فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

تست موفقیت: خوشبخت هستید یا...؟



 

 

 

 

تست موفقیت: خوشبخت هستید

 

درست در زمانی که فکر می کنید همه چیز روی روال خودش پیش می رود، یک شکست ناگهانی سراغ تان می آید. فکر می کنید همه چیز تحت کنترل تان بوده اما ناگهان همه تصورات تان در مورد این که چقدر خوشبخت و آرام هستید، به هم می ریزد. شما نمی دانید که این شکست های گاه و بی گاه از کجا سر و کله شان پیدا می شود؛ حتی نمی توانید دلیل این که گاهی در اوج آرامش یک افسردگی چند روزه به شما حمله می کند را بفهمید. شاید دلیل همه این احساسات و اتفاقات ناگهانی این باشد که خودتان را آنطور که هستید نمی شناسید. اگر کمی بیشتر با شخصیت خودتان آشنا شوید و نقاط ضعف و قوت خود را بدانید با کمی اصلاح کردن خود و سبک زندگی تان می توانید خوشبختی را در مشت بگیرید. پس همین حالا دست به کار شوید و خودتان را ارزیابی کنید.

 

● دخل و خرج تان را کنترل می کنید؟

 

۱. اگر به یک خرج تراشی ناگهانی یا مشکل اقتصادی پیش بینی نشده برخوردید آیا هیچ پول اضافه ای برای روز مبادا دارید که از پس این شرایط بربیایید؟

 

۲. آیا فکر می کنید همانقدری که مشغول ترقی کردن و افزایش درآمدتان هستید همانقدر هم روی شرایط اقتصادی و مشکلات مالی که ممکن است در این دوره رشدتان پیش بیاید کنترل دارید؟

 

۳. آیا هیچ برنامه ای برای ثروتمند شدن دارید؟

 

۴. آیا هیچ مقدمه ای برای شروع کردن کسب و کاری که یک عمر در آرزویش بوده اید چیده اید؟

 

اگر شما به حداکثر یک سوال جواب منفی داده اید به شما تبریک می گوییم. شما راه و رسم ثروتمند شدن را می دانید و می توانید با کسب و کار خودتان روز به روز به آن نزدیک تر شوید اما اگر به ۲ تا ۴ سوال جواب منفی داده اید هیچ زمانی از حالا برای تغییر شیوه زندگی و به دست آوردن کنترل تان روی فعالیت ها و تصمیم های اقتصادی تان وجود ندارد. پس همین حالا دست به کار شوید.

 

● در رقابت های تان پیروز می شوید؟

 

۱. آیا واقعا معتقدید، الان بهترین فرصت برای این است که از شانس هایی که پیش رویتان است استفاده کنید؟

 

۲. آیا یک آدم با اعتماد به نفس هستید که فکر می کنید آینده تان پر از فرصت های موفقیت آمیز است؟

 

۳. آیا گمان می کنید که شما مهارت ها و توانایی های لازم را برای رسیدن به اهداف تان دارید؟

 

۴. آیا فکر می کنید که آدم های رقابت جو و رقیب های شما به جای این که دشمن تان باشند معلم هایی هستند که می توانید از آن ها چیزهای تازه ای یاد بگیرید؟

 

اگر شما تنها به یکی از این سوال ها پاسخ منفی می دهید به شما تبریک می گوییم. شما یک شخصیت برنده دارید که برای رسیدن به اهداف تان به شما کمک می کند. اگر شما به حدود ۲ تا ۴ سوال پاسخ منفی می دهید شخصیتی دارید که در زمان انجام کارها و رسیدن به موفقیت همراهی تان می کند اما زمانی که اوضاع کمی پیچیده تر می شود و رقابت ها شدت می گیرند می تواند به ضرر شما تمام شود.

 

● یک مبارز واقعی هستید؟

 

۱. آیا تا کنون آرزوهای دور و درازتان را روی کاغذ نوشته اید؟

 

۲. آیا هرگز این که چه کارهایی را تا پایان سال می خواهید انجام دهید و چه کارهایی را باید تا آن مدت به پایان برسانید را نوشته اید؟

 

۳. آیا قدم های خاصی برای این که راحت تر به اهداف بزرگ تان برسید را طراحی کرده اید یا این که مقدماتی برای این که در این مسیر موفق تر باشید را فراهم کرده اید؟

 

۴. آیا اغلب به اهدافی که معین کرده اید دست می یابید و هدف تازه ای را برای خودتان مشخص می کنید؟

 

اگر شما به حداکثر یک سوال از این ۴ سوال پاسخ منفی بدهید باز هم به شما تبریک می گوییم. شما یک مبارز واقعی هستید و با موفقیت به اهداف تان دست خواهید یافت اما اگر به ۲ تا ۴ سوال پاسخ منفی دهید باید بگوییم که شما در حل و فصل وضعیت موجودتان موفق خواهید شد اما هرگز به آرزوها و رویاهای تان نخواهید رسید.

 

● یک زندگی متعادل دارید؟

 

۱. آیا احساس می کنید چیزی را در زندگی تان گم کرده اید؟

 

۲. آیا به خاطر انجام کارهای روزانه تان از تفریح و سرگرمی تان صرف نظر می کنید؟

 

۳. آیا تمام روز چشم تان را به ساعت می دوزید و منتظر تمام شدن روز می مانید؟

 

۴. آیا زمان خالی تان را با کارهایی که نیاز به تفکر چندانی ندارند و حواس تان را از موضوعات جدی پرت می کند مثل تلوزیون دیدن پرمی کنید؟

 

اگر پاسخ شما به حداکثر یک سوال بله است، تبریک می گوییم! باتوجه به این پاسخ ها باید گفت که شما می توانید منافع شخصی و احساسات خود را با مسئولیت های تان در یک مسیر متعادل قرار دهید اما اگر پاسخ شما به ۲ تا ۴سوال بله است، وقت آن است که برای ایجاد یک تغییر و آوردن شادی به زندگی تان دست به کار شوید. فرصت را از دست ندهید چون فردا خیلی دیر است!

 

● باید نگاهی به ارتباطات تان بیندازید؟

 

۱. آیا به خاطر این که سرتان شلوغ است و درگیر کار هستید فعالیت ها و تفریحات خانوادگی تان را به تعویق می اندازید؟

 

۲. آیا فکر می کنید بیش از حد درگیر هستید و فرصتی برای برقرار نگه داشتن ارتباط تان با دوست های قدیمی را ندارید؟

 

۳. آیا فکر می کنید که رابطه های تان با همکارها یا شریک زندگی تان روز به روز تحلیل می رود و کمرنگ تر می شود؟

 

۴. در روزها و لحظه های پراسترس آیا به خاطر این که مزاحم دیگران نباشید از آن ها برای حل مشکلات تان کمک نمی گیرید؟

 

اگر شما به حداکثر یک سوال جواب مثبت داده اید به شما تبریک می گوییم. شما در اولویت بندی روابط تان یکی از موفق ترین آدم ها هستید. اما اگر به حدود ۲ تا ۴ سال جواب مثبت داده اید اجازه ندهید که حتی یک روز دیگر از زندگی تان بدون توجه و تمرکز واقعی روی زندگی روزانه تان بگذرد. باور کنید که آنچه واقعا در زندگی شما اهمیت دارد کار یا چنین چیزهایی نیست بلکه آدم های دور و برتان است.

 

● مسائل مالی تان حسابی قاطی شده اند؟

 

۱. آیا می دانید که پول های ماهانه تان چطور خرج می شوند و کجا می روند؟

 

۲. آیا برای هدف های تان هر ماه پس انداز می کنید و پولی کنار می گذارید؟

 

۳. آیا احساس می کنید که حساب بانکی و کارت بانک تان را تحت کنترل دارید و بی مهابا خرجش نمی کنید؟

 

۴. آیا توان این را دارید که با همین درآمد فعلی پول جمع کنید و تغییر قابل توجهی در وضعیت زندگی تان به وجود بیاورید؟

 

اگر شما به حداکثر یک سوال جواب منفی داده اید به شما تبریک می گوییم. مدیریت مالی و اقتصادی شما در بهترین شرایط قرار دارد و شما یک فرد موفق در این زمینه به حساب می آیید اما اگر به حدود ۲ تا ۴ سال جواب منفی داده اید باید بگوییم که به زودی در معرض استرس های مالی زیادی قرار خواهید گرفت و با این رویه ای که در پیش گرفته اید هرگز توان پول جمع کردن و موفقیت اقتصادی نخواهید داشت.

منبع:مجله تپش



مطالب بیشتر برای زندگی بهتر

8 توصیه برای آن هایی که از پیر شدن می ترسند افسردگی چیست؟ توصیه هایی جهت تقویت نیمکره های مغز کلمات مثبت در زندگی آیا دوست دارید شخصیت افراد را بشناسید؟ 9 نشانه عجیب استرس را به خاطر بسپارید

نکاتی حساس درباره 4 هفته اول دوران نامزدی!!



 

 

نکاتی حساس درباره 4 هفته اول دوران نامزدی

 

دیگر از این بدتر نمی‌شود. احساس مریضی می‌کنید، نمی‌توانید لب به غذا بزنید و نمی‌دانید که چه احساسی  دارید و به چه فکر می‌کنید. اما فکرتان خیلی مشغول است. یک لحظه خوشحالید و یک لحظه ناراحت، احساس آشفتگی و بی ثباتی می‌کنید. چه اتفاقی برایتان افتاده است؟ چهار هفته‌ی اولی است که با شوهر آینده تان قرار ملاقات گذاشته اید.

 

اولین چیزی که ممکن است قبل از یک قرار ملاقات اتفاق بیفتد، احساس آشفتگی و وحشت است. ممکن است تا به حال برای یافتن مرد ایده آل خود با افراد زیادی قرار ملاقات داشته باشید، اما هر بار این احساس رخ می‌دهد. بعد از قرار، با اینکه همه چیز عالی و خوشایند بوده باز ممکن است دچار این احساس شوید، چون اینجاست که مجبور می‌شوید در مورد این موقعیت و فرد مزبور کمی فکر کنید. باید تصمیم بگیرید که آیا می‌خواهید با این فرد ادامه دهید یا اینکه همه ی وعده هایی را که شب گذشته با طرف داشته اید را امروز صبح فراموش کرده اید و نمی‌خواهید ادامه دهید. این مسئله برای همه ی ما اتفاق می‌افتد. همه ی ما در چنین موقعیت هایی احساس آشفتگی می‌کنیم.

 

برای بسیاری از افراد، روز های بعد از قرار روزهای فوق العاده ای هستند. احساس جذابیت و علاقه می‌کنید و احساس می‌کنید که کسی هست که دوستتان می‌دارد و برایش جذابیت دارید. اما ممکن است در قرار دوم به این نتیجه برسید که کاملاً در اشتباه بوده اید و احساستان درست نبوده است. پس از اتمام قرار ملاقات دوم، باز احساس فوق العاده ای به شما دست می‌دهد چون این بار دیگر آزمایشی واقعی بوده است و یکدیگر را دقیق تر مورد بررسی قرار داده اید. وفاداری‌ها،قوه ی تعقلتان و جنبه های دیگر شخصیتیتان مورد آزمایش قرار می‌گیرد. تا این مرحله شما نباید هیچگونه رابطه ی فیزیکی با فرد داشته باشید.

 

بعد از قرار ملاقات دوم اگر واقعاً به این فرد علاقه مند شده باشید، احساس اضطراب و نگرانی خواهید داشت، نگرانی برای از دست دادن این فرد. یا ممکن است این نگرانی به خاطر این باشد که فکر می‌کنید برای علاقه مند شدن عجله کرده اید و دوست دارید که از این مسئله خلاص شوید. اینجاست که ممکن است یک آینده ی ایدآل، دچار فاجعه و مصیبت شود. دست از نگران بودن بردارید و بگذارید که زندگی مسیر همیشگی اش را طی کند. خونسردیتان را حفظ کنید، هیچ جای نگرانی نیست. و در هیچ کار هم عجله نکنید.

 

از طرف دیگر ممکن است هنوز مطمئن نشده باشید که با این فرد صمیمیت برقرار کنید یا خیر، اما باز هم نگران نباشید. جذابیت روزهای اول آشنایی با یک فرد در همین است. در یک رابطه ی طولانی مدت، این روزها دیگر تکرار نمی‌شوند، پس سعی کنید که تا می‌توانید از این جو لذت ببرید. لزومی ندارد که یک رابطه ی جدیدی حتماً به ازدواج ختم شود. دقت داشته باشید که این قرار های ملاقات برای آشنایی شما با این فرد برای این ترتیب داده شده تا شما ضمن آشنایی بیشتر با فرد مورد نظر به این نتیجه برسید که آیا این فرد همسفر خوبی برای آینده شما می‌تواند باشد یا نه؟ دیگر چنین طرز فکری نداشته باشید و از قرارهایتان نهایت لذت را ببرید.

 

تردیدهای زیادی در روزهای اول آشنایی وجود دارد، مثل اولین برخورد، اینکه سر قرار بروید یا نه، اینکه تلفن کنید یا نه، چه می‌شود اگر او سر موقع به شما تلفن نکند و...همینطور جلو می‌رود و هر روز تردیدها و دوراهی های جدیدی برایتان پیش می‌آید مثل اینکه، او را برای صرف قهوه دعوت کنید یا نه، اینکه با او به سینما بروید یا نه، اگر احساستان نسبت به او بیشتر شد چه کنید و....باز هم چیزی که به شما کمک می‌کند تغییر طرز فکرتان است، باید بگذارید زندگی روال عادی خود را طی کند، نباید نگرانی در مورد چیزی به خودتان راه دهید. شما زندگی همیشگیتان را داشته باشید، سر موقع همیشگی به باشگاه بروید، کارهایتان را انجام دهید و نگذارید که زندگیتان از مسیرش منحرف شود.

 

وقتی دیر به دیر قرار ملاقات داشته باشید، آن انرژی لازم برای پیشبرد یک رابطه وجود نخواهد داشت. باید از همه فرصت هایتان استفاده کنید و با فرد مورد نظر بگذرانید. اگر فردی را واقعاً دوست داشته باشید، طبیعتاً می‌خواهید همیشه با او باشید تا بتوانید او را بیشتر بشناسید و عاشقش شوید. برای این منظور باید قرار ملاقات هایتان را بیشتر کنید تا صمیمیت بین شما بیشتر شود و گرنه فقط وقتتان را تلف کرده اید.

 

اولین چهار هفته زمان مهمی است چون در این دوران است که همدیگر را خواهید شناخت. اگر بتوانید این دوران را به خوبی پشت سر بگذارید، حتماً خواهید توانست رابطه ی محکمی ایجاد کنید. به عقیده‌ی من از هر گونه رابطه و برخورد خارج از چهر چوب معمول در این دوران و تا قبل از ازدواج خودداری کنید. این دوران فقط دوران آشنایی است و اینکه ببینید از هر لحاظ با هم سازگاری دارید یا خیر. دوران پر خاطره ای خواهد بود، پس سعی کنید بهترین استفاده را ازاین دوران ببرید.

 

ممکن است احساس بی ثباتی و آشفتگی کنید، اما همه ی ما وقتی به گذشته نگاه می‌کنیم تا ببینیم عاشق شدنمان چه روندی داشته است، یاد چهار هفته ی اول آشنایی می‌افتیم. سعی کنید این چهار هفته را به قشنگ ترین حالت ممکن بگذرانید .

منبع:mosalman.net



دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج

وقتی مردی شما را بخواهد آنچه قبل از ازدواج باید بدانید برای ازدواج هدف داشته باشید آمادگی مردان برای ازدواج تعریف ازدواج زنانی که از ازدواج می ترسند

عشق چیست؟



روانشناسی عشق

عاشق شدن، دوست داشتن نیست‎

 

کسانیکه به دیگران عشق می ورزند، با عشق ورزیدن، زندگی دیگران را با شادی، سرزندگی و فهم یا درک که بخشی از وجود آنهاست، پر می کنند. زمانی که همه این چیزهای خوب، زندگی فرد را در برگرفت، آن احساسات را بروز می دهد، شادی تولدی نو می بخشد که می تواند بین هر دو آنها تقسیم شود. بنابراین با عشق ورزیدن، مردم به طور غیرارادی عشق را دریافت می کنند، ولو اینکه آنها با این قصد و غرض عشق نورزیده باشند.

عشق از نظر بیولوژی
فردی ممکن است روابط جنسی با شریکش داشته باشد و یک کشش قوی نسبت به او احساس کند. اما این کشش عشق نیست بلکه نتیجه ترشحات هورمون های جنسی در بدن اوست. در موارد زیادی یکی یا هر دو طرف در یافتن عشق ثابت و با دوام اشتباه می کنند. بی شک می دانیم که چنین اشتباهاتی چه بهای گزافی دارد. در مقاله ای در سربرم، یک مغزشناس به نام دانافرم سه سیستم مرتبط با همسر، تولیدمثل و والدین را توضیح می دهد. این سیستمها شهوت، کشش و وابستگی نامیده شده است.


شهوت: راهی غریزی است که آنقدر مرد و زن تحریک می کند. تا عمل جنسی بین آنها انجام شود.


کشش: این سیستم دو شریک را بطور شهوت آمیزی متمرکز می کند تا تلقیح انجام گیرد. فیشر متوجه شد فرضیه سیستم کشش بعنوان راهی فردی است تا بهترین شریک را انتخاب و این تمرکز را ادامه دهد. افراد که فکر می کردند بطور ژنتیکی برترند ، و هنوز هم هستند، می توانند شریک زناشویی مطلوبی باشند.


وابستگی: این روش عاطفی (اصطلاح «عشق مهربان») بوجود آمده است تا زاد و ولد و حیات نسل ضمانت شود. منظور اصلی از افزایش سطح هورمونهای واسوپرسین و اکسی توسین حفظ زندگی مشترک والدین است، حداقل تا زمانی که فرزند توانایی مراقبت از خود را داشته باشد.


عاشق شدن، دوست داشتن نیست.
بسیاری از مردم با کشش و جذبه به همدیگر مواجه شدند اما از آن به بعد شادتر زندگی نمی کنند چرا؟ چون بیشتر آنها کشش را با معنی عشق اشتباه گرفتند.


وقتی کسی را دوست دارید ارزش زیادی برای آن شخص قائلید چون انتخابی کرده اید و برای افزایش این علاقه و عشق راههایی را پیشنهاد می کنید. همچنین آسایش و پیشرفت را در بالاترین الویت انتخاب دوست و عشقتان قرار می دهید. زمانی که عشق می ورزید زندگی و شادی را بالقوه تجربه می کنید.

 

روانشناسی عشق

زمانی که عشق می ورزید زندگی و شادی را بالقوه تجربه می کنید

 

چرا ما به عشق نیاز داریم؟
از لحظه ای که متولد شده ایم و حتی قبل از آن، طبیعت برای ما زمینه عشق ورزی مادر را فراهم آورده است. بدون آن عشق، زنده ماندن ما غیر ممکن بنظر می رسد. عشق مادر مترادف مراقبت، حمایت و پرورش کودک است. ارتباط ما با «مادر» اولین درک ما از عشق است. همانطور که در جریان زندگی پیشرفت می کنیم یاد می گیریم که عشق به معنی حفظ و مراقبت از آسایش خودمان است.

نیازهاى انسان به طور کلى دو دسته است: نیازهاى مادّى و نیازهاى معنوى. این نیازها، منشأ انگیزه‏ ها است و انسان پس از احساس نیازدر پی پاسخ برمی آید. پاسخ به نیازها، زمینه رشد و شکوفایى انسان را فراهم آورده، او را به سوى مرزهاى شکوفایى و کمال رهنمون مى‏ شود. یکى از مهم‏ترین نیازهاى انسان، رسیدن به کمال مطلق است. همه تلاش و کوشش‏ها و بى‏ قرارى‏ هاى انسان، براى رسیدن به این نقطه اوج است و تا این وصال تحقق نیابد، فریاد نیاز انسان خاموش نمى ‏شود. بنابراین، اگر انسان دریابد چیزى یا کسى نیاز کمال طلبى‏اش را ارضا مى ‏کند یا وسیله دستیابى به آن حقیقت مطلق است، آن را دوست مى‏دارد و بدان عشق مى‏ ورزد؛ بنایراین محبت و عشق حالتى است که در دل یک موجود با شعور نسبت به چیزى که با وجود و تمایلات و نیازهایش تناسب دارد، به وجود مى‏آید.


از لحظه ای که متولد شده ایم و حتی قبل از آن، طبیعت برای ما زمینه عشق ورزی مادر را فراهم آورده است. بدون آن عشق، زنده ماندن ما غیر ممکن بنظر می رسد. عشق مادر مترادف مراقبت، حمایت و پرورش کودک است. ارتباط ما با «مادر» اولین درک ما از عشق است. همانطور که در جریان زندگی پیشرفت می کنیم یاد می گیریم که عشق به معنی حفظ و مراقبت از آسایش خودمان است.


عشق خالص مادر نشانه ای از عشق زیستن است، عشقی که هدفی جز زنده ماندن ندارد. بعضی مردم می خواهند که از این نوع عشق در روابط و مراحل دیگر زندگی خود مثل سنین بلوغ نیز داشته باشند. عشق مادر ذاتاً یک طرفه است، گذشته از دریافتهای جانبی که دارد، ولی عشق بخشیدن او یک طرفه است. اما در تصور متعارف از عشق، طرفین متقابل، بخشیدن و دریافت عشق را تقسیم می کنند. همه می دانیم در روابط بهره برداری، هر دو شریک به همدیگر نیاز دارند، «بهره بردار» نیاز به کسی دارد که از او بهره برداری کند و «وابسته» نیاز به بهره برداری دارد. در چنین روابطی وابستگی متقابل تا وقتی که طرفین وجود داشته باشند، ادامه می یابد. برخلاف روابط مادر و بچه که این روابط نابرابر است.


همراهی و یاری
بدیهی است که همراهی نیاز اساسی در زندگی است، انسانها همیشه نیاز به همراه و یاور را ابراز می کنند. افراد حداقل نیاز به یک فردی دارند که صمیمیت و ارزشهای مهم زندگی را با آنها تقسیم کنند.


همچنین مردم نیاز به دریافت چیزهایی دارند که به افراد ارزش می دهد، چیزهایی که خوشی و شادی ببخشد، چیزهایی که بتوانند دوست داشته باشند و در نهایت دلیلی برای زندگی به افراد دهد. دیده ایم افرادی که کسی را برای دوست داشتن ندارند و حقیقتاً خود را تنها می بینند، حیوانات یا گیاهانی را در منزل خود نگه داری می کنند.


عشق یک نهاد زنده است، اگر خاموش و متوقف شود می میرد. سرزنده بودن به معنی حرکت به سمت جلو ست و رفتن به جایی که سفر زندگی شما را می برد.عشق تنها وقتی می میرد که دوباره در شکل متفاوتی متولد شود.

منبع: تبیان

 



دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج

روش تشخیص نشانه های عشق حقیقی چگونه آهسته آهسته عاشق شویم؟ 10محور مهم در گفت‌وگوهای پیش از ازدواج تفاوت زندگی مشترک,بادوستی های عاشقانه خانمها به دنبال چه مردانی هستند؟ سو تفاهمی به نام عشق

روش های عذرخواهی (روانشناسی)



 

 

روش های عذرخواهی (روانشناسی)

 

سکوت....جواب های سربالا....پریشان خاطری....کم محلی.... در این شرایط می خواهید موی سر خودتان را بکنید. واقعا دیگر فکری به ذهن تان نمی رسد.

 

«عذرخواهی کردن» از نامزد خود یا همسر خود ممکن است مشکل به نظر برسد، بخصوص زمانی که بر سر مسئله یا موضوعی با هم چندین بار مخالفت کرده باشید و ممکن است در خود توان گفتن آن را نبینید. از طرفی هر کاری را هم که فکر می کردید به او می فهماند که شما از کرده خود پشیمان هستید را انجام داده اید. کمی صبور باشید، ما در ادامه چند روش «عذرخواهی» را برایتان مطرح می کنیم، که قطعا حل وفصل نمودن اختلافات و عبرت گرفتن از تجارب خواهد انجامید.

 

انتقاد را با گشاده رویی بپذیرید: در مجادله ای که هر دوی شما تصور می کنید حق با شماست و مشکل مربوط به طرف مقابل می باشد به ویژه اگر قبلا نیز مکررا بر سر موضوع فعلی بحث کرده اید، لطفا انتقاد همسر خود را با روی باز و به راحتی گوش کنید.

 

آنتراک دهید: در اوج بحث فشارخون تان بالا می رود و تپش قلب تان بالا می رود و ممکن است چیزهایی بگویید که لزوما بیان آنها منظوری ندارید. همیشه به مکانی خلوت نیاز دارید که در آن از هم جدا شده آرام گرفته و افکار خود را جمع کنید.

 

گذشته را یادآوری نکنید: به چیزی که اکنون در حال روی دادن است توجه کنید. آتش بیار معرکه شدن راهی به جایی نخواهد برد و با فراموش کردن گذشته زودتر به توافق می رسید.

 

به او بگویید که دشمن اش نیستید: اگر به آرامی در مورد موضوعی بحث می کنید.



مطالب بیشتر برای زندگی بهتر

8 توصیه برای آن هایی که از پیر شدن می ترسند افسردگی چیست؟ توصیه هایی جهت تقویت نیمکره های مغز کلمات مثبت در زندگی آیا دوست دارید شخصیت افراد را بشناسید؟ 9 نشانه عجیب استرس را به خاطر بسپارید

4 دشمن تمایلات جنسی



 

 

4 دشمن تمایلات جنسی

 

با افزایش سن تمایلات جنسی کاهش نمی‌یابد. درواقع خستگی، عادت یا حتی تغییرات هورمونی هستند که سبب کاهش تمایلات می‌شوند. برای آنکه میل از دست رفته را به دست آورید کافی است این مشکلات را برطرف کنید.

 

1-خستگی: خستگی روحی یا افسردگی می‌تواند انرژی شما را به صفر برساند و تمایلات جنسی را کم کند. اگر احساس می‌کنید هم از نظر جسمی و هم روحی بسیار خسته‌اید و تمایلی به برقراری رابطه ندارید کمی به خود فرصت دهید تا آرامشتان را بازیابید. عدم تمایل شما به رابطه عاشقانه به معنی زدگی شما از همسرتان نیست. اگر فکر می‌کنید مساله‌ای که با آن روبه‌رویید کمی بغرنج شده است به یک روان‌شناس مراجعه کنید.

 

 

2- عادت :اگر سال‌هاست که از ازدواج‌تان می‌گذرد، مسلما تاکنون بحران‌های زیادی را تجربه و از آن سربلند بیرون آمده‌اید. با هم بودن فعلی شما دلیلی بر این سخن است. وقتی شما مدت نسبتا زیادی با همسرتان زندگی کرده باشید، چون به او اطمینان دارید، تمایلات جنسی‌تان به تدریج آرام‌تر می‌شود. این مساله‌ای خاص نیست درواقع شما پس از مدتی به شکلی از زندگی که دارید عادت می‌کنید. کافی است کمی در زندگی‌تان تغییر ایجاد کنید. عادات که به هم بریزد، تمایلات جنسی بیشتر می‌شود. نترسید و سعی خود را به کار گیرید.

 

 

3- داروها:مصرف برخی داروها می‌تواند بر تمایلات جنسی تاثیرگذار و سبب ناتوانی جنسی در مردان و سردمزاجی در زنان شود. به عنوان نمونه برخی داروهای قلب، داروهای ضدافسردگی یا داروهای پایین‌آورنده قندخون از این دسته‌اند.

 

 

4- تغییرات هورمونی:در تئوری کاهش هورمون‌ها به ویژه در زمان یائسگی زنان می‌تواند تمایلات جنسی را کاهش دهد. البته خود یائسگی سبب کاهش تمایل نمی‌شود بلکه کاملا برعکس عدم تخمک‌گذاری تمایلات جنسی را افزایش هم می‌دهد ولی کاهش برخی هورمون‌ها و به دنبال آن مشکلاتی نظیر خشکی واژن عاملی برای کاهش میل جنسی است که با درمان‌های به جا برطرف می‌شود.

منبع: medisite



مطالب بیشتر برای زندگی بهتر

8 توصیه برای آن هایی که از پیر شدن می ترسند افسردگی چیست؟ کلمات مثبت در زندگی آیا دوست دارید شخصیت افراد را بشناسید؟ آرامش در خانه‌های پر نور 20 درصد مردم، مشکل روانی دارند