فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

دو آدم غریبه، زیر یک سقف!



زن و شوهر,زندگی مشترک,جدا شدن همسران

روزهای ابتدایی زندگیشان بخوبی و خوشی سپری می‌شد و کمتر اختلافی بین آنها به چشم می‌آمد. هنوز چند سالی بیشتر از زندگی مشترکشان نگذشته بود که به خاطر هر مسئله کوچکی با هم جر و بحث می‌کردند و گاهی هم روزها و حتی ماهها با یکدیگر حرف نمی‌زدند. این زن و شوهر اختلافاتشان به جایی می‌رسد که دیگر هیچ توجهی به هم ندارند و اصلاً بود و نبود همسرشان برای آنها فرقی ندارد.

طلاق عاطفی
طلاق از بعد قانونی به معنای جدا شدن همسران از یکدیگر است؛ شرایطی که زوج‌ها به زندگی مشترکشان خاتمه می‌دهند و دوباره وارد دنیای تجرد می‌شوند اما طلاق عاطفی شرایطی است که زوج‌ها از نظر فیزیکی در کنار همدیگر زندگی می کنند، اما هیچ احساس، محبت و عاطفه‌ای بین آنها حکمفرما نیست، و به دلایل مختلف ترجیح می‌دهند به صورت قانونی از یکدیگر طلاق نگیرند.

این دلایل هم می تواند نوع های مختلفی داشته باشد. دل نکندن از فرزند، ترس از آبرو، وابستگی مالی به همسر یا واهمه از واکنش های خانواده و اجتماع از دلایلی است که برخی زوج ها ترجیح می دهند از همدیگر طلاق قانونی نگیرند و به اجبار با یکدیگر زیر یک سقف زندگی کنند.

طلاق عاطفی حادثه ای فوری و آنی نیست که در یک روز یا چند هفته اتفاق بیفتد، بلکه معمولا طلاق های عاطفی محصول فرآیندهای طولانی مدت هستند؛ فرآیندی که در آن زوج ها بتدریج زمان از یکدیگر فاصله می گیرند، حرف های یکدیگر را نمی فهمند و مهر و اعتماد بین آنها رفته رفته کمرنگ می شود.
 
علائم بحران در رابطه زن و شوهرعبارتند از:


رنگ باختن عشق و محبت
اولین چیزی که در طلاق عاطفی میان زن و شوهر از بین می رود، جاذبه و اعتماد آنها نسبت به هم است. وقتی یکی از زوجین مملو از نیازهای برآورده نشده در زندگی مشترک باشد، احساس غمگینی و ناامیدی در او شکل می گیرد. طلاق عاطفی را حتی طلاق پنهان نیز می نامند چرا که همسران در محیط های اجتماعی ممکن است خوب و صمیمی به نظر برسند، اما در تنهایی قادر به تحمل یکدیگر نباشند. این سرد شدن ها ممکن است در آغاز یک طرفه باشد، اما اندکی که بگذرد دو طرفه می شود. به مرور زمان زوجین دیگر نه نگران هم می شوند و نه نسبت به یکدیگر عاطفه مثبتی بروز می دهند. زندگی زیر یک سقف در حالی که در واقع هیچ ارتباط رضایت بخشی بین آن ها وجود ندارد، تحمل مشکلات را دشوار و ادامه زندگی را دشوار تر می سازد.این روند ممکن است حتی سال ها به طول بینجامد و در نهایت به طلاق قانونی منتهی شود.
 
مصاحبت
در ابتدای زندگی، زن و شوهر برخی اوقات با هم شوخی و تفریح می کنند و از مصاحبت یکدیگر لذت می برند و سعی می کنند رضایت یکدیگر را جلب کنند. وقتی تبادل نظرها و گفتگو ها کم می شود یا از بین می رود نشانه آن است که روابط آن ها رو به سردی است.

تمرکز روی اختلافات و نقاط ضعف همسر
همسرانی که روابط صمیمانه دارند به صفات خوب و جنبه های مثبت شخصیت یکدیگر توجه دارند و در موقع مناسب آن را ستایش می کنند. اما اگر در گفتگوها و مشاجرات نقاط ضعف یکدیگر را مطرح و به انتقاد یا سرزنش بپردازند نشانه آن است که روابط آن ها خوب نیست و زندگی زناشویی آن ها در معرض خطر قرار دارد.
 
تجدید خاطرات
بحث و گفتگو درباره خاطراتِ مربوط به گذشته و اینکه زن و شوهر چگونه با کمک هم مشکلاتی را پشت سر گذاشته اند و توجه به عکس ها و یادگارها نشانه علاقه به زندگی مشترک است. چنان چه این تمایلات از بین برود و گذشته ها مورد بی اعتنایی قرار گیرد می تواند نشان دهنده عدم علاقه و صمیمیت آن ها باشد.
 
سرگرمی های مشترک
با وجود آن که زن و شوهر شخصیت های جداگانه ای هستند و هر یک علایق خاصی دارند، با این حال برای آن که به هم نزدیک تر باشند احتیاج به آن دارند که سرگرمی ها یا تفریحات مشترکی داشته باشند ساعاتی را در کنار هم به آن مشغول باشند. چون شرایط تغییر می کند می توان این سرگرمی ها را تغییر داد و دوستان و آشنایان تازه ای پیدا کرد. اگر این مسئله مورد توجه آن ها نباشد، نشانه ای از فاصله افتادن بین آن ها است.
 
رابطه نزدیک
زندگی مشترک ایجاب می کند که زن و شوهر در کنار هم بوده و به خواسته های هم توجه لازم را داشته باشند. اگر شوهر خیلی دیر به خانه بیاید یا در خانه خود را مشغول کند و به همسر خود کم توجه داشته باشد، یا زن به آراستگی خود و فراهم کردن وسایل آسایش شوهر بی اعتنا باشد، روابط آن ها را نمی توان مطلوب دانست.

زن و شوهر,زندگی مشترک,جدا شدن همسران

راهکارهایی برای جلوگیری از طلاق عاطفی


درباره مشکلات و ناراحتی ها به گفتگو بپردازید
بسیاری از زن و شوهرها متوجه هستند که با همسر خود رابطه خوبی ندارند ولی از اینکه درباره اختلاف خود به صحبت و گفتگو بپردازند واهمه داشته و از آن خودداری می کنند. در حالی که با تبادل نظر می توان برخی از سوء تفاهمات را برطرف کرد.

این نکته قابل توجه است که چگونگی مطرح کردن مسائل اهمیت زیادی دارد. اگر بیان گله و انتقاد به نحوی توهین آمیز باشد یا با خشونت باشد نه تنها در بهبود روابط اثری نخواهد داشت بلکه آن را بدتر خواهد کرد.

 مثلا می توان سوال کرد که چه گله ای دارد؟ و چگونه می توانم اشتباه را برطرف کنم؟ ممکن است پیشنهاد او قابل قبول نباشد ولی این پرسش راه سازش و بهبود روابط را هموار می سازد.
 
هم صحبت خوبی باشید
شنونده خوب بودن و توجه به گفته های همسر اهمیت دارد. شناخت کامل زن و شوهر از یکدیگر در حسن روابط آن ها اثر دارد و این شناخت به وسیله صحبت و گفتگو بدست می آید.

تفریح و سرگرمی را لازم بدانید
برخی از زن و شوهرها مشکلات و گرفتاری های زندگی را مانع از آن می دانند که تفریح و سرگرمی مشترک داشته باشند. در حالی که چنانچه با تفریح یا ورزشِ مناسب ساعاتی را در کنار هم به خوشی بگذرانند در روحیه آنان تاثیر زیادی دارد.
 
جملات محبت آمیز را فراموش نکنید
همه افراد به محبت احتیاج دارند. زن یا شوهر از همسر خود بیش از آنچه از دیگران انتظار داشته باشند، خواهان محبت هستند. از انتقاد و مقایسه های بی مورد او با دیگران خودداری کنید و از رنجاندن او بپرهیزید.
منابع: ایران مطلب/جام جم سرا/خراسان
 



دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج

تفاوت زندگی مشترک,بادوستی های عاشقانه چرا مردها زن ها را دوست دارند ؟ 10 رابطه که سر انجامی نخواهد داشت آیا طبیعت مرد چند همسرى است؟ اول بخونید بعد ازدواج کنید برای دخترخانم‌ها قبل ازبرقراری ارتباط

اگر بعد از طلاق احساس گناه می کنید...



احساس گناه بعد از طلاق

اغلب والدین طلاق گرفته در این که طلاق چه قدر برای بچه هایشان سخت است، احساس گناه می کنند‎

 

اغلب والدین طلاق گرفته در مورد این که طلاق چه قدر برای بچه هایشان سخت است، احساس گناه می کنند. گاهی اوقات ما به این احساس گناه با افراط در بخشش کودکانمان و نادیده گرفتن رفتارهای منفی او واکنش نشان می دهیم.

این مسئله و رفتارها به آینده و تربیت درست فرزندمان ضربه وارد می کند؛ در عضو با داشتن احساس مسئولیت مناسب، می توانیم کمک بیشتری به خود و فرزندمان بکنیم. برخی افراد نیز به خاطر همین احساس گناه نسبت به فرزند، سال ها در یک زندگی مشترک آسیب زا می مانند! در این مقاله در مورد این احساس گناه و چگونگی مقابله با آن گفته ایم.

احساس گناه چیست و از کجا می آید؟
همه ما در مقاطعی از زندگی مان احساس گناه را تجربه کرده ایم. بسیاری از مردم فکر می کنند که داشتن این احساس ناسالم است اما برخی از روانشناسان معتقدند، وجود این احساس خوب است؛ زیرا موقعی که ما احساس گناه داریم، خودمان را مسئول کارهای اشتباهی که انجام داده ایم، می دانیم. تنها مسئله برای ترس از احساس گناه این است که گاهی اوقات در درون ما باقی می ماند و موجب آسیب هیجانی زیاد و گاهی اوقات شدت احساس گناه دارید، یک واکنش طبیعی است.

اما گاهی اوقات شدت احساس گناه بسیار زیاد است و افراد نمی توانند به صورت منطقی فکر کنند، چون زمان سختی را پشت سر می گذارند و نمی توانند بیان کنند که چه احساسی دارند. بعد از یک دوره زمانی، این احساسات نیرومند می شود و به خشم و افسردگی می انجامد. هیجان هایی که آسیب بیشتری به افراد وارد می کنند.

یکی از احساس های رایج بعد از طلاق، احساس گناه نسبت به فرزند است. این احساس در مواردی خیلی شدید می شود؛ مثلا وقتی شما پیشنهاد دهنده طلاق باشید، یا گمان کنید که شاید تلاش لازم را برای بهبود رابطه انجام نداده اید، یا زمانی که دیگران دائما شما را به خاطر سرنوشت فرزندتان و تصمیم طلاق، سرزنش می کنند.

تحقیقات چه می گویند؟
برخی والدین قبل از طلاق به خاطر احساس گناه نسبت به فرزند، حاضر به طلاق نیستند، برخی نیز بعد از طلاق همچنان احساس گناه می کنند؛ چون فکر می کنند باید تحت هر شرایطی به خاطر فرزندشان می ماندند. می خواهیم این چالش سخت را با کمک تحقیقات علمی روان شناسان بررسی کنیم. شاید به کاهش شدت احساس گناه شما کمک کرد.

درواقع بسیاری از والدین وقتی با مطالعه کتب و نشریات مختلف در زمینه پیامدهای طلاق برای کودکان، رو به رو می شوند، از خود می پرسند که آیا به خاطر بچه ها بهتر نبود به یک ازدواج پر از درگیری ادامه می دادم؟

از لحاظ منطقی باید بگویم که بهتر شد طلاق گرفتید زیرا تحقیقات از این عقیده حمایت می کنند. برای مثال تحقیقی بر روی کودکان پیش دبستانی که والدینشان نمی توانستند با هم بسازند، نشان داد اگر والدین طلاق می گرفتند، کمتر از مواقعی که با هم می ماندند، بچه هایشان غیرقابل کنترل و ضداجتماعی می شدند.

در تحقیق طولی دیگر روی جوانان نیز، کودکان والدینی که در تعارض مکرر بودند و سپس طلاق گرفتند بهتر از کودکان والدینی بودند که به ازدواج پرتعارض خود ادامه می دادند. بنابراین پایان گرفتن یک ازدواج پرتعارض اگر به استرس های شدید و بی پایان بچه ها پایان دهد، برای آن ها سودمند خواهدبود.

البته این تحقیقات بیشتر روی خانواده های پرتعارض و خشن، انجام شده است. در والدینی که کم تعارض بودند و فقط تمایل به جدایی داشتند، تحقیقات به طور کاملا قطعی نشان می دهد که کودکان خانواده های کم تعارض، اگر والدینشان جدا شوند بدتر از آن است که با هم بمانند.

طلاق بعداز ناسازگاری ازدواجی جزئی، مخصوصا برای کودکان تنش زاست زیرا آن ها هیچ دلیل روشنی برای آن نمی بینند. برای آن ها جدایی والدین علاوه بر ناخوشایند بودنش، غیرمنتظره و توجیه ناپذیر است. در کل تحقیقات نشان می دهند که طلاق در ازدواج های کم تنش، روی رفاه روانی، شبکه های حمایتی، پیشرفت تحصیلی و ناپایداری ازدواج کودکان در آینده تاثیر منفی دارد.

بگذارید نوشته های بالا را برایتان این گونه خلاصه کنم که: اگر زوجی به صورت مداوم تعارض و درگیری دارند به طوری که محیط خانه را پرتنش کرده و این تعارض با طلاق کم می شود (و البته اقدامات لازم مانند مراجعه به روان شناس، در کاهش تنش کمک نکرده) بهتر است به خاطر خودتان و فرزندتان طلاق بگیرید؛ اما اگر والدین بتوانند تعارض خود را از بچه هایشان پنهان کنند و یا تعارضشان کم و بدون درگیری و تنش باشد، برای بچه ها (نه لزوما شما) بهتر است که به زندگی مشترک ادامه دهید.

احساس های رایج بعد از طلاق

احساس گناه زیاد پس از طلاق نسبت به فرزند، می تواند منجر به تربیت غلط و راهبردهای ناسالم شود‎

 

چگونه با احساس گناه نسبت به فرزند کنار بیاییم؟
همان طور که گفته شد، احساس گناه زیاد پس از طلاق نسبت به فرزند، می تواند منجر به تربیت غلط و راهبردهای ناسالم شود که برای شما و فرزندان آسیب زا است. به همین علت مهم است که باید بگیرید چگونه با این احساس مواجه شوید. راهبردهای زیر به شما کمک می کند تا بتوانید با احساس گناه نسبت به فرزند بعد از طلاق بهتر کنار بیایید:

1- احساس گناه خود را طبیعی بدانید
فکر کنم تا این جا متوجه شدید که احساس گناه پس از طلاق یک مسئله عمومی است؛ پس بدانید این که احساس گناه دارید، چیز عجیبی نیست و شما در داشتن این احساس تنها نیستید چون اکثر والدین بعد از طلاق با این احساس رو به رو می شوند. البته باید مراقب شدت آن بود، چون وقتی شدید شود می تواند بسیار آسیب زا باشد.

2- برای احساس گناه، ملاک درستی داشته باشید
کمی با خودتان خلوت کنید و ببینید چرا خودتان را سرزنش می کنید و درواقع دلیل یا دلایل اصلی احساس گناهتان چیست؟ آیا این دلایل واقعی است؟ این احساس آیا به شما کمک می کند؟ با پاسخ به این گونه سوال ها متوجه می شوید گاهی ما ملاک درستی برای این احساس گناه نداریم و اگر هم ملاک درستی وجود داشته باشد، این قدر که ما به آن شاخ و برگ دادیم، واقعی نیست. می خواهم بگویم به حق و به اندازه احساس گناه داشته باشید.

3- پشیمان باشید نه گناهکار!
حس پشیمانی با احساس گناه فرق دارد. احساس گناه معطوف به خود فرد است، اگر زیاد باشد ناکارآمد است و عموما منجر به رفتارهای مقابله ای منفی می شود. در مقابل احساس پشیمانی معطوف به رفتار فرد است، عموما کارآمد است و باعث انجام رفتارهای سالم می شود.

وقتی احساس گناه داشته باشید خودتان را آدم بدی می دانید و لایق تنبیه، اما وقتی احساس پشیمانی داشته باشید، رفتارتان را بد می دانید و تلاش سالم برای جبران خواهید کرد.

4- مراقب اقدامات جبرانی افراطی خود باشید
وقتی احساس گناه شدید باشد، والدین دست به اقداماتی می زنند تا به هر طریقی این احساس را کم کنند. مثلا والدین ممکن است دائما برای فرزند خود هدایای گوناگون بگیرند و او را غرق در اسباب بازی کنند؛ والد دیگری ممکن است روش تربیتی سهل انگارانه را اتخاذ کند و از هرگونه تنبیه و محدودیت کودک خود اجتناب کند؛ والد دیگر در حضور کودک، والد مقابل را سرزنش کند تا به کودک بفهماند که من مقصر نبودم و... تمام این اقدامات در پاسخ به احساس گناه شدید است که نه تنها مشکلات کودک را تخفیف نمی دهد، بلکه باعث تشدید رنج کودک هم می شود.

5- آسیب را کاهش دهید
درست است که کودکان بعد از طلاق دچار آسیب هایی می شود که البته شدت آن بسته به سن کودک و نوع طلاق و خیلی از عوامل دیگر متفاوت است، اما می توانید شدت این آسیب ها را با مدیریت صحیح و برخورد سنجیده کاهش دهید. درواقع اگر نتوانستید جلوی آسیب را بگیرید اما می توانید جلوی آسیب بیشتر را بگیرید.

کارهای زیادی در این حوزه می شود کرد. این که به صورت منطقی و متناسب با سن کودک، علل جدایی را برایش شرح دهید؛ به فرزندتان کمک کنید تا عواطف و احساساتش را بیان کند؛ به رابطه میان فرزند و همسر سابقتان احترام بگذارید و...

خیلی از کارها را هم نباید انجام دهید؛ مثلا از بچه های خود به عنوان یک پیام رسان استفاده نکنید. از جنجال و درگیری با همسر سابقتان بپرهیزید؛ بر سر فرزند با همسر سابقتان رقابت نکنید و...
مجموعه این بایدها و نبایدها را می توانید از منابع مختلف جویا بشوید که در نهایت به فرزندتان کمک می کند.

6- مراقب احساس گناه فرزند خود هم باشید
این فقط شما نیستید که بعد از طلاق، ممکن است دچار احساس گناه شود؛ فرزندان نیز بعد از طلاق ممکن است دچار احساس گناه شوند. تفکر خودتقصیری در کودکان گاهی باعث می شود که آنان خود را مسئول طلاق والدین بدانند و حتی خود را برای این امر سرزنش کنند. به خصوص در مواقعی که والدین در دعواهای خود دائما نام کودک را می آورند یا این که به فرزند خود بگویند: «اگر تو نبودی زودتر از پدرت طلاق می گرفتم».

بنابراین مراقب برخوردهای خود با کودکتان باشید و در حضور آن ها با همسر سابق خود جر و بحث نکنید. همچنین در فضای خصوصی با کودک خود صحبت کنید و از این که مراقب او هستید و او نقشی در طلاق نداشت، مطمئنش کنید.

7- کمک بگیرید
راهکارهای بیان شده در این مقاله یا حتی منابع دیگری برای برخی افراد به سبب شدت مشکلات، جوابگو نیست یا این که برخی نیاز به کمک بیشتری دارند تا بتوانند راهکارها را در زندگی خود عملی کنند. بنابراین اگر با این مشکلات رو به رو هستید، می توانید به یک روان شناس مجرب مراجعه کنید.


منبع:ماهنامه سپیده دانایی



دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج

زندگی زنان، بعد از طلاق 10 توصیه برای روبرو شدن با فامیل بعد از طلاق 12 راه قبل از طلاق جیب من جدا جیب تو سوا دلایل اصلی زندگی زوج‌ها در کنار یکدیگر بعد از وقوع طلاق عاطفی طرح هدفمند سازی همسران

دلایل اصلی زندگی زوج‌ها در کنار یکدیگر بعد از وقوع طلاق عاطفی



طلاق عاطفی,پس از طلاق ,فرزندان طلاق

زن و مرد نیاز به پشتوانه عاطفی دارند به خصوص زنان از این نظر تمایل بیشتری دارند که حامی و پشتیبان عاطفی داشته باشند و چون زن برخلاف مرد انتخاب شونده است درون خود این ترس را دارد که مبادا پس از طلاق تنها بماند.

گیلانی،کارشناس ارشد روانشناسی در سایت کلینیک مغز و اعصاب آلومینا نوشت: آسیب ‌شناسان اجتماعی، 4 عامل عمده را علت‌ های اتفاق نیفتادن جدایی در این خانواده‌ ها می ‌دانند:


1- طلاق در جوامع سنتی مذموم است بنابراین اکثر خانواده‌ ها تلاش می‌ کنند این اتفاق نیفتدد برخی تابع قوانین و سنت‌های خانوادگی‌شان هستند که مثلا عروس با لباس سفید می‌رود و با کفن برمی‌گردد.

2- زن و مرد نیاز به پشتوانه عاطفی دارند به خصوص زنان از این نظر تمایل بیشتری دارند که حامی و پشتیبان عاطفی داشته باشند و چون زن برخلاف مرد انتخاب شونده است درون خود این ترس را دارد که مبادا پس از طلاق تنها بماند.

3- سومین عامل که متأسفانه به ضرر زنان تمام می ‌شود این است که زنان پس از جدایی از سوی جامعه و برخی افراد مورد بی‌ حرمتی قرار می گیرند.

4- اهمیت دادن به حرف‌ ها و سخنان اطرافیان است زن و مرد هر چه شناخت شان نسبت به هم بیشتر باشد به نسخه ‌هایی که دیگران می‌ پیچند، کمتر اهمیت می ‌دهند. غیر از این هستند خانواده‌ هایی که از مهم ترین عوامل جدا نشدن شان وجود فرزندان است چنین والدینی از اثرات منفی این شیوه زندگی بر فرزندان شان غافلند زیرا تغییر رفتار فرزندان در شکل‌ های متفاوتی بروز پیدا می‌ کند از اولین نشانه ‌های منفی در فرزندان طلاق خاموش، بی‌ نشاطی، افسردگی و بی‌ حرکتی است افت تحصیلی و بی ‌علاقگی به درس خواندن نیز از عوامل سکوت طولانی میان پدر و مادر است.

5-برخی امید دارند که این اوضاع را می‌توانند به سمت بهبود شدن روابط تغییر دهند.

چه توصیه و راهکارهایی برای پیشگیری از وقوع طلاق عاطفی ارایه می‌دهید؟
زوج‌ها باید دست از تلاش برای تغییر دادن یکدیگر بردارند، انسان‌ها را نمی‌شود تغییر داد بلکه باید اولویت‌های خودمان را تغییر دهیم. زوج‌ها در دعوا نباید دنبال مقصر بگردند اینجا نه کسی قاضی است نه وکیل بلکه باید به دنبال آن باشند که هرکسی چقدر در حل مساله سهم دارد. انعطاف‌پذیر و واقع‌گرا باشند و در نهایت اعتقادم بر این است که از طبیعت درس بگیرند شما کدام حیوانی را دیده‌اید و می‌شناسید که وقتی مورد تهدید قرار گرفت همان لحظه از خود عکس‌العمل نشان دهد. به جای آنکه حس‌هایمان را تعطیل کنیم، بهتر آن است که به دنبال فعال ‌سازی حواس‌مان باشیم.

منبع:سلامت نیوز

 



دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج

12 راه قبل از طلاق جیب من جدا جیب تو سوا دو آدم غریبه، زیر یک سقف! زندگی زنان، بعد از طلاق سرعت گیرهای طلاق را بشناسید طرح هدفمند سازی همسران

دونده موفقی باشید



 

 

 

 

ازدواج,طلاق, زندگی مشترک

 

 

 

 

روان شناسان معتقدند بعد از هر ازدواج، زن و مرد با یک افت هیجانی روبه رو می شوند و عشق و صمیمیت میان آنها کم رنگ می شود که عدم توجه به آن در طولانی مدت باعث طلاق عاطفی یا زندگی خاموش می شود. امروزه طلاق عاطفی، بنیان خانواده ها را نشانه گرفته که باعث به زانو درآمدن تلاش های عاطفی طرفین برای بقای زندگی مشترک شان است و زن و شوهر بدون آنکه رسمی و قانونی از هم جدا شوند، عواطف خود را از هم دریغ می کنند و از یکدیگر روی برمی گردانند. ناگفته نماند که طلاق عاطفی یک پدیده تک عاملی نیست بلکه مجموعه ای از عواملی است که با هم منجر به زندگی خاموش می شود.

 

 

در زمینه راهکارهای جلوگیری از طلاق عاطفی و افزایش نشاط در زندگی مشترک با دکتر علیرضا شیری، مدرس دانشگاه صحبت کردیم که آن را در زیر می خوانید.

 

 

 

برگشت ناپذیر بودن ازدواج

 

 

 

دکتر شیری معتقد است تمامی پروسه هایی که منتهی به ازدواج می شود، دارای نقطه ای است به نام برگشت ناپذیری و انسان همیشه با هر مساله ای که برگشت ناپذیر باشد، مشکل دارد، چراکه دچار نوعی هراس می شود که شاید انتخاب های بهتری را داشته و آنها را از دست داده است که البته این نوع هراس بیشتر در مردها عیان می شود. البته ناگفته نماند کسانی که به بلوغ ازدواج رسیده اند، از این نقطه برگشت ناپذیری عبور کرده اند. دکتر شیری می گوید: در زمینه ازدواج ما با دو گروه از افراد روبه رو هستیم؛ گروه اول، شامل کسانی می شود که به دلیل شیفتگی های موقت، دلبری های کوتاه مدت و نیازهای جنسی ازدواج می کنند و برای آنها ازدواج در واقع مثل تاریخ قبل و بعد از هجرت است. این گروه، افرادی کوچک هستند که اغلب احساس می کنند اشتباه کرده اند و به دلیل فوبیای طلاق که از آن به نام پایان زندگی نام می برند، به زندگی کسالت آور خود ادامه می دهند. اما در مقابل با گروه دومی از افراد که ازدواج می کنند، مواجه هستیم که دارای بلوغ و مسوولیت پذیری در زمینه ازدواج هستند و وارد زندگی مشترک شده اند و بعد از اینکه ماه عسل که ما از آن به عنوان نماد شور و نشاط اولیه در زندگی نام می بریم، تمام می شود و با چهره های دیگری از ازدواج روبه رو می شوند مثل اینکه در نظر زن، مرد همیشه عنصر برنده و جنگجوی کامل است اما ممکن است در واقعیت زندگی مرد این گونه نباشد و مرد بعضی جاها ضعف هایش را هم وارد زندگی کند. اما این گروه در نهایت به دلیل شناخت مشکلات و مهارت ها سعی می کنند با ایجاد تداوم شور و نشاط ازدواج خود را پایدار نگه دارند.»

 

 

 

ترک های روی دیوار ازدواج

 

 

 

وقتی زن و مرد بعد از مدتی زیر یک سقف و در کنار هم زندگی می کنند، به اصطلاح بسیاری از روان شناسان فرافکنی های منفی آغاز می شود یعنی قشنگی ها دیگر دیده نمی شود یا اگر هم دیده شود، فروغ اوایل را نخواهد داشت و آنچه برای زن و مردم مورد توجه قرار می گیرد، زشتی هاست و وقتی افراد نتوانند مسایل و این زشتی ها را در زندگی هضم کنند، زندگی شان به سمت نابودی پیش می رود. ما می رسیم به این نقطه که «وقتی افراد نتوانند با مشکلات خود کنار بیایند، زندگی آنها تَرَک برمی دارد و بلد نیستند که آن ترک را ترمیم کنند. گوگل بال، زوج درمانی است که کتاب خوبی به نام «آخرین راه» نوشته و معتقد است ازدواج برای خیلی ها که دل شان را صابون زده اند، یک تصویر روتوش شده دارد و در واقع یک فریب دسته جمعی است منظور وی را من این گونه توضیح می دهم که وقتی ما می خواهیم برای مسافرت هتلی را رزرو کنیم، ابتدا عکس های آنها را در اینترنت می بینیم که هتل ها بسیار شیک و دارای اتاق های بزرگی هستند اما وقتی که وارد هتل می شویم، متوجه خطای شناختی خود می شویم که اتاق ها و هتل آن گونه که به ما نشان داده شده بود، نیستند در واقع تصویر ازدواج نیز یک تصویر روتوش شده است و تا آنجا که ممکن است جامعه و متخصصان باید در زمینه ازدواج افسون زدایی کنند و تصویر واقعی زندگی مشترک را با راه حل های مشکلات به جوان نشان دهند.»

 

 

 

آیا ازدواج منفعتی هم دارد؟

 

 

 

ازدواج و زندگی زناشویی به زن و مرد یک سری سودها و نفع هایی را می رساند که دکتر شیری آنها را به عنوان منافع واقعی ازدواج معرفی می کند:

 

 

امنیت عاطفی: منظور، تعلق خاطر زن و مرد به یکدیگر است بدون اینکه نگران باشند رقابتی در میان است یا لازم باشد خود را برای جذب آن محبت خیلی لایق تر نشان دهند. ? پاداش اجتماعی: شما که متاهل باشید خیلی بیشتر مورد احترام جامعه، کسبه، بانک ها و حتی سفارتخانه هایی هستید که می خواهند ویزای توریستی به شما دهند! در واقع جامعه کسی را وارد بازی هایش می کند که متاهل باشد. ? امنیت جنسی: خیال زن و مرد آرامش دارد که در آغوش کسی است که متعلق به اوست و همزمان احساس متعلق بودن به دیگری را نیز انسان تجربه می کند ? پاداش های متافیزیکی: تمامی ادیان و مذاهب از ازدواج به عنوان یک عامل حفظ ایمان نام می برند و ما نمی توانیم منکر این مساله شویم که آموزه های دینی ما احساس «من خوب هستم» روان شناسان را با ازدواج به ما می دهد.

 

 

 

دوری از طلاق عاطفی

 

 

 

امروزه آمارها نشان می دهد طلاق عاطفی در جامعه ایران دو برابر طلاق رسمی است که متاسفانه گریبانگیر جامعه شده. نداشتن عاطفه، محبت و خاموش شدن شعله های عشق ، زندگی زناشویی را به ورطه نابودی کشیده است. دکتر علیرضا شیری، طلاق عاطفی را این گونه شرح می دهد: «ازدواج مانند دویدن در یک پیست «دو با مانع» است و وقتی که افراد گمان کرده باشند که ازدواج، دویدن در یک پیست صاف صد متر است، با دیدن موانع، شروع به نق زدن می کنند و در این هنگام است که ما می گوییم فاصله گیری عاطفی در حال رخ دادن است. افراد پس از ازدواج با یک افت هیجان روبه رو می شوند که شامل احساس ناکامی و گیرافتادگی است که موجب واکنش های اضطراب، بدخلقی و ناسازگاری می شود که البته این افت هیجانی بسیار طبیعی است و باید به زوج ها برای گذر از این موضوع و تداوم و افزایش نشاط در زندگی آموزش داد.»

 

 

 

راهکارهای افزایش نشاط پس از ازدواج

 

 

 

دکتر شیری برای ارتقای سازگاری و تداوم زندگی مشترک و مقابله با افت هیجانی راهکارهایی را ارایه داده است که در زیر خلاصه وار شرح داده می شود.

 

 

خلوت های یک نفره داشتن: فردی که خلوت آشفته و به هم ریخته و مضطرب داشته باشد، برای همسرش نمی تواند کیمیاگری کند. وقتی زن و شوهر از درون و در خلوت های خود شاد نباشند، نمی توانند شادی را در طرف مقابل شان جست وجو کرده و زندگی شادی را فراهم کنند.

 

 

کشف کردن طرف مقابل: افراد در رابطه باید مدام زندگی خود را رصد کنند و برای حل مشکلات شان گفت وگو کنند نه مخاصمه، چراکه مخاصمه باعث خراش رابطه زناشویی می شود. حتما زمانی را بگذارند تا عصبانیت های خود را به دور از هیاهو و داد و بیداد و نمایش قدرت، حل کنند. مهارت انتقاد کردن را بیاموزند حداقلش این است که:

 

آدرس دار و بدون حاشیه با هم انتقاد کنند.

 

یکی یکی مسایل را مطرح کنند.

 

بلد باشند چه زمان بهترین موقع عقب نشینی است نه پیشروی.

 

عزت نفس یکدیگر را هدف قرار ندهند که درست کردنش بسیار سخت است.

 

 

ایجاد سرگرمی: برای یک رابطه متداوم با شور و نشاط باید زن و شوهر به سرگرمی های متنوعی بپردازند که می تواند شامل بازی های رایانه ای، کارتی، ورزش های مشترک و... باشد و تا حد امکان سهم تلویزیون را در خانه کمتر کنند زیرا باعث سردی روابط می شود.

 

 

صله رحم فاخر: بازدید از اقوام که از سنت های نبی اکرم(ص) است؛ تا حد امکان باید به برنامه های زن و شوهرها اضافه شود. میهمانی رفتن و سرزدن، به رکود زندگی تحرک می بخشد. بعد از اقوام، زن و شوهر می توانند با دوستان خود رفت و آمد کنند؛ دوستانی که دغدغه های آنها نزدیک دغدغه های خودشان باشد. نباید با دوستانی معاشرت کرد که روحی آلوده دارند و موجب به هم ریختگی حال ما می شوند. در این زمینه بسیار باید حواس جمع بود همان طور که با فردی که سیاه سرفه دارد، نزدیک نمی شویم.

 

 

مهارت متفاوت بودن و حل مساله: زن و شوهر باید بدانند که با یکدیگر متفاوتند و راه حل مناسبی را برای متفاوت بودن شان، بیابند و به طرف مقابل شان فرصت دهند و از وسواس همیشه برنده بودن دست بردارند و اجازه دهند که همسرشان نیز برنده باشد؛ هرچند که ممکن است سلیقه یا پیشنهادش اشتباه باشد؛ سکان دار کشتی بودن نیاز به سرکوب و سلطه گری ندارد.

منبع:روزنامه شرق 



دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج

آمادگی مردان برای ازدواج برای ازدواج هدف داشته باشید قبل از ازدواج در مورد مادیات هم صحبت کنید آنچه قبل از ازدواج باید بدانید اگر به دنبال شریک ازدواج هستید اگرمی خواهی دل یه پسررابه دست بیاری

وقتی طلاق جنسی اتفاق می افتد....



زندگی بعد از طلاق

طلاق جنسی، یکی از مهمترین مسائل حائز اهمیت در حوزه خانواده محسوب می شود‎

 

طلاق جنسی، یکی از مهمترین مسائل حائز اهمیت در حوزه خانواده محسوب می شود تا بدان جا که روان شناسان و کارشناسان خانواده معتقدند، طلاق جنسی مقدمه ای بر طلاق عاطفی است.


تفاوت مردان و زنان در نیازهای جنسی
به علت وضعیت خاص فرهنگی و عرفی در ایران، آمار واقعی و جامعی از اختلالات جنسی در دسترس نیست، اما با این وجود آمارهایی که توسط پژوهشگران ایرانی در پنج کنگره کشوری خانواده و سلامت جنسی مطرح شده است، نشان می دهد که آمار اختلالات جنسی در ایران و تاثیر آن بر طلاق زوجین نگران کننده است.

مشکلات جنسی یکی از عوامل مهم اختلاف میان زوجین و گاه حتی طلاق آنهاست. تحقیقات نشان داده است که بیش از ۶۲ درصد همسران از مشکلات جنسی رنج می برند، زودانزالی بیماری شایع مردان و کاهش میل جنسی  و سردمزاجی در زنان شیوع بیشتری دارد.
 
اختلالی مهمتر از طلاق عاطفی
طلاق جنسی، یکی از مهمترین مسائل حائز اهمیت در حوزه خانواده محسوب می شود تا بدان جا که روان شناسان و کارشناسان خانواده معتقدند، طلاق جنسی مقدمه ای بر طلاق عاطفی است. طلاق جنسی به معنای سرد شدن از روابط زناشویی است و مولفه های زیادی مخل بر این وضعیت هستند، اما ناهمخوانی جنسی زوجین نقش مبرهن و بسزایی در این امر دارد. ناهمخوانی جنسی زن و شوهر در طولانی مدت می تواند بنیان خانواده را با مشکلاتی که مهمترین آن طلاق قانونی است، مواجه کند.

در طلاق جنسی زن و شوهر به لحاظ عاطفه و صمیمیت، علاقه و عشق در یک راستا هستند، اما هم آغوش مناسبی برای یکدیگر نیستند، یا مرد نمی تواند روند یک رابطه جنسی را به خوبی پیش ببرد و یا زن قادر نیست خود را سازگار و منطبق بر این رابطه کند. شکل و شیوه رابطه جنسی مورد علاقه دو طرف، پیش نوازی و یا پس نوازی در رابطه، میل جنسی زیاد و یا میل جنسی کم هر یک از زوجین بر روند، کیفیت و کمیت رابطه جنسی تاثیرگذار است، بنابراین اگر زن و شوهر به لحاظ تمایلات جنسی متفاوت از هم باشند، بی تردید در رابطه جنسی و صد البته در دیگر ابعاد زندگی مشترک نیز دچار مشکل خواهند شد، چرا که رابطه جنسی خوب و مساعد، موتور حرکت یک زندگی زناشویی است و موجب تغییرات و تحولات شگرف می شود. حال اگر این رابطه موفقیت آمیز نباشد، ماحصلی جز دلسردی، دلخوری و دوری نخواهد داشت. دریک کلام می توان گفت، طلاق جنسی در طولانی مدت به طلاق عاطفی و طلاق عاطفی در بلند مدت به طلاق رسمی و قانونی منتهی می شود.
 
تامین آرامش وابسته به درک جنسی و عاطفی همسر است 
اگر ارضای جنسی در زندگی زناشویی اصل بنیادین زندگی نباشد، حداقل چسب زندگی است که باعث لذت بردن، صمیمیت و آرامش و محبت زوجین به یکدیگر می شود. البته ارضای غرایز جنسی، تنها به سلامت اعضای جنسی بدن و رابطه جنسی زوج منوط نمی شود، چه بسا درک متقابل  و همسویی عاطفی زن و شوهر با یکدیگر، گاه بیش از  همسویی جسم ها باعث تسکین و آرامش می شود، مثلا بانویی که مورد توجه و محبت همسرش است، از نظر جنسی ارضا می شود، بدون آن که هیچ تماس بدنی صورت گرفته باشد.

رابطه بین غرایز جنسی و ارضای آن و درک متقابل و صمیمیت بین همسران، همچون کلاف در هم تنیده ای است که اثر مستقیم بر روی هم دارند، درک جنسی و عاطفی همسر، فرد را به آرامش می رساند، حال اگر در ارضای غرایز جنسی هر یک از زوجین مشکلی وجود داشته باشد، بی تردید  کیفیت روابط زناشویی تحت تاثیر  آن قرار خواهد گرفت، به دیگر سخن، اگر در ارضای غریزه جنسی همسران هماهنگی و همسانی  وجود نداشته باشد به طوری که تنها نیاز یکی از همسران تامین شود، بی شک زندگی جنسی این زوج با مشکلاتی مواجه خواهد شد، چه بسا در تامین غرایز جنسی همسران، دو وضعیت موجود است یا برد – برد و یا باخت –باخت، به همین دلیل عدم تامین نیاز یکی از طرفین باعث می شود هر دو زوج  به یک میزان احساس باخت و شکست کنند. 

 

طلاق جنسی

طلاق جنسی مقدمه ای بر طلاق عاطفی است

 

تفاوت جنسیتی
نحوه ارضای غرایز جنسی در زن و مرد کاملا متفاوت است، معمولا مردان سریعتر از زنان تحریک می شوند و تحریک جنسی شان نیز دوام زیادی ندارد، در حالی که شدت تحریک جنسی زن بسیار بیشتر از مرد است. از سوی دیگر، تفاوتهایی در فرایند ارضای جنسی و عاطفی زن و مرد قابل مشاهده است، معمولا ارضای زنان از بیرون اتاق خواب و حتی از روزها قبل شروع می شود، در صورتی که ارضای جنسی مردان از داخل اتاق خواب و از روی تختخواب آغاز می شود و این نکته بسیار مهمی است که بسیاری از مردان نسبت به آن بی اطلاع هستند.

متاسفانه زنان و مردان همدیگر را با معیارهای خودشان می شناسند و می سنجند، شناخت درستی از نیازهای یکدیگر ندارند و حتی تکالیف شان را در مقابل یکدیگر نمی دانند و خوب تعریف نمی کنند، معمولا مرد سعی می کند همسر خود را در رفتار و نیاز مانند یک مرد تصور کند و یا مورد قضاوت قرار دهد و زن نیز تلاش می کند شوهرش را بر اساس معیارهای زنانه، مورد ارزیابی و توجه قرار دهد و این عامل، یکی از مهمترین دلایل اختلافات زناشویی، سردی و بی میلی های جنسی در زندگی زوجین و یا حتی خیانت است.
 
اختلالات جنسی درمان دارد
اختلالات جنسی یا صددرصد ریشه روان شناختی دارند یا با منشا ارگانیک و عضوی با درصدی از ریشه های روان شناختی قابل تشخیص هستند. نگاه جامع و توجه همزمان به جنبه های پزشکی و روان شناختی اختلالات جنسی، امری الزامی است. معمولا شروع اختلالات جنسی همراه با مشکلات روان شناختی است، اگرچه گاهی نیز آغاز بیماری با برخی از بیماریهای پزشکی توام است و به تدریج، استرس ها و عوامل رفتاری نیز به آن اضافه می شوند.

روند درمان در هرزوجی بنا بر شرایط ویژه آنها قابل تعریف است، مثلا در نوعی از اختلال رابطه جنسی که به عنوان ازدواج به وصال نرسیده شناخته می شود، زن و شوهر پس از گذشت ماهها و گاه حتی چند سال، نمی توانند رابطه جنسی کاملی را تجربه کنند، درمانگر باید با بررسی علت های بیولوژیکی و روان شناختی به تشخیص درست برسد تا بتواند درمان مناسبی که نتایج قطعی نیز به همراه دارد، به زوج پیشنهاد دهد، مثلا اگر حجب و حیای ساختگی مانع این عمل است، باید علت روان شناختی این مطلب را کشف نمود تا از طریق روشهایی، عمل جنسی قبیح پنداشته شده در ذهن بیمار را موجه و مناسب متصور ساخت.

به طور قطع می توان گفت اختلال جنسی تثبیت شده غیرقابل درمانی وجود ندارد، بلکه فقط روشهای درمانی افراد گوناگون، متفاوت است، نحوه درمان، بسته به سن مراجعه کننده، مدت زمان ازدواج، وضعیت پزشکی، عوامل ایجاد کننده اختلال و آخرین وضعیت رفتاری زندگی زناشویی متفاوت است.

نکته مهم دیگر در درمان اختلالات جنسی آن است که زن و مرد هرگز در مسند قضاوت از یکدیگر قرار نگیرند و همدیگر را مقصر و متهم بر این مشکل ندانند، زن و شوهر مبتلا به اختلالات جنسی باید هر دو، برای حل مشکل مشترکشان تلاش کنند و با همدلی، همراهی و تشویق همدیگر تا زمان حصول نتیجه قطعی دست از تلاش برندارند، چه بسا شادابی و یا افسردگی و ناراحتی یکی از طرفین بر دیگری تاثیر گذار است و موجب پیامدهای مثبت و منفی بیشتری می شود.
 
مشاوره جنسی پیش از ازدواج الزامی است
بسیاری از جوانان، بنابر تابوهای اجتماعی، خانوادگی و شخصی، در دوران آشنایی و یا در مشاوره های پیش از ازدواج، هرگز به بررسی این مساله نمی پردازند، معمولا انتخاب همسر با بسنده کردن به اطلاعات عام و مطرح در میان اطرافیان و بدون توجه به میل و نیازهای جنسی انجام می پذیرد، در حالی که ضرورت و اهمیت سنجش و ارزیابی این عامل، بسیار مهمتر از بررسی های دیگر است.

در مشاوره های ازدواج، توجه به هم تایی جنسی زن و شوهر امری الزامی است، کسب اطلاعات از فیزیولوژی بدن، تشخیص گرم بودن و سرد بودن جنسی، آگاهی از رویاهای جنسی فرد از بلوغ تا کنون، ارزیابی و بررسی تصورات و فانتزی های جنسی، شناخت و آگاهی از تبعات ازدواج  زوج های غیر همخوان جنسی با هم  و... مولفه های مهم قابل دریافت در جلسات مشاوره پیش از ازدواج  هستند که شناخت و سنجش آنها می تواند پیش بینی خوبی از آینده زندگی جنسی زوج در اختیارشان قرار دهد، بررسی مهمی که همیشه به دست فراموشی سپرده می شود.

 

منبع: salamatonline.ir

 



دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج

آشنایی های اینترنتی؛ خوب یا بد؟ ازدواج با فرزندان طلاق، آری یا نه؟ ازدواج در کدام شهر ارزانتر است؟ ازدواج، تکامل یا افول ؟ جذابیت یعنی زیبا بودن؟ شیوه ها و طرق مختلف باز شدن باب آشنایی