فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

اضطراب جدایی را در کودکتان را از بین ببرید !



اضطراب جدایی,اضطراب کودکان,اضطراب

 

 

با این توصیه ها اضطراب جدایی را در کودکتان از بین ببرید

 

کودکان هنگام جدایی از مادر دچار اضطراب و ناراحتی می شوند، این احساس ناخوشایند اضطراب جدایی نامیده می شود.  در این قسمت به بعضی سوالات رایجی که برای بسیاری از مادران پیش می آید پاسخ می دهیم.

 

 کودکان هنگام جدایی از مادر دچار اضطراب و ناراحتی می شوند، این احساس ناخوشایند اضطراب جدایی نامیده می شود. در این قسمت به بعضی سوالات رایجی که برای بسیاری از مادران پیش می آید پاسخ می دهیم.

 

آیا همه کودکان دچار اضطراب جدایی می شوند؟

پاسخ این سوال مثبت است، هرچند شدت و ضعف آن از کودکی به کودک دیگر متفاوت است. اضطراب جدایی یکی از مراحل رشد عاطفی است و اکثر نوزادان و کودکان نوپا در مراحل خاصی از زندگی خود از احتمال – یا واقعیت – جدایی از مادر یا پدر می ترسند.

 

مسلماً چنین چیزی والدین را دچار ناراحتی و مشکل می کند ولی والدین باید بدانند که این مرحله گذرا است و می توان با بعضی اقدامات آن را تحت کنترل خود در آورد.

 

اضطراب جدایی معمولاً کی اتفاق می افتد؟

معمولاً اضطراب جدایی از 6 تا 7 ماهگی آغاز می شود اما در سن 10 تا 18 ماهگی به اوج خود می رسد. غالباً این اضطراب زمانی شروع می شود که شما یا همسرتان خانه را برای رفتن به محل کار یا انجام کاری دیگر ترک می کنید.

 

اضطراب جدایی می تواند شب ها وقتی والدین اتاق کودک را تر ک می کنند اتفاق بیفتد. معمولاً در 24 ماهگی از شدت این حالات کاسته می شود.

 

چگونه می توانم به کودکم کمک کنم تا با این اضطراب کنار بیاید؟


برای حل این مشکل چند گزینه وجود دارد.

 

1.شاید ترجیح بدهید تا جایی که می توانید از کودکان دور نشوید و به محض اینکه دچار اضطراب شد او را در آغوش بگیرید. بدین ترتیب لازم خواهد بود این رویه را تا حدود 24 ماهگی کودک حفظ کنید.

 

2. شاید ترجیح بدهید که کودکتان را به کسانی بسپارید که با آنها آشنا است. سپردن کودک به کسانی مثل پدر بزرگ یا مادربزرگ، خاله یا عمه و ...می تواند به او کمک کند تا با اضطراب جدایی راحت تر کنار بیاید.

 

3. به او فرصت بدهید تا با پرستار خود آشنا شود. اگر ناچارید برای کودکتان پرستار استخدام کنید، سعی کنید چند روزی را در کنار او و پرستار بمانید تا کم کم با پرستارش آشنا شود.

 

چگونه باید کودکم را برای جدایی آماده کنم؟

از آنجایی که کودک شما در حال حرکت از مرحله ای به مرحله دیگر است، به او فرصت بدهید تا  به جدایی عادت کند. چه کودکتان را به یکی از اعضای خانواده بسپارید چه به یک پرستار، توجه به نکات زیر ضروری است.

 

1.در خانه تمرین کنید. اگر کودک شما کسی باشد که جدایی را شروع می کند، تحمل آن برایش آسان تر خواهد بود. اجازه بدهید به تنهایی وارد اتاق های دیگر شود (البته اگر از امنیت او مطمئن هستید) و دو یا سه دقیقه آن جا بماند.

 

همچنین می توانید به او بگویید که به اتاق دیگری می روید و چند دقیقه دیگر بازخواهید گشت. به این ترتیب کودک شما به این نتیجه خواهد رسید که اشکالی ندارد اگر پدر یا مادر گاهی از او دور باشند چون بالاخره بازخواهند گشت.

 

2. چند روزی را در کنار کودک و پرستارش بمانید. وقتی پرستاری استخدام می کنید، چند روزی را در خانه بمانید تا کودکتان او را بشناسد و با او بازی کند. روزی که برای اولین بار او را با پرستار تنها می گذارید، از پرستار بخواهید تا 30 دقیق زودتر بیاید و وقتی کودکان به اندازه کافی سرگرم شد آنها را تنها بگذارید.

 

3. همیشه خداحافظ بگویید. کودک را در آغوش بگیرید و ببوسید. به او بگویید که به کجا می روید و کی باز می گردید. اما مراقب باشید خداحافظیتان بیش از حد طولانی نشود. جلوی چشم او از در خارج شوید چون کودکتان از تصور اینکه شما ناگهان ناپدید شده اید مضطرب تر خواهد شد.

 

4. دوستی خود را با پرستار نشان دهید. کودک شما شدیداً تحت تاثیر رفتارهای شما است بنابراین دوستی و اشتیاق خود را نسبت به پرستاری که انتخاب کرده اید به او نشان دهید.

 

5. وقتی از خانه خارج شدید دیگر بازنگردید. رفت و آمد مکرر به خانه یا مهدکودک برای آرام کردن کودک، نه تنها کمکی به او نمی کند بلکه ناراحتی اش را افزایش می دهد.

 

چگونه با باید اضطراب جدایی در شب روبرو شویم؟

ترس جدایی از شما در شب، برای کودکتان بسیار واقعی و جدی است. بنابراین لازم است ساعات قبل از خواب ساعاتی آرام و در صورت امکان جالب باشند. سعی کنید قبل از خواب زمان بیشتری را با کودکتان بگذرانید مثلاً او ار در آغوش بگیرید، برایش قصه بخوانید یا با هم آواز بخوانید.

 

اگر وقتی او را در تختخوابش تنها گذاشتید شروع به گریه کرد، می توانید به نزد او بازگردید تا هم او را آرام کنید و هم مطمئن شوید که حالش خوب است. اما سعی کنید دیدارهای خود را کوتاه و تا حدی خسته کننده کنید تا یاد بگیرد که بدون کمک شما به خواب برود.

 

اگر همه ترفندهایم بی نتیجه بود چه؟

کودکان با هم متفاوتند. بعضی از آنها بیشتر از دیگران از اضطراب جدایی رنج می برند. اگر هیچ یک از روش هایی که در بالا گفته شد شرایط را بهبود نبخشید شاید لازم باشد این مشکل را به طور جدی تری بررسی کنید و روش های زیر را امتحان کنید.

 

1. مهدکودک یا پرستار بچه خود را دوباره بررسی کنید. شاید موردی وجود دارد که با روحیات و شخصیت کودک شما سازگار نیست.

 

2. کودکتان را در بازه های زمانی 15 دقیقه ای با یکی از افراد فامیل یا کسی که با او آشناست تنها بگذارید. بدین ترتیب کودک شما بدون اینکه از بودن با فردی غریبه احساس ناامنی کند، یاد می گیرد که شما بعد از ترک خانه بازخواهید گشت.

 

3.در مورد الگوی خداحافظی خود تجدیدنظر کنید. آیا دور از چشم او از خانه خارج می شوید؟ آیا مشکل را بزرگ تر آنچه که هست جلوه می دهید؟ آیا برایش جایزه تعیین می کنید یا او را بیش از اندازه در آغوش می گیرید؟

 

توصیه ما این است که تا جایی که می شود عادی و طبیعی رفتار کنید. او را ببوسید، خداحافظی کنید و بروید.این کار به او نشان می دهد که رفتن پدر یا مادر مسئله بزرگی نیست و او به زودی بازخواهد گشت.

 

منبع:bartarinha.ir



آنچه والدین باید بدانند

مامان از من فاصله نگیر غلبه بر ترس کودکان از مدرسه اضطراب حتی در روزهای کودکی چگونه اضطراب کودکان را کم کنیم؟ اضطراب در کودکان برخورد با کودکان وابسته

کلیدهای طلایی در روانشناسی



 

کلید روانشناسی

 

به جرات می توان گفت که هر جمله ذیل عصاره نظریات روانشناسی و حاصل تراکم اندیشه های آدمی طی تاریخ است. پس جای دارد که هر سخن به دقت بررسی و در آن تعمق شود. راستی شما در مورد این سخنان چه فکر می کنید؟

 

کنفوسیوس: به جای اینکه به تاریکی لعنت بفرستید یک شمع روشن کنید.

 

مثل آلمانی: افتادن در گل و لای ننگ نیست، ننگ در این است که آنجا بمانی .

 

فلوبر: خوشبختی ، یعنی هماهنگی با حوادث روزگار .

 

سارنف: داشتن پشتکار، تفاوت ظریف بین شکست و کامیابی است.

 

لاوسن: وقتی آنچه داریم می بخشیم، آنچه نیازمند آنیم دریافت خواهیم کرد.

 

ارسطو: عاقل آنچه را که می داند، نمی گوید ولی آنچه را که می گوید ، می داند.

 

ابوالعلا: باید از بدی کردن بیشتر بترسیم تا بدی دیدن.

 

منتسکیو: انسان همچون رودخانه است ، هرچه عمیقتر باشد آرام تر و متواضع تر است .

 

پرمودا باترا: مشکلات خود را بر ماسه ها بنویسید و موفقیت هایتان را بر سنگ مرمر .

 

اپیکور: کسی که از هیچ چیز کوچکی خوشحال نمی شود، هیچگاه خوشبخت نخواهد شد.

 

ونیس لومباردی: بردن همه چیز نیست اما تلاش برای بردن چرا.

منبع:tebyan.net

اگر مدام دلتان شور می‌زند، بخوانید!



 

 

اگر مدام دلتان شور می زند بخوانید

 

بسیاری از ما و اطرافیان‌مان گاه و بیگاه دچار اضطراب و دلشوره می‌شویم. اما چنین اضطراب‌هایی تا کجا طبیعی‌اند؟ این اضطراب‌ها از کی نیازمند بررسی‌های روان‌پزشکی هستند؟

 

این پرسش‌ها را از دکتر مریم رسولیان، روان‌پزشک و استادیار دانشگاه علوم پزشکی ایران، پرسیده‌ایم و ماحصل، گفتگویی شد که می‌خوانید.

 

خانم دکتر! در برخوردهایمان با دوستان و آشنایان، افرادی را می‌شناسیم که خیلی زود نگران می‌شوند و در ذهنشان همیشه بدترین حالت ممکن را تصور می‌کنند. اگر فرزندشان 10 دقیقه دیرتر به خانه برسد، چنان دچار اضطراب می‌شوند که انگار واقعا تصادف کرده. این را می‌توان یک اختلال روانی دانست؟

 

زود نگران شدن را روان‌پزشکان، اضطراب می‌نامند. افرادی که در مورد مسایل روزمره زندگی زود نگران می‌شوند و همواره درباره کارهای معمول زندگی پیش‌بینی منفی دارند، افرادی مضطرب هستند اما احساس اضطراب لزوما غیرطبیعی نیست و حتی در مواردی سبب افزایش کارایی افراد می‌شود. به‌عنوان نمونه، بیشتر دانش‌آموزان و دانشجویان در ایام امتحان دچار اضطراب می‌شوند و بهتر و بیشتر درس می‌خوانند؛

 

یعنی نسبت به روزهای معمول سال، توانایی بیشتری برای درس خواندن پیدا می‌کنند، کمتر می‌خوابند و دیرتر خسته می‌شوند؛ در حالی که افرادی که اضطراب بیمارگونه دارند، اگرچه کمتر می‌خوابند و نگران درسشان هم هستند اما به دلیل شدت اضطراب دچار کاهش تمرکز می‌شوند و افت عملکرد پیدا می‌کنند. این مقایسه در زمان امتحان هم صدق می‌کند؛ یعنی افراد مضطرب با وجود اینکه درس را بلد هستند، به دلیل شدت اضطراب نتیجه مطلوبی کسب نمی‌کنند.

 

 

پس اضطراب هم خوب و بد دارد؟

 

بله؛ اضطراب، احساسی ناخوشایند و فراگیر است که همه انسان‌ها آن را تجربه می‌کنند. وقتی اتفاق ناخوشایندی در زندگی فردی یا اجتماعی از افراد پیش می‌آید، اضطراب یک تجربه قابل‌انتظار و بهنجار به حساب می‌آید و به عبارتی لزوما تجربه اضطراب یک تجربه نابهنجار نیست. اگر فردی بعد از فهمیدن اینکه مبتلا به یک بیماری صعب‌العلاج شده، اضطراب را تجربه کند؛

 

این یک واکنش بهنجار و انطباقی است اما اگر در برابر یک سرماخوردگی هم طوری مضطرب شود که انگار مبتلا به یک بیماری وخیم شده، این یک تجربه بیمارگونه است. ابتلا به بیماری بدخیم یا وقوع حوادث ناگوار در زندگی هر فردی محتمل است.

 

افراد مضطرب در زندگی به این احتمال اهمیت زیادی می‌دهند و با روبه‌رو شدن با هر واقعه غیرقابل‌انتظار، ناخوشایندترین واقعه را حدس می‌زنند. وقتی فرزندتان 10 دقیقه دیرتر به منزل می‌رسد، اولین فکری که به ذهن شما به‌عنوان یک والد غیرمضطرب می‌رسد، این است که راه ‌شلوغ بوده یا فرزندتان سر راه رفته است خرید یا با دوستش حرف می‌زند یا چیزی از این قبیل؛ اما والدین مضطرب فکر می‌کنند که فرزندشان تصادف کرده یا دزدیده شده یا چیزی از این قبیل.

 

این مقایسه نشان می‌دهد که ارتباط مستقیمی بین افکار و احساس‌های افراد وجود دارد اما نمی‌توان به‌طور قطع گفت که احساس اضطراب فکر بد را به دنبال دارد یا فکر بد احساس اضطراب را به همراه خود می‌آورد اما هر کدام که باشد، غیرطبیعی است و برای خود فرد و اطرافیان آزاردهنده است.

 

 

این اضطراب در چه جنسی و در چه گروه سنی رایج‌تر است؟

 

اضطراب و بیماری‌های اضطرابی در زنان و جوانان بیشتر دیده می‌شود. اصولا خانم‌ها تجربه‌های هیجانی بیشتری دارند و اختلال اضطراب منتشر و فوبیا (هراس) در زنان بیشتر دیده می‌شود اما در مورد وسواس، شیوع آن بین زنان و مردان تفاوت بارزی ندارد.

 

 

چقدر این حالت به تیپ شخصیتی افراد بستگی دارد؟

 

بین تجربه اضطراب و ویژگی‌های شخصیتی افراد، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. اگرچه اصولا بین شخصیت و بیماری باید تفکیک قایل شد،‌ بعضی از تیپ‌های شخصیتی مانند شخصیت‌های وسواسی، وابسته، اجتنابی یا مرزی، زمینه تجربه اضطراب را بیشتر از سایر شخصیت‌ها دارند.

 

 

آیا همه افراد به یک صورت اضطراب را تجربه می‌کنند؟

 

نه! بعضی از افراد اضطراب را بیشتر به صورت نشانه‌های جسمی مانند تپش قلب، تعریق، لرزش، تکررادرار، اسهال، سوزش سردل یا احساس گیر کردن لقمه در گلو تجربه می‌کنند اما در گروهی دیگر، افکار اضطرابی و نگرانی فکری نشانه غالب است و به عبارتی، بعضی اضطراب را با علایم جسمی و بعضی با علایم روانی تجربه می‌کنند.

 

اصولا اگر اضطراب گسترده بدون یک زمینه مشخص تجربه شود و نگرانی فرد در مورد مسایل روزمره زندگی و در اکثر امور دیده شود، به آن اضطراب منتشرگفته می‌شود. اختلال‌های اضطرابی شامل این موارد است:‌اضطراب منتشر، حمله هراس (پانیک)، ترس مرضی (فوبیا)، وسواس و اختلال استرس پس از حادثه (که بین مردم به نام موج انفجار رایج است). اگر اضطراب گسترده و نامحدود باشد، اضطراب منتشر است.

 

اگر نشانه‌های اضطرابی به صورت حاد، شدید و دوره‌ای تجربه شود، حمله هراس نامیده می‌شود. فوبیا به تجربه اضطراب در مواجهه با یک موقعیت یا شی‌ء ترسناک گفته می‌شود. وسواس، افکار تکراری و مزاحمی است که در اکثر موارد فرد برای کاهش اضطراب ناشی از این افکار مزاحم مجبور به انجام کارهای تکراری می‌شود.

 

مثلا فکر مزاحم یک نفر درباره اینکه بدنش نجس است، او را مجبور می‌کند که مکررا اقدام به شست‌وشو کند یا فکر می‌کند که در شمردن پول یا بستن در اشتباه کرده است و در نتیجه این کارها را مکررا تکرار می‌کند تا مطمئن شود. فرد وسواسی می‌داند که افکارش نادرست است اما وقتی فکر به ذهنش خطور می‌کند قادر به نادیده گرفتن فکرش نیست. در اکثر موارد فرق افراد وسواسی با افراد بهنجار در این است که افراد بهنجار هم افکاری مشابه افراد وسواسی به فکرشان می‌رسد اما فکر سریع از ذهنشان عبور می‌کند و آنها بر آن متمرکز نمی‌شوند.

 

 

مرز اضطراب و وسواس فکری کجاست؟

 

افکار اضطرابی، زمینه گسترده‌ای دارند و به یک موضوع خاص اختصاص ندارند اما معمولا وسواس به یک فکر یا رفتار خاص محدود می‌شود؛ مانند شست‌وشو، شمردن و افکار مزاحم مشخص. به عبارتی هر فرد وسواسی اضطراب هم دارد اما هر فرد اضطرابی وسواس ندارد.

 

 

کی باید نگران این رفتارها باشیم؟

 

وقتی این رفتارها برای فرد یا اطرافیان سبب آزار و محدودیت شود، اختلال به حساب می‌آید و نیاز به مداخله دارویی یا روان‌درمانی دارد.

 

 

می‌توان این رفتار را اصلاح کرد؟

 

مسلما مانند همه اختلال‌های دیگر، این اختلال هم درمان دارویی و روان‌درمانی دارد که بسته به نوع تشخیص روا‌ن‌پزشک بر مبنای ویژگی‌های شخصیتی یا تشخیص نوع اختلال، نوع درمان مشخص می‌شود و درمان‌ها بیش از 50 درصد موثر هستند. این بهبودی تاثیر بسیار واضحی بر کیفیت زندگی فرد و اطرافیان او دارد و کاهش اضطراب، حتی به میزان 10 درصد نیز در کیفیت زندگی اثر مثبتی خواهد داشت.

منبع : salamatiran.com



مطالب بیشتر برای زندگی بهتر

آیا دوست دارید شخصیت افراد را بشناسید؟ آیامی دانید چگونه می توان خوش بین بود؟ اضطراب امتحان تمرین 15دقیقه ای برای رفع استرس راه های موثر برای کنار آمدن با غم و اندوه روان‌شناسی جالبی درباره ی خواب دیدن

ابتکار دانشمندان ایرانی برای درمان میگرن



میگرن,درمان میگرن,بیوفیدبک

بیوفیدبک روش درمانی جهت از بین بردن بیماریهای مزمن میگرن است

 

 ابتکار دانشمندان ایرانی برای درمان میگرن
محققان دانشگاه اصفهان با استفاده از سنسورهای الکتریکی روشی را برای درمان بیماران مبتلا به سر دردهای مزمن میگرن ارائه کردند که با کاهش میزان استرس موجب بهبود وضعیت این بیماران می شود.
بیوفیدبک روش درمانی است که با بکارگیری ابزارهای الکترونیکی اطلاعاتی را در مورد اعصاب و عضلات و فعالیت خودمختار بدن اندازه گیری و پردازش می‌کند و در قالب فیدبک صوتی و دیداری به بیمار و درمانگر نشان می‌دهد. بیوفیدبک به بیماران کمک می‌کند تا آگاهی بیشتری از اعمال خودمختار بدن به دست آورند و کنترل ارادی بیماران را بر خود افزایش می دهد.
با راهنمایی درمانگر بیماران با استفاده از فیدبک‌های صوتی و دیداری کنترل بهتری بر روی عملکرد اندام به دست خواهند آورد.


نتایج مطالعات در سالهای اخیر نشان داده که روش درمانی بیوفیدبک می تواند به برخی از افراد دارای میگرن و دیگر انواع سردرد کمک کند. در این تکنیک افراد کنترل بهتری بر علائم فیزیولوژیک بدن از قبیل فشار خون، ضربات قلب، دمای بدن، امواج مغز خود و تنش های عضلانی خواهند داشت. ضمن اینکه این تکنیک موجب کاهش تاثیرات درد و استرس بر روی بدن می شود.


نوعی از بیوفیدبک که در درمان انواع سردرد و میگرن مورد استفاده قرار می گیرد، بیوفیدبک الکترومیوگرافی است. در  روش درمانی با اتصال سنسورهای الکتریکی بر سطح پوست گردن، شانه ها و پیشانی میزان انقباض، فشار و تنیدگی موجود در عضلات این نواحی اندازه گیری و ثبت می شود.
در بیماران مبتلا به میگرن غالبا میزان تنش موجود در این نواحی بیشتر از حد معمول است و انقباض بیش از اندازه عضلات در این بخش‌ها منجر به تشدید سردردهای میگرنی می‌شود از این رو در جلسات درمانی بیوفیدبک الکترومیوگرافی بیمار آموزش می‌بیند که چگونه میزان انقباض و گرفتگی عضلات خود را کاهش دهد.


با توجه به این ویژگی‌ها پژوهشگران دانشگاه اصفهان با استفاده از بیوفیدبک الکترومیوگرافی همراه به آموزش آرمیدگی به بررسی روند بهبود سردرد بیماران مبتلا به میگرن مزمن با این تکنیک درمانی پرداختند.برای این منظور دو بیمار مبتلا به میگرن مزمن به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش از روش مورد منفرد با طرح A-B استفاده شد که پس از تعیین موقعیت خط پایه، مداخله آغاز شد و این بیماران طی 24 جلسه با روش بیوفیدبک الکترومیوگرافی تحت درمان قرار گرفتند.


در این روش درمانی اقدام به بررسی افسردگی، اضطراب و استرس  بیماران میگرنی شد.
این محققان در این پژوهش بر اساس شاخص‌های آماری توصیفی، تحلیلی و دیداری نشان دادند که به واسطه روش درمانی بیوفیدبک الکترومیوگرافی و آموزش آرمیدگی، استرس بیماران مبتلا به میگرن مزمن کاهش خواهد یافت که این روش در درمان بیماری آنها موثر بوده است.
محققان این طرح تحقیقاتی معتقد هستند که درمان‌های غیر دارویی در بیماران مبتلا به میگرن مزمن سبب کاهش استرس در آنها می‌شود و به نظر آنها توجه به مشکلات روانشناختی شایع در بیماران مبتلا به میگرن در پیش آگهی و درمان آنها موثر است.
منبع:mehrnews.com



چند دقیقه با دانستنی ها

آیا 2012 پایان کار دنیا خواهد بود؟ استرس به تنظیمات ژنتیکی آسیب می‌رساند استرس پیش از تولد به چندین نسل بعد منتقل می شود استرس، شایع ترین عامل ریزش مو! استرس؛ فعال‌کننده ژن‌های خاموش زنان مضطرب، دختر به دنیا می‌آورند!

علائمی که می گویند اضطراب دارید



درمان اضطراب

زمانی که اضطراب دائمی شود تأثیر منفی بر روی زندگی مان خواهد گذاشت‎

 

نگرانی های بیش از حد نیز منجر به اختلالات اضطرابی خواهد شد که در حال حاضر یکی از شایع ترین اختلالات روانی در جهان است و درمان آن از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. از ان جا که بسیاری افراد با این اختلال آشنایی کامل ندارند و ممکن است بدون آنکه خود بدانند دچار این مشکل باشند به چند نشانه ی به اختلال اضطراب اشاره می کنیم.

همه ی ما گاهی اوقات در زندگی نگران می شویم، اما زمانی که اضطراب دائمی شود تأثیر منفی بر روی زندگی مان خواهد گذاشت و در طول زمان ممکن است دچار اختلال اضطراب شده و زندگی و حرفه مان به خطر بیفتد. البته اگر از آن دسته افرادی هم هستید که هرگز نگران نمی شوید، باید بگوییم احتمالا پیشرفت قابل توجهی در زندگی تان نخواهید داشت، زیرا نگرانی انسان را وادار به انجام و پیش بردن کارها می کند.


شما همیشه نگرانید
اختلالات اضطرابی می تواند در هر سنی خود را نشان دهد. بسیاری از محققان ویژگی های خاصی که بیماران در طول زندگی نشان داده اند، حتی در سنین جوانی، را بررسی کرده اند. اختلالات اضطراب معمولا در سنین کاملا جوانی شروع می شوند و به طور معمول در کودکان و نوجوانان کم سن دیده می شوند. افرادی که دچار اختلال اضطراب کامل هستند خود را فردی همیشه نگران توصیف می کنند.

افراد دیگر به خوبی می توانند با اضطراب خود مبارزه کنند و هرگز تا زمانی که زندگی شان دچار تغییر اساسی نشود و یا در شرایط حساس و در معرض حوادث بزرگ و ناگهانی قرار نگیرند دچار اضطراب نخواهند شد. برخی افراد نیز بعد از هر اتفاق بزرگ در زندگی مانند بچه دار شدن و خرید خانه، دچار اضطراب خواهند شد.


شما اخیرا در یک شرایط آسیب زا زندگی کرده اید
در حالی که بسیاری از روانشناسان، استرس پس از حادثه (PTSD) را یک اختلال اضطرابی نمی دانند، ولی یک حادثه منفی یا ترس آور می تواند تأثیر قابل توجهی در افزایش اضطراب هر کسی داشته باشد.


حتی اگر شخص سطحی از PTSD را نداشته باشد، نگرانی و اضطراب بعد از هر واقعه ی آسیب زننده در او بروز می یابد؛ برای مثال برخی از مردم پس از تجربه ی یک تصادف، همیشه یک نگرانی خاص در هنگام رانندگی دارند.


شما یک یا چند حمله ی هراس داشته اید
یک حمله ی ترس ضرورتا نشان دهنده ی وجود یک اختلال اضطرابی نیست. حملات ترس طبیعی است و پاسخ به آن معمولا شدید است. اما برخی افراد حملات هراس زیادی را تجربه می کنند که می توان آن را اختلال ترس نامید. حمله ی هراس، مجموعه ای کامل از پاسخ جنگ و گریز است که کاملا مطابق طبیعت و تکامل موجودات است. هنگامی که ضربان قلب شدید و درد و ترس زیاد با حمله ی هراس همراه می شود و قابل توجیه نیست، نیاز به درمان وجود خواهد داشت.

 

درمان اضطراب و استرس

اضطراب می تواند بخشی از فرآیند های زندگی را مختل کند‎

 

اضطراب، شما را از فعالیت های اجتماعی که به آن علاقه دارید دور نگه می دارد
عصبی شدن و استرس و اضطراب در هنگام روبرو شدن با یک جمعیت بسیار طبیعی است و ممکن است شما قبل از سخنرانی به طور طبیعی دچار ترس شوید. اما اگر به راحتی در برابر افراد عادی دور و برتان دچار اضطراب می شوید، شما دچار اضطراب اجتماعی هستید. اگر متوجه شدید که هر وقت افرادی در اطرافتان هستند دچار ضربان قلب سریع، حالت برافروختگی و حالت تهوع و یا چیزی شبیه به اینها می شوید، بدانید که مشکل فراتر از یک اضطراب طبیعی است.


شما زندگی تان را در حاشیه ترس هایتان جای داده اید
بسیاری از مردم مبتلا به اختلالات اضطرابی بدون آنکه متوجه شوند کارهای خود را به خوبی انجام می دهند ، زیرا آن ها از مواجهه با آنچه آنها را می ترساند و نگرانشان می کند اجتناب می کنند. برخی افراد هم زندگی خودشان را می کنند و تلاشی برای خارج شدن از این اوضاع و یا اجتناب از آن ندارند، اما ظاهرا مشکل خاصی نیز وجود ندارد.

لزوما این افراد تداخلی در زندگی خود احساس نمی کنند تا اینکه در یک شرایط خاص قرار می گیرند و به خاطر ترس شان قادر به تصمیم گیری نیستند. زمانی که اضطراب آغاز می شود، توانایی و آمادگی فرد برای ادامه زندگی کاهش می یابد. در این صورت است که درمان می تواند زندگی فرد را نجات دهد و آن را پربارتر سازد.


شما همچنین تجربه ی علائم جسمی را نیز دارید
بسیاری از افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی به ویژه آن هایی که دچار نوع کامل و پیشرفته ی آن هستند، از دردهای جسمی مانندسردرد، دل درد و پشت درد شکایت دارند. مردم معمولا این علائم را با مشکلات دیگر اشتباه می گیرند و پزشکان نیز نمی توانند به راحتی متوجه شوند که مشکل از کجاست. پس اگر شما تجربه ی نگرانی های دائمی و این علائم جسمی را دارید، دچار اختلال اضطرابی هستید.


شما اغلب دچار مشکلات خواب هستید
بسیاری از ما حداقل یک بار بی خوابی ناشی از اضطراب یک اتفاق بزرگ را تجربه کرده ایم. اما اگر این بی خوابی ها به یک عادت منظم تبدیل شود، نمی توان آن را نادیده گرفت. اگر شما شب قبل از امتحان دچار بی خوابی شوید امری طبیعی است، اما اگر شما هفته ها برای یک رویداد یا مسابقه نمی خوابید، حتی اگر واقعا موضوع استرس زایی باشد، این یک نشانه ی واضح از اختلال اضطرابی است.


اضطراب شما باعث ناراحتی های قابل توجه می شود
اختلالات روانی ممکن است در طول زندگی همه ی افراد بروز پیدا کند، با این تفاوت که زمان آن برای هر کسی متفاوت است و ممکن است برای برخی حتی همیشگی شود. اضطراب می تواند بخشی از فرآیند های زندگی را مختل کند و مشکلات قابل توجهی را به وجود بیاورد.

این سئوالات را از خود بپرسید که آیا به خاطر اضطراب از کلاس درس فاصله می گیرید؟ آیا یک روز کاری را به این دلیل از دست می دهید؟ و آیا از فعالیت های اجتماعی به خاطر اضطراب دور می شوید؟ اگر پاسخ شما به این سوالات مثبت است، پیشنهاد می کنیم که در اسرع وقت به یک روانشناس مراجعه کنید و به فکر درمان خود باشید.

 

منبع: تبیان

 



مطالب بیشتر برای زندگی بهتر

راهکارهای کاهش اضطراب 4 توصیه به کسانی که دلشوره واضطراب دارند. اختلال روانی قرن اضطراب امتحان اگر مدام دلتان شور می‌زند، بخوانید! در لحظه زندگی کردن