غافلگیر کردن همسرتان، میتواند زندگی مشترک تان را از یکنواختی دربیاورد
یک کارشناس ارشد روانشناسی بالینی گفت: ممکن است در زندگی مشترک خود دچار احساس یکنواختی شده باشید اما با روشهایی مانند مسافرتهای کوتاه آخر هفته و انجام فعالیتهای تازه میتوانید زندگیتان را پرشور کنید.
میناخانی در این زمینه افزود: بسیاری از زوجین بعد از مدتی به یک روند ثابت و یکنواختی در زندگی مشترک می رسند؛ روندی که در آن فعالیتهای روزانه، کاملا مشخص و ثابت است. هیچ فعالیت تازه ای در آن نیست و زندگی مشترک براساس یک الگوی مشخص از پیش تعیین شده مثل حضور در محل کار، بودن در کنار هم، دیدار خانواده ها، رسیدگی به فرزندان و ... در جریان است.
وی تاکید کرد: برای پرشور کردن زندگی مشترک باید، فعالیتهای تازهای را شروع کنید. سرگرمی و «تفریح» داشته باشید. برخلاف تصور رایج - که تفریح و بازی را نوعی وقت تلف کردن می دانند- روانشناسان معتقدند که «تفریح» یکی از نیازهای اساسی انسانهاست و در کنار نیازهایی مثل نیازهای فیزیولوژیک مانند نیاز به آب و غذا و نیازهایی مثل نیاز به «عزت نفس» و «تعلق خاطر» قرار می گیرد و یک زندگی مشترک موفق می سازد. بنابراین برنامههای تفریحی مثل کوهنوردی، خوردن شام در یک فضای شاداب، پیادهروی یا حتی انجام بازیهای مختلف در خانه یا بیرون از خانه داشته باشید.
مسافرت های کوتاه آخر هفته را فراموش نکنید
این روانشناس تصریح کرد: اغلب مردم وقتی از مسافرت حرف می زنند، تصور میکنند که مسافرت باید چند روزه یا هفتهای همراه با اسکان درهتل یا مسافرخانه و خرید سوغاتی باشد، ولی سفر میتواند با کمترین هزینه ها باشد اینها نکات زندگی مشترک موفق است. یک سفر کوتاه یک یا دو روزه در آخر هفته، با غذاهای ساده خانگی و اسکان در محلهایی با کمترین هزینه ممکن. اگر اهل اینترنت باشید، می توانید در سایتهایی که امکان مهمانی در شهرهای دیگر را می دهند، عضو شوید و به یک مهمانی یکی دو روزه رایگان بروید.
همسرتان را «سورپرایز» کنید
وی در ادامه گفت: انگار کلمه «سورپرایز» همیشه با تولدها عجین شده است ولی غافلگیر کردن همسرتان، میتواند زندگی مشترک تان را از یکنواختی دربیاورد و نیز به عاطفهتان شور تازهای بدهد.می توانید با کارهای ساده همسرتان را غافلگیر کنید. مثل یک هدیه کوچک، یک شام مفصل، یک شاخه گل بیمناسبت، تعیین یک روز برای رسیدگی تمام وقت به علایق همسرتان.
از همسرتان قدردانی کنید
میناخانی افزود: مطالعات نشان میدهد که قدردانی و تشکر کردن از رفتارها و اعمال پسندیده افراد، بهبود عمیق عاطفی را دربر دارد. در ابراز محبت خسیس نباشید. از همسرتان صادقانه تعریف کنید این یکی از اصول زندگی مشترک موفق است. این احساس خوب را با همدیگر به اشتراک بگذارید. قدردانی، حس خوبی برای افراد هدیه می آورد و البته رنگ تازهای هم به روابط تان می دهد.
برای پرشور کردن زندگی مشترک باید، فعالیتهای تازهای را شروع کنید
زمانی را برای بودن در کنار دوستان شخصی تان اختصاص دهید
وی در ادامه گفت: بسیاری از زوجین، بعد از ازدواج ارتباطهای دوستانه خود را کاملا قطع می کنند. این در ابتدای رابطه عاطفی، اتفاق رایجی است. طرفین بیشتر زمان خود را با هم می گذرانند و عاطفه مورد نیاز را از همدیگر دریافت میکنند ولی بعد از مدتی، نیاز به ارتباط با دوستان در طرفین احساس می شود. بنابراین زمانهایی را برای ارتباط با دوستانتان، در نظر بگیرید و به زمانهای شخصی همدیگر احترام بگذارید.
«پنج» سال بعدتان را پیش بینی کنید
این روانشناس تاکید کرد: گاهی وقتها پیش بینی آینده و نگاه به گذشته میتواند مسیر جالبی در زندگی شما باز کند. خودتان را در پنج سال آینده تصور کنید چه کاره هستید؟ چه دغدغه هایی دارید؟ مشکلات آن روزهای تان چیست؟ وقتی پنج سال آینده به روزهایی که گذشت فکر کنید، چه اشتباه هایی در زندگی داشته اید؟ میتوانید اشتباه هایی که قرار است در پنج سال آینده، به خاطر انجام آن افسوس بخورید، از همین حالا انجام ندهید این کار باعث ایجاد هیجان در زندگی مشترک است. به این فکر کنید که چطور می توانید بدون ایجاد چنین پشیمانی زندگی کنید.
به زندگی تان موج بیندازید
وی در ادامه گفت: اگر از شما بپرسند هدف از زندگیتان چیست و برای چه زندگی کرده اید، چه جوابی میدهید؟ اگر از آن دسته آدمهایی هستید که احساس میکنید زندگی بیهوده ای داشتهاید و هیچ تغییری در روند زندگی ایجاد نکردهاید. شروع کنید که به زندگی مشترک خود موج ببیندازید. یعنی کارهایی بکنید که وقتی چند سال بعد به زندگیتان فکر کنید، از اینکه زندگیتان را معنادار کرده اید، خوشحال شوید. یک پروژه شخصی یا مشترک با همسرتان شروع کنید، مثل انجام یک کار طولانی مدت که همیشه دوست داشته اید، مثل یاد گرفتن یک زبان دیگر، مثل ایجاد کمپین حمایت از کودکان کار یا یک پروژه کاری که برایتان معنادار است.
زندگی تان را مصرف کنید
میناخانی در پایان گفتوگویش اظهارکرد: شما یک شیشه عطر را تا آخرین قطره اش مصرف می کنید چون ارزشمند است. زندگی مشترک خیلی ارزشمندتر است. تلاش کنید زندگیتان را تا جای ممکن مصرف کنید. هیچ فرصتی از زندگی را برای «زندگی کردن» از دست ندهید. لحظه لحظه زندگی را لمس کنید. تمام استعدادهایی را که دارید، مصرف کنید و نگذارید استعدادها، توانایی و پتانسیل تان هدر برود.
منبع:ایسنا
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
7 تجربه واقعی از برگزاری عروسی بعد از خیانت چگونه به همسرم اعتماد کنم؟ ترسها و انتظارات رایج در ازدواج تفاوت زندگی مشترک,بادوستی های عاشقانه شش قانون برای شوهر شایسته!؟ عشق دوم نباشید
روزهای ابتدایی زندگیشان بخوبی و خوشی سپری میشد و کمتر اختلافی بین آنها به چشم میآمد. هنوز چند سالی بیشتر از زندگی مشترکشان نگذشته بود که به خاطر هر مسئله کوچکی با هم جر و بحث میکردند و گاهی هم روزها و حتی ماهها با یکدیگر حرف نمیزدند. این زن و شوهر اختلافاتشان به جایی میرسد که دیگر هیچ توجهی به هم ندارند و اصلاً بود و نبود همسرشان برای آنها فرقی ندارد.
طلاق عاطفی
طلاق از بعد قانونی به معنای جدا شدن همسران از یکدیگر است؛ شرایطی که زوجها به زندگی مشترکشان خاتمه میدهند و دوباره وارد دنیای تجرد میشوند اما طلاق عاطفی شرایطی است که زوجها از نظر فیزیکی در کنار همدیگر زندگی می کنند، اما هیچ احساس، محبت و عاطفهای بین آنها حکمفرما نیست، و به دلایل مختلف ترجیح میدهند به صورت قانونی از یکدیگر طلاق نگیرند.
این دلایل هم می تواند نوع های مختلفی داشته باشد. دل نکندن از فرزند، ترس از آبرو، وابستگی مالی به همسر یا واهمه از واکنش های خانواده و اجتماع از دلایلی است که برخی زوج ها ترجیح می دهند از همدیگر طلاق قانونی نگیرند و به اجبار با یکدیگر زیر یک سقف زندگی کنند.
طلاق عاطفی حادثه ای فوری و آنی نیست که در یک روز یا چند هفته اتفاق بیفتد، بلکه معمولا طلاق های عاطفی محصول فرآیندهای طولانی مدت هستند؛ فرآیندی که در آن زوج ها بتدریج زمان از یکدیگر فاصله می گیرند، حرف های یکدیگر را نمی فهمند و مهر و اعتماد بین آنها رفته رفته کمرنگ می شود.
علائم بحران در رابطه زن و شوهرعبارتند از:
رنگ باختن عشق و محبت
اولین چیزی که در طلاق عاطفی میان زن و شوهر از بین می رود، جاذبه و اعتماد آنها نسبت به هم است. وقتی یکی از زوجین مملو از نیازهای برآورده نشده در زندگی مشترک باشد، احساس غمگینی و ناامیدی در او شکل می گیرد. طلاق عاطفی را حتی طلاق پنهان نیز می نامند چرا که همسران در محیط های اجتماعی ممکن است خوب و صمیمی به نظر برسند، اما در تنهایی قادر به تحمل یکدیگر نباشند. این سرد شدن ها ممکن است در آغاز یک طرفه باشد، اما اندکی که بگذرد دو طرفه می شود. به مرور زمان زوجین دیگر نه نگران هم می شوند و نه نسبت به یکدیگر عاطفه مثبتی بروز می دهند. زندگی زیر یک سقف در حالی که در واقع هیچ ارتباط رضایت بخشی بین آن ها وجود ندارد، تحمل مشکلات را دشوار و ادامه زندگی را دشوار تر می سازد.این روند ممکن است حتی سال ها به طول بینجامد و در نهایت به طلاق قانونی منتهی شود.
مصاحبت
در ابتدای زندگی، زن و شوهر برخی اوقات با هم شوخی و تفریح می کنند و از مصاحبت یکدیگر لذت می برند و سعی می کنند رضایت یکدیگر را جلب کنند. وقتی تبادل نظرها و گفتگو ها کم می شود یا از بین می رود نشانه آن است که روابط آن ها رو به سردی است.
تمرکز روی اختلافات و نقاط ضعف همسر
همسرانی که روابط صمیمانه دارند به صفات خوب و جنبه های مثبت شخصیت یکدیگر توجه دارند و در موقع مناسب آن را ستایش می کنند. اما اگر در گفتگوها و مشاجرات نقاط ضعف یکدیگر را مطرح و به انتقاد یا سرزنش بپردازند نشانه آن است که روابط آن ها خوب نیست و زندگی زناشویی آن ها در معرض خطر قرار دارد.
تجدید خاطرات
بحث و گفتگو درباره خاطراتِ مربوط به گذشته و اینکه زن و شوهر چگونه با کمک هم مشکلاتی را پشت سر گذاشته اند و توجه به عکس ها و یادگارها نشانه علاقه به زندگی مشترک است. چنان چه این تمایلات از بین برود و گذشته ها مورد بی اعتنایی قرار گیرد می تواند نشان دهنده عدم علاقه و صمیمیت آن ها باشد.
سرگرمی های مشترک
با وجود آن که زن و شوهر شخصیت های جداگانه ای هستند و هر یک علایق خاصی دارند، با این حال برای آن که به هم نزدیک تر باشند احتیاج به آن دارند که سرگرمی ها یا تفریحات مشترکی داشته باشند ساعاتی را در کنار هم به آن مشغول باشند. چون شرایط تغییر می کند می توان این سرگرمی ها را تغییر داد و دوستان و آشنایان تازه ای پیدا کرد. اگر این مسئله مورد توجه آن ها نباشد، نشانه ای از فاصله افتادن بین آن ها است.
رابطه نزدیک
زندگی مشترک ایجاب می کند که زن و شوهر در کنار هم بوده و به خواسته های هم توجه لازم را داشته باشند. اگر شوهر خیلی دیر به خانه بیاید یا در خانه خود را مشغول کند و به همسر خود کم توجه داشته باشد، یا زن به آراستگی خود و فراهم کردن وسایل آسایش شوهر بی اعتنا باشد، روابط آن ها را نمی توان مطلوب دانست.
راهکارهایی برای جلوگیری از طلاق عاطفی
درباره مشکلات و ناراحتی ها به گفتگو بپردازید
بسیاری از زن و شوهرها متوجه هستند که با همسر خود رابطه خوبی ندارند ولی از اینکه درباره اختلاف خود به صحبت و گفتگو بپردازند واهمه داشته و از آن خودداری می کنند. در حالی که با تبادل نظر می توان برخی از سوء تفاهمات را برطرف کرد.
این نکته قابل توجه است که چگونگی مطرح کردن مسائل اهمیت زیادی دارد. اگر بیان گله و انتقاد به نحوی توهین آمیز باشد یا با خشونت باشد نه تنها در بهبود روابط اثری نخواهد داشت بلکه آن را بدتر خواهد کرد.
مثلا می توان سوال کرد که چه گله ای دارد؟ و چگونه می توانم اشتباه را برطرف کنم؟ ممکن است پیشنهاد او قابل قبول نباشد ولی این پرسش راه سازش و بهبود روابط را هموار می سازد.
هم صحبت خوبی باشید
شنونده خوب بودن و توجه به گفته های همسر اهمیت دارد. شناخت کامل زن و شوهر از یکدیگر در حسن روابط آن ها اثر دارد و این شناخت به وسیله صحبت و گفتگو بدست می آید.
تفریح و سرگرمی را لازم بدانید
برخی از زن و شوهرها مشکلات و گرفتاری های زندگی را مانع از آن می دانند که تفریح و سرگرمی مشترک داشته باشند. در حالی که چنانچه با تفریح یا ورزشِ مناسب ساعاتی را در کنار هم به خوشی بگذرانند در روحیه آنان تاثیر زیادی دارد.
جملات محبت آمیز را فراموش نکنید
همه افراد به محبت احتیاج دارند. زن یا شوهر از همسر خود بیش از آنچه از دیگران انتظار داشته باشند، خواهان محبت هستند. از انتقاد و مقایسه های بی مورد او با دیگران خودداری کنید و از رنجاندن او بپرهیزید.
منابع: ایران مطلب/جام جم سرا/خراسان
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
تفاوت زندگی مشترک,بادوستی های عاشقانه چرا مردها زن ها را دوست دارند ؟ 10 رابطه که سر انجامی نخواهد داشت آیا طبیعت مرد چند همسرى است؟ اول بخونید بعد ازدواج کنید برای دخترخانمها قبل ازبرقراری ارتباط
هرکدام از ما وقتی وارد زندگی مشترک میشویم، انتظاراتمان براساس زندگی خانوادگی مان، آنچه در رسانهها دیدهایم و آنچه در روابط قبلی خود تجربه کردهایم، شکل میگیرد. داشتن انتظارات غیرواقع بینانه باعث میشود رابطه رضایتبخش نبوده و در آخر شکست بخورد.
انتظار از همسر
نکاتی که در زیر آوردهایم کمکتان میکند بین انتظارات سالم و مشکلساز تمایز قائل شوید.
** به تغییرها احترام بگذارید. چیزی که شما در ماههای اول از یک رابطه میخواهید با چیزی که بعد از گذشت زمانی طولانیتر میخواهید، ممکن است متفاوت باشد. باید پیش بینی کنید که هم شما و هم طرفتان به مرور زمان تغییر میکنید. احساس عشق و علاقه هم به مرور زمان تغییر میکند. احترام و ارزش گذاشتن بر این تغییرات، فرایندی سالم است.
** تفاوتها را بپذیرید. اینکه بپذیرید بعضی چیزها درمورد طرفتان هست که هر چقدر هم که تلاش کنید حتی به مرور زمان هم تغییر نخواهد کرد، بسیار سالم اما دشوار است. متاسفانه، همیشه این انتظار وجود دارد که طرفمان طوری که ما میخواهیم تغییر خواهد کرد. ممکن هم هست که این انتظار غیرواقع بینانه را داشته باشیم که طرفمان هیچوقت تغییر نخواهد کرد.
** نیازها و خواستههایتان را مطرح کنید. هرچند تصور اینکه طرفتان همه خواستهها و نیازهای شما را میداند خیلی ساده است اما معمولاً اینطور نیست و میتواند منجر به استرس و فشار زیاد در رابطه شود. یک رویکرد بهتر و سالمتر این است که نیازها و خواستههایمان را به طور مستقیم به طرفمان مطرح کنیم.
**به حقوق طرفمقابل احترام بگذارید. در روابط سالم، هر طرف حق دارد که احساسات، دوستان، فعالیتها و نظرات خود را داشته باشد. غیرمنطقی است که انتظار داشته باشید او هم اولویتها، اهداف و علایق شما را داشته باشد.
** برای جنگ عادلانه آماده باشید. زوجهایی که به کشمکش بعنوان تهدیدی برای رابطهشان نگاه میکنند که به هر ترتیبی باید از آن اجتناب کنند. زوجهای سالم با هم میجنگند اما جنگ عادلانه. مسئولیت سهم خودتان را در مشکل بپذیرید، وقتی اشتباه میکنید قبول کنید و به دنبال مصالحه باشید.
**رابطهتان را تعمیر کنید. اکثر ما میدانیم که برای اینکه یک وسیله نقلیه را در جهتی دلخواه به حرکت واداریم نه تنها به سوخت مداوم نیاز دارد بلکه تعمیرات و اصلاحات منظم هم لازم دارد. درمورد روابط هم همین طور است. بااینکه ممکن است برای شروع رابطه خیلی تلاش کنیم، انتظار اینکه بدون تلاش یا تعمیر و اصلاح مداوم به مسیر خود ادامه دهد باعث میشود رابطه به تصادف ختم شود! بااینکه هدیه دادن خیلی مهم است اما معمولاً کارهای کوچک و غیرمادی که دو طرف برای هم میکنند موجب می شود که رابطه را راضیکننده نگه دارد.
سعی کنید به مسائل از دید همدیگر نگاه کنید. این به آن معنی نیست که همیشه باید با هم موافق باشید، بلکه هر دوی شما باید تفاوتها، دیدگاهها و نیازهای متفاوت هم را درک کنید
فشارهای بیرونی بر رابطه
- تفاوت در ریشهها: حتی آنهایی که از یک فرهنگ، مذهب یا وضعیت اقتصادی مشابه هستند خیلی خوب است که درمورد انتظارات خود از یک همسر خوب با هم صحبت کنند. آنچه که برای شما مشخص و نرمال به نظر میرسد ممکن است باعث تعحب طرفتان شود یا برعکس. اگر از ریشههای مختلف هستید، بدانید که لازم است زمان و انرژی بیشتری را برای ساختن رابطهتان صرف کنید. برای فهمیدن فرهنگ یا مذهب طرفتان وقت بگذارید.
- زمان باهم و بیهم بودن: اینکه چه مدت زمانی را با هم و یا دور از هم سپری کنید یکی از مهمترین دغدغههای روابط است. اگر زمانی که طرفتان دور از شما میگذراند را به شکل «آنقدر که او برایتان مهم است او به شما اهمیت نمیدهد» نگاه کنید، ممکن است قضاوت زودهنگام کنید. با طرفتان درمورد اینکه زمان دور از شما برای او چه مفهومی دارد حرف بزنید و درمورد نیازهایتان از رابطه در زمانهای با هم بودن برای او حرف بزنید. خواستن آنچه میخواهید، بدون در نظر گرفتن نیازهای طرفتان، معمولاً باعث دور کردن او میشود.
- خانواده طرفمقابل: کنار آمدن با خانواده طرفمقابل برای بعضیها کار سختی است. بد نیست که کمی به نیت خوب والدین فکر کنید. والدین ممکن است توصیهها و نصیحتهای خوبی با نیت خالص درمورد رابطه شما داشته باشند. خیلی مهم است که هر دوی شما باهم درمورد اینکه چطور با ارزشها و حمایتهای متفاوت خانوادههایتان کنار بیایید با هم حرف بزنید.
- دوستان: خیلیها هستند که تصور میکنند باید همه دوستانشان را دور بیندازند مگر اینکه طرفشان هم به اندازه خودشان آنها را دوست داشته باشد. کنار گذاشتن دوستان برای شما و رابطهتان سالم نیست مگر در مواردی که با دوستانتان در فعالیتهایی شرکت میکنید که برای خودتان و رابطهتان مخرب باشد. ضمن اینکه باید به خاطر داشته باشید که ممکن است طرفتان به اندازه شما از حضور دوستانتان لذت نبرد. باید درمورد اینکه با کدامیک از دوستانتان به اتفاق وقت بگذرانید با هم حرف بزنید.
وقتی در انتظارات، نیازها یا نظراتتان، اختلاف مهم و اساسی وجود دارد، سعی کنید با صداقت و جدیت برای آن تلاش کنید. بهتر است زودتر از متخصص کمک بگیرید تا اینکه آنقدر صبر کنید که وضعیت بحرانی شود
قدم اصلی برای حفظ یک رابطه خوب
1) از چیزهایی که شما و طرفتان برای خودتان و برای رابطهتان میخواهید آگاه باشید.
2) نیازهایتان را به همدیگر بگویید.
3) بفهمید که طرفتان قادر به برآوردن همه نیازهای شما نیست. بعضی از این نیازها باید در خارج از رابطه برآورده شوند.
4) برای حرف زدن و بحث کردن درمورد چیزهایی که از هم میخواهید علاقه نشان دهید.
5) نخواهید که طرفتان برای برآوردن همه نیازهای شما تغییر کند. برای قبول کردن تفاوتهای بین زوج ایده آل هرکدامتان و فرد واقعی که با او ارتباط دارید تلاش کنید.
6) سعی کنی به مسائل از دید همدیگر نگاه کنید. این به آن معنی نیست که همیشه باید با هم موافق باشید، بلکه هر دوی شما باید تفاوتها، دیدگاهها و نیازهای متفاوت هم را درک کنید.
7) وقتی در انتظارات، نیازها یا نظراتتان، اختلاف مهم و اساسی وجود دارد، سعی کنید با صداقت و جدیت برای آن تلاش کنید. بهتر است زودتر از متخصص کمک بگیرید تا اینکه آنقدر صبر کنید که وضعیت بحرانی شود.
منبع: کتاب مهارت های اساسی زندگی سالم. نوشته خسرو امیرحسینی.
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
7 تجربه واقعی از برگزاری عروسی اگر گرفتار عشق شدی... با ازدواج اجباری چه کنیم؟ بعد از خیانت چگونه به همسرم اعتماد کنم؟ ترسها و انتظارات رایج در ازدواج تفاوت زندگی مشترک,بادوستی های عاشقانه
قدیمیها از این اصطلاح زیاد استفاده میکنند: «ازدواج هندوانه دربسته است.» منظورشان این است که تا وارد آن نشدهاید نمیتوانید بفهمید چه در انتظارتان است. این حرف با توجه به رسوم گذشته که دختر و پسر بدون اینکه همدیگر را بشناسند با هم ازدواج میکردند منطقی به نظر میرسد اما الان سالهاست که دیگر ازدواج بدون شناخت رسم نیست. راههایی هست که میتوان در دوره آشنایی شناخت بیشتری را از طرف مقابل به دست آورد و با آگاهی کامل وارد زندگی مشترک شد. اینها مهمترین موضوعاتی است که میتوانید با طرف مقابل درباره آنها حرف بزنید و با حرف زدن درباره آنها شناختتان را تکمیل کنید. با مطرح کردن این موضوعات هندوانهتان را به شرط چاقو بخرید!
با هم اهداف مشترک دارید؟
ازدواج یعنی پیوستن دو زندگی به یکدیگر. بعد از ازواج رفتوآمدهای خانوادگی، روابط دوستی و از همه مهمتر اهداف آینده شما دو نفر به همدیگر میپیوندد. در این حالت باید هدف 2 فرد در یک راستا قرار داشته باشد. منظور این نیست که شما 2 نفر شغل مشترک داشته باشید اما باید به این توجه کنید که هدفهایتان مانع یکدیگر نباشد. برای مثال اگر یکی از دو نفر میخواهد تحصیلاتش را در یک شهرستان تکمیل کند، نفر مقابل نباید شغل غیرقابل انتقالی در تهران داشته باشد. قبل از ازدواج رویاهای خود را با هم درمیان بگذارید و درباره برآورده کردن آنها بحث کنید. همسر شما بهترین فرد برای کمک به برآورده شدن آرزوهای شماست.
آیا به هم اعتماد دارید؟
از همسر آینده خود دروغ شنیدهاید؟ آیا او همان شخصی است که در 6 ماه گذشته میشناختید؟ او سنش را به شما دروغ نگفته بود؟ درباره وضع مالی خانوادهاش چطور؟ درباره ماشینش، کارش و... هرکدام از این دروغها بخشی از اعتماد شما را از بین میبرد. کافی است یک مشکل کوچک پیش بیاید تا باز دروغها یادتان بیاید و زندگیتان را تلخ کند.
به بچه فکر کنید
خیلی کلیشهای است؟ درست است. بچه یک موضوع خیلی کلیشهای و در عین حال بسیار مهم است. بخش زیادی از فلسفه ازدواج به بچهدار شدن برمیگردد و لازم است شما 2 نفر درباره داشتن فرزند با هم توافق داشته باشید. ممکن است همسرتان سالها آرزوی داشتن 4 فرزند را داشته باشد در حالی که شما به داشتن یک فرزند متمایل باشید. یادتان باشد اگر فکر کنید در حال حاضر ازدواج میکنید و بعد از آن درباره فرزند داشتن تصمیم خواهید گرفت، سخت در اشتباهید. این موضوع شوخیبردار نیست. یک موضوع خصوصیتر درباره داشتن بچه که لازم است درباره آن فکر کنید این است که آیا واقعا دوست دارید فرزندتان را با فردی که قصد ازدواج با او دارید به عنوان همسرتان شریک شوید؟ آیا نامزد شما به نظرتان میتواند پدر یا مادر خوبی باشد؟ و از همه مهمتر آیا دوست دارید او مادر یا پدر فرزندتان باشد؟ به این سؤال در تنهایی فکر کنید و سعی کنید زندگی آینده خود را همراه با فرزند یا فرزندانتان مجسم کنید. پاسخ به این سؤال میتواند تا حد زیادی به شما در انتخابتان کمک کند.
آیا قوانین زندگی مشترک را میدانید؟
زندگی مشترک برای خودش قواعدی دارد. شما نمیتوانید آنطور که زمان مجردی بودید در زندگی مشترک هم باشید. افراد در دوره نامزدی فقط چند بار در هفته یکدیگر را میبینند و شکل روابطشان با وقتی با همسرشان زیر یک سقف میروند، فرق دارد. در این مورد هم به خودتان فکر کنید و هم به همسر آیندهتان. ببینید توانایی از خودگذشتگی را دارید؟ آیا حاضرید بخشی از وقت، تفریحات وروابط دوستانهتان را فدای زندگی مشترک کنید یا نه. درباره همسرتان هم فکر کنید. درباره ارتباط او با خانوادهاش سوال کنید و تا جایی که میتوانید رفتارش را با اعضای خانوادهاش بررسی کنید. به احتمال زیاد بعد از گذشت چند سال روابط او با شما به آن سمت میل میکند. به این فکر کنید که آیا روابط و مسئولیتپذیری او را در قبال خانوادهاش میپسندید یا نه. در عین حال به این فکر کنید که آیا آمادگی وفاداری را دارید؟ شما قرار است درباره بقیه عمرتان تصمیم بگیرید. بنابر این لازم است درست درباره همان بازه زمانی فکر کنید.
درباره کار با هم توافق دارید؟
خیلی از مردها دوست ندارند همسرشان کار کند. خیلی از زنها از بعضی شغلها خوششان نمیآید. به احتمال زیاد شغل همسر آینده شما مشخص است. درباره آن با هم حرف بزنید. اگر آن را میپسندید که چه بهتر! اما اگر آن را دوست ندارید، لازم است درباره آن به توافق برسید. موکول کردن تصمیمگیری درباره کار به صلاح شما نیست. دو طرف باید وقت آزاد خود را به طور کامل مشخص کنند تا بعدها درگیری و مشکل پیش نیاید. شاید شما روزهای تعطیل عادت داشته باشید به استخر بروید اما همسرتان سر زدن به خانوادهاش را در این روزها ترجیح دهد. در عین حال باید به این فکر کنید که آیا وقت گذراندن با او را دوست دارید یا نه؟ از تفریح کردن با او لذت میبرید؟ دوستانش را میپسندید؟ حاضرید او را برای یک مدت طولانی تحمل کنید؟
چیز دیگری که لازم است درباره آن به توافق برسید موضوع کارهای خانه است. امروزه که هم زنها کار میکنند و هم مردها، منصفانهتر این است که هر 2 در کارهای خانه شریک باشند. بهتر است قبل از ازدواج این موضوع را مشخص کنید تا از دلخوریهای بعدی جلوگیری شود.
درباره مسائل مالی به توافق برسید
از مشخصههای ازدواج اشتراک در مسائل مالی است. شما بعد از ازدواج یک خانواده خواهید بود. برای شبیهسازی میتوانید به خانواده خودتان فکر کنید. شما و پدرتان چه حالتی در مورد پول دارید؟ درباره همسرتان هم کم و بیش اینگونه خواهید بود. بعضی از زوجین کمتر در مسائل مالی شریک میشوند و هر کدام حقوق و حسابهای جداگانه دارند و بعضی بیشتر با هم مشترک میشوند. شما باید سبک خودتان را انتخاب کنید ولی در هر 2 صورت شما با هم شریک خواهید بود. باید به این موضوع فکر کنید که آیا میتوانید در مورد پول راحت با هم صحبت کنید یا نه. آیا حاضرید صادقانه میزان درآمد ماهانهتان را با همسر آیندهتان درمیان بگذارید و آیا این از خود گذشتگی را دارید که اگر لازم شد درآمدتان را برای زندگی مشترک هزینه کنید؟ در دوره آشنایی و دوره پیش از ازدواج معمولا بر سر خرید لوازم مورد نیاز زندگی ممکن است به مشکل بربخورید. ببینید آیا میتوانید این مشکلات را به آسانی حل کنید؟ اگر به هیچ وجه نمیتوانید با سلیقه مالی طرف مقابل هماهنگ شوید، لازم است پیش از ازدواج با یک مشاور مشورت کنید.
خلق و خوی او را میدانید؟
آیا تا کنون همسرتان را در موقعیتهای سخت دیدهاید؟ موقع عصبانیت، غم، دعوا یا دلخوری. خیلی از افراد در موقعیتهای بحرانی شخصیت دیگری از خود بروز میدهند. اگر به اندازه کافی در دوره نامزدی با هم معاشرت کردهاید حتما به این موقعیتها برخورد کردهاید. رفتار طرف مقابل در بحران تعینکننده است. شما نمیتوانید تضمین کنید همیشه در زندگی شرایط خوب و خوش باشد و هیچگاه با هم به مشکل برنخورید.
یکدیگر را خوب میشناسید؟
هیچ آدمی کامل نیست. شما باید تمام جوانب منفی همسرتان را بدانید و با توجه به آنها درباره او قضاوت کنید. دقت کنید وجه منفی همسر آینده شما نباید نقطه ضعف خودتان باشد. فرض کنید همسر آیندهتان در جمع خجالتی است اما شما به افراد معاشرتی علاقه دارید. اگر مایل هستید اخلاقی را در همسرتان عوض کنید باید او را در جریان بگذارید. جمله رایج «بعدا درست میشود» بدترین جملهای است که میتوانید پیش از ازدواج به آن فکر کنید.
منبع:مجله زندگی ایده ال
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
پاسخ شمابه سؤالات نامزدتان چگونه است؟ آنچه قبل از ازدواج باید بدانید آیا طبیعت مرد چند همسرى است؟ اول بخونید بعد ازدواج کنید اگر به دنبال شریک ازدواج هستید برای ازدواج هدف داشته باشید
غریزه مادری به زنان کمک میکند تا تغییرات کوچک را خیلی سریع درک کنند همانطور که این تغییرات را درکودکشان شهود میکنند. بیشتر زنان همین درک و شهود را نسبت به همسرانشان دارند و اگر چیزی در این رابطه تغییر کند آن را به راحتی متوجه میشوند.
در بیشتر موارد آنها نمیدانند باید چه واکنشی دربرابر این تغییرات داشته باشند و چگونه رفتار کنند و آنقدر از این تغییرات شوکه میشوند که نمیتوانند ریشه و علت این تغییرات را بفهمند و با یادآوری خوبیها، از خودگذشتگیها و وفاداریهایشان به خود دلداری میدهند و مدام این جمله را تکرار میکنند «حق من نیست که زندگیم اینجوری بشه» و درنهایت به این نتیجه میرسند که «مردا سروته یه کرباسن و نمیشه ازشون بیشتر از این انتظار داشت»...
اگر شما هم احساس میکنید رفتار همسرتان مثل همیشه نیست، عادتهایش عوض شدهاند، احساساتش نسبت به شما تغییر کرده است او را شاد نمیبینید و اعتمادتان را از دست دادهاید به جای نگرانی و ترس از دست دادن رابطه، تلاش کنید تا درک درستی از این وضعیت پیدا کنید و اوضاعتان را سروسامان بدهید.
تلاش شما این نیست که با همسرتان دعوا و درگیری راه بیندازید، پیشاپیش از خودتان و عملکردتان دفاع کنید، ضعفهایتان را بپوشانید، به دنبال متهم باشید و با تندروی و بدرفتاری از حقوق خودتان دفاع کنید.
زمانی که این تغییرات را در زندگی احساس کردید پیش از هر واکنشی لازم است کمی تامل کنید و از خودتان صادقانه بپرسید «چه چیزی باعث شد رفتار همسرم عوض بشه؟ چرا اون دیگه درکنار من شاد نیست؟».
کمی به عملکردتان دقت کنید و ببینید چرا او مثل قبل در این رابطه خوشحال نیست؟ چرا برای زندگی تلاش نمیکند و شما در اولویت زندگی اش نیستید. این پرسشها به شما کمک میکند وضعیت خودتان را ارزیابی کنید و علت تغییرات عاطفی همسرتان آشنا شوید:
آیا شور و هیجان مرده است؟
چقدر تلاش میکنید تا رابطه زناشویی تان را شاداب و پرهیجان نگه دارید؟ آیا هنوز همسرتان را قابل کشف و شناخت میدانید و یا فکر میکنید زندگی مشترک در درازمدت شما را تبدیل به دو همخانه کرده است؟ متاسفانه نباید انتظار داشته باشید شوهرتان این هیجان را به تنهایی ایجاد کند.
بسیاری از مردان نمیدانند چطور باید یک رابطه را بانشاط و پرشور نگه داشت اما توقع دارند همسرشان این شادابی را در زندگی حفظ کند. همیشه قدمهای اساسی را شما باید برای اینکار بردارید. همسرتان متوجه تلاش شما میشود و ارزش آن را درک خواهد کرد و پابه پای شما پیش خواهد آمد، اما توقع دارد نقش فعال را شما داشته باشید.
راههای زیادی برای اینکه رابطه تان را در اوج نگه دارید وجود دارد، شما میتوانید:
غافلگیرش کنید: یکی از کارهایی که برای بسیاری از مردان امروزی جالب است این است که گاهی با چیزهای ساده غافلگیر شوند. آنها کار بسیار فوق العادهای انتظار ندارند اما میخواهند تحرک و نشاط را احساس کنند. هرازچندگاهی او را با چیزهایی که دوست دارد یا انتظارش را نمیکشد غافلگیر کنید.
فراموش نکنید که مردها دوست دارند پز تواناییها و برتریهای همسرشان را بدهند. پس سعی کنید مهارتهایتان را بیشتر کنید، اهل مطالعه باشید، فعال و باانرژی باشید. اگر شما چنین شخصیتی دارید اما همین مسئله او را آزار میدهد دیگر نگران خودتان نباشید چون این مشکل فکری شوهرتان است نه شما!
به خودتان اهمیت بدهید: همین که شما اعتمادبه نفس داشته باشید برای همسرتان بسیار هیجان انگیز است. یک شوهر متعادل و کسی که مشکلات روحی و فکری و عقاید خاصی نداشته باشد از اینکه شما را قدرتمند ببیند لذت میبرد.
اینکه شما به تواناییها، استعدادها و زیبایی ظاهریتان توجه کنید و آنها را دست کم نگیرید به همسرتان روحیه و انگیزه میدهد. او در کنار شما شاد خواهد بود و نقطه ضعفهایتان را قابل قبول خواهد دانست اگر خودتان چنین طرز تفکری داشته باشید.
فراموش نکنید که مردها دوست دارند پز تواناییها و برتریهای همسرشان را بدهند. پس سعی کنید مهارتهایتان را بیشتر کنید، اهل مطالعه باشید، فعال و باانرژی باشید. اگر شما چنین شخصیتی دارید اما همین مسئله او را آزار میدهد دیگر نگران خودتان نباشید چون این مشکل فکری شوهرتان است نه شما!
بی توجه نباشید: نکات بسیار کوچک و ظریفی هستند که شما با توجه به آنها میتوانید حضور همسرتان را جدی بگیرید و او را متوجه عشق و علاقه خودتان بکنید. تصور کنید یک نفر هر روز صبح با نشاط و لبخند به شما صبح بخیر بگوید، صبحانه گرم آماده کند، برنامه کاریتان را بپرسد و شما را برای شروع یک روز خوب آماده کند، چه تاثیری در شما میگذارد؟
نمی توانید در خوشایندی این نوع رفتار شک کنید و تاثیر مثبت آن را انکار کنید پس اگر همسرتان واقعا خواهان این است که شما اینگونه رفتار کنید منتظر چیز دیگری نمانید. البته چنین رفتارهایی متقابل است و همسرتان نیز باید به همین نکات ساده توجه کند. اما بالاخره یک نفر باید شروع کننده باشد و چه بهتر که آن شروع کننده شما باشید.
از داستانهای تکراری خسته نشوید: حتما همسرتان بارها و بارها یک ماجرا را برای شما با آب و تاب تعریف کرده است. خیلی خسته کننده به نظر میآید که او هربار ماجراهای خاصی را برایتان تعریف کند؟ چه اشکالی دارد؟ همین عادت را بهانهای برای گفتگو بدانید و سعی کنید طوری به حرفهایش گوش بدهید که انگار هیچ وقت آنها را نشنیدهاید.
مشخص نیست که چرا مردها چنین عادتی دارند اما چرا به آن احترام نگذارید و طوری رفتار کنید که او از هم صحبتی با شما ناامید نشود؟ روشتان را تغییر بدهید. سعی کنید هربار به داستانهایش گوش کنید، به لطیفههای تکراریش بلندتر بخندید و طوری نگاهش کنید و مشتاق باشید که انگار هرگز آن را نشنیده اید. جالب است نه؟
فوتبالی شوید: شاید به نظرتان عجیب باشد که همسرتان بخاطر اینکه او را در علایق شخصیش همراهی نمیکنید از شما دلسرد و مایوس شود. چه فکر کرده اید؟ او به همین سادگی راهش را از شما جدا میکند. او فوتبال دوست دارد؟ عاشق بازیهای رایانهای است؟
عاشق روزنامه و وب گردی است؟ دوست دارد هرشب فیلم ببیند؟ چرا همراهیش نمیکنید؟ کار بسیار سادهای است اما برای همسرتان بسیار معنادار است. شماهم که بدتان نمیآید او همه چیز را باشما شریک شود!
مسحور فرزند نشوید: از شما بعید نیست که با تولد فرزندتان خود را وقف او بکنید و انتظار داشته باشید که همه توجه و حمایت و ارزشهای خانوادگی حول محور فرزندتان باشد. اگر زمینه این نوع رفتارهای اغراقآمیز را درخودتان میبینید و یا به همین روش عمل میکنید، نیاز به بازبینی در تعریف خانواده، زن و شوهر، جایگاه فرزند و مفهوم رابطه دارید. عصبانی نشوید اگر همسرتان کنار بکشد، همراهیتان نکند و جایگزینهای دیگری برای شما پیدا کند.
او هم به دنیا آمده است: گرفتن یک جشن تولد خانوادگی سادهترین کاری است که میتوانید برای شادکردن همسرتان انجام بدهید. همه ما از اینکه دیگران در روز تولدمان به یادمان باشند لذت میبریم. شوهر شما هم یکی از کسانی است که تولد برایش معنای خاصی دارد.
سعی کنید روزها و مناسبتهای خاص را همیشه به یک روش و با یک عادت برگزار نکنید. گاهی تولد با دوستان خانوادگی را امتحان کنید، گاهی تولد دونفره بگیرید و گاهی هم با اعضای خانواده. این کار را
طبق یک وظیفه انجام ندهید و هربار آن را متفاوت، پرشور و باانگیزه جشن بگیرید. فقط شما به دنیا نیامدهاید، او هم به همه این نوع توجهها نیاز دارد.
مشکوک نباشید: بنای زندگی تان را بر اعتماد به یکدیگر بگذارید. مدام او را کنترل نکنید. در هر حرکت ساده همسرتان به دنبال بدبینی نباشید. این عادت که همه شماره تلفنها را کنترل کنید. پیامکها را بخوانید و یا از او بپرسید چی خریدی؟
کجا خریدی را کنار بگذارید. خودتان را از تصورات بدبینانه خلاص کنید. برای اینکه او را درکنار خودتان داشته باشید باید کارهای مفیدتری به جز کنترل همسرتان انجام بدهید.
نگرانی از اینکه «او هرگز فراموش نمیکنه» باعث میشود همسرتان از شما فاصله بگیرد حتی اگر واکنشی که نشان میدهد خشونت و آزار بیشتر شما باشد. اگر واقعا قصد دارید همسرتان را ببخشید و زندگی کنید به همسرتان این موضوع را بفهمانید
از خانواده شوهر معضل نسازید: مادر شوهر و خواهر شوهر را اولویت تاثیرگذار در زندگیتان ندانید. آنها میتوانند خوب یا بد باشند، ممکن است شما را ناراحت کنند، ممکن است احساس کنید آنها قصد دخالت در زندگی تان را دارند. صرف نظر از اینکه آنها چه میکنند، خوب هستند یا نه نباید همسرتان را بخاطر رفتار خانوادهاش تحت فشار قرار بدهید.
او را مجبور نکنید پاسخگوی رفتار خانوادهاش باشد. این کار غیرضروری است و تنها نتیجهاش این است که او سعی میکند در این تنش از شما فاصله بگیرد یا احساس حقارت کند، مقابله به مثل کند و افسرده شود. به وجود آمدن چنین شرایطی باعث میشود او درکنار شما شاد نباشد و احساس آرامش نکند.
او را ببخشید: اگر قرار است شوهرتان را بخاطر خطایی که کرده است و برای شما گران تمام شده است ببخشید او را از صمیم قلب ببخشید. اگر او پشیمان است طوری رفتار نکنید که او با یادآوری آن شرمنده شود. او را واقعا ببخشید و آن را فراموش کنید.
نگرانی از اینکه «او هرگز فراموش نمیکنه» باعث میشود همسرتان از شما فاصله بگیرد حتی اگر واکنشی که نشان میدهد خشونت و آزار بیشتر شما باشد. اگر واقعا قصد دارید همسرتان را ببخشید و زندگی کنید به همسرتان این موضوع را بفهمانید.
هرچه میخواهد دل تنگت نگو: از دست شوهرتان به دلایل منطقی عصبانی هستید؟ حق با شما است اما عصبانیت شما مجوزی برای تحقیر و توهین به همسرتان نیست.
شما باید در هرحالتی پایبند به اخلاقیات باشید. اخلاق به شما توصیه میکند خشمتان را کنترل کنید، بدزبانی نکنید، توهین نکنید و خاطرات بد گذشته را زنده نکنید. او هم میتواند این رفتارهای غیرمنصفانه شما را فراموش نکند و هر لحظه آنها را به یاد بیاورد. اگر میخواهید همسرتان تغییر نکند و در کنار شما احساس خوشبختی کند روشتان را در بیان اختلاف نظرها، اشتباهات، تفاوتهای فرهنگی، عقیدتی و البته سیاسی عوض کنید.
چرا رفتار شوهرم عوض شده به ظواهر اهمیت بدهید: به خودتان، نوع لباسی که میپوشید، ظاهر زندگیتان و دستپختتان توجه کنید. بیانگیزگی شما در رسیدگی به اوضاع خانه، خورد و خوراک و پوشش در همسرتان نیز تاثیر میگذارد همانگونه که شما از آشفتگی روحی و ظاهری همسرتان تاثیر میپذیرید.
البته شما در ظواهرتان محدود نمیشوید. وضعیت روحی شما نیز بسیار مهم است. غرغرو نباشید، اگر افسرده هستید کاری برای درمان و از بین بردن آن بکنید، نگرانی و استرس شما نیز به همسرتان منتقل میشود درست همانطور که وضعیت روحی او در شما تاثیر میگذارد.
تا آنجا که میشود شادابیتان را حفظ کنید و اگر دلایلی وجود دارند که شما را غرغرو، نگران، افسرده، خسته و پریشان میکنند آنها را رفع کنید.
اجازه بدهید آنطور که میخواهد باشد: اگر همسر شما رفتار نامتعارف، غیراخلاقی و بیمارگونهای ندارد نباید سعی کنید او را تغییر بدهید. این کار کاملا غیرانسانی است و هویت فردی او را آسیب پذیر میکند. او نباید شبیه مرد آرزوهای شما باشد همانطور که شما نمیتوانید یک زن افسانهای باشید. اجازه بدهید زندگی شما با فرازونشیبهایش و با وجود تفاوتهای ساده میان زن ومرد و تجربههای متفاوتش درجریان باشد. هیجان را از زندگی تان نگیرید.
از نیازهای جنسی همسرتان نگذرید: نسبت به این موضوع حساس باشید. به نیازهای خودتان و همسرتان توجه کنید. سرد نباشید و مثل هر موضوع مهم دیگری قدمهایتان را با همسرتان یکی کنید. پرشور و هیجان باشید و خودتان و همسرتان را از سلامت جنسی دور نکنید.
رعایت بسیاری از این موارد در مورد همسر شما نیز صدق میکند. شما هم در مواردی بسیار حساس هستید و با نقص و کمبود در زمینههای خاصی در رابطه زناشویی که بسیاری ازآنها عاطفی و روحی هستند دچار افسردگی و ناامیدی میشوید. اما درحال حاضر موضوع اصلی شوهر شماست که کمی تغییر کرده است، بیتفاوت به نظر میرسد و مثل همیشه نیست!
منبع: روزنامه اطلاعات
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
7 تجربه واقعی از برگزاری عروسی بعد از خیانت چگونه به همسرم اعتماد کنم؟ ترسها و انتظارات رایج در ازدواج تفاوت زندگی مشترک,بادوستی های عاشقانه شش قانون برای شوهر شایسته!؟ عشق دوم نباشید