (موسسه بین المللی حفاظت از بناهای خشتی) طرح مطالعاتی حفاظت و مرمت محوطه تاریخی چغازنبیل را در زمینه های مختلف علمی آغاز کرد.
محوطه باستانی هفت تپه حدود 15 کیلومتری جنوب شرقی شهر شوش واقع شده و همان طور که از نام آن پیدا است از تپه های متعددی تشکیل شده است. گستردگی این محوطه باستانی به مراتب باعث جلب توجه کاوشگران مختلف قرار گرفته است. اولین عملیات حفاری به سرپرستی دکتر عزت الله نگهبان در سال 1344 در این محل آغاز گردید که تا سال 1357 ادامه یافت. بررسی های سطح الارضی که قبلاً مَک آدامز (Robert McC Adams) در این ناحیه انجام داده بود گویای این مساله بودند که این محوطه گسترده باستانی فقط در دوره محدودی مسکونی بوده است.
کاوش های باستان شناسی هفت تپه از نظر کشف متون کتیبه دار یکی از حفاری های نادری است که در کشور ما انجام شده، حفاری های هفت تپه تاکنون چند کتیبه سنگی بزرگ متجاوز از هزاران گل نوشته را به خط میخی و زبان اکدی عرضه نموده است.
مهرهای مکشوفه از هفت تپه به صورت مسطح یا استوانه ای و از مواد مختلفی چون سنگ و گل پخته و بدل چینی ساخته شده اند. اثر مهرها دارای نقوش مختلف و با صحنه هایی همچون پیش کشی هدایا به خدایان و نیایش و غیره بوده و بیشتر بر روی پوشش گلی زده می شدند که برای مسدود کردن دهانه محفظ ها یا تنگ های سفالی به کار می رفته است.
این ظروف به صورت ساده و یا منقوش و در اشکال مختلفی همچون کوزه های کف گرد و نوک تیز، ساغرهای پایه دکمه ای، خمره هایی با کف مسطح و کاسه های کوچک و بزرگ و غیره دیده می شوند. ظروف ساده عمدتا نخودی رنگ بوده و سفال های منقوش با نقش های ساده هندسی به رنگ های قهوه ای روشن و تیره تزیین شده اند.
پیکرک هایی که در این منطقه کشف شدند به دو دسته انسانی و حیوانی تقسیم می شوند. پیکرهای انسانی خود شامل انواع مختلفی است که عبارتند از پیکرهای مرد و زن و و نوازندگان. این پیکرها غالبا به روش قالب گیری ساخته شده و سپس در کوره پخته شده اند. پیکرک های حیوانی بیشتر به شکل گاو کوهاندار است که به صورت مسبک با کوهان های بزرگ ساخته شده است. این اشیا عمدتا مفرغی بوده که خنجرها، تبرها، پیکان ها، اسکنه ها، مغارها، درفش ها، سوزن ها، دکمه ها، سرنیزه ها، قلاب ها، میخ ها و غیره مهمترین آنها هستند.
در ضمن کاوش های هفت تپه آثاری از نقاشی دیواری به صورت قطعات گلی منقوش به طور پراکنده به دست آمده است که احتمالا در هنگام ویرانی بنا فروریخته اند. بیشتر نقوش هندسی و به رنگ های آبی، نیلی، قرمز، نارنجی، زرد، خاکستری و سیاه و سفید است.
سه نمونه جالب از این اشیا که شامل سردیس یک مرد و زن ایلامی و ماسک چهره یک مرد می باشد از حفاری های هفت تپه به دست آمده است. تابوت هایی که در این منطقه کشف شده است در ابعاد و اندازه های مختلف و جنس آنها سفالی است.
همچنین انواع تیغه ها و ابزار سنگی و حلقه های سنگی و سنگ وزنه ها و سرگرزها و ظروف سنگی از مهمترین آثار سنگی مکشوفه از هفت تپه است. آثار تزیینی که در این منطقه کشف شده تنها جنبه تزیینی داشته و توسط هنرمندان این دوره ساخته شده است که از جمله مهمترین اشیای تزیینی مکشوفه گردن بندهایی از جنس سنگ های نیمه قیمتی چون عقیق و بدل چینی و سنگ سلیمان و پلاک های منقوش از جنس گل و مفرغ و یا قیر طبیعی و دکمه های تزیینی به اشکال مختلف دایره ای و چهارگوش و از جنس بدل چینی و یا استخوان و قطعات موزاییک با نقوش هندسی هستند.
منبع : tebyan.net
بیشتر بخوانید تا بیشتر بدانید
آشنایی با تاریخچه شب یلدا آهو نور زن هنرمند ایرانی اسکندر مقدونی، ایرانی بود؟! خط و زبان در ایران باستان زمین مجانی امیر کبیر به تهرانی ها! سدسازی در ایران باستان