فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

شخصیت شناسی جالب از روی نحوه حمام کردن شما!



تست شخصیت شناسی جالب

شخصیت خود را از روی نحوه حمام کردن بشناسید.

 

در این مطلب به بیان شخصیت افراد در زمان حمام کردن و توجه به این نکته که اول کدام قسمت بدن تان را می شورید می پردازیم.

اگر تا به حال به این نکته که به هنگام ورود به حمام اول کدام قسمت بدنتان را می شویید، توجه نکرده اید، قبل از خواندن این مطلب جواب این سوال را در ذهن خود مشخص کنید تا بتوانید به شخصیت خود به درستی پی ببرید.

اگر جزء آن دست افرادی هستید که در ابتدا، سر و موهای خود را می شوید این نوید به شما داده می شود که فردی خلاق و هنرمند بوده و معمولا دارای افکاری مثبت می باشد که اطرافیان را به خود جذب می کند و آنها را به سوی شما بکشاند. معمولا این افراد به گونه ای غرق در رویاهای خود می شوند که زندگی در زمان حال را به طور کامل فراموش می کنند. همچنین این افراد قادر به درک چیزهایی هستند که دیگران از درک آن عاجزند. وضعیت اجتماعی برای شما که در این گروه افراد هستید از جنبه های اقتصادی مهم تر است وخانواده و دوستان برای شما اهمیت به سزایی دارند.

افرادی که به محض ورود شانه های خود را شست و شو می دهند غالبا افرادی مایوس و نا امید ، ناکام و سرخورده بوده و همیشه به دنبال این هستند که چرا برنده نمی شوند. علی رغم همه توانمندی هایی که در وجود این افراد بوده و می تواند موفقیت های چشمگیری را برایشان به وجود آورد اما همیشه ناکام می مانند.

همچنین این دست از افراد دوست دارند بیشتر وقت خود را در تنهایی سپری کنند و از انجام سرگرمی های دست جمعی گریزان هستند. گفتنی است که پول برای این افراد نفوذ زیادی داشته و بر تمام فعالیت های آنها اثرگذار است.

گروه دیگری از افراد که از قفسه سینه شروع به شستن بدن خود می کنند، باید گفت که دارای شخصیتی می باشند که همیشه به دنبال کارها و اتفاقات جدید بوده و از آنها استقبال می کنند. این افراد به هیچ عنوان نمی توانند اشخاص گیج و حواس پرت را تحمل کنند. همچنین صلح ذهن بزگترین هدف آنها در زندگی است.

و در نهایت شستن دیگر نقاط بدن بیانگر این می باشد که شما فردی متعادل بوده و به راحتی قادرید قلب خود را کنترل کرده و بر عواطف خود غلبه کنید. شما یک فرد دوست داشتنی بوده و رفیقی هستید که همه دوست دارند با شما قدم بزنند.


منبع : باشگاه خبرنگاران

 



راه های شناخت خود و دیگران

ازحرف اول نام دیگران پی به شخصیت آنها ببرید تست روانشناسی شخصی تست روانشناسی برای زوج ها تست روانشناسی سلامت روحی تست روانشناسی مخصوص مجردها خودشناسی دختران

چگونه با گذشته و اشتباهاتتان کنار بیایید ؟



 

چگونه با گذشته و اشتباهاتتان کنار بیایید ؟

 

برای فراموش کردن گذشته، باید با مرگ ها، طلاق، یا فقدان های مختلف کنار بیایید و در این مقاله توصیه هایی برای روبه رو شدن با شکست هایتان، خداحافظی کردن و گذشتن از آنها معرفی کنیم.

 

برای فراموش کردن گذشته، باید با مرگ ها، طلاق، یا فقدان های مختلف کنار بیایید و در این مقاله توصیه هایی برای روبه رو شدن با شکست هایتان، خداحافظی کردن و گذشتن از آنها معرفی کنیم.

 

فراموش کردن گذشته تان، چه ترک یک رابطه اعتیاد آور باشد یا غم از دست دادن یکی از عزیزان، یکی از سخت ترین کارهاست. با اینکه ممکن است بدانید که این رابطه چقدر برایتان دردناک است و برای سلامتی خودتان هم که شده باید آن را کنار بگذارید، اما هنوز برای گفتن خداحافظ مشکل دارید.

 

آسان نیست اما راه های عملی برای فراموش کردن گذشته تان وجود دارد. قبل از اینکه بخواهید از رابطه خود خداحافظی کنید، لازم است که با خاطرات و تجربیاتتان روبه رو شوید. اگر با اشتباهات خود دست و پنجه نرم می کنید، باید مسئولیت اعمالتان را بپذیرید.

 


6 قدم برای فراموش کردن گذشته

 

1. درمورد افکار و خاطراتتان بنویسید، نقاشی بکشید، و درموردشان حرف بزنید. برای فراموش کردن گذشته تان باید به خاطراتتان احترام بگذارید.

 

2. با دور ریختن احساسات و عواطف مربوط به خاطرات دردناکتان، آنها را فراموش کنید. خواهید دید که بعد از آن چقدر احساس آرامش می کنید.

 

3. درصورت امکان به عقب برگردید و با کسانیکه در آن خاطرات دخیل بوده اند حرف بزنید. برای فراموش کردن گذشته تان باید به عقب برگردید.

 

4. احساسات واقعیتان را با کسی در میان بگذارید. اگر صلاح است به آنها اعتراف کنید. برای فراموش کردن گذشته تان باید احساساتتان را بروز دهید. اگر باید با اشتباهاتتان کنار بیایید، باید تقصیر یا گناهتان را گردن بگیرید.

 

5. معذرت خواهی کرده و طلب بخشش کنید. برای فراموش کردن گذشته تان باید آسیب پذیر باشید.

 

6. برای کنترل پرخوری ها، اعتیاد یا آسیب رساندن به خودتان به خاطر گذشته دردناکتان کمک بگیرید. برای فراموش کردن گذشته باید غرور را کنار بگذارید.

 

فراموش کردن عزیزان، چه همسرتان باشد که از او طلاق گرفته اید، چه فرزندتان باشد که فوت کرده، چه خواهر یا برادرتان باشد که از شما دور شده یا هر کس دیگری، بسیار مشکل است. فراموش کردن گذشته نیاز به تلاش و انرژی بسیار دارد. مطمئن باشید که بعد از این گذشته دردناک نه تنها می توانید به زندگیتان ادامه دهید بلکه عاقل تر، آرام تر، و متمرکز تر خواهید بود.

 

چگونه با گذشته و اشتباهاتتان کنار بیایید ؟


فراموش کردن گذشته یعنی چه؟


فراموش کردن گذشته یعنی قبول کنید که برای تغییر گذشته کاری از دستتان برنمی آید. درمواجهه با شکستتان شما هرچه از دستتان برمی آمده کرده اید. باید بدانید که تا جاییکه می توانسته اید خوب، مهربان و موثر بوده اید. اگر قرار بود به عقب برگردید مطمئناً نمی توانستید کاری بیش از آن انجام دهید. پس باید گذشته را فراموش کنید.

 

فراموش کردن گذشته یعنی خود را برای اشتباهاتتان ببخشید. فکر کردن دوباره به آنچه که می توانستید یا باید انجام می دانید هیچ اثری ندارد. اگر با اشتباهاتتان درگیر هستید یا شکست خورده اید سعی کنید خودتان را ببخشید.

 

فراموش کردن گذشته یعنی افکارتان را بشناسید. اگر می بینید که مدام درگیر گذشته هستید، با ملایمت افکارتان را به زمان حال برگردانید. سعی کنید این عادت را کنار بگذارید که مدام به اشتباهات گذشته تان فکر کنید.

 

فراموش کردن گذشته یعنی به ذات زمان اعتماد کنید. زمان می گذرد و شما هم باید از گذشته بگذرید. زخم هایتان به مرور التیام می یابند و فقط جای آن بر جا می ماند.

 

فراموش کردن گذشته یعنی ارتباطات جدید ایجاد کنید. لازم نیست که حتماً یک گروه دوست تازه پیدا کنید. می توانید یک دوستی جدید را با یکی از همکارانتان شروع کنید یا یکی از همسایه ها را برای شام به خانه تان دعوت کنید. اگر درمورد شکست هایتان با کسی حرف بزنید راحت تر می توانید با آنها کنار بیایید.

 

فراموش کردن گذشته یعنی در مکالماتتان به دنبال تعادل باشید. خیلی مهم است که دردها و ناراحتی هایتان را با دیگران قسمت کنید اما به همان اندازه مهم است که به زندگیدیگران هم علاقه نشان دهید.

 

فراموش کردن گذشته یعنی یک دنیای تازه را تجربه کنید. شروع به تحصیل در یک رشته تازه کنید یا یک سرگرمی جدید پیدا کنید. برای فراموش کردن گذشته باید به دنبال جهت های تازه باشید.

 

فراموش کردن گذشته یعنی زمانتان را در اختیار دیگران قرار دهید. فرصت های بیشمار تازه ای وجود دارد که به شما کمک می کند با گذشته تان خداحافظی کنید. از منطقه امنتان بیرون بیایید. وقتتان را با کسانی بگذرانید که شادتان می کنند و از بودن با آنها لذت می برید.

 

وقت می خواهید یک رابطه را فراموش کنید باید به طور جدی فکر کنید که آیا عاقلانه است که باز با آن فرد وقت بگذرانید یا باید همه چیز را به طور کل فراموش کنید. شاید هنوز عاشق او باشید یا از شما سوءاستفاده کرده باشد و در افکار و احساساتتان سردرگم شده باشید. ایجاد یک وقفه عاقلانه ترین راه ممکن است. از این طریق می توانید راحت تر فراموش کنید.



مطالب بیشتر برای زندگی بهتر

8 توصیه برای آن هایی که از پیر شدن می ترسند کلمات مثبت در زندگی آیا دوست دارید شخصیت افراد را بشناسید؟ آرامش در خانه‌های پر نور 20 درصد مردم، مشکل روانی دارند راه های موثر برای کنار آمدن با غم و اندوه

نگرش قربانی



 

 

نگرش قربانی

 

 

حتما دیده اید آدم های را که مدام نق می زنند و از زمین و آسمان نالان و شاکی هستند. زندگی کردن با این آدم ها عین مصیبت و دردسر است. این افراد همه رمق و انگیزه شما را برای شروع زندگی، خلاقیت به خرج دادن و حتی ادامه دادن زندگی فعلی می گیرند و در یک کلام آرام و قرارتان را سلب می کنند.


حس تحقیر، بی کفایتی، بدبختی، به بن بست رسیدن و افسردگی دستاوردی است که زندگی با یک مرد یا زن غرغرو و همیشه شاکی برای شما در پی دارد. اما فکر می کنید دلیل این اخلاق چیست؟ اصلا چطور می توان متوجه شد که همسر آینده شما این اخلاق را دارد یا نه؟

 

روان شناسان افراد را از نظر اینکه علل و عوامل به وجود آورنده شرایط و مشکلات را در دورن خود می دانند یا به بیرون نسبت می دهند به دو گروه تقسیم می کنند.

 

- مکان کنترل درونی: افرادی هستند که معتقدند همه چیز تحت کنترل است و آنها قادر به کنترل اوضاع و شرایط زندگی شان هستند. به همین دلیل همیشه مسئولیت اعمال و تصمیماتشان را می پذیرند و علت همه ناکامی ها و شکستهایشان را در خود جستجو می کنند.

 

-مکان کنترل بیرونی: این افراد معتقدند زندگی تحت کنترل آنها نیست و آنها قربانی بی چون و چرای شرایط بیرون از خود هستند. علت اصلی همه ناکامی ها از دید این گروه شرایط نامساعد محیط و دیگران هستند. در اصطلاح گفته می شود که اعضای این گروه دارای نگرش و ذهنیت «قربانی» هستند.

 

چنانکه اشاره شد، گروه های بالا یکی از انواع دسته بندی های شخصیت است که روان شناسان بر آنها تاکید کرده و آنها را یکی از مهمترین مسائلی معرفی می کنند که افراد باید در هنگام ازدواج به آن توجه ویژه ای مبذول دارند.

 

علت این توجه و اهمیت از سوی روان شناسان این است که شخصیت هر فرد، تمام اخلاق، رفتار و روحیات وی را در برگرفته و تحت تاثیر خود قرار می دهد. به همین دلیل شخصیت فرد مکان کنترل بیرونی با فرد مکان کنترل درونی کاملاً متفاوت است و زندگی با هریک از آنها شرایط و روحیات خاص خود را می طلبد. فرد مکان کنترل درونی، شخصی مسئولیت پذیر بوده و همه چیز را تحت کنترل خود قرار می دهد. بر این اساس خود و توانایی هایش را علت اصلی همه شکستهایش می داند. در مقابل فرد مکان کنترل بیرونی، شخصیتی است که به دلیل عدم مسئولیت پذیری اش محیط، اطرافیان و جامعه و... را عامل تمام ناکامی ها و شکست هایش معرفی می کند. او خود را مغلوب همه عالم دانسته و گمان می کند که همه چیز و همه کس در حال ظلم کردن به او هستند.

 

از دید کارشناسان و روانشناسان، ازدواج با فرد مکان کنترل بیرونی یا فردی که دارای نگرش و ذهنیت قربانی است، تا زمانی که این نگرش و ذهنیت منفی اش اصلاح نشده است، ممنوع می باشد. زیرا این افراد در زندگی مشترک نیز نه تنها مسئولیتی نمی پذیرند و بار وظایفشان بر دوش همسرشان می افتد بلکه اگر اتفاقی بیفتد و در برخی از بخش های زندگی با ناکامی مواجه شوند تقصر شکستشان را بر گردن همسرشان می اندازند.


چگونه افراد دارای ذهنیت و نگرش قربانی را بشناسیم؟

 

برای شناخت این افراد، توجه به برخی صحبت ها و رفتارها در مراحل خواستگاری و تحقیق بسیار مفید فایده است.

 

* در مرحله گفتگو پرسیدن برخی سوال ها در زمینه مسئولیت پذیری فرد، شخصیت او را نشان می دهند.

 

البته این سوال ها نباید به طور مستقیم‌ از فرد مقابل پرسیده شوند. مثلاً نپرسیم: «آیا شما مسئولیت پذیرهستید یا نه؟» بلکه باید سوالات دقیقی را نسبت به زندگی قبلی فرد، شغل، تحصیلات، وظایف دوستی و خانوادگی که به گردن داشته و... طرح کنیم و بر اساس آنها میزان مسئولیت پذیری اش را مورد سنجش قرار دهیم. مثلاً بپرسیم:

 

- شما در چه تاریخی سرباز شدید، کی به سربازی رفتید؟ آیا غیبت هم داشته اید؟

 

- آیا در قبال انجام ندادن کارها در خانواده دچار عذاب وجدان می شوید؟

 

*پرسیدن سوال هایی خاص برای شناخت شخصیت مکان کنترل بیرونی یا درونی فرد مقابل. مثلاً

 

- آیا شما تا به حال در زندگی تان شکست خورده اید؟ مقصر اصلی شکستتان که بود؟

 

* به جملات و عباراتی که بیان می کند توجه نماییم.

 

- اگر مدام در جملاتش از زمین و زمان شکایت کرد و دیگران را به خاطر ناکامی هایشان سرزنش نمود، مکان کنترل بیرونی است.

 

- اگر مدام موج یا تفکر منفی می داد مثلاً می گفت: نمی شود، نمی توانید، نمی توانم و... هم نشان دهنده شخصیت مکان کنترل بیرونی اوست.

منبع: تبیان



مطالب بیشتر برای زندگی بهتر

کلمات مثبت در زندگی آیا دوست دارید شخصیت افراد را بشناسید؟ چطور همسر خسیس‌مان را درمان کنیم؟ تأثیر مشکلات کاری بر روابط خانوادگی دوستیابی اینترنتی راه های موثر برای کنار آمدن با غم و اندوه

آزمونی برای شناخت افراد بوسیله رفتارشان



 

 

آزمونی برای شناخت افراد

 

 

آیا می دانید اگر شخصی با صدای بلند و گرم صحبت کند به گوش شما خوش می آید یا اگر شخصی از کلمات ادبی و متفاوت استفاده کند ، سایرین شیفته صحبت های او میشوند ؟


این مقاله حاصل تلاش آلبرت مقبانین در رابطه با حرکات و ژستهای متفاوت شما در شرایط مختلف می باشد . با پی بردن به این نشانه ها می توانید به سادگی متوجه شوید که در ذهن مخاطبتان چه می گذرد؟

 

صورت :

 

بعد از چشم ها تاثیر گذارترین نقطه در چهره هر شخص فیگور صورت می باشد . مثال :

 

در حین یک ملاقات برای اینکه نشان دهید از این ملاقات رضایت دارید، یک لبخند زیبا بر لب داشته باشید.

 

اما مواظب باشید در این کار افراط نکنید .

 

برای مثال: در تمام دقایق یک ملاقات نخندید ، اجازه دهید مخاطبتان چهره تان را بدون خنده نیز مشاهده کند .

 

چشم ها :

 

با کمک چشمهایتان می توانید یک رابطه مستقیم و آزاد را با مخاطب برقرار کنید .

 

به چشم های مخاطبتان نگاه کنید اما نه اینکه ذل بزنید و در تمام دقایق نگاه های او را دنبال کنید زیرا در این صورت دید مثبتی را از خود به طرف مقابلتان منتقل نمی کنید .

 

به طور نرمال و معمولی به چشم های طرف مقابل خود نگاه کنید .

 

هیچ گاه چشم هایتان را به زمین ندوزید یا اینکه به پاهای خود یا شخص مقابل ذل نزنید زیرا این کار بیانگر کمبود اعتماد به نفس و نمایانگر خجالتی بودن شماست .

 

حرکات متنوعی که با دستها انجام می شود:

 

دستها تنها نقاطی هستند که می توانند حرکات بسیاری را انجام دهند مثلا : حرکات تند و اضطراب آوری داشته باشند یا اینکه آرام باشند یا مدام باز و بسته شوند یا .....

 

افرادی که اضطراب و استرس زیادی دارند ، معمولا حرکات تند و سریعی را در دستهایشان می بینیم . شخصی که مدام انگشتان دستش را باز و بسته می کند نشانه بارزی از معذب بودن و کم رو بودن اوست.

 

حرکاتی که انجام می شود و نشان از خسته شدن مخاطب از صحبت های مطرح شده می باشد :

 

صحبتی در جریان است که برای شما جالب نیست اما بخاطر شرایطی که دارید نمی توانید آنجا را ترک کنید

 

مثال : شما در یک جلسه خسته کننده در محیط اداری خود هستید و بخاطر موقعیت شغلی خود مجبور به ماندن و گوش دادن به صحبت های رییس و همکاران خود هستید .چه حرکاتی را از خود بروز می دهید ؟ شما ناخودآگاه و به طور متناوب پاهای خود را تکان می دهید ، یا به طور ناخودآگاه به صورت شخصی ذل می زنید یا به پوشه ای که پیش رویتان است یا بطری آبی که کنارتان است یا ...

 

اما موقعیت ایده آل در ملاقات ها چه حالتی است ؟ حالتی که خسته کننده و مضطرب به نظر نرسد؟

 

هنگامی که بر روی مبل یا صندلی می نشینید خود را رها نکنید بلکه حالت رسمی را حفظ کنید برای مثال یک پای خود را بر روی دیگری بندازید و با چهره ای معقول بنشینید نه چهره مضطرب یا کم رو . دستان خود را بر روی پاهای خود بگذارید تا از حالت آویزان بودن آنها جلوگیری کنید .

 

یا اگر برای این دیدار مضطرب هستید و دستان شما لرزش دارند ، لرزش دستان خود را از نگاه مخاطبتان مخفی کنید .

 

خیلی زود و سریع با مخاطب خود رابطه دوستانه ای برقرار نکنید حتی اگر او این رویه را در پیش گرفته باشد . با لحنی کاملا رسمی و مودبانه در طول ملاقات صحبت کنید .

 

فاصله 60 سانتی متری را نیز حائل بین خود و شخص مقابل قرار دهید نه خیلی نزدیک او بنشینید نه خیلی دور .

 

اکنون به رفتارهای اغوا کننده می پردازیم :

 

اغوا کننده بدین معناست : شما با رفتاری که در پیش می گیرید قصد فریفتن شخص مقابلتان را دارید .

 

اگر یک خانم در جلسه ای حضور داشته باشد و تمایل به برقراری رابطه نزدیک تری با یکی از همکاران مرد خود داشته باشد ، رفتارهایی را انجام می دهد که باعث جلب نظر آن فرد و همینطور اغوا کردن او بیانجامد . برای مثال :

 

با موهای خود بازی می کند و به نوعی قصد نمایش دادن موهای خود را دارد و در حین این کار یک لبخند نیز بر لب دارد .

 

اگر می خواهید مدیر عامل خود را تحت تاثیر قرار دهید و توجه او را به خود جلب کنید در طول جلسه ای که رییس شما سخنرانی می کند تمام صحبت های او را با سر تایید کنید و در بعضی لحظه ها که جای صحبت وجود دارد با کلماتی مانند : دقیقا ، کاملا درست می فرماین ، من هم موافقم و کلماتی با این سبک نظر شخص مقابل را به خود جلب می کنید .

 

حرکاتی که شخص دروغگو از خود بروز می دهد :

 

شاید از سخنان و صحبت های شخص مقابلتان نتوانید تشخیص دهید که او براستی حقیقت را به شما می گوید یا خیر ؟

 

اما می توانید با کمی درایت از روی حرکات او به صحت گفته هایش پی ببرید ، اما چگونه؟

 

حرکات گفته شده در این قسمت با توجه به تحقیقات روان شناسان نوشته شده است :

 

* هنگامی که شخصی در حال دروغ گفتن است بی اختیار دستش را جلوی دهان خود می گیرد و شما تکان خوردن لب های او را به هنگام صحبت کردن نمی بینید طوری که انگار او می خواهد با دستش جلوی خروج کلمات را بگیرد . او مدام دستش را در موهای خود می کند ، یا با دست بینی اش را لمس می کند .

 

* اگر بر روی صندلی یا مبل نشسته باشد مدام تکان می خورد و جای خود را بر روی صندلی تغییر می دهد ، گاهی دست خود را روی دسته مبل می گذارد یا گاهی دست خود را روی پاهایش قرار می دهد و ...

منبع:iran-forum.ir



راه های شناخت خود و دیگران

تست روانشناسی شخصی تست روانشناسی مخصوص مجردها خودشناسی دختران تست روانشناسی برای زوج ها تست روانشناسی سلامت روحی ازحرف اول نام دیگران پی به شخصیت آنها ببرید

اگر مدام دلتان شور می‌زند، بخوانید!



 

 

اگر مدام دلتان شور می زند بخوانید

 

بسیاری از ما و اطرافیان‌مان گاه و بیگاه دچار اضطراب و دلشوره می‌شویم. اما چنین اضطراب‌هایی تا کجا طبیعی‌اند؟ این اضطراب‌ها از کی نیازمند بررسی‌های روان‌پزشکی هستند؟

 

این پرسش‌ها را از دکتر مریم رسولیان، روان‌پزشک و استادیار دانشگاه علوم پزشکی ایران، پرسیده‌ایم و ماحصل، گفتگویی شد که می‌خوانید.

 

خانم دکتر! در برخوردهایمان با دوستان و آشنایان، افرادی را می‌شناسیم که خیلی زود نگران می‌شوند و در ذهنشان همیشه بدترین حالت ممکن را تصور می‌کنند. اگر فرزندشان 10 دقیقه دیرتر به خانه برسد، چنان دچار اضطراب می‌شوند که انگار واقعا تصادف کرده. این را می‌توان یک اختلال روانی دانست؟

 

زود نگران شدن را روان‌پزشکان، اضطراب می‌نامند. افرادی که در مورد مسایل روزمره زندگی زود نگران می‌شوند و همواره درباره کارهای معمول زندگی پیش‌بینی منفی دارند، افرادی مضطرب هستند اما احساس اضطراب لزوما غیرطبیعی نیست و حتی در مواردی سبب افزایش کارایی افراد می‌شود. به‌عنوان نمونه، بیشتر دانش‌آموزان و دانشجویان در ایام امتحان دچار اضطراب می‌شوند و بهتر و بیشتر درس می‌خوانند؛

 

یعنی نسبت به روزهای معمول سال، توانایی بیشتری برای درس خواندن پیدا می‌کنند، کمتر می‌خوابند و دیرتر خسته می‌شوند؛ در حالی که افرادی که اضطراب بیمارگونه دارند، اگرچه کمتر می‌خوابند و نگران درسشان هم هستند اما به دلیل شدت اضطراب دچار کاهش تمرکز می‌شوند و افت عملکرد پیدا می‌کنند. این مقایسه در زمان امتحان هم صدق می‌کند؛ یعنی افراد مضطرب با وجود اینکه درس را بلد هستند، به دلیل شدت اضطراب نتیجه مطلوبی کسب نمی‌کنند.

 

 

پس اضطراب هم خوب و بد دارد؟

 

بله؛ اضطراب، احساسی ناخوشایند و فراگیر است که همه انسان‌ها آن را تجربه می‌کنند. وقتی اتفاق ناخوشایندی در زندگی فردی یا اجتماعی از افراد پیش می‌آید، اضطراب یک تجربه قابل‌انتظار و بهنجار به حساب می‌آید و به عبارتی لزوما تجربه اضطراب یک تجربه نابهنجار نیست. اگر فردی بعد از فهمیدن اینکه مبتلا به یک بیماری صعب‌العلاج شده، اضطراب را تجربه کند؛

 

این یک واکنش بهنجار و انطباقی است اما اگر در برابر یک سرماخوردگی هم طوری مضطرب شود که انگار مبتلا به یک بیماری وخیم شده، این یک تجربه بیمارگونه است. ابتلا به بیماری بدخیم یا وقوع حوادث ناگوار در زندگی هر فردی محتمل است.

 

افراد مضطرب در زندگی به این احتمال اهمیت زیادی می‌دهند و با روبه‌رو شدن با هر واقعه غیرقابل‌انتظار، ناخوشایندترین واقعه را حدس می‌زنند. وقتی فرزندتان 10 دقیقه دیرتر به منزل می‌رسد، اولین فکری که به ذهن شما به‌عنوان یک والد غیرمضطرب می‌رسد، این است که راه ‌شلوغ بوده یا فرزندتان سر راه رفته است خرید یا با دوستش حرف می‌زند یا چیزی از این قبیل؛ اما والدین مضطرب فکر می‌کنند که فرزندشان تصادف کرده یا دزدیده شده یا چیزی از این قبیل.

 

این مقایسه نشان می‌دهد که ارتباط مستقیمی بین افکار و احساس‌های افراد وجود دارد اما نمی‌توان به‌طور قطع گفت که احساس اضطراب فکر بد را به دنبال دارد یا فکر بد احساس اضطراب را به همراه خود می‌آورد اما هر کدام که باشد، غیرطبیعی است و برای خود فرد و اطرافیان آزاردهنده است.

 

 

این اضطراب در چه جنسی و در چه گروه سنی رایج‌تر است؟

 

اضطراب و بیماری‌های اضطرابی در زنان و جوانان بیشتر دیده می‌شود. اصولا خانم‌ها تجربه‌های هیجانی بیشتری دارند و اختلال اضطراب منتشر و فوبیا (هراس) در زنان بیشتر دیده می‌شود اما در مورد وسواس، شیوع آن بین زنان و مردان تفاوت بارزی ندارد.

 

 

چقدر این حالت به تیپ شخصیتی افراد بستگی دارد؟

 

بین تجربه اضطراب و ویژگی‌های شخصیتی افراد، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. اگرچه اصولا بین شخصیت و بیماری باید تفکیک قایل شد،‌ بعضی از تیپ‌های شخصیتی مانند شخصیت‌های وسواسی، وابسته، اجتنابی یا مرزی، زمینه تجربه اضطراب را بیشتر از سایر شخصیت‌ها دارند.

 

 

آیا همه افراد به یک صورت اضطراب را تجربه می‌کنند؟

 

نه! بعضی از افراد اضطراب را بیشتر به صورت نشانه‌های جسمی مانند تپش قلب، تعریق، لرزش، تکررادرار، اسهال، سوزش سردل یا احساس گیر کردن لقمه در گلو تجربه می‌کنند اما در گروهی دیگر، افکار اضطرابی و نگرانی فکری نشانه غالب است و به عبارتی، بعضی اضطراب را با علایم جسمی و بعضی با علایم روانی تجربه می‌کنند.

 

اصولا اگر اضطراب گسترده بدون یک زمینه مشخص تجربه شود و نگرانی فرد در مورد مسایل روزمره زندگی و در اکثر امور دیده شود، به آن اضطراب منتشرگفته می‌شود. اختلال‌های اضطرابی شامل این موارد است:‌اضطراب منتشر، حمله هراس (پانیک)، ترس مرضی (فوبیا)، وسواس و اختلال استرس پس از حادثه (که بین مردم به نام موج انفجار رایج است). اگر اضطراب گسترده و نامحدود باشد، اضطراب منتشر است.

 

اگر نشانه‌های اضطرابی به صورت حاد، شدید و دوره‌ای تجربه شود، حمله هراس نامیده می‌شود. فوبیا به تجربه اضطراب در مواجهه با یک موقعیت یا شی‌ء ترسناک گفته می‌شود. وسواس، افکار تکراری و مزاحمی است که در اکثر موارد فرد برای کاهش اضطراب ناشی از این افکار مزاحم مجبور به انجام کارهای تکراری می‌شود.

 

مثلا فکر مزاحم یک نفر درباره اینکه بدنش نجس است، او را مجبور می‌کند که مکررا اقدام به شست‌وشو کند یا فکر می‌کند که در شمردن پول یا بستن در اشتباه کرده است و در نتیجه این کارها را مکررا تکرار می‌کند تا مطمئن شود. فرد وسواسی می‌داند که افکارش نادرست است اما وقتی فکر به ذهنش خطور می‌کند قادر به نادیده گرفتن فکرش نیست. در اکثر موارد فرق افراد وسواسی با افراد بهنجار در این است که افراد بهنجار هم افکاری مشابه افراد وسواسی به فکرشان می‌رسد اما فکر سریع از ذهنشان عبور می‌کند و آنها بر آن متمرکز نمی‌شوند.

 

 

مرز اضطراب و وسواس فکری کجاست؟

 

افکار اضطرابی، زمینه گسترده‌ای دارند و به یک موضوع خاص اختصاص ندارند اما معمولا وسواس به یک فکر یا رفتار خاص محدود می‌شود؛ مانند شست‌وشو، شمردن و افکار مزاحم مشخص. به عبارتی هر فرد وسواسی اضطراب هم دارد اما هر فرد اضطرابی وسواس ندارد.

 

 

کی باید نگران این رفتارها باشیم؟

 

وقتی این رفتارها برای فرد یا اطرافیان سبب آزار و محدودیت شود، اختلال به حساب می‌آید و نیاز به مداخله دارویی یا روان‌درمانی دارد.

 

 

می‌توان این رفتار را اصلاح کرد؟

 

مسلما مانند همه اختلال‌های دیگر، این اختلال هم درمان دارویی و روان‌درمانی دارد که بسته به نوع تشخیص روا‌ن‌پزشک بر مبنای ویژگی‌های شخصیتی یا تشخیص نوع اختلال، نوع درمان مشخص می‌شود و درمان‌ها بیش از 50 درصد موثر هستند. این بهبودی تاثیر بسیار واضحی بر کیفیت زندگی فرد و اطرافیان او دارد و کاهش اضطراب، حتی به میزان 10 درصد نیز در کیفیت زندگی اثر مثبتی خواهد داشت.

منبع : salamatiran.com



مطالب بیشتر برای زندگی بهتر

آیا دوست دارید شخصیت افراد را بشناسید؟ آیامی دانید چگونه می توان خوش بین بود؟ اضطراب امتحان تمرین 15دقیقه ای برای رفع استرس راه های موثر برای کنار آمدن با غم و اندوه روان‌شناسی جالبی درباره ی خواب دیدن