فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

فان ساز

مجله تفریحی فرهنگی هنری

اثر روابط عاطفی بر ازدواج جوانان و نوجوانان



روابط عاطفی,شکست در روابط عاطفی

روابط عاطفی در نوجوانان و جوانان و شکست درآن بر روحیه افراد تاثیر گذار است

 تاثیر روابط عاطفی بر ازدواج جوانان و نوجوانان

جوانان امروزی نسبت به نسل های پیشین دیرتر ازدواج می کنند، در واقع امروزه سن ازدواج بالا رفته است. جوانان و نوجوانان در سنین پایین وارد روابط عاطفی متعددی می شوند که اگرچه در ظاهر خوب و ایده آل است اما اندکی نمی گذرد که مشکلات کوچک و بزرگ بروز می کنند و گاهی مشکلات به جایی می رسند که دو طرف نمی توانند این ارتباط را حفظ کنند و در نتیجه آن را خاتمه می دهند.

هر چه تعداد روابط عاطفی پیش از ازدواج بیشتر می شود و سن دختران و پسران بالاتر می رود، تصمیم گیری برای انتخابی مهم و دائمی دشوارتر خواهد بود؛ یعنی این روابط عاطفی سبب می شود تا افراد مجرد دیگر اعتمادی به جنس مخالف نداشته باشند و از آنجایی که بارها شکست را در روابط عاطفی تجربه کرده اند، از ورود به رابطه ای پایدار می ترسند؛ زیرا در روابط عاطفی قبلی خود بسیار آسوده خاطر بودند؛ چرا که می دانستند هیچ تعهد مکتوبی به طرف مقابل ندارند و در نتیجه هرگاه احساس می کردند مایل به ادامه این رابطه عاطفی نیستند، می توانند آن را پایان دهند اما در زمان ازدواج و عقد رسمی، دیگر نمی توان به سادگی قبل، ارتباط را پایان داد، در نتیجه این مسئله در دل جوانان ترسی ایجاد می کند که بسیاری از آنها را کاملا از ازدواج منصرف می کند.


اگرچه شکست عاطفی تلخ و دردناک است اما همین که فرد می داند اجباری در حفظ این ارتباط ندارد کار را برایش ساده تر می کند اما در ازدواج باید صبوری کرد و تا حد ممکن برای حفظ زندگی کوشید. برقراری روابط عاطفی متعدد در میان جوانان معمولا از نظر آنها لذتبخش و نوعی تفریح است اما برای این روابط باید بهای گزافی پرداخت.

ناامیدی از آینده و ازدواج و زندگی مشترک، شک و تردید نسبت به جنس مخالف و بی میلی به پذیرش تعهد همه از اثرات شکست های متعدد در روابط عاطفی هستند که شاید از دیدگاه جوان امروز مشکل خاصی نباشند اما زمانی که این جوانان دوران جوانی را پشت سر می گذارند، مطمئنا دیگر چنین عقیده ای نخواهند داشت و آن زمان برای پایه گذاری زندگی مشترک دیر خواهد بود.

زمانی که فردی وارد ارتباطات متعدد می شود، از این ارتباطات متنوع خسته و آزرده می شود و بسیاری از آنها به این دلیل از ازدواج صرفنظر خواهند کرد. در واقع این افراد از ارتباطات عاطفی اشباع می شوند و زمانی متوجه اشتباه خود خواهند شد که دیگر نمی توانند اقدام مفیدی انجام دهند.

فردی که در یک رابطه ناموفق قرار بگیرد، معمولا احساس پس زدگی می کند؛ زیرا در بیشتر موارد، این رابطه با رفتارهای تند و خشن دو طرف پایان می یابد و در نتیجه آنها با دل شکستگی از یکدیگر جدا می شوند. احساس پس زدگی و حقارت اگر برای یک نفر چندین بار تکرار شود ممکن است او را به فردی تهاجمی تبدیل کند که تمایل دارد قدرت خود را ثابت کند و به طرف مقابلش نشان دهد که ارزشمند و قوی است.

مسلما هر فردی دوست دارد همسرش قدرتمند باشد اما این افراد به دلیل تجربیات تلخی که داشته اند نمی توانند به شیوه ای درست، قدرت واقعی خود را نشان دهند. افراد متاهلی که در دوران تجرد خود، بارها روابط عاطفی ناموفق را تجربه کرده اند در زندگی مشترکشان دچار ترسی هستندکه هرگز آنها را تنها نمی گذارد. آنها از این تصور که ممکن است اخلاق و رفتار همسرشان مانند افراد پیشین باشد یا به آنها خیانت کند، آنها را ترک کند و یا به دلیل کوچکترین مسئله ای رابطه شان را به هم بزند، واهمه دارند. همین ترس اجازه نمی دهد که آنها از زندگی شان ولو کاملا موفق لذت ببرند.

ناپایداری زندگی مشترک، تصویری آزاردهنده برای این افراد است که بسیاری از اوقات به آنها اجازه نمی دهد تا برای حفظ زندگی شان تلاش کنند. گاهی در زندگی کنونی فرد اتفاقی مشابه موارد قبلی می افتد که لزوما نتیجه آن مشابه ارتباطات قبلی نیست اما فرد در آن لحظه نمی تواند واقع بینانه برخورد کند و ناخودآگاه رفتاری از خود نشان می دهد تا تجربه ای که از روابط عاطفی قبلی اش داشته است، تکرار نشود؛ مثلا خانمی را در نظر بگیرید که در رابطه عاطفی قبلی اش دائما به طرف مقابل اظهار علاقه می کرد و بعد از مدتی ارتباط او با آن مرد به مشکل برخورد کرد و دلیل آن از نظر مرد، زیاده روی خانم در اظهار محبت و علاقه بوده است و اکنون این خانم از اینکه به همسرش بسیار ابراز علاقه کند، واهمه دارد؛ پس سعی می کند تا از ابراز علاقه خود در زندگی مشترک کنونی اش بکاهد؛ در حالی که اکنون همسرش مردی است که به ابراز محبت کردن های مداوم نیاز دارد و همین موضوع، مشکل جدیدی را به وجود می آورد.

از طرف دیگر شکست های متعدد در زندگی موجب می شود برخی افراد از شکستی دیگر وحشت داشته باشند؛ پس در برابر طرف مقابلشان تسلیم محض می شوند و همه مشکلات و ناراحتی ها را در خودشان می ریزند که مبادا بار دیگر شکست را تجربه کنند. این افراد هرگز از زندگی شان لذت نمی برند و وجودشان سرشار از عقده های روانی می شود.

اعتماد به نفس این افراد بسیار پایین است؛ زیرا بارها به شخصیت آنها توهین شده، غرورشان در زندگی شکسته شده و عواطفشان نادیده گرفته شده است. مواردی که ذکر کردیم نمونه هایی از مشکلاتی هستند که روابط عاطفی متعدد را برای افراد شکل می دهند و کار را به جایی می رسانند که جوانان از ازدواج و تشکیل خانواده پشیمان می شوند و از آن حذر می کنند.

منبع:مجله موفقیت

 



دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج

آنچه قبل از ازدواج باید بدانید برای ازدواج هدف داشته باشید خانمها به دنبال چه مردانی هستند؟ اگرمی خواهی دل یه پسررابه دست بیاری تعریف ازدواج تفاوت زندگی مشترک,بادوستی های عاشقانه

اگر همسرم ترکم کند چه!



ترس از ترک کردن همسر

تقصیر همسر نیست؛این شما هستید که در ذهن‌تان منتظر رفتنش هستید‎

 

هنوز داغ شکست قبلی‌تان در عشق خشک نشده که دوباره کار تمام می‌شود و تنها می‌مانید. تا جایی که به یاد می‌آورید، کارنامه عاطفی‌تان پر بوده از شکست‌های عشقی و آدم‌های بی‌رحمی که قدر محبت‌های‌تان را ندانسته‌اند. به یاد می‌آورید که حتی وقتی دوشادوش کسی که دوستش داشتید و برای یک عمر در کنارش بودن برنامه می‌ریختید،‌ احساس خوب آرامش را تجربه نمی‌کردید و همیشه می‌دانستید که عشقی که از قلب‌تان سرریز می‌کرده، قرار نیست برای‌تان رابطه‌ای همیشگی را بسازد.

شاید شمایی که بارها و بارها طعم شکست عاطفی را چشیده‌اید، توپ را توی زمین کسانی بیندازید که لایق محبت‌های‌تان نبوده‌اند. اما واقعیت این است که خود شما بیشتر از هر کسی باعث تنها ماندن‌های‌تان شده‌اید. شمایی که احساس «ناامنی» را با خود به رابطه‌تان با همسرتان برده‌اید، نه تنها خود را از لذت تجربه کردن «عشق آرام و برابر» محروم کرده‌اید، بلکه باوجود همه دست و پا زدن‌های‌تان نتوانسته‌اید با احساس‌تان رابطه‌ زناشویی ماندگاری را بسازید. اگر شما هم ویژگی‌های زیر را دارید، معنایش این است که دلبستگی را با چاشنی احساس ناامنی تجربه می‌کنید و این بار هم نمی‌توانید مردی که در کنار‌تان ایستاده را صددرصد متعلق به خود کنید.

چرا اینقدر احساس ناامنی می‌کنید؟
هرقدر هم که بزرگ شوید، کودکی‌تان رهای‌تان نمی‌کند. همه ما در سال‌های کودکی، در شرایطی قرار گرفته‌ایم که بر رابطه‌مان با والدین و اطرافیانی که تاثیری انکارناپذیر بر زندگی و شخصیت‌مان گذاشته‌اند، اثر گذاشته‌اند. شاید تصور کنید حالا که از آن روابط بیرون آمده‌اید و خودتان در حال شکل دادن به زندگی‌تان هستید، می‌توانید اثرشان را هم خنثی کنید و آن‌طور که دوست دارید زندگی کنید؛ اما واقعیت این است که گذشته شما به‌راحتی دست از سرتان برنمی‌دارد.

اگر در سال‌های کودکی، الگوی دلبستگی ایمن در شما شکل نگرفته باشد و به هر دلیل دوست داشتن، دلبستگی و وابستگی را همراه با اضطراب، احساس ناامنی و ترس از طرد شدن تجربه کرده باشید، بعید است که امروز بتوانید بدون این احساس‌ها یک رابطه عاطفی را تجربه کنید.

دنبال تایید می‌گردید؟
اگر در رابطه‌تان احساس ناامنی کنید، همیشه نگران قضاوتی که همسر یا نامزدتان روی حرف‌ها و رفتارهای‌تان دارد، خواهید بود و بعد از هر کار یا حرفی، دنبال مهر تاییدی که او می‌تواند بر رفتارهای شما بزند، خواهید بود. مثلا وقتی تصمیمی درمورد خرج کردن پول‌های‌تان را با او در میان می‌گذارید، فورا می‌پرسید «فکرم احمقانه بود؟» یا وقتی برایش درمورد فعالیت‌های روزانه‌تان حرف می‌زنید، هنوز حرف‌های‌تان کامل نشده می‌گویید «با حرف‌های تکراری‌ام حوصله‌ات را سر بردم؟» این تلاش حتی برای تایید شدن ظاهری هم ادامه خواهد داشت. مثلا وقت رفتن به مهمانی بارها از او می‌خواهید درمورد لباس و آرایش‌تان نظر دهد و شما را از اینکه به نظرش ایده‌آل هستید مطمئن کند.

مثل سریش می‌چسبید؟
نمی‌توانیم باور کنیم که عشق بیش از اندازه دلیل اصرار شما به تمام وقت با هم بودن است. شاید خودتان هم ندانید که تلاش‌تان برای وقت گذراندن 24ساعته با او، نشانه احساس ناامنی است که در وجود شما ریشه دوانده است. شما کنار هم زندگی می‌کنید، در ساعات کاری مدام با هم حرف می‌زنید و تلگرام بازی می‌کنید، بدون هم نه تنها سفر نمی‌روید که حتی پاساژگردی هم نمی‌کنید. شما با هم‌جنس‌های‌تان قرار نمی‌گذارید و کافه نمی‌روید و اگر همسر یا نامزدتان در یک مهمانی نباشد، شما هم فکر رفتن به آن را از سرتان بیرون می‌کنید.

شرلوک هولمز هستید؟
آدم‌هایی که عشق‌شان با چاشنی احساس ناامنی همراه است، همیشه نگران اتفاق‌هایی که در پشت پرده رابطه عاطفی‌شان می‌افتد، هستند. آنها با تماس‌های لحظه‌به‌لحظه همسر یا نامزد‌شان را کنترل می‌کنند، گوشی تلفن همراه و حتی جیب‌هایش را چک می‌کنند و وقتی در مهمانی او را کنار فردی که از نظر خودشان می‌تواند یک رقیب بالقوه باشد می‌بینند، حتی اگر واکنش ظاهری نشان ندهند، ذهن‌شان به‌هم می‌ریزد و مثل یک کارآگاه به‌دنبال نشانه‌هایی برای تایید فرضیه‌شان می‌گردند یا برای دور کردن کسی که دوستش دارند از این رقیب فرضی تلاش می‌کنند.

فکر می‌کنید کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است؟
بی‌اعتمادی یکی از مشخصه‌های اصلی این افراد است. آنها در یک رابطه عاطفی هیچ وقت معنای واقعی آرامش و عشق را نمی‌فهمند، چراکه در بهترین لحظات با هم بودن‌شان تصور می‌کنند دل و ذهن همسر یا نامزد‌شان جای دیگری است. اگر شما هم به درد این افراد مبتلا باشید، نمی‌توانید به حرف‌ها، ادعا‌های عاشقانه یا قول‌هایی که شریک زندگی‌تان به شما می‌دهد، اعتماد کنید و مدام با این تصور که «همه ‌چیز به‌زودی از هم می‌پاشد» دست به گریبانید.

خودتان را زود می‌بازید؟
هر بار که می‌خواهید با نامزد‌تان بیرون بروید، چیزی در ذهن‌تان می‌گوید که زن رویایی او نیستید؟ ده‌ها بار لباس‌تان را عوض می‌کنید و دست آخر ذهن‌تان به شمایی که مقابل آینه ایستاده‌اید می‌گوید زشت‌تر، بدلباس‌تر و بدهیکل‌تر از آن هستید که مردی مثل او بتواند عاشق‌تان شود؟ بی‌اعتمادی به خود یکی دیگر از ویژگی‌های چنین آدم‌هایی است و اگر شما یکی از آنها باشید، حتی در صورت تایید نامزد یا همسرتان باز هم مطمئن نخواهید بود که شایسته‌ترین فرد جمع برای مرد زندگی‌تان خود شما هستید.

اینکه چقدر ذهن شما واقعیت را به زبان می‌آورد را نمی‌دانیم، اما می‌دانیم که شما وقتی مقابل نامزدتان قرار می‌گیرید، نمی‌توانید نسبت به چیزهایی که از این ذهن بدگو شنیده‌اید بی‌تفاوت باشید و جلوی تاثیری که بر رفتار شما می‌گذارد را بگیرید. این تاثیر گاهی با بی‌اعتماد به نفس بودن قابل‌توجه شما خود را نشان می‌دهد و گاهی هم با ترسی آزاردهنده که شما را به سمت کنترل شدید نامزدتان هل می‌دهد.

خودتان را آزاد کنید
واقعیت این است که گذشته عاطفی شما نه تنها به شکل برقرار کردن ارتباط‌تان تاثیر می‌گذارد، بلکه در ناخود‌آگاه‌تان برای شما تعیین‌تکلیف می‌کند و بی‌آنکه بدانید شما را با کسی وارد رابطه عاطفی می‌کند که می‌تواند همان گذشته را برای‌تان تکرار کند.

همین اتفاقاتی که به ظاهر خارج از خواست و برنامه‌ریزی شما می‌افتد، باعث می‌شود که باوجود نیاز شدیدی که به داشتن یک تکیه‌گاه عاطفی دارید، بارها طعم جدایی و طرد شدن را بکشید یا در رابطه‌ای ماندگار شوید که در آن احساس امنیت نمی‌کنید. پس اگر این اتفاق‌ها بیشتر از دیگران برای شما می‌افتد، به سهم گذشته‌تان در ایجاد‌شان شک کرده و با کمک یک روانشناس برای کند و کاو گذشته و کم کردن تاثیرهای منفی‌اش در زندگی عاطفی‌تان تلاش کنید.

گره‌ها را باز کنید
چه شما خودتان را در این رابطه باخته باشید و چه شریک زندگی‌تان به این مشکل دچار باشد، نباید خیال کنید که همه جای جهان آسمان همین رنگ است و همه آدم‌ها اینقدر سخت عاشقی می‌کنند. شما می‌توانید در هر یک از این دو صورت،‌ مشکل را حل کنید و عاشقی را برای خودتان و کسی که دوستش دارید آسان‌تر کنید.

 

منبع:برترینها

 



دانستنیهای قبل و بعد از ازدواج

13 دلیل نادرست ازدواج 8 عادت بد که بعد از ازدواج باید ترک کنید اول خودشناسی بعد ازدواج این موارد را پیش از ازدواج بدانید توجه به موفقیت در ازدواج دختر خانم ها بجای مهریه سنگین این شرط را بگذارند !