قدیمیها از این اصطلاح زیاد استفاده میکنند: «ازدواج هندوانه دربسته است.» منظورشان این است که تا وارد آن نشدهاید نمیتوانید بفهمید چه در انتظارتان است. این حرف با توجه به رسوم گذشته که دختر و پسر بدون اینکه همدیگر را بشناسند با هم ازدواج میکردند منطقی به نظر میرسد اما الان سالهاست که دیگر ازدواج بدون شناخت رسم نیست. راههایی هست که میتوان در دوره آشنایی شناخت بیشتری را از طرف مقابل به دست آورد و با آگاهی کامل وارد زندگی مشترک شد. اینها مهمترین موضوعاتی است که میتوانید با طرف مقابل درباره آنها حرف بزنید و با حرف زدن درباره آنها شناختتان را تکمیل کنید. با مطرح کردن این موضوعات هندوانهتان را به شرط چاقو بخرید!
با هم اهداف مشترک دارید؟
ازدواج یعنی پیوستن دو زندگی به یکدیگر. بعد از ازواج رفتوآمدهای خانوادگی، روابط دوستی و از همه مهمتر اهداف آینده شما دو نفر به همدیگر میپیوندد. در این حالت باید هدف 2 فرد در یک راستا قرار داشته باشد. منظور این نیست که شما 2 نفر شغل مشترک داشته باشید اما باید به این توجه کنید که هدفهایتان مانع یکدیگر نباشد. برای مثال اگر یکی از دو نفر میخواهد تحصیلاتش را در یک شهرستان تکمیل کند، نفر مقابل نباید شغل غیرقابل انتقالی در تهران داشته باشد. قبل از ازدواج رویاهای خود را با هم درمیان بگذارید و درباره برآورده کردن آنها بحث کنید. همسر شما بهترین فرد برای کمک به برآورده شدن آرزوهای شماست.
آیا به هم اعتماد دارید؟
از همسر آینده خود دروغ شنیدهاید؟ آیا او همان شخصی است که در 6 ماه گذشته میشناختید؟ او سنش را به شما دروغ نگفته بود؟ درباره وضع مالی خانوادهاش چطور؟ درباره ماشینش، کارش و... هرکدام از این دروغها بخشی از اعتماد شما را از بین میبرد. کافی است یک مشکل کوچک پیش بیاید تا باز دروغها یادتان بیاید و زندگیتان را تلخ کند.
به بچه فکر کنید
خیلی کلیشهای است؟ درست است. بچه یک موضوع خیلی کلیشهای و در عین حال بسیار مهم است. بخش زیادی از فلسفه ازدواج به بچهدار شدن برمیگردد و لازم است شما 2 نفر درباره داشتن فرزند با هم توافق داشته باشید. ممکن است همسرتان سالها آرزوی داشتن 4 فرزند را داشته باشد در حالی که شما به داشتن یک فرزند متمایل باشید. یادتان باشد اگر فکر کنید در حال حاضر ازدواج میکنید و بعد از آن درباره فرزند داشتن تصمیم خواهید گرفت، سخت در اشتباهید. این موضوع شوخیبردار نیست. یک موضوع خصوصیتر درباره داشتن بچه که لازم است درباره آن فکر کنید این است که آیا واقعا دوست دارید فرزندتان را با فردی که قصد ازدواج با او دارید به عنوان همسرتان شریک شوید؟ آیا نامزد شما به نظرتان میتواند پدر یا مادر خوبی باشد؟ و از همه مهمتر آیا دوست دارید او مادر یا پدر فرزندتان باشد؟ به این سؤال در تنهایی فکر کنید و سعی کنید زندگی آینده خود را همراه با فرزند یا فرزندانتان مجسم کنید. پاسخ به این سؤال میتواند تا حد زیادی به شما در انتخابتان کمک کند.
آیا قوانین زندگی مشترک را میدانید؟
زندگی مشترک برای خودش قواعدی دارد. شما نمیتوانید آنطور که زمان مجردی بودید در زندگی مشترک هم باشید. افراد در دوره نامزدی فقط چند بار در هفته یکدیگر را میبینند و شکل روابطشان با وقتی با همسرشان زیر یک سقف میروند، فرق دارد. در این مورد هم به خودتان فکر کنید و هم به همسر آیندهتان. ببینید توانایی از خودگذشتگی را دارید؟ آیا حاضرید بخشی از وقت، تفریحات وروابط دوستانهتان را فدای زندگی مشترک کنید یا نه. درباره همسرتان هم فکر کنید. درباره ارتباط او با خانوادهاش سوال کنید و تا جایی که میتوانید رفتارش را با اعضای خانوادهاش بررسی کنید. به احتمال زیاد بعد از گذشت چند سال روابط او با شما به آن سمت میل میکند. به این فکر کنید که آیا روابط و مسئولیتپذیری او را در قبال خانوادهاش میپسندید یا نه. در عین حال به این فکر کنید که آیا آمادگی وفاداری را دارید؟ شما قرار است درباره بقیه عمرتان تصمیم بگیرید. بنابر این لازم است درست درباره همان بازه زمانی فکر کنید.
درباره کار با هم توافق دارید؟
خیلی از مردها دوست ندارند همسرشان کار کند. خیلی از زنها از بعضی شغلها خوششان نمیآید. به احتمال زیاد شغل همسر آینده شما مشخص است. درباره آن با هم حرف بزنید. اگر آن را میپسندید که چه بهتر! اما اگر آن را دوست ندارید، لازم است درباره آن به توافق برسید. موکول کردن تصمیمگیری درباره کار به صلاح شما نیست. دو طرف باید وقت آزاد خود را به طور کامل مشخص کنند تا بعدها درگیری و مشکل پیش نیاید. شاید شما روزهای تعطیل عادت داشته باشید به استخر بروید اما همسرتان سر زدن به خانوادهاش را در این روزها ترجیح دهد. در عین حال باید به این فکر کنید که آیا وقت گذراندن با او را دوست دارید یا نه؟ از تفریح کردن با او لذت میبرید؟ دوستانش را میپسندید؟ حاضرید او را برای یک مدت طولانی تحمل کنید؟
چیز دیگری که لازم است درباره آن به توافق برسید موضوع کارهای خانه است. امروزه که هم زنها کار میکنند و هم مردها، منصفانهتر این است که هر 2 در کارهای خانه شریک باشند. بهتر است قبل از ازدواج این موضوع را مشخص کنید تا از دلخوریهای بعدی جلوگیری شود.
درباره مسائل مالی به توافق برسید
از مشخصههای ازدواج اشتراک در مسائل مالی است. شما بعد از ازدواج یک خانواده خواهید بود. برای شبیهسازی میتوانید به خانواده خودتان فکر کنید. شما و پدرتان چه حالتی در مورد پول دارید؟ درباره همسرتان هم کم و بیش اینگونه خواهید بود. بعضی از زوجین کمتر در مسائل مالی شریک میشوند و هر کدام حقوق و حسابهای جداگانه دارند و بعضی بیشتر با هم مشترک میشوند. شما باید سبک خودتان را انتخاب کنید ولی در هر 2 صورت شما با هم شریک خواهید بود. باید به این موضوع فکر کنید که آیا میتوانید در مورد پول راحت با هم صحبت کنید یا نه. آیا حاضرید صادقانه میزان درآمد ماهانهتان را با همسر آیندهتان درمیان بگذارید و آیا این از خود گذشتگی را دارید که اگر لازم شد درآمدتان را برای زندگی مشترک هزینه کنید؟ در دوره آشنایی و دوره پیش از ازدواج معمولا بر سر خرید لوازم مورد نیاز زندگی ممکن است به مشکل بربخورید. ببینید آیا میتوانید این مشکلات را به آسانی حل کنید؟ اگر به هیچ وجه نمیتوانید با سلیقه مالی طرف مقابل هماهنگ شوید، لازم است پیش از ازدواج با یک مشاور مشورت کنید.
خلق و خوی او را میدانید؟
آیا تا کنون همسرتان را در موقعیتهای سخت دیدهاید؟ موقع عصبانیت، غم، دعوا یا دلخوری. خیلی از افراد در موقعیتهای بحرانی شخصیت دیگری از خود بروز میدهند. اگر به اندازه کافی در دوره نامزدی با هم معاشرت کردهاید حتما به این موقعیتها برخورد کردهاید. رفتار طرف مقابل در بحران تعینکننده است. شما نمیتوانید تضمین کنید همیشه در زندگی شرایط خوب و خوش باشد و هیچگاه با هم به مشکل برنخورید.
یکدیگر را خوب میشناسید؟
هیچ آدمی کامل نیست. شما باید تمام جوانب منفی همسرتان را بدانید و با توجه به آنها درباره او قضاوت کنید. دقت کنید وجه منفی همسر آینده شما نباید نقطه ضعف خودتان باشد. فرض کنید همسر آیندهتان در جمع خجالتی است اما شما به افراد معاشرتی علاقه دارید. اگر مایل هستید اخلاقی را در همسرتان عوض کنید باید او را در جریان بگذارید. جمله رایج «بعدا درست میشود» بدترین جملهای است که میتوانید پیش از ازدواج به آن فکر کنید.
منبع:مجله زندگی ایده ال
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
پاسخ شمابه سؤالات نامزدتان چگونه است؟ آنچه قبل از ازدواج باید بدانید آیا طبیعت مرد چند همسرى است؟ اول بخونید بعد ازدواج کنید اگر به دنبال شریک ازدواج هستید برای ازدواج هدف داشته باشید
صدای همهمه و شادی در فضای اتاق میپیچد و نقل و سکه روی سر عروس و داماد چون باران فرو میریزد و اینک حلقهها که نشانه پیوندی دائمی است بر انگشتان آن دو میدرخشد و این یعنی پایبندی و تعهدی همیشگی برای یک زندگی مشترک، اما هیچ وقت به این فکر کرده اید که چرا حلقه به دست کردن، خود جزئی از مراسم با شکوه ازدواج است یا چرا حلقه در انگشت چپ باید قرار بگیرد؟
با اندکی تحقیق و کاووش در تاریخچه حلقه به راحتی پاسخ این سوالات را در مییابید.
استفاده از حلقه، هم در دوره ازدواج و هم در دوره نامزدی تاریخچه ای طولانی دارد.
جایگاه حلقه در دیگر تمدنها
در یونان مدرن، دو حلقه مورد استفاده قرار میگرفت، حلقه طلایی برای داماد و حلقه نقره برای عروس که به نشانه یگانگی و برابری مبادله میشد ولی در واقع ارزش بیشتر حلقه مردان نشان دهنده موقعیت آنها بود. در میان یهودیان قدیمی انتخاب عروس همواره به وسیله بزرگترها و والدین انجام میشد و سپس این انتخاب با انجام عقد و پیمان زناشویی که همراه با هدایایی بود تثبیت میشد. در انجیل اشارهای به حلقه نامزدی نشده است، اما در پیدایش حلقه به عنوان نماد وفاداری و دوستی اشاره شده است، عقیده ای نیز وجود دارد که در دوره حضرت موسی(ع) حلقه وجود نداشته اما در دورههای بعد به وجود آمده است.
در دوره ای نیز حلقه آهنی موسوم بوده که به نشانه تعهد برای عروس فرستاده میشده این حلقه آهنی به عنوان نماد دوام پایداری ازدواج ساخته میشده است.
البته در دورههای قبل حلقههایی از جنس برنج و مس نیز دیده شده و از نظر شکلی نیز یک حلقه ساده همیشه تنها شکل حلقه ازدواج نبوده و گاهی اشکال مختلفی روی آن تراشیده و کنده کاری شده است مثل یک کلید برای نشان دادن اقتدار خانگی زن. در قرنهای 15 و 16 ایتالیاییها از حلقه ازدواجی استفاده میکردند که عمدتا از جنس نقره بود و با مینای سیاه مینا کاری میشد.
اروپاییان قرون وسطی نیز از الماس برای حلقه استفاده میکردند و قدرت آن را حافظ پیمان ازدواج میدانستند. دهقانان ایرلندی نیز بر این عقیده بودند که ازدواج بدون حلقه ای از جنس طلا قانونی و مشروع نیست.
خورشید و ماه نیز نمادی از حلقه بود
در ارکنی (منطقه ای در اسکاتلند) دو میدان بزرگ به احترام ماه و خورشید وجود داشت.
قرنها پیش اگر دوشیزه ای قصد ازدواج داشت به گردش دور سنگ میپرداخت که به نام ماه نامگذاری شده بود و پسر نیز به دور حلقه خورشید میگشت؛ سپس هر دو در محل سنگی که نام آدین (خدای خدایان) نام گذاری شده بود به یکدیگر میرسیدند و آنها به این وسیله وفاداری و تعهد نسبت به یکدیگر را اعلام کرده و زن و شوهر میشدند.
حلقه تنها در انگشت قرار نمیگرفت
در ایسلند که نامزدی و ازدواج هر دو به وسیله پول پذیرفته میشد حلقه، کمتر ضروری به نظر میرسید چرا که انتظار میرفت دختر هدایای خود را نقدی دریافت کند، با این حال حلقه در این کشور نیز استفاده میشد اما به سختی حلقه انگشت نام میگرفت چرا که به اشکال مختلف از استخوان، سنگ، کهربای سیاه، طلا و نقره ساخته میشود گاهی اوقات به حدی پهن بود که اجازه نمیداد دست از آن عبور کند.
در مراسم نامزدی داماد چهار انگشت و کف دست خود را از این حلقه عبور میداد و با این روش میتوانست دست عروس خود را بگیرد.
حلقه و انگشتان رسم زده
انداختن حلقه در انگشت چهارم دست چپ بر اساس این اعتقاد قدیمی صورت میگیرد که رگ این انگشت به طور مستقیم به قلب میرسد.
این واقعیت هم وجود دارد که فلز کم استقامتتر در انگشت و دستی که کمتر از آن و انگشتان دیگر استفاده و کمتر دچار صدمه و آسیب میشود.
در میان بعضی از اقوام پیشین حلقه در دست راست انداخته میشد و بعدها به دست چپ تغییر کرد یعنی همان دستی که از لحاظ رتبه پایینتر است. همچنین عده ای معتقدند این انگشت به دلیل این رسم قدیمی بر دیگر انگشتان مرجع شده که انگشت اول (شست) را به نام پدر، انگشت دوم به نام پسر و انگشت سوم را به نام روح القدس نام گذاری کرده اند.
بنابراین داماد پس از این که سه انگشت را نام برد و از آنها گذشت حلقه را به دست عروس میاندازد. قدیمیترین گزارش از تبادل حلقه ازدواج از مصر باستان به دست آمده که مربوط به 4800 سال پیش است.
حلقه و جایگاه آن در جوامع فعلی
اکنون نیز حلقه و پذیرش آن بخشی از مراسم ازدواج است و بیشتر مردم حلقه را در دست چپ خود میاندازند گر چه برخی زنان اروپایی در دست راست هم از آن استفاده میکنند.
در اسکاندیناوی هم رسمی است که برخی زنان از سه حلقه استفاده میکنند برای نامزدی، برای ازدواج و برای مادر شدن.
روسهای یهودی نیز حلقه ازدواج را در انگشت سبابه میاندازند. استفاده مردان از حلقه نسبتا جدید است تا میانه قرن 20 بیشتر زنان بودند که حلقه در دست میکردند که شاید یادآور روزهایی بود که زنان جزوی از املاک و دارایی همسرانشان بودند. بعد از جنگ جهانی دوم بسیاری از مردان با جداییهای طولانی مدت از همسران خود مواجه شدند و از آن زمان آنها نیز شروع به استفاده از حلقه به عنوان نشانهای از تاهل کردند یعنی آن چه موجب میشود همواره به یاد همسران خود باشند.
منبع: khorasannews.com
بیشتر بخوانید تا بیشتر بدانید
مراسم چولی قزک در فردوس پری در فرهنگ و ادبیات ایران موسیقی های دوران هخامنشی روشهای جالب آرایش در عهد باستان!! واژه «دری وری» حرف زدن از کی باب شد؟! زنان ایران قبل از عصر مغول
دوران عقد و نامزدی یکی از شیرین ترین دوران زندگی هر دختر و پسر جوانی است
دوران عقد و نامزدی یکی از شیرین ترین دوران زندگی هر دختر و پسر جوانی است. این دوران مرحله است برای شکل گیری و شروع یک زندگی، به این معنی که دختر و پسر در این دوران سعی در شناخت یکدیگر دارند و تصمیم می گیرند که آیا می توانند در ادامه مسیر زندگی در کنار هم باشند.
خیلی از نامزدی ها به مرحله پایانی و ازدواج ختم می شود ولی در بعضی نامزدی ها دختر و پسر به این نتیجه می رسند که نمی توانند زندگی شاد و مسالمت آمیزی رادر کنار یکدیگر داشته باشند پس تصمیم میگیرند نامزدی خود را پایان دهند. دوران نامزدی دوران مهمی است و درست رفتار کردن و درست تصمیم گرفتن در این مرحله می تواند نقش به سزایی در خوشبختی آینده داشته باشد.
برهم خوردن نامزدی خسارت یا موقعیت!!
تشکیل خانواده و زندگی زیر یک سقف امر بسیاری مهمی است. بسیاری از افراد برهم خوردن نامزدی را خسارتی بزرگ می دانند و از بروز این اتفاق بسیار هراس دارند در این میان می توان از خانواده هایی یاد کرد که از دوران نامزدی می ترسند و حتی عقد ماندن دختر در خانواده پدر را نمی پسندند. این گونه از افراد برهم خوردن نامزدی را نوعی ریختن آبرو می دانند و برای جلوگیری از این مشکل سعی می کنند دوران نامزدی وحتی عقد را به کمترین زمان ممکن تبدیل نمایند. حال جای یک سوال در اینجا باقی می ماند آیا برهم خوردن نامزدی بهتر از تشکیل یک خانواده بر پایه هایی ست و لرزان و یک زندگی نامطمئن نیست؟
اگر دو جوان قبل از اینکه زندگی خود را آغاز کنند بتوانند با شناخت و درک بیشتر و راهنمایی والدین تصمیم درستی بگیردند بهتر از یک عمر کشمکش، فرزندان سرگردان و زندگی سخت و طاقت فرسا است.
بسیاری از افراد برهم خوردن نامزدی را خسارتی بزرگ می دانند و از آن هراس دارند
دیگه خواستگار ندارم
زندگی در شهر های کوچک و روستاها دارای مزایای فراوانی است. در مورد ازدواج نیز شاید بتوان گفت که شناختی که در شهرها و روستاها نسبت به افراد و و خانواده ها وجود دارد حسن بزرگی برای ازدواج است زیرا دیگر هیچ خواستگاری غریبه نیست و خانواده ها یک شناخت کلی را نسبت به یکدیگر دارند. اما در این میان مشکلی وجود دارد که زندگی بسیاری از دختران جوان را با چالشی بزرگ مواجه کرده است. در بسیاری از روستا ها و شهرهای کوچک زمامی که نامزدی و عقد میان دختر و پسری برهم می خورد نوع نگاه ها تغییر می کند و سرنوشت دختر دستخوش نوع نگاه دیگران می گردد:
« دانشجوی سال سوم روانشناسی بودم که از یکی از شهرهای بزرگ اطراف با معرفی یکی از آشنایان خواستگاری برایم آمدتحقیقات و مراحل خواستگاری انجام شد و ما بین ما صیغه محرمیت خوانده شد تا بتوانیم در این مدت شناخت بهتری از هم پیدا کنیم، با گذشت مدتی متوجه بروز برخی ناهنجاری ها در رفتار نامزدم شدم و هر چه سعی کردم نتوانست تغییری در این رفتارها ایجاد کنم به همین دلیلی نامزدی ما بهم خورد.خبر به هم خوردن نامزدی درروستای کوچک ما پیچید نوع نگاهها تغییر کرد. از آن روز ها 5 سال میگذرد و دیگر هیچ خواستگار مناسبی برای من پیدا نشده، اگر هم خواستگاری بوده یا مردی مسن که زن و یچه هم داشته و یا مردانی زن مرده که به دنبال مادری برای فرزندانشان می گشتند. در این روستا به چشم یک زن مطلقه به کم نگاه می کنند . از این وضعیت خسته شده ام و دلم می خواهد از این روستا بروم»
اگر تحقیقی انجام دهید از این دست دختران در روستا ها و شهر های کوچ کم نیستند که قربانی نوع نگاه دیگران شده اند.
بسیاری از افراد برهم خوردن نامزدی را خسارتی بزرگ می دانند و از بروز این اتفاق بسیار هراس دارند در این میان می توان از خانواده هایی یاد کرد که از دوران نامزدی می ترسند و حتی عقد ماندن دختر در خانواده پدر را نمی پسندند. این گونه از افراد برهم خوردن نامزدی را نوعی ریختن آبرو می دانند و برای جلوگیری از این مشکل سعی می کنند دوران نامزدی وحتی عقد را به کمترین زمان ممکن تبدیل نمایند.
دختران بی گناه
کمی منطقی باشید این گونه از دختران گناهی مرتکب نشده اند آنها فقط تلاش کرده اند جلوی شروع یک زندگی نافرجام رابگیرند. دوران نامزدی دوران شناخت و گرفتن تصمیم نهایی است . در این دوران زندگی زناشویی آغاز نشده است که با برهم خوردن آن دختر مطلقه فرض شود. این اتفاق برای هر خانواده ای ممکن است بیوفتد و جلوی ضرر ازهر کجاگرفته شود به نفع خانواده خواهد بود.
در این میان نقش مسئولین فرهنگی و رسانه بسیار مهم است شواهد نشان گر آن است که کار فرهنگی و اطلاع رسانی دقیق در این زمینه و بالاتر رفتن سطح آگاهی می تواند مشکلات بسیاری از دختران جوان را حل کند دخترانی که نخواسته اند زندگی خود را بر روی نداشته ها بنا کنند ؛ دخترانی که به جرم گناه نکرده دیگر فرصتی مناسب برای آنها به وجود نمی آید و نامزدی نافرجام برای آنها تبدیل به پایان رویاهای زندگی خوب و سعادتمند شده است.
منبع: تبیان
دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج
10 کلید برای شناخت نامزدتان ! بهترین مدت دوره نامزدی و مشکلات آن! زمان لازم برای آشنایی قبل ازازدواج 7 هشدار برای دوران عقد انشالله تو سرخ است! ( ازدواج ) تفاوت زندگی مشترک,بادوستی های عاشقانه