اگر می خواهید شاهزاده همراه با اسب سپیدی باشید که همسرتان آرزو داشت، نه نیاز به اسب دارید و نه شاهزاده بو دن فقط کافیست....
هر مردی پس از ازدواج دوست دارد که در قلب همسرش، جایگاهی ثابت و محکم داشته باشد. ما به شما راه هایی ساده ولی بسیار کاربردی را برای رسیدن به این خواسته تان، معرفی می کنیم:
به او بگویید دوستش دارید!
نخستین وظیفه روحی و عاطفی مرد نسبت به همسرش از همان روزهای آغاز زندگی مشترک این است که زن را از علاقه و محبتی که به او دارد، مطمئن سازد. اسلام به مرد دستور می دهد که محبت درونی خود را به همسرش ابراز کند و با زبان به او بگوید که دوستش دارد. پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: «این گفتار مرد به همسرش که «من تو را دوست دارم » ، هرگز از قلب زن بیرون نمی رود[1].»
مرا ببین!
یکی از نیازهای همسر توجه به اوست، توجهی همه جانبه و در همه شرایط: در خانه، مهمانی، سفر، و ... . به ویژه در مناسبت های خاص مانند سالگرد ازدواج، روز زن، روز تولد برای همسرتان شرایطی متفاوت با روزهای قبل به وجود آورید تا در زندگی تنوع لازم پدید آید و همسرتان توجه شما را احساس کند. اگر مردی به همسرش توجه کند، بسیاری از تنش ها و ناراحتی های روحی او برطرف می شود. لذا پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند: «نشستن مرد نزد همسرش، در پیشگاه خدا، از اعتکاف در مسجد من، محبوب تر است[2].»
هدیه دادن
در روانشناسی، بحثی هست با عنوان «کوچک های بزرگ». یعنی ای بسا انسان، مسئله ای را کوچک می شمارد در حالی که در واقعیت، بسیار بزرگ است. یکی از این کوچک های بزرگ در خانواده، هدیه دادن است. مردان برای تحریک عواطف زنان و گرم کردن کانون خانه و خانواده می توانند از این شیوه، به خوبی استفاده کنند و با این کار به همسر خود بفهمانند که به یادش بوده اند و این خود موجب محبت بیشتر در کانون خانواده است. رسول گرامی اسلام (ص) می فرمایند: «برای یکدیگر، هدیه ببرید. زیرا هدیه، کینه ها را از دل بیرون می برد و انتقام و دشمنی ها را برطرف می کند[3].» و نیز فرموده اند: «هدیه به همسر عفت او را بیشتر می کند[4].»
همچنین رسول خدا (ص) می فرمایند: «مردی که داخل بازار شود تا هدیه ای بخرد و آن را به خانواده اش برساند، ثوابش برابر کسی است که صدقه ای را به نیازمندی برساند[5].» و نیز خطاب به مردان دستور می دهند: «هرگاه یکی از شما به مسافرت رود و سپس از سفر برگردد، پس باید برای خانواده خود به اندازه ای که توانایی دارد سوغاتی بیاورد[6].»
ورود به دنیای درونی خانمها خیلی دشوار نیست! شما فقط باید راه ورود به قلب آن ها را پیدا کنید. آنگاه خواهید دید که با چه موجودات عاطفی و فوق العاده ای روبرو هستید!
عزیزم متشکرم!
مرد گاهی در برابر کارهای خوب خود در جامعه، تمجیدهایی در قالب افزایش حقوق، ترفیع رتبه، تشویق روسا و همکاران، دریافت می کند ولی چه کسی کارهای زن در منزل را تحسین میکند؟ اگر مردی از همسر خود قدردانی کند، وی به شوق می آید و کارهایش را با دلگرمی بیشتری انجام می دهد و حتی مشکلات زندگی را با چهره ای گشاده و صبری بیشتر، تحمل می کند.
این تشکر و قدرشناس بودن نسبت به همسر، هم می تواند به صورت مادی (مثلا هدیه هایی مانند کیف، لباس، پول نقد، طلا و ... ) باشد و هم می تواند در قالب کلمات محبت آمیز (مانند عزیزم متشکرم، دست شما درد نکند، آفرین بر شما، من از داشتن تو در کنار خودم، خوشحالم و خدا را شکر می کنم و ...) باشد. که هردوی این موارد، در زندگی لازم بوده و هیچ کدام نمی تواند جایگزین دیگری شود!
توجه به حساسیت های همسر
هر زنی به مسائلی حساسیت دارد. مواردی از قبیل حساسیت به احترام مرد به خانواده زن، حساسیت به وسائل و جهیزیه خود، توجه و محبت شوهر به غیر او، دیر آمدن و بی نظمی مرد در قرارهای مشترک و یا منزل، عبوس بودن مرد، سکوت طولانی شوهر و ... که برخی از این مسائل مشترک بین تمامی خانمهاست و برخی دیگر، مختص برخی از آن ها می باشد. مرد باید با گفتار و کردار خود نشان دهد که حساسیت های خانمش را درک می کند. در رأس این حساسیت ها، حساسیت به عشق همسر نسبت به خود در زنان است. درواقع، برای زن، چیزی مهمتر از توجه عاطفی مرد به او نیست و زن در این باره بسیار حساس است لذا لازم است که شوهر با سخن و نیز در عمل، این اطمینان قلبی را، مکرراً، در همسرش به وجود آورد که دل در گروی محبت او دارد و عشق و علاقه او در قلبش، قوی و دائمی است تا قلب زن آرام گیرد و با آرامش و سلامت و انرژی بیشتر، به زندگی مشترک ادامه دهد.
احترام به زن
انسان به طور فطری به احترام و تکریم نیازمند است و این مسئله، اختصاصی به زن یا مرد ندارد. دین اسلام اهمیت این مسئله را فراوان متذکر شده است. مثلا امام سجاد (ع) می فرمایند: «حق همسرت آن است که بدانی خداوند او را وسیله آسایش، آرامش، مونس و نگهدارنده تو از انحرافات قرار داده است و باید او را گرامی داری![7]» و یا امام صادق (ع) می فرمایند: «هر کس زن گرفت، باید او را گرامی و محترم بشمارد[8].»
آراستگی
چنین نیست که نظافت و آراستگی فقط وظیفه زنان باشد بلکه مردان نیز به این امر سفارش شده اند. رسول خدا (ص) می فرمایند: «لباس های خود را تمیز کنید و موهای خود را کم کنید. مسواک بزنید و آراسته و پاکیزه باشید که بنی اسرائیل چنین نکردند تا زنانشان زناکار شدند[9].»
چشم پوشی از نامحرم
قرآن کریم نگاه به نامحرم را تحریم کرده است تا از این طریق، زن و شوهر را به کانون مشترک خودشان معطوف سازد. از منظر روانشناسی نیز مشخص شده است مردانی که به زنان مختلف نگاه می کنند، در دراز مدت از زندگی مشترک خود ناراضی بوده و در زندگی شخصی و مسائل شغلی خود نیز با سختی و عدم موفقیت روبرو می گردند. زیرا ذهنشان پر از تصاویر مختلف است.
پرهیز از بدبینی
مرد باید از همسرش مراقبت کند ولی نه به حدی که به بدبینی منتهی گردد. امام علی (ع) می فرمایند: «مواظب باش در غیر موضع غیرت، غیرت به خرج ندهی! زیرا این عمل، افراد صحیح را به سوی فساد و افراد پاکدامن را به جانب گناه متمایل می سازد[10].»
منبع:تبیان
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
13 خطر در کمین ازدواج 7 تجربه واقعی از برگزاری عروسی ازدواج کنیم یا درس بخوانیم؟ بعد از خیانت چگونه به همسرم اعتماد کنم؟ ترسها و انتظارات رایج در ازدواج تفاوت زندگی مشترک,بادوستی های عاشقانه
بهم زدن نامزدی
فلسفه وجودی دوران نامزدی، ایجاد فرصتی مناسب جهت آشنایی با اخلاقیات، روحیات و ویژگی های شخصی و شخصیتی دختر و پسر با یکدیگر می باشد. در واقع در این دوران افراد سعی می کنند نسبت به یکدیگر و نقاط قوت و ضعفشان شناخت حاصل کرده و این آگاهی را اساسی جهت ایجاد تفاهم و موفقیت در زندگی مشترک آینده شان قرار دهند.
غیرممکن نیست که طرفین پس از مدتی که از دوران نامزدی شان گذشت متوجه عدم سنخیتشان با یکدیگر شده و در دوراهی وحشتناکی بین ماندن و ادامه دادن یا ترک کردن و رها شدن قرار گیرند.
معمولا افراد وقتی در چنین موقعیتی قرار می گیرند دچار برخی اشتباهات می شوند:
- عدم توجه به یافته ها: برخی نسبت به یافته ها و شناختشان نسبت به فرد مقابل دچار تردید شده و خود را با این گمان که ممکن است اشتباه کرده باشند و فرد مقابل ایرادی ندارد،گول می زنند. در واقع این گروه با این افکار سعی در انحراف افکار و به اشتباه انداختن خود دارند.
- حل شدن تفاوت ها پس از ازدواج: گروهی از جوانان وقتی به تمایز فاحش خود و فرد مقابل پی می برند، به این فکر میکنند که ازدواج به دلیل نیروی جادویی خود (عشق) خود به خود همه مشکلات و تمایزها را حل می کند. در حالیکه یقینا عشق قبل از وصال بیشتر و قوی تر از عشق بعد از وصال است.
- تصمیم بر تغییر فرد مقابل: برخی دیگر چون از سویی فرد مقابل را با ملاک های خود هم سنخ نمی بینند و از سوی دیگر جرات بر هم زدن نامزدی شان را ندارند تصمیم می گیرند، فرد مقابل ر همانگونه که دوست دارند بسازند و تغییر دهند. غافل از آنکه افراد در این سن و سال تغییر ناپذیرند.
- و ...
معمولا افراد به دلیل وابستگی های عاطفی و شرایط اجتماعی نمی دانند که چه کاری باید انجام دهند و در نهایت نمی توانند درست تصمیم بگیرند. به همین دلیل به برخی نکات در این دوران لازم است:
- سعی کنید واقع بین باشید.
- خانواده را در جریان شرایط موجود قرار داده و مدتی از آنها جهت فکر کردن و به نتیجه رسیدن فرصت بخواهید.
- حتما مشکلات و شرایط موجود را با یک مشاور متخصص در میان گذاشته و از راهنمایی های وی بهره بگیرید.
- به تنها چیزی که فکر می کنید و باید برایتان ارزش داشته باشد زندگی آینده تان باشد نه حرف و حدیث اطرافیان و آشنایان یا مشکلات پیش رو.
معمولا افراد به دلیل وابستگی های عاطفی و شرایط اجتماعی نمی دانند که چه کاری باید انجام دهند و در نهایت نمی توانند درست تصمیم بگیرند
- درست است که تلاش شما در جهت برطرف شدن مشکلاتتان با فرد مقابل (نامزدتان) است اما اگر در نهایت قادر به حل مشکلات نشدید و نظ مشاور هم همین بود بدانید که جدایی در این مرحله بسیار بهتر، مفیدتر و راحتتر از جدایی پس از ازدواج می باشد.
منبع:تبیان
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
10 کلید برای شناخت نامزدتان ! 13 خطر در کمین ازدواج 5توصیه مهم برای نامزدها این پسران هرگز با شما ازدواج نمی کنند ! بهترین مدت دوره نامزدی و مشکلات آن! تفاوتهای کوچک را جدی بگیرید
روان شناسان معتقدند بعد از هر ازدواج، زن و مرد با یک افت هیجانی روبه رو می شوند و عشق و صمیمیت میان آنها کم رنگ می شود که عدم توجه به آن در طولانی مدت باعث طلاق عاطفی یا زندگی خاموش می شود. امروزه طلاق عاطفی، بنیان خانواده ها را نشانه گرفته که باعث به زانو درآمدن تلاش های عاطفی طرفین برای بقای زندگی مشترک شان است و زن و شوهر بدون آنکه رسمی و قانونی از هم جدا شوند، عواطف خود را از هم دریغ می کنند و از یکدیگر روی برمی گردانند. ناگفته نماند که طلاق عاطفی یک پدیده تک عاملی نیست بلکه مجموعه ای از عواملی است که با هم منجر به زندگی خاموش می شود.
در زمینه راهکارهای جلوگیری از طلاق عاطفی و افزایش نشاط در زندگی مشترک با دکتر علیرضا شیری، مدرس دانشگاه صحبت کردیم که آن را در زیر می خوانید.
برگشت ناپذیر بودن ازدواج
دکتر شیری معتقد است تمامی پروسه هایی که منتهی به ازدواج می شود، دارای نقطه ای است به نام برگشت ناپذیری و انسان همیشه با هر مساله ای که برگشت ناپذیر باشد، مشکل دارد، چراکه دچار نوعی هراس می شود که شاید انتخاب های بهتری را داشته و آنها را از دست داده است که البته این نوع هراس بیشتر در مردها عیان می شود. البته ناگفته نماند کسانی که به بلوغ ازدواج رسیده اند، از این نقطه برگشت ناپذیری عبور کرده اند. دکتر شیری می گوید: در زمینه ازدواج ما با دو گروه از افراد روبه رو هستیم؛ گروه اول، شامل کسانی می شود که به دلیل شیفتگی های موقت، دلبری های کوتاه مدت و نیازهای جنسی ازدواج می کنند و برای آنها ازدواج در واقع مثل تاریخ قبل و بعد از هجرت است. این گروه، افرادی کوچک هستند که اغلب احساس می کنند اشتباه کرده اند و به دلیل فوبیای طلاق که از آن به نام پایان زندگی نام می برند، به زندگی کسالت آور خود ادامه می دهند. اما در مقابل با گروه دومی از افراد که ازدواج می کنند، مواجه هستیم که دارای بلوغ و مسوولیت پذیری در زمینه ازدواج هستند و وارد زندگی مشترک شده اند و بعد از اینکه ماه عسل که ما از آن به عنوان نماد شور و نشاط اولیه در زندگی نام می بریم، تمام می شود و با چهره های دیگری از ازدواج روبه رو می شوند مثل اینکه در نظر زن، مرد همیشه عنصر برنده و جنگجوی کامل است اما ممکن است در واقعیت زندگی مرد این گونه نباشد و مرد بعضی جاها ضعف هایش را هم وارد زندگی کند. اما این گروه در نهایت به دلیل شناخت مشکلات و مهارت ها سعی می کنند با ایجاد تداوم شور و نشاط ازدواج خود را پایدار نگه دارند.»
ترک های روی دیوار ازدواج
وقتی زن و مرد بعد از مدتی زیر یک سقف و در کنار هم زندگی می کنند، به اصطلاح بسیاری از روان شناسان فرافکنی های منفی آغاز می شود یعنی قشنگی ها دیگر دیده نمی شود یا اگر هم دیده شود، فروغ اوایل را نخواهد داشت و آنچه برای زن و مردم مورد توجه قرار می گیرد، زشتی هاست و وقتی افراد نتوانند مسایل و این زشتی ها را در زندگی هضم کنند، زندگی شان به سمت نابودی پیش می رود. ما می رسیم به این نقطه که «وقتی افراد نتوانند با مشکلات خود کنار بیایند، زندگی آنها تَرَک برمی دارد و بلد نیستند که آن ترک را ترمیم کنند. گوگل بال، زوج درمانی است که کتاب خوبی به نام «آخرین راه» نوشته و معتقد است ازدواج برای خیلی ها که دل شان را صابون زده اند، یک تصویر روتوش شده دارد و در واقع یک فریب دسته جمعی است منظور وی را من این گونه توضیح می دهم که وقتی ما می خواهیم برای مسافرت هتلی را رزرو کنیم، ابتدا عکس های آنها را در اینترنت می بینیم که هتل ها بسیار شیک و دارای اتاق های بزرگی هستند اما وقتی که وارد هتل می شویم، متوجه خطای شناختی خود می شویم که اتاق ها و هتل آن گونه که به ما نشان داده شده بود، نیستند در واقع تصویر ازدواج نیز یک تصویر روتوش شده است و تا آنجا که ممکن است جامعه و متخصصان باید در زمینه ازدواج افسون زدایی کنند و تصویر واقعی زندگی مشترک را با راه حل های مشکلات به جوان نشان دهند.»
آیا ازدواج منفعتی هم دارد؟
ازدواج و زندگی زناشویی به زن و مرد یک سری سودها و نفع هایی را می رساند که دکتر شیری آنها را به عنوان منافع واقعی ازدواج معرفی می کند:
امنیت عاطفی: منظور، تعلق خاطر زن و مرد به یکدیگر است بدون اینکه نگران باشند رقابتی در میان است یا لازم باشد خود را برای جذب آن محبت خیلی لایق تر نشان دهند. ? پاداش اجتماعی: شما که متاهل باشید خیلی بیشتر مورد احترام جامعه، کسبه، بانک ها و حتی سفارتخانه هایی هستید که می خواهند ویزای توریستی به شما دهند! در واقع جامعه کسی را وارد بازی هایش می کند که متاهل باشد. ? امنیت جنسی: خیال زن و مرد آرامش دارد که در آغوش کسی است که متعلق به اوست و همزمان احساس متعلق بودن به دیگری را نیز انسان تجربه می کند ? پاداش های متافیزیکی: تمامی ادیان و مذاهب از ازدواج به عنوان یک عامل حفظ ایمان نام می برند و ما نمی توانیم منکر این مساله شویم که آموزه های دینی ما احساس «من خوب هستم» روان شناسان را با ازدواج به ما می دهد.
دوری از طلاق عاطفی
امروزه آمارها نشان می دهد طلاق عاطفی در جامعه ایران دو برابر طلاق رسمی است که متاسفانه گریبانگیر جامعه شده. نداشتن عاطفه، محبت و خاموش شدن شعله های عشق ، زندگی زناشویی را به ورطه نابودی کشیده است. دکتر علیرضا شیری، طلاق عاطفی را این گونه شرح می دهد: «ازدواج مانند دویدن در یک پیست «دو با مانع» است و وقتی که افراد گمان کرده باشند که ازدواج، دویدن در یک پیست صاف صد متر است، با دیدن موانع، شروع به نق زدن می کنند و در این هنگام است که ما می گوییم فاصله گیری عاطفی در حال رخ دادن است. افراد پس از ازدواج با یک افت هیجان روبه رو می شوند که شامل احساس ناکامی و گیرافتادگی است که موجب واکنش های اضطراب، بدخلقی و ناسازگاری می شود که البته این افت هیجانی بسیار طبیعی است و باید به زوج ها برای گذر از این موضوع و تداوم و افزایش نشاط در زندگی آموزش داد.»
راهکارهای افزایش نشاط پس از ازدواج
دکتر شیری برای ارتقای سازگاری و تداوم زندگی مشترک و مقابله با افت هیجانی راهکارهایی را ارایه داده است که در زیر خلاصه وار شرح داده می شود.
خلوت های یک نفره داشتن: فردی که خلوت آشفته و به هم ریخته و مضطرب داشته باشد، برای همسرش نمی تواند کیمیاگری کند. وقتی زن و شوهر از درون و در خلوت های خود شاد نباشند، نمی توانند شادی را در طرف مقابل شان جست وجو کرده و زندگی شادی را فراهم کنند.
کشف کردن طرف مقابل: افراد در رابطه باید مدام زندگی خود را رصد کنند و برای حل مشکلات شان گفت وگو کنند نه مخاصمه، چراکه مخاصمه باعث خراش رابطه زناشویی می شود. حتما زمانی را بگذارند تا عصبانیت های خود را به دور از هیاهو و داد و بیداد و نمایش قدرت، حل کنند. مهارت انتقاد کردن را بیاموزند حداقلش این است که:
آدرس دار و بدون حاشیه با هم انتقاد کنند.
یکی یکی مسایل را مطرح کنند.
بلد باشند چه زمان بهترین موقع عقب نشینی است نه پیشروی.
عزت نفس یکدیگر را هدف قرار ندهند که درست کردنش بسیار سخت است.
ایجاد سرگرمی: برای یک رابطه متداوم با شور و نشاط باید زن و شوهر به سرگرمی های متنوعی بپردازند که می تواند شامل بازی های رایانه ای، کارتی، ورزش های مشترک و... باشد و تا حد امکان سهم تلویزیون را در خانه کمتر کنند زیرا باعث سردی روابط می شود.
صله رحم فاخر: بازدید از اقوام که از سنت های نبی اکرم(ص) است؛ تا حد امکان باید به برنامه های زن و شوهرها اضافه شود. میهمانی رفتن و سرزدن، به رکود زندگی تحرک می بخشد. بعد از اقوام، زن و شوهر می توانند با دوستان خود رفت و آمد کنند؛ دوستانی که دغدغه های آنها نزدیک دغدغه های خودشان باشد. نباید با دوستانی معاشرت کرد که روحی آلوده دارند و موجب به هم ریختگی حال ما می شوند. در این زمینه بسیار باید حواس جمع بود همان طور که با فردی که سیاه سرفه دارد، نزدیک نمی شویم.
مهارت متفاوت بودن و حل مساله: زن و شوهر باید بدانند که با یکدیگر متفاوتند و راه حل مناسبی را برای متفاوت بودن شان، بیابند و به طرف مقابل شان فرصت دهند و از وسواس همیشه برنده بودن دست بردارند و اجازه دهند که همسرشان نیز برنده باشد؛ هرچند که ممکن است سلیقه یا پیشنهادش اشتباه باشد؛ سکان دار کشتی بودن نیاز به سرکوب و سلطه گری ندارد.
منبع:روزنامه شرق
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
آمادگی مردان برای ازدواج برای ازدواج هدف داشته باشید قبل از ازدواج در مورد مادیات هم صحبت کنید آنچه قبل از ازدواج باید بدانید اگر به دنبال شریک ازدواج هستید اگرمی خواهی دل یه پسررابه دست بیاری
دختران دیروز تعریف متفاوتی از ازدواج داشتند که با اندیشهها و دیدگاههای دختران امروز مغایرت دارد.
مقایسه دیدگاههای دختران در چند دهه قبل با دختران نسل امروز در رابطه با تشکیل زندگی خبر از تغییر زوایای فکری آنان میدهد. ازدواج، تشکیل زندگی مشترک و فرزندآوری علاوه بر پاسخ به نیازهای درونی برای حفظ و بقای جامعه مسألهای حیاتی و ضروری محسوب میشود و نمیتوان کاهش نرخ ازدواج را در جامعه امروز بیاهمیت جلوه داد. تغییرات حاکم بر جوامع، گسترده شدن ارتباطات در دنیای امروز و دستاوردهایی که دنیای دیجیتال به ارمغان آورده، سبب شده است دیدگاههای دختران امروز نسبت به مقوله ازدواج تغییر کند.
چشم اندازی متفاوت
دکتر قربانعلینژاد، روانشناس و خانواده درمان گر، به تعریف ازدواج در دهههای گذشته اشاره کرده و معتقد است، دختران دیروز تعریف متفاوتی از ازدواج داشتند که با اندیشهها و دیدگاههای دختران امروز مغایرت دارد.
در نگاه نسل جوان چند دهه گذشته، ازدواج به معنای ورود به دنیای استقلال، تعریف میشد و دختر دیروز با تصور اینکه با تشکیل زندگی مشترک مستقل خواهد شد بیتوجه به مشکلات و چالشهای احتمالی تن به ازدواجهای زودهنگام و بدون شناخت میداد. در واقع ازدواج چشم انداز وسوسه کنندهای بود که دختران را به رؤیاهای دست نیافتنی شان نزدیک میکرد.
تعریفهای ذهنی جوانان نسل گذشته از ازدواج باعث میشد پس از شکلگیری زندگی مشترک، دنیایی دیگر برای آنها رونمایی شــــــود و تعهد پذیری و قبول مسئولیت در شکلی دیگر ظاهر شده و آنها را غافلگیر کند. از طرف دیگر سبک ازدواج و انتخاب همسر در محدوده سنی خاص در نسلهای گذشته جنبه عادتی و تقلید پذیری نیز داشت.
دخترانی که نادیده گرفته شدند
از نگاه این روانشناس، دختران نسلهای گذشته که معمولاً ازدواج را به منزله پلی برای دستیابی به استقلال در نظر داشتند با قبول تعهدات جدید، قدم به دنیایی پر از مسئولیت و چالش میگذاشتند که بیشترین مسئولیتها بر عهده زن بود و کلید حل مشکلات و دوام دادن به ساختاری که چندان هم برنامه ریزی شده و درست نبود دردست زنان قرار داشت.
در واقع دختران دیروز تصور میکردند، جبران اختلافات و کم و کاستیهای زن و شوهری که معمولاً در تفاوتهای فرهنگی و بینشهای نادرست شناختی زن و مرد نسبت به یکدیگر ریشه داشت، باید توسط آنها رفع شود و این گونه بود که زنان در پاسخ به سیل توقعات و انتظاراتی که از سوی جامعه، والدین، فرزندان، همسر و خانواده اش بر آنها هجوم میآورد، کمر خم میکردند.
دکتر قربانعلی نژاد ادامه میدهد، اگر چه نمیتوان نقش مدیریتی و مسئولیتپذیری مردان نسل دیروز را نادیده گرفت اما شواهد نشان میدهد، مردان در گذشته تنها به اداره اقتصادی خانواده میپرداختند و مدیریت تنها به معنای نظارت بود و زنان مجبور بودند خانواده را در چارچوبی خـــــــاص مدیریت کنند و با کنترل مسائل حاشیهای، دست کشیدن از آرزوها و اهداف فردی و در نهایت نادیده انگاشتن خود در شرایطی سخت ساختار زندگی را حفظ کنند.
موج مدرنیته و ناپایداری روابط
دکتر فروع الدین عدل، روانشناس بالینی معتقد است تأثیر مدرنیته در تغییر دیدگاههای دختران نسل امروز را نمیتوان انکار کرد و بدیهی است گذر زمان در شکل و محتوای زندگی مردم اثرگذار است و این مسأله نحوه تعامل افراد با یکدیگر و همچنین چارچوبهای فکری و ارزشی و فرهنگی را تحت تأثیر قرار میدهد. این روانشناس ادامه میدهد در گذشتههای نه چندان دور انتخاب بسیاری از موارد زندگی از قبیل شغل، همسر، محل زندگی و... در اختیار خود افراد نبود و همواره این بزرگترها بودند که به فرزندان خود الگوها را تحمیل میکردند و محدودیت دنیای فکری و اجتماعی افراد سبب میشد که گزینه دیگری متصور نباشد.
از همین رو اغلب افراد شغل مادری و پدری خود را دنبال میکردند و با افرادی که آنها تعیین میکردند وارد زندگی مشترک میشدند. به عقیده دکتر عدل، با رشد تکنولوژی و وسایل ارتباط جمعی، دایره فکری افـــراد وسیع تر شد و جوانان با الگوهای متفاوتی از زندگی آشنا و سپس آرام آرام خواستار استفاده از اطلاعات خود به جای اطلاعات پدران و مادران شان شدند. نیازهای خود را بهتر شناختند و گزینههای متعددی پیش رویشان قرار گرفت. این تغییرات اجتماعی، از طرفی به رشد فردی منجر شد و از سوی دیگر سردر گمی ناشی از نا آشنایی کامل با الگوهای جدید را بهوجود آورد. بنابر این هم وجه مثبت و هم وجه منفی داشت که البته عبور از این بحران اجتناب ناپذیر بوده و سرانجام به ثبات نسبی خواهد رسید. در گذشته، دختران بیش از پسران از انتخاب محروم بودند در حالی که در دنیای مدرن، دختران به حق انتخاب خود آگاه تر شدند و تلاش برای احقاق حق آغاز شد که جنبههای افراطی آن در سبکهای فمینیستی دیده میشود و تلاش برای دور شدن از ویژگیهای زنانه و اکتساب خصوصیات مردانه شاهد این ادعا است. از سوی دیگر امکان ادامه تحصیل برای دختران، تجارب جدیدی را برای آنان ایجاد کرد و سن ازدواج دختران را بالاتر برد و در این فاصله امکان خروج از اشتیاقهای نوجوانی و رسیدن به پختگیهای بیشتر اجتماعی را فراهم و خواستههای دختران را دگرگون ساخت.
عدل ادامه میدهد، دختـــــران کم تجربه دیروز جایشان را به دخترانی دادند که نظرات شخصی شان را جایگزین نظرات والدین کردهاند.
اما از آنجا که این تجربیات، امری نو و با سابقه تاریخی کم بود، تبعاتی نهچندان رضایت بخش نیز به دنبال دارد، از سوی دیگر روابط اجتماعی گستردهتر، شبکههای متعدد مجازی و رسانهها، حقایقی را برای هر دو جنس روشن کرد که شاید پیش از این وجود نداشت.
دختران تواناییهای خود را بهتر شناختند و به این واسطه، توقع و انتظاراتشان تغییر کرد و چارچوبهای کلیشهای مربوط به نقشهای زنانه و مردانه به چالش کشیده شد، از طرف دیگر آن چارچوبها رفته رفــــته سست تر و بیاعتبار تر شد، اگر چه چارچوب مشخص جدیدی هم جایگزین آن نشد و در همین راستا تنشها افزایش یافت و سوء تفاهمهای فراوانی بهوجود آمد.
دیدگاههای دختران امروز نسبت به مقوله ازدواج تغییر کرده است.
دختران آگاه در برابر الگوهای سنتی
دکتر قربانعلینژاد معتقد است، دختر امروز با حمایت خانوادهها، پیدا کردن شغل و ادامه تحصیل، استقلال خود را پیدا کرده است. از طرف دیگر پسران امروز نه تنها مانند پدرشان به تنهایی قادر به اداره خانواده نیستد بلکه مسئولیت پذیری در آنها نیز دستخوش عوامل تربیتی و فرهنگی شدهاست. در واقع دختران امروز کم و بیش از این مسأله آگاه هستند که پس از ازدواج باید همدوش همسران شان برای حفظ و بقای زندگی تلاش کنـــند و از کوچک ترین توان روانی و فیزیکی برای حفظ خانواده دریغ نکنند.
ساختارهایی که باید اصلاح شود
به عقیده کارشناسان حوزه علوم اجتماعی و روانشناسان، افزایش نرخ طلاق، بالا رفتن آمار سن ازدواج و کمرنگ شدن اشتیاق جوانان برای تشکیل زندگی مشترک نشان میدهد نیاز به ایجاد تغییرات اساسی در دیدگاه خانوادهها و آماده کردن جوانان برای ورود به زندگی مشترک بیش تر از هر زمانی احساس میشود.
به عقیده دکتر قربانعلینژاد، تداوم جامعه سالم به پایهریزیهای فرهنگی اجتماعی برای شکلگیری زندگی مشترک و ایجاد ساختارها و الگوهای مناسب پیش از ازدواج پیوند خورده است و بدون برنامه ریزی و ایجاد ساختارهایی که تدوام بخش زندگی مشترک موفقیتآمیز است، نمیتوان مشکلات را رفع کرد. وی میافزاید نخستین گام برای پایه گذاری ازدواج سالم و پردوام، تشــــــــــکیل کانون هایی است که فرزندان را از نخستین سالهای زندگی برای اداره خانواده آماده کند. شکلگیری کانون هایی در مراکز آموزشی و پرورش همسران مسئولیت پذیر و آگاه به وظایف خود، باید گوی سبقت را از حمایت مالی و عاطفی والدین پس از ازدواج فرزندشان بگیرد، چرا که آمارها نشان میدهد، هر چه خانوادههای نوپا و همسران جوان از حمایت مالی والدین بیشتر برخوردار باشند، کم دوام تر بوده و خودمحوری و آسیب پذیری اعضای آن بیشتر مشاهده میشود. از طرف دیگر باید توجه داشت، محکوم کردن جوانان نسل امروز به بیمسئولیتی و فرار از مشکلات زندگی مشترک و ایجاد شکاف میان دختران و پسران جوان کاری از پیش نخواهد برد و این مشکلات تنها با سرمایه گذاری روانی و فرهنگی و تغییر دیدگاههای فردی از دوران کودکی رفع خواهد شد.
آمادهسازی کودکان امروز
دکتر عدل در این رابطه معتقد است، باید توجه داشت نخستین افرادی که معنا را در ذهن کودک ایجاد میکنند، پدر و مادر هستند. بنابر این نگرش کودک به خود، به زن یا مرد بشدت تحت تأثیر الگوهای رفتاری و فکری و هیجانی والدین است و با همان نگرشها به طور ناخودآگاه به سوی انتخاب همسر خواهد رفت. از این رو الگوهای مخرب باعث ایجاد زنجیره بیپایان این انتخابها میشود. از سوی دیگر تغییرات اجتماعی، سریع تر از آن چیزی بود که متولیان جامعه بتوانند برای همسو شدن با آن برنامه ریزی کنند و به جای آن تلاش بیهوده برای متوقف کردن این روند صورت گرفت که البته بیاثر یا بسیار کم اثر بوده است. نباید فراموش کرد هیچ گونه آموزشی در روندهای طبیعی آموزشی در این رابطه وجود ندارد و مواجه شدن با این چالش بزرگ به عهده خود افراد و تجارب شخصیشان است. این تغییرات در شکل و روش فرزندپروری هم اثرگذار بود. ارزشها و چارچوبهای تربیتی را دچار دگرگونی کرد. از سوی دیگر والدین که کودکان گذشته بودند و محرومیتها و محدودیتهای فراوانی داشتند، به طور نیابتی نیازهای برآورده نشده خود را در کودکی از طریق فرزندانشان ارضا میکنند و این مسأله آثار منفی خاص را به دنبال خواهد داشت. به نظر میرسد دگرگونی معیارها در دختران بسیار بیشتر از پسران است و این ناهماهنگی در این موارد خطر کم دوام بودن روابط را به دنبال خواهد داشت. یکی از نکات ظاهری در بحث انتخاب همسر این است که در گذشته چون پیدا کردن زوج به عهده بزرگترها بود، تقریباً همه توجهات و پیشنهادهای جدی به منظور شکلگیری ازدواج بود، و این پیشینه باعث شد دختران در عصر مدرنیته نیز هر پیشنهادی را جدی گرفته و آن را به معنی انتخاب شدن تعبیر کردند، در حالی که آزادیهای اجتماعی متأثر از تغییر جامعه، وضعیت را تغییر داده است و دختران باید بدانند هر توجه و پیشنهادی به معنی انتخاب به معنی جدی آن نیست و واکنش مناسب باید با توجه به شناخت بهتر صورت گیرد. در پسران نیز معیارها تغییر کرده است، الگوهای مشخص و مبتنی بر ارزشهای فرهنگی والدین سست شده و معیارهای ظاهری و جذابیتهای بیرونی پررنگتر شد و خطاهای بسیاری بههمین سبب در انتخاب صورت گرفته و زمان بیشتری لازم است تا دوباره معیارها همهجانبه شود.
منبع:سلامت نیوز
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
13 دلیل نادرست ازدواج 8 عادت بد که بعد از ازدواج باید ترک کنید آنچه قبل از ازدواج باید بدانید اول خودشناسی بعد ازدواج این موارد را پیش از ازدواج بدانید توجه به موفقیت در ازدواج