فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

هنوز پدرت ازدواج نکرده؟



 

 

هنوز پدرت ازدواج نکرده

 

در مقاله پیش ، مطرح شد که  بحرانی ترین دوران زندگی، کهن سالی است که فرد به لحاظ از دست دادن احترام و منزلت اجتماعی پیشین خود دچار یاس و ناامیدی مفرطی می شود و این ناامیدی و احساس بیهودگی زمانی شدت خواهد گرفت که همزمان با  فقدان منزلت اجتماعی و شغلی، نبود دلبستگی های خانوادگی و شخصی بر آن دامن زده و موجبات پریشانی و دلهره فراوان  را فراهم سازد.

 

ازدواج سالمندان

 

برخی از سالمندان به جهت فوت همسفر جوانی و نبود میوه های زندگی در کنار خود، احساس تنهایی و بی کفایتی می کنند و بدان جهت اندوه و غم مضاعفی را متحمل می شوند که متعاقب آن، زجر گذران این دوران را برای آنان چند صد برابر خواهد نمود و  آنها را ناگزیر از تجربه بحران مختص این دوران که همان «آشیانه خالی» است، می نماید.

 

با اندک تامل و غایت نگری خواهیم دریافت که تنها ماندن در آن آشیانه خالی، حاصلی جز آسیب های روانی و جسمی برای فرد نخواهد داشت. هجوم افکار منفی و  ناراحت‌کننده، حس ناامنی،بیهودگی، یاس و ترس، افسردگی ، ازدست رفتن سلامت و ابتلا به انواع مختلف بیماریها و...  را می توان از جمله تظاهرات روانی و جسمی تنهایی سالمندان برشمرد که  در خوشبینانه ترین وجه  منجر به اندیشه « انتظار کشیدن برای مرگ»  و در بدترین شق آن موجب پرورش تفکر انتحاری در آنان می شود.

 

به تبع  ارضای نیاز عاطفی دلیل اصلی تمایل سالمندان به ازدواج است. آنان با ازدواج  ارزشمندترین کانون توجه و محبت را بدست خواهند آورد که در نبود همسر سابق و فرزندان متاهل که هر کدام در پی زندگی خود هستند، می تواند اصلی ترین منبع  تامین کننده  نیاز عاطفی و توجه  در این سن ، که بیش از قبل فرد بدان نیازمند است، باشد.

 

سالمندان با یافتن یک کانون توجه و عاطفه جدید، می‌توانند مورد توجه و محبت کسی قرار گیرند و با مورد احترام و عزیز کسی بودن،  نه تنها از شدت آلام تنهایی و دوری از فرزندان و هزاران مصائب مختص این دوران بکاهند، بلکه از گذران مابقی عمر خود نهایت رضایت را داشته و مانع مستولی شدن احساس بی کفایتی در خود شوند، چرا که آنها علیرغم کهولت سن، خود را بسان افراد جوانتر از خود قلمداد می کنند و زندگی خود را مشابه دیگر افراد آشنا و مابقی مردم جامعه در سیر طبیعی خود می پندارند اما همراه با مصائب بیشتر.

 

آنچه که آنان را امیدوارتر به زندگی می سازد آن است که متفاوت از دیگران زندگی نمی کنند؛ که صد البته توجه و مراقبت های فرزندان هر دو سالمند در این مسیر، مولفه ای است که نباید آن را نادیده گرفت

 

حالا که می‌توان به این تنهایی پایان داد؛ چرا که نه؟!

 

با توجه به مطالب فوق، بی شک این سوال به اذهانمان خطور خواهد کرد که اکنون،با توجه به وجود نگرش های متعصبانه و سر سختانه عرفی و نگرشی، چه باید کرد ؟

 

ابتدا از خودتان شروع کنید

 

شما می توانید یکی از متولیان و مبلغان این امر خطیر باشید. ابتدا سخت است، اما اگر خود به آنچه به زبان می آورید ایمان قلبی داشته باشید، اگر واقعا ذهن خود را از نوع اندیشه های متعصبانه پاک کرده باشید، خواهید توانست دیگران را نیز تحت تاثیر اندیشه عاقلانه تان قرار داده و توجیه های مبتنی بر عرف اشتباه آنان را با ادله های منطقی و دل نشین اصلاح نمائید. از قدیم گفته اند: سخنی که از دل بر آید لاجرم بر دل نشیند. تنها سخن نگویید بلکه به سخنان خود نیز عمل  بکنید. مثلا ، اگر در اطرافیان خود چنین شخصی را سراغ دارید به ازدواج ترغیبش کنید و یا آستینی برای مادر و پدر تنهای خود بالا ببرید.

 

فرزندان باید نگران والدین خود باشند


فرزندانی که پدر یا مادری تنها در خانواده دارند، بایستی بیش از گذشته دلواپس درّها ی گران بهای زندگی شان باشند؛

 

بدان لحاظ که علم به اثبات رسانده است عدم ارضای نیازهای عاطفی و تحت فشار عاطفی قرار گرفتن موجب تضعیف سیستم ایمنی بدن شده و تسریع روند پیری و فاصله گرفتن آنها از سلامت، قطعا از پیامدهای جبران ناپذیر آن خواهد بود که  متعاقب این بی توجهی، بیماری و بستری شدن پیش از هنگام  دامن گیر آنها و شما خواهد شد که این خود نیز دردسرهای بزرگ و گاها غیر قابل تحملی را به وجود خواهد آورد. لذا مانع  و غافل از تامین عاطفه به حق آنها نشوید و خود مشوق و حامی همه جانبه آنان در پیمودن مسیر انتخاب  شریک جدید زندگی شان باشید.

 

نقش فرزندان در ازدواج والدینشان قابل انکار نیست

 

شما به عنوان یک فرزند خلفی که  به ناچار و از ترس زخم زبانهای اطرافیان و امثالهم تسلیم عقاید عرفی جامعه شده اید، اگر در تنهایی‌تان به حقوق والدین خود با ذهن بازتری فکر کنید، بی گمان مصلحت و خوشبختی والدینتان را بر اندیشه های واهی و بی منطق مردم ترجیح خواهید داد  و خود خواهان سر و سامان دادن آنها خواهید شد.البته این منوط برآن است که خود واقف بر آن باشید و ایمان قلبی بر این مهم داشته باشید که  ازدواج هر یک از والدینتان  و یا ترغیب شما به این امر به  منزله فراموش کردن پدر یا مادر از دست رفته نیست و یا جایگزین کردن او با کسی دیگر نمی باشد، بلکه توجه به نیازهای فعلی و عاطفی والد زنده است و تلاش برای جلوگیری از مرگ تدریجی او به موجب خلاء عاطفی موجود و غیر قابل انکار. این  نظر گاه  کاملا با عقاید رایج جامعه سنخیت ندارد اما کاملا قابل تامل و به لحاظ منطقی قابل  پذیرش است.

 

به جای تمسخر و مضحکه کردن فطرت عاطفه طلب بشر، از ازدواج سالمندان حمایت کنیم.

 

ترس از دست دادن محبت فرزندان ، واهمه نبود همان دیدارهای هفتگی، ماهانه و حتی سالانه فرزندان ، هراس از ملعبه دست فرزند، عروس ، داماد و نوه ها و هزاران دلهره های فقدان ، والدین را مجبور به تحمل تنهایی و مخالفت با ازدواج می کند. شما باید تسهیل‌گر باشید و به تامین سلامت عاطفی آنها بیش از حفظ سلامت جسمی والدین بیندیشید.

 

حمایت فرزندان از ازدواج والدینشان، موجب استقبال تدریجی آنان از ازدواج و باعث افزایش توان مقابله آنان با تفکرات تحجری اطرافیان خواهد شد چرا که پشت آنها به  حامی استوار و مقاومی چون شما گرم است.

 

فرزندان دست به کار شوند

 

فرزندان آگاه و دور اندیش برای آشنایی والد تنهای خود با یک همسر مناسب برنامه‌ریزی می کنند و زمینه‌های آشنایی والدین خود  برای یافتن همسری مناسب  فراهم می کنند. مثلا ،

 

*در مهمانی ها و آمد و شدهای خانوادگی، دوستانه و همسایگان خود اگر مورد خاصی وجود داشت موجبات آشنایی بیشتر را فراهم می آورند.

 

* آنها را درنهادهای  اجتماعی، فرهنگی، ورزشی،هنری  ثبت‌نام می کنند و بدین طریق  علاوه بر حفظ سلامت و شادابی آنان منجر به آشنایی های هدفمند می شوند.

 

نترسید شما می توانید پایه گذار چنین فرهنگی در جامعه باشید.بهتر است فرهنگ‌سازی در ابعاد مختلف صورت گیرد

 

برای ایجاد زمینه عمل و ریختن قبح اندیشه های غلط و به اشتباه رسوخ یافته در ذهن  نیازمند  یک فرهنگ سازی عمیقی هستیم تا بستری را برای به اجرا رساندن موارد مطرح شده در فوق، فراهم آوریم. این دست یافتنی خواهد بود اگر متولیان امور فرهنگی من جمله رسانه‌ها دست به کار شوند و جوانان ،بالخص سالمندان را با نوع نیازهای خاص این دوران  آشنا سازند و این نگاه منفی به  ازدواج سالمندان را به یک نگاه مثبتی که ارجحیت ابعاد معنوی و عاطفی این امر را بیش از ارضای نیاز جنسی در صدر قرار می دهد، تغییر دهند.

 

از آن پس است که دیگر هیچ سالمندی این نیاز کاملا طبیعی تمایل به ازدواج خود را از کسی مخفی نخواهد کرد و دیگران نیز تمایل به ازدواج آنان را غیر عادی و نابهنجار تلقی نخواهد نمود. اگر چنین فرهنگی شکل بگیرد و در جامعه مرسوم شود، از این پس همه خواهند پرسید که   « چرا پدرت/ مادرت تنهاست و ازدواج نمی کند؟»

منبع: تبیان

نکاتی حساس درباره 4 هفته اول دوران نامزدی!!



 

 

نکاتی حساس درباره 4 هفته اول دوران نامزدی

 

دیگر از این بدتر نمی‌شود. احساس مریضی می‌کنید، نمی‌توانید لب به غذا بزنید و نمی‌دانید که چه احساسی  دارید و به چه فکر می‌کنید. اما فکرتان خیلی مشغول است. یک لحظه خوشحالید و یک لحظه ناراحت، احساس آشفتگی و بی ثباتی می‌کنید. چه اتفاقی برایتان افتاده است؟ چهار هفته‌ی اولی است که با شوهر آینده تان قرار ملاقات گذاشته اید.

 

اولین چیزی که ممکن است قبل از یک قرار ملاقات اتفاق بیفتد، احساس آشفتگی و وحشت است. ممکن است تا به حال برای یافتن مرد ایده آل خود با افراد زیادی قرار ملاقات داشته باشید، اما هر بار این احساس رخ می‌دهد. بعد از قرار، با اینکه همه چیز عالی و خوشایند بوده باز ممکن است دچار این احساس شوید، چون اینجاست که مجبور می‌شوید در مورد این موقعیت و فرد مزبور کمی فکر کنید. باید تصمیم بگیرید که آیا می‌خواهید با این فرد ادامه دهید یا اینکه همه ی وعده هایی را که شب گذشته با طرف داشته اید را امروز صبح فراموش کرده اید و نمی‌خواهید ادامه دهید. این مسئله برای همه ی ما اتفاق می‌افتد. همه ی ما در چنین موقعیت هایی احساس آشفتگی می‌کنیم.

 

برای بسیاری از افراد، روز های بعد از قرار روزهای فوق العاده ای هستند. احساس جذابیت و علاقه می‌کنید و احساس می‌کنید که کسی هست که دوستتان می‌دارد و برایش جذابیت دارید. اما ممکن است در قرار دوم به این نتیجه برسید که کاملاً در اشتباه بوده اید و احساستان درست نبوده است. پس از اتمام قرار ملاقات دوم، باز احساس فوق العاده ای به شما دست می‌دهد چون این بار دیگر آزمایشی واقعی بوده است و یکدیگر را دقیق تر مورد بررسی قرار داده اید. وفاداری‌ها،قوه ی تعقلتان و جنبه های دیگر شخصیتیتان مورد آزمایش قرار می‌گیرد. تا این مرحله شما نباید هیچگونه رابطه ی فیزیکی با فرد داشته باشید.

 

بعد از قرار ملاقات دوم اگر واقعاً به این فرد علاقه مند شده باشید، احساس اضطراب و نگرانی خواهید داشت، نگرانی برای از دست دادن این فرد. یا ممکن است این نگرانی به خاطر این باشد که فکر می‌کنید برای علاقه مند شدن عجله کرده اید و دوست دارید که از این مسئله خلاص شوید. اینجاست که ممکن است یک آینده ی ایدآل، دچار فاجعه و مصیبت شود. دست از نگران بودن بردارید و بگذارید که زندگی مسیر همیشگی اش را طی کند. خونسردیتان را حفظ کنید، هیچ جای نگرانی نیست. و در هیچ کار هم عجله نکنید.

 

از طرف دیگر ممکن است هنوز مطمئن نشده باشید که با این فرد صمیمیت برقرار کنید یا خیر، اما باز هم نگران نباشید. جذابیت روزهای اول آشنایی با یک فرد در همین است. در یک رابطه ی طولانی مدت، این روزها دیگر تکرار نمی‌شوند، پس سعی کنید که تا می‌توانید از این جو لذت ببرید. لزومی ندارد که یک رابطه ی جدیدی حتماً به ازدواج ختم شود. دقت داشته باشید که این قرار های ملاقات برای آشنایی شما با این فرد برای این ترتیب داده شده تا شما ضمن آشنایی بیشتر با فرد مورد نظر به این نتیجه برسید که آیا این فرد همسفر خوبی برای آینده شما می‌تواند باشد یا نه؟ دیگر چنین طرز فکری نداشته باشید و از قرارهایتان نهایت لذت را ببرید.

 

تردیدهای زیادی در روزهای اول آشنایی وجود دارد، مثل اولین برخورد، اینکه سر قرار بروید یا نه، اینکه تلفن کنید یا نه، چه می‌شود اگر او سر موقع به شما تلفن نکند و...همینطور جلو می‌رود و هر روز تردیدها و دوراهی های جدیدی برایتان پیش می‌آید مثل اینکه، او را برای صرف قهوه دعوت کنید یا نه، اینکه با او به سینما بروید یا نه، اگر احساستان نسبت به او بیشتر شد چه کنید و....باز هم چیزی که به شما کمک می‌کند تغییر طرز فکرتان است، باید بگذارید زندگی روال عادی خود را طی کند، نباید نگرانی در مورد چیزی به خودتان راه دهید. شما زندگی همیشگیتان را داشته باشید، سر موقع همیشگی به باشگاه بروید، کارهایتان را انجام دهید و نگذارید که زندگیتان از مسیرش منحرف شود.

 

وقتی دیر به دیر قرار ملاقات داشته باشید، آن انرژی لازم برای پیشبرد یک رابطه وجود نخواهد داشت. باید از همه فرصت هایتان استفاده کنید و با فرد مورد نظر بگذرانید. اگر فردی را واقعاً دوست داشته باشید، طبیعتاً می‌خواهید همیشه با او باشید تا بتوانید او را بیشتر بشناسید و عاشقش شوید. برای این منظور باید قرار ملاقات هایتان را بیشتر کنید تا صمیمیت بین شما بیشتر شود و گرنه فقط وقتتان را تلف کرده اید.

 

اولین چهار هفته زمان مهمی است چون در این دوران است که همدیگر را خواهید شناخت. اگر بتوانید این دوران را به خوبی پشت سر بگذارید، حتماً خواهید توانست رابطه ی محکمی ایجاد کنید. به عقیده‌ی من از هر گونه رابطه و برخورد خارج از چهر چوب معمول در این دوران و تا قبل از ازدواج خودداری کنید. این دوران فقط دوران آشنایی است و اینکه ببینید از هر لحاظ با هم سازگاری دارید یا خیر. دوران پر خاطره ای خواهد بود، پس سعی کنید بهترین استفاده را ازاین دوران ببرید.

 

ممکن است احساس بی ثباتی و آشفتگی کنید، اما همه ی ما وقتی به گذشته نگاه می‌کنیم تا ببینیم عاشق شدنمان چه روندی داشته است، یاد چهار هفته ی اول آشنایی می‌افتیم. سعی کنید این چهار هفته را به قشنگ ترین حالت ممکن بگذرانید .

منبع:mosalman.net



دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج

وقتی مردی شما را بخواهد آنچه قبل از ازدواج باید بدانید برای ازدواج هدف داشته باشید آمادگی مردان برای ازدواج تعریف ازدواج زنانی که از ازدواج می ترسند

فراموش کردن نامزدی بهم خورده



 

 

 

طلاق گرفتن در دوران عقد

 

 

به هم خوردن نامزدی یا طلاق گرفتن در دوران عقد، یکی از تلخ‌ترین تجربیاتی است که ممکن است کسب کنید اما این بدان معنا نیست که شما تمام شده اید و آینده ای ندارید. ضربه هیجانی‌ای که بعد از این ماجراها می خورید بسیار سهمناک است اما شما هنوز در ابتدای راهید و می توانید از این تجربه تلخ در انتخاب بعدی تان استفاده کنید.

 

 

فراموش کردن نامزدی بهم خورده

 

 

1- حرکت عاقلانه به جلو: به خودتان زمان بدهید تا ماجرایی را که از سر گذرانده اید درک و هضم کنید. اشتباهات خود و نامزدتان را بشناسید و سعی کنید تغییراتی در خود به وجود آورید که دیگر در این دام نیفتید.

 

 

2- فوری ازدواج نکنید: خیلی ها فکر می کنند چاره فراموشی این شکست، رو آوردن به یک ازدواج دیگر است. تا وقتی ذهنتان درگیر نامزدی بهم خورده تان است، ازدواج نکنید اما این به معنای آن نیست که هر قدر بخواهید می توانید غصه بخورید و عزادار زندگی پا نگرفته تان باشید. خیلی زود خود را جمع و جور کنید و به زندگی تان ادامه دهید.

 


3- زانوی غم بغل نکنید: خوشتان می آید دیگران وقتی شما را می بینند بگویند: «آخ طفلک حرام شد؟» پس انزوا را کنار بگذارید، در جمع ها شاداب و با طراوت حاضر شوید و از صحبت کردن درباره مساله نهراسید. خیلی ها می خواهند بدانند چه اتفاقی افتاده. در حدی که لازم می دانید کنجکاوی آنها را برطرف کنید و این جدایی را عاقلانه ترین راه ممکن معرفی کنید.

 

 

4- نگذارید شما را با برچسب «طلاق گرفته/ طلاق داده» بشناسند: شما هنوز آمادگی یک زندگی جدید را دارید و می توانید از نو شروع کنید. بنابراین در مقابل سوال و جواب ها و بحث های بیهوده بایستید و بگویید ماجرا تمام شده است. لطفا دوباره بحث را داغ نکنید. بگویید به قدر کافی از ماجرا درس گرفته اید و حالا فقط به آینده فکر می کنید.

 

 

5- این ماجرا چیزی از ارزش های شما کم نکرده است: حتی اگر بهم خوردن نامزدی یا ازدواج شما با بدترین برخوردها اتفاق افتاده باشد و بدترین حرف ها را شنیده اید، باید آنها را فراموش کنید و به این فکر کنید که هیچ کدام از این مسائل از ارزش های وجودی شما کم نمی کند.

 

 

6- با خاطراتتان کنار بیایید: قطعا خاطرات گذشته و روزهایی که با هم داشته اید، جاهایی که رفته اید و هدایایی که رد و بدل کرده اید آزارتان می دهد. تا مدتی سعی کنید به این مکان ها نروید، خاطرات را مرور نکنید و عکس هایتان را نبینید. دور موسیقی ها و اشعار غمگینی که شما را یاد جدایی تان می اندازند و حس بدبخت بودن به شما می دهند خط بکشید.

 

 

7- تنها نباشید: در شرایط شما، افسردگی خیلی رایج است. سعی کنید تنها نمانید و تا حد ممکن در جمع ظاهر شوید، فعالیت های مورد علاقه تان را انجام دهید و به خودتان کمک کنید که به زندگی برگردید. شما که نمی خواهید مغلوب یک اشتباه مشترک شوید؟

منبع: تبیان



دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج

پاسخ شمابه سؤالات نامزدتان چگونه است؟ آمادگی مردان برای ازدواج برای ازدواج هدف داشته باشید قبل از ازدواج در مورد مادیات هم صحبت کنید آنچه قبل از ازدواج باید بدانید اگرمی خواهی دل یه پسررابه دست بیاری

سبک زناشوئی تان را بشناسید



 

 

سبک زناشوئی تان را بشناسید

 

این که هر زوجی در کدام یک از سه سبک تصدیقی،پرآشوب ،اجتنابی قرار می گیرند به خلق و خو، پیشینه و شخصیت آنها بستگی دارد...

 

دعوا

 

نحوه دعوای زن و شوهرها راه خوبی برای شناخت انواع زوج هاست. هنگام طبقه بندی ازدواج به موارد زیر توجه می شود:

 

دفعات دعوا   حالات چهره و پاسخهای فیزیولوژیک (نبض،تعریق)طرفین در هنگام جر و بحث محتوای سخنان و تن صدای آنها.

 

با توجه به این عوامل سه نوع زندگی زناشوئی با ثبات بدست خواهد آمد.

 

ازدوج تصدیقی

 

این زوج ها دارای خصوصیات زیر می باشند:

 

آنها اهل گفتگو و تبادل نظرند- آنها به یکدیگر گوش می دهند و دیدگاه ها و هیجانات یکدیگر را درک می کنند- آنها وقتی با یکدیگر اختلاف نظر دارند - به همسر خود حق می دهند - عقاید و هیجاناتش را درست و صحیح بداند حتی اگر با آنها مخالف باشند.این نوع زن و شوهرها علاوه بر گوش دادن به شکایت های همسرشان،نگرانی او را مثل آینه به او باز می گردانند.اما این تصدیق گری الزاما"به معنای موافقت آنها با شکایت همسرشان نیست. بلکه با رفتار خود می گویند خیلی خوب،ادامه بده،احساساتت را درک می کنم.

 

وقتی زوج های عاقل با هم اختلاف نظر پیدا می کنند از کلماتی چون درسته،می فهمم،بله زیاداستفاده می کنند.آنها علاوه بر خصوصیت تصدیق /امتناع/مصالحه ویژگی های دیگری هم دارند.در این گونه زناشوئی ها نقش های جنسی در حالت تعادل بسر می برند.بعبارت دیگر در اینگونه ازدواج ها طرفین حیطه های نفوذ مشخصی دارند. در این نوع خانواده ها شوهر خودش را فردی تحلیل گر،مسلط و پرجرات و زن خودش را فردی مراقبت کننده،تیمارگر و راحت و ابرازگر می داند. زن و شوهرهای تصدیقی برای یکدیگر دوستان خوبی هستند برای احساس همبستگی خودشان ارزش زیادی قائلند و اهداف و ارزش های یکدیگر را محترم می شمارند. آنها در روابط خودشان به ارتباط،بازگو کردن مسائل،عشق و ابراز محبت،گذراندن اوقات مشترک و انجام فعالیت های مشترک اهمیت زیادی می دهند.

 

این زن و شوهرها در خانه حریم یا محدوده های شخصی ندارند. وقتی این زن و شوهر با هم بحث می کنند سعی می کنند بین امیال شخصی خود و نیازمشترکشان به زندگی زناشوئی تعادل ایجاد کنند

 

با این وجود ،ازدواجهای تصدیقی ،ازدواجهای محکم و بادوام هستند و خیلی از آنها به مصالحه و توافق می رسند.

 

ازدواج پرآشوب

 

این زن وشوهر ها باهم خوب دعوا می کنند و هم خیلی خوب دعواهای خود را جبران می کنند. در روابط پرآشوب به ویژه در هنگام بحث اثری از کناره گیری یا عدم درگیری دیده نمی شود. در گرماگرم بحث علاقه چندانی به شنیدن نقطه نظرهای یکدیگر ندارند. در واقع این نوع زن و شوهرها از اولین مرحله بحث های زن و شوهرهای تصدیقی عبور نمی کنند یعنی سعی نمی کنند همسر خود را درک کنند و با او همدلی نمایند.بلکه از همان ابتدا وارد مرحله دوم می شوند یعنی سعی می کنند یکدیگر را قانع کنند. زوج های تصدیقی وقت زیادی را صرف قانع کردن یکدیگر نمی کننددر حالیکه زن و شوهرهای پرآشوب به پیروزی در بحث و قانع کردن یکدیگر خیلی اهمیت می دهند .این نوع زن و شوهرها هم از لحاظ عصبانیت و هم از لحاظ ابراز محبت بالاتر از زن و شوهرهای تصدیقی قرار می گیرند و در مقایسه با آنها،هم هیجانات منفی بیشتری ابراز می کنند و هم هیجانات بیشتری .

 

این نوع زن و شوهرهابه همان اندازه که جنگ و دعواهای شدیدی دارند،به همان اندازه هم شادی هایشان شدید است. زندگی پرآشوب با درامها و مخاطرات بیشتری مواجهند. این نوع زن و شوهر ها،حد و مرزها را گم می کنند و به ورطه جدایی کشیده می شوند.

 

زن و شوهرهای پرآشوب از اذیت کردن و به بازی گرفتن یکدیگر لذت می برند. گاهی اذیت و آزارهای بازیگوشانه آنها به نقطه حساسی اصابت می کند و احساسات طرف مقابل را جریحه دار می کند.

 

ازدواج اجتنابی

 

ظاهرا"بین این نوع زن و شوهرها اتفاق خاصی نمی افتد،یک نام بهتر برای این زوج ها،زوج های کاهنده تعارض است چون بجای حل اختلاف نظرها سعی می کنند  از اختلاف نظرها بکاهند. زن و شوهرهای تصدیقی بیش از قانع کردن یکدیگر به محبت های طرف مقابل گوش می دهند در حالی که زن و شوهر های پرآشوب برای دفاع از نظر خودشان ناگهان وارد بحث می شوند.

 

اما زن و شوهرهای اجتنابی با مطرح کردن مشکل به راه حل نمی رسند.اختلاف این نوع زن و شوهرها به توافق بر سر عدم توافق ختم می شود.یعنی از بحث هایی که به بن بست کشیده می شوند اجتناب می کنند. این نوع زن و شوهرها می دانند که اختلاف نظر دارند،اما نمی توانند ماهیت هیجانی اختلاف نظرشان را کشف کنند. در این گونه روابط،نادیده گرفتن اختلافات را همان حل مساله می دانند و یکی از طرفین سعی می کند رفتاری مشابه به طرف مقابل داشته باشند. این گونه زن و شوهرها بجای حل اختلافشان،غرق فلسفه مشترکات زندگی هستند. این نوع زن و شوهرها،ثبات زناشوئی را منوط به بیان ماهرانه مسائل می دانند و معتقدند بدون حل اختلاف نظرها نیز می توان زندگی زناشوئی را ادامه داد.

 

در این سبک زناشوئی،زن و شوهرها برداشت دیگری از ما بودن دارند.

 

زن و شوهرهای پرآشوب از اذیت کردن و به بازی گرفتن یکدیگر لذت می برند. گاهی اذیت و آزارهای بازیگوشانه آنها به نقطه حساسی اصابت می کند و احساسات طرف مقابل را جریحه دار می کند

 

در این سبک زناشوئی ها میزان همدلی و اشتراک نظر طرفین کم است.اگرچه کمتر از زوج های پرآشوب و تصدیقی شور و شوق دارند اما در روابط زناشوئی خود با خطرات کمتری روبرو هستند.از جمله مشخصه های این سبک آن است که درون نگری و تعمقات روان شناختی در آن کم است.

 

بنابراین گاهی زن و شوهرهایی تصور می کنند طرف مقابلشان آنها را نمی شناسند و یا او را درک نمی کنند این حالت وقتی پیش می آید که هیچ کدام از آنها شناخت عمیقی از مبانی هیجانی ناراحتی های خود ندارند.در واقع آنها مدام از یکدیگر غافل می شوند و بشدت از یکدیگر فاصله می گیرند.

 

این که هر زوجی در کدام یک از سه سبک تصدیقی،پرآشوب ،اجتنابی قرار می گیرند به خلق و خو، پیشینه و شخصیت آنها بستگی دارد.

منبع: تبیان

هیچ زنی از این مشکلات در امان نیست



 

 

هیچ زنی از این مشکلات در امان نیست

 

زنان و دختران روزهایی از ماه عصبی و بد اخلاق می‌شوند و در واقع آنقدر تحریک‌پذیر هستند یا بقدری افسرده که بی‌دلیل در هر فرصتی، ‌های های گریه می‌کنند، اما آیا تا به حال با خود فکر کرده‌اید که چرا ناگهان این حالات در خانم‌ها بروز می‌کند؟

 

تنها شما نیستید که از سندرم پیش از قاعدگی رنج می‌برید

 

این مساله یک ویژگی اخلاقی نیست و یک دلیل کاملا علمی و واقعی دارد. این علائم ناشی از شایع‌ترین بیماری زنان است و این فقط زنان اطراف یا حتی خود شما نیستید که از این مشکل در عذاب هستید. جالب است بدانید که بسیاری از اوقات هیچ‌کس حتی خود فرد از نوع مشکل خبر ندارد و نمی‌داند که همه این مسائل به سندرم PMS باز می‌گردد.

 

PMS یا سندرم پیش از قاعدگی در واقع مجموعه‌ای از علائم است و یک مشکل بسیار شایع زنان محسوب می‌شود. این علائم معمولا یک یا 2 هفته قبل از قاعدگی تا چند روز پس از آن بروز می‌کند و گاه تمام زندگی فرد را مختل می‌کند. این سندرم بقدری شایع است که تقریبا هیچ زنی نیست که در طول عمر خود حداقل یک بار یکی از این علائم را تجربه نکرده باشد.

 

PMSمی‌تواند تمام سیستم‌های بدن را تحت تاثیر قرار دهد و علائم آن به قدری متنوع هستند که آن را بیماری هزار چهره می‌دانند و متخصصان نزدیک به 100 تا 150 علامت را برای آن برشمرده‌اند. این علائم در هر فرد می‌تواند با الگوی خاصی بروز کند و وقتی این علائم به طور دوره‌ای تکرار شوند، تشخیص این سندرم مشخص می‌شود. شایع‌ترین این علائم شامل مواردی مثل ناپایداری خلقی، تحریک‌پذیری، زود رنجی، عصبانیت و تنش‌های عصبی، بدگمانی، ناامیدی، گریه و خشونت، انواع سردردها، میل شدید به شیرینی‌جات، افزایش اشتها، ورم دست و پا، احساس ورم و نفخ در شکم، مشکلات چشمی، گرفتگی‌های عضلانی و بروز مشکلات در دستگاه شنوایی، ادراری و گوارشی هستند. بسیاری از مشکلات حوالی بلوغ دختران جوان مثل بدخلقی، سرکشی در برابر والدین، فرار از منزل و عدم حضور در کلاس‌های درس می‌تواند به دلیل این سندرم و عواقب روحی و روانی آن باشد که اگر به آن توجه نشود تا سنین بالا تشخیص داده نمی‌شود.

 

به این ترتیب سیستمی از بدن نیست که این سندرم آن را درگیر نکند. بیشتر علائم به صورت پایدار نیست و در زمان‌های گوناگونی بروز پیدا می‌کند ولی گاهی ممکن است فقط 5 روز در ماه این علائم محو شوند که این خود یعنی 60 روز در سال می‌توان از این سندرم در امان بود و حدود 300 روز از یک سال در معرض این مشکلات بودن چیز کمی نیست البته خوشبختانه در واقع این میزان از شدت کمتری برخوردار است ولی آگاهی داشتن از وجود چنین اختلالی به شما کمک می‌کند تا در صورت بروز به خوبی با آن برخورد کنید.

 

PMS چطور ایجاد می‌شود؟

 

با وجود اینکه PMS علت اصلی سندرم پیش از قاعدگی شناخته نشده است، ولی برخی از صاحبنظران علت اصلی آن را به هم خوردن تعادل هورمون‌های زنانه یعنی استروژن و پروژسترون می‌دانند. این سندرم فقط در افرادی دیده می‌شود که تخمک‌گذاری دارند، بنابراین می‌توان سندرم پیش از قاعدگی را به وقایع ناشی از تخمک‌گذاری دانست. خیلی وقت نیست که پروستاگلندین‌ها شناخته شده‌اند ولی اثرات آنها روی کل سیستم‌های بدن در حال کشف است. این مواد روی همه جای بدن اثر دارند: رگ‌های خونی، مغز و سیستم ادراری ـ تناسلی از آن جمله‌اند. این مواد علاوه بر اثرات مثبت فراوان خود، می‌توانند ایجادکننده حس درد نیز باشند. به همین علت در بسیاری از مشکلات از جمله دردهای قاعدگی از مواد ضد پروستاگلندین استفاده می‌شود.

 

پیشگیری و درمان سندرم پیش از قاعدگی

برای تشخیص سندرم پیش از قاعدگی جداولی وجود دارد که شما برای استفاده از آنها باید علائم روزانه را علامت بزنید و برگه را نزد پزشک خود ببرید تا به این وسیله پزشک بتواند مشکل شما را بخوبی تشخیص دهد.

اولین اقدامی که پس از تشخیص PMS ضرورت دارد و هیچ اقدامی نمی‌تواند به این اندازه اثر داشته باشد، در میان گذاشتن آن با همسر و در صورت امکان با خانواده، دوستان و همکارانتان است. چرا که برای به حداقل رساندن این علائم هیچ چیز به اندازه آگاهی، حمایت و همدلی نزدیکان و بویژه همسر اثربخش نخواهد بود. اطرافیان با دانستن این مساله بهتر شما را درک می‌کنند و می‌توانند به شما در مسیر درمان کمک کنند.

خوشبختانه سندرم پیش از قاعدگی با ایجاد آرامش روحی و عمل به توصیه‌های تغذیه‌ای حتی بدون درمان دارویی تا حد زیادی بهبود می‌یابد.

 

در بروز این مشکل افت قند خون بسیار شایع است و تغییر در هورمون‌های بدن، زمینه را برای بروز واکنش‌های مربوط به کاهش قند خون مساعد می‌سازد. این واکنش‌ها می‌توانند به صورت غیر متعارف مثل زودرنجی، میگرن، وحشت، گریه و عصبانیت شدید بروز کنند. بنابراین به هیچ عنوان بیش از 5 ـ 4 ساعت گرسنه نمانید، سعی کنید از چربی تا حد امکان کمتر استفاده کنید و مصرف کربوهیدرات‌های پیچیده مثل غلات را افزایش دهید. تا می‌توانید قند ساده و آبنبات و چیزهایی از این قبیل را کمتر مصرف کنید، نمک را از رژیم غذایی خود حذف کنید تا از احتباس آب و ورم جلوگیری کنید، سعی کنید تنش‌ها و استرس زندگی خود را بسیار محدود کنید و به ورزش منظم بپردازید و ویتامین‌هایی نظیر ویتامین‌های گروه B بخصوص B6 می‌تواند باعث کاهش افسردگی و ورم و کاهش میل شدید به قند شود.

 

مصرف روزانه یک عدد قرص ب کمپلکس می‌تواند کمک‌کننده باشد. سعی کنید کافئین رژیم غذایی خود را به حداقل برسانید و از نوشیدنی‌های گازدار و آماده که حاوی شکر زیادی هستند خودداری کنید.

 

در نهایت در صورتی که علائم شما با این روش‌ها بهتر نشد حتما با پزشک خود مشورت کنید.

 

دردسرهای قاعدگی دردناک

 

یکی از مشکلاتی که می‌تواند به تنهایی یا همراه علائم PMS رخ دهد، قاعدگی دردناک است. حدود 50 تا 70 درصد خانم‌ها با این مشکل دست و پنجه نرم می‌کنند. پزشکان دلیل بروز این دردها را آزادسازی پروستاگلندین‌ها در بدن می‌دانند. این درد معمولا یکی دو روز قبل از قاعدگی شروع می‌شوند و در روز اول قاعدگی به اوج خود می‌رسد. این درد می‌تواند همراه بروز تهوع و استفراغ، تکرر ادرار، بی‌حالی و ضعف و سردرد باشد. دیسمنوره 2 نوع اولیه و ثانویه دارد و معمولا 2 تا 3 سال پس از شروع اولین دوره قاعدگی بروز می‌یابد. قاعدگی دردناک معمولا در مواقعی رخ می‌دهد که تخمک‌گذاری صورت بگیرد و در غیر این صورت باید به دنبال دلایلی باشیم که به طور ثانویه باعث بروز این دردها می‌شود. به عنوان مثال وقتی مشکلی در لگن باشد می‌تواند به طور ثانویه دردهایی همراه با قاعدگی بدهد.

 

افرادی که چاق هستند، دخانیات مصرف می‌کنند، بچه‌دار نشده‌اند، سابقه این دردها را در مادر یا خواهر خود ذکر می‌کنند یا تحت استرس و فشارهای عصبی زیادی هستند، بیشتر دچار دیسمنوره می‌شوند. داروهایی که معمولا توسط پزشک تجویز می‌شود مثل داروهای ضد پروستاگلندین و گرم کردن موضعی، می‌تواند درد را کاهش دهد. به علاوه توصیه‌هایی که در مورد سندرم پیش از قاعدگی گفته شد نیز در کاهش این مورد موثر هستند.

منبع : jamejamonline.ir